۶۴٬۶۴۲
ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-\n{{مهدویت}} +{{مهدویت}})) |
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته ==↵{{:فرهنگنامه مهدویت (نمایه)}}' به '') |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مهدویت}} | {{مهدویت}} | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = امام مهدی | |||
| عنوان مدخل = [[امام مهدی]] | |||
| مداخل مرتبط = [[امام مهدی در قرآن]] - [[امام مهدی در حدیث]] - [[امام مهدی در نهج البلاغه]] - [[امام مهدی در معارف دعا و زیارات]] - [[امام مهدی در کلام اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = امام مهدی (پرسش) | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
*خاتم الاوصیاء، به معنای پایان بخش [[جانشینان]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، یکی از [[القاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} است. این [[لقب]] ابتدا بر زبان خود آن حضرت در کودکی- آنگاه که در آن سنین لب به سخن گشود- جاری شد. *البته این [[لقب]]، درباره [[حضرت علی]]{{ع}} به عنوان پایانبخش اوصیای آخرین [[پیامبر]] به کار رفته است<ref> | * خاتم الاوصیاء، به معنای پایان بخش [[جانشینان]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، یکی از [[القاب]] [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} است. این [[لقب]] ابتدا بر زبان خود آن حضرت در کودکی- آنگاه که در آن سنین لب به سخن گشود- جاری شد. * البته این [[لقب]]، درباره [[حضرت علی]] {{ع}} به عنوان پایانبخش اوصیای آخرین [[پیامبر]] به کار رفته است<ref> ر. ک: محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۹۳ و ج ۹۷، ص ۳۳۱</ref>. | ||
*[[طریف ابو نصر]] گوید: "بر [[امام مهدی|صاحب الزّمان]]{{ع}} وارد شدم؛ آن حضرت فرمود: برای من [[صندل]] احمر <ref>نوعی چوب خوشبو</ref> بیاور. پس برای ایشان آوردم. آن حضرت رو به من کرد و فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: بله. سپس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما آقای من و [[فرزند]] آقای من هستید. پس آن حضرت فرمود: مقصودم این نبود! گفتم: [[خداوند]] سبحانه و تعالی مرا فدای شما گرداند! بفرمایید مقصودتان چه بود؟ حضرت فرمود: من خاتم الاوصیاء هستم که [[خداوند]] به وسیله من، بلا را از اهل و شیعیانم دور میسازد<ref> {{عربی|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۶، ح ۲۱۵؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲</ref>. | * [[طریف ابو نصر]] گوید: "بر [[امام مهدی|صاحب الزّمان]] {{ع}} وارد شدم؛ آن حضرت فرمود: برای من [[صندل]] احمر <ref>نوعی چوب خوشبو</ref> بیاور. پس برای ایشان آوردم. آن حضرت رو به من کرد و فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: بله. سپس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما آقای من و [[فرزند]] آقای من هستید. پس آن حضرت فرمود: مقصودم این نبود! گفتم: [[خداوند]] سبحانه و تعالی مرا فدای شما گرداند! بفرمایید مقصودتان چه بود؟ حضرت فرمود: من خاتم الاوصیاء هستم که [[خداوند]] به وسیله من، بلا را از اهل و شیعیانم دور میسازد<ref> {{عربی|" أَنَا خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۶، ح ۲۱۵؛ [[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲</ref>. | ||
*علاوه بر خاتم الاوصیاء از [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} به عنوان "[[خاتم الائمه]]" نیز یاد شده است؛ چنان که [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} فرمود: ای مردمان! من پیامبرم و [[امام علی|علی]] [[جانشین]] من. [[آگاه]] باشید که [[خاتم الائمه]]، [[قائم]] و [[امام مهدی|مهدی]] از ما است"<ref> {{عربی|" مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي نَبِيٌ وَ عَلِيٌ وَصِيِّي أَلَا إِنَ خَاتِمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِيُ "}}، فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۹۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۹۷ - ۱۹۸.</ref>. | * علاوه بر خاتم الاوصیاء از [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} به عنوان "[[خاتم الائمه]]" نیز یاد شده است؛ چنان که [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} فرمود: ای مردمان! من پیامبرم و [[امام علی|علی]] [[جانشین]] من. [[آگاه]] باشید که [[خاتم الائمه]]، [[قائم]] و [[امام مهدی|مهدی]] از ما است"<ref> {{عربی|" مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي نَبِيٌ وَ عَلِيٌ وَصِيِّي أَلَا إِنَ خَاتِمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِيُ "}}، فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۹۷</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص۱۹۷ - ۱۹۸.</ref>. | ||
==خاتم الاوصیاء در موعودنامه== | == خاتم الاوصیاء در موعودنامه == | ||
*از [[القاب]] مشهوره حضرت است و آن حضرت خود را به همین [[لقب]] شناساند. خادم [[حضرت عسکری]] {{ع}} گفت: داخل شدم بر [[حضرت صاحب]] الزّمان {{ع}} پس به من فرمود: "ای طریف! سندل سرخ برای من بیاور!" آن را برای حضرت آوردم. فرمود: "مرا میشناسی؟" گفتم: آری. فرمود: "من کیستم؟" گفتم: تو مولای من و پسر مولای منی! فرمود: "این را از تو سؤال نکردم". گفتم: فدای تو شوم، بیان کن برای من آنچه را [[اراده]] کردی. فرمود: "منم خاتم الاوصیاء! به سبب من، [[خداوند]] بلا از اهل من و [[شیعیان]] من برمیدارد"<ref>نجم الثاقب باب دوم.</ref>. | * از [[القاب]] مشهوره حضرت است و آن حضرت خود را به همین [[لقب]] شناساند. خادم [[حضرت عسکری]] {{ع}} گفت: داخل شدم بر [[حضرت صاحب]] الزّمان {{ع}} پس به من فرمود: "ای طریف! سندل سرخ برای من بیاور!" آن را برای حضرت آوردم. فرمود: "مرا میشناسی؟" گفتم: آری. فرمود: "من کیستم؟" گفتم: تو مولای من و پسر مولای منی! فرمود: "این را از تو سؤال نکردم". گفتم: فدای تو شوم، بیان کن برای من آنچه را [[اراده]] کردی. فرمود: "منم خاتم الاوصیاء! به سبب من، [[خداوند]] بلا از اهل من و [[شیعیان]] من برمیدارد"<ref>نجم الثاقب باب دوم.</ref>. | ||
*"خاتم" بهمعنای چیزی است که به وسیله آن، پایان داده میشود و نیز به معنی چیزی آمده است که با آن، اوراق و مانند آن را مُهر میکنند. در "اقرب الموارد" و "قاموس"، کلمه خاتم -به کسر تاء و [[فتح]] آن- به معنی انگشتر، آخر [[قوم]]، [[عاقبت]] شیء و غیره آمده است. در مجمع البحرین میگوید: "خاتم النبیین" یعنی آخرین [[پیامبران]] که پس از وی [[پیغمبری]] نخواهد بود. | *"خاتم" بهمعنای چیزی است که به وسیله آن، پایان داده میشود و نیز به معنی چیزی آمده است که با آن، اوراق و مانند آن را مُهر میکنند. در "اقرب الموارد" و "قاموس"، کلمه خاتم -به کسر تاء و [[فتح]] آن- به معنی انگشتر، آخر [[قوم]]، [[عاقبت]] شیء و غیره آمده است. در مجمع البحرین میگوید: "خاتم النبیین" یعنی آخرین [[پیامبران]] که پس از وی [[پیغمبری]] نخواهد بود. | ||
*اینکه به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، "خاتم الاوصیاء" و "خاتم ال[[ائمه]]" گویند به این جهت است که او آخرین نفر از سلسله [[امامان]] است و پس از او امامی نخواهد بود<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۸۸.</ref>. | * اینکه به [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، "خاتم الاوصیاء" و "خاتم ال[[ائمه]]" گویند به این جهت است که او آخرین نفر از سلسله [[امامان]] است و پس از او امامی نخواهد بود<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۲۸۸.</ref>. | ||
==خاتم الاوصیاء در درسنامه== | == خاتم الاوصیاء در درسنامه == | ||
*یکی از [[القاب حضرت مهدی]]{{ع}} خاتم الاوصیا (پایان بخش [[جانشینان پیامبر]] اکرم{{صل}}) است. این [[لقب]] ابتدا بر زبان خود آن [[حضرت]] در [[کودکی]]- آنگاه که در آن سنین لب به سخن گشود- جاری شد. البته این [[لقب]] درباره [[حضرت علی]]{{ع}} به عنوان پایان بخش اوصیای [[آخرین پیامبر]] به کار رفته است<ref>ر.ک: بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۹۳ و ج ۹۷، ص ۳۳۱.</ref>. | * یکی از [[القاب حضرت مهدی]] {{ع}} خاتم الاوصیا (پایان بخش [[جانشینان پیامبر]] اکرم {{صل}}) است. این [[لقب]] ابتدا بر زبان خود آن [[حضرت]] در [[کودکی]]- آنگاه که در آن سنین لب به سخن گشود- جاری شد. البته این [[لقب]] درباره [[حضرت علی]] {{ع}} به عنوان پایان بخش اوصیای [[آخرین پیامبر]] به کار رفته است<ref>ر. ک: بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۹۳ و ج ۹۷، ص ۳۳۱.</ref>. | ||
*[[طریف ابو نصر]] گوید: "بر [[صاحب الزمان]]{{ع}} وارد شدم؛ آن [[حضرت]] فرمود: برای من [[صندل احمر]](نوعی چوب خوشبو) بیاور. پس برای ایشان آوردم؛ آن [[حضرت]] رو به من کرد و فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: بله. سپس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما آقای من و [[فرزند]] آقای من هستید. پس آن [[حضرت]] فرمود: مقصودم این نبود! گفتم: [[خداوند]] مرا فدای شما گرداند! بفرمایید مقصودتان چه بود؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"أَنَا خَاتَمُ اَلْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْبَلاَءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}<ref>کتاب الغیبة، ص ۲۴۶، ح ۲۱۵؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</ref>؛ "من خاتم الاوصیاء هستم که [[خداوند]] به وسیله من، [[بلا]] را از اهل و شیعیانم دور میسازد". علاوه بر خاتم الاوصیاء از [[حضرت مهدی]]{{ع}} به عنوان "[[خاتم الائمه]]" نیز یاد شده است؛ چنانکه [[رسول گرامی اسلام]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|"مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ! إِنِّي نَبِيٌّ وَ عَلِيٌّ وَصِيِّي؛ أَلاَ إِنَّ خَاتَمَ اَلْأَئِمَّةِ مِنَّا اَلْقَائِمُ اَلْمَهْدِيُّ..."}}<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۹۷.</ref>؛ "ای [[مردمان]]! من پیامبرم و [[علی]] [[جانشین]] من. [[آگاه]] باشید که [[خاتم الائمه]]، [[قائم]] و [[مهدی]] از ما است"<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۲۳، ۲۲۴.</ref>. | * [[طریف ابو نصر]] گوید: "بر [[صاحب الزمان]] {{ع}} وارد شدم؛ آن [[حضرت]] فرمود: برای من [[صندل احمر]](نوعی چوب خوشبو) بیاور. پس برای ایشان آوردم؛ آن [[حضرت]] رو به من کرد و فرمود: آیا مرا میشناسی؟ گفتم: بله. سپس فرمود: من کیستم؟ عرض کردم: شما آقای من و [[فرزند]] آقای من هستید. پس آن [[حضرت]] فرمود: مقصودم این نبود! گفتم: [[خداوند]] مرا فدای شما گرداند! بفرمایید مقصودتان چه بود؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|"أَنَا خَاتَمُ اَلْأَوْصِيَاءِ وَ بِي يَدْفَعُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْبَلاَءَ عَنْ أَهْلِي وَ شِيعَتِي"}}<ref>کتاب الغیبة، ص ۲۴۶، ح ۲۱۵؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲.</ref>؛ "من خاتم الاوصیاء هستم که [[خداوند]] به وسیله من، [[بلا]] را از اهل و شیعیانم دور میسازد". علاوه بر خاتم الاوصیاء از [[حضرت مهدی]] {{ع}} به عنوان "[[خاتم الائمه]]" نیز یاد شده است؛ چنانکه [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|"مَعَاشِرَ اَلنَّاسِ! إِنِّي نَبِيٌّ وَ عَلِيٌّ وَصِيِّي؛ أَلاَ إِنَّ خَاتَمَ اَلْأَئِمَّةِ مِنَّا اَلْقَائِمُ اَلْمَهْدِيُّ..."}}<ref>فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ص ۹۷.</ref>؛ "ای [[مردمان]]! من پیامبرم و [[علی]] [[جانشین]] من. [[آگاه]] باشید که [[خاتم الائمه]]، [[قائم]] و [[مهدی]] از ما است"<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص۲۲۳، ۲۲۴.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | |||
{{پرسمان القاب امام مهدی}} | {{پرسمان القاب امام مهدی}} | ||
==منابع== | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']] | * [[پرونده:134491.jpg|22px]] [[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|'''فرهنگنامه مهدویت''']] | ||
خط ۳۰: | خط ۳۳: | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:امام مهدی]] | [[رده:امام مهدی]] | ||
[[رده:خاتم الاوصیاء]] | [[رده:خاتم الاوصیاء]] | ||
[[رده:مدخل موعودنامه]] | [[رده:مدخل موعودنامه]] | ||