امامت از دیدگاه امامیه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
جز (جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده')
خط ۶۴: خط ۶۴:


به عبارت دیگر [[امامیه]] معتقد است حسب مقتضای ادله [[امامت]] منصبی مقدس، الهی و برخوردار از [[صفات]] و شرایط خاصی مانند [[عصمت]] و [[علم]] کامل است که [[تعیین]] آن باید توسط [[وحی]] و [[خداوند]] صورت گیرد، "[[مشروعیت الهی]] = اصل [[نصب]]"، در سوی دیگر [[اهل سنت]] برحسب [[تفسیر]] سطحی خود از [[امامت]] "[[ریاست]] دنیوی و دینی و لحاظ [[علم]] درحد حداکثر [[اجتهاد]] و نفی [[عصمت]]" برای [[تعیین امام]] راهکارهای مختلفی مانند [[بیعت]] [[اجماع]] [[اهل حل و عقد]]، [[نص]] [[خلیفه]] پیشین، غلبه و زور<ref>ر. ک: غزالی، احیاء العلوم، ج ۲، ص ۱۴۱؛ فضائح الباطنیه، باب ۹ و ۱۰، صص ۹ - ۱۷۶؛ شرح المقاصد، ج ۳، ص ۴۷۰؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص ۶؛ شرح مواف، ج ۸، ص ۳۵۱. </ref>، ارائه دادند که جملگی آنها در تقطیع [[مشروعیت]] [[تعیین امام]] از [[وحی]] و [[خداوند]] مشترک است و [[اکثریت]] قریب به‌ اتفاق آنان تأکید می‌‌کنند که از طرف [[خداوند]] و [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} برای [[منصب]] [[خلافت]] و [[امامت]] هیچ‌گونه [[نص]] و [[نصب|نصبی]] صورت نگرفته است. به تعبیر خود [[اهل سنت]] [[امامت]] و [[مشروعیت]] آن یک مسئله [[علم فقه|فقهی]] و از [[فروع دین]] است که به [[انتخاب]] [[مردم]] [[تفویض]] شده است. از این مبنا چند تفاوت فرعی دیگر بین [[امامیه]] و [[اهل سنت]] در مسئله [[امامت]] اصطیاد می‌‌شود:
به عبارت دیگر [[امامیه]] معتقد است حسب مقتضای ادله [[امامت]] منصبی مقدس، الهی و برخوردار از [[صفات]] و شرایط خاصی مانند [[عصمت]] و [[علم]] کامل است که [[تعیین]] آن باید توسط [[وحی]] و [[خداوند]] صورت گیرد، "[[مشروعیت الهی]] = اصل [[نصب]]"، در سوی دیگر [[اهل سنت]] برحسب [[تفسیر]] سطحی خود از [[امامت]] "[[ریاست]] دنیوی و دینی و لحاظ [[علم]] درحد حداکثر [[اجتهاد]] و نفی [[عصمت]]" برای [[تعیین امام]] راهکارهای مختلفی مانند [[بیعت]] [[اجماع]] [[اهل حل و عقد]]، [[نص]] [[خلیفه]] پیشین، غلبه و زور<ref>ر. ک: غزالی، احیاء العلوم، ج ۲، ص ۱۴۱؛ فضائح الباطنیه، باب ۹ و ۱۰، صص ۹ - ۱۷۶؛ شرح المقاصد، ج ۳، ص ۴۷۰؛ ماوردی، الاحکام السلطانیه، ص ۶؛ شرح مواف، ج ۸، ص ۳۵۱. </ref>، ارائه دادند که جملگی آنها در تقطیع [[مشروعیت]] [[تعیین امام]] از [[وحی]] و [[خداوند]] مشترک است و [[اکثریت]] قریب به‌ اتفاق آنان تأکید می‌‌کنند که از طرف [[خداوند]] و [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} برای [[منصب]] [[خلافت]] و [[امامت]] هیچ‌گونه [[نص]] و [[نصب|نصبی]] صورت نگرفته است. به تعبیر خود [[اهل سنت]] [[امامت]] و [[مشروعیت]] آن یک مسئله [[علم فقه|فقهی]] و از [[فروع دین]] است که به [[انتخاب]] [[مردم]] [[تفویض]] شده است. از این مبنا چند تفاوت فرعی دیگر بین [[امامیه]] و [[اهل سنت]] در مسئله [[امامت]] اصطیاد می‌‌شود:
# '''اعتبار یا عدم اعتبار اذن مس تخلف عنه:''' [[اهل سنت]] با اینکه [[امامت]] را به [[خلافت]] و [[جانشینی]] [[منصب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} تعریف می‌‌کنند، لکن این ادعایشان کامل نیست؛ چرا که آنان تصدی مسند [[رسول الله]] {{صل}} توسط خلفا را به اذن مستخلف عنه صورت گرفته است. اما بنابر [[مکتب]] [[امامیه]] تصدی [[منصب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} باید با اذن حضرت انجام گیرد و در همین راستا [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[حضرت علی]] {{ع}} و دیگر [[امامان]] را به این [[منصب]] [[برگزیده]] است.  
# '''اعتبار یا عدم اعتبار اذن مس تخلف عنه:''' [[اهل سنت]] با اینکه [[امامت]] را به [[خلافت]] و [[جانشینی]] [[منصب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} تعریف می‌‌کنند، لکن این ادعایشان کامل نیست؛ چرا که آنان تصدی مسند [[رسول الله]] {{صل}} توسط خلفا را به اذن مستخلف عنه صورت گرفته است. اما بنابر [[مکتب]] [[امامیه]] تصدی [[منصب]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} باید با اذن حضرت انجام گیرد و در همین راستا [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} [[حضرت علی]] {{ع}} و دیگر [[امامان]] را به این [[منصب]] برگزیده است.  
# '''رویکرد [[علم فقه|فقهی]] یا کلامی‌:''' [[اهل سنت]] با فرو کاستن ارزش مسئله [[امامت]] و جری آن به‌صرف [[حکومت]] آن با یک مسئله [[علم فقه|فقهی]] فرعی [[تفسیر]] نموده که بر [[مردم]] به‌عنوان یک فعل، واجب است برای خود [[حاکم|حاکمی]] را [[انتخاب]] کنند<ref>ر. ک: غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ص ۲۳۴؛ آمدی، غایة المرام فی [[علم]] الکلام، ص ۳۶۳؛ شرح المقاصد، ج ۳، ص ۲۶۹، شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۳۴.</ref>. اما [[امامیه]] از آنجاکه [[امامت]] و [[امام]] را تالی تلو [[نبوت]] و [[پیامبر]] می‌‌داند، معتقد است [[امامت]] از مباحث اصولی و اساسی [[علم کلام]] و [[دین]] پژوهی است که در [[علم کلام]] باید بحث و بررسی شود<ref>[[عالمان]] [[امامیه]] بعد از پذیرفتن اصل [[علم کلام|کلامی‌]] و از آموزه های اساسی و مهم بودن اصل [[امامت]] در اینکه [[امامت]] آیا از [[اصول دین]] یا [[اصول مذهب]] است، دو دیدگاه مختلف دارند؛ ر. ک: کلام فلسفی فصل هفتم.</ref>. البته این به معنای نفی بحث [[علم فقه|فقهی]] از [[امامت]] نیست، بلکه مقصود این است که [[جایگاه]] اصلی و اولیه [[امامت]] در [[علم کلام]] است<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۳۴ ـ ۴۰.</ref>.
# '''رویکرد [[علم فقه|فقهی]] یا کلامی‌:''' [[اهل سنت]] با فرو کاستن ارزش مسئله [[امامت]] و جری آن به‌صرف [[حکومت]] آن با یک مسئله [[علم فقه|فقهی]] فرعی [[تفسیر]] نموده که بر [[مردم]] به‌عنوان یک فعل، واجب است برای خود [[حاکم|حاکمی]] را [[انتخاب]] کنند<ref>ر. ک: غزالی، الاقتصاد فی الاعتقاد، ص ۲۳۴؛ آمدی، غایة المرام فی [[علم]] الکلام، ص ۳۶۳؛ شرح المقاصد، ج ۳، ص ۲۶۹، شرح المواقف، ج ۸، ص ۳۳۴.</ref>. اما [[امامیه]] از آنجاکه [[امامت]] و [[امام]] را تالی تلو [[نبوت]] و [[پیامبر]] می‌‌داند، معتقد است [[امامت]] از مباحث اصولی و اساسی [[علم کلام]] و [[دین]] پژوهی است که در [[علم کلام]] باید بحث و بررسی شود<ref>[[عالمان]] [[امامیه]] بعد از پذیرفتن اصل [[علم کلام|کلامی‌]] و از آموزه های اساسی و مهم بودن اصل [[امامت]] در اینکه [[امامت]] آیا از [[اصول دین]] یا [[اصول مذهب]] است، دو دیدگاه مختلف دارند؛ ر. ک: کلام فلسفی فصل هفتم.</ref>. البته این به معنای نفی بحث [[علم فقه|فقهی]] از [[امامت]] نیست، بلکه مقصود این است که [[جایگاه]] اصلی و اولیه [[امامت]] در [[علم کلام]] است<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۳۴ ـ ۴۰.</ref>.


۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش