بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[اعتقاد]] به [[دین]] امری [[قلبی]] است؛ از اینرو امکان ایجاد [[اجبار]] در آن نیست، به عبارت دیگر نمیتوان افراد را به [[زور]] [[شمشیر]] و قوای قهریه به دین [[معتقد]] کرد؛ زیرا اساساً [[ایمان]] امری قبلی است. [[قرآن کریم]] تأکید میکند که اکراهی در دین نیست<ref>{{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}} «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. همین مسئله اشعاری است بر این موضوع که هدف از جهاد، اجبار دیگران به پذیرش دین اسلام نیست؛ چه در مورد سرزمینهایی که با جهاد [[فتح]] میشدند نیز [[دستوری]] بر اجبار [[مردم]] آنان به پذیرش دین اسلام صادر نمیشد. با این حال تبلیغ دین اسلام و رساندن آن به گوش مردم [[وظیفه مسلمانان]] است. | [[اعتقاد]] به [[دین]] امری [[قلبی]] است؛ از اینرو امکان ایجاد [[اجبار]] در آن نیست، به عبارت دیگر نمیتوان افراد را به [[زور]] [[شمشیر]] و قوای قهریه به دین [[معتقد]] کرد؛ زیرا اساساً [[ایمان]] امری قبلی است. [[قرآن کریم]] تأکید میکند که اکراهی در دین نیست<ref>{{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ}} «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>. همین مسئله اشعاری است بر این موضوع که هدف از جهاد، اجبار دیگران به پذیرش دین اسلام نیست؛ چه در مورد سرزمینهایی که با جهاد [[فتح]] میشدند نیز [[دستوری]] بر اجبار [[مردم]] آنان به پذیرش دین اسلام صادر نمیشد. با این حال تبلیغ دین اسلام و رساندن آن به گوش مردم [[وظیفه مسلمانان]] است. | ||
حال در راه اجرای این [[وظیفه]]، اگر [[دولتها]] ممانعت ایجاد کنند، [[جنگ]] برای رفع این موانع شکل میگیرد. [[قرآن کریم]] این [[هدف]] را اینگونه بیان میکند: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>. {{متن قرآن|وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ}} به معنای [[انقیاد]] [[امر الهی]] و [[اطاعت از خداوند]] بیان شده است<ref>ر. ک: مجلسی، بحارالانوار لدرر الاخبار الائمة الاطهار {{عم}}، ج۱، ص۳۲۱؛ همچنین طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۱۳.</ref>. نکته در خور توجه تأکید [[آیه]] بر [[جنگ]] تا زمانی است که [[کفار]] دست از [[اعمال]] ظالمانه خویش بردارند. در این آیه، هیچ تأکیدی به [[لزوم]] جنگ تا [[ایمان آوردن]] کفار و دیگران نشده است. ممانعت از [[اقامه دین]] یکی از موارد فتنهگری کفار است. [[شهید مطهری]] ذیل آیه فوق مینویسد: اما [[جهاد]] تهاجمی، اول باید دید محیط تهاجم چه محیطی است. یک وقت هست خود محیا محیط [[آزادی]] است برای عرضه داشتن هرگونه [[ایدئولوژی]].... یک وقت بر خود آن محیط یک [[قدرت]] اهریمنی حکمفرماست که مانع آزادی و عرض [[عقیده]] است. اینجاست که جهاد تهاجمی برای کوبیدن قدرت اهریمنی و بسط آزادی و ایجاد محیط [[آزاد]] تجویز میشود. شاید منظور [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ}}، همین باشد که موجبات [[فتنه]] و قوههای اهریمنی را از بین ببرید و محیط را آزاد کنید<ref>مطهری، یادداشتها، ج۱، ص۸۸.</ref>. [[سید طباطبایی]] (۱۲۳۱ق) [[صاحب ریاض]] المسائل نیز یکی از اغراض جهاد ابتدایی را [[امر به معروف]] میداند که با کشته شدن سران [[کفر]] محقق میشود<ref>حائری طباطبایی، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، ج۸، ص۷.