خوارج نهروان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
در میان [[دشمنان]] [[امام علی]] {{ع}} خطر [[خوارج]] بیش از دیگران و مقابله با ایشان نیز دشوارتر بود؛ زیرا تقوای ظاهری آنان هر [[مؤمن]] نافذالايمانی را به تردید وا می‌داشت. جوی تاریک و فضایی پر از [[شک]] و تردید به وجود آمده بود. [[امام علی]] {{ع}} در [[عظمت]] مقابله با [[خوارج]] فرمودند: تنها من بودم که چشم این [[فتنه]] را درآوردم. کسی غیر از من جرأت چنین اقدامی را نداشت. در آن شرایط موج [[تاریکی]] و شبهه‌ناکی بالا گرفته بود<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْهَا أَحَدٌ غَيْرِي بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَيْهَبُهَا وَ اشْتَدَّ كَلَبُهَا}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۰.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} می‌دانست که قوت گرفتن ایشان [[اسلام]] را به [[جمود]] و [[تحجر]] و ظاهرگرایی می‌کشاند و لطمه جبران‌ناپذیری بر [[اسلام]] وارد می‌سازد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۹۲.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص۹۸ ـ ۱۰۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۵۴.</ref>
در میان [[دشمنان]] [[امام علی]] {{ع}} خطر [[خوارج]] بیش از دیگران و مقابله با ایشان نیز دشوارتر بود؛ زیرا تقوای ظاهری آنان هر [[مؤمن]] نافذالايمانی را به تردید وا می‌داشت. جوی تاریک و فضایی پر از [[شک]] و تردید به وجود آمده بود. [[امام علی]] {{ع}} در [[عظمت]] مقابله با [[خوارج]] فرمودند: تنها من بودم که چشم این [[فتنه]] را درآوردم. کسی غیر از من جرأت چنین اقدامی را نداشت. در آن شرایط موج [[تاریکی]] و شبهه‌ناکی بالا گرفته بود<ref>{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ الْفِتْنَةِ وَ لَمْ يَكُنْ لِيَجْتَرِئَ عَلَيْهَا أَحَدٌ غَيْرِي بَعْدَ أَنْ مَاجَ غَيْهَبُهَا وَ اشْتَدَّ كَلَبُهَا}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۰.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} می‌دانست که قوت گرفتن ایشان [[اسلام]] را به [[جمود]] و [[تحجر]] و ظاهرگرایی می‌کشاند و لطمه جبران‌ناپذیری بر [[اسلام]] وارد می‌سازد<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۹۲.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص۹۸ ـ ۱۰۶؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۵۴.</ref>


== [[اوصاف خوارج نهروان]] ==
== اوصاف خوارج نهروان ==
[[روحیه]] [[خوارج]] مرکب از [[زشتی]] و [[زیبایی]] است ولی در مجموع روحيۀ خطرناک و وحشتناکی است که آنها را در صف [[دشمنان]] [[امام علی]] {{ع}} قرار داد.
[[روحیه]] [[خوارج]] مرکب از [[زشتی]] و [[زیبایی]] است ولی در مجموع روحيۀ خطرناک و وحشتناکی است که آنها را در صف [[دشمنان]] [[امام علی]] {{ع}} قرار داد.
# [[فداکاری]] و [[مبارزه]]؛ آنها روحیه‌ای مبارزه‌گر و [[فداکار]] داشتند و در راه [[عقیده]] خویش سرسختانه می‌کوشیدند. [[معاویه]] پدر یکی از [[خوارج]] را به دنبال پسرش فرستاد. [[پدر]] که نتوانست فرزندش را منصرف کند [[عاقبت]] به او گفت: می‌روم و [[کودک]] خردسالت را می‌آورم تا او را ببینی و به واسطه مهر پدری از این کار دست برداری. [[فرزند]] پاسخ داد: به [[خدا]] قسم، من به ضربتی سخت مشتاق‌ترم تا به فرزندم.
