اذن الهی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-</div>\n<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> +</div>))
جز (جایگزینی متن - 'داود' به 'داوود')
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = اذن الهی
| عنوان مدخل  = [[اذن الهی]]
| مداخل مرتبط = [[اذن الهی در قرآن]] - [[اذن الهی در حدیث]] - [[اذن الهی در نهج البلاغه]] - [[اذن الهی در معارف دعا و زیارات]] - [[اذن الهی در کلام اسلامی]] - [[اذن الهی در اخلاق اسلامی]] - [[اذن الهی در عرفان اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = اذن الهی (پرسش)
}}


{{امامت}}
== واژه‌شناسی لغوی ==
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[اذن الهی]]''' است. "'''[[اذن الهی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
* واژه "[[اذن]]" در لغت به معانى گوناگون مانند اجازه و رخصت براى انجام دادن فعلى<ref>المصباح، ص‌۱۰؛ تاج العروس، ج‌۱۸، ص‌۱۲؛ القاموس‌المحيط، ج‌۲، ص‌۲۷۰، «اذن».</ref>، [[امر]]<ref>المصباح، ص‌۹؛ الوجوه و النظائر، ج۱، ص‌۱۶۳، «اذن»؛ التفسير الكبير، ج‌۳، ص‌۱۹۷.</ref>، [[علم]]<ref>مقاييس‌اللغه، ج‌۱، ص‌۷۷؛ اقرب‌الموارد، ج‌۱، ص‌۴۹، «اذن»؛ مجمع‌البيان، ج‌۲، ص‌۵۴۴.</ref> و [[اراده]] <ref>الوجوه و النظائر، ج‌۱، ص‌۱۶۳‌ـ‌۱۶۴، «اذن».</ref> آمده است.
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اذن الهی در قرآن]] - [[اذن الهی در حدیث]] - [[اذن الهی در نهج البلاغه]] - [[اذن الهی در معارف دعا و زیارات]] - [[اذن الهی در کلام اسلامی]] - [[اذن الهی در اخلاق اسلامی]] - [[اذن الهی در عرفان اسلامی]]</div>
* واژه "اُذُن" به‌معناى گوش<ref>تاج العروس، ج‌۱۸، ص‌۱۳، «اذن».</ref> و "اَذَن" به‌معناى گوش دادن<ref> المصباح، ص۱۰؛ لسان‌العرب، ج۱، ص۱۰۵؛ النهايه، ج‌۱، ص۳۳، «اذن».</ref> نیز از همین ریشه است. برخى گفته‌اند: ریشه اصلى مشتقّات این واژه، اُذُن (گوش) است؛ سپس از آن، فعل اَذِن له (گوش خود را به‌سوى او مایل ساخت یا به سخن او گوش داد) مشتق شده؛ آن‌گاه از این فعل، اِذن (خطاب به کسى براى [[اباحه]] فعلى و رخصت در آن) اشتقاق یافته که معنایى مجازى به علاقه ملازمه است؛ زیرا گوش دادن به کسى، مستلزم رو کردن به وى و برآوردن خواسته او است. پس از آن، معناى اخیر بسیار شایع شده؛ سپس این واژه در معانى مشابه آن نیز به‌کار رفته است؛ مانند: مشیّت و [[تکوین]] اسباب حوادث یا [[تمکین]] براى انجام دادن فعلى و تیسیر و آسان کردن آن<ref> التحرير و التنوير، ج‌۲، ص‌۳۱۲ و ج‌۳۰، ص‌۵۲.</ref>.
<div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اذن الهی (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
* برخى گفته‌اند: اصل واحد در این ریشه، معناى اطلاع با قید [[رضایت]] و موافقت است؛ خواه امرى نیز صادر بشود یا نه، و این معنا، در تمام موارد کاربرد ریشه اِذن وجود دارد<ref> التحقيق، ج‌۱، ص‌۶۲‌، «اذن».</ref>.
* برخى نیز ریشه اِذن را داراى دو اصل (گوش و [[علم]]) دانسته و گفته‌اند: تمام معانى دیگر به این دو معنا بر مى‌گردند و بین این ۲ نیز نزدیکى وجود دارد؛ زیرا [[علم]] به هر مسموعى با گوش حاصل مى‌شود<ref>مقاييس اللغه، ج‌۱، ص‌۷۵، «اذن».</ref>. بعضى، این مطلب را که اِذن به‌معناى [[علم]] باشد، رد کرده و گفته‌اند: [[اذن]] ملازم با [[علم]] است، نه‌خود‌آن<ref> الميزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۳.</ref>.
* [[اذن الهى]] در اصطلاح، یکى از صفات فعلیه است (صفاتى که انتزاع آنها بر فرض کردن چیزى غیر از ذات الهى متوقّف بوده، از [[مقام]] فعل [[خدا]] انتزاع مى‌شوند)<ref>نهاية الحكمه، ص‌۳۴۶.</ref>، و به دو قسم [[تکوینی]] و [[تشریعی]] تقسیم مى‌شود.
* [[اذن]] [[تکوینی]]، از رابطه‌اى حقیقى بین حوادث و [[اراده]] [[الهی]] حکایت دارد؛ یعنى هیچ حادثه‌اى در عالم، بدون استناد [[تکوینی]] به [[خدا]]، تحقّق نمى‌یابد<ref>معارف قرآن، ص‌۱۹۸.</ref>. هم وجود اشیا و هم آثارشان به [[خداوند]] مستند است؛ ولى [[اذن]] [[تشریعی]] مربوط به [[اعمال]] اختیارى، و به این معنا است که [[خداوند]]، از نظر [[شرعی]]، انجام دادن عملى را اجازه دهد که نتیجه‌اش [[حرام]] نبودن آن عمل است<ref>تفسير ابن‌تيميه، ج۳، ص۴۱۷؛ المنار، ج۱۰، ص‌۸۰‌.</ref>.
* از آنجا که [[حقیقت]] [[اذن]]، شنیدن درخواست کسى و بر آوردن آن است، همیشه، پیش از [[اذن]] باید درخواست و طلبى وجود داشته باشد؛ بنابراین، [[اذن]] [[تکوینی]] [[خداوند]] به اشیا براى وجود یافتن که با کلمه وجودى "کن" تحقّق مى‌یابد، به این صورت است که ماهیّات و اعیان ثابته اشیا در [[مرتبه علم]] ربوبى، با زبان استعداد از [[خداوند]] مى‌خواهند که به آنها وجود عینى ببخشد و [[خداوند]] با [[فیض]] [[مقدّس]]، این درخواست را بر آورده مى‌سازد<ref>تفسير صدر المتألهين، ج‌۵، ص‌۴۵۳.</ref>.
* درباره آثار موجودات نیز آنان اقتضاى ظاهر کردن آثار خاصّى را دارند و با زبان استعداد از [[خدا]] مى‌خواهند که آثار خویش را ظاهر سازند. [[اذن]] [[تکوینی]] [[الهی]] در این باره به این معنا است که اگر بین موجودى و اثر آن، مانعى وجود داشته باشد، [[خداوند]] آن را برطرف سازد و اگر مانعى وجود نداشته باشد، آن مانع را ایجاد نکند<ref>الميزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۳‌ـ‌۳۰۴.</ref>.
* [[اذن]] [[تشریعی]] [[خداوند]] نیز همین گونه است؛ زیرا [[انسان‌ها]] به‌طور طبیعى خواسته‌هاى گوناگونى دارند و از‌جمله، خواهان انجام اعمالى هستند که در [[عالم آخرت]] به [[مصلحت]] آنها باشد و [[اذن الهى]] براى انجام دادن برخى [[اعمال]]، بر آوردن همین درخواست است.
*"[[اذن]]" در [[قرآن]]، بیش از ۴۵ بار به [[خداوند]] نسبت داده شده که ضمن آنها، وقوع حوادث [[جهان]] و [[تشریع احکام دین]]، به [[اذن]] او دانسته شده‌است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


==واژه‌شناسی لغوی==
== تفاوت‌های [[اذن]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]] ==
*واژه "[[اذن]]" در لغت به معانى گوناگون مانند اجازه و رخصت براى انجام دادن فعلى<ref>المصباح، ص‌۱۰؛ تاج العروس، ج‌۱۸، ص‌۱۲؛ القاموس‌المحيط، ج‌۲، ص‌۲۷۰، «اذن».</ref>، [[امر]]<ref>المصباح، ص‌۹؛ الوجوه و النظائر، ج۱، ص‌۱۶۳، «اذن»؛ التفسير الكبير، ج‌۳، ص‌۱۹۷.</ref>، [[علم]]<ref>مقاييس‌اللغه، ج‌۱، ص‌۷۷؛ اقرب‌الموارد، ج‌۱، ص‌۴۹، «اذن»؛ مجمع‌البيان، ج‌۲، ص‌۵۴۴.</ref> و [[اراده]] <ref>الوجوه و النظائر، ج‌۱، ص‌۱۶۳‌ـ‌۱۶۴، «اذن».</ref> آمده است.
* بین [[اذن]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]]، دو تفاوت وجود دارد:
*واژه "اُذُن" به‌معناى گوش<ref>تاج العروس، ج‌۱۸، ص‌۱۳، «اذن».</ref> و "اَذَن" به‌معناى گوش دادن<ref> المصباح، ص۱۰؛ لسان‌العرب، ج۱، ص۱۰۵؛ النهايه، ج‌۱، ص۳۳، «اذن».</ref> نیز از همین ریشه است. برخى گفته‌اند: ریشه اصلى مشتقّات این واژه، اُذُن (گوش) است؛ سپس از آن، فعل اَذِن له (گوش خود را به‌سوى او مایل ساخت یا به سخن او گوش داد) مشتق شده؛ آن‌گاه از این فعل، اِذن (خطاب به کسى براى [[اباحه]] فعلى و رخصت در آن) اشتقاق یافته که معنایى مجازى به علاقه ملازمه است؛ زیرا گوش دادن به کسى، مستلزم رو کردن به وى و برآوردن خواسته او است. پس از آن، معناى اخیر بسیار شایع شده؛ سپس این واژه در معانى مشابه آن نیز به‌کار رفته است؛ مانند: مشیّت و [[تکوین]] اسباب حوادث یا [[تمکین]] براى انجام دادن فعلى و تیسیر و آسان کردن آن<ref> التحرير و التنوير، ج‌۲، ص‌۳۱۲ و ج‌۳۰، ص‌۵۲.</ref>.
# اذن [[تکوینی]]، همه پدیده‌های عالم را در بر می‌گیرد؛ خواه پدیده‌های غیر اختیاری چه برای [[انسان]] مطلوب و گوارا باشند، مانند روییدن گیاهان {{متن قرآن|وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ}}<ref>«و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون می‌آید و از آن (سرزمین) که ناپاک است جز به سختی و کندی (گیاهی) بیرون نمی‌آید؛ بدین‌گونه آیات را برای گروهی که سپاس می‌گزارند گونه گون می‌آوریم» سوره اعراف، آیه ۵۸.</ref> و میوه دادن درختان {{متن قرآن|تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد و خداوند مثل‌ها را برای مردم می‌زند باشد که پند گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۲۵.</ref>، و چه ناگوار، مانند [[مرگ]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و هیچ کس جز به اذن خداوند نخواهد مرد؛ که سرنوشتی است «با هنگام» و هر کس پاداش این جهان را بخواهد به او از آن می‌دهیم و آنکه بهره جهان واپسین را بجوید از آن به او خواهیم داد؛ و به زودی سپاسگزاران را پاداش می‌دهیم» سوره آل عمران، آیه ۱۴۵.</ref> و وقوع [[مصیبت]] {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref> و خواه [[اعمال]] اختیاری چه [[کارهای نیک]]، مانند [[ایمان آوردن]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«و هیچ کس را جز به اذن خداوند یارایی نیست که ایمان آورد و (خداوند) عذاب را بر آنان که خرد نمی‌ورزند برقرار می‌دارد» سوره یونس، آیه ۱۰۰.</ref> و کشتن [[کافران]] در [[جنگ]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref>، و چه کارهای [[زشت]]، مانند ضرر رساندن به دیگران با [[سحر]] {{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ}} <ref>و (یهودیان) از آنچه شیطان‌ها در فرمانروایی سلیمان (به گوش این و آن) می‌خواندند (که سلیمان جادوگر است)؛ پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید ولی شیطان‌ها کافر شدند که به مردم جادو می‌آموختند و نیز آنچه را بر دو فرشته هاروت و ماروت در (سرزمین) بابل فرو فرستاده شده بود در حالی که این دو به هیچ‌کس آموزشی نمی‌دادند مگر که می‌گفتند: ما تنها (ابزار) آزمونیم پس (با بکارگیری جادو) کافر مشو! اما (مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند؛ سوره بقره، آیه:۱۰۲.</ref> و [[جنگیدن]] با [[مؤمنان]] و کشتن آنها {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و آنچه بر شما در روز برخورد آن دو گروه (در احد) رسید به اذن خداوند بود (تا مؤمنان را بیازماید) و تا مؤمنان را (از غیر آنان) معلوم بدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۶۶.</ref>؛ ولی [[اذن]] [[تشریعی]] فقط اعمالی را در‌بر می‌گیرد که [[خداوند]] آنها را به‌وسیله [[دین]] [[حرام]] نکرده باشد؛ مانند [[جهاد]] در [[راه خدا]] {{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ}}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.</ref> و [[اطاعت از پیامبران]]: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>.
*برخى گفته‌اند: اصل واحد در این ریشه، معناى اطلاع با قید [[رضایت]] و موافقت است؛ خواه امرى نیز صادر بشود یا نه، و این معنا، در تمام موارد کاربرد ریشه اِذن وجود دارد<ref> التحقيق، ج‌۱، ص‌۶۲‌، «اذن».</ref>.
# [[مخالفت]] با [[اذن]] [[تکوینی]] غیر ممکن است؛ بنابراین، اگر برای عملی، [[اذن]] [[تکوینی]] صادر نشود، انجام دادن آن عمل امکان ندارد {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«و هیچ کس را جز به اذن خداوند یارایی نیست که ایمان آورد و (خداوند) عذاب را بر آنان که خرد نمی‌ورزند برقرار می‌دارد» سوره یونس، آیه ۱۰۰.</ref>؛ ولی [[مخالفت]] با [[اذن]] [[تشریعی]] ممکن است و [[انسان]] می‌تواند مرتکب کار [[حرام]] شود، با اینکه درباره آن، [[اذن]] [[تشریعی]] صادر نشده‌است<ref>المیزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۳‌ـ‌۳۰۴؛ معارف قرآن، ص‌۱۹۵‌ـ‌۱۹۸.</ref>.
*برخى نیز ریشه اِذن را داراى دو اصل (گوش و [[علم]]) دانسته و گفته‌اند: تمام معانى دیگر به این دو معنا بر مى‌گردند و بین این ۲ نیز نزدیکى وجود دارد؛ زیرا [[علم]] به هر مسموعى با گوش حاصل مى‌شود<ref>مقاييس اللغه، ج‌۱، ص‌۷۵، «اذن».</ref>. بعضى، این مطلب را که اِذن به‌معناى [[علم]] باشد، رد کرده و گفته‌اند: [[اذن]] ملازم با [[علم]] است، نه‌خود‌آن<ref> الميزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۳.</ref>.
* شایان ذکر است که [[معتزله]] به [[تفویض]] قائل بوده، [[خدا]] را [[خالق]] [[افعال]] اختیاری [[انسان]] نمی‌دانند<ref>شرح المواقف الایجی، ج‌۸‌، ص‌۱۵۴؛ الالهیات، ج‌۲، ص‌۳۲۱‌ـ‌۳۲۲.</ref>؛ بدین سبب، [[اذن]] [[تکوینی]] را در افعال‌اختیاری [[انسان]] نپذیرفته و [[آیات]] مربوط به آن را توجیه کرده‌اند؛ بنابراین، نزد آنان، [[افعال خیر]] [[انسان]] فقط دارای [[اذن]] [[تشریعی]] است و [[افعال]] [[شرّ]] [[انسان]]، نه [[اذن]] [[تشریعی]] دارد و نه [[اذن]] [[تکوینی]]. [[اشاعره]]، [[اذن]] [[تکوینی]] را در [[افعال]] [[انسان]] پذیرفته‌اند؛ ولی آن‌را مستلزم [[جبر]] دانسته و وجود [[اراده]] و [[اختیار]] در [[انسان]] را [[نفی]] کرده‌اند<ref>تفسیر ابن‌تیمیه، ج‌۳، ص‌۴۱۶‌ـ‌۴۱۸؛ شرح المواقف الایجی، ج‌۸‌، ص‌۱۴۶; الالـهیات، ج‌۲، ص‌۲۶۷‌ـ‌۲۶۸، ۲۸۶ و ۳۵۶.</ref>.
*[[اذن الهى]] در اصطلاح، یکى از صفات فعلیه است (صفاتى که انتزاع آنها بر فرض کردن چیزى غیر از ذات الهى متوقّف بوده، از [[مقام]] فعل [[خدا]] انتزاع مى‌شوند)<ref>نهاية الحكمه، ص‌۳۴۶.</ref>، و به دو قسم [[تکوینی]] و [[تشریعی]] تقسیم مى‌شود.
* محقّقان [[شیعه]]، در عین حال که تمام [[افعال]] [[انسان]] را به [[اذن]] [[تکوینی]] [[الهی]] مستند دانسته‌اند، [[عقیده]] دارند که این مطلب، با [[اراده]] و [[اختیار]] [[انسان]] منافات ندارد؛ زیرا [[اراده]] و [[اختیار انسان]] در طول [[اذن]] و [[اراده الهی]] است، نه در عرض آن<ref>الالهیات، ج‌۲، ص‌۲۸۵‌ـ‌۲۸۶ و ۳۵۴‌ـ‌۳۵۶.</ref>؛ بدین معنا که [[خداوند]] خواسته است که [[آدمی]] با [[اختیار]] خود، کارهایش را انجام دهد؛ پس [[اراده انسان]] نیز در سلسله علل [[افعال]] وی قرار‌ دارد<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
*[[اذن]] [[تکوینی]]، از رابطه‌اى حقیقى بین حوادث و [[اراده]] [[الهی]] حکایت دارد؛ یعنى هیچ حادثه‌اى در عالم، بدون استناد [[تکوینی]] به [[خدا]]، تحقّق نمى‌یابد<ref>معارف قرآن، ص‌۱۹۸.</ref>. هم وجود اشیا و هم آثارشان به [[خداوند]] مستند است؛ ولى [[اذن]] [[تشریعی]] مربوط به [[اعمال]] اختیارى، و به این معنا است که [[خداوند]]، از نظر [[شرعی]]، انجام دادن عملى را اجازه دهد که نتیجه‌اش [[حرام]] نبودن آن عمل است<ref>تفسير ابن‌تيميه، ج۳، ص۴۱۷؛ المنار، ج۱۰، ص‌۸۰‌.</ref>.
*از آنجا که [[حقیقت]] [[اذن]]، شنیدن درخواست کسى و بر آوردن آن است، همیشه، پیش از [[اذن]] باید درخواست و طلبى وجود داشته باشد؛ بنابراین، [[اذن]] [[تکوینی]] [[خداوند]] به اشیا براى وجود یافتن که با کلمه وجودى "کن" تحقّق مى‌یابد، به این صورت است که ماهیّات و اعیان ثابته اشیا در [[مرتبه علم]] ربوبى، با زبان استعداد از [[خداوند]] مى‌خواهند که به آنها وجود عینى ببخشد و [[خداوند]] با [[فیض]] [[مقدّس]]، این درخواست را بر آورده مى‌سازد<ref>تفسير صدر المتألهين، ج‌۵، ص‌۴۵۳.</ref>.
*درباره آثار موجودات نیز آنان اقتضاى ظاهر کردن آثار خاصّى را دارند و با زبان استعداد از [[خدا]] مى‌خواهند که آثار خویش را ظاهر سازند. [[اذن]] [[تکوینی]] [[الهی]] در این باره به این معنا است که اگر بین موجودى و اثر آن، مانعى وجود داشته باشد، [[خداوند]] آن را برطرف سازد و اگر مانعى وجود نداشته باشد، آن مانع را ایجاد نکند<ref>الميزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۳‌ـ‌۳۰۴.</ref>.
*[[اذن]] [[تشریعی]] [[خداوند]] نیز همین گونه است؛ زیرا [[انسان‌ها]] به‌طور طبیعى خواسته‌هاى گوناگونى دارند و از‌جمله، خواهان انجام اعمالى هستند که در [[عالم آخرت]] به [[مصلحت]] آنها باشد و [[اذن الهى]] براى انجام دادن برخى [[اعمال]]، بر آوردن همین درخواست است.
*"[[اذن]]" در [[قرآن]]، بیش از ۴۵ بار به [[خداوند]] نسبت داده شده که ضمن آنها، وقوع حوادث [[جهان]] و [[تشریع احکام دین]]، به [[اذن]] او دانسته شده‌است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


==تفاوت‌های [[اذن]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]]==
== موارد کاربرد اذن الهی ==
*بین [[اذن]] [[تکوینی]] و [[تشریعی]]، دو تفاوت وجود دارد:
* مفهوم [[اذن]] نزد [[انسان‌ها]] فقط برای موجودات [[عاقل]] به‌کار می‌رود؛ ولی [[قرآن]]، آن را برای موجودات غیر [[عاقل]] نیز به‌کار برده است و بعید نیست که علّت آن، وجود نوعی [[ادراک]] در همه موجودات باشد<ref>المیزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۳.</ref>{{متن قرآن|وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و به پوست‌های تن خود می‌گویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ می‌گویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن می‌آورد و او نخست بار شما را آفرید و به سوی او بازگردانده خواهید شد» سوره فصلت، آیه ۲۱.</ref><ref>شرح المواقف الایجی، ج‌۸‌، ص‌۱۵۴; الالهیات، ج‌۲، ص‌۳۲۱‌ـ‌۳۲۲.</ref>. گرچه وقوع همه حوادث و [[تشریع]] همه [[احکام]]، به اذن الهی منوط است، در [[قرآن]] فقط به مواردی که اهمّیّت بیش‌تری دارند تصریح شده‌ است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>:
#اذن [[تکوینی]]، همه پدیده‌های عالم را در بر می‌گیرد؛ خواه پدیده‌های غیر اختیاری چه برای [[انسان]] مطلوب و گوارا باشند، مانند روییدن گیاهان {{متن قرآن|وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ}}<ref>«و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون می‌آید و از آن (سرزمین) که ناپاک است جز به سختی و کندی  (گیاهی) بیرون نمی‌آید؛ بدین‌گونه آیات را برای گروهی که سپاس می‌گزارند گونه گون می‌آوریم» سوره اعراف، آیه ۵۸.</ref> و میوه دادن درختان {{متن قرآن|تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد و خداوند مثل‌ها را برای مردم می‌زند باشد که پند گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۲۵.</ref>، و چه ناگوار، مانند [[مرگ]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و هیچ کس جز به اذن خداوند نخواهد مرد؛ که سرنوشتی است «با هنگام»  و هر کس پاداش  این جهان را بخواهد به او از آن می‌دهیم و آنکه بهره جهان واپسین را بجوید از آن به او خواهیم داد؛ و به زودی سپاسگزاران را پاداش می‌دهیم» سوره آل عمران، آیه ۱۴۵.</ref> و وقوع [[مصیبت]] {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref> و خواه [[اعمال]] اختیاری چه [[کارهای نیک]]، مانند [[ایمان آوردن]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«و هیچ کس را جز به اذن خداوند یارایی نیست که ایمان آورد و (خداوند) عذاب را  بر آنان که خرد نمی‌ورزند برقرار می‌دارد» سوره یونس، آیه ۱۰۰.</ref> و کشتن [[کافران]] در [[جنگ]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید  و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref>، و چه کارهای [[زشت]]، مانند ضرر رساندن به دیگران با [[سحر]] {{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ}} <ref>و (یهودیان) از آنچه شیطان‌ها در فرمانروایی سلیمان (به گوش این و آن) می‌خواندند (که سلیمان جادوگر است)؛ پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید ولی شیطان‌ها کافر شدند که به مردم جادو می‌آموختند و نیز آنچه را بر دو فرشته هاروت و ماروت در (سرزمین) بابل فرو فرستاده شده بود در حالی که این دو به هیچ‌کس آموزشی نمی‌دادند مگر که می‌گفتند: ما تنها (ابزار) آزمونیم پس (با بکارگیری جادو) کافر مشو! اما (مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند؛ سوره بقره، آیه:۱۰۲.</ref> و [[جنگیدن]] با [[مؤمنان]] و کشتن آنها {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و آنچه بر شما در روز برخورد آن دو گروه (در احد) رسید به اذن خداوند بود (تا مؤمنان را بیازماید) و تا مؤمنان را (از غیر آنان) معلوم بدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۶۶.</ref>؛ ولی [[اذن]] [[تشریعی]] فقط اعمالی را در‌بر می‌گیرد که [[خداوند]] آنها را به‌وسیله [[دین]] [[حرام]] نکرده باشد؛ مانند [[جهاد]] در [[راه خدا]] {{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ}}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.</ref> و [[اطاعت از پیامبران]]: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>.
=== [[وحی]] ===
#[[مخالفت]] با [[اذن]] [[تکوینی]] غیر ممکن است؛ بنابراین، اگر برای عملی، [[اذن]] [[تکوینی]] صادر نشود، انجام دادن آن عمل امکان ندارد {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«و هیچ کس را جز به اذن خداوند یارایی نیست که ایمان آورد و (خداوند) عذاب را  بر آنان که خرد نمی‌ورزند برقرار می‌دارد» سوره یونس، آیه ۱۰۰.</ref>؛ ولی [[مخالفت]] با [[اذن]] [[تشریعی]] ممکن است و [[انسان]] می‌تواند مرتکب کار [[حرام]] شود، با اینکه درباره آن، [[اذن]] [[تشریعی]] صادر نشده‌است<ref>المیزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۳‌ـ‌۳۰۴؛ معارف قرآن، ص‌۱۹۵‌ـ‌۱۹۸.</ref>.
* هر فرشته‌ای که از‌ طرف [[خدا]] برای یکی از [[پیامبران]] [[وحی]] می‌آورد، به [[اذن خداوند]] است: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}<ref>«و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پرده‌ای یا فرستاده‌ای فرستد که به اذن او آنچه می‌خواهد وحی کند؛ بی‌گمان او فرازمندی فرزانه است» سوره شوری، آیه ۵۱.</ref>؛ چنان‌که [[قرآن]] را نیز [[جبرئیل]] {{ع}} با اجازه [[خداوند]] بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نازل کرده است: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.</ref>. در [[شأن نزول]] [[آیه]] گفته‌اند: گروهی از [[یهودیان]] نزد [[رسول‌خدا]] {{صل}} آمده، پس از طرح پرسش‌هایی و پاسخ آن [[حضرت]]، گفتند: کدام [[فرشته]] برای تو [[وحی]] می‌آورد؟ [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: [[جبریل]]. گفتند: او [[دشمن]] ما است و پیوسته، [[فرمان]] [[جنگ]] و [[سختی]] می‌آورد. اگر [[میکائیل]] برایت [[وحی]] می‌آورد، به تو [[ایمان]] می‌آوردیم. [[خداوند]] این [[آیه]] را در جواب [[یهود]] نازل کرد و آوردن [[وحی]] به‌وسیله [[جبریل]] را به [[اذن خدا]] دانست<ref>مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۳۲۵.</ref>. روشن است که هر فرشته‌ای از‌طرف [[خداوند]]، [[وظیفه]] و مأموریتی خاص دارد و نازل کردن [[وحی]]، به [[جبرئیل]]، و آوردن [[ارزاق]] به [[میکائیل]] واگذار شده است.
*شایان ذکر است که [[معتزله]] به [[تفویض]] قائل بوده، [[خدا]] را [[خالق]] [[افعال]] اختیاری [[انسان]] نمی‌دانند<ref>شرح المواقف الایجی، ج‌۸‌، ص‌۱۵۴؛ الالهیات، ج‌۲، ص‌۳۲۱‌ـ‌۳۲۲.</ref>؛ بدین سبب، [[اذن]] [[تکوینی]] را در افعال‌اختیاری [[انسان]] نپذیرفته و [[آیات]] مربوط به آن را توجیه کرده‌اند؛ بنابراین، نزد آنان، [[افعال خیر]] [[انسان]] فقط دارای [[اذن]] [[تشریعی]] است و [[افعال]] [[شرّ]] [[انسان]]، نه [[اذن]] [[تشریعی]] دارد و نه [[اذن]] [[تکوینی]]. [[اشاعره]]، [[اذن]] [[تکوینی]] را در [[افعال]] [[انسان]] پذیرفته‌اند؛ ولی آن‌را مستلزم [[جبر]] دانسته و وجود [[اراده]] و [[اختیار]] در [[انسان]] را [[نفی]] کرده‌اند<ref>تفسیر ابن‌تیمیه، ج‌۳، ص‌۴۱۶‌ـ‌۴۱۸؛ شرح المواقف الایجی، ج‌۸‌، ص‌۱۴۶; الالـهیات، ج‌۲، ص‌۲۶۷‌ـ‌۲۶۸، ۲۸۶ و ۳۵۶.</ref>.
* [[اذن]] در آیه‌ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.</ref> به‌ معنای تیسیر و تسهیل<ref>الکشاف، ج‌۱، ص‌۱۶۹; روح‌المعانی، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۵۲۵.</ref> (آسان‌کردن)، [[امر]]، [[علم]]، اعلام<ref>مجمع‌البیان، ج‌۱، ۳۲۵; روح‌المعانی، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۵۲۵.</ref>، و [[اختیار]]<ref>روح‌المعانی، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۵۲۵.</ref> نیز دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
*محقّقان [[شیعه]]، در عین حال که تمام [[افعال]] [[انسان]] را به [[اذن]] [[تکوینی]] [[الهی]] مستند دانسته‌اند، [[عقیده]] دارند که این مطلب، با [[اراده]] و [[اختیار]] [[انسان]] منافات ندارد؛ زیرا [[اراده]] و [[اختیار انسان]] در طول [[اذن]] و [[اراده الهی]] است، نه در عرض آن<ref>الالهیات، ج‌۲، ص‌۲۸۵‌ـ‌۲۸۶ و ۳۵۴‌ـ‌۳۵۶.</ref>؛ بدین معنا که [[خداوند]] خواسته است که [[آدمی]] با [[اختیار]] خود، کارهایش را انجام دهد؛ پس [[اراده انسان]] نیز در سلسله علل [[افعال]] وی قرار‌ دارد<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
=== [[نزول فرشتگان]] و [[نزول روح در شب قدر|روح در شب قدر]] ===
* هر سال در [[شب قدر]]، [[فرشتگان]] و [[روح]] ([[جبرئیل]]<ref>مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۷۹۰.</ref> یا موجودی عالی‌مقام‌تر از همه [[فرشتگان]])<ref>البرهان، ج‌۳، ص‌۵۸۳‌ـ‌۵۸۴ و ج‌۵، ص‌۷۰۱.</ref>. به [[اذن]] پروردگارشان فرود می‌آیند، و همه حوادث سال [[آینده]] (روزی‌ها، [[مرگ]] و [[زندگی]]، [[خیر و شر]] و‌...) را که در آن [[شب]] مقدّر شده و آنها نوشته‌اند، به [[امام زمان]] {{ع}} تحویل می‌دهند: {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ}}<ref>«فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود می‌آیند» سوره قدر، آیه ۴.</ref><ref>تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۴۶۶.</ref> [[اذن]] در این [[آیه]]، به‌ معنای امر و [[علم]] نیز دانسته شده‌ است <ref>مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۷۹۰.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


==موارد کاربرد اذن الهی==
=== آوردن [[معجزه]] ===
*مفهوم [[اذن]] نزد [[انسان‌ها]] فقط برای موجودات [[عاقل]] به‌کار می‌رود؛ ولی [[قرآن]]، آن را برای موجودات غیر [[عاقل]] نیز به‌کار برده است و بعید نیست که علّت آن، وجود نوعی [[ادراک]] در همه موجودات باشد<ref>المیزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۳.</ref>{{متن قرآن|وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«و به پوست‌های تن خود می‌گویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ می‌گویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن می‌آورد و او نخست بار شما را آفرید و به سوی او بازگردانده خواهید شد» سوره فصلت، آیه ۲۱.</ref><ref>شرح المواقف الایجی، ج‌۸‌، ص‌۱۵۴; الالهیات، ج‌۲، ص‌۳۲۱‌ـ‌۳۲۲.</ref>. گرچه وقوع همه حوادث و [[تشریع]] همه [[احکام]]، به اذن الهی منوط است، در [[قرآن]] فقط به مواردی که اهمّیّت بیش‌تری دارند تصریح شده‌ است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>:
* هر [[پیامبری]] فقط با [[اذن خداوند]] می‌تواند معجزه‌ای بیاورد و هیچ سببی نمی‌تواند جایگزین این [[اذن]] شود:{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّيَّةً وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ}}<ref>«و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ}}<ref>«و به راستی ما پیامبرانی پیش از تو فرستاده‌ایم که (داستان) برخی از آنان را برای تو گفته‌ایم و برخی دیگر را نگفته‌ایم و سزیده هیچ پیامبری نیست که جز با اذن خداوند آیه‌ای آورد و چون فرمان خداوند در رسد به حق، داوری می‌شود و در آنجا تباه‌اندیشان، زیانکار» سوره غافر، آیه ۷۸.</ref>، و {{متن قرآن|قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت می‌گذارد (و به او رسالت می‌بخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره ابراهیم، آیه ۱۱.</ref><ref>التحریر و التنویر، ج‌۲۴، ص‌۲۱۲.</ref>. [[عیسی]] {{ع}} [[معجزات]] خود را به [[اذن خداوند]] دانسته است: {{متن قرآن|وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید» سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>.
===[[وحی]]===
* [[خداوند]] در [[آیه]] دیگری، [[معجزات]] [[عیسی]] {{ع}} را به [[اذن]] خود مستند ساخته است: {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن می‌گفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و به اذن من پرنده می‌شد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا می‌دادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمی‌خیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref> قید "[[اذن]]" در این دو‌آیه دلالت می‌کند که صدور [[معجزات]] از [[عیسی]] {{ع}} به [[خداوند]] مستند بوده، و [[حضرت]]، در انجام هیچ یک از [[معجزات]] مانند [[افاضه]] [[حیات]] و... مستقل نبوده است<ref>المیزان، ج‌۳، ص‌۱۹۹ و ج‌۶‌، ص‌۲۲۱.</ref>. تکرار این قید به این [[دلیل]] است که با [[ظهور]] چنین معجزاتی، [[پیش‌بینی]] می‌شد که گروهی از [[مردم]] درباره [[عیسی]] {{ع}} [[گمراه]]، و به [[الوهیت]] او [[معتقد]] شوند<ref>المیزان، ج‌۳، ص‌۱۹۹‌ـ‌۲۰۰.</ref>.
*هر فرشته‌ای که از‌ طرف [[خدا]] برای یکی از [[پیامبران]] [[وحی]] می‌آورد، به [[اذن خداوند]] است: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}<ref>«و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پرده‌ای یا فرستاده‌ای  فرستد که به اذن او آنچه می‌خواهد وحی کند؛ بی‌گمان او فرازمندی فرزانه است» سوره شوری، آیه ۵۱.</ref>؛ چنان‌که [[قرآن]] را نیز [[جبرئیل]]{{ع}} با اجازه [[خداوند]] بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل کرده است: {{متن قرآن|قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را  پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.</ref>. در [[شأن نزول]] [[آیه]] گفته‌اند: گروهی از [[یهودیان]] نزد [[رسول‌خدا]]{{صل}} آمده، پس از طرح پرسش‌هایی و پاسخ آن [[حضرت]]، گفتند: کدام [[فرشته]] برای تو [[وحی]] می‌آورد؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: [[جبریل]]. گفتند: او [[دشمن]] ما است و پیوسته، [[فرمان]] [[جنگ]] و [[سختی]] می‌آورد. اگر [[میکائیل]] برایت [[وحی]] می‌آورد، به تو [[ایمان]] می‌آوردیم. [[خداوند]] این [[آیه]] را در جواب [[یهود]] نازل کرد و آوردن [[وحی]] به‌وسیله [[جبریل]] را به [[اذن خدا]] دانست<ref>مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۳۲۵.</ref>. روشن است که هر فرشته‌ای از‌طرف [[خداوند]]، [[وظیفه]] و مأموریتی خاص دارد و نازل کردن [[وحی]]، به [[جبرئیل]]، و آوردن [[ارزاق]] به [[میکائیل]] واگذار شده است.
* برخی نیز قید [[اذن]] و تکرار آن را برای دلالت بر این مطلب دانسته‌اند که وقوع معجزاتی مانند بخشیدن [[حیات]]، با [[قدرت]] و [[آفرینش]] [[خداوند]] بوده است، نه با [[قدرت]] و [[آفرینش]] [[عیسی]] {{ع}}<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۸‌، ص‌۶۰ و ج‌۱۲، ص‌۱۲۶؛ المنار، ج‌۷، ص‌۲۴۷.</ref> و از آنجا که وقوع آنها با دعای [[عیسی]] {{ع}} بوده، به او نسبت داده شده‌ است<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۵۲ و ج‌۳، ص‌۴۰۵.</ref>.
* [[اذن]] در آیه‌ {{متن قرآن|قُلْ مَنْ كَانَ عَدُوًّا لِجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بگو: هر که دشمن جبرئیل است (آگاه باشد که) بی‌گمان او، آن (قرآن) را بر دلت با اذن خداوند فرو فرستاده است در حالی که آنچه را پیش از آن بوده است راست می‌شمارد و رهنمود و نویدی برای مؤمنان است» سوره بقره، آیه ۹۷.</ref> به‌ معنای تیسیر و تسهیل<ref>الکشاف، ج‌۱، ص‌۱۶۹; روح‌المعانی، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۵۲۵.</ref> (آسان‌کردن)، [[امر]]، [[علم]]، اعلام<ref>مجمع‌البیان، ج‌۱، ۳۲۵; روح‌المعانی، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۵۲۵.</ref>، و [[اختیار]]<ref>روح‌المعانی، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۵۲۵.</ref> نیز دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
* برخی گفته‌اند: [[اذن خداوند]] به [[بنده]] برای انجام امری [[خارق عادت]]، دو گونه (ذاتی قدیم یا عرضی حادث) است. اوّلی آن است که [[حقّ]]، هنگام تجلّی به [[فیض]] [[اقدس]]، عین ثابت [[عبد]] را برای تصرّف در وجود [[عینی]] به‌صورت [[خرق عادت]]، مستعدّ و قابل قرار دهد، و دومی آن است که [[حقّ]]، هنگام تجلّی به [[فیض]] [[مقدّس]]، با الهامی [[قلبی]] یا وحیی که نازل می‌کند، [[عبد]] را از چنین تصرّفی متمکن سازد؛ بنابراین، در هر صورت، مقصود از [[اذن]]، صِرف امر به تصرّف، بدون در نظر گرفتن استعداد نیست<ref>شرح فصوص الحکم، ص‌۸۵۹‌ـ‌۸۶۰‌.</ref>.
===[[نزول فرشتگان]] و [[نزول روح در شب قدر|روح در شب قدر]]===
* [[اذن]] در آیه‌ {{متن قرآن|وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید» سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref> و {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن می‌گفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و به اذن من پرنده می‌شد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا می‌دادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمی‌خیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref> به‌ معنای [[قدرت]]، [[امر]] و [[اراده]]<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۵۲ و ج‌۳، ص‌۴۰۵.</ref>، [[آفرینش]]<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۸‌، ص‌۶۰‌.</ref>، [[یاری]] و [[علم]]<ref>جامع‌البیان، مج‌۵، ج‌۷، ص‌۱۷۲.</ref> نیز‌ دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
*هر سال در [[شب قدر]]، [[فرشتگان]] و [[روح]] ([[جبرئیل]]<ref>مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۷۹۰.</ref> یا موجودی عالی‌مقام‌تر از همه [[فرشتگان]])<ref>البرهان، ج‌۳، ص‌۵۸۳‌ـ‌۵۸۴ و ج‌۵، ص‌۷۰۱.</ref>. به [[اذن]] پروردگارشان فرود می‌آیند، و همه حوادث سال [[آینده]] (روزی‌ها، [[مرگ]] و [[زندگی]]، [[خیر و شر]] و‌...) را که در آن [[شب]] مقدّر شده و آنها نوشته‌اند، به [[امام زمان]]{{ع}} تحویل می‌دهند: {{متن قرآن|تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ}}<ref>«فرشتگان و روح (الامین) در آن، با اذن پروردگارشان برای هر کاری فرود می‌آیند» سوره قدر، آیه ۴.</ref><ref>تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۴۶۶.</ref> [[اذن]] در این [[آیه]]، به‌ معنای امر و [[علم]] نیز دانسته شده‌ است <ref>مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۷۹۰.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
=== بالا بردن شأن برخی خانه‌ها و [[یاد خدا]] در آن‌ها ===
* [[خداوند]] به بعضی از خانه‌ها اجازه بلند مرتبگی و [[عظمت]] داده و نیز اجازه داده تا نامش در آنها یاد شود:{{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref> از آنجا که [[عظمت]] و علوّ در اصل، از آنِ [[خداوند]] است، هر چیزی به همان اندازه [[عظمت]] دارد که به [[خداوند]] منتسب است؛ بنابراین، روشن می‌شود علّت بلند مرتبگی این خانه‌ها، همان [[یاد خدا]] در آنها است که در ادامه [[آیه]] آمده است<ref>المیزان، ج‌۱۵، ص‌۱۲۶.</ref>. [[قدر]] مسلّم از مصادیق این خانه‌ها [[مساجد]] است<ref>المیزان، ج‌۱۵، ص‌۱۲۶.</ref> و بر اساس روایتی از [[رسول خدا]] {{صل}} مقصود خانه‌های [[پیامبران]] است که شامل [[خانه علی]] و [[فاطمه]] {{ع}} نیز می‌شود<ref>تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۱۰۴؛ الدرالمنثور، ج‌۶‌، ص‌۲۰۳.</ref>. [[اذن]] در این [[آیه]] به‌معنای امر<ref>کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۵۳۶؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۲، ص‌۱۷۶.</ref>، [[قضا و قدر]] <ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۲، ص‌۱۷۶؛ کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۵۳۶.</ref> نیز دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


===آوردن [[معجزه]]===
=== وقوع پدیده‌های طبیعی ===
*هر [[پیامبری]] فقط با [[اذن خداوند]] می‌تواند معجزه‌ای بیاورد و هیچ سببی نمی‌تواند جایگزین این [[اذن]] شود:{{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّيَّةً وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ}}<ref>«و بی‌گمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزه‌ای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ}}<ref>«و به راستی ما پیامبرانی پیش از تو فرستاده‌ایم که (داستان) برخی از آنان را برای تو گفته‌ایم و برخی دیگر را نگفته‌ایم و سزیده هیچ پیامبری نیست که جز با اذن خداوند آیه‌ای  آورد و چون فرمان خداوند در رسد به حق، داوری می‌شود و در آنجا تباه‌اندیشان ، زیانکار» سوره غافر، آیه ۷۸.</ref>، و {{متن قرآن|قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِنْ نَحْنُ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَنْ نَأْتِيَكُمْ بِسُلْطَانٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت می‌گذارد (و به او رسالت می‌بخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره ابراهیم، آیه ۱۱.</ref><ref>التحریر و التنویر، ج‌۲۴، ص‌۲۱۲.</ref>. [[عیسی]]{{ع}} [[معجزات]] خود را به [[اذن خداوند]] دانسته است: {{متن قرآن|وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به پیامبری  به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید» سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>.
* [[خداوند]]، [[آسمان]] و آن‌چه را در آن است، نگه می‌دارد تا به [[زمین]] سقوط نکنند و فقط چیزهایی سقوط‌ می‌کنند که [[خداوند]] به آنها [[اذن]] داده باشد؛ مانند بعضی از [[سنگ‌های آسمانی]] و‌{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«آیا ندیده‌ای که خداوند آنچه را در زمین است و (نیز) کشتی‌ها را که در دریا به فرمان وی روانند، برای شما رام کرده است و آسمان را از فرو افتادن روی زمین- جز به اذن وی- باز می‌دارد؟ بی‌گمان خداوند با مردم، مهربانی است بخشاینده» سوره حج، آیه ۶۵.</ref><ref>المیزان، ج‌۱۴، ص‌۴۰۳.</ref>. در [[زمین]] [[پاکیزه]] و [[نیکو]]، به [[اذن]] [[پروردگار]] گیاهانی [[نیکو]] می‌روید: {{متن قرآن|وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ}}<ref>«و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون می‌آید و از آن (سرزمین) که ناپاک است جز به سختی و کندی (گیاهی) بیرون نمی‌آید؛ بدین‌گونه آیات را برای گروهی که سپاس می‌گزارند گونه گون می‌آوریم» سوره اعراف، آیه ۵۸.</ref>؛ همان‌گونه که میوه دادن درخت [[پاکیزه]] و [[نیکو]] نیز به [[اذن]] [[پروردگار]] است: {{متن قرآن|تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد و خداوند مثل‌ها را برای مردم می‌زند باشد که پند گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۲۵.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
*[[خداوند]] در [[آیه]] دیگری، [[معجزات]] [[عیسی]]{{ع}} را به [[اذن]] خود مستند ساخته است: {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن می‌گفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و به اذن من پرنده می‌شد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا می‌دادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمی‌خیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref> قید "[[اذن]]" در این دو‌آیه دلالت می‌کند که صدور [[معجزات]] از [[عیسی]]{{ع}} به [[خداوند]] مستند بوده، و [[حضرت]]، در انجام هیچ یک از [[معجزات]] مانند [[افاضه]] [[حیات]] و... مستقل نبوده است<ref>المیزان، ج‌۳، ص‌۱۹۹ و ج‌۶‌، ص‌۲۲۱.</ref>. تکرار این قید به این [[دلیل]] است که با [[ظهور]] چنین معجزاتی، [[پیش‌بینی]] می‌شد که گروهی از [[مردم]] درباره [[عیسی]]{{ع}} [[گمراه]]، و به [[الوهیت]] او [[معتقد]] شوند<ref>المیزان، ج‌۳، ص‌۱۹۹‌ـ‌۲۰۰.</ref>.
*برخی نیز قید [[اذن]] و تکرار آن را برای دلالت بر این مطلب دانسته‌اند که وقوع معجزاتی مانند بخشیدن [[حیات]]، با [[قدرت]] و [[آفرینش]] [[خداوند]] بوده است، نه با [[قدرت]] و [[آفرینش]] [[عیسی]]{{ع}}<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۸‌، ص‌۶۰ و ج‌۱۲، ص‌۱۲۶؛ المنار، ج‌۷، ص‌۲۴۷.</ref> و از آنجا که وقوع آنها با دعای [[عیسی]]{{ع}} بوده، به او نسبت داده شده‌ است<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۵۲ و ج‌۳، ص‌۴۰۵.</ref>.
*برخی گفته‌اند: [[اذن خداوند]] به [[بنده]] برای انجام امری [[خارق عادت]]، دو گونه (ذاتی قدیم یا عرضی حادث) است. اوّلی آن است که [[حقّ]]، هنگام تجلّی به [[فیض]] [[اقدس]]، عین ثابت [[عبد]] را برای تصرّف در وجود [[عینی]] به‌صورت [[خرق عادت]]، مستعدّ و قابل قرار دهد، و دومی آن است که [[حقّ]]، هنگام تجلّی به [[فیض]] [[مقدّس]]، با الهامی [[قلبی]] یا وحیی که نازل می‌کند، [[عبد]] را از چنین تصرّفی متمکن سازد ؛ بنابراین، در هر صورت، مقصود از [[اذن]]، صِرف امر به تصرّف، بدون در نظر گرفتن استعداد نیست<ref>شرح فصوص الحکم، ص‌۸۵۹‌ـ‌۸۶۰‌.</ref>.
*[[اذن]] در آیه‌ {{متن قرآن|وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُمْ بِآيَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللَّهِ وَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به پیامبری  به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید» سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref> و {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن می‌گفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده می‌ساختی و در آن می‌دمیدی و به اذن من پرنده می‌شد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا می‌دادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمی‌خیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهان‌ها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref> به‌ معنای [[قدرت]]، [[امر]] و [[اراده]]<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۷۵۲ و ج‌۳، ص‌۴۰۵.</ref>، [[آفرینش]]<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۸‌، ص‌۶۰‌.</ref>، [[یاری]] و [[علم]]<ref>جامع‌البیان، مج‌۵، ج‌۷، ص‌۱۷۲.</ref> نیز‌ دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
===بالا بردن شأن برخی خانه‌ها و [[یاد خدا]] در آن‌ها===
*[[خداوند]] به بعضی از خانه‌ها اجازه بلند مرتبگی و [[عظمت]] داده و نیز اجازه داده تا نامش در آنها یاد شود:{{متن قرآن|فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref> از آنجا که [[عظمت]] و علوّ در اصل، از آنِ [[خداوند]] است، هر چیزی به همان اندازه [[عظمت]] دارد که به [[خداوند]] منتسب است؛ بنابراین، روشن می‌شود علّت بلند مرتبگی این خانه‌ها، همان [[یاد خدا]] در آنها است که در ادامه [[آیه]] آمده است<ref>المیزان، ج‌۱۵، ص‌۱۲۶.</ref>. [[قدر]] مسلّم از مصادیق این خانه‌ها [[مساجد]] است<ref>المیزان، ج‌۱۵، ص‌۱۲۶.</ref> و بر اساس روایتی از [[رسول خدا]]{{صل}} مقصود خانه‌های [[پیامبران]] است که شامل [[خانه علی]] و [[فاطمه]]{{ع}} نیز می‌شود<ref>تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۱۰۴؛ الدرالمنثور، ج‌۶‌، ص‌۲۰۳.</ref>. [[اذن]] در این [[آیه]] به‌معنای امر<ref>کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۵۳۶؛ تفسیر قرطبی، ج‌۱۲، ص‌۱۷۶.</ref>، [[قضا و قدر]] <ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۲، ص‌۱۷۶؛ کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۵۳۶.</ref> نیز دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


=== وقوع پدیده‌های طبیعی===
=== آسیب رساندن به کسی ===
* [[خداوند]]، [[آسمان]] و آن‌چه را در آن است، نگه می‌دارد تا به [[زمین]] سقوط نکنند و فقط چیزهایی سقوط‌ می‌کنند که [[خداوند]] به آنها [[اذن]] داده باشد؛ مانند بعضی از [[سنگ‌های آسمانی]] و‌{{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«آیا ندیده‌ای که خداوند آنچه را در زمین است و (نیز) کشتی‌ها را که در دریا به فرمان وی روانند، برای شما رام کرده است و آسمان را از فرو افتادن روی زمین- جز به اذن وی- باز می‌دارد؟ بی‌گمان خداوند با مردم، مهربانی است بخشاینده» سوره حج، آیه ۶۵.</ref><ref>المیزان، ج‌۱۴، ص‌۴۰۳.</ref>. در [[زمین]] [[پاکیزه]] و [[نیکو]]، به [[اذن]] [[پروردگار]] گیاهانی [[نیکو]] می‌روید: {{متن قرآن|وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ}}<ref>«و گیاه سرزمین پاک به اذن پروردگارش بیرون می‌آید و از آن (سرزمین) که ناپاک است جز به سختی و کندی  (گیاهی) بیرون نمی‌آید؛ بدین‌گونه آیات را برای گروهی که سپاس می‌گزارند گونه گون می‌آوریم» سوره اعراف، آیه ۵۸.</ref>؛ همان‌گونه که میوه دادن درخت [[پاکیزه]] و [[نیکو]] نیز به [[اذن]] [[پروردگار]] است: {{متن قرآن|تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«به اذن پروردگارش هر دم بر خود را می‌دهد و خداوند مثل‌ها را برای مردم می‌زند باشد که پند گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۲۵.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
* هیچ کس نمی‌تواند بدون [[اذن خداوند]]، به دیگری آسیبی برساند. [[شیطان]]، با وسوسه‌هایش، [[منافقان]] و [[کافران]] را تحریک می‌کند تا با [[نجوا]] و سخنان در گوشی، [[مؤمنان]] را [[غمگین]] سازند؛ ولی بدون اجازه [[خداوند]] هیچ زیانی به [[مؤمنان]] نمی‌رسد: {{متن قرآن|إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«رازگویی، تنها کار شیطان است تا مؤمنان را اندوهگین کند اما هیچ زیانی به آنان نمی‌رساند مگر به اذن خداوند و مؤمنان باید بر خداوند توکّل کنند» سوره مجادله، آیه ۱۰.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۷۷.</ref>؛ چنان‌که جادوگران نیز بدون [[اذن خداوند]] نمی‌توانند به کمک سحرشان، ضرری را متوجّه کسی سازند: {{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و (یهودیان) از آنچه شیطان‌ها در فرمانروایی سلیمان (به گوش این و آن) می‌خواندند (که سلیمان جادوگر است)؛ پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید ولی شیطان‌ها کافر شدند که به مردم جادو می‌آموختند و نیز آنچه را بر دو فرشته هاروت و ماروت در (سرزمین) بابل فرو فرستاده شده بود در حالی که این دو به هیچ‌کس آموزشی نمی‌دادند مگر که می‌گفتند: ما تنها (ابزار) آزمونیم پس (با بکارگیری جادو) کافر مشو! اما (مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref>. [[اذن]] در این [[آیه]] نمی‌تواند به‌معنای [[امر تشریعی]] باشد؛ چراکه [[خداوند]]، هیچ‌گاه [[فرمان]] آسیب رساندن به دیگری با [[سحر]] را صادر نمی‌کند <ref>تفسیر ابن‌تیمیه، ج‌۲، ص‌۱۸۷.</ref>. [[اذن]] در این [[آیه]]، به‌معنای [[علم]]<ref>جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۶۵۰‌؛ نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۱۰۸.</ref>، [[اراده]] و مشیّت<ref>کشف‌الاسرار، ج۶، ص۵۳۶؛ المنار، ج‌۷، ص‌۲۴۷.</ref>، تیسیر<ref> المنار، ج‌۷، ص‌۲۴۷.</ref> و [[تخلیه]]<ref>نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۱۰۸.</ref> (ایجاد نکردن مانع) نیز دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


=== آسیب رساندن به کسی===
=== [[ایمان آوردن]] ===
*هیچ کس نمی‌تواند بدون [[اذن خداوند]]، به دیگری آسیبی برساند. [[شیطان]]، با وسوسه‌هایش، [[منافقان]] و [[کافران]] را تحریک می‌کند تا با [[نجوا]] و سخنان در گوشی، [[مؤمنان]] را [[غمگین]] سازند؛ ولی بدون اجازه [[خداوند]] هیچ زیانی به [[مؤمنان]] نمی‌رسد: {{متن قرآن|إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«رازگویی، تنها کار شیطان است تا مؤمنان را اندوهگین کند اما هیچ زیانی به آنان نمی‌رساند مگر به اذن خداوند و مؤمنان باید بر خداوند توکّل کنند» سوره مجادله، آیه ۱۰.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۳۷۷.</ref>؛ چنان‌که جادوگران نیز بدون [[اذن خداوند]] نمی‌توانند به کمک سحرشان، ضرری را متوجّه کسی سازند: {{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و (یهودیان) از آنچه شیطان‌ها در فرمانروایی سلیمان (به گوش این و آن) می‌خواندند (که سلیمان جادوگر است)؛ پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید ولی شیطان‌ها کافر شدند که به مردم جادو می‌آموختند و نیز آنچه را بر دو فرشته هاروت و ماروت در (سرزمین) بابل فرو فرستاده شده بود در حالی که این دو به هیچ‌کس آموزشی نمی‌دادند مگر که می‌گفتند: ما تنها (ابزار) آزمونیم پس (با بکارگیری جادو) کافر مشو! اما (مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref>. [[اذن]] در این [[آیه]] نمی‌تواند به‌معنای [[امر تشریعی]] باشد؛ چراکه [[خداوند]]، هیچ‌گاه [[فرمان]] آسیب رساندن به دیگری با [[سحر]] را صادر نمی‌کند <ref>تفسیر ابن‌تیمیه، ج‌۲، ص‌۱۸۷.</ref>. [[اذن]] در این [[آیه]]، به‌معنای [[علم]]<ref>جامع‌البیان، مج‌۱، ج‌۱، ص‌۶۵۰‌؛ نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۱۰۸.</ref>، [[اراده]] و مشیّت<ref>کشف‌الاسرار، ج۶، ص۵۳۶؛ المنار، ج‌۷، ص‌۲۴۷.</ref>، تیسیر<ref> المنار، ج‌۷، ص‌۲۴۷.</ref> و [[تخلیه]]<ref>نورالثقلین، ج‌۱، ص‌۱۰۸.</ref> (ایجاد نکردن مانع) نیز دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
* هیچ کس نمی‌تواند بدون [[اذن]] [[تکوینی]] [[خداوند]] [[ایمان]] بیاورد: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«و هیچ کس را جز به اذن خداوند یارایی نیست که ایمان آورد و (خداوند) عذاب را بر آنان که خرد نمی‌ورزند برقرار می‌دارد» سوره یونس، آیه ۱۰۰.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


=== [[ایمان آوردن]]===
=== [[پیروزی در جنگ]] ===
*هیچ کس نمی‌تواند بدون [[اذن]] [[تکوینی]] [[خداوند]] [[ایمان]] بیاورد: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«و هیچ کس را جز به اذن خداوند یارایی نیست که ایمان آورد و (خداوند) عذاب را بر آنان که خرد نمی‌ورزند برقرار می‌دارد» سوره یونس، آیه ۱۰۰.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
* [[غلبه]] بر [[دشمن]] در هر [[جنگی]] فقط با [[اذن خداوند]] میسّر است؛ به همین سبب، چه بسا که گروهی اندک به [[اذن خدا]] بر گروهی بسیار [[غلبه]] می‌کنند: {{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>؛ چنان‌که [[خداوند]] به [[مؤمنان]] [[صدر اسلام]] اعلام کرد: حتّی با وجود [[ضعف]]، اگر ۱۰۰ نفر باشند، در برابر ۲۰۰ نفر از [[سپاه]] [[دشمن]]، و اگر ۱۰۰۰ نفر باشند، در مقابل ۲۰۰۰ نفر از آنان به [[اذن خداوند]] به [[پیروزی]] می‌رسند: {{متن قرآن|الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست؛ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز می‌شوند و خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۶۶.</ref>.
* [[قرآن]]، کشتن<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۸۵۸‌.</ref> [[کافران]] به‌وسیله [[مؤمنان]] را به [[اذن خداوند]] دانسته است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref> همان‌گونه که در [[جنگ]] بین [[طالوت]] و [[جالوت]]، [[سپاه]] [[طالوت]]، به [[اذن خداوند]]، [[سپاه]] [[جالوت]] را [[شکست]] داد، و [[داوود]] {{ع}} [[جالوت]] را کشت: {{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داوود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>. در آیه‌ {{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref> و {{متن قرآن|الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست؛ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز می‌شوند و خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۶۶.</ref>، [[اذن]] به‌ معنای [[علم]]، [[امر]] <ref>مجمع‌البیان، ج‌۴، ص‌۸۵۶.</ref>، [[اراده]] و مشیّت، و [[یاری]] و [[توفیق]]<ref>المنار، ج‌۱۰، ص‌۸۰‌.</ref> نیز دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
=== بریدن و نبریدن درختان خرما ===
* [[خداوند]] به [[مؤمنان]] [[صدر اسلام]]، زمانی که دیار [[یهودیان بنی‌نضیر]] را تصرّف کردند، اعلام کرد که آن‌چه از درختان خرما بریدید و آن‌چه بر جای گذاشتید، همگی به [[اذن خداوند]] است: {{متن قرآن|مَا قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَى أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«هر درخت خرمایی که بریدید یا بر ریشه‌های آن وانهادید به اذن خداوند بود و (چنین کرد) تا نافرمانان را خوار گرداند» سوره حشر، آیه ۵.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
=== وقوع [[مصیبت]] ===
* واقع شدن هر نوع حادثه ناگوار<ref>المیزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۳.</ref> بدون [[اذن خداوند]] ممکن نیست: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref> مقصود از این [[آیه]]، [[تعلیم]] [[صبر]] در برابر حوادث گوناگون به [[مسلمانان]] است؛ به همین جهت، در ادامه [[آیه]] آمده است: هر کس به [[خدا]] [[ایمان]] بیاورد، [[خداوند]] (هنگام وقوع [[مصیبت]]) قلبش را [[هدایت]] می‌کند<ref> التحریر و التنویر، ج‌۲۸، ص‌۲۷۹.</ref>؛ البتّه مقصود از [[اذن]] در این [[آیه]]، [[اذن]] [[تکوینی]] است و حتّی ستمی را که شخصی متوجّه دیگری کند، در بر می‌گیرد؛ به همین سبب، [[صبر]] کردن در برابر همه [[مصیبت‌ها]] [[پسندیده]] نیست؛ بلکه گاهی [[واجب]] است [[انسان]] تا حدّ امکان در مقابل آن [[مقاومت]] کند؛ مانند‌زمانی که شخصی [[جان]] یا آبروی [[انسانی]] را‌ تهدید‌کند<ref> المیزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۴.</ref> [[قرآن]]، مصیبتی را که در [[جنگ اُحد]] برای [[مسلمانان]] پیش آمد و به کشته شدن بسیاری از آنها و سرانجام شکستشان انجامید، به [[اذن خداوند]] می‌داند: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref>؛ بنابراین، [[شکست]] [[مسلمانان]] به‌معنای [[ناتوانی]] [[خداوند]] یا [[غلبه]] دیگران بر [[اراده]]<ref> المنار، ج‌۴، ص‌۲۲۶.</ref> یا [[وعده]] او در [[یاری]] [[مؤمنان]]<ref>الفرقان، ج‌۶‌، ص‌۸۰‌.</ref> نیست. گفته شده است که امکان ندارد [[اذن]] در این [[آیه]] به‌معنای جایز کردن باشد؛ زیرا [[خداوند]] هیچ‌گاه [[گناهان]] را جایز نمی‌کند و کشتن [[مسلمانان]] از بزرگ‌ترین [[گناهان]] است<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۸۷۷‌ـ‌۸۷۸‌.</ref>.
* [[اذن]] در آیه‌{{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref> و {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و آنچه بر شما در روز برخورد آن دو گروه (در احد) رسید به اذن خداوند بود (تا مؤمنان را بیازماید) و تا مؤمنان را (از غیر آنان) معلوم بدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۶۶.</ref> به‌ معنای [[قضا و قدر]]<ref>جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۲۲۲؛ کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۵۳۶؛ التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۲۵.</ref>، مشیّت و [[اراده]]<ref>التفسیرالکبیر، ج۳۰، ص‌۲۵‌ـ‌۲۶؛ روح‌المعانی، مج۳، ج۴، ص۱۸۳.</ref>، [[تخلیه]]<ref> الکشاف، ج۱، ص۴۳۷؛ مجمع‌البیان، ج۹، ص۴۵۱؛ التفسیر‌الکبیر، ج‌۹، ص‌۸۳‌.</ref>، [[علم]] <ref> مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۴۵۱ و ج‌۲، ص‌۸۷۷‌؛ التفسیرالکبیر، ج۹، ص‌۸۳‌.</ref>، [[امر]]<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۲۵ و ج‌۹، ص‌۸۳‌.</ref>، و [[عقوبت]]<ref> مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۸۷۷‌.</ref> نیز‌ دانسته شده است.
* یکی از مصیبت‌هایی که دامن همه [[انسان‌ها]] را می‌گیرد، [[مرگ]] است {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلَاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلَا نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون مرگ یکی از شما در رسد گواه گرفتن میان شما هنگام وصیت، (گواهی) دو (مرد) دادگر از شما (مسلمانان) است و اگر سفر کردید و مصیبت مرگ گریبان شما را گرفت (و گواه مسلمان نیافتید) دو گواه دیگر از غیر شما (مسلمانان) است و اگر (به آنها) شک دارید آنان را تا پس از نماز باز دارید آنگاه سوگند به خداوند خورند که: ما آن (گواهی خود) را به هیچ بهایی نمی‌فروشیم هرچند (درباره) خویشاوندان (ما) باشد و گواهی (در پیشگاه) خداوند را پنهان نمی‌داریم که اگر بداریم از گناهکاران خواهیم بود» سوره مائده، آیه ۱۰۶.</ref>. هیچ کس نمی‌تواند بدون [[اذن خداوند]] بمیرد: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و هیچ کس جز به اذن خداوند نخواهد مرد؛ که سرنوشتی است «با هنگام» و هر کس پاداش این جهان را بخواهد به او از آن می‌دهیم و آنکه بهره جهان واپسین را بجوید از آن به او خواهیم داد؛ و به زودی سپاسگزاران را پاداش می‌دهیم» سوره آل عمران، آیه ۱۴۵.</ref> از این [[آیه]] می‌توان فهمید همان‌طور که هیچ‌کس جز [[خداوند]]، بر [[حیات]] [[قدرت]] ندارد، بر [[مرگ]] نیز توانا نیست<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۸۷۷‌.</ref>.
* [[اذن]] در این [[آیه]]، به‌معنای [[علم]]، [[امر]]<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۸۵۱‌.</ref>، مشیّت و تیسیر <ref>روح‌ المعانی، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۱۱۸.</ref> و تمام کردن مدّت [[عمر]]<ref>کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۵۳۷.</ref> نیز دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
=== [[جاودانگی]] در [[بهشت]] ===
* کسانی‌ که [[ایمان]] آورده، [[کارهای نیک]] انجام دهند، در [[آخرت]] داخل باغ‌هایی می‌شوند که زیر آنها نهرها جاری است و به [[اذن]] پروردگارشان، برای همیشه در آنجا به‌سر خواهند برد: {{متن قرآن|وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ}}<ref>«و آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به بوستان‌هایی در آورده می‌شوند که از بن آنها جویباران روان است، به اذن پروردگارشان در آنها جاودانند؛ درودشان در آنجا «سلام» است» سوره ابراهیم، آیه ۲۳.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
=== [[هدایت]] [[مؤمنان]] ===
* [[خداوند]]، کسانی را که [[ایمان]] آورده‌اند، در اختلافاتی که بین [[مردم]] درباره [[حقّ]] وجود دارد، به [[اذن]] خویش [[هدایت]] می‌کند: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref> گفته شده است که اگر {{متن قرآن|بِإِذْنِهِ}} را به فعل {{متن قرآن|فَهَدَى}} متعلّق بدانیم، معنایش این می‌شود که [[خداوند]] آنها را به [[اذن]] خویش [[هدایت]] کرد و این درست نیست؛ زیرا محال است [[خداوند]] به خودش [[اذن]] دهد؛ بنابراین، تقدیر چنین می‌شود: "{{عربی|فاهتدوا بإذنه"}}، یعنی [[مؤمنان]]، به [[اذن خداوند]] [[هدایت]] شدند<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۶‌، ص‌۱۸.</ref>.
* برخی گفته‌اند: مقصود از این تعبیر که [[خداوند]] به [[اذن]] خویش آنها را [[هدایت]] کرد، این است که به [[اذن]] دیگری نیاز ندارد<ref>معارف قرآن، ص‌۱۹۹.</ref>. برخی دیگر گفته‌اند: قید «بإذنه» دلالت می‌کند بر اینکه [[مؤمنان]]، [[خداوند]] را به [[هدایت]] خویش مجبور نکرده‌اند؛ زیرا هیچ کس نمی‌تواند [[خدا]] را به‌کاری وا دارد؛ بلکه [[خداوند]] خودش آنها را [[هدایت]] کرده است؛ بنابراین، جمله بعدی [[دلیل]] مطلب را بیان می‌دارد به این صورت که [[خداوند]] هر کس را بخواهد به راه راست هدایت‌ می‌کند و خواسته است که [[مؤمنان]] را هدایت‌ کند <ref>المیزان، ج‌۲، ص‌۱۲۹‌ـ‌۱۳۰.</ref>. [[اذن]] در این [[آیه]]، به‌ معنای [[علم]]<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۴.</ref>، [[لطف]]<ref> مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۵۴۴.</ref>، [[امر]]، [[توفیق]] و [[تیسیر]]<ref>روح‌المعانی، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۱۵۴; التحریر والتنویر، ج‌۲، ص‌۳۱۲.</ref> نیز دانسته شده است.
* [[خداوند]] به‌ وسیله [[قرآن]]، کسانی را که درپی [[رضای الهی]] هستند، به [[اذن]] خویش از تاریکی‌ها خارج، و به‌سوی [[نور هدایت]] می‌کند: {{متن قرآن|يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref>؛ چنان‌که [[هدف]] از فرو فرستادن [[قرآن]] نیز این است که [[پیامبراکرم]] {{صل}} [[انسان‌ها]] را به [[اذن]] پروردگارشان از تاریکی‌ها به‌سوی [[نور]] خارج سازد: {{متن قرآن|الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«الف، لام، را، (این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری» سوره ابراهیم، آیه ۱.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
=== [[دعوت]] [[خداوند]] به سوی [[بهشت]] و [[آمرزش]] ===
* [[خداوند]] به [[اذن]] خویش، [[مؤمنان]] را به‌سوی [[بهشت]] و [[آمرزش گناهان]] می‌خواند: {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
=== [[سخن گفتن]] در [[قیامت]] ===
* در [[روز قیامت]]، هیچ‌کس نمی‌تواند بدون [[اذن خداوند]] سخنی بگوید: {{متن قرآن|يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ}}<ref>«روزی که (چون) فرا رسد، هیچ کس جز به اذن خداوند سخن نمی‌گوید؛ برخی نگونبخت و برخی نیکبخت‌اند» سوره هود، آیه ۱۰۵.</ref>، و چون [[خداوند]]، اجازه سخن ناروا نمی‌دهد، گفتن آن در [[قیامت]]، غیر ممکن است؛ بلکه سخن [[پسندیده]] مانند [[شفاعت]] نیز فقط با [[اذن]] او صورت می‌گیرد<ref>مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۲۹۵.</ref>.
* با توجّه به اینکه بر اساس برخی [[آیات]]، در [[روز قیامت]] به [[کافران]] و [[مشرکان]]، اجازه [[سخن گفتن]] داده نمی‌شود {{متن قرآن|الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«امروز بر دهان‌هایشان مهر می‌نهیم و از آنچه انجام می‌دادند دست‌هایشان با ما سخن می‌گویند و پاهایشان گواهی می‌دهند» سوره یس، آیه ۶۵.</ref>؛ {{متن قرآن|هَذَا يَوْمُ لَا يَنْطِقُونَ وَلَا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ}}<ref>«این روزی است که (ایشان) سخن سر نمی‌کنند و به آنان اجازه نمی‌دهند که پوزش بخواهند» سوره مرسلات، آیه ۳۵-۳۶.</ref>، و بر اساس برخی [[آیات]] دیگر، آنان در [[قیامت]] [[سخن]] می‌گویند {{متن قرآن|ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ}}<ref>«سپس بهانه آنان، جز این نیست که می‌گویند سوگند به خداوند- پروردگار ما- که ما از مشرکان نبوده‌ایم» سوره انعام، آیه ۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«می‌گویند: وای بر ما چه کسی ما را از خوابگاه‌هامان برانگیخت؟ این همان است که (خداوند) بخشنده وعده کرده است و پیامبران درست گفته‌اند» سوره یس، آیه ۵۲.</ref>، در جمع بین آنها، آرای گوناگونی ارائه شده است:
# [[سخن گفتن]] دو گونه است: یکی [[سخن گفتن]] [[دنیایی]] که از روی [[اختیار]] و [[اراده]] است و می‌تواند راست یا [[دروغ]] باشد. این نوع [[سخن گفتن]] در [[قیامت]] ممکن نیست؛ زیرا در آنجا چنین [[اراده]] و اختیاری وجود ندارد. نوع دوم، [[سخن گفتن]] از روی [[اضطرار]] و [[اجبار]]، و معنای آن، آشکار شدن حالات و ملکاتی است که در [[دنیا]] در [[قلب]] [[انسان‌ها]] پنهان بود. سخنی که [[خداوند]]، اجازه وقوع آن در [[قیامت]] را صادر کرده، همین نوع است. این‌گونه سخن اگر [[دروغ]] باشد، به این [[دلیل]] است که [[مشرکان]] و [[منافقان]]، در [[دنیا]] به سخنان و پندارهای [[دروغ]] عادت کرده‌اند و همین عادت در [[قیامت]] [[ظهور]] می‌یابد<ref>المیزان، ج‌۱۱، ص‌۱۱‌ـ‌۱۶.</ref>.
# [[روز قیامت]]، طولانی و دارای موقف‌های بسیار است. در بخشی از آن روز یا در بعضی مواقف، اجازه [[سخن گفتن]] داده می‌شود و در بخش دیگر یا بقیه مواقف اجازه داده نمی‌شود.
# برای پاسخ‌های [[حقّ]]، اجازه داده می‌شود؛ ولی برای عذرهای [[باطل]] اجازه داده نمی‌شود، مگر برای اینکه [[باطل]] بودن آن آشکار شود.
# به آنان اجازه [[سخن گفتن]] داده نمی‌شود؛ زیرا نمی‌توانند سخنی را که مورد قبول واقع شده و برای آنها فایده‌ای داشته باشد، بگویند؛ چون در سخنانی که می‌گویند، حجّتی وجود ندارد تا پذیرفته، و موجب [[رهایی]] آنان شود؛ بنابراین، هیچ‌گونه منافاتی بین [[آیات]] وجود ندارد<ref> روح‌المعانی، مج‌۷، ج‌۱۲، ص‌۲۰۹.</ref>.
* در [[قیامت]]، [[سخن گفتن]] [[فرشتگان]] و [[روح]] نیز فقط با [[اذن خداوند]] امکان‌پذیر است: {{متن قرآن|يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا}}<ref>«روزی که روح و فرشتگان (دیگر) ردیف ایستند؛ دم برنیاورند مگر آن کس که (خداوند) بخشنده بدو اذن دهد و او سخن درست گوید» سوره نبأ، آیه ۳۸.</ref> فاعل {{متن قرآن|لَا يَتَكَلَّمُونَ}} همه حاضران، اعمّ از [[روح]] و [[ملائکه]] و [[انسان‌ها]] و جنّیانند و قول صواب، [[کلام]] حقّی است که هیچ‌گونه باطلی در آن نباشد و مقصود از [[آیه]] این است که [[خدا]] فقط به کسی که [[کلام]] [[حقّ]] بگوید، اجازه [[سخن گفتن]] می‌دهد<ref>المیزان، ج‌۲۰، ص‌۱۷۲.</ref>. برخی، مقصود از [[آیه]] پیشین را آن دانسته‌اند که هیچ کس شفاعت‌ نمی‌کند، مگر در [[حقّ]] کسی که [[خداوند]]، [[شفاعت]] او را اجازه داده و در [[دنیا]] قائل به [[حقّ]] و [[توحید]] باشد<ref>روح‌المعانی، مج۱۶، ج۳۰، ص‌۳۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص‌۱۲۲.</ref>. گفته شده: در [[قیامت]] هیچ‌کس نمی‌تواند سخن بگوید، مگر اینکه از [[خداوند]] اجازه‌ بگیرد و فقط کسی از [[خداوند]] اجازه می‌گیرد که به او [[الهام]] شود و در این صورت، [[خدا]] به او [[اذن]] خواهد داد؛ زیرا در آن [[جهان]]، ممکن نیست الهامی [[خطا]] باشد<ref>التحریر و التنویر، ج‌۳۰، ص‌۵۲‌ـ‌۵۳.</ref>.
* در [[قیامت]] به [[کافران]] اجازه عذر آوردن داده نمی‌شود: {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ}}<ref>«و (به یاد آور) روزی را که از هر امّتی گواهی برانگیزیم آنگاه به کافران نه اجازه (پوزش) داده می‌شود و نه پوزش آنان پذیرفته می‌گردد» سوره نحل، آیه ۸۴.</ref> نیز {{متن قرآن|وَلَا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ}}<ref>«و به آنان اجازه نمی‌دهند که پوزش بخواهند،» سوره مرسلات، آیه ۳۶.</ref>.
* اجازه سخن ندادن به [[کافران]]، زمینه‌ساز [[گواهی]] دادن [[شاهدان]] [[اعمال]] است<ref>المیزان، ج‌۱۲، ص‌۳۱۷‌ـ‌۳۱۸.</ref>. گفته شده: معنای آیه‌ {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ}}<ref>«و (به یاد آور) روزی را که از هر امّتی گواهی برانگیزیم آنگاه به کافران نه اجازه (پوزش) داده می‌شود و نه پوزش آنان پذیرفته می‌گردد» سوره نحل، آیه ۸۴.</ref> این است که به [[کافران]] اجازه برگشت به دنیا‌ داده نمی‌شود<ref>مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۵۸۴.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


=== [[پیروزی در جنگ]]===
=== [[شفاعت]] ===
*[[غلبه]] بر [[دشمن]] در هر [[جنگی]] فقط با [[اذن خداوند]] میسّر است؛ به همین سبب، چه بسا که گروهی اندک به [[اذن خدا]] بر گروهی بسیار [[غلبه]] می‌کنند: {{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت  گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref>؛ چنان‌که [[خداوند]] به [[مؤمنان]] [[صدر اسلام]] اعلام کرد: حتّی با وجود [[ضعف]]، اگر ۱۰۰ نفر باشند، در برابر ۲۰۰ نفر از [[سپاه]] [[دشمن]]، و اگر ۱۰۰۰ نفر باشند، در مقابل ۲۰۰۰ نفر از آنان به [[اذن خداوند]] به [[پیروزی]] می‌رسند: {{متن قرآن|الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست؛ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز می‌شوند و خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۶۶.</ref>.
* هر نوع شفاعتی فقط با [[اذن خداوند]] واقع می‌شود؛ چه [[شفاعت]] [[تکوینی]] که به‌معنای واسطه بودن اسباب و علل در رساندن [[رحمت الهی]] و نعمت‌های گوناگون به مسبّبات و معلولات و [[تدبیر امور]] آنها است: {{متن قرآن|دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.</ref>، و چه [[شفاعت]] [[تشریعی]] که به‌معنای واسطه شدن [[بندگان]] [[مقرّب]] [[الهی]]، برای بخشیده شدن [[گناهان]] انسان‌های [[مجرم]] در [[قیامت]] است: {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا}}<ref>«در این روز میانجیگری سودی ندارد مگر (میانجیگری) کسی که (خداوند) بخشنده بدو اجازه داده و از گفتار او خرسند باشد» سوره طه، آیه ۱۰۹.</ref><ref>المیزان، ج‌۱، ص‌۱۶۰‌ـ‌۱۶۱.</ref> هم [[شفاعت]] شوندگان به [[اذن خداوند]] نیاز دارند: {{متن قرآن|وَلَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}}<ref>«و میانجیگری نزد او سودی ندارد مگر برای آن کس که او به وی اجازه دهد؛ تا چون هراس از دل‌هاشان برخیزد گویند: پروردگارتان چه گفت؟ می‌گویند: حقیقت را و او فرازمند بزرگ است» سوره سبأ، آیه ۲۳.</ref>، و هم [[شفاعت]] کنندگان: {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمی‌گیرد، همه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمان‌ها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی می‌کند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره یونس، آیه ۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى}}<ref>«و بسا فرشته‌هایی در آسمان‌هاست که میانجیگریشان هیچ به کار نمی‌آید مگر پس از آنکه خداوند برای کسی که بخواهد و بپسندد، اجازه دهد» سوره نجم، آیه ۲۶.</ref><ref>المیزان، ج‌۱۶، ص‌۳۷۱.</ref> گفته شده: به کسانی‌ که [[مردم]] در [[دنیا]] نصیحت‌هایشان را می‌شنوند و می‌پذیرند، در [[آخرت]] اجازه [[شفاعت]] داده خواهد شد و هر [[قدر]] آثار [[نیکی]] که در [[دنیا]] از شافع به دیگران می‌رسد، بیش‌تر باشد، [[درجه]] [[شفاعت]] وی در [[آخرت]] نیز بالاتر خواهد بود<ref>الجواهر، مج‌۵، ج‌۹، ص‌۱۴۳.</ref>.
*[[قرآن]]، کشتن<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۸۵۸‌.</ref> [[کافران]] به‌وسیله [[مؤمنان]] را به [[اذن خداوند]] دانسته است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا أَرَاكُمْ مَا تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُمْ مَنْ يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و به راستی خداوند به وعده خود وفا کرد که (در جنگ احد) به اذن وی آنان را از میان برداشتید؛ تا اینکه سست شدید  و در کار (خود) به کشمکش افتادید و پس از آنکه آنچه را دوست می‌داشتید به شما نمایاند سرکشی کردید؛ برخی از شما این جهان را و برخی جهان واپسین را می‌خواستید؛ سپس شما را از (دنبال کردن) آنان روگردان کرد تا بیازمایدتان؛ و از شما در گذشت و خداوند به مؤمنان بخشش دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۲.</ref> همان‌گونه که در [[جنگ]] بین [[طالوت]] و [[جالوت]]، [[سپاه]] [[طالوت]]، به [[اذن خداوند]]، [[سپاه]] [[جالوت]] را [[شکست]] داد، و [[داوود]]{{ع}} [[جالوت]] را کشت: {{متن قرآن|فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُدُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود می‌خواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمی‌داشت، زمین تباه می‌گردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>. در آیه‌ {{متن قرآن|فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلاقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون طالوت با سپاه (از شهر) بیرون رفت  گفت: خداوند شما را به (آب) جویباری می‌آزماید، هر که از آن بنوشد از من نیست و هر که نخورد با من است مگر آنکه تنها کفی از آن برگیرد. باری، همه جز اندکی از آن نوشیدند و چون طالوت و مؤمنان همراه وی از آن گذشتند (همراهان سست ایمان طالوت که از آب نوشیده بودند) گفتند: امروز ما را تاب جالوت و سپاه وی نیست اما آنان که می‌دانستند خداوند را دیدار خواهند کرد گفتند: بسا گروهی اندک بر گروهی بسیار به اذن خداوند، پیروز شده است و خداوند با شکیبایان است» سوره بقره، آیه ۲۴۹.</ref> و {{متن قرآن|الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِئَتَيْنِ وَإِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«اکنون خداوند بر شما آسان گرفت و معلوم داشت که در شما ناتوانی هست؛ اگر از شما صد تن شکیبا باشند بر دویست تن پیروز می‌گردند و اگر از شما هزار تن باشند بر دو هزار تن به اذن خداوند پیروز می‌شوند و خداوند با شکیبایان است» سوره انفال، آیه ۶۶.</ref>، [[اذن]] به‌ معنای [[علم]]، [[امر]] <ref>مجمع‌البیان، ج‌۴، ص‌۸۵۶.</ref>، [[اراده]] و مشیّت، و [[یاری]] و [[توفیق]]<ref>المنار، ج‌۱۰، ص‌۸۰‌.</ref> نیز دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
* در [[تفسیر قمی]] آمده است: در [[قیامت]]، هیچ‌کس [[شفاعت]] نمی‌کند، مگر اینکه در آنجا به او اجازه داده شود، جز [[پیامبر اسلام]] {{صل}} که پیش‌تر در [[دنیا]] به او اجازه داده شده است<ref>تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۲۰۲.</ref>. [[اذن]] در آیه‌ {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار نیست که او را چرت و خواب فرا نمی‌گیرد، همه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمان‌ها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref> به‌ معنای امر<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۷، ص‌۱۰.</ref> و [[تخلیه]]<ref>جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۱۳.</ref> نیز دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
=== بریدن و نبریدن درختان خرما===
*[[خداوند]] به [[مؤمنان]] [[صدر اسلام]]، زمانی که دیار [[یهودیان بنی‌نضیر]] را تصرّف کردند، اعلام کرد که آن‌چه از درختان خرما بریدید و آن‌چه بر جای گذاشتید، همگی به [[اذن خداوند]] است: {{متن قرآن|مَا قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَى أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«هر درخت خرمایی که بریدید یا بر ریشه‌های آن وانهادید به اذن خداوند بود و (چنین کرد) تا نافرمانان را خوار گرداند» سوره حشر، آیه ۵.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
===وقوع [[مصیبت]]===
*واقع شدن هر نوع حادثه ناگوار<ref>المیزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۳.</ref> بدون [[اذن خداوند]] ممکن نیست: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref> مقصود از این [[آیه]]، [[تعلیم]] [[صبر]] در برابر حوادث گوناگون به [[مسلمانان]] است ؛ به همین جهت، در ادامه [[آیه]] آمده است: هر کس به [[خدا]] [[ایمان]] بیاورد، [[خداوند]] (هنگام وقوع [[مصیبت]]) قلبش را [[هدایت]] می‌کند<ref> التحریر و التنویر، ج‌۲۸، ص‌۲۷۹.</ref>؛ البتّه مقصود از [[اذن]] در این [[آیه]]، [[اذن]] [[تکوینی]] است و حتّی ستمی را که شخصی متوجّه دیگری کند، در بر می‌گیرد ؛ به همین سبب، [[صبر]] کردن در برابر همه [[مصیبت‌ها]] [[پسندیده]] نیست ؛ بلکه گاهی [[واجب]] است [[انسان]] تا حدّ امکان در مقابل آن [[مقاومت]] کند ؛ مانند‌زمانی که شخصی [[جان]] یا آبروی [[انسانی]] را‌ تهدید‌کند<ref> المیزان، ج‌۱۹، ص‌۳۰۴.</ref> [[قرآن]]، مصیبتی را که در [[جنگ اُحد]] برای [[مسلمانان]] پیش آمد و به کشته شدن بسیاری از آنها و سرانجام شکستشان انجامید، به [[اذن خداوند]] می‌داند: {{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref>؛ بنابراین، [[شکست]] [[مسلمانان]] به‌معنای [[ناتوانی]] [[خداوند]] یا [[غلبه]] دیگران بر [[اراده]]<ref> المنار، ج‌۴، ص‌۲۲۶.</ref> یا [[وعده]] او در [[یاری]] [[مؤمنان]]<ref>الفرقان، ج‌۶‌، ص‌۸۰‌.</ref> نیست. گفته شده است که امکان ندارد [[اذن]] در این [[آیه]] به‌معنای جایز کردن باشد؛ زیرا [[خداوند]] هیچ‌گاه [[گناهان]] را جایز نمی‌کند و کشتن [[مسلمانان]] از بزرگ‌ترین [[گناهان]] است<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۸۷۷‌ـ‌۸۷۸‌.</ref>.
*[[اذن]] در آیه‌{{متن قرآن|مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«هیچ بلایی (به کسی) نمی‌رسد مگر به اذن خداوند و هر کس به خداوند ایمان آورد (خداوند) دلش را راهنمایی می‌کند و خداوند به هر چیزی داناست» سوره تغابن، آیه ۱۱.</ref> و {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و آنچه بر شما در روز برخورد آن دو گروه (در احد) رسید به اذن خداوند بود (تا مؤمنان را بیازماید) و تا مؤمنان را (از غیر آنان) معلوم بدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۶۶.</ref> به‌ معنای [[قضا و قدر]]<ref>جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۲۲۲؛ کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۵۳۶؛ التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۲۵.</ref>، مشیّت و [[اراده]]<ref>التفسیرالکبیر، ج۳۰، ص‌۲۵‌ـ‌۲۶؛ روح‌المعانی، مج۳، ج۴، ص۱۸۳.</ref>، [[تخلیه]]<ref> الکشاف، ج۱، ص۴۳۷؛ مجمع‌البیان، ج۹، ص۴۵۱؛ التفسیر‌الکبیر، ج‌۹، ص‌۸۳‌.</ref>، [[علم]] <ref> مجمع‌البیان، ج‌۱۰، ص‌۴۵۱ و ج‌۲، ص‌۸۷۷‌؛ التفسیرالکبیر، ج۹، ص‌۸۳‌.</ref>، [[امر]]<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۳۰، ص‌۲۵ و ج‌۹، ص‌۸۳‌.</ref>، و [[عقوبت]]<ref> مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۸۷۷‌.</ref> نیز‌ دانسته شده است.
*یکی از مصیبت‌هایی که دامن همه [[انسان‌ها]] را می‌گیرد، [[مرگ]] است {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا شَهَادَةُ بَيْنِكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ حِينَ الْوَصِيَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَيْرِكُمْ إِنْ أَنْتُمْ ضَرَبْتُمْ فِي الْأَرْضِ فَأَصَابَتْكُمْ مُصِيبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِنْ بَعْدِ الصَّلَاةِ فَيُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْتَرِي بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَلَا نَكْتُمُ شَهَادَةَ اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَمِنَ الْآثِمِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون مرگ یکی از شما در رسد گواه گرفتن میان شما هنگام وصیت، (گواهی) دو (مرد) دادگر از شما (مسلمانان) است و اگر سفر کردید و مصیبت مرگ گریبان شما را گرفت (و گواه مسلمان نیافتید) دو گواه دیگر از غیر شما (مسلمانان) است و اگر (به آنها) شک دارید آنان را تا پس از نماز باز دارید آنگاه سوگند به خداوند خورند که: ما آن (گواهی خود) را به هیچ بهایی نمی‌فروشیم هرچند (درباره) خویشاوندان (ما) باشد و گواهی (در پیشگاه) خداوند را پنهان نمی‌داریم که اگر بداریم از گناهکاران خواهیم بود» سوره مائده، آیه ۱۰۶.</ref>. هیچ کس نمی‌تواند بدون [[اذن خداوند]] بمیرد: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَنْ يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ}}<ref>«و هیچ کس جز به اذن خداوند نخواهد مرد؛ که سرنوشتی است «با هنگام»  و هر کس پاداش  این جهان را بخواهد به او از آن می‌دهیم و آنکه بهره جهان واپسین را بجوید از آن به او خواهیم داد؛ و به زودی سپاسگزاران را پاداش می‌دهیم» سوره آل عمران، آیه ۱۴۵.</ref> از این [[آیه]] می‌توان فهمید همان‌طور که هیچ‌کس جز [[خداوند]]، بر [[حیات]] [[قدرت]] ندارد، بر [[مرگ]] نیز توانا نیست<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۸۷۷‌.</ref>.
*[[اذن]] در این [[آیه]]، به‌معنای [[علم]]، [[امر]]<ref>مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۸۵۱‌.</ref>، مشیّت و تیسیر <ref>روح‌ المعانی، مج‌۳، ج‌۴، ص‌۱۱۸.</ref> و تمام کردن مدّت [[عمر]]<ref>کشف‌الاسرار، ج‌۶‌، ص‌۵۳۷.</ref> نیز دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
===[[جاودانگی]] در [[بهشت]]===
*کسانی‌ که [[ایمان]] آورده، [[کارهای نیک]] انجام دهند، در [[آخرت]] داخل باغ‌هایی می‌شوند که زیر آنها نهرها جاری است و به [[اذن]] پروردگارشان، برای همیشه در آنجا به‌سر خواهند برد: {{متن قرآن|وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ}}<ref>«و آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به بوستان‌هایی در آورده می‌شوند که از بن آنها جویباران روان است، به اذن پروردگارشان در آنها جاودانند؛ درودشان در آنجا «سلام» است» سوره ابراهیم، آیه ۲۳.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
=== [[هدایت]] [[مؤمنان]]===
*[[خداوند]]، کسانی را که [[ایمان]] آورده‌اند، در اختلافاتی که بین [[مردم]] درباره [[حقّ]] وجود دارد، به [[اذن]] خویش [[هدایت]] می‌کند: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref> گفته شده است که اگر {{متن قرآن|بِإِذْنِهِ}} را به فعل {{متن قرآن|فَهَدَى}} متعلّق بدانیم، معنایش این می‌شود که [[خداوند]] آنها را به [[اذن]] خویش [[هدایت]] کرد و این درست نیست؛ زیرا محال است [[خداوند]] به خودش [[اذن]] دهد؛ بنابراین، تقدیر چنین می‌شود: "{{عربی|فاهتدوا بإذنه"}}، یعنی [[مؤمنان]]، به [[اذن خداوند]] [[هدایت]] شدند<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۶‌، ص‌۱۸.</ref>.
*برخی گفته‌اند: مقصود از این تعبیر که [[خداوند]] به [[اذن]] خویش آنها را [[هدایت]] کرد، این است که به [[اذن]] دیگری نیاز ندارد<ref>معارف قرآن، ص‌۱۹۹.</ref>. برخی دیگر گفته‌اند: قید «بإذنه» دلالت می‌کند بر اینکه [[مؤمنان]]، [[خداوند]] را به [[هدایت]] خویش مجبور نکرده‌اند؛ زیرا هیچ کس نمی‌تواند [[خدا]] را به‌کاری وا دارد؛ بلکه [[خداوند]] خودش آنها را [[هدایت]] کرده است؛ بنابراین، جمله بعدی [[دلیل]] مطلب را بیان می‌دارد به این صورت که [[خداوند]] هر کس را بخواهد به راه راست هدایت‌ می‌کند و خواسته است که [[مؤمنان]] را هدایت‌ کند <ref>المیزان، ج‌۲، ص‌۱۲۹‌ـ‌۱۳۰.</ref>. [[اذن]] در این [[آیه]]، به‌ معنای [[علم]]<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۳، ص‌۲۴.</ref>، [[لطف]]<ref> مجمع‌البیان، ج‌۲، ص‌۵۴۴.</ref>، [[امر]]، [[توفیق]] و [[تیسیر]]<ref>روح‌المعانی، مج‌۲، ج‌۲، ص‌۱۵۴; التحریر والتنویر، ج‌۲، ص‌۳۱۲.</ref> نیز دانسته شده است.
*[[خداوند]] به‌ وسیله [[قرآن]]، کسانی را که درپی [[رضای الهی]] هستند، به [[اذن]] خویش از تاریکی‌ها خارج، و به‌سوی [[نور هدایت]] می‌کند: {{متن قرآن|يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راه‌های بی‌گزند، راهنمایی می‌کند و آنان را به اراده خویش  از تیرگی  ها به سوی روشنایی بیرون می‌آورد و آنها را به راهی راست رهنمون می‌گردد» سوره مائده، آیه ۱۶.</ref>؛ چنان‌که [[هدف]] از فرو فرستادن [[قرآن]] نیز این است که [[پیامبراکرم]]{{صل}} [[انسان‌ها]] را به [[اذن]] پروردگارشان از تاریکی‌ها به‌سوی [[نور]] خارج سازد: {{متن قرآن|الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ}}<ref>«الف، لام، را، (این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری» سوره ابراهیم، آیه ۱.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
===[[دعوت]] [[خداوند]] به سوی [[بهشت]] و [[آمرزش]]===
*[[خداوند]] به [[اذن]] خویش، [[مؤمنان]] را به‌سوی [[بهشت]] و [[آمرزش گناهان]] می‌خواند: {{متن قرآن|وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«با زنان مشرک ازدواج نکنید تا ایمان آورند که کنیزی مؤمن از زن (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن زن مشرک) دلتان را برده باشد، و به مردان مشرک (نیز) زن مؤمن ندهید تا ایمان آورند که یک برده مؤمن از مرد (آزاد) مشرک بهتر است هر چند (آن مرد مشرک) از شما دل برده باشد، آنان (شما را) به دوزخ فرا می‌خوانند و خداوند به بهشت و آمرزش- به اذن خویش- فرا می‌خواند و آیات خود را برای مردم روشن می‌دارد باشد که آنان پند گیرند» سوره بقره، آیه ۲۲۱.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
===[[سخن گفتن]] در [[قیامت]]===
*در [[روز قیامت]]، هیچ‌کس نمی‌تواند بدون [[اذن خداوند]] سخنی بگوید: {{متن قرآن|يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ}}<ref>«روزی که (چون) فرا رسد، هیچ کس جز به اذن خداوند  سخن نمی‌گوید؛ برخی نگونبخت و برخی نیکبخت‌اند» سوره هود، آیه ۱۰۵.</ref>، و چون [[خداوند]]، اجازه سخن ناروا نمی‌دهد، گفتن آن در [[قیامت]]، غیر ممکن است؛ بلکه سخن [[پسندیده]] مانند [[شفاعت]] نیز فقط با [[اذن]] او صورت می‌گیرد<ref>مجمع‌البیان، ج‌۵، ص‌۲۹۵.</ref>.
*با توجّه به اینکه بر اساس برخی [[آیات]]، در [[روز قیامت]] به [[کافران]] و [[مشرکان]]، اجازه [[سخن گفتن]] داده نمی‌شود {{متن قرآن|الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«امروز بر دهان‌هایشان مهر می‌نهیم و از آنچه انجام می‌دادند دست‌هایشان با ما سخن می‌گویند و پاهایشان گواهی می‌دهند» سوره یس، آیه ۶۵.</ref>؛ {{متن قرآن|هَذَا يَوْمُ لَا يَنْطِقُونَ وَلَا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ}}<ref>«این روزی است که (ایشان) سخن سر نمی‌کنند و به آنان اجازه نمی‌دهند که پوزش بخواهند» سوره مرسلات، آیه ۳۵-۳۶.</ref>، و بر اساس برخی [[آیات]] دیگر، آنان در [[قیامت]] [[سخن]] می‌گویند {{متن قرآن|ثُمَّ لَمْ تَكُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ}}<ref>«سپس بهانه آنان، جز این نیست که می‌گویند سوگند به خداوند- پروردگار ما- که ما از مشرکان نبوده‌ایم» سوره انعام، آیه ۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ}}<ref>«می‌گویند: وای بر ما چه کسی ما را از خوابگاه‌هامان برانگیخت؟ این همان است که (خداوند) بخشنده وعده کرده است و پیامبران درست گفته‌اند» سوره یس، آیه ۵۲.</ref>، در جمع بین آنها، آرای گوناگونی ارائه شده است:
#[[سخن گفتن]] دو گونه است: یکی [[سخن گفتن]] [[دنیایی]] که از روی [[اختیار]] و [[اراده]] است و می‌تواند راست یا [[دروغ]] باشد. این نوع [[سخن گفتن]] در [[قیامت]] ممکن نیست؛ زیرا در آنجا چنین [[اراده]] و اختیاری وجود ندارد. نوع دوم، [[سخن گفتن]] از روی [[اضطرار]] و [[اجبار]]، و معنای آن، آشکار شدن حالات و ملکاتی است که در [[دنیا]] در [[قلب]] [[انسان‌ها]] پنهان بود. سخنی که [[خداوند]]، اجازه وقوع آن در [[قیامت]] را صادر کرده، همین نوع است. این‌گونه سخن اگر [[دروغ]] باشد، به این [[دلیل]] است که [[مشرکان]] و [[منافقان]]، در [[دنیا]] به سخنان و پندارهای [[دروغ]] عادت کرده‌اند و همین عادت در [[قیامت]] [[ظهور]] می‌یابد<ref>المیزان، ج‌۱۱، ص‌۱۱‌ـ‌۱۶.</ref>.
#[[روز قیامت]]، طولانی و دارای موقف‌های بسیار است. در بخشی از آن روز یا در بعضی مواقف، اجازه [[سخن گفتن]] داده می‌شود و در بخش دیگر یا بقیه مواقف اجازه داده نمی‌شود.
#برای پاسخ‌های [[حقّ]]، اجازه داده می‌شود؛ ولی برای عذرهای [[باطل]] اجازه داده نمی‌شود، مگر برای اینکه [[باطل]] بودن آن آشکار شود.
#به آنان اجازه [[سخن گفتن]] داده نمی‌شود؛ زیرا نمی‌توانند سخنی را که مورد قبول واقع شده و برای آنها فایده‌ای داشته باشد، بگویند؛ چون در سخنانی که می‌گویند، حجّتی وجود ندارد تا پذیرفته، و موجب [[رهایی]] آنان شود؛ بنابراین، هیچ‌گونه منافاتی بین [[آیات]] وجود ندارد<ref> روح‌المعانی، مج‌۷، ج‌۱۲، ص‌۲۰۹.</ref>.
*در [[قیامت]]، [[سخن گفتن]] [[فرشتگان]] و [[روح]] نیز فقط با [[اذن خداوند]] امکان‌پذیر است: {{متن قرآن|يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا}}<ref>«روزی که روح و فرشتگان (دیگر) ردیف ایستند؛ دم برنیاورند مگر آن کس که (خداوند) بخشنده بدو اذن دهد و او سخن درست گوید» سوره نبأ، آیه ۳۸.</ref> فاعل {{متن قرآن|لَا يَتَكَلَّمُونَ}} همه حاضران، اعمّ از [[روح]] و [[ملائکه]] و [[انسان‌ها]] و جنّیانند و قول صواب، [[کلام]] حقّی است که هیچ‌گونه باطلی در آن نباشد و مقصود از [[آیه]] این است که [[خدا]] فقط به کسی که [[کلام]] [[حقّ]] بگوید، اجازه [[سخن گفتن]] می‌دهد<ref>المیزان، ج‌۲۰، ص‌۱۷۲.</ref>. برخی، مقصود از [[آیه]] پیشین را آن دانسته‌اند که هیچ کس شفاعت‌ نمی‌کند، مگر در [[حقّ]] کسی که [[خداوند]]، [[شفاعت]] او را اجازه داده و در [[دنیا]] قائل به [[حقّ]] و [[توحید]] باشد<ref>روح‌المعانی، مج۱۶، ج۳۰، ص‌۳۵؛ تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص‌۱۲۲.</ref>. گفته شده: در [[قیامت]] هیچ‌کس نمی‌تواند سخن بگوید، مگر اینکه از [[خداوند]] اجازه‌ بگیرد و فقط کسی از [[خداوند]] اجازه می‌گیرد که به او [[الهام]] شود و در این صورت، [[خدا]] به او [[اذن]] خواهد داد؛ زیرا در آن [[جهان]]، ممکن نیست الهامی [[خطا]] باشد<ref>التحریر و التنویر، ج‌۳۰، ص‌۵۲‌ـ‌۵۳.</ref>.
*در [[قیامت]] به [[کافران]] اجازه عذر آوردن داده نمی‌شود: {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ}}<ref>«و (به یاد آور) روزی را که از هر امّتی گواهی برانگیزیم آنگاه به کافران نه اجازه (پوزش) داده می‌شود و نه پوزش آنان پذیرفته می‌گردد» سوره نحل، آیه ۸۴.</ref> نیز {{متن قرآن|وَلَا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ}}<ref>«و به آنان اجازه نمی‌دهند که پوزش بخواهند،» سوره مرسلات، آیه ۳۶.</ref>.
*اجازه سخن ندادن به [[کافران]]، زمینه‌ساز [[گواهی]] دادن [[شاهدان]] [[اعمال]] است<ref>المیزان، ج‌۱۲، ص‌۳۱۷‌ـ‌۳۱۸.</ref>. گفته شده: معنای آیه‌ {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ}}<ref>«و (به یاد آور) روزی را که از هر امّتی گواهی برانگیزیم آنگاه به کافران نه اجازه (پوزش) داده می‌شود و نه پوزش آنان پذیرفته می‌گردد» سوره نحل، آیه ۸۴.</ref> این است که به [[کافران]] اجازه برگشت به دنیا‌ داده نمی‌شود<ref>مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۵۸۴.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


===[[شفاعت]]===
=== [[تشریع]] ===
*هر نوع شفاعتی فقط با [[اذن خداوند]] واقع می‌شود؛ چه [[شفاعت]] [[تکوینی]] که به‌معنای واسطه بودن اسباب و علل در رساندن [[رحمت الهی]] و نعمت‌های گوناگون به مسبّبات و معلولات و [[تدبیر امور]] آنها است: {{متن قرآن|دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«دعای  آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.</ref>، و چه [[شفاعت]] [[تشریعی]] که به‌معنای واسطه شدن [[بندگان]] [[مقرّب]] [[الهی]]، برای بخشیده شدن [[گناهان]] انسان‌های [[مجرم]] در [[قیامت]] است: {{متن قرآن|يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا}}<ref>«در این روز میانجیگری سودی ندارد مگر (میانجیگری) کسی که (خداوند) بخشنده بدو اجازه داده و از گفتار او خرسند باشد» سوره طه، آیه ۱۰۹.</ref><ref>المیزان، ج‌۱، ص‌۱۶۰‌ـ‌۱۶۱.</ref> هم [[شفاعت]] شوندگان به [[اذن خداوند]] نیاز دارند: {{متن قرآن|وَلَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ}}<ref>«و میانجیگری نزد او سودی ندارد مگر برای آن کس که او به وی اجازه دهد؛ تا چون هراس از دل‌هاشان برخیزد گویند: پروردگارتان چه گفت؟ می‌گویند: حقیقت را و او فرازمند بزرگ است» سوره سبأ، آیه ۲۳.</ref>، و هم [[شفاعت]] کنندگان: {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار  نیست که او را چرت و خواب فرا نمی‌گیرد، همه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمان‌ها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی می‌کند ، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است  خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره یونس، آیه ۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى}}<ref>«و بسا فرشته‌هایی در آسمان‌هاست که میانجیگریشان هیچ به کار نمی‌آید مگر پس از آنکه خداوند برای کسی که بخواهد و بپسندد، اجازه دهد» سوره نجم، آیه ۲۶.</ref><ref>المیزان، ج‌۱۶، ص‌۳۷۱.</ref> گفته شده: به کسانی‌ که [[مردم]] در [[دنیا]] نصیحت‌هایشان را می‌شنوند و می‌پذیرند، در [[آخرت]] اجازه [[شفاعت]] داده خواهد شد و هر [[قدر]] آثار [[نیکی]] که در [[دنیا]] از شافع به دیگران می‌رسد، بیش‌تر باشد، [[درجه]] [[شفاعت]] وی در [[آخرت]] نیز بالاتر خواهد بود<ref>الجواهر، مج‌۵، ج‌۹، ص‌۱۴۳.</ref>.
* [[تشریع احکام]] [[دینی]] مخصوص [[خداوند]] است و کسی جز او [[حقّ]] ندارد حکمی را [[تشریع]] کند: {{متن قرآن|أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«مگر آنان را شریک‌هایی است که از دین آنچه را که خداوند بدان اذن نداده است برای آنان بیان داشته‌اند؟ و اگر فرمان قاطع (خداوند) نبود به یقین میان آنها داوری می‌شد و بی‌گمان ستمگران را عذابی دردناک خواهد بود» سوره شوری، آیه ۲۱.</ref> نسبت دادن هر حکمی به [[خداوند]] نیز باید با [[اذن]] او باشد؛ زیرا [[قرآن]]، حکمی را که بدون [[اذن خدا]] به او نسبت داده شود، دروغ‌بستن به [[خداوند]] دانسته است: {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ}}<ref>«بگو: مرا خبر دهید: آنچه را که خداوند از روزی برایتان فرو فرستاده است حلال و (برخی را) حرام گردانیده‌اید، آیا خداوند به شما اجازه داده است یا بر خداوند دروغ می‌بندید؟» سوره یونس، آیه ۵۹.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
*در [[تفسیر قمی]] آمده است: در [[قیامت]]، هیچ‌کس [[شفاعت]] نمی‌کند، مگر اینکه در آنجا به او اجازه داده شود، جز [[پیامبر اسلام]]{{صل}} که پیش‌تر در [[دنیا]] به او اجازه داده شده است<ref>تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۲۰۲.</ref>. [[اذن]] در آیه‌ {{متن قرآن|اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ}}<ref>«خداوند است که هیچ خدایی جز آن زنده پایدار  نیست که او را چرت و خواب فرا نمی‌گیرد، همه آنچه در آسمان‌ها و زمین است از آن اوست، کیست که جز به اذن وی نزد او شفاعت آورد؛ به آشکار و پنهان آنان  داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ اریکه او گستره آسمان‌ها و زمین است و نگاهداشت آنها بر وی دشوار نیست و او فرازمند سترگ است» سوره بقره، آیه ۲۵۵.</ref> به‌ معنای امر<ref>التفسیر الکبیر، ج‌۷، ص‌۱۰.</ref> و [[تخلیه]]<ref>جامع‌البیان، مج‌۳، ج‌۳، ص‌۱۳.</ref> نیز دانسته شده است<ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


=== [[تشریع]]===
=== [[جهاد]] ===
*[[تشریع احکام]] [[دینی]] مخصوص [[خداوند]] است و کسی جز او [[حقّ]] ندارد حکمی را [[تشریع]] کند: {{متن قرآن|أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«مگر آنان را شریک‌هایی است که از دین آنچه را که خداوند بدان اذن نداده است برای آنان بیان داشته‌اند ؟ و اگر فرمان قاطع (خداوند) نبود به یقین میان آنها داوری می‌شد و بی‌گمان ستمگران را عذابی دردناک خواهد بود» سوره شوری، آیه ۲۱.</ref> نسبت دادن هر حکمی به [[خداوند]] نیز باید با [[اذن]] او باشد؛ زیرا [[قرآن]]، حکمی را که بدون [[اذن خدا]] به او نسبت داده شود، دروغ‌بستن به [[خداوند]] دانسته است: {{متن قرآن|قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ لَكُمْ مِنْ رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَامًا وَحَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَكُمْ أَمْ عَلَى اللَّهِ تَفْتَرُونَ}}<ref>«بگو: مرا خبر دهید: آنچه را که خداوند از روزی برایتان فرو فرستاده است حلال و (برخی را) حرام گردانیده‌اید،  آیا خداوند به شما اجازه داده است یا بر خداوند دروغ می‌بندید؟» سوره یونس، آیه ۵۹.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
* [[مؤمنان]] باید فقط با اجازه [[خداوند]] [[جهاد]] کنند: {{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ}}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.</ref> [[حکم جهاد]] در [[اسلام]]، برای نخستین بار با این [[آیه]] آورده شد<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۷، ص‌۲۲۸؛ الکشاف، ج‌۳، ص‌۱۶۰؛ مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۳۸.</ref>.
* در [[شأن نزول]] آن گفته‌اند: پیش از [[هجرت پیامبر]] {{صل}}، [[مشرکان]] [[مکه]]، [[مسلمانان]] را فراوان می‌آزردند و [[مسلمانان]] پیوسته نزد [[پیامبر]] {{صل}} [[شکایت]] می‌کردند، و [[پیامبر]] {{صل}} آنها را به [[صبر]] امر می‌کرد و می‌فرمود: به من اجازه [[جهاد]] داده نشده است تا اینکه [[پیامبر]] {{صل}} به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد. در [[مدینه]]، این [[آیه]] نازل شد و برای [[جهاد]] با [[مشرکان]] اجازه داد<ref>مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۳۸.</ref>. بنابر قول دیگری، [[آیه]] درباره گروهی از [[مسلمانان]] است که به‌سوی [[مدینه]] [[هجرت]] کردند، و [[مشرکان]] در راه جلو آنها را گرفتند. این [[آیه]] فرود آمد و به [[مسلمانان]] اجازه داد تا‌با آنها بجنگند<ref>الکشاف، ج‌۳، ص‌۱۶۰.</ref>. در روایتی از [[امام صادق]] {{ع}}، این [[آیه]] بر [[امام زمان]] {{ع}} [[تطبیق]] شده است؛ هنگامی که برای [[خونخواهی امام حسین]] {{ع}} به پا می‌خیزد<ref>تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۸۴‌.</ref>.
* بر‌ اساس [[روایت]] دیگری از [[امام صادق]] {{ع}}، منظور از کسانی‌ که به آنها [[ستم]] شده {{متن قرآن|بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا}}، تمام [[مؤمنان]] در همه زمان‌هایند؛ به همین سبب، این [[آیه]] می‌تواند [[دلیل]] همه جنگ‌های [[مؤمنان]] در طول [[تاریخ]] باشد<ref>نور الثقلین، ج‌۳، ص‌۵۰۲‌ـ‌۵۰۴.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


===[[جهاد]]===
=== [[پیشی گرفتن]] در [[نیکی]] ها ===
*[[مؤمنان]] باید فقط با اجازه [[خداوند]] [[جهاد]] کنند: {{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ}}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست» سوره حج، آیه ۳۹.</ref> [[حکم جهاد]] در [[اسلام]]، برای نخستین بار با این [[آیه]] آورده شد<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۰، ج‌۱۷، ص‌۲۲۸؛ الکشاف، ج‌۳، ص‌۱۶۰؛ مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۳۸.</ref>.
* گروهی از [[بندگان خدا]]، به [[اذن]] او به‌سوی [[خوبی‌ها]] شتافته و از دیگران پیشی گرفته‌اند: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
*در [[شأن نزول]] آن گفته‌اند: پیش از [[هجرت پیامبر]]{{صل}}، [[مشرکان]] [[مکه]]، [[مسلمانان]] را فراوان می‌آزردند و [[مسلمانان]] پیوسته نزد [[پیامبر]]{{صل}} [[شکایت]] می‌کردند، و [[پیامبر]]{{صل}} آنها را به [[صبر]] امر می‌کرد و می‌فرمود: به من اجازه [[جهاد]] داده نشده است تا اینکه [[پیامبر]]{{صل}} به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد. در [[مدینه]]، این [[آیه]] نازل شد و برای [[جهاد]] با [[مشرکان]] اجازه داد<ref>مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۱۳۸.</ref>. بنابر قول دیگری، [[آیه]] درباره گروهی از [[مسلمانان]] است که به‌سوی [[مدینه]] [[هجرت]] کردند، و [[مشرکان]] در راه جلو آنها را گرفتند. این [[آیه]] فرود آمد و به [[مسلمانان]] اجازه داد تا‌با آنها بجنگند<ref>الکشاف، ج‌۳، ص‌۱۶۰.</ref>. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}، این [[آیه]] بر [[امام زمان]]{{ع}} [[تطبیق]] شده است؛ هنگامی که برای [[خونخواهی امام حسین]]{{ع}} به پا می‌خیزد<ref>تفسیر قمی، ج‌۲، ص‌۸۴‌.</ref>.
*بر‌ اساس [[روایت]] دیگری از [[امام صادق]]{{ع}}، منظور از کسانی‌ که به آنها [[ستم]] شده {{متن قرآن|بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا}}، تمام [[مؤمنان]] در همه زمان‌هایند؛ به همین سبب، این [[آیه]] می‌تواند [[دلیل]] همه جنگ‌های [[مؤمنان]] در طول [[تاریخ]] باشد<ref>نور الثقلین، ج‌۳، ص‌۵۰۲‌ـ‌۵۰۴.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


=== [[پیشی گرفتن]] در [[نیکی]] ها===
=== [[اطاعت از پیامبران]] ===
*گروهی از [[بندگان خدا]]، به [[اذن]] او به‌سوی [[خوبی‌ها]] شتافته و از دیگران پیشی گرفته‌اند: {{متن قرآن|ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ}}<ref>«سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانه‌رو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است» سوره فاطر، آیه ۳۲.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
* [[خداوند]] هر [[پیامبری]] را که فرستاده، اطاعتش را به [[اذن]] خویش بر دیگران [[واجب]] ساخته است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>. [[اطاعت]] ذاتی، مخصوص [[خداوند]] است و [[اطاعت]] از غیر [[خدا]] مانند [[پیامبران]]، باید با اجازه او باشد. [[اذن]] در این [[آیه]]، به‌معنای [[اراده]]، [[امر]]، [[توفیق]] و [[یاری]] نیز دانسته شده است<ref>المنار، ج‌۵، ص‌۲۳۲‌ـ‌۲۳۳.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


=== [[اطاعت از پیامبران]]===
=== [[دعوت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} به سوی [[خدا]] ===
* [[خداوند]] هر [[پیامبری]] را که فرستاده، اطاعتش را به [[اذن]] خویش بر دیگران [[واجب]] ساخته است: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>. [[اطاعت]] ذاتی، مخصوص [[خداوند]] است و [[اطاعت]] از غیر [[خدا]] مانند [[پیامبران]]، باید با اجازه او باشد. [[اذن]] در این [[آیه]]، به‌معنای [[اراده]]، [[امر]]، [[توفیق]] و [[یاری]] نیز دانسته شده است<ref>المنار، ج‌۵، ص‌۲۳۲‌ـ‌۲۳۳.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
* [[خداوند]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} را فرستاده است تا به [[اذن]] او [[انسان‌ها]] را به‌سوی [[خداوند]] بخواند:{{متن قرآن|وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِيرًا}}<ref>«و فراخواننده به خداوند به اذن وی، و چراغی فروزان» سوره احزاب، آیه ۴۶.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
=== کار کردن [[جنیان]] برای [[سلیمان]] {{ع}} ===
* گروهی از جنّیان به [[اذن پروردگار]]، به [[سلیمان]] {{ع}} [[خدمت]]، و برای او کار می‌کردند: {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.


=== [[دعوت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به سوی [[خدا]]===
== منابع ==
*[[خداوند]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} را فرستاده است تا به [[اذن]] او [[انسان‌ها]] را به‌سوی [[خداوند]] بخواند:{{متن قرآن|وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِيرًا}}<ref>«و فراخواننده به خداوند به اذن وی، و چراغی فروزان» سوره احزاب، آیه ۴۶.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
{{منابع}}
=== کار کردن [[جنیان]] برای [[سلیمان]]{{ع}}===
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴''']]
*گروهی از جنّیان به [[اذن پروردگار]]، به [[سلیمان]]{{ع}} [[خدمت]]، و برای او کار می‌کردند: {{متن قرآن|وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ}}<ref>«و برای سلیمان، باد را (رام کردیم) که (وزش) پگاهانش یک ماه و وزش شامگاهانش یک ماه (راه) بود و چشمه مس گداخته را برای وی روان کردیم و برخی از پریان به اذن پروردگارش پیش او کار می‌کردند و هر یک از آنان از فرمان ما سر می‌پیچید بدو از عذاب آتش می‌چشاندیم» سوره سبأ، آیه ۱۲.</ref><ref>[[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴.</ref>.
{{پایان منابع}}


==منابع==
== پانویس ==
* [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[احمد جمالی‌زاده|جمالی‌زاده، احمد]]، [[ اذن الهی (مقاله)| اذن الهی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴''']]
 
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:اذن الهی]]
[[رده:اذن الهی]]
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش