تشبه به خدا: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «==مقدمه== *ناگفته پیداست که خداوند متعال در ذات، هیچ شبیهی ندارد. [[قرآن کریم]...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - 'امکان پذیر' به 'امکان‌پذیر')
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
==مقدمه==
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[تشبه به خدا در حدیث]] - [[تشبه به خدا در اخلاق اسلامی]]| پرسش مرتبط  = تشبه به خدا (پرسش)}}
*ناگفته پیداست که [[خداوند متعال]] در ذات، هیچ شبیهی ندارد. [[قرآن کریم]] بارها بر این نکته تأكید و [[ساحت]] [[مقدس]] او را از مشابهت با مخلوقات [[تنزیه]] کرده است؛ {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref> «پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> بنابراین منظور از [[تشبه به خدا]]، تشبه محور صفت‌هاست. در این زمینه نیز توجه به این نکته ضروری است که صفت‌های [[حضرت حق]] عين ذات او و بی‌نهایت است.
 
*بنابراین، برای موجود ممکنی مثل [[انسان]]، رسیدن به کنه صفت‌های الاهی امکان پذیر نیست. [[انسان]] می‌تواند با [[تهذیب]] و [[تزکیه]]، صفت‌های خود را به صفت‌های [[حضرت حق]] نزدیک کند. در محور [[اخلاق]] منظور از تشبه این است که [[انسان]]، به [[نیکی‌ها]] آراسته شود و [[اعمال نیک]] را به [[دلیل]] [[نیکی]] و [[شایستگی]] انجام دهد. *توضیح مطلب اینکه، [[انسان]] [[خالق]] [[اعمال]] خویش است و [[خداوند]] [[خالق]] کائنات. [[آفرینش]] [[خداوند متعال]] بر مبنای جلب [[منفعت]] و دفع ضرر صورت نمی‌گیرد. [[خداوند]] [[کار نیک]] انجام می‌دهد؛ چون [[کار نیک]] است. او نه محتاج منفعتی است که با آفریدن موجودات به آن دست یابد، نه در معرض زیانی که بخواهد آن را از خود دور کند. [[آفرینش]] [[خدای تعالی]] حتی برای سود رساندن به مخلوقات هم نیست.
== مقدمه ==
*بنابراین اگر [[انسان]] بخواهد به خالقش شبیه باشد، باید هر [[کار]] [[نیکی]] را به [[دلیل]] [[نیکی]] و پسندیدگی انجام دهد، نه برای جلب [[منفعت]] یا دفع ضرر؛ مثلا در [[عبادت]] به جایی برسد که جز [[رضای خدا]] را نخواهد. کسی که برای [[بهشت]] [[عبادت]] می‌کند به دنبال جلب [[منفعت]] است، کسی که از [[ترس]] [[جهنم]] [[عبادت]] می‌کند، درصدد دفع ضرر است.
* ناگفته پیداست که [[خداوند متعال]] در ذات، هیچ شبیهی ندارد. [[قرآن کریم]] بارها بر این نکته تأكید و [[ساحت]] [[مقدس]] او را از مشابهت با مخلوقات [[تنزیه]] کرده است؛ {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref> «پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>. بنابراین منظور از [[تشبه به خدا]]، تشبه محور صفت‌هاست. در این زمینه نیز توجه به این نکته ضروری است که صفت‌های [[حضرت حق]] عين ذات او و بی‌نهایت است.
*[[امام حسین]]{{ع}} می‌فرماید: "گروهی [[خدا]] را با [[طمع]] می‌پرستند، این، [[عبادت]] تاجران است، گروهی از [[ترس]] [[عبادت]] می‌کنند، این، [[عبادت]] بردگان است، گروهی هم برای [[شکر]] [[عبادت]] می‌کنند، این، [[عبادت]] آزادگان و [[برترین]] [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلتُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْأَحْرَارِ وَ هِيَ أَفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ }}؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۴۶؛ موسوعة کلمات الامام الحسین{{ع}}، ص۱۸۹۳.</ref>
* بنابراین، برای موجود ممکنی مثل [[انسان]]، رسیدن به کنه صفت‌های الاهی امکان‌پذیر نیست. [[انسان]] می‌تواند با [[تهذیب]] و [[تزکیه]]، صفت‌های خود را به صفت‌های [[حضرت حق]] نزدیک کند. در محور [[اخلاق]] منظور از تشبه این است که [[انسان]]، به [[نیکی‌ها]] آراسته شود و [[اعمال نیک]] را به [[دلیل]] [[نیکی]] و [[شایستگی]] انجام دهد. * توضیح مطلب اینکه، [[انسان]] [[خالق]] [[اعمال]] خویش است و [[خداوند]] [[خالق]] کائنات. [[آفرینش]] [[خداوند متعال]] بر مبنای جلب [[منفعت]] و دفع ضرر صورت نمی‌گیرد. [[خداوند]] [[کار نیک]] انجام می‌دهد؛ چون [[کار نیک]] است. او نه محتاج منفعتی است که با آفریدن موجودات به آن دست یابد، نه در معرض زیانی که بخواهد آن را از خود دور کند. [[آفرینش]] [[خدای تعالی]] حتی برای سود رساندن به مخلوقات هم نیست.
*این [[سخن]] از [[حضرت امیرالمؤمنين]]{{ع}} نیز [[نقل]] شده است.<ref>على بن محمد لیثی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۵۸؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸.</ref> [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[مقام]] [[مناجات]] با [[خدا]] [[عرض]] می‌کند: "معبودا من تو را از [[ترس]] [[عقاب]] و به [[شوق]] پاداشت [[عبادت]] نمی‌کنم، بلکه چون دیدم تو [[شایسته]] پرستشی تو را [[عبادت]] کردم"<ref>{{متن حدیث|إِلَهِي مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِكَ وَ لاَ طَمَعاً فِي ثَوَابِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴، ص۱۴ و ج۷، ص۱۸۶.</ref>
* بنابراین اگر [[انسان]] بخواهد به خالقش شبیه باشد، باید هر [[کار]] [[نیکی]] را به [[دلیل]] [[نیکی]] و پسندیدگی انجام دهد، نه برای جلب [[منفعت]] یا دفع ضرر؛ مثلا در [[عبادت]] به جایی برسد که جز [[رضای خدا]] را نخواهد. کسی که برای [[بهشت]] [[عبادت]] می‌کند به دنبال جلب [[منفعت]] است، کسی که از [[ترس]] [[جهنم]] [[عبادت]] می‌کند، درصدد دفع ضرر است.
*[[ابن میثم بحرانی]] در ذیل این [[کلام]] [[شریف]] نوشته است: این [[سخن]] نشان می‌دهد کرده که آن [[حضرت]] هرچه را غیر خداست، از [[درجه]] اعتبار ساقط کرده و در کنار [[خدا]] چیزی را در نظر نگرفته است و این همان وصول کامل است<ref>ابن‌میثم بحرانی، شرح مأة کلمه لامیر المؤمنین، ص۲۱۹.</ref>.
* [[امام حسین]] {{ع}} می‌فرماید: "گروهی [[خدا]] را با [[طمع]] می‌پرستند، این، [[عبادت]] تاجران است، گروهی از [[ترس]] [[عبادت]] می‌کنند، این، [[عبادت]] بردگان است، گروهی هم برای [[شکر]] [[عبادت]] می‌کنند، این، [[عبادت]] آزادگان و [[برترین]] [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث|إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلتُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْأَحْرَارِ وَ هِيَ أَفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ }}؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۴۶؛ موسوعة کلمات الامام الحسین {{ع}}، ص۱۸۹۳.</ref>
*در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است: [[مردم]] به سه صورت [[خدا]] را [[عبادت]] می‌کنند: گروهی به [[شوق]] [[ثواب]]، این [[عبادت]] [[مردم]] حریص و آزمند است. گروهی از روی [[ترس]] از [[آتش]]، این، [[عبادت]] بردگان است. ولی من [[خدا]] را میپرستم چون دوستش دارم و این [[عبادت]] بزرگان است این [[عبادت]] [[مقام]] [[امن]] است، چون [[خداوند عزوجل]] فرموده است: {{متن قرآن|وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ}}<ref>«و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند» سوره نمل، آیه ۸۹.</ref> و فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref> هرکس [[خدا]] را [[دوست]] بدارد، [[خدا]] دوستش دارد و هرکس [[خدا]] دوستش بدارد، در [[امان]] خواهد بود"<ref>علی بن حسین صدوق، امالی، ص۹۲.</ref>.
* این [[سخن]] از [[حضرت امیرالمؤمنين]] {{ع}} نیز [[نقل]] شده است.<ref>على بن محمد لیثی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۵۸؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸.</ref> [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[مقام]] [[مناجات]] با [[خدا]] عرض می‌کند: "معبودا من تو را از [[ترس]] [[عقاب]] و به [[شوق]] پاداشت [[عبادت]] نمی‌کنم، بلکه چون دیدم تو [[شایسته]] پرستشی تو را [[عبادت]] کردم"<ref>{{متن حدیث|إِلَهِي مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِكَ وَ لاَ طَمَعاً فِي ثَوَابِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴، ص۱۴ و ج۷، ص۱۸۶.</ref>
==مقدمات [[تشبه به خالق]]==
* [[ابن میثم بحرانی]] در ذیل این [[کلام]] [[شریف]] نوشته است: این [[سخن]] نشان می‌دهد کرده که آن [[حضرت]] هرچه را غیر خداست، از [[درجه]] اعتبار ساقط کرده و در کنار [[خدا]] چیزی را در نظر نگرفته است و این همان وصول کامل است<ref>ابن‌میثم بحرانی، شرح مأة کلمه لامیر المؤمنین، ص۲۱۹.</ref>.
*[[تشبه به خالق]]، [[کمال نهایی]] [[انسان]] و ثمره اصلی [[تهذیب نفس]] است؛ بنابراین ناگفته پیداست، [[تهذیب نفس]] مقدمه رسیدن به تشبه است، با این حال به دلیل اهمیت این بحث، درباره مقدمات تشبه درنگ بیشتری می‌کنیم.
* در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است: [[مردم]] به سه صورت [[خدا]] را [[عبادت]] می‌کنند: گروهی به [[شوق]] [[ثواب]]، این [[عبادت]] [[مردم]] حریص و آزمند است. گروهی از روی [[ترس]] از [[آتش]]، این، [[عبادت]] بردگان است. ولی من [[خدا]] را میپرستم چون دوستش دارم و این [[عبادت]] بزرگان است این [[عبادت]] [[مقام]] [[امن]] است، چون [[خداوند عزوجل]] فرموده است: {{متن قرآن|وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ}}<ref>«و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند» سوره نمل، آیه ۸۹.</ref> و فرموده است: {{متن قرآن|قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ}}<ref>«بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.</ref> هرکس [[خدا]] را [[دوست]] بدارد، [[خدا]] دوستش دارد و هرکس [[خدا]] دوستش بدارد، در [[امان]] خواهد بود"<ref>علی بن حسین صدوق، امالی، ص۹۲.</ref>.
*[[تشبه به خالق]]، عالی‌ترین مقامی است که [[انسان]] می‌تواند به آن دست یابد. سایر [[کمالات]]، هریک به نوعی مقدمه رسیدن به این [[مقام]] بلند است به همین [[دلیل]] هر عاقلی که آن را [[تصور]] کند، آن را برای خود [[آرزو]] می‌کند.
 
*از طرفی دیگر کسانی که به نوعی در این راه قدم گذاشته و خود را به آن [[مقام]] شامخ نزدیک کرده‌اند، مورد [[احترام]] و [[غبطه]] همه مردمان‌اند،؛ بنابراین، در هر زمانی کسانی پیدا می‌شوند که ادعای وصول می‌کنند؛ ولی باید توجه داشت که اولاً هر ادعایی [[مطابق واقع]] نیست. بسا مدعیانی که نه تنها در راه رسیدن به [[مقام]] تشبه نیستند، بلکه در راستای [[مخالف]]، با سرعت به‌سوی درکات حیوانیت می‌تازند.
== مقدمات [[تشبه به خالق]] ==
*و اگر بگوییم ادعای وصول در زمینه [[معرفت]]، [[بهترین]] [[دلیل]] بر بی‌معرفتی است، [[سخن]] گزافی نگفته‌ایم!
