خلافت عمر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - 'معاویه بن ابی سفیان' به 'معاویة بن ابی‌سفیان'
جز (جایگزینی متن - 'معاویه بن ابی سفیان' به 'معاویة بن ابی‌سفیان')
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط =  
| موضوع مرتبط = عمر بن خطاب
| عنوان مدخل  =  
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[خلافت عمر در حدیث]] - [[خلافت عمر در کلام اسلامی]] - [[خلافت عمر در تاریخ اسلامی]]
| مداخل مرتبط =  
| پرسش مرتبط  = خلافت عمر (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
پس از [[مرگ ابوبکر]]، [[عمر بن خطاب]] بر [[مسند خلافت]] تکیه زد. وی که از سوی [[خلیفه]] پیشین به این سمت [[منصوب]] شد<ref>تاریخ خلفا، ج۲، ص۶۳.</ref>، بیش از ده سال بر [[جامعه اسلامی]] [[حکومت]] کرد. در دوران خلافت عمر، [[قدرت سیاسی]] و نظامی [[مسلمین]] شکوفاتر شد و با [[فتح]] [[ایران]]، [[دمشق]]، [[حمص]]، بعلبک، [[انطاکیه]]، [[بیت‌المقدس]] و [[مصر]]، جغرافیای [[جهان اسلام]] به سرعت توسعه یافت.
پس از [[مرگ ابوبکر]]، [[عمر بن خطاب]] بر [[مسند خلافت]] تکیه زد. وی که از سوی [[خلیفه]] پیشین به این سمت [[منصوب]] شد<ref>تاریخ خلفا، ج۲، ص۶۳.</ref>، بیش از ده سال بر [[جامعه اسلامی]] [[حکومت]] کرد. در دوران خلافت عمر، [[قدرت سیاسی]] و نظامی [[مسلمین]] شکوفاتر شد و با [[فتح]] [[ایران]]، [[دمشق]]، [[حمص]]، بعلبک، [[انطاکیه]]، [[بیت‌المقدس]] و [[مصر]]، جغرافیای [[جهان اسلام]] به سرعت توسعه یافت.


خط ۱۲: خط ۱۲:
# [[آلوده]] شدن به کارهای اجرایی؛  
# [[آلوده]] شدن به کارهای اجرایی؛  
# [[خوف]] از پراکنده شدن در [[شهرها]] و قرار گرفتن در محور [[مخالفت]] علیه خلیفه؛  
# [[خوف]] از پراکنده شدن در [[شهرها]] و قرار گرفتن در محور [[مخالفت]] علیه خلیفه؛  
#جلوگیری از [[نشر احادیث]] [[پیامبر خدا]] در شهرها، چنانچه [[خطیب بغدادی]] [[نقل]] کرده است که [[عمر]]، در پی [[ابوالدرداء]]، [[ابو مسعود انصاری]] و [[عبدالله بن مسعود]] فرستاد و پیغام داد که: این همه [[حدیثی]] که از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل می‌کنید چیست؟”<ref>رجوع کنید به طبقات کبری، ج۳ ص۴۹۹؛ تاریخ خلفاء، ج۲، ص۷۱-۷۲.</ref>.
# جلوگیری از [[نشر احادیث]] [[پیامبر خدا]] در شهرها، چنانچه [[خطیب بغدادی]] [[نقل]] کرده است که [[عمر]]، در پی [[ابوالدرداء]]، [[ابو مسعود انصاری]] و [[عبدالله بن مسعود]] فرستاد و پیغام داد که: این همه [[حدیثی]] که از [[رسول خدا]] {{صل}} نقل می‌کنید چیست؟<ref>رجوع کنید به طبقات کبری، ج۳ ص۴۹۹؛ تاریخ خلفاء، ج۲، ص۷۱-۷۲.</ref>.


