سیره پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۹: خط ۵۹:
==[[سیره اجتماعی پیامبر خاتم]]==
==[[سیره اجتماعی پیامبر خاتم]]==


==سیره تبلیغی==
==[[سیره تبلیغی پیامبر خاتم]]==
*در تبلیغ اسلام سهل‌گیر بود نه سخت‌گیر. بیشتر بر بشارت و امید تکیه می‌کرد تا بر ترس و تهدید. به یکی از اصحابش که برای تبلیغ اسلام به یمن فرستاد دستور داد: آسان بگیر و سخت نگیر، نوید بده (میل‌ها را تحریک کن) و مردم را متنفر نساز.<ref>صحیح بخاری، ج ۵، ص ۲۶۴.</ref> در کار تبلیغ اسلام تحرک داشت. به طائف سفر کرد. در ایام حج در میان قبایل می‌گشت و تبلیغ می‌کرد. یک بار [[امام علی|علی]]{{ع}} و بار دیگر معاذ بن جبل را برای تبلیغ به یمن فرستاد. مصعب بن عمیر را پیش از آمدن خودش برای تبلیغ به مدینه فرستاد. گروه فراوانی از یارانش را به حبشه فرستاد. آنها ضمن نجات از آزار مکیان، اسلام را تبلیغ کردند و زمینه اسلام نجاشی، پادشاه حبشه و نیمی از مردم حبشه را فراهم کردند. در سال ششم هجری به سران کشورهای جهان نامه نوشت و نبوت و رسالت خویش را به آنها اعلام کرد. در حدود صد نامه از او باقی است که به شخصیت‌های مختلف نوشته است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت (کتاب)|وحی و نبوت]]،مجموعه آثار، ج ۲، ص ۲۶۳.</ref> کشیش‌های مسیحی، اسلام را دین شمشیر می‌دانند. بی‌شک اسلام دین شمشیر هم هست و این کمالی است در اسلام، نه نقص. ولی آنها که می‌گویند «اسلام دین شمشیر است» می‌خواهند بگویند اسلام در دعوت خودش تنها ابزاری که به کار می‌برد شمشیر است. قرآن می‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}﴾}}.<ref>نحل، آیه ۱۲۵: با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به شیوه‌ای که نیکوتر است مجادله نمای.</ref> آنها می‌خواهند این جور وانمود کنند که دستور پیامبر اسلام این بوده است: اذغ بالسیف (با شمشیر دعوت کن)؛ در حالی که سیره پیامبر خلاف این ادعا بوده است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۱۸۰.</ref><ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|'''پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت''']] صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref>


==سیره سیاسی==
==سیره سیاسی==
۲۱۸٬۰۶۷

ویرایش