* [[تشبه به خالق]]، [[کمال نهایی]] [[انسان]] و ثمره اصلی [[تهذیب نفس]] است؛ بنابراین ناگفته پیداست، [[تهذیب نفس]] مقدمه رسیدن به تشبه است، با این حال به دلیل اهمیت این بحث، درباره مقدمات تشبه درنگ بیشتری می‌کنیم.
*ثانياً، کسی با آرزوی تنها به مرتبه رفيع خداگونگی نمی‌رسد. اکثر [[مردم]] با آنکه می‌خواهند خداگونه باشند، در مرز [[آرزو]] توقیف کرده‌اند؛ چرا که رسیدن به این [[مقام]] بلند بدون [[طی]] مقدمات ممکن نیست، پاک‌سازی درون از صفت‌هایی [[ناپسند]] و کثافات [[مادیت]] و آلودگی‌های حیوانی، یکی از مقدمات این [[مقام]] است، [[تعذیب]] سر و [[تطهیر]] درون است، آن هم نه به‌صورت مقطعی و موقت و نه به رسم [[گزینش]] و [[تبعیض]] صفت‌ها، بلکه باید به‌طور مطلق و به شیوه عموم، همه [[بدی‌ها]] را از [[نفس]] خود براند و پیوسته مراقب باشد که نقطه سیاهی بر صفحه [[قلب]] ننشیند.
* [[تشبه به خالق]]، عالی‌ترین مقامی است که [[انسان]] می‌تواند به آن دست یابد. سایر [[کمالات]]، هریک به نوعی مقدمه رسیدن به این [[مقام]] بلند است به همین [[دلیل]] هر عاقلی که آن را [[تصور]] کند، آن را برای خود [[آرزو]] می‌کند.
*مقدمه دیگر، تحصیل صفت‌های [[پسندیده]] است. راندن [[بدی‌ها]] از [[ملک]] [[نفس]] [[کافی]] نیست. به‌جای هر صفت بد باید یک صفت [[پسندیده]] بنشیند. هر [[خوی]] حیوانی که از [[خانه]] [[دل]] [[پاک]] می‌شود، باید یک [[خلق]] [[انسانی]] جای آن را پر کند و سوم اینکه رشته تعلیق به [[دنیا]] را پاره کند، نه به این معنی که از مواهب [[دنیوی]] استفاده نکند؛ چون [[محرومیت]] از [[دنیا]] نع ممکن است نه مطلوب [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا}}<ref>«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۷.</ref>.
* از طرفی دیگر کسانی که به نوعی در این راه قدم گذاشته و خود را به آن [[مقام]] شامخ نزدیک کرده‌اند، مورد [[احترام]] و [[غبطه]] همه مردمان‌اند،؛ بنابراین، در هر زمانی کسانی پیدا می‌شوند که ادعای وصول می‌کنند؛ ولی باید توجه داشت که اولاً هر ادعایی [[مطابق واقع]] نیست. بسا مدعیانی که نه تنها در راه رسیدن به [[مقام]] تشبه نیستند، بلکه در راستای [[مخالف]]، با سرعت به‌سوی درکات حیوانیت می‌تازند.
*[[دنیا]] به خودی خود مهد [[تربیت نفوس]] قدسی، برای کسب [[مقامات]] عالی و مزرعه [[آخرت]] است و هم از این رو در نزد ارباب [[معرفت]] و رهروان راه [[آخرت]]، از [[بهترین]] جلوه‌گاه‌های وجود و [[بهترین]] [[عوالم]] است <ref>سید روح‌الله الموسوی خمینی، چهل حدیث، ص۱۰۲.</ref> بدون [[دنیا]] و بهره‌مندی از مواهب آن [[اطاعت از خدا]] و رسیدن به سرای [[آخرت]] ممکن نیست. [[پیامبر گرامی اسلام]] می‌فرماید: "برای رسیدن به [[آخرت]]، [[دنیا]] خوب [[یاوری]] است"<ref>{{متن حدیث|نِعْمَ اَلْعَوْنُ عَلَى اَلْآخِرَةِ اَلدُّنْيَا}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۳۶؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۹۶.</ref>
* و اگر بگوییم ادعای وصول در زمینه [[معرفت]]، [[بهترین]] [[دلیل]] بر بی‌معرفتی است، [[سخن]] گزافی نگفته‌ایم!
*و می‌فرماید: "در راه [[فرمان‌برداری از خدا]]، [[مال]] خوب [[یاوری]] است"<ref>{{متن حدیث|نعم العون علی طاعه الله المال}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۵، ص۷۹؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۶.</ref>
* ثانياً، کسی با آرزوی تنها به مرتبه رفيع خداگونگی نمی‌رسد. اکثر [[مردم]] با آنکه می‌خواهند خداگونه باشند، در مرز [[آرزو]] توقیف کرده‌اند؛ چرا که رسیدن به این [[مقام]] بلند بدون طی مقدمات ممکن نیست، پاک‌سازی درون از صفت‌هایی [[ناپسند]] و کثافات [[مادیت]] و آلودگی‌های حیوانی، یکی از مقدمات این [[مقام]] است، [[تعذیب]] سر و [[تطهیر]] درون است، آن هم نه به‌صورت مقطعی و موقت و نه به رسم [[گزینش]] و [[تبعیض]] صفت‌ها، بلکه باید به‌طور مطلق و به شیوه عموم، همه [[بدی‌ها]] را از [[نفس]] خود براند و پیوسته مراقب باشد که نقطه سیاهی بر صفحه [[قلب]] ننشیند.
*بنابراین منظور از [[تعلق به دنیا]]، این است که [[دنیا]] [[هدف]] [[انسان]] باشد، به طوری که [[تمام]] همش مصروف بهره‌وری از مواهب زودگذر و ناپایدار این جهانی گردد و چنان به این بهره‌ها وابسته شود که به هنگام [[انتخاب]]، نتواند [[رضای خدا]] را بر بهره‌های [[دنیوی]] ترجیح دهد؛ هر چند که خود جز اندکی از [[دنیا]] بهره‌مند نباشد. [[تعلق به دنیا]] به این معنی ریشه همه [[گناهان]] است و هم از این رو [[پیامبر گرامی اسلام]] می‌فرماید: "[[دنیادوستی]]، ریشه هرگناه است"<ref>{{متن حدیث|حُبُّ اَلدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۳۱؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۰۸.</ref>
* مقدمه دیگر، تحصیل صفت‌های [[پسندیده]] است. راندن [[بدی‌ها]] از [[ملک]] [[نفس]] [[کافی]] نیست. به‌جای هر صفت بد باید یک صفت [[پسندیده]] بنشیند. هر [[خوی]] حیوانی که از [[خانه]] [[دل]] [[پاک]] می‌شود، باید یک [[خلق]] [[انسانی]] جای آن را پر کند و سوم اینکه رشته تعلیق به [[دنیا]] را پاره کند، نه به این معنی که از مواهب [[دنیوی]] استفاده نکند؛ چون [[محرومیت]] از [[دنیا]] نع ممکن است نه مطلوب [[قرآن کریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا}}<ref>«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۷.</ref>.
*و می‌فرماید: "[[دنیا]] و آنچه در آن است از [[رحمت خدا]] دور است"<ref>{{متن حدیث|اَلدُّنْيَا مَلْعُونَةٌ مَلْعُونٌ مَا فِيهَا}}؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۴، ص۱۰۵؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۳، ص۱۵۸.</ref>
* [[دنیا]] به خودی خود مهد [[تربیت نفوس]] قدسی، برای کسب [[مقامات]] عالی و مزرعه [[آخرت]] است و هم از این رو در نزد ارباب [[معرفت]] و رهروان راه [[آخرت]]، از [[بهترین]] جلوه‌گاه‌های وجود و [[بهترین]] [[عوالم]] است <ref>سید روح‌الله الموسوی خمینی، چهل حدیث، ص۱۰۲.</ref> بدون [[دنیا]] و بهره‌مندی از مواهب آن [[اطاعت از خدا]] و رسیدن به سرای [[آخرت]] ممکن نیست. [[پیامبر گرامی اسلام]] می‌فرماید: "برای رسیدن به [[آخرت]]، [[دنیا]] خوب [[یاوری]] است"<ref>{{متن حدیث|نِعْمَ اَلْعَوْنُ عَلَى اَلْآخِرَةِ اَلدُّنْيَا}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۳۶؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۹۶.</ref>
*کسی که به این صورت وابسته به [[دنیا]] باشد، نمی‌تواند از [[تشبه به خدا]] [[سخن]] بگوید وگرنه خود را [[استهزا]] کرده است. برای خداگونه شدن باید این [[وابستگی]] را حذف کرد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص ۸۸-۹۵.</ref>.
* و می‌فرماید: "در راه [[فرمان‌برداری از خدا]]، [[مال]] خوب [[یاوری]] است"<ref>{{متن حدیث|نعم العون علی طاعه الله المال}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۵، ص۷۹؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۶.</ref>
* بنابراین منظور از [[تعلق به دنیا]]، این است که [[دنیا]] [[هدف]] [[انسان]] باشد، به طوری که تمام همش مصروف بهره‌وری از مواهب زودگذر و ناپایدار این جهانی گردد و چنان به این بهره‌ها وابسته شود که به هنگام [[انتخاب]]، نتواند [[رضای خدا]] را بر بهره‌های [[دنیوی]] ترجیح دهد؛ هر چند که خود جز اندکی از [[دنیا]] بهره‌مند نباشد. [[تعلق به دنیا]] به این معنی ریشه همه [[گناهان]] است و هم از این رو [[پیامبر گرامی اسلام]] می‌فرماید: "[[دنیادوستی]]، ریشه هرگناه است"<ref>{{متن حدیث|حُبُّ اَلدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۳۱؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۰۸.</ref>
* و می‌فرماید: "[[دنیا]] و آنچه در آن است از [[رحمت خدا]] دور است"<ref>{{متن حدیث|اَلدُّنْيَا مَلْعُونَةٌ مَلْعُونٌ مَا فِيهَا}}؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۴، ص۱۰۵؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۳، ص۱۵۸.</ref>
* کسی که به این صورت وابسته به [[دنیا]] باشد، نمی‌تواند از [[تشبه به خدا]] [[سخن]] بگوید وگرنه خود را [[استهزا]] کرده است. برای خداگونه شدن باید این [[وابستگی]] را حذف کرد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص ۸۸-۹۵.</ref>.
 
== منابع ==
{{منابع}}
* [[پرونده:1100246.jpg|22px]] [[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|'''اخلاق الاهی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:تشبه به خدا]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۶ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۴

مقدمه

مقدمات تشبه به خالق

منابع

پانویس

  1. «پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.
  2. «إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَغْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلتُّجَّارِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ رَهْبَةً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْعَبِيدِ وَ إِنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ شُكْراً فَتِلْكَ عِبَادَةُ اَلْأَحْرَارِ وَ هِيَ أَفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ »؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۴۶؛ موسوعة کلمات الامام الحسین (ع)، ص۱۸۹۳.
  3. على بن محمد لیثی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۵۸؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸.
  4. «إِلَهِي مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ عِقَابِكَ وَ لاَ طَمَعاً فِي ثَوَابِكَ وَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُكَ»؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۴، ص۱۴ و ج۷، ص۱۸۶.
  5. ابن‌میثم بحرانی، شرح مأة کلمه لامیر المؤمنین، ص۲۱۹.
  6. «و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند» سوره نمل، آیه ۸۹.
  7. «بگو اگر خداوند را دوست می‌دارید از من پیروی کنید تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد» سوره آل عمران، آیه ۳۱.
  8. علی بن حسین صدوق، امالی، ص۹۲.
  9. «و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن و چنان که خداوند به تو نیکی کرده است تو (نیز) نیکی (پیشه) کن و در زمین در پی تباهی مباش که خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۷.
  10. سید روح‌الله الموسوی خمینی، چهل حدیث، ص۱۰۲.
  11. «نِعْمَ اَلْعَوْنُ عَلَى اَلْآخِرَةِ اَلدُّنْيَا»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۳۶؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۳۹۶.
  12. «نعم العون علی طاعه الله المال»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۵، ص۷۹؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۲، ص۱۶.
  13. «حُبُّ اَلدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۱۳۱؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۳۰۸.
  14. «اَلدُّنْيَا مَلْعُونَةٌ مَلْعُونٌ مَا فِيهَا»؛ محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج۷۴، ص۱۰۵؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۳، ص۱۵۸.
  15. تهرانی، مجتبی، اخلاق الاهی، ج۱، ص ۸۸-۹۵.