جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| موضوع مرتبط = | | موضوع مرتبط = | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = [[نیابت عام امام مهدی در حدیث]] - [[نیابت عام امام مهدی در تاریخ اسلامی]] - [[نیابت عام امام مهدی در معارف مهدویت]] | ||
| پرسش مرتبط = امام مهدی (پرسش) | | پرسش مرتبط = امام مهدی (پرسش) | ||
}} | }} | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
'''نیابت عام''' مقامی است که به وسیله [[ائمه]] {{عم}} بهویژه [[امام زمان]] {{ع}} در دوران [[غیبت کبری]] به فقیهی که دارای برخی از شرایط گفته شده در روایات باشد [[تفویض]] شده است. | '''نیابت عام''' مقامی است که به وسیله [[ائمه]] {{عم}} بهویژه [[امام زمان]] {{ع}} در دوران [[غیبت کبری]] به فقیهی که دارای برخی از شرایط گفته شده در روایات باشد [[تفویض]] شده است. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
پس از پایان دوران [[غیبت صغری]] و [[نیابت خاص]] و با آغاز [[غیبت کبری]] [[هدایت]] [[شیعیان]] با عنوان [[نیابت عام]] از سوی [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} شکل گرفت؛ به این صورت که [[امام]]، ضابطهای کلّی و صفات و مشخصاتی عام به دست داد که در هر زمان، فرد شاخصی که آن ضابطه ـ از هرجهت و در همه ابعاد ـ بر او [[صدق]] کند، [[نایب]] [[امام]] شناخته شود و به [[نیابت]] از او در امر [[دین]] و [[دنیا]]، [[سرپرست]] [[جامعه]] باشد؛ سخنش سخن [[امام]] و اطاعتش [[واجب]] و مخالفتش [[حرام]] خواهد بود. به عبارت دیگر، نیابت عامه مقامی است که به وسیله [[ائمه]] {{عم}} بهویژه [[امام زمان]] {{ع}} به [[فقیه]] واجد شرایط [[تفویض]] شده است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۵۶ ـ ۴۵۸ و [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۳۸-۲۴۱؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۴۹؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۸۹.</ref>. | پس از پایان دوران [[غیبت صغری]] و [[نیابت خاص]] و با آغاز [[غیبت کبری]] [[هدایت]] [[شیعیان]] با عنوان [[نیابت عام]] از سوی [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} شکل گرفت؛ به این صورت که [[امام]]، ضابطهای کلّی و صفات و مشخصاتی عام به دست داد که در هر زمان، فرد شاخصی که آن ضابطه ـ از هرجهت و در همه ابعاد ـ بر او [[صدق]] کند، [[نایب]] [[امام]] شناخته شود و به [[نیابت]] از او در امر [[دین]] و [[دنیا]]، [[سرپرست]] [[جامعه]] باشد؛ سخنش سخن [[امام]] و اطاعتش [[واجب]] و مخالفتش [[حرام]] خواهد بود. به عبارت دیگر، نیابت عامه مقامی است که به وسیله [[ائمه]] {{عم}} بهویژه [[امام زمان]] {{ع}} به [[فقیه]] واجد شرایط [[تفویض]] شده است<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۵۶ ـ ۴۵۸ و [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۳۸-۲۴۱؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۴۹؛ [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]]، ص ۵۸۹.</ref>. | ||
==روایات و نیابت عام== | == روایات و نیابت عام == | ||
در این باره چندین روایاتی [[نقل]] شده است؛ از جمله: | در این باره چندین روایاتی [[نقل]] شده است؛ از جمله: | ||
#'''[[اسحاق بن یعقوب]]'''، درباره [[تکلیف]] [[شیعیان]] در [[غیبت کبری]] از [[امام مهدی]]{{ع}} پرسید و [[توقیع]] ذیل در پاسخ او صادر شد: "... و اما در پیشآمدهایی که برای شما رخ میدهد، باید به [[راویان]] [[اخبار]] ما ـ [[دانشمندان]] [[علوم دینی]] ـ [[رجوع]] کنید؛ ایشان [[حجّت]] من بر شما هستند و من، [[حجّت]] [[خدا]] بر آنانم<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۹۰، ح ۲۴۷؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</ref>. این [[روایت]]، از روشنترین [[روایات]] در بیان [[ولایت]] عام است. بیشتر افرادی که به این [[روایت]] [[تمسک]] کردهاند، بیشتر به فقره دوم آن، {{متن حدیث|فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم}} توجه داشتهاند<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَا مَنْ يَبْقَى بَعْدَ غَيْبَةِ قَائِمِكُمْ مِنَ الْعُلَمَاءِ الدَّاعِينَ إِلَيْهِ وَ الدَّالِّينَ عَلَيْهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْ دِينِهِ بِحُجَجِ اللَّهِ وَ الْمُنْقِذِينَ لِضُعَفَاءِ عِبَادِ اللَّهِ مِنْ شِبَاكِ إِبْلِيسَ وَ مَرَدَتِهِ وَ مِنْ فِخَاخِ النَّوَاصِبِ الَّذِينَ يُمْسِكُونَ أَزِمَّةَ قُلُوبِ ضُعَفَاءِ الشِّيعَةِ كَمَا يُمْسِكُ السَّفِينَةَ سُكَّانُهَا لَمَا بَقِيَ أَحَدٌ إِلَّا ارْتَدَّ عَنْ دِينِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْأَفْضَلُونَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}، طبرسی، الاحتجاج، ج ۱، ص ۱۸ و ج ۲، ص ۴۵۵؛ لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۲۲۳.</ref>. | # '''[[اسحاق بن یعقوب]]'''، درباره [[تکلیف]] [[شیعیان]] در [[غیبت کبری]] از [[امام مهدی]] {{ع}} پرسید و [[توقیع]] ذیل در پاسخ او صادر شد: "... و اما در پیشآمدهایی که برای شما رخ میدهد، باید به [[راویان]] [[اخبار]] ما ـ [[دانشمندان]] [[علوم دینی]] ـ [[رجوع]] کنید؛ ایشان [[حجّت]] من بر شما هستند و من، [[حجّت]] [[خدا]] بر آنانم<ref>{{متن حدیث|وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِيهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِيثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۹۰، ح ۲۴۷؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۸۳، ح ۴.</ref>. این [[روایت]]، از روشنترین [[روایات]] در بیان [[ولایت]] عام است. بیشتر افرادی که به این [[روایت]] [[تمسک]] کردهاند، بیشتر به فقره دوم آن، {{متن حدیث|فَإِنَّهُمْ حُجَّتِي عَلَيْكُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَيْهِم}} توجه داشتهاند<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَا مَنْ يَبْقَى بَعْدَ غَيْبَةِ قَائِمِكُمْ مِنَ الْعُلَمَاءِ الدَّاعِينَ إِلَيْهِ وَ الدَّالِّينَ عَلَيْهِ وَ الذَّابِّينَ عَنْ دِينِهِ بِحُجَجِ اللَّهِ وَ الْمُنْقِذِينَ لِضُعَفَاءِ عِبَادِ اللَّهِ مِنْ شِبَاكِ إِبْلِيسَ وَ مَرَدَتِهِ وَ مِنْ فِخَاخِ النَّوَاصِبِ الَّذِينَ يُمْسِكُونَ أَزِمَّةَ قُلُوبِ ضُعَفَاءِ الشِّيعَةِ كَمَا يُمْسِكُ السَّفِينَةَ سُكَّانُهَا لَمَا بَقِيَ أَحَدٌ إِلَّا ارْتَدَّ عَنْ دِينِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْأَفْضَلُونَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}، طبرسی، الاحتجاج، ج ۱، ص ۱۸ و ج ۲، ص ۴۵۵؛ لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۲۲۳.</ref>. | ||
# [[امام عسکری]]{{ع}} از پدر بزرگوارش [[نقل]] کرده است که فرمود: "اگر نبود دانشمندانی که پس از [[غیبت]] [[قائم]] شما، به سوی او [[دعوت]] میکنند و به سوی او رهنمون میشوند و از [[دین]] او [[دفاع]] میکنند و [[بندگان]] ناتوان را از دامهای [[شیطان]] و مریدهای [[شیطانی]] [[نجات]] میدهند، کسی باقی نمیماند، مگر اینکه از [[دین خدا]] بازمیگشت؛ ولی این [[دانشمندان]]، زمام [[دل]] ضعیفان را به دست میگیرند؛ همانگونه که ملوانها، زمام کشتی را به دست میگیرند و سرنشینهای کشتی را از خطر [[مرگ]] نگه میدارند. اینها نزد [[خدای تبارک و تعالی]] [[برترین]] هستند. | # [[امام عسکری]] {{ع}} از پدر بزرگوارش [[نقل]] کرده است که فرمود: "اگر نبود دانشمندانی که پس از [[غیبت]] [[قائم]] شما، به سوی او [[دعوت]] میکنند و به سوی او رهنمون میشوند و از [[دین]] او [[دفاع]] میکنند و [[بندگان]] ناتوان را از دامهای [[شیطان]] و مریدهای [[شیطانی]] [[نجات]] میدهند، کسی باقی نمیماند، مگر اینکه از [[دین خدا]] بازمیگشت؛ ولی این [[دانشمندان]]، زمام [[دل]] ضعیفان را به دست میگیرند؛ همانگونه که ملوانها، زمام کشتی را به دست میگیرند و سرنشینهای کشتی را از خطر [[مرگ]] نگه میدارند. اینها نزد [[خدای تبارک و تعالی]] [[برترین]] هستند. | ||
# [[امام حسن عسکری]]{{ع}} درباره [[فقیهان]] [[راستین]]، ویژگیهای آنها و مسؤولیت [[جامعه]] برابر آنها، فرموده است: "و اما هریک از [[فقیهان]] که بر [[نفس]] خود مسلّط باشد و [[دین]] خود را حفظ کند، با هوای [[نفس]] خود [[مخالفت]] ورزد و امر [[خدا]] را [[اطاعت]] کند، بر همگان [[واجب]] است از او [[تقلید]] کنند"<ref>{{متن حدیث|فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ}}، شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۱۳۱، ح ۳۳۴۰۱.</ref>. | # [[امام حسن عسکری]] {{ع}} درباره [[فقیهان]] [[راستین]]، ویژگیهای آنها و مسؤولیت [[جامعه]] برابر آنها، فرموده است: "و اما هریک از [[فقیهان]] که بر [[نفس]] خود مسلّط باشد و [[دین]] خود را حفظ کند، با هوای [[نفس]] خود [[مخالفت]] ورزد و امر [[خدا]] را [[اطاعت]] کند، بر همگان [[واجب]] است از او [[تقلید]] کنند"<ref>{{متن حدیث|فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوهُ}}، شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ۲۷، ص ۱۳۱، ح ۳۳۴۰۱.</ref>. | ||
#مرحوم [[شیخ کلینی]]، [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]] روایتی را که به "[[مقبوله عمر بن حنظله]]" معروف است، از [[امام صادق]]{{ع}} به مضمون ذیل [[نقل]] کردهاند: "هرکدام از شما که [[حدیث]] ما را [[روایت]] کند و در [[حلال]] و [[حرام]] ما صاحب نظر باشد و [[احکام]] ما را بداند، او را به [[حکومت]] برگزینند که من او را بر شما [[حاکم]] قرار دادم"<ref>{{متن حدیث|مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِما}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۶۷، ح ۱۰؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۲۱۸، ح ۶.</ref>. | # مرحوم [[شیخ کلینی]]، [[شیخ صدوق]] و [[شیخ طوسی]] روایتی را که به "[[مقبوله عمر بن حنظله]]" معروف است، از [[امام صادق]] {{ع}} به مضمون ذیل [[نقل]] کردهاند: "هرکدام از شما که [[حدیث]] ما را [[روایت]] کند و در [[حلال]] و [[حرام]] ما صاحب نظر باشد و [[احکام]] ما را بداند، او را به [[حکومت]] برگزینند که من او را بر شما [[حاکم]] قرار دادم"<ref>{{متن حدیث|مَنْ كَانَ مِنْكُمْ مِمَّنْ قَدْ رَوَى حَدِيثَنَا وَ نَظَرَ فِي حَلَالِنَا وَ حَرَامِنَا وَ عَرَفَ أَحْكَامَنَا فَلْيَرْضَوْا بِهِ حَكَماً فَإِنِّي قَدْ جَعَلْتُهُ عَلَيْكُمْ حَاكِما}}، محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۶۷، ح ۱۰؛ شیخ طوسی، التهذیب، ج ۶، ص ۲۱۸، ح ۶.</ref>. | ||
به [[راستی]] همین [[نایبان عام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} هستند که در طول [[غیبت کبری]]، [[دین]] [[مقدس]] [[اسلام]] را از [[انحراف]] نگه داشتهاند، مسایل مورد نیاز را برای [[مسلمانان]] بیان کردهاند و دلهای [[شیعیان]] را بر اساس باورهای درست، استوار ساختهاند. تمام موفقیتهای گوناگون، با [[مجاهدت]] و [[تلاش]] خستگیناپذیر [[محدثان]] و [[فقیهان]] [[شیعه]] ـ از اواخر [[غیبت صغری]] تا به امروز ـ بوده و حیات، [[شادابی]] و [[پویایی]] [[تشیع]] را کرده است. | به [[راستی]] همین [[نایبان عام]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} هستند که در طول [[غیبت کبری]]، [[دین]] [[مقدس]] [[اسلام]] را از [[انحراف]] نگه داشتهاند، مسایل مورد نیاز را برای [[مسلمانان]] بیان کردهاند و دلهای [[شیعیان]] را بر اساس باورهای درست، استوار ساختهاند. تمام موفقیتهای گوناگون، با [[مجاهدت]] و [[تلاش]] خستگیناپذیر [[محدثان]] و [[فقیهان]] [[شیعه]] ـ از اواخر [[غیبت صغری]] تا به امروز ـ بوده و حیات، [[شادابی]] و [[پویایی]] [[تشیع]] را کرده است. | ||
یکی از دانشوران معاصر، درباره چگونگی [[نیابت عام]] و بروز [[اندیشه]] [[ولایت فقیه]] چنین نوشته است: "[[شیعیان]]، تا زمانی که امیدی به [[تشکیل حکومت]] نداشتند، به طور ارتکازی و با [[الهام]] گرفتن از امثال [[روایات]]" [[عمر]] بن حنظله" و" ابو [[خدیجه]]" و "[[توقیع]] صادر از [[ناحیه مقدسه]]"، نیازهای روزمره خو را با [[رجوع]] به فقهای بلاد برطرف میکردند و درواقع، فقهای واجد شرایط را "[[نواب عام]] [[حضرت مهدی]]{{ع}}" میشمردند (در برابر "[[نواب خاص]]" در [[زمان غیبت صغری]])؛ ولی از هنگامی که بعضی از [[حکام]] [[شیعه]] اقتداری یافتند، مسأله [[ولایت فقیه]] در [[زمان غیبت]] کبری به صورت جدیتری مطرح شد و با گسترش این مباحث در میان تودهها، [[حکام]] و [[سلاطین]] [[شیعه]] برای [[مشروع]] جلوه دادن حکومتشان کوشیدند موافقت فقهای بزرگ را به دست آورند و حتی گاهی رسما از آنان اجازه میگرفتند و متقابلا [[فقها]] هم این [[فرصتها]] را برای نشر [[معارف اسلامی]] و [[ترویج]] [[مذهب تشیع]] مغتنم میشمردند؛ ولی ظاهرا در هیچ عصری، هیچ سلطانی حاضر به تحویل دادن [[قدرت]] به [[فقیه]] واجد شرایط نبوده؛ چنانکه هیچ فقیهی هم امیدی به دست یافتن به چنین قدرتی نداشته است و در واقع با [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] بود که عملا [[ولایت فقیه]] به معنای واقعی کلمه تحقق یافت و [[نیاز]] به بررسیهای دقیق درباره مبانی و [[فروع]] آن [[آشکار]] گشت<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، فصلنامه حکومت اسلامی، ش ۱، مقاله اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۵۶ ـ ۴۵۸ و [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۳۸-۲۴۱؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۴۹.</ref> | یکی از دانشوران معاصر، درباره چگونگی [[نیابت عام]] و بروز [[اندیشه]] [[ولایت فقیه]] چنین نوشته است: "[[شیعیان]]، تا زمانی که امیدی به [[تشکیل حکومت]] نداشتند، به طور ارتکازی و با [[الهام]] گرفتن از امثال [[روایات]]" [[عمر]] بن حنظله" و" ابو [[خدیجه]]" و "[[توقیع]] صادر از [[ناحیه مقدسه]]"، نیازهای روزمره خو را با [[رجوع]] به فقهای بلاد برطرف میکردند و درواقع، فقهای واجد شرایط را "[[نواب عام]] [[حضرت مهدی]] {{ع}}" میشمردند (در برابر "[[نواب خاص]]" در [[زمان غیبت صغری]])؛ ولی از هنگامی که بعضی از [[حکام]] [[شیعه]] اقتداری یافتند، مسأله [[ولایت فقیه]] در [[زمان غیبت]] کبری به صورت جدیتری مطرح شد و با گسترش این مباحث در میان تودهها، [[حکام]] و [[سلاطین]] [[شیعه]] برای [[مشروع]] جلوه دادن حکومتشان کوشیدند موافقت فقهای بزرگ را به دست آورند و حتی گاهی رسما از آنان اجازه میگرفتند و متقابلا [[فقها]] هم این [[فرصتها]] را برای نشر [[معارف اسلامی]] و [[ترویج]] [[مذهب تشیع]] مغتنم میشمردند؛ ولی ظاهرا در هیچ عصری، هیچ سلطانی حاضر به تحویل دادن [[قدرت]] به [[فقیه]] واجد شرایط نبوده؛ چنانکه هیچ فقیهی هم امیدی به دست یافتن به چنین قدرتی نداشته است و در واقع با [[پیروزی انقلاب اسلامی ایران]] بود که عملا [[ولایت فقیه]] به معنای واقعی کلمه تحقق یافت و [[نیاز]] به بررسیهای دقیق درباره مبانی و [[فروع]] آن [[آشکار]] گشت<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، فصلنامه حکومت اسلامی، ش ۱، مقاله اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها.</ref>.<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۵۶ ـ ۴۵۸ و [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت ج۲]]، ص۲۳۸-۲۴۱؛ [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۴۹.</ref> | ||
==پرسش مستقیم== | == پرسش مستقیم == | ||
{{پرسش وابسته}} | {{پرسش وابسته}} | ||
* [[مقصود از نیابت عامه در عصر غیبت کبری چیست؟ (پرسش)]] | * [[مقصود از نیابت عامه در عصر غیبت کبری چیست؟ (پرسش)]] |