یکی از ویژگی‌های مهم دوران [[زمامداری]] عمر، کنترل و نظارت بر [[کارگزاران]] بود؛ بدین شکل که موقع عزیمت آنان به محلّ [[خدمت]]، ثروتشان [[ثبت]] می‌شد و در وقت بازگشت، [[ثروت]] آنان را به دو نیم تقسیم کرده، نیمه‌ای را به آنان پس می‌دادند و نیمی دیگر را به [[بیت‌المال]] می‌سپردند که به این کار، اصطلاحاً “مشاطر” [[اموال]] می‌گویند. اساس این کنترل به این جهت بود که [[عمر]] تقریباً همه [[کارگزاران]] خود را در این باره [[خطاکار]] می‌دانست و بیشتر از جهت [[مالی]] این کنترل صورت می‌گرفت؛ ولی در میان کارگزاران خود، به طور محسوس، از [[معاویه بن ابی سفیان]] که بر [[دمشق]] [[حکومت]] می‌کرد، هیچ گونه بازخواستی نکرد<ref>تاریخ خلفا، ص۷۵-۷۷.</ref>.
یکی از ویژگی‌های مهم دوران [[زمامداری]] عمر، کنترل و نظارت بر [[کارگزاران]] بود؛ بدین شکل که موقع عزیمت آنان به محلّ [[خدمت]]، ثروتشان [[ثبت]] می‌شد و در وقت بازگشت، [[ثروت]] آنان را به دو نیم تقسیم کرده، نیمه‌ای را به آنان پس می‌دادند و نیمی دیگر را به [[بیت‌المال]] می‌سپردند که به این کار، اصطلاحاً “مشاطر” [[اموال]] می‌گویند. اساس این کنترل به این جهت بود که [[عمر]] تقریباً همه [[کارگزاران]] خود را در این باره [[خطاکار]] می‌دانست و بیشتر از جهت [[مالی]] این کنترل صورت می‌گرفت؛ ولی در میان کارگزاران خود، به طور محسوس، از [[معاویة بن ابی‌سفیان]] که بر [[دمشق]] [[حکومت]] می‌کرد، هیچ گونه بازخواستی نکرد<ref>تاریخ خلفا، ص۷۵-۷۷.</ref>.


[[امام علی]]{{ع}} در [[زمان]] خلافت عمر، [[مشاور]] [[امین]] و کارآمد حکومت بود و برای گره‌گشایی و حل معظلات [[فکری]] و [[مدیریتی]] [[نظام]]، گام‌هایی اساسی برداشت؛ به همین [[دلیل]]، [[خلیفه]] همواره از نقش هدایت‌گرانه [[امام]] [[تجلیل]] نموده و رهنمودهای ایشان را بر نظرات دیگر [[صحابه]] مقدم می‌داشت؛ البته با این وجود، [[مخالفت]] خاموش امام با اصل حکومت، یکی از چالش‌های [[نظام خلافت]] در زمان عمر به شمار می‌آید؛ ضمن اینکه شکل [[انتخاب خلیفه]] دوم که با نحوه [[گزینش]] [[خلیفه اول]] متفاوت بود، “بحران مشروعیت” نظام خلافت را جدی‌تر می‌کرد<ref>مروج الذهب، ج۲ ص۳۱۶؛ ماجرای سقیفه، ص۳۳۲.</ref>.
[[امام علی]] {{ع}} در [[زمان]] خلافت عمر، [[مشاور]] [[امین]] و کارآمد حکومت بود و برای گره‌گشایی و حل معظلات [[فکری]] و [[مدیریتی]] [[نظام]]، گام‌هایی اساسی برداشت؛ به همین [[دلیل]]، [[خلیفه]] همواره از نقش هدایت‌گرانه [[امام]] [[تجلیل]] نموده و رهنمودهای ایشان را بر نظرات دیگر [[صحابه]] مقدم می‌داشت؛ البته با این وجود، [[مخالفت]] خاموش امام با اصل حکومت، یکی از چالش‌های [[نظام خلافت]] در زمان عمر به شمار می‌آید؛ ضمن اینکه شکل [[انتخاب خلیفه]] دوم که با نحوه [[گزینش]] [[خلیفه اول]] متفاوت بود، “بحران مشروعیت” نظام خلافت را جدی‌تر می‌کرد<ref>مروج الذهب، ج۲ ص۳۱۶؛ ماجرای سقیفه، ص۳۳۲.</ref>.


در این دوران همچنین فاصله گرفتن از [[سنت‌های اصیل]] [[نبوی]] و رواج برخی [[بدعت‌ها]]، بی‌توجهی به اصل [[شایسته‌سالاری]] و [[انتخاب]] افرادی چون: فرزند [[ابوسفیان]] برای یک [[منصب]] مهم [[حکومتی]] و رواج نابرابری‌های غیر عادلانه بین اقشار و نژادهای گوناگون [[مسلمین]]، از جمله [[عرب]] و [[عجم]]، کارکرد نظام خلافت را زیر سؤال برده بود<ref>تاریخ خلفا، ج۲، ص۸۱-۸۲.</ref>.
در این دوران همچنین فاصله گرفتن از [[سنت‌های اصیل]] [[نبوی]] و رواج برخی [[بدعت‌ها]]، بی‌توجهی به اصل [[شایسته‌سالاری]] و [[انتخاب]] افرادی چون: فرزند [[ابوسفیان]] برای یک [[منصب]] مهم [[حکومتی]] و رواج نابرابری‌های غیر عادلانه بین اقشار و نژادهای گوناگون [[مسلمین]]، از جمله [[عرب]] و [[عجم]]، کارکرد نظام خلافت را زیر سؤال برده بود<ref>تاریخ خلفا، ج۲، ص۸۱-۸۲.</ref>.
خط ۲۲: خط ۲۲:
عمر در آخرین روزهای [[زندگی]]، مانند [[ابوبکر]] در امر انتخاب خلیفه پس از خود [[عثمان]]، سعد و [[عبدالرحمن بن عوف]] و واگذاری [[حق]] انتخاب خلیفه به این [[شورا]]، زمینه‌های دست یافتن عثمان به [[قدرت]] را فراهم ساخت<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۹۵.</ref>
عمر در آخرین روزهای [[زندگی]]، مانند [[ابوبکر]] در امر انتخاب خلیفه پس از خود [[عثمان]]، سعد و [[عبدالرحمن بن عوف]] و واگذاری [[حق]] انتخاب خلیفه به این [[شورا]]، زمینه‌های دست یافتن عثمان به [[قدرت]] را فراهم ساخت<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۵۰.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۱۹۵.</ref>


==[[دلیل]] [[اهل سنت]] بر [[خلافت]] [[عمر]] و نقد آن==
== [[دلیل]] [[اهل سنت]] بر [[خلافت]] [[عمر]] و نقد آن ==
عمده [[دلیل]] [[اهل سنت]] در این زمینه این است که [[ابوبکر]] در روزهای آخر [[عمر]] و در بستر [[بیماری]] [[وصیت]] کرد که [[خلیفه]] بعد از من عُمَر است<ref>الاحکام السلطانیه، ج۱، ص۱۰؛ الکامل فی التاریخ، ابن‌اثیر، ج۲، ص۴۲۶.</ref>. اما این [[وصیت]] به چند [[دلیل]] [[مشروعیت]] نداشته است:
عمده [[دلیل]] [[اهل سنت]] بر خلافت عمر این است که [[ابوبکر]] در روزهای آخر [[عمر]] و در بستر [[بیماری]] [[وصیت]] کرد که [[خلیفه]] بعد از من عُمَر است<ref>الاحکام السلطانیه، ج۱، ص۱۰؛ الکامل فی التاریخ، ابن‌اثیر، ج۲، ص۴۲۶.</ref>. اما این [[وصیت]] به چند [[دلیل]] [[مشروعیت]] نداشته است:
# [[مشروعیت]] [[خلافت]] وصیت‌کننده ([[ابوبکر]]) ثابت نشده تا او بتواند [[جانشین]] بعد از خویش را نیز [[تعیین]] کند. بر فرض که [[خلافت]] [[ابوبکر]] به نظر [[اهل حل و عقد]] ثابت شود، او بر اساس چه حقی، [[خلیفه]] پس از خود را [[تعیین]] کرده است، آیا این [[حق]] را از [[ناحیه]] [[خدا]] دارد یا از [[ناحیه]] [[بیعت مردم]]؟ روشن است که از هیچ کدام!
# [[مشروعیت]] [[خلافت]] وصیت‌کننده ([[ابوبکر]]) ثابت نشده تا او بتواند [[جانشین]] بعد از خویش را نیز [[تعیین]] کند. بر فرض که [[خلافت]] ابوبکر به نظر [[اهل حل و عقد]] ثابت شود، او بر اساس چه حقی، [[خلیفه]] پس از خود را [[تعیین]] کرده است، آیا این [[حق]] را از [[ناحیه]] [[خدا]] دارد یا از [[ناحیه]] [[بیعت مردم]]؟ روشن است که از هیچ کدام!
#همان‌گونه که بنا به گفته [[عمر]]، [[وصیت پیامبر]]{{صل}} در حال [[بیماری]] اعتبار ندارد [با اینکه [[قرآن]] بر صحت [[گفتار پیامبر]]{{صل}} و دور بودن آن از هرگونه [[لغزش]] [[گواه]] است] پس [[عهد]] و [[وصیّت]] [[ابوبکر]] در حال [[بیماری]] به طریق اولی فاقد هرگونه [[ارزش]] و اعتبار است.
# همان‌گونه که بنا به گفته [[عمر]]، [[وصیت پیامبر]] {{صل}} در حال [[بیماری]] اعتبار ندارد [با اینکه [[قرآن]] بر صحت [[گفتار پیامبر]] {{صل}} و دور بودن آن از هرگونه [[لغزش]] [[گواه]] است] پس [[عهد]] و [[وصیّت]] [[ابوبکر]] در حال [[بیماری]] به طریق اولی فاقد هرگونه [[ارزش]] و اعتبار است.
#این [[وصیت]] در جمع [[صحابه]] و به [[اختیار]] و [[انتخاب]] [[اهل حل و عقد]] نبوده، بلکه تنها [[عثمان]] [[شاهد]] صحنه بوده است<ref>ر.ک: الکامل فی التاریخ، ابن‌اثیر، ج۲، ص۴۲۵ – ۴۲۶.</ref>.
# این [[وصیت]] در جمع [[صحابه]] و به [[اختیار]] و [[انتخاب]] [[اهل حل و عقد]] نبوده، بلکه تنها [[عثمان]] [[شاهد]] صحنه بوده است<ref>ر.ک: الکامل فی التاریخ، ابن‌اثیر، ج۲، ص۴۲۵ – ۴۲۶.</ref>.
#چرا [[ابوبکر]] در امر [[خلافت]] از [[سیره پیامبر]]{{صل}} [[تبعیت]] نکرد؟ که مدعی‌اند درباره [[خلافت]] نصّی صادر نکرده و آن را به تصمیم‌گیری [[امت]] واگذار کرده است<ref>ر.ک: شرح المقاصد، تفتازانی، ج۵، ص۲۶۳.</ref> در حالی که سزاوار بود [[ابوبکر]] نیز چنین می‌کرد<ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص:۱۲۴-۱۲۵.</ref>
# چرا [[ابوبکر]] در امر [[خلافت]] از [[سیره پیامبر]] {{صل}} [[تبعیت]] نکرد؟ که مدعی‌اند درباره [[خلافت]] نصّی صادر نکرده و آن را به تصمیم‌گیری [[امت]] واگذار کرده است<ref>ر. ک: شرح المقاصد، تفتازانی، ج۵، ص۲۶۳.</ref> در حالی که سزاوار بود ابوبکر نیز چنین می‌کرد<ref>[[عبدالله ابراهیم‌زاده آملی|ابراهیم‌زاده آملی، عبدالله]]، [[امامت و رهبری - ابراهیم‌زاده آملی (کتاب)| امامت و رهبری]]، ص۱۲۴-۱۲۵.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۸: خط ۳۸:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:عمر]]
[[رده:خلفا]]
[[رده:خلافت عمر]]
[[رده:خلافت]]
۲۱۸٬۸۳۴

ویرایش