۶۴٬۶۴۲
ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
جز (جایگزینی متن - '| ناشر = انتشارات ' به '| ناشر = ') |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات مجموعه کتاب | ||
| عنوان پیشین = | |||
| عنوان = تفسیر المیزان | | عنوان = تفسیر المیزان | ||
| عنوان پسین = | |||
| عنوان اصلی = | | عنوان اصلی = | ||
| تصویر = 1400052222.jpg | | تصویر = 1400052222.jpg | ||
خط ۱۸: | خط ۲۰: | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
| مذهب = | | مذهب = | ||
| ناشر = | | ناشر = اسماعيليان | ||
| به همت = | | به همت = | ||
| وابسته به = | | وابسته به = | ||
| محل نشر = تهران، ایران | | محل نشر = تهران، ایران | ||
| سال نشر = | | سال نشر = ۱۳۶۴ ش | ||
| تعداد جلد = ۲۰ | | تعداد جلد = ۲۰ | ||
| | | فهرست جلدها = | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| شماره ملی =۳۵۰۲۴۲۸ | | شماره ملی =۳۵۰۲۴۲۸ | ||
خط ۳۹: | خط ۴۱: | ||
سپس در درس ریاضیات آقا [[سید ابوالقاسم خوانساری]] شرکت نمود و یک دوره حساب استدلالی و هندسه [[مسطح]] و فضایی و [[جبر]] استدلالی را به [[درستی]] فرا گرفت. در سال ۱۳۱۴ش به خاطر [[سختی]] وضع معاش ناگزیر به مراجعت به تبریز گشت و ده سال و اندی را به کار باغداری و [[کشاورزی]] پرداخت و در سال ۱۳۲۵ ش وارد [[حوزه علمیه قم]] گشت و به [[تدریس]] [[تفسیر]] و [[فلسفه]] پرداخت و [[شاگردان]] نامداری را [[تربیت]] نمود و آثار بس ارجمند را به صورت مکتوب عرضه داشت که مهمترین آنها عبارتند از: «[[تفسیر المیزان]] در ۲۰ جلد»، «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، «حاشیه بر کفایة الاصول»، «[[سنن النبی]]»، «حاشیه بر اسفار [[ملاصدرا]]»، «[[شیعه]] در [[اسلام]]»، «[[قرآن]] در اسلام» و دیگر رسالههای گوناگون [[فلسفی]] و [[عرفانی]] و [[کلامی]]. | سپس در درس ریاضیات آقا [[سید ابوالقاسم خوانساری]] شرکت نمود و یک دوره حساب استدلالی و هندسه [[مسطح]] و فضایی و [[جبر]] استدلالی را به [[درستی]] فرا گرفت. در سال ۱۳۱۴ش به خاطر [[سختی]] وضع معاش ناگزیر به مراجعت به تبریز گشت و ده سال و اندی را به کار باغداری و [[کشاورزی]] پرداخت و در سال ۱۳۲۵ ش وارد [[حوزه علمیه قم]] گشت و به [[تدریس]] [[تفسیر]] و [[فلسفه]] پرداخت و [[شاگردان]] نامداری را [[تربیت]] نمود و آثار بس ارجمند را به صورت مکتوب عرضه داشت که مهمترین آنها عبارتند از: «[[تفسیر المیزان]] در ۲۰ جلد»، «اصول فلسفه و روش رئالیسم»، «حاشیه بر کفایة الاصول»، «[[سنن النبی]]»، «حاشیه بر اسفار [[ملاصدرا]]»، «[[شیعه]] در [[اسلام]]»، «[[قرآن]] در اسلام» و دیگر رسالههای گوناگون [[فلسفی]] و [[عرفانی]] و [[کلامی]]. | ||
[[علامه طباطبایی]] مصداق کامل «عالم عامل» بود. او فقیهی بلندپایه و فیلسوفی [[اندیشمند]] و مفسری کمنظیر و بسیار [[متواضع]] و [[فروتن]] بود و جز به وقت تدریس، بسیار کم سخن میگفت و دائم الذکر بود و از [[وجوهات شرعیه]] نیز استفاده نمیکرد. سرانجام در [[روز]] یکشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ش (۱۸ [[محرم]] ۱۴۰۲ق) به [[لقاء الله]] پیوست و در [[حرم]] [[حضرت]] معصومه{{س}} در [[قم]] به [[خاک]] سپرده شد. | [[علامه طباطبایی]] مصداق کامل «عالم عامل» بود. او فقیهی بلندپایه و فیلسوفی [[اندیشمند]] و مفسری کمنظیر و بسیار [[متواضع]] و [[فروتن]] بود و جز به وقت تدریس، بسیار کم سخن میگفت و دائم الذکر بود و از [[وجوهات شرعیه]] نیز استفاده نمیکرد. سرانجام در [[روز]] یکشنبه ۲۴ آبان ماه ۱۳۶۰ش (۱۸ [[محرم]] ۱۴۰۲ق) به [[لقاء الله]] پیوست و در [[حرم]] [[حضرت]] معصومه {{س}} در [[قم]] به [[خاک]] سپرده شد. | ||
مصداق بارز تقسیر «قرآن با قرآن» بهگونه کامل و همه جانبه را باید در تفسیر المیزان ملاحظه کرد. [[تفسیری]] که در آن «فن [[تفسیر نگاری]]» و «روشمندی در تفسیر» و «[[ادب]] [[نقد]]» به نمایش گذاشته شده است. در آغاز جلد نخست چنین آمده است: [[قرآنی]] که خود را راهنمای جهانیان و [[نور]] مبین و بیانگر هر چیزی مینامد چگونه راهیاب معانی و بیانگر مفاهیم خود نباشد؟! قرآنی که میگوید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا}}<ref>«و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref>، چگونه در مهمترین تلاش و جهادشان که همانا [[درک]] و [[فهم]] [[کلام]] پروردگارشان باشد آنان را راه ننماید؟! و چه [[جهاد]] و تلاشی بالاتر و بزرگتر از تلاش برای [[فهم]] و [[درک]] [[کلام الهی]] و چه راهی بهتر از راه [[قرآن]] که رهنمون به [[هدایت]] است»؟ آنگاه نتیجه میگیرد که طریقه [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[ائمه هدی]]{{عم}} نیز همین است. | مصداق بارز تقسیر «قرآن با قرآن» بهگونه کامل و همه جانبه را باید در تفسیر المیزان ملاحظه کرد. [[تفسیری]] که در آن «فن [[تفسیر نگاری]]» و «روشمندی در تفسیر» و «[[ادب]] [[نقد]]» به نمایش گذاشته شده است. در آغاز جلد نخست چنین آمده است: [[قرآنی]] که خود را راهنمای جهانیان و [[نور]] مبین و بیانگر هر چیزی مینامد چگونه راهیاب معانی و بیانگر مفاهیم خود نباشد؟! قرآنی که میگوید: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا}}<ref>«و راههای خویش را به آنان که در (راه) ما بکوشند مینماییم» سوره عنکبوت، آیه ۶۹.</ref>، چگونه در مهمترین تلاش و جهادشان که همانا [[درک]] و [[فهم]] [[کلام]] پروردگارشان باشد آنان را راه ننماید؟! و چه [[جهاد]] و تلاشی بالاتر و بزرگتر از تلاش برای [[فهم]] و [[درک]] [[کلام الهی]] و چه راهی بهتر از راه [[قرآن]] که رهنمون به [[هدایت]] است»؟ آنگاه نتیجه میگیرد که طریقه [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[ائمه هدی]] {{عم}} نیز همین است. | ||
[[المیزان]]، [[تفسیری]] جامع و [[اجتهادی]] و تا حدود زیادی [[صبغه]] [[فلسفی]] دارد. این اثر هر چند به صورت [[تفسیر ترتیبی]] است اما در موضوعات مهم به بحث دقیق موضوعی به صورت مبسوط نیز پرداخته و مسائلی از قبیل «[[رؤیت]] [[حق تعالی]]» و «[[شفاعت]]» را با تفصیل مورد بحث قرار داده و از جمله تفاسیری است که در «بُعد [[اجتماعی]] [[دین]]» [[حق]] مطلب را به خوبی ادا نموده است. او پس از مقدمهای کوتاه و عالمانه در اهمیت [[تفسیر]] و [[ضرورت]] آن، وارد فنّ [[تفسیر آیات قرآن]]، از [[سوره حمد]] تا [[سورۀ ناس]] بهگونه مفصل شده است. | [[المیزان]]، [[تفسیری]] جامع و [[اجتهادی]] و تا حدود زیادی [[صبغه]] [[فلسفی]] دارد. این اثر هر چند به صورت [[تفسیر ترتیبی]] است اما در موضوعات مهم به بحث دقیق موضوعی به صورت مبسوط نیز پرداخته و مسائلی از قبیل «[[رؤیت]] [[حق تعالی]]» و «[[شفاعت]]» را با تفصیل مورد بحث قرار داده و از جمله تفاسیری است که در «بُعد [[اجتماعی]] [[دین]]» [[حق]] مطلب را به خوبی ادا نموده است. او پس از مقدمهای کوتاه و عالمانه در اهمیت [[تفسیر]] و [[ضرورت]] آن، وارد فنّ [[تفسیر آیات قرآن]]، از [[سوره حمد]] تا [[سورۀ ناس]] بهگونه مفصل شده است. | ||
ابتدا تحت عنوان «بیان» به توضیح و بیان کلی [[آیات]] هر [[سوره]] پرداخته و سپس با عنوان «قوله تعالی» تک تک آیات را به تناسب محتوای آنها به صورت کم یا زیاد مورد بحث قرار داده است و آنگاه تحت عنوان «بحث [[روایی]]» به ذکر [[روایات]] وارده از [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه اهل بیت]]{{عم}} پرداخته و در این باره بهگونه کامل «[[درایت]]» را با «[[روایت]]» درآمیخته و نقش پر اهمیت [[روایات تفسیری]] را به خوبی آشکار ساخته است. بعد از آن نیز، نظریات شخصی خود را، تحت عنوان «اقُولُ» در [[تطبیق]] روایات با آیات با [[استواری]] و دقت [[علمی]] عرضه داشته است. آنگاه تحت عنوان «بحث فلسفی» به تحلیل [[عقلانی]] و اجتماعی آیات پرداخته و به صورت کمنظیر مفهوم «[[تدبر در قرآن]]» را به نمایش گذاشته است. نکته قابل توجه در این تفسیر، [[نقد]] و بررسی [[آراء تفسیری]] [[مفسران]] بزرگی چون [[فخر رازی]]، [[آلوسی]]، [[عبده]]، [[رشید رضا]] و دیگر متفکران [[علوم قرآنی]] است که با دقت علمی و [[عفت]] قلم و استواری [[استدلال]]، خواننده را مجذوب خود مینماید. | ابتدا تحت عنوان «بیان» به توضیح و بیان کلی [[آیات]] هر [[سوره]] پرداخته و سپس با عنوان «قوله تعالی» تک تک آیات را به تناسب محتوای آنها به صورت کم یا زیاد مورد بحث قرار داده است و آنگاه تحت عنوان «بحث [[روایی]]» به ذکر [[روایات]] وارده از [[پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه اهل بیت]] {{عم}} پرداخته و در این باره بهگونه کامل «[[درایت]]» را با «[[روایت]]» درآمیخته و نقش پر اهمیت [[روایات تفسیری]] را به خوبی آشکار ساخته است. بعد از آن نیز، نظریات شخصی خود را، تحت عنوان «اقُولُ» در [[تطبیق]] روایات با آیات با [[استواری]] و دقت [[علمی]] عرضه داشته است. آنگاه تحت عنوان «بحث فلسفی» به تحلیل [[عقلانی]] و اجتماعی آیات پرداخته و به صورت کمنظیر مفهوم «[[تدبر در قرآن]]» را به نمایش گذاشته است. نکته قابل توجه در این تفسیر، [[نقد]] و بررسی [[آراء تفسیری]] [[مفسران]] بزرگی چون [[فخر رازی]]، [[آلوسی]]، [[عبده]]، [[رشید رضا]] و دیگر متفکران [[علوم قرآنی]] است که با دقت علمی و [[عفت]] قلم و استواری [[استدلال]]، خواننده را مجذوب خود مینماید. | ||
عمده امتیاز [[تفسیر المیزان]] «جمع میان [[درایت]] و [[روایت]]»، «[[تفسیر قرآن]] با [[قرآن]]»، «[[نقد]] و بررسی [[آراء تفسیری]] [[مفسران]]» و «بحثهای [[اجتماعی]] بر محور [[آیات قرآن]]» بهگونه عقلپسند و [[اجتهادی]] است. در این اثر نفیس در واقع شیوه [[تفسیر ترتیبی]] با [[تفسیر موضوعی]] تا حدود زیادی پا به پای همدیگر لحاظ گردیده است و همچنین توجه به [[وحدت]] و [[انسجام]] [[سورهها]] و [[آیات]] از دیگر امتیازات آن است و از این راه به [[فهم]] آیات از طریق [[سیاق]] آنها به بیان نکتههای لطیفی دست یازیده است و سرانجام به این نتیجه رسیده که در پس الفاظ و حروف آیات، [[روح]] کلی ویژهای بر آیات [[حاکم]] است و از این طریق [[راز]] [[حکیم]] بودن قرآن و [[حقایق]] ماورایی آنکه از سنخ الفاظ نیست، روشن میشود<ref>المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تفسیر المیزان (مقاله)|مقاله «تفسیر المیزان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> | عمده امتیاز [[تفسیر المیزان]] «جمع میان [[درایت]] و [[روایت]]»، «[[تفسیر قرآن]] با [[قرآن]]»، «[[نقد]] و بررسی [[آراء تفسیری]] [[مفسران]]» و «بحثهای [[اجتماعی]] بر محور [[آیات قرآن]]» بهگونه عقلپسند و [[اجتهادی]] است. در این اثر نفیس در واقع شیوه [[تفسیر ترتیبی]] با [[تفسیر موضوعی]] تا حدود زیادی پا به پای همدیگر لحاظ گردیده است و همچنین توجه به [[وحدت]] و [[انسجام]] [[سورهها]] و [[آیات]] از دیگر امتیازات آن است و از این راه به [[فهم]] آیات از طریق [[سیاق]] آنها به بیان نکتههای لطیفی دست یازیده است و سرانجام به این نتیجه رسیده که در پس الفاظ و حروف آیات، [[روح]] کلی ویژهای بر آیات [[حاکم]] است و از این طریق [[راز]] [[حکیم]] بودن قرآن و [[حقایق]] ماورایی آنکه از سنخ الفاظ نیست، روشن میشود<ref>المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۳ش.</ref><ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[تفسیر المیزان (مقاله)|مقاله «تفسیر المیزان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]].</ref> |