سیره سیاسی امام کاظم: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳٬۰۴۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ نوامبر ۲۰۲۲
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۳۴: خط ۳۴:
در عصر امام کاظم{{ع}} دامنه نهضت‌های علوی به ویژه زیدیان به [[حجاز]] محدود نشد. به طوری که فعالیت زیدیان پس از [[محمد نفس زکیه]]، در شمال [[آفریقا]]، از سوی [[عیسی بن عبدالله]]، نخستین [[داعی]] زیدی در آنجا و سپس، سلیمان، [[برادر]] [[نفس زکیه]] در [[مغرب]] ادامه یافت<ref>ابن ابی زرع، الانیس المطرب بروض القرطاس فی اخبار ملوک المغرب و تاریخ مدینه فاس، ص۱۸.</ref>. با [[کشته شدن نفس زکیه]]، برای [[حسین بن علی]] - [[شهید فخ]]-[[تبلیغ]] و [[دعوت]] کرد و [[پیروان]] زیادی یافت<ref>ابن ابی زرع، الانیس المطرب بروض القرطاس فی اخبار ملوک المغرب و تاریخ مدینه فاس، ص۱۹.</ref>. [[ادریس بن عبدالله]] برادر دیگر نفس زکیه نیز بعد از [[شکست]] [[قیام فخ]] به مغرب رفت و [[دولت]] ادریسیان را تشکیل داد که جنبه [[شیعی]] آن مانند قیام فخ پررنگ بود.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۳۱.</ref>
در عصر امام کاظم{{ع}} دامنه نهضت‌های علوی به ویژه زیدیان به [[حجاز]] محدود نشد. به طوری که فعالیت زیدیان پس از [[محمد نفس زکیه]]، در شمال [[آفریقا]]، از سوی [[عیسی بن عبدالله]]، نخستین [[داعی]] زیدی در آنجا و سپس، سلیمان، [[برادر]] [[نفس زکیه]] در [[مغرب]] ادامه یافت<ref>ابن ابی زرع، الانیس المطرب بروض القرطاس فی اخبار ملوک المغرب و تاریخ مدینه فاس، ص۱۸.</ref>. با [[کشته شدن نفس زکیه]]، برای [[حسین بن علی]] - [[شهید فخ]]-[[تبلیغ]] و [[دعوت]] کرد و [[پیروان]] زیادی یافت<ref>ابن ابی زرع، الانیس المطرب بروض القرطاس فی اخبار ملوک المغرب و تاریخ مدینه فاس، ص۱۹.</ref>. [[ادریس بن عبدالله]] برادر دیگر نفس زکیه نیز بعد از [[شکست]] [[قیام فخ]] به مغرب رفت و [[دولت]] ادریسیان را تشکیل داد که جنبه [[شیعی]] آن مانند قیام فخ پررنگ بود.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۳۱.</ref>


===[[امام]]{{ع}} و [[قیام]] صاحب فخّ===
==[[امام]]{{ع}} و [[قیام]] صاحب فخّ==
با وجود قیام‌های متعدد، مهم‌ترین قیام [[عصر امام کاظم]]{{ع}} قیام فخ است. این قیام در [[ذی الحجه]] [[سال]] ۱۶۹ و بعد از [[قدرت]] رسیدن [[هادی عباسی]] به [[رهبری]] حسین بن علی، معروف به شیهد فخ، در [[مدینه]] شکل گرفت. از [[دلایل]] این قیام، [[سیاست]] سخت‌گیرانه [[هادی]] در برابر [[علویان]] بود و [[روز]] به روز برخورد با آنان شدت یافت<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۰۷؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۳۳۵.</ref>. هادی عباسی افزون بر قطع مقرری علویان، دستور تعقیب آنان را صادر کرد و برای پایش و کنترل آنان دستور داد آنان به [[اجبار]] هر روز خود را معرفی کنند. [[والی مدینه]] نیز علویان را هر روز به شکل تحقیرآمیزی در [[فرمانداری]] حاضر می‌کرد. حسن، فرزند [[محمد نفس زکیه]]، دو روز خود را به والی مدینه معرفی نکرد. والی مدینه [[تهدید]] کرد که در صورت حضور نیافتن او، خانه‌های بنی حسن را خراب خواهد کرد. این تهدید والی مدینه باعث شد<ref>رازی، اخبار فخ، ج۱، ص۱۳۲؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۳۳۵.</ref> حسین بن علی ([[صاحب فخ]]) که مدت‌ها دنبال [[فرصت]] برای قیام بود، [[زمان]] را [[غنیمت]] شمارد و قیام خود را آغاز کند. این قیام با گفتن {{متن حدیث|حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌}} در [[اذان]] صبح از مناره‌های [[مسجدالنبی]] آغاز شد<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص۲۱۲.</ref>. والی مدینه فرار کرد و مدینه به دست قیام کنندگان افتاد.
با وجود قیام‌های متعدد، مهم‌ترین قیام [[عصر امام کاظم]]{{ع}} قیام فخ است. این قیام در [[ذی الحجه]] [[سال]] ۱۶۹ و بعد از [[قدرت]] رسیدن [[هادی عباسی]] به [[رهبری]] حسین بن علی، معروف به شیهد فخ، در [[مدینه]] شکل گرفت. از [[دلایل]] این قیام، [[سیاست]] سخت‌گیرانه [[هادی]] در برابر [[علویان]] بود و [[روز]] به روز برخورد با آنان شدت یافت<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۰۷؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۳۳۵.</ref>. هادی عباسی افزون بر قطع مقرری علویان، دستور تعقیب آنان را صادر کرد و برای پایش و کنترل آنان دستور داد آنان به [[اجبار]] هر روز خود را معرفی کنند. [[والی مدینه]] نیز علویان را هر روز به شکل تحقیرآمیزی در [[فرمانداری]] حاضر می‌کرد. حسن، فرزند [[محمد نفس زکیه]]، دو روز خود را به والی مدینه معرفی نکرد. والی مدینه [[تهدید]] کرد که در صورت حضور نیافتن او، خانه‌های بنی حسن را خراب خواهد کرد. این تهدید والی مدینه باعث شد<ref>رازی، اخبار فخ، ج۱، ص۱۳۲؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۳۳۵.</ref> حسین بن علی ([[صاحب فخ]]) که مدت‌ها دنبال [[فرصت]] برای قیام بود، [[زمان]] را [[غنیمت]] شمارد و قیام خود را آغاز کند. این قیام با گفتن {{متن حدیث|حَيَّ عَلَى خَيْرِ الْعَمَلِ‌}} در [[اذان]] صبح از مناره‌های [[مسجدالنبی]] آغاز شد<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص۲۱۲.</ref>. والی مدینه فرار کرد و مدینه به دست قیام کنندگان افتاد.
[[صاحب فخ]] از [[امام]] خواست به [[قیام]] او بپیوندد، ولی [[امام کاظم]]{{ع}} [[شکست]] قیام او را گوشزد کرد و به او فرمود: [[پسر عمو]]! مرا بر کاری مجبور نکن که عمویت ([[محمد نفس زکیه]]) پدرم ([[امام صادق]]{{ع}}) را بر آن کار مجبور ساخت، او چیزی گفت که نمی‌خواست بگوید و من چیزی بگویم که نمی‌خواهم بگویم<ref>کلینی، کافی، ج۸، ص۲۲۰؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۱۳.</ref>. [[سخن امام]] سبب شد صاحب فخ از درخواست [[همراهی]] امام با قیام او صرف نظر کند، اما امام فرمود: پسرعمو تو کشته خواهی شد، پس [[نیکو]] [[جنگ]] کن. ضربت را جدی بزن؛ زیرا این [[قوم]] [[فاسق]] هستند<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۶۶.</ref>.
[[صاحب فخ]] از [[امام]] خواست به [[قیام]] او بپیوندد، ولی [[امام کاظم]]{{ع}} [[شکست]] قیام او را گوشزد کرد و به او فرمود: [[پسر عمو]]! مرا بر کاری مجبور نکن که عمویت ([[محمد نفس زکیه]]) پدرم ([[امام صادق]]{{ع}}) را بر آن کار مجبور ساخت، او چیزی گفت که نمی‌خواست بگوید و من چیزی بگویم که نمی‌خواهم بگویم<ref>کلینی، کافی، ج۸، ص۲۲۰؛ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۴۱۳.</ref>. [[سخن امام]] سبب شد صاحب فخ از درخواست [[همراهی]] امام با قیام او صرف نظر کند، اما امام فرمود: پسرعمو تو کشته خواهی شد، پس [[نیکو]] [[جنگ]] کن. ضربت را جدی بزن؛ زیرا این [[قوم]] [[فاسق]] هستند<ref>اصول کافی، ج۱، ص۳۶۶.</ref>.
خط ۴۵: خط ۴۵:
گروهی دیگر از [[پژوهشگران]] بر این باورند که هر چند [[قیام فخ]] از سالم‌ترین [[قیام‌های علویان]] است، اما [[یقین]] نداریم به [[اجازه امام]] کاظم{{ع}} بوده است<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۳۸۹.</ref>. رد [[بیعت]] درخواست شهید فخ از سوی امام کاظم{{ع}}<ref>کلینی، کافی، ج۸، ص۲۲۰.</ref> نیز [[گواه]] این مطلب است؛ علاوه بر اینکه [[تمجید]] آنان و [[گریه]] بر [[شهدا]] به معنای تأیید اصل آن نیست و بنا بر روایتی دیگر امام کاظم{{ع}} از شهید فخ خواست تا او را مجبور به امری ناخواسته نکند<ref>کلینی، کافی، ج۸، ص۲۲۰.</ref>. علاوه بر اینکه حضور و یا مشارکت امام کاظم{{ع}} در هر حرکت نظامی در آن عصر می‌توانست به نابودی [[جنبش علمی]] و [[نهاد وکالت]]<ref>برای آگاهی بیشتر در خصوص نهاد وکالت در ادامه مباحث به تفصیل بحث شده است.</ref> و محدودیت برای [[شیعیان]] بینجامد.
گروهی دیگر از [[پژوهشگران]] بر این باورند که هر چند [[قیام فخ]] از سالم‌ترین [[قیام‌های علویان]] است، اما [[یقین]] نداریم به [[اجازه امام]] کاظم{{ع}} بوده است<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۳۸۹.</ref>. رد [[بیعت]] درخواست شهید فخ از سوی امام کاظم{{ع}}<ref>کلینی، کافی، ج۸، ص۲۲۰.</ref> نیز [[گواه]] این مطلب است؛ علاوه بر اینکه [[تمجید]] آنان و [[گریه]] بر [[شهدا]] به معنای تأیید اصل آن نیست و بنا بر روایتی دیگر امام کاظم{{ع}} از شهید فخ خواست تا او را مجبور به امری ناخواسته نکند<ref>کلینی، کافی، ج۸، ص۲۲۰.</ref>. علاوه بر اینکه حضور و یا مشارکت امام کاظم{{ع}} در هر حرکت نظامی در آن عصر می‌توانست به نابودی [[جنبش علمی]] و [[نهاد وکالت]]<ref>برای آگاهی بیشتر در خصوص نهاد وکالت در ادامه مباحث به تفصیل بحث شده است.</ref> و محدودیت برای [[شیعیان]] بینجامد.
با وجود این، پس از [[قیام فخ]]، با اینکه [[علویان]] از اقدام‌های انقلابی علیه [[هارون الرشید]] [[پرهیز]] می‌کردند، اما آن [[حضرت]] و پیروانش به شدت مورد [[سوء ظن]] و [[مراقبت]] [[خلیفه عباسی]] قرار گرفتند و [[فعالیت فرهنگی]] [[امام کاظم]]{{ع}} نیز محدود شد. آنچه این سوء ظن به [[امام]] را بیشتر می‌کرد، بخشش‌های فراوان آن حضرت در میان بازماندگان و خانواده‌های [[شهدای فخ]]، [[مردم]] و همچنین منبع به دست آوردن این [[اموال]] بود. این [[سوءظن]] به امام و [[ترس]] [[عباسیان]] از [[قیام‌های علویان]] افزون بر محدود کردن امام کاظم{{ع}} و [[سخت‌گیری]] بر [[اهل بیت]]{{عم}}، سبب شد خلیفه عباسی از آن حضرت [[تعهد]] بگیرد تا ایشان در هیچ قیامی شرکت نکند<ref>طبری، تاریخ، ج۸، ص۱۷۷؛ سبط ابن الجوزی، تذکرة الخواص، ص۳۱۴.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۳۲.</ref>
با وجود این، پس از [[قیام فخ]]، با اینکه [[علویان]] از اقدام‌های انقلابی علیه [[هارون الرشید]] [[پرهیز]] می‌کردند، اما آن [[حضرت]] و پیروانش به شدت مورد [[سوء ظن]] و [[مراقبت]] [[خلیفه عباسی]] قرار گرفتند و [[فعالیت فرهنگی]] [[امام کاظم]]{{ع}} نیز محدود شد. آنچه این سوء ظن به [[امام]] را بیشتر می‌کرد، بخشش‌های فراوان آن حضرت در میان بازماندگان و خانواده‌های [[شهدای فخ]]، [[مردم]] و همچنین منبع به دست آوردن این [[اموال]] بود. این [[سوءظن]] به امام و [[ترس]] [[عباسیان]] از [[قیام‌های علویان]] افزون بر محدود کردن امام کاظم{{ع}} و [[سخت‌گیری]] بر [[اهل بیت]]{{عم}}، سبب شد خلیفه عباسی از آن حضرت [[تعهد]] بگیرد تا ایشان در هیچ قیامی شرکت نکند<ref>طبری، تاریخ، ج۸، ص۱۷۷؛ سبط ابن الجوزی، تذکرة الخواص، ص۳۱۴.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۳۲.</ref>
===امام{{ع}} و قیام‌های دیگر زیدیان===
پس از [[قیام]] [[صاحب فخ]]، قیام [[یحیی]] و [[ادریس]]، [[پسران]] عبدالله (و [[برادران]] [[نفس زکیه]])<ref>این دو بعد از شکست قیام صاحب فخ به دیلم و مغرب گریختند (ر.ک: یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۹۲ و ابن خلدون، العبر، ج۴، ص۷).</ref> در [[عصر امام کاظم]]{{ع}} است که نشان از وجود [[قدرتمند]] [[حسنیان]] در این [[قیام‌ها]] دارد. حسنیان بیشتر بر [[عقیده]] [[زیدیه]] بودند که در این [[زمان]] به لحاظ عِده و عُده، [[جمعیت]] زیادی را تشکیل می‌دادند و بیشتر قیام‌ها نیز از سوی آنان انجام می‌شدند.
زیدیه در مسائل مهمی از جمله [[امامت]]<ref>زیدیه امامت را به نص خفی (به صورت بیان صفات) می‌دانستند؛ یعنی هر کس صفاتی مانند: از نسل امام حسن یا امام حسین{{عم}} بودن، عالم، شجاع و... بودن را داشت، امام می‌دانستند.</ref> با شیعیان [[دوازده امامی]] [[اختلاف]] نظر داشتند. زیدیه به «قیام با [[سیف]]»<ref>ابن صلاح شرفی، شرح الاساس الکبیر، ج۱، ص۳۹.</ref> [[اعتقاد]] داشتند و آن را از شرایط «امام» می‌دانستند. این موضوع، برای امام کاظم{{ع}} در مواجهه با زیدیه و باورهای آنان [[مشکلات]] بسیاری پدید آورد.
[[یحیی بن عبدالله]] که از [[یاران حسین بن علی]] -[[شهید فخ]]- و [[شاهد]] [[بیعت نکردن]] [[امام کاظم]]{{ع}} با [[صاحب فخ]] بود، [[نامه]] [[تندی]] به امام کاظم{{ع}} نوشت و [[امام]]{{ع}} نیز در نامه مفصلی ضمن رد ادعاهای [[یحیی]]، او را سفارش به [[تقوا]] کرد و از [[عذاب الهی]] [[بیم]] داد<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۶۶؛ مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج۴، ص۱۵۸؛ همو، بحارالانوار، ج۴۸، ص۱۶۶.</ref>.
