جز
جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - 'ابن شهر آشوب' به 'ابنشهرآشوب') |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
| مذهب = | | مذهب = | ||
| ناشر = | | ناشر = مکتبة العلمیة الاسلامیة | ||
| به همت = | | به همت = | ||
| وابسته به = | | وابسته به = | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== دربارهٔ کتاب == | == دربارهٔ کتاب == | ||
این [[تفسیر]] را که «التفسیر» و «کتاب التفسیر» نیز نامیدهاند، یکی از [[کتابهای تفسیری شیعه]] باقیمانده از عصر [[غیبت صغرا]] است؛ زیرا مؤلف آن [[محمد بن مسعود عیاشی]]، معاصر [[محمد بن یعقوب کلینی]] متوفای ۳۲۹ ه. ق بوده است<ref>ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۹۵، رقم ۱۲۹۹.</ref>، و برخی وفاتش را حدود ۳۲۰ ه. ق ذکر کردهاند<ref>ر. ک: بغدادی، هدیة العارفین، ج۵، ص۳۲، زرکلی، الأعلام، ج۷، ص۹۵.</ref>. [[ابن ندیم]]، [[نجاشی]] و شیخ هرسه از اثر [[تفسیری]] [[عیاشی]] خبر دادهاند<ref>ر. ک: رجال النجاشی، ص۲۴۸؛ و طوسی، الفهرست، ص۲۱۲ رقم ۶۰۴؛ ابن ندیم، الفهرست، ص۲۴۱.</ref> و شیخ و نجاشی برای تفسیر و سایر کتب او سند ذکر کردهاند<ref>ر. ک: طوسی، الفهرست، ص۲۱۵، رجال النجاشی، ص۲۵۰.</ref>. [[حاکم حسکانی]] از [[دانشمندان]] [[قرن پنجم]] در [[شواهد التنزیل]]<ref>ر. ک: حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۳، ح۲۳۱، و ص۳۵۱، ح۳۶۴، ص۳۵۶، ح۳۶۸ و ص۵۵۸، ح۵۹۵ و ج۲، ص۱۶۰، ح۷۸۵، و ص۲۷۰، ح۹۰۴-۹۰۵ و ص۳۵۸، ح۱۰۰۴ و ص۴۰۳، ح۱۰۵۴ و ص۴۱۷، ح۱۰۴۷. در این موارد از تفسیر و کتاب وی نقل کرده و در موارد دیگری مانند ج۱، ص۴۷، ح۴۱، ص۱۳۴، ح۱۴۴ و ۱۴۵ و ص۱۷۳، ح۱۸۵ و ص۱۷۸، ح۱۹۰ و ص۱۸۳، ح۱۹۶ و ص۱۸۷، ح۲۰۰ و ص۱۹۱، ح۲۰۳ و ص۲۶۸، ح۲۶۳ و ص۴۲۲، ح۴۵۰ و ۴۵۱ و ج۲، ص۴۳۰، ح۱۰۹۰ بدون واسطه از خود عیاشی، نقل کرده که باتوجه به فاصله زمانی بین حاکم حسکانی و عیاشی، ظاهر این است که در آن موارد نیز از تفسیر او نقل کرده است.</ref> و [[امین الاسلام طبرسی]] متوفای ۵۴۸ در [[مجمع البیان]]<ref>ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ط اسلامیه، ج۱، ص۱۷، ۱۸، ۳۱، ۸۲، ۱۲۸ و ج۲، ص۲۷۴ و ۲۷۶ (در فضل سورۀ فاتحه و در آخر سوره فاتحه قبل از «النظم» و ذیل آیه ۶۳ بقره و آیه ۱۸۴ و ۱۸۵ آل عمران).</ref> و [[ | این [[تفسیر]] را که «التفسیر» و «کتاب التفسیر» نیز نامیدهاند، یکی از [[کتابهای تفسیری شیعه]] باقیمانده از عصر [[غیبت صغرا]] است؛ زیرا مؤلف آن [[محمد بن مسعود عیاشی]]، معاصر [[محمد بن یعقوب کلینی]] متوفای ۳۲۹ ه. ق بوده است<ref>ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۹۵، رقم ۱۲۹۹.</ref>، و برخی وفاتش را حدود ۳۲۰ ه. ق ذکر کردهاند<ref>ر. ک: بغدادی، هدیة العارفین، ج۵، ص۳۲، زرکلی، الأعلام، ج۷، ص۹۵.</ref>. [[ابن ندیم]]، [[نجاشی]] و شیخ هرسه از اثر [[تفسیری]] [[عیاشی]] خبر دادهاند<ref>ر. ک: رجال النجاشی، ص۲۴۸؛ و طوسی، الفهرست، ص۲۱۲ رقم ۶۰۴؛ ابن ندیم، الفهرست، ص۲۴۱.</ref> و شیخ و نجاشی برای تفسیر و سایر کتب او سند ذکر کردهاند<ref>ر. ک: طوسی، الفهرست، ص۲۱۵، رجال النجاشی، ص۲۵۰.</ref>. [[حاکم حسکانی]] از [[دانشمندان]] [[قرن پنجم]] در [[شواهد التنزیل]]<ref>ر. ک: حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۳، ح۲۳۱، و ص۳۵۱، ح۳۶۴، ص۳۵۶، ح۳۶۸ و ص۵۵۸، ح۵۹۵ و ج۲، ص۱۶۰، ح۷۸۵، و ص۲۷۰، ح۹۰۴-۹۰۵ و ص۳۵۸، ح۱۰۰۴ و ص۴۰۳، ح۱۰۵۴ و ص۴۱۷، ح۱۰۴۷. در این موارد از تفسیر و کتاب وی نقل کرده و در موارد دیگری مانند ج۱، ص۴۷، ح۴۱، ص۱۳۴، ح۱۴۴ و ۱۴۵ و ص۱۷۳، ح۱۸۵ و ص۱۷۸، ح۱۹۰ و ص۱۸۳، ح۱۹۶ و ص۱۸۷، ح۲۰۰ و ص۱۹۱، ح۲۰۳ و ص۲۶۸، ح۲۶۳ و ص۴۲۲، ح۴۵۰ و ۴۵۱ و ج۲، ص۴۳۰، ح۱۰۹۰ بدون واسطه از خود عیاشی، نقل کرده که باتوجه به فاصله زمانی بین حاکم حسکانی و عیاشی، ظاهر این است که در آن موارد نیز از تفسیر او نقل کرده است.</ref> و [[امین الاسلام طبرسی]] متوفای ۵۴۸ در [[مجمع البیان]]<ref>ر. ک: طبرسی، مجمع البیان، ط اسلامیه، ج۱، ص۱۷، ۱۸، ۳۱، ۸۲، ۱۲۸ و ج۲، ص۲۷۴ و ۲۷۶ (در فضل سورۀ فاتحه و در آخر سوره فاتحه قبل از «النظم» و ذیل آیه ۶۳ بقره و آیه ۱۸۴ و ۱۸۵ آل عمران).</ref> و [[ابنشهرآشوب]] متوفای ۵۸۸ در [[مناقب]]<ref>ر. ک: ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳۴۲ و ج۳، ص۲۳-۱۰۴ و ج۴، ص۱۸۰.</ref> از [[تفسیر]] او [[روایت]] نقل کردهاند، و این تفسیر یکی از مصادر مصباح [[کفعمی]] به شمار آمده است<ref> ر. ک: مصباح الکفعمی، ص۷۷۳.</ref>. [[علامۀ مجلسی]] نیز فرموده است: دو نسخۀ قدیمی از این تفسیر را دیدهایم<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۸ و ۲۸.</ref>؛ اما در اینکه این تفسیر موجود عیناً همان [[تفسیری]] است که وی تألیف کرده و هیچ کم و زیاد و دخل و تصرفی در آن به وجود نیامده، جای [[تأمل]] است؛ زیرا: | ||
# معلوم نیست تفسیر موجود تمام تفسیری باشد که وی تألیف کرده است؛ تفسیر موجود تا [[سوره کهف]] است، ولی در [[شواهد التنزیل]] روایاتی مربوط به آیۀ ۴ [[سوره قصص]]، ۲۴ [[سوره صافات]]، ۲۰ [[سوره طور]]، ۴ [[سوره قلم]]، ۸ [[سوره دهر]] و ۲ [[سوره نبأ]] نیز از تفسیر وی نقل شده است<ref>ر. ک: حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۵۵۸، ح۵۹۵ و ج۲، ص۱۶۰، ح۷۸۵ و ص۲۷۰، ح۹۰۴ و ۹۰۵ و ص۳۵۸، ح۱۰۰۴ و ص۴۰۳، ح۱۰۵۴ و ص۴۱۷، ح۱۰۷۴.</ref>. | # معلوم نیست تفسیر موجود تمام تفسیری باشد که وی تألیف کرده است؛ تفسیر موجود تا [[سوره کهف]] است، ولی در [[شواهد التنزیل]] روایاتی مربوط به آیۀ ۴ [[سوره قصص]]، ۲۴ [[سوره صافات]]، ۲۰ [[سوره طور]]، ۴ [[سوره قلم]]، ۸ [[سوره دهر]] و ۲ [[سوره نبأ]] نیز از تفسیر وی نقل شده است<ref>ر. ک: حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۵۵۸، ح۵۹۵ و ج۲، ص۱۶۰، ح۷۸۵ و ص۲۷۰، ح۹۰۴ و ۹۰۵ و ص۳۵۸، ح۱۰۰۴ و ص۴۰۳، ح۱۰۵۴ و ص۴۱۷، ح۱۰۷۴.</ref>. | ||
# عبارتی که در ابتدای این کتاب آمده<ref>آن عبارت چنین است: {{عربی|قال العبد الفقیر الی الله انی نظرت فی التفسیر الذی صنّفه ابو النضر محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش السلمی باسناده و رغبت الی هذا و طلبت من عنده سماعا من المصنف او غیره فلم اجد فی دیارنا من کان عنده سماع او اجازة منه، [و لهذا] حذفت منه الاسناد و کتبت الباقی علی وجهه لیکون اسهل علی الکاتب و الناظر فیه فان وجدت بعد ذلک من عنده سماع او اجازة من المصنف اتبعت الاسانید و کتبتها علی ما ذکره المصنف}}؛ (تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲).</ref>، گویای آن است که این تفسیر در اصل [[مسند]] بوده و شخص دیگری [[روایات]] آن را با حذف سند استنساخ کرده است. در هر صورت آنچه از این تفسیر چاپ شده و موجود است، دو جلد مشتمل بر روایاتی در تفسیر و بیان معنای [[آیات]] از [[سوره حمد]] تا پایان [[سوره کهف]] است. روایات گردآمده در تفسیر موجود ۲۶۹۳ [[روایت]] است، ولی همۀ آنها در بیان معنا و [[تفسیر آیات]] نیست؛ برای مثال، در مقدمه و پیش از ورود به سورۀ [[حمد]]، ۷۴ روایت در مطالب کلی مربوط به [[قرآن]] مانند [[فضیلت]] قرآن و [[ترغیب]] به استفاده از آن، ترک روایت مخالف قرآن، اشخاص و اموری که قرآن دربارۀ آنان نازل شده، [[تفسیر]] [[ناسخ و منسوخ]]، ظاهر و [[باطن]]، [[محکم و متشابه]]، آنچه از قرآن که مقصود از آن [[ائمه معصومین]] {{عم}} است. [[علم ائمه]] {{عم}} به [[تأویل قرآن]]، [[تفسیر به رأی]] و [[کراهت]] [[جدل]] در قرآن ذکر شده است. در مورد سورۀ حمد نیز از ۲۸ روایت تنها نه روایت آن بهطور مستقیم در بیان معنا و مصداق کلمات و جملههایی از آن [[سوره]] است<ref>مانند روایات،، ۱۵، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۴، ۲۵، ۲۷ و ۲۸.</ref> و سایر [[روایات]] یا اصلاً جنبۀ [[تفسیری]] ندارند، مانند روایت ششم که خبر میدهد [[رسول خدا]] {{صل}} {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} را آشکار قرائت و صدایش را به آن بلند میکرد و روایت هفتم که میگوید وقتی [[امام جماعت]] در [[نماز]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} را قرائت نکند، [[شیطان]] بر گردن او سوار میشود، و یا اینکه مقدمه برای تفسیر است؛ مانند روایت سوم که خبر میدهد {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} جزیی از سورۀ حمد است و روایت بیست و یکم که از [[قرائت]]{{متن قرآن|مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ}}<ref>«مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.</ref> خبر میدهد. | # عبارتی که در ابتدای این کتاب آمده<ref>آن عبارت چنین است: {{عربی|قال العبد الفقیر الی الله انی نظرت فی التفسیر الذی صنّفه ابو النضر محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش السلمی باسناده و رغبت الی هذا و طلبت من عنده سماعا من المصنف او غیره فلم اجد فی دیارنا من کان عنده سماع او اجازة منه، [و لهذا] حذفت منه الاسناد و کتبت الباقی علی وجهه لیکون اسهل علی الکاتب و الناظر فیه فان وجدت بعد ذلک من عنده سماع او اجازة من المصنف اتبعت الاسانید و کتبتها علی ما ذکره المصنف}}؛ (تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲).</ref>، گویای آن است که این تفسیر در اصل [[مسند]] بوده و شخص دیگری [[روایات]] آن را با حذف سند استنساخ کرده است. در هر صورت آنچه از این تفسیر چاپ شده و موجود است، دو جلد مشتمل بر روایاتی در تفسیر و بیان معنای [[آیات]] از [[سوره حمد]] تا پایان [[سوره کهف]] است. روایات گردآمده در تفسیر موجود ۲۶۹۳ [[روایت]] است، ولی همۀ آنها در بیان معنا و [[تفسیر آیات]] نیست؛ برای مثال، در مقدمه و پیش از ورود به سورۀ [[حمد]]، ۷۴ روایت در مطالب کلی مربوط به [[قرآن]] مانند [[فضیلت]] قرآن و [[ترغیب]] به استفاده از آن، ترک روایت مخالف قرآن، اشخاص و اموری که قرآن دربارۀ آنان نازل شده، [[تفسیر]] [[ناسخ و منسوخ]]، ظاهر و [[باطن]]، [[محکم و متشابه]]، آنچه از قرآن که مقصود از آن [[ائمه معصومین]] {{عم}} است. [[علم ائمه]] {{عم}} به [[تأویل قرآن]]، [[تفسیر به رأی]] و [[کراهت]] [[جدل]] در قرآن ذکر شده است. در مورد سورۀ حمد نیز از ۲۸ روایت تنها نه روایت آن بهطور مستقیم در بیان معنا و مصداق کلمات و جملههایی از آن [[سوره]] است<ref>مانند روایات،، ۱۵، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۴، ۲۵، ۲۷ و ۲۸.</ref> و سایر [[روایات]] یا اصلاً جنبۀ [[تفسیری]] ندارند، مانند روایت ششم که خبر میدهد [[رسول خدا]] {{صل}} {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} را آشکار قرائت و صدایش را به آن بلند میکرد و روایت هفتم که میگوید وقتی [[امام جماعت]] در [[نماز]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} را قرائت نکند، [[شیطان]] بر گردن او سوار میشود، و یا اینکه مقدمه برای تفسیر است؛ مانند روایت سوم که خبر میدهد {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} جزیی از سورۀ حمد است و روایت بیست و یکم که از [[قرائت]]{{متن قرآن|مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ}}<ref>«مالک روز پاداش و کیفر» سوره فاتحه، آیه ۴.</ref> خبر میدهد. |