|
|
خط ۵۱: |
خط ۵۱: |
| ==[[سیره عبادی پیامبر خاتم]]== | | ==[[سیره عبادی پیامبر خاتم]]== |
|
| |
|
| ==سیره علمی== | | ==[[سیره علمی پیامبر خاتم]]== |
| *پیامبر {{صل}} به علم و سواد تشویق میکرد. کودکان اصحابش را وادار کرد که سواد بیاموزند. برخی از یارانش را فرمان داد زبان سریانی بیاموزند. میگفت: دانشجویی بر هر مسلمان فرض و واجب است.<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۱، ص۱۷۷.</ref>
| |
| نیز فرمود: حکمت را در هر کجا و در نزد هرکس ولو مشرک یا منافق یافتید، از او اقتباس کنید.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت (کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، صص ۹۷ و ۹۹.</ref>
| |
| و هم فرمود: علم را جستوجو کنید، هر چند مستلزم آن باشد که تا چین سفر کنید.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[عدل الهی (کتاب)|عدل الهی]]، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۱۷۷.</ref>
| |
| این تأکید و تشویقها درباره علم سبب شد که مسلمانان با همت و سرعت بینظیری به جستوجوی علم در همه جهان پرداختند، و خود به تحقیق پرداخته و از این راه یکی از شکوهمندترین تمدنها و فرهنگهای تاریخ بشریت را آفریدند که به نام تمدن و فرهنگ اسلامی شناخته شده و میشود.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت (کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، ص ۲۶۳.</ref> روزی [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}} وارد مسجد شد. چشمش به دو اجتماع افتاد: یک دسته مشغول عبادت و ذکر، و دسته دیگر به تعلیم و تعلم سرگرم بودند. هر دو دسته را از نظر گذرانید و از دیدن آنها مسرور و خرسند شد. به کسانی که همراهش بودند رو کرد و فرمود: «این هر دو دسته کار نیک میکنند و بر خیر و سعادتاند.» آنگاه جملهای افزود: «لکن من برای تعلیم و دانا کردن فرستاده شدهام.» پس خود به طرف همان دسته که به کار تعلیم و تعلم اشتغال داشتند رفت، و در حلقه آنها نشست.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[داستان راستان (کتاب)|داستان راستان]]، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۱۹۳.</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']] صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref>
| |
|
| |
|
| ==سیره شخصی== | | ==سیره شخصی== |