شاید از مهم‌ترین [[دلایل]] [[مخالفت]] امام کاظم{{ع}} با قیام‌های آن دوره، [[تفکر]] [[زیدی]] [[قیام]] کنندگان و [[التزام]] نداشتن آنان به مسئله [[امامت]] و گاه [[ادعای مهدویت]] و در مواردی نیز [[دنیاطلبی]] آنان باشد. امام کاظم{{ع}} در راستای این مخالفت خود، آنان را نسبت به عواقب قیام هشدار می‌داد<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۱۲.</ref> و از [[پیروان]] خود نیز می‌خواست که از صاحبان قیام [[پیروی]] نکنند. چنان که گزارش‌های [[تاریخی]] به دست نیامده است که امام با اینکه مبسوط الید بود<ref>طقوش، دولت عباسیان، ص۷۵.</ref>، به قیامی [[کمک مالی]] کرده باشد.
امام کاظم{{ع}} با اینکه نظر مثبتی نسبت به [[حکومت عباسیان]] نداشت؛ اما با [[جنبش]] مسلحانه مخالف بود و در سایه فعالیت‌های [[مسالمت‌آمیز]]، پیش از آنکه به [[سازماندهی]] نظامی [[فکر]] کند، در [[اندیشه]] سازماندهی [[فکری]]، [[فرهنگی]] و ایجاد [[تمدنی]] بر اساس [[آموزه‌های قرآنی]] بود. از این رو برجسته‌ترین و نیرومندترین [[یاران امام کاظم]]{{ع}}، چون [[هشام بن حکم]]، [[مؤمن الطاق]] و... درباره امامت نظریه‌پردازی کرده و نقش مهمی درباره جایگاه و نقش امام ایفا کردند. مخالفت با [[جنبش‌ها]] و حرکت‌های مسلحانه دست‌کم دو پیامد مثبت داشت: نخست اینکه کل جنبش [[شیعی]] را از [[خطرها]] می‌رهانید؛ دوم اینکه پایه [[اعتقادی]] [[شیعیان]] را بر اصول [[پایداری]] [[استوار]] می‌ساخت و آنان را در جذب شدن به [[جریان‌ها]] و گروه‌های دیگر [[حفظ]] و [[حراست]] می‌کرد<ref>کلینی، اصول کافی، ج۱، ص۳۵۱؛ کشی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۲۸۳.</ref>. البته طبیعی است که [[سیطره]] فرهنگی بر یک [[جامعه]] می‌تواند، سیطره [[سیاسی]] را نیز به دنبال داشته باشد. [[قیام‌های علویان]] در این عصر به جهت اینکه بر اساس [[پایه‌های فرهنگی]] [[جامعه]] صورت نمی‌گرفتند، طولی نمی‌کشید که [[حاکمیت]] آنان [[شکست]] خورده و حتی آرمان‌های آنان نیز به [[فراموشی]] سپرده می‌شدند.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۳۴.</ref>
==[[امام کاظم]]{{ع}} و جریان‌های [[فکری]] و [[فرقه‌های انحرافی]]==
از جمله مهم‌ترین منابعی که به [[فرقه‌های اسلامی]] و به خصوص فرقه‌های [[شیعی]] در [[عصر امام کاظم]]{{ع}} پرداخته‌اند، سه کتاب فرق الشیعه، اثر [[نوبختی]] و المقالات و الفرق، از [[سعد بن عبدالله اشعری]] و کتاب الملل و النحل [[شهرستانی]] است.
شهرستانی فرقه‌های اسلامی در عصر امام کاظم{{ع}} را به چند دسته کلی [[امامیه]]، [[زیدیه]]، اسماعیله و [[غالیان]] تقسیم می‌کند که هر کدام دارای انشعابات درونی بسیاری هستند؛ اما منابع شیعی، مانند نوبختی و اشعری، