←قرآن و بیان همه امور هدایتی
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
*اصلیترین آیه مورد استناد در این زمینه، آیۀ ۸۹ سوره نحل است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}﴾}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است.»؛ سوره نحل، آیۀ ۸۹.</ref> با توجه به ظاهر و سیاق آیه، «واو» در «و نزلنا علیک الکتاب» حالیه است و جمله {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ}}﴾}} حال از کاف خطاب در جمله قبلی یعنی و {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء}}﴾}} است و معنی آیه چنین است: تو را گواه بر آنان آوردیم، در حالی که قبلاً بر تو در دنیا قرآن را نازل کردیم؛ کتابی که هر آنچه را مربوط به امر هدایت است بیان میکند، و به وسیلۀ آن حق و باطل دانسته میشود.» <ref>ر.ک: المیزان، ج ۱۲، ص ۳۲۵.</ref> | *اصلیترین آیه مورد استناد در این زمینه، آیۀ ۸۹ سوره نحل است: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}﴾}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است.»؛ سوره نحل، آیۀ ۸۹.</ref> با توجه به ظاهر و سیاق آیه، «واو» در «و نزلنا علیک الکتاب» حالیه است و جمله {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ}}﴾}} حال از کاف خطاب در جمله قبلی یعنی و {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء}}﴾}} است و معنی آیه چنین است: تو را گواه بر آنان آوردیم، در حالی که قبلاً بر تو در دنیا قرآن را نازل کردیم؛ کتابی که هر آنچه را مربوط به امر هدایت است بیان میکند، و به وسیلۀ آن حق و باطل دانسته میشود.» <ref>ر.ک: المیزان، ج ۱۲، ص ۳۲۵.</ref> | ||
*با توجه به مطلب فوق، منظور از {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}} بودن قرآن این است که این کتاب، هر آنچه را مربوط به امر هدایت مردم و حق و باطل است، بیان میکند. در صدر آیه سخن از برانگیخته شدن شاهدان و گواهانی بر اعمال امتها و مردم در روز قیامت است که رسول خدا نیز جزو آن گواهان است و در ذیل، پشتوانه گواهی پیامبر بر همه امتها و دلیل شاهد بودن او بر آنان معرفی شده است؛ آن پشتوانه کتابی است که تبیان کل شیء است و حق و باطل را بیان و از یکدیگر جدا کرده است.<ref>ر.ک: المیزان، ج ۱۲، ص ۳۲۵.</ref> | *با توجه به مطلب فوق، منظور از {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}} بودن قرآن این است که این کتاب، هر آنچه را مربوط به امر هدایت مردم و حق و باطل است، بیان میکند. در صدر آیه سخن از برانگیخته شدن شاهدان و گواهانی بر اعمال امتها و مردم در روز قیامت است که رسول خدا نیز جزو آن گواهان است و در ذیل، پشتوانه گواهی پیامبر بر همه امتها و دلیل شاهد بودن او بر آنان معرفی شده است؛ آن پشتوانه کتابی است که تبیان کل شیء است و حق و باطل را بیان و از یکدیگر جدا کرده است.<ref>ر.ک: المیزان، ج ۱۲، ص ۳۲۵.</ref> | ||
در هر صورت، آیه بیانگر جامعیت قرآن در پرتو هدف و فلسفه نزول آن است و نمیگوید قرآن تبیان هر امری است، بلکه تأکید میکند تمام مسائلی که برای هدایت بشر لازم است، در قرآن بیان شده و حق و باطل در آن کاملاً آشکار و متمایز گردیده است؛ به نحوی که با استناد به آن و معیار قرار دادنش میتوان اعمال و رفتار و افکار همگان را در روز حساب با آن سنجید. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآنشناخت (نشریه)|مجله قرآنشناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۴۹.</ref> | *در هر صورت، آیه بیانگر جامعیت قرآن در پرتو هدف و فلسفه نزول آن است و نمیگوید قرآن تبیان هر امری است، بلکه تأکید میکند تمام مسائلی که برای هدایت بشر لازم است، در قرآن بیان شده و حق و باطل در آن کاملاً آشکار و متمایز گردیده است؛ به نحوی که با استناد به آن و معیار قرار دادنش میتوان اعمال و رفتار و افکار همگان را در روز حساب با آن سنجید. <ref>[[حمید آریان|آریان، حمید]]، [[جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان (مقاله)|جامعیت قرآن در بیان مفسر المیزان]]، [[قرآنشناخت (نشریه)|مجله قرآنشناخت]]، س۱، ش۱، ۱۳۸۷، ص۱۴۹.</ref> | ||
===عدم فروگذاری امور مرتبط با سعادت مردم در کتاب خدا=== | ===عدم فروگذاری امور مرتبط با سعادت مردم در کتاب خدا=== |