جاهمة بن عباس سلمی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'بنوسلیم' به 'بنیسلیم') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== آشنایی اجمالی == | == آشنایی اجمالی == | ||
[[نسب]] وی را چنین گفتهاند: [[جاهمة بن عباس بن مرداس بن ابیعامر]] از [[بنو حارث بن بهثه]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۲۸۸.</ref> تیرهای، از [[ | [[نسب]] وی را چنین گفتهاند: [[جاهمة بن عباس بن مرداس بن ابیعامر]] از [[بنو حارث بن بهثه]]<ref>ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۲۸۸.</ref> تیرهای، از [[بنیسلیم]]، از [[قبیله]] قیس عیلان است<ref>سمعانی، الأنساب ج۳، ص۲۷۸.</ref>. [[ابن لهیعه]]، اسم او را «جهم» و نسبش را «اسلمی» آورده است که در اسم و نسب او تصحیف صورت گرفته است<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۵۶.</ref>. «ابومعاویه» [[کنیه]] اوست<ref>ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۵۸؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ۶۴۰؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۰۳.</ref>، پدرش از بزرگان [[طایفه]] خویش بود که پیش از [[فتح مکه]] [[اسلام]] آورد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۵.</ref>. | ||
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۵۶.</ref> به نقل از [[ابن سعد]]، جاهمه را جزء [[حاضران در جنگ خندق]] آورده است، در حالی که در نسخه موجود الطبقات الکبری<ref>الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۷.</ref> تنها به [[صحابی]] بودنش اشاره شده و سخنی درباره حضور وی در [[جنگ خندق]] نیست. گفتنی است [[مزی]]<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۲۸، ص۱۶۳.</ref> به نقل از [[ابن ماجه]] گوید: جاهمه کسی است که [[پیامبر]] را در [[جنگ حنین]] (تصحیف [[خندق]] است) مورد [[عتاب]] قرار داد، ولی این سخن [[اشتباه]] است؛ زیرا ابن سعد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۶.</ref> مطلب یاد شده را در شرح حال [[پدر]] جاهمه آورده است. بر پایه روایتی جاهمه نزد [[رسول خدا]] {{صل}} رفت تا با آن [[حضرت]] برای حضور در [[جنگ]] [[مشورت]] کند، حضرت فرمود: آیا [[مادر]] داری؟ گفت: بله. فرمود: با او باش (یا بنا به [[نقلی]] برد و او را [[احترام]] کن و بزرگ بشمار) که [[بهشت]] زیر پای [[مادران]] است و چندین بار از آن حضرت همان سؤال را پرسید و آن حضرت همان پاسخ را داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۷؛ ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۵۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۳۲.</ref>؛ ابن سعد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۷.</ref> گوید برای وی چند [[حدیث]] است ولی مزی<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۲۸، ص۱۶۲.</ref> برای او یک حدیث دانسته است. [[راوی]] او فرزندش [[معاویه بن جاهمه بن عباس سلمی|معاویه]] است<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵۴۴.</ref> و نوادهاش [[عبدالملک بن حبیب بن سلیمان]] از [[راویان]] و [[فقها]] بوده است<ref>ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱۷، ص۲۵۷.</ref>.<ref>[[حسین مرادی نسب|مرادی نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جاهمة بن عباس سلمی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۶۰.</ref> | [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۵۶.</ref> به نقل از [[ابن سعد]]، جاهمه را جزء [[حاضران در جنگ خندق]] آورده است، در حالی که در نسخه موجود الطبقات الکبری<ref>الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۷.</ref> تنها به [[صحابی]] بودنش اشاره شده و سخنی درباره حضور وی در [[جنگ خندق]] نیست. گفتنی است [[مزی]]<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۲۸، ص۱۶۳.</ref> به نقل از [[ابن ماجه]] گوید: جاهمه کسی است که [[پیامبر]] را در [[جنگ حنین]] (تصحیف [[خندق]] است) مورد [[عتاب]] قرار داد، ولی این سخن [[اشتباه]] است؛ زیرا ابن سعد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۶.</ref> مطلب یاد شده را در شرح حال [[پدر]] جاهمه آورده است. بر پایه روایتی جاهمه نزد [[رسول خدا]] {{صل}} رفت تا با آن [[حضرت]] برای حضور در [[جنگ]] [[مشورت]] کند، حضرت فرمود: آیا [[مادر]] داری؟ گفت: بله. فرمود: با او باش (یا بنا به [[نقلی]] برد و او را [[احترام]] کن و بزرگ بشمار) که [[بهشت]] زیر پای [[مادران]] است و چندین بار از آن حضرت همان سؤال را پرسید و آن حضرت همان پاسخ را داد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۷؛ ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۵۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۳۲.</ref>؛ ابن سعد<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۷.</ref> گوید برای وی چند [[حدیث]] است ولی مزی<ref>مزی، تهذیب الکمال، ج۲۸، ص۱۶۲.</ref> برای او یک حدیث دانسته است. [[راوی]] او فرزندش [[معاویه بن جاهمه بن عباس سلمی|معاویه]] است<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵۴۴.</ref> و نوادهاش [[عبدالملک بن حبیب بن سلیمان]] از [[راویان]] و [[فقها]] بوده است<ref>ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱۷، ص۲۵۷.</ref>.<ref>[[حسین مرادی نسب|مرادی نسب، حسین]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جاهمة بن عباس سلمی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۶۰.</ref> |
نسخهٔ کنونی تا ۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۱۷
آشنایی اجمالی
نسب وی را چنین گفتهاند: جاهمة بن عباس بن مرداس بن ابیعامر از بنو حارث بن بهثه[۱] تیرهای، از بنیسلیم، از قبیله قیس عیلان است[۲]. ابن لهیعه، اسم او را «جهم» و نسبش را «اسلمی» آورده است که در اسم و نسب او تصحیف صورت گرفته است[۳]. «ابومعاویه» کنیه اوست[۴]، پدرش از بزرگان طایفه خویش بود که پیش از فتح مکه اسلام آورد[۵].
ابن حجر[۶] به نقل از ابن سعد، جاهمه را جزء حاضران در جنگ خندق آورده است، در حالی که در نسخه موجود الطبقات الکبری[۷] تنها به صحابی بودنش اشاره شده و سخنی درباره حضور وی در جنگ خندق نیست. گفتنی است مزی[۸] به نقل از ابن ماجه گوید: جاهمه کسی است که پیامبر را در جنگ حنین (تصحیف خندق است) مورد عتاب قرار داد، ولی این سخن اشتباه است؛ زیرا ابن سعد[۹] مطلب یاد شده را در شرح حال پدر جاهمه آورده است. بر پایه روایتی جاهمه نزد رسول خدا (ص) رفت تا با آن حضرت برای حضور در جنگ مشورت کند، حضرت فرمود: آیا مادر داری؟ گفت: بله. فرمود: با او باش (یا بنا به نقلی برد و او را احترام کن و بزرگ بشمار) که بهشت زیر پای مادران است و چندین بار از آن حضرت همان سؤال را پرسید و آن حضرت همان پاسخ را داد[۱۰]؛ ابن سعد[۱۱] گوید برای وی چند حدیث است ولی مزی[۱۲] برای او یک حدیث دانسته است. راوی او فرزندش معاویه است[۱۳] و نوادهاش عبدالملک بن حبیب بن سلیمان از راویان و فقها بوده است[۱۴].[۱۵]
جستارهای وابسته
- قیس عیلان (قبیله)
- معاویه بن جاهمه بن عباس سلمی
- عبدالملک بن حبیب بن سلیمان (نواده)
منابع
پانویس
- ↑ ابن حبان، الثقات، ج۳، ص۲۸۸.
- ↑ سمعانی، الأنساب ج۳، ص۲۷۸.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۵۶.
- ↑ ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۵۸؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۱، ۶۴۰؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۰۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۵.
- ↑ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۵۶.
- ↑ الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۷.
- ↑ مزی، تهذیب الکمال، ج۲۸، ص۱۶۳.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۶.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۷؛ ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۵۸؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۳۲.
- ↑ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۰۷.
- ↑ مزی، تهذیب الکمال، ج۲۸، ص۱۶۲.
- ↑ ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۵۴۴.
- ↑ ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱۷، ص۲۵۷.
- ↑ مرادی نسب، حسین، مقاله «جاهمة بن عباس سلمی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص ۳۶۰.