</ref>. | حال در راه اجرای این [[وظیفه]]، اگر [[دولتها]] ممانعت ایجاد کنند، [[جنگ]] برای رفع این موانع شکل میگیرد. [[قرآن کریم]] این [[هدف]] را اینگونه بیان میکند: {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی برجا نماند و تنها دین خداوند بر جای ماند، پس اگر دست از (جنگ) بازداشتند (شما نیز دست باز دارید که) جز با ستمگران دشمنی نباید کرد» سوره بقره، آیه ۱۹۳.</ref>. {{متن قرآن|وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ}} به معنای [[انقیاد]] [[امر الهی]] و [[اطاعت از خداوند]] بیان شده است<ref>ر.ک: مجلسی، بحارالانوار لدرر الاخبار الائمة الاطهار {{عم}}، ج۱، ص۳۲۱؛ همچنین طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۵۱۳.</ref>. نکته در خور توجه تأکید [[آیه]] بر [[جنگ]] تا زمانی است که [[کفار]] دست از [[اعمال]] ظالمانه خویش بردارند. در این آیه، هیچ تأکیدی به [[لزوم]] جنگ تا [[ایمان آوردن]] کفار و دیگران نشده است. ممانعت از [[اقامه دین]] یکی از موارد فتنهگری کفار است. [[شهید مطهری]] ذیل آیه فوق مینویسد: اما [[جهاد]] تهاجمی، اول باید دید محیط تهاجم چه محیطی است. یک وقت هست خود محیا محیط [[آزادی]] است برای عرضه داشتن هرگونه [[ایدئولوژی]].... یک وقت بر خود آن محیط یک [[قدرت]] اهریمنی حکمفرماست که مانع آزادی و عرض [[عقیده]] است. اینجاست که جهاد تهاجمی برای کوبیدن قدرت اهریمنی و بسط آزادی و ایجاد محیط [[آزاد]] تجویز میشود. شاید منظور [[آیه کریمه]] {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ}}، همین باشد که موجبات [[فتنه]] و قوههای اهریمنی را از بین ببرید و محیط را آزاد کنید<ref>مطهری، یادداشتها، ج۱، ص۸۸.</ref>. [[سید طباطبایی]] (۱۲۳۱ق) [[صاحب ریاض]] المسائل نیز یکی از اغراض جهاد ابتدایی را [[امر به معروف]] میداند که با کشته شدن سران [[کفر]] محقق میشود<ref>حائری طباطبایی، ریاض المسائل فی تحقیق الأحکام بالدلائل، ج۸، ص۷.</ref>. | ||
توجه به اصل عدم [[ولایت]]، یکی دیگر از استناداتی است که برای تبیین غرض و هدف از جهاد ابتدایی مورد توجه قرار میگیرد<ref>ر. ک: مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج۱۷، ص۷۴. همچنین برای آگاهی از این اصل، به فصل چهارم کتاب حاضر رجوع کنید.</ref>. نداشتن [[حق حکومت]]، جز آنان که از جانب [[خدای متعال]] [[مشروع]] دانسته شدهاند، سبب میشود که [[حاکم اسلامی]] [[اقدام]] به از میان بردن حکومتهای غیرمشروع کند؛ زیرا آن [[حکومتها]] جواز [[اعمال]] [[ولایت]] ندارند. این اقدام پس از [[دعوت]] [[حاکمان جور]] به [[اسلام]] و استنکاف ایشان از پذیرش آن است؛ چراکه شرط جهاد ابتدایی دعوت کردن به اسلام و استنکاف از آن است. | توجه به اصل عدم [[ولایت]]، یکی دیگر از استناداتی است که برای تبیین غرض و هدف از جهاد ابتدایی مورد توجه قرار میگیرد<ref>ر.ک: مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، ج۱۷، ص۷۴. همچنین برای آگاهی از این اصل، به فصل چهارم کتاب حاضر رجوع کنید.</ref>. نداشتن [[حق حکومت]]، جز آنان که از جانب [[خدای متعال]] [[مشروع]] دانسته شدهاند، سبب میشود که [[حاکم اسلامی]] [[اقدام]] به از میان بردن حکومتهای غیرمشروع کند؛ زیرا آن [[حکومتها]] جواز [[اعمال]] [[ولایت]] ندارند. این اقدام پس از [[دعوت]] [[حاکمان جور]] به [[اسلام]] و استنکاف ایشان از پذیرش آن است؛ چراکه شرط جهاد ابتدایی دعوت کردن به اسلام و استنکاف از آن است. | ||
در انتها ذکر این نکته برای [[درک]] بهتر غرض جهاد ابتدایی ضروری است که در [[جهاد با اهل کتاب]]، در صورت نپذیرفتن اسلام، با ایشان [[قرارداد ذمه]] منعقد میشود که ضمن آن، در [[اعتقاد]] به [[دین]] خود [[آزاد]] گذاشته میشوند. این [[قرارداد]] بین [[اهل کتاب]] و حاکم اسلامی بسته میشود و به موجب آن، اهل کتاب با پرداخت مالیاتی به نام “جزیه” و [[پایبندی]] به شروطی از جمله [[جاسوسی]] نکردن برای [[دشمنان]]، ترک تعرض به نوامیس [[مسلمانان]] و [[التزام]] به [[قواعد]] و [[احکام اسلامی]]، [[جان]]، [[مال]]، نوامیس و عبادتگاههایشان مورد تضمین [[حکومت اسلامی]] قرار میگیرد. پس از [[عقد]] [[ذمه]]، جهاد با اهل کتاب جایز نیست<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۲.</ref>. | در انتها ذکر این نکته برای [[درک]] بهتر غرض جهاد ابتدایی ضروری است که در [[جهاد با اهل کتاب]]، در صورت نپذیرفتن اسلام، با ایشان [[قرارداد ذمه]] منعقد میشود که ضمن آن، در [[اعتقاد]] به [[دین]] خود [[آزاد]] گذاشته میشوند. این [[قرارداد]] بین [[اهل کتاب]] و حاکم اسلامی بسته میشود و به موجب آن، اهل کتاب با پرداخت مالیاتی به نام “جزیه” و [[پایبندی]] به شروطی از جمله [[جاسوسی]] نکردن برای [[دشمنان]]، ترک تعرض به نوامیس [[مسلمانان]] و [[التزام]] به [[قواعد]] و [[احکام اسلامی]]، [[جان]]، [[مال]]، نوامیس و عبادتگاههایشان مورد تضمین [[حکومت اسلامی]] قرار میگیرد. پس از [[عقد]] [[ذمه]]، جهاد با اهل کتاب جایز نیست<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۱۲.</ref>. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در جهاد ابتدایی، شرایط [[وجوب]] متعددی وجود دارد؛ از جمله [[عقل]]، [[بلوغ]]، [[حریت]] و ذکوریت ([[مرد بودن]]). یکی از این شرایط، [[لزوم]] [[اذن امام]] [[معصوم]] {{عم}} یا [[نایب]] وی است؛ به عبارت دیگر جهاد ابتدایی بدون اذن امام یا نایبش [[مشروعیت]] ندارد. این [[فتوا]] مورد [[اختلاف]] [[فقهای امامیه]] نیست؛ اما در این خصوص که [[نایب عام]] [[امام]] نیز میتواند این [[اذن]] را صادر کند، اختلاف شده است. این اختلاف به معنای جواز یا عدم جواز [[جهاد ابتدایی در عصر غیبت]] است؛ زیرا در این عصر [[نایب خاص]] وجود ندارد. مشهور در میان [[فقهای شیعه]] عدم جواز دخالت نایب عام (یا همان [[ولی فقیه]]) در صدور اذن برای جهاد ابتدایی است. [[شیخ طوسی]] تأکید میکند که پس از جمع شدن همه شروط دیگر [[جهاد]]، جهاد [[واجب]] نمیشود، مگر با [[همراهی]] امام [[عادل]] یا کسی که او برای جهاد [[منصوب]] کرده است<ref>طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، ج۲، ص۷.</ref>. وی سپس بیان میکند: جهاد با همراهی [[ائمه]] [[جور]] [افرادی که [[حکومت]] [[معصومان]] {{عم}} را [[غصب]] کردهاند] یا فردی غیر از امام معصوم، [[خطا]] و [[قبیح]] است و فاعل آن مستحق [[مذمت]] و [[عقاب]] است و اگر کشته یا مجروح شود؛ اجری ندارد و اگر کسی را بکشد یا مجروح کند، [[گنهکار]] است<ref>{{عربی|و الجهاد مع أئمة الجور أو من غير إمام أصلا خطاء قبيح يستحق فاعله به الذم و العقاب إن أصيب لم يوجر و إن أصاب كان مأثوما}}؛ طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، ج۲، ص۸.</ref>. | در جهاد ابتدایی، شرایط [[وجوب]] متعددی وجود دارد؛ از جمله [[عقل]]، [[بلوغ]]، [[حریت]] و ذکوریت ([[مرد بودن]]). یکی از این شرایط، [[لزوم]] [[اذن امام]] [[معصوم]] {{عم}} یا [[نایب]] وی است؛ به عبارت دیگر جهاد ابتدایی بدون اذن امام یا نایبش [[مشروعیت]] ندارد. این [[فتوا]] مورد [[اختلاف]] [[فقهای امامیه]] نیست؛ اما در این خصوص که [[نایب عام]] [[امام]] نیز میتواند این [[اذن]] را صادر کند، اختلاف شده است. این اختلاف به معنای جواز یا عدم جواز [[جهاد ابتدایی در عصر غیبت]] است؛ زیرا در این عصر [[نایب خاص]] وجود ندارد. مشهور در میان [[فقهای شیعه]] عدم جواز دخالت نایب عام (یا همان [[ولی فقیه]]) در صدور اذن برای جهاد ابتدایی است. [[شیخ طوسی]] تأکید میکند که پس از جمع شدن همه شروط دیگر [[جهاد]]، جهاد [[واجب]] نمیشود، مگر با [[همراهی]] امام [[عادل]] یا کسی که او برای جهاد [[منصوب]] کرده است<ref>طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، ج۲، ص۷.</ref>. وی سپس بیان میکند: جهاد با همراهی [[ائمه]] [[جور]] [افرادی که [[حکومت]] [[معصومان]] {{عم}} را [[غصب]] کردهاند] یا فردی غیر از امام معصوم، [[خطا]] و [[قبیح]] است و فاعل آن مستحق [[مذمت]] و [[عقاب]] است و اگر کشته یا مجروح شود؛ اجری ندارد و اگر کسی را بکشد یا مجروح کند، [[گنهکار]] است<ref>{{عربی|و الجهاد مع أئمة الجور أو من غير إمام أصلا خطاء قبيح يستحق فاعله به الذم و العقاب إن أصيب لم يوجر و إن أصاب كان مأثوما}}؛ طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، ج۲، ص۸.</ref>. | ||
[[محقق حلی]] نیز [[وجوب جهاد]] پس از تحقق همه شروط دیگر را در گرو اذن امام معصوم یا نایب خاص وی میداند و تأکید میکند که این لزوم البته در [[جهاد دفاعی]] وجود ندارد<ref>حلی (محقق)، المختصر المنافع فی فقه الامامیه، ج۸، ص۱۰۹.</ref>. علت صدور این فتوا وجود [[روایات]] متعدد در انحصار جواز جهاد به اذن امام عادل یا الامام المفترض طاعته است<ref>در ادبیات روایی شیعه، امام مفترض الطاعه امام معصوم دانسته میشود. همچنین در بسیاری موارد، ظهور امام عادل را در امام معصوم {{عم}} دانستهاند. از دیگر الفاظی که بر امام معصوم دلالت میکند، لفظ «امام اصل یا امام اصلا» است.</ref>؛ برای نمونه در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[جنگ]] با غیر [[امام]] [[مفترض الطاعه]] (امامی که اطاعتش [[واجب]] است) مانند [[خون]] و گوشت خوک [[حرام]] دانسته شده است<ref>ر. ک: حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب الجهاد، ابواب جهاد العدو وما یناسبه، باب ۱۲، ص۴۵، اشتراط وجوب الجهاد بأمر الامام و تحریم الجهاد مع غیر الامام العادل.</ref>. | [[محقق حلی]] نیز [[وجوب جهاد]] پس از تحقق همه شروط دیگر را در گرو اذن امام معصوم یا نایب خاص وی میداند و تأکید میکند که این لزوم البته در [[جهاد دفاعی]] وجود ندارد<ref>حلی (محقق)، المختصر المنافع فی فقه الامامیه، ج۸، ص۱۰۹.</ref>. علت صدور این فتوا وجود [[روایات]] متعدد در انحصار جواز جهاد به اذن امام عادل یا الامام المفترض طاعته است<ref>در ادبیات روایی شیعه، امام مفترض الطاعه امام معصوم دانسته میشود. همچنین در بسیاری موارد، ظهور امام عادل را در امام معصوم {{عم}} دانستهاند. از دیگر الفاظی که بر امام معصوم دلالت میکند، لفظ «امام اصل یا امام اصلا» است.</ref>؛ برای نمونه در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} [[جنگ]] با غیر [[امام]] [[مفترض الطاعه]] (امامی که اطاعتش [[واجب]] است) مانند [[خون]] و گوشت خوک [[حرام]] دانسته شده است<ref>ر.ک: حر عاملی، وسائل الشیعه، کتاب الجهاد، ابواب جهاد العدو وما یناسبه، باب ۱۲، ص۴۵، اشتراط وجوب الجهاد بأمر الامام و تحریم الجهاد مع غیر الامام العادل.</ref>. | ||
برخی از [[فقها]] در خصوص [[حرمت]] [[جهاد ابتدایی در عصر غیبت]] ادعای [[اجماع]] کردهاند؛ از جمله [[سید]] طباطبایی در ریاض المسائل که وجود اجماع را از ظاهر کتاب منتهی المطلب فی تحقیق المذهب [[علامه]] و تصریح کتاب الغینه ابنزهره بیان میکند. شیخ [[محمدحسن نجفی]] معروف به [[صاحب جواهر]] (۱۲۶۶ق) نیز این ادعا را به عنوان قول عدهای از فقها مطرح میکند. با این حال همانگونه که صاحب جواهر نیز ادعای اجماع در این زمینه را [[اشتباه]] دانسته است، فتوای جواز جهاد ابتدایی در عصر غیبت هم در میان [[فقهای شیعه]] وجود دارد. صاحب [[جواهر الکلام]] تأکید میکند که عمومات [[ادله ولایت فقیه]]<ref>منظور از عمومات ادله ولایت فقیه روایاتی است که در آن ولایت برای فقها به صورتی که هیچ قیدی برای وظایف آنان وجود ندارد، جعل شده است؛ از اینرو تمامی وظایف شرعی و سیاسی و اجتماعی را شامل میشود.</ref> مانع از [[ظهور]] [[روایات]] مذکور در حرمت جهاد ابتدایی در عصر غیبت میشود، مگر آنکه اجماع ادعا شده درست باشد که ایشان در اجماع مذکور مناقشه میکند<ref>نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۴، ص۱۴-۱۵.</ref> و علت وجود [[نواهی]] برای جهاد ابتدایی در عصر غیبت را به معنای نبود امکان اقامه [[جهاد]] میداند: بعضی از اموری که فقها در [[زمان غیبت]] به آن نیاز ندارند [امکان فراهم کردن آنان توسط فقها نیست]، به فقها [[اذن]] داده نشده است؛ مثل جهاد ابتدایی که نیاز به [[سلطان]]، لشکرها و [[فرماندهان]] و مانند آن دارد که دست از آنها کوتاه است و اگر امکان تأسیس این موارد باشد، [[حکومت حق]] برپا میشود<ref>نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۱، ص۳۹۷.</ref>. | برخی از [[فقها]] در خصوص [[حرمت]] [[جهاد ابتدایی در عصر غیبت]] ادعای [[اجماع]] کردهاند؛ از جمله [[سید]] طباطبایی در ریاض المسائل که وجود اجماع را از ظاهر کتاب منتهی المطلب فی تحقیق المذهب [[علامه]] و تصریح کتاب الغینه ابنزهره بیان میکند. شیخ [[محمدحسن نجفی]] معروف به [[صاحب جواهر]] (۱۲۶۶ق) نیز این ادعا را به عنوان قول عدهای از فقها مطرح میکند. با این حال همانگونه که صاحب جواهر نیز ادعای اجماع در این زمینه را [[اشتباه]] دانسته است، فتوای جواز جهاد ابتدایی در عصر غیبت هم در میان [[فقهای شیعه]] وجود دارد. صاحب [[جواهر الکلام]] تأکید میکند که عمومات [[ادله ولایت فقیه]]<ref>منظور از عمومات ادله ولایت فقیه روایاتی است که در آن ولایت برای فقها به صورتی که هیچ قیدی برای وظایف آنان وجود ندارد، جعل شده است؛ از اینرو تمامی وظایف شرعی و سیاسی و اجتماعی را شامل میشود.</ref> مانع از [[ظهور]] [[روایات]] مذکور در حرمت جهاد ابتدایی در عصر غیبت میشود، مگر آنکه اجماع ادعا شده درست باشد که ایشان در اجماع مذکور مناقشه میکند<ref>نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۴، ص۱۴-۱۵.</ref> و علت وجود [[نواهی]] برای جهاد ابتدایی در عصر غیبت را به معنای نبود امکان اقامه [[جهاد]] میداند: بعضی از اموری که فقها در [[زمان غیبت]] به آن نیاز ندارند [امکان فراهم کردن آنان توسط فقها نیست]، به فقها [[اذن]] داده نشده است؛ مثل جهاد ابتدایی که نیاز به [[سلطان]]، لشکرها و [[فرماندهان]] و مانند آن دارد که دست از آنها کوتاه است و اگر امکان تأسیس این موارد باشد، [[حکومت حق]] برپا میشود<ref>نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، ج۲۱، ص۳۹۷.</ref>. |