بحث:منشأ انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عکس العمل' به 'عکس‌العمل'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'عکس العمل' به 'عکس‌العمل')
 
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۶: خط ۶:
===ندای [[فطرت]] و [[طبیعت]] ذات [[بشر]]===
===ندای [[فطرت]] و [[طبیعت]] ذات [[بشر]]===
*[[چشم‌داشت]] آمدن یک [[مصلح]] آسمانی و [[امید]] به آینده‌‏ای روشن و استقرار [[صلح]] و [[عدل]]، امری [[فطری]] و طبیعی است که با ذات و وجود [[آدمی]] سر وکار داشته و با [[آفرینش]] هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمی‌‏شناسد و به هیچ [[قوم]] و ملّتی اختصاص ندارد. بر این اساس همه افراد ـ طبق [[فطرت]] ذاتی خود ـ تمایل دارند روزی فرارسد که [[جهان]] [[بشریت]] در پرتو [[ظهور]] [[رهبری]] از نابسامانی‌‏ها [[نجات]] یابد. بر این اساس می‌‏توان ادعا کرد هر فرد علاقه‌‏مند به [[سرنوشت]] [[بشریت]] و طالب [[تکامل]] [[معنوی]] و رشد و بالندگی، خواهان و آرزومند [[قیام]] یک [[منجی]] جهانی و [[مصلح کل]] است و در [[انتظار ظهور]] چنین شخصی لحظه‏‌شماری می‌‏کند. بنابراین، [[انتظار]]، عقیده‌ای است که [[خداوند]] در نهاد و [[درون انسان]] قرار داده و فراگیر بودن آن در بین همۀ [[اقوام]] و [[ملت‌ها]] و دایمی بودن آن در وجود [[انسان]]، دلیلی بر [[فطری]] بودن [[انتظار]] است<ref>ر.ک: الهی‌نژاد، حسین،ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر، ص ۲۵۶-۲۵۷؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲. </ref>.
*[[چشم‌داشت]] آمدن یک [[مصلح]] آسمانی و [[امید]] به آینده‌‏ای روشن و استقرار [[صلح]] و [[عدل]]، امری [[فطری]] و طبیعی است که با ذات و وجود [[آدمی]] سر وکار داشته و با [[آفرینش]] هر انسانی همراه است و زمان و مکان نمی‌‏شناسد و به هیچ [[قوم]] و ملّتی اختصاص ندارد. بر این اساس همه افراد ـ طبق [[فطرت]] ذاتی خود ـ تمایل دارند روزی فرارسد که [[جهان]] [[بشریت]] در پرتو [[ظهور]] [[رهبری]] از نابسامانی‌‏ها [[نجات]] یابد. بر این اساس می‌‏توان ادعا کرد هر فرد علاقه‌‏مند به [[سرنوشت]] [[بشریت]] و طالب [[تکامل]] [[معنوی]] و رشد و بالندگی، خواهان و آرزومند [[قیام]] یک [[منجی]] جهانی و [[مصلح کل]] است و در [[انتظار ظهور]] چنین شخصی لحظه‏‌شماری می‌‏کند. بنابراین، [[انتظار]]، عقیده‌ای است که [[خداوند]] در نهاد و [[درون انسان]] قرار داده و فراگیر بودن آن در بین همۀ [[اقوام]] و [[ملت‌ها]] و دایمی بودن آن در وجود [[انسان]]، دلیلی بر [[فطری]] بودن [[انتظار]] است<ref>ر.ک: الهی‌نژاد، حسین،ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر، ص ۲۵۶-۲۵۷؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲. </ref>.
===ظلم‌‏ستیزی و [[نجات]] مستضعفان‏===
===[[ظلم‌‏ستیزی]] و [[نجات]] مستضعفان‏===
*باورداران به [[رسولان الهی]]، عموما افراد تهی‏دست و تحت [[ستم]] [[جامعه]] بوده‌‏اند که از [[اطاعت]] سردمداران [[کفر]] و [[باطل]] [[سرپیچی]] کرده و در طریق [[حق]] و [[ظلم ستیزی]] گام نهاده بودند. این امر باعث واکنش شدید جبهۀ [[باطل]] و درگیری و [[نزاع]] همیشگی آنان با گروه [[حقّ]] و [[خداپرست]] شده است. البته به علّت وجود [[توان]] و امکانات بیشتر، گاهی [[غلبه]] و سلطۀ ظاهری با باطل‏گرایان بوده و فشارها و سخت‏گیری‏‌های فراوانی از سوی آنان [[اعمال]] می‌‏شده است. [[سفیران الهی]] نیز که [[رهبری]] [[صالحان]]، [[مستضعفان]] و ستمدیدگان را عهده‌‏دار بوده‌‏اند، همواره با اَشراف، [[فرعونیان]] و [[ستمکاران]] (گروه [[باطل]]) [[نزاع]] و درگیری داشته‌‏اند. آنان با [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] و [[بشارت ظهور]] [[منجی]]، [[پیروان]] خود را به [[استقامت]] و [[صبر]] و [[بردباری]] و [[انتظار فرج]] [[دعوت]] می‌‏کردند و ریشه‌‏های [[اعتقاد]] به آمدن نجات‌‏دهندۀ الهی‏  را در [[دل]] و جان [[یکتاپرستان]] و [[مؤمنان]] می‌‏کاشتند، [[قرآن]] به صراحت، به این مطلب اشاره کرده، می‌‏فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. معنای روشن [[آیه شریفه]] این است: [[بندگان]] [[شایسته]] [[خدا]] بر سراسر [[جهان]]، [[حکومت عادلانه]] و انسانی خویش را برقرار خواهند ساخت. این وعدۀ قطعی [[خدا]] بر [[مؤمنان]] است که آنان تمامی [[زمین]] و زمان را به [[ارث]] خواهند برد<ref>ر.ک: الهی‌نژاد، حسین،ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر، ص ۲۵۶-۲۵۷؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>.  
*باورداران به [[رسولان الهی]]، عموما افراد تهی‏دست و تحت [[ستم]] [[جامعه]] بوده‌‏اند که از [[اطاعت]] سردمداران [[کفر]] و [[باطل]] [[سرپیچی]] کرده و در طریق [[حق]] و [[ظلم ستیزی]] گام نهاده بودند. این امر باعث واکنش شدید جبهۀ [[باطل]] و درگیری و [[نزاع]] همیشگی آنان با گروه [[حقّ]] و [[خداپرست]] شده است. البته به علّت وجود [[توان]] و امکانات بیشتر، گاهی [[غلبه]] و سلطۀ ظاهری با باطل‏گرایان بوده و فشارها و سخت‏گیری‏‌های فراوانی از سوی آنان [[اعمال]] می‌‏شده است. [[سفیران الهی]] نیز که [[رهبری]] [[صالحان]]، [[مستضعفان]] و ستمدیدگان را عهده‌‏دار بوده‌‏اند، همواره با اَشراف، [[فرعونیان]] و [[ستمکاران]] (گروه [[باطل]]) [[نزاع]] و درگیری داشته‌‏اند. آنان با [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] و [[بشارت ظهور]] [[منجی]]، [[پیروان]] خود را به [[استقامت]] و [[صبر]] و [[بردباری]] و [[انتظار فرج]] [[دعوت]] می‌‏کردند و ریشه‌‏های [[اعتقاد]] به آمدن نجات‌‏دهندۀ الهی‏  را در [[دل]] و جان [[یکتاپرستان]] و [[مؤمنان]] می‌‏کاشتند، [[قرآن]] به صراحت، به این مطلب اشاره کرده، می‌‏فرماید: {{متن قرآن|وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ}}<ref>«و در زبور  پس از تورات  نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد» سوره انبیاء، آیه ۱۰۵.</ref>. معنای روشن [[آیه شریفه]] این است: [[بندگان]] [[شایسته]] [[خدا]] بر سراسر [[جهان]]، [[حکومت عادلانه]] و انسانی خویش را برقرار خواهند ساخت. این وعدۀ قطعی [[خدا]] بر [[مؤمنان]] است که آنان تمامی [[زمین]] و زمان را به [[ارث]] خواهند برد<ref>ر.ک: الهی‌نژاد، حسین،ویژگی‌های منتظران و جامعه منتظر، ص ۲۵۶-۲۵۷؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>.  
===[[شکست]] و ناکامی حکومت‏‌ها و نظام‎‏های سیاسی‏===
===[[شکست]] و ناکامی حکومت‏‌ها و نظام‎‏های سیاسی‏===
*مشکلات دائمی [[جهان]] (جنگ‌‏ها، ستیزش‏ها، نابرابری‏‌ها، ناامنی‌‏ها، بیدادگری‏‌ها و...)؛ نیازها و خواسته‌‏های ضروری [[بشر]] (در زمینه رشد [[اقتصادی]]، ارتباطات، بهداشت، [[رفع فقر]] مادی و [[معنوی]] و...)؛ ایده‌‏ها و آرمان‌‏های همیشگی [[بشر]] ([[صلح]]، [[عدالت]]، [[امنیت]]، [[آرامش]]، تعالی روحی و [[معنوی]] و...)؛ تجارب گذشته [[انسان‌‏ها]] (در [[ضعف]] و [[ناتوانی]] دولت‏‌ها و حکومت‌‏ها و فراوانی مشکلات) و...، باعث خواست آگاهانه و طلب عاشقانۀ [[ظهور منجی]] و [[مصلح]] [[الهی]] از سوی بیشتر انسان‌‏هاست. در واقع همۀ حکومت‌‏ها، گروه‌‏ها، اندیشه‌‏ها و مکاتب، تمامی ترفندها و برنامه‌‏های خود را برای رفع کاستی‏‌های جامعۀ بشری به کار می‌‏گیرند؛ ولی به [[دلایل]] مختلف موفّق به این کار نمی‌‏شوند. روشن است عامل بسیاری از مشکلات و نابسامانی‌‏های [[جوامع]]، خود حکومت‏‌ها و مکاتب و گروه‏‌ها هستند که بیشتر در صدد [[تأمین منافع]] مادی خود بوده‏‌اند؛ نه برطرف ساختن کاستی‌‏ها و [[موانع رشد]] و [[شکوفایی]] [[انسان‌‏ها]] <ref>ر.ک: صفائی حائری، علی، تو می‌آیی، ص ۱۴ -۱۸؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>.
*مشکلات دائمی [[جهان]] (جنگ‌‏ها، ستیزش‏ها، نابرابری‏‌ها، ناامنی‌‏ها، بیدادگری‏‌ها و...)؛ نیازها و خواسته‌‏های ضروری [[بشر]] (در زمینه رشد [[اقتصادی]]، ارتباطات، بهداشت، [[رفع فقر]] مادی و [[معنوی]] و...)؛ ایده‌‏ها و آرمان‌‏های همیشگی [[بشر]] ([[صلح]]، [[عدالت]]، [[امنیت]]، [[آرامش]]، تعالی روحی و [[معنوی]] و...)؛ تجارب گذشته [[انسان‌‏ها]] (در [[ضعف]] و [[ناتوانی]] دولت‏‌ها و حکومت‌‏ها و فراوانی مشکلات) و...، باعث خواست آگاهانه و طلب عاشقانۀ [[ظهور منجی]] و [[مصلح]] [[الهی]] از سوی بیشتر انسان‌‏هاست. در واقع همۀ حکومت‌‏ها، گروه‌‏ها، اندیشه‌‏ها و مکاتب، تمامی ترفندها و برنامه‌‏های خود را برای رفع کاستی‏‌های [[جامعۀ بشری]] به کار می‌‏گیرند؛ ولی به [[دلایل]] مختلف موفّق به این کار نمی‌‏شوند. روشن است عامل بسیاری از مشکلات و نابسامانی‌‏های [[جوامع]]، خود حکومت‏‌ها و مکاتب و گروه‏‌ها هستند که بیشتر در صدد [[تأمین منافع]] مادی خود بوده‏‌اند؛ نه برطرف ساختن کاستی‌‏ها و [[موانع رشد]] و [[شکوفایی]] [[انسان‌‏ها]] <ref>ر.ک: صفائی حائری، علی، تو می‌آیی، ص ۱۴ -۱۸؛ کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>.
===[[فلسفه تاریخ]] و معناداری آن‏===
===[[فلسفه تاریخ]] و معناداری آن‏===
*براساس فلسفۀ نظری [[تاریخ]] [[ظهور]] [[منجی موعود]]، فرجام متعالی و شکوهمند آیندۀ [[جهان]] و سرمنزل متعالی و متکامل [[تاریخ]] بشری است. بر این اساس روند طولانی ‏مدت [[تاریخ]]، دارای [[هدف]]، [[غایت]] و معنای مشخصی است و آن تحقّق جامعۀ [[موعود]] [[الهی]] و رسیدن [[بشر]] به اوج [[سعادت]] و کمال مادی و [[معنوی]] است. این معناداری [[تاریخ]]، در [[فکر]] و ذهن [[بشر]] سایه انداخته و او را متوجّه فرجام متعالی [[تاریخ]] ساخته است. البته هدفی که [[قرآن]] برای کاروان بشری ترسیم می‌‏کند، [[عبادت]] و [[عبودیت]] و در نتیجه رسیدن به [[قرب الهی]] است و منظور از آن، معنای وسیع و گسترده‌‏ای است که شامل کلیۀ [[شئون]] [[زندگی]] [[انسان]] در روی [[زمین]] می‌‏گردد: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>. این ایده در دورانی از [[تاریخ]]، به کمال و تمام تحقّق خواهد یافت و آن [[عصر ظهور]] [[مهدی موعود]] است‏. پس معناداری [[تاریخ]] و [[کشف]] [[غایت]] و [[هدف]] آن، می‌‏تواند منشأ توجّه [[انسان‌‏ها]] به [[ظهور]] [[مصلح بزرگ]] باشد<ref>ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>.
*براساس فلسفۀ نظری [[تاریخ]] [[ظهور]] [[منجی موعود]]، فرجام متعالی و شکوهمند آیندۀ [[جهان]] و سرمنزل متعالی و متکامل [[تاریخ]] بشری است. بر این اساس روند طولانی ‏مدت [[تاریخ]]، دارای [[هدف]]، [[غایت]] و معنای مشخصی است و آن تحقّق جامعۀ [[موعود]] [[الهی]] و رسیدن [[بشر]] به اوج [[سعادت]] و کمال مادی و [[معنوی]] است. این معناداری [[تاریخ]]، در [[فکر]] و ذهن [[بشر]] سایه انداخته و او را متوجّه فرجام متعالی [[تاریخ]] ساخته است. البته هدفی که [[قرآن]] برای کاروان بشری ترسیم می‌‏کند، [[عبادت]] و [[عبودیت]] و در نتیجه رسیدن به [[قرب الهی]] است و منظور از آن، معنای وسیع و گسترده‌‏ای است که شامل کلیۀ [[شئون]] [[زندگی]] [[انسان]] در روی [[زمین]] می‌‏گردد: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}}<ref>«و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند» سوره ذاریات، آیه ۵۶.</ref>. این ایده در دورانی از [[تاریخ]]، به کمال و تمام تحقّق خواهد یافت و آن [[عصر ظهور]] [[مهدی موعود]] است‏. پس معناداری [[تاریخ]] و [[کشف]] [[غایت]] و [[هدف]] آن، می‌‏تواند منشأ توجّه [[انسان‌‏ها]] به [[ظهور]] [[مصلح بزرگ]] باشد<ref>ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>.
خط ۱۵: خط ۱۵:
*یکی از [[دلایل]] منطقی [[منشأ انتظار]]، [[قانون]] سیر تکاملی جامعه‌‏هاست. از آن روز که [[انسان]] خود را شناخته، هیچ‏گاه [[زندگی]] یکنواختی نداشته است؛ بدین ‏جهت پیشرفت‌‏ها و تحوّلات فراوانی در نوع مسکن، تغذیه، وسیلۀ نقلیه، پوشش و [[علم]] و [[دانش]] او صورت گرفته است. عجیب اینکه به هیچ‌‏یک از اینها قانع نیست و برای وصول به سطحی بالاتر و [[برتر]]، تلاش و کوشش می‏‌کند. [[عشق]] به [[تکامل]] در درون [[جان]] [[آدمی]]، شعله‌‏ای جاودانه و خاموش ناشدنی است و همچنان [[انسان]] را به سوی جامعه‌‏ای پیش می‌‏برد که تکامل‌‏های [[اخلاقی]]، در کنار تکامل‏‌های مادی قرار گیرد. یکی از بارقه‏‌های [[امید]] [[مردم]] برای رسیدن به آینده‌‏ای روشن و [[دنیایی]] پر از [[صلح]] و [[صفا]] و [[برادری]] و [[برابری]] ـ آن هم با [[ظهور]] [[منجی موعود]] ـ در پرتو [[قانون]] تکاملی جامعه‌‏ها روشن می‌‏شود<ref> ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>.
*یکی از [[دلایل]] منطقی [[منشأ انتظار]]، [[قانون]] سیر تکاملی جامعه‌‏هاست. از آن روز که [[انسان]] خود را شناخته، هیچ‏گاه [[زندگی]] یکنواختی نداشته است؛ بدین ‏جهت پیشرفت‌‏ها و تحوّلات فراوانی در نوع مسکن، تغذیه، وسیلۀ نقلیه، پوشش و [[علم]] و [[دانش]] او صورت گرفته است. عجیب اینکه به هیچ‌‏یک از اینها قانع نیست و برای وصول به سطحی بالاتر و [[برتر]]، تلاش و کوشش می‏‌کند. [[عشق]] به [[تکامل]] در درون [[جان]] [[آدمی]]، شعله‌‏ای جاودانه و خاموش ناشدنی است و همچنان [[انسان]] را به سوی جامعه‌‏ای پیش می‌‏برد که تکامل‌‏های [[اخلاقی]]، در کنار تکامل‏‌های مادی قرار گیرد. یکی از بارقه‏‌های [[امید]] [[مردم]] برای رسیدن به آینده‌‏ای روشن و [[دنیایی]] پر از [[صلح]] و [[صفا]] و [[برادری]] و [[برابری]] ـ آن هم با [[ظهور]] [[منجی موعود]] ـ در پرتو [[قانون]] تکاملی جامعه‌‏ها روشن می‌‏شود<ref> ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>.
===[[قانون]] کنش و واکنش‏‌های تاریخی‏===
===[[قانون]] کنش و واکنش‏‌های تاریخی‏===
*آزمون‏های [[تاریخی]] به ما نشان می‏دهد همواره تحول‏ها و انقلاب‏های وسیع، عکس العمل مستقیم فشارهای قبلی بوده است و شاید هیچ [[انقلاب]] گسترده‏ای در [[جهان]] رخ نداده، مگر اینکه پیش از آن، فشار شدیدی در جهت مخالف وجود داشته است. براساس این [[قانون]] می‏توان ثابت کرد وضع کنونی [[جهان]]، آبستن انقلابی بزرگ و جهانی است. فشار جنگ‏ها، [[مظالم]]، بیدادگری‏ها، تبعیض‏ها و بی‏عدالتی‏ها، توأم با ناکامی و [[سرخوردگی]] انسان‏‌ها، از [[قوانین]] فعلی برای از بین بردن یا کاستن این فشارها، سرانجام واکنش شدید خود را [[آشکار]] خواهد ساخت. در نهایت این خواست‏های واپس‏زدۀ انسانی، در پرتو [[آگاهی]] روزافزون ملّت‏ها، چنان عقدۀ [[اجتماعی]] تشکیل می‏دهد که از نهانگاه ضمیر [[باطن]] [[جامعه]]، با یک جهش برق‏آسا، خود را ظاهر ساخته و سازمان [[نظام]] کنونی [[جوامع انسانی]] را به هم می‏ریزد و طرح نوینی ایجاد می‏‌کند. این طرح و برنامه انقلابی و گسترده، همان [[قیام]] و [[ظهور]] [[مهدی موعود]] است که در واکنشی قاطعانه و کوبنده در برابر همۀ تبعیض‏ها، ستمگری‏ها، حقّ‏کشی و فسادگری‏ها است<ref>ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>.
*آزمون‏های [[تاریخی]] به ما نشان می‏دهد همواره تحول‏ها و انقلاب‏های وسیع، عکس‌العمل مستقیم فشارهای قبلی بوده است و شاید هیچ [[انقلاب]] گسترده‏ای در [[جهان]] رخ نداده، مگر اینکه پیش از آن، فشار شدیدی در جهت مخالف وجود داشته است. براساس این [[قانون]] می‏توان ثابت کرد وضع کنونی [[جهان]]، آبستن انقلابی بزرگ و جهانی است. فشار جنگ‏ها، [[مظالم]]، بیدادگری‏ها، تبعیض‏ها و بی‏عدالتی‏ها، توأم با ناکامی و [[سرخوردگی]] انسان‏‌ها، از [[قوانین]] فعلی برای از بین بردن یا کاستن این فشارها، سرانجام واکنش شدید خود را [[آشکار]] خواهد ساخت. در نهایت این خواست‏های واپس‏زدۀ انسانی، در پرتو [[آگاهی]] روزافزون ملّت‏ها، چنان عقدۀ [[اجتماعی]] تشکیل می‏دهد که از نهانگاه ضمیر [[باطن]] [[جامعه]]، با یک جهش برق‏آسا، خود را ظاهر ساخته و سازمان [[نظام]] کنونی [[جوامع انسانی]] را به هم می‏ریزد و طرح نوینی ایجاد می‏‌کند. این طرح و برنامه انقلابی و گسترده، همان [[قیام]] و [[ظهور]] [[مهدی موعود]] است که در واکنشی قاطعانه و کوبنده در برابر همۀ تبعیض‏ها، ستمگری‏ها، حقّ‏کشی و فسادگری‏ها است<ref>ر.ک: کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص۱۶-۲۲.</ref>.
===[[قانون]] [[انتظار]] عمومی‏===
===[[قانون]] [[انتظار]] عمومی‏===
*در نهاد [[انسان‌‏ها]]، همواره [[عشق]] به [[نیکی]]، [[زیبایی]] و [[آگاهی]] نهفته است. [[باور]] به [[ظهور]] [[مصلح جهانی]]، جزئی از این [[عشق]] و زیباخواهی است. در واقع [[ظهور امام مهدی]] {{ع}}، بروز کامل این [[فضایل]] و خوبی‌‏هاست و این مطلوب و خواست همۀ انسان‌‏های [[بصیر]] و پاک‏‌سرشت و نقطۀ اوج این علاقه و عشق‏‌ورزی است. چگونه ممکن است [[عشق]] به [[تکامل]] همه‌‏جانبه در درون [[جان]] [[انسان]] باشد و چنان انتظاری نداشته باشد؟ مگر تحقق رشد و کمال نهایی جامعۀ انسانی بدون آن امکان‏‌پذیر است؟! احساسات و دستگاه‌‏های وجودی [[انسان]]، نمی‌‏تواند هماهنگ با مجموعۀ [[عالم هستی]] نباشد؛ زیرا همۀ [[جهان هستی]] یک [[واحد]] به هم پیوسته است و وجود او نمی‌‏تواند از بقیۀ [[جهان]]، جدا باشد. از این به‏ هم‏‌پیوستگی به خوبی می‏‌توانیم نتیجه بگیریم اگر انسان‏‌ها [[انتظار مصلح]] بزرگ را می‌‏کشند که [[جهان]] را آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]] و [[نیکی]] می‏‌کند؛ [[دلیل]] بر آن است که چنان نقطۀ اوجی در [[تکامل]] جامعۀ انسانی امکان‏پذیر و عملی است که [[عشق]] و [[انتظار]] آن در درون [[جان]] ماست. [[عمومیت]] این [[اعتقاد]] در همۀ [[مذاهب]]، نشانۀ دیگری بر اصالت و واقعیت آن است<ref>ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۵- ۳۵ و ص ۹۷.</ref>.
*در نهاد [[انسان‌‏ها]]، همواره [[عشق]] به [[نیکی]]، [[زیبایی]] و [[آگاهی]] نهفته است. [[باور]] به [[ظهور]] [[مصلح جهانی]]، جزئی از این [[عشق]] و زیباخواهی است. در واقع [[ظهور امام مهدی]] {{ع}}، بروز کامل این [[فضایل]] و خوبی‌‏هاست و این مطلوب و خواست همۀ انسان‌‏های [[بصیر]] و پاک‏‌سرشت و نقطۀ اوج این علاقه و عشق‏‌ورزی است. چگونه ممکن است [[عشق]] به [[تکامل]] همه‌‏جانبه در درون [[جان]] [[انسان]] باشد و چنان انتظاری نداشته باشد؟ مگر تحقق رشد و کمال نهایی جامعۀ انسانی بدون آن امکان‏‌پذیر است؟! احساسات و دستگاه‌‏های وجودی [[انسان]]، نمی‌‏تواند هماهنگ با مجموعۀ [[عالم هستی]] نباشد؛ زیرا همۀ [[جهان هستی]] یک [[واحد]] به هم پیوسته است و وجود او نمی‌‏تواند از بقیۀ [[جهان]]، جدا باشد. از این به‏ هم‏‌پیوستگی به خوبی می‏‌توانیم نتیجه بگیریم اگر انسان‏‌ها [[انتظار مصلح]] بزرگ را می‌‏کشند که [[جهان]] را آکنده از [[صلح]] و [[عدالت]] و [[نیکی]] می‏‌کند؛ [[دلیل]] بر آن است که چنان نقطۀ اوجی در [[تکامل]] جامعۀ انسانی امکان‏پذیر و عملی است که [[عشق]] و [[انتظار]] آن در درون [[جان]] ماست. [[عمومیت]] این [[اعتقاد]] در همۀ [[مذاهب]]، نشانۀ دیگری بر اصالت و واقعیت آن است<ref>ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص ۱۵- ۳۵ و ص ۹۷.</ref>.
===اتفاق [[ادیان]] و [[مصلحان]] بشری‏===
===اتفاق [[ادیان]] و [[مصلحان]] بشری‏===
*تمام [[ادیان آسمانی]] به [[پیروان]] خود، عصر درخشان و [[سعادت]] عمومی، آیندۀ مشعشع و [[صلح]] جهانی و دوران پرخیر و [[برکت]] را نوید داده‏‌اند که در آن، نگرانی‌‏ها، دلهره‌‏ها و هراس‌‏ها مرتفع شود و به [[یمن]] [[ظهور]] شخصی بزرگ و مردی خدایی ـ که به [[تأییدات الهی]] [[مؤیّد]] است ـ در روی [[زمین]] منطقه و [[شهر]] و دهستان و دهی [[باقی]] نماند؛ مگر آنکه در آن بانگ دلنواز [[توحید]] بلند شود و [[روشنایی]] [[یکتاپرستی]]، [[تاریکی]] [[شرک]] را زایل سازد و [[علم]] و [[عدل]] و [[راستی]] و [[امانت]]، چهرۀ [[جهان]] ‏آرای خود را بنمایانند و همه ‏جا را منوّر سازند. این [[موعود]] [[عزیز]] برحسب استوارترین و صحیح‏ترین مصادر [[اسلامی]]، خلیفۀ دوازدهم [[حضرت محمد]]{{صل}} و دوازدهمین [[رهبر]] و [[امام]] بعد از آن [[حضرت]] است. پس می‌‏توان گفت: تقریبا همۀ کسانی که در این زمینه مطالعه دارند، متفق‌‏اند تمام [[اقوام]] [[جهان]]، در [[انتظار]] یک [[رهبر]] بزرگ انقلابی به سر می‌‏برند که هرکدام او را به نامی می‌‏نامند؛ ولی همگی در اوصاف کلی و اصول برنامه‌‏های انقلابی او اتفاق دارند<ref>ر.ک: صافی گلپایگانی، لطف‌الله، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۱۳۵- ۱۴۴.</ref>.
*تمام [[ادیان آسمانی]] به [[پیروان]] خود، عصر درخشان و [[سعادت]] عمومی، آیندۀ مشعشع و [[صلح]] جهانی و دوران پرخیر و [[برکت]] را نوید داده‏‌اند که در آن، نگرانی‌‏ها، دلهره‌‏ها و هراس‌‏ها مرتفع شود و به [[یمن]] [[ظهور]] شخصی بزرگ و مردی خدایی ـ که به [[تأییدات الهی]] [[مؤیّد]] است ـ در روی [[زمین]] منطقه و [[شهر]] و دهستان و دهی باقی نماند؛ مگر آنکه در آن بانگ دلنواز [[توحید]] بلند شود و [[روشنایی]] [[یکتاپرستی]]، [[تاریکی]] [[شرک]] را زایل سازد و [[علم]] و [[عدل]] و [[راستی]] و [[امانت]]، چهرۀ [[جهان]] ‏آرای خود را بنمایانند و همه ‏جا را منوّر سازند. این [[موعود]] [[عزیز]] برحسب استوارترین و صحیح‏ترین مصادر [[اسلامی]]، خلیفۀ دوازدهم [[حضرت محمد]]{{صل}} و دوازدهمین [[رهبر]] و [[امام]] بعد از آن [[حضرت]] است. پس می‌‏توان گفت: تقریبا همۀ کسانی که در این زمینه مطالعه دارند، متفق‌‏اند تمام [[اقوام]] [[جهان]]، در [[انتظار]] یک [[رهبر]] بزرگ انقلابی به سر می‌‏برند که هرکدام او را به نامی می‌‏نامند؛ ولی همگی در اوصاف کلی و اصول برنامه‌‏های انقلابی او اتفاق دارند<ref>ر.ک: صافی گلپایگانی، لطف‌الله، امامت و مهدویت، ج ۲، ص ۱۳۵- ۱۴۴.</ref>.
===ابتنای بر [[قرآن]] و حدیث‏===
===ابتنای بر [[قرآن]] و حدیث‏===
*اصل [[مهدویت]]، مبتنی بر [[آیات]] متعددی از [[قرآن]] است که دلالت بر [[پیروزی]] و [[فلاح]] و غلبۀ [[سپاه]] [[خدا]] دارند. این [[آیات]] علاوه بر آنکه بر استقرار [[دین خدا]] در سراسر [[زمین]] و آیندۀ درخشان عالم دلالت دارند، برحسب معتبرترین مدارک و [[تفاسیر]] و [[احادیث]]، به تحوّل بی‌‏سابقه و بی‏‌نظیر و انقلابی که به [[رهبری]] و [[قیام حضرت مهدی]] انجام خواهد گرفت، [[تفسیر]] شده است. آیاتی مانند: {{متن قرآن|فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ}}<ref>«که آنان یاری شده‌اند» سوره صافات، آیه ۱۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده می‌فرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست می‌داشتید که آن دسته بی‌جنگ‌افزار  از آن شما گردد اما خداوند می‌خواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ}}<ref>«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>.  
*اصل [[مهدویت]]، مبتنی بر [[آیات]] متعددی از [[قرآن]] است که دلالت بر [[پیروزی]] و [[فلاح]] و غلبۀ [[سپاه]] [[خدا]] دارند. این [[آیات]] علاوه بر آنکه بر استقرار [[دین خدا]] در سراسر [[زمین]] و آیندۀ درخشان عالم دلالت دارند، برحسب معتبرترین مدارک و [[تفاسیر]] و [[احادیث]]، به تحوّل بی‌‏سابقه و بی‏‌نظیر و انقلابی که به [[رهبری]] و [[قیام حضرت مهدی]] انجام خواهد گرفت، [[تفسیر]] شده است. آیاتی مانند: {{متن قرآن|فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ}}<ref>«بی‌گمان حزب خداوند پیروز است» سوره مائده، آیه ۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنصُورُونَ}}<ref>«که آنان یاری شده‌اند» سوره صافات، آیه ۱۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَيُرِيدُ اللَّهُ أَن يُحِقَّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که خداوند به شما وعده می‌فرمود که (پیروزی بر) یکی از دو دسته از آن شما باشد و شما دوست می‌داشتید که آن دسته بی‌جنگ‌افزار  از آن شما گردد اما خداوند می‌خواست که حقّ را با کلمات خویش تحقّق بخشد و ریشه کافران را بر کند» سوره انفال، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ}}<ref>«اوست که پیامبرش را با رهنمود و دین راستین فرستاد تا آن را بر همه دین‌ها برتری دهد اگر چه مشرکان نپسندند» سوره توبه، آیه ۳۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ}}<ref>«و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند  منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم» سوره قصص، آیه ۵.</ref>.  
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش