|
|
خط ۵۷: |
خط ۵۷: |
| ==[[سیره خانوادگی پیامبر خاتم]]== | | ==[[سیره خانوادگی پیامبر خاتم]]== |
|
| |
|
| ==سیره اجتماعی== | | ==[[سیره اجتماعی پیامبر خاتم]]== |
| #'''مبارزه با نقاط ضعف:''' او از نقاط ضعف مردم و جهالتهای آنان استفاده نمیکرد؛ برعکس، با آن نقاط ضعف مبارزه میکرد و مردم را به جهالتشان واقف میساخت. روزی که ابراهیم پسر هیجده ماههاش از دنیا رفت، از قضا آن روز خورشید گرفت. مردم گفتند: علت اینکه کسوف شد مصیبتی است که بر [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} وارد شد. او در مقابل این خیال جاهلانه مردم سکوت نکرد و از این نقطه ضعف استفاده نکرد، بلکه به منبر رفت و گفت: ای مردم، ماه و خورشید دو آیت از آیات خدا هستند و برای مردن کسی نمیگیرند.
| |
| #'''با بردگان:''' نسبت به بردگان فوقالعاده مهربان بود. به مردم میگفت: اینها برادران شمایند. از هر غذا که میخورید به آنها بخورانید و از هر نوع جامه که میپوشید آنها را بپوشانید. کار طاقتفرسا به آنها تحمیل مکنید، خودتان در کارها به آنها کمک کنید.
| |
| میگفت: آنها را بهعنوان بنده و یا کنیز (که مملوکیت را میرساند) خطاب نکنید؛ زیرا همه مملوک خداییم و مالک حقیقی خدا است، بلکه آنها را بهعنوان «فتی» (جوانمرد) یا «فتاه» (جوانزن) خطاب کنید. در شریعت اسلام تمام تسهیلات ممکن برای آزادی بردگان که منتهی به آزادی کلی آنها میشد، فراهم شد. او شغل «نخاسی» یعنی بردهفروشی را بدترین شغلها میدانست و میگفت: بدترین مردم نزد خدا آدمفروشاناند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت (کتاب)|وحی و نبوت]]،مجموعه آثار، ج ۲، صص ۲۵۴، ۲۵۵ و ۲۶۰</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']] صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref>
| |
|
| |
|
| ==سیره تبلیغی== | | ==سیره تبلیغی== |