# فداکاری و [[مبارزه]]؛ آنها روحیه‌ای مبارزه‌گر و [[فداکار]] داشتند و در راه [[عقیده]] خویش سرسختانه می‌کوشیدند. [[معاویه]] پدر یکی از [[خوارج]] را به دنبال پسرش فرستاد. [[پدر]] که نتوانست فرزندش را منصرف کند [[عاقبت]] به او گفت: می‌روم و [[کودک]] خردسالت را می‌آورم تا او را ببینی و به واسطه مهر پدری از این کار دست برداری. [[فرزند]] پاسخ داد: به [[خدا]] قسم، من به ضربتی سخت مشتاق‌ترم تا به فرزندم.
# [[تنسک]] و [[عبادت]]؛ [[خوارج]] بسیار متنسک بودند؛ به [[احکام اسلام]] سخت پایبند بودند. [[ابن عباس]] درباره ایشان به [[علی]] {{ع}} می‌گوید: [[دوازده]] هزار نفر که از [[کثرت]] [[عبادت]] پیشانی‌هایشان پینه بسته و از فرط [[سجده]]، دست‌هایشان مانند پاهای شتر سخت شده است. [[پیراهن کهنه]] و مندرس دارند ولی بسیار مصمم و [[قاطع]] هستند. [[ابن عباس]] از دیدن تقوای آنها در [[حیرت]] افتاده بود. او می‌بایست با کسانی می‌جنگید که از وی عابد‌تر و زاهدتر بودند. از او کمتر [[گناه]] می‌کردند و حتی یک [[دروغ]] نمی‌گفتند و [[یاران]] [[امام علی|علی]] {{ع}} تنها با [[اطمینان]] به او بود که توانستند با افرادی با چنین ظاهر [[نورانی]] [[جنگ]] کنند<ref>همان، صص ۳۱۷ و ۶۰۰.</ref>.
# تنسک و [[عبادت]]؛ [[خوارج]] بسیار متنسک بودند؛ به [[احکام اسلام]] سخت پایبند بودند. [[ابن عباس]] درباره ایشان به [[علی]] {{ع}} می‌گوید: [[دوازده]] هزار نفر که از [[کثرت]] [[عبادت]] پیشانی‌هایشان پینه بسته و از فرط [[سجده]]، دست‌هایشان مانند پاهای شتر سخت شده است. [[پیراهن کهنه]] و مندرس دارند ولی بسیار مصمم و [[قاطع]] هستند. [[ابن عباس]] از دیدن تقوای آنها در [[حیرت]] افتاده بود. او می‌بایست با کسانی می‌جنگید که از وی عابد‌تر و زاهدتر بودند. از او کمتر [[گناه]] می‌کردند و حتی یک [[دروغ]] نمی‌گفتند و [[یاران]] [[امام علی|علی]] {{ع}} تنها با [[اطمینان]] به او بود که توانستند با افرادی با چنین ظاهر [[نورانی]] [[جنگ]] کنند<ref>همان، صص ۳۱۷ و ۶۰۰.</ref>.
# [[جهل]] و [[نادانی]]؛ ایشان مردمی [[جاهل]] و [[نادان]] بودند. حقایق را نمی‌فهمیدند و [[معارف]] را بد [[تفسیر]] می‌کردند. [[خوارج]] با [[روح]] [[فرهنگ اسلامی]] ناآشنا بودند. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: "ایشان مردمی [[خشن]]، فاقد اندیشۀ عالی و [[احساسات]] لطیف، مردمی [[پست]]، برده‌صفت، اوباش هستند که از هر گوشه‌ای جمع شده و از هر ناحیه‌ای گرد هم آمده‌اند (ریشه ندارند) و باید [[تربیت]] شوند و [[تعلیمات دینی]] ببینند. باید کسی [[قیم]] آنها باشد و برایشان [[حکومت]] کند. اینها مانند [[مهاجرین]] و [[انصار]] نبودند که تربیت‌شدۀ [[پیامبران]] باشند"<ref>{{متن حدیث|جُفَاةٌ طَغَامٌ وَ عَبِيدٌ أَقْزَامٌ، جُمِعُوا مِنْ كُلِّ أَوْبٍ وَ تُلُقِّطُوا مِنْ كُلِّ شَوْبٍ، مِمَّنْ يَنْبَغِي أَنْ يُفَقَّهَ وَ يُؤَدَّبَ وَ يُعَلَّمَ وَ يُدَرَّبَ وَ يُوَلَّى عَلَيْهِ وَ يُؤْخَذَ عَلَى يَدَيْهِ؛ لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.</ref>. [[جهالت]] این گروه باعث تردید و [[گمراهی]] دیگران نیز می‌شد. آنان آن‌چنان [[جاهل]] بودند که در تمجيد [[عمل]] [[ابن ملجم]]، [[قاتل]] [[علی]] {{ع}} شعری بدین مضمون سرودند: [[ارزش]] عمل او از [[عبادت]] تمام [[انسان‌ها]] بالاتر است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[مشکلات علی (کتاب)|مشکلات علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۶۱۲.</ref>.
# [[جهل]] و [[نادانی]]؛ ایشان مردمی [[جاهل]] و [[نادان]] بودند. حقایق را نمی‌فهمیدند و [[معارف]] را بد [[تفسیر]] می‌کردند. [[خوارج]] با [[روح]] [[فرهنگ اسلامی]] ناآشنا بودند. [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: "ایشان مردمی [[خشن]]، فاقد اندیشۀ عالی و [[احساسات]] لطیف، مردمی [[پست]]، برده‌صفت، اوباش هستند که از هر گوشه‌ای جمع شده و از هر ناحیه‌ای گرد هم آمده‌اند (ریشه ندارند) و باید [[تربیت]] شوند و [[تعلیمات دینی]] ببینند. باید کسی [[قیم]] آنها باشد و برایشان [[حکومت]] کند. اینها مانند [[مهاجرین]] و [[انصار]] نبودند که تربیت‌شدۀ [[پیامبران]] باشند"<ref>{{متن حدیث|جُفَاةٌ طَغَامٌ وَ عَبِيدٌ أَقْزَامٌ، جُمِعُوا مِنْ كُلِّ أَوْبٍ وَ تُلُقِّطُوا مِنْ كُلِّ شَوْبٍ، مِمَّنْ يَنْبَغِي أَنْ يُفَقَّهَ وَ يُؤَدَّبَ وَ يُعَلَّمَ وَ يُدَرَّبَ وَ يُوَلَّى عَلَيْهِ وَ يُؤْخَذَ عَلَى يَدَيْهِ؛ لَيْسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِيمانَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۳۸.</ref>. [[جهالت]] این گروه باعث تردید و [[گمراهی]] دیگران نیز می‌شد. آنان آن‌چنان [[جاهل]] بودند که در تمجيد [[عمل]] [[ابن ملجم]]، [[قاتل]] [[علی]] {{ع}} شعری بدین مضمون سرودند: [[ارزش]] عمل او از [[عبادت]] تمام [[انسان‌ها]] بالاتر است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[مشکلات علی (کتاب)|مشکلات علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۶۱۲.</ref>.
# کوته‌بینی و [[تنگ‌نظری]]؛ مردمی کوته‌بین و تنگ‌نظر بودند. تنها خود را [[اهل]] [[هدایت]] دانسته و سایر [[مردم]] را در [[ضلالت]] و [[گمراهی]] و [[جهنمی]] می‌شمردند. [[تنگ‌نظری]] خود را به صورت عقیده‌ای [[دینی]] مطرح می‌کردند. افراد را با ارتکاب یک کبيره مثل [[دروغ]] یا [[غیبت]]، [[کافر]] و مستحق [[خلود]] در [[آتش]] می‌دانستند.
# کوته‌بینی و [[تنگ‌نظری]]؛ مردمی کوته‌بین و تنگ‌نظر بودند. تنها خود را [[اهل]] [[هدایت]] دانسته و سایر [[مردم]] را در [[ضلالت]] و [[گمراهی]] و [[جهنمی]] می‌شمردند. [[تنگ‌نظری]] خود را به صورت عقیده‌ای [[دینی]] مطرح می‌کردند. افراد را با ارتکاب یک کبيره مثل [[دروغ]] یا [[غیبت]]، [[کافر]] و مستحق [[خلود]] در [[آتش]] می‌دانستند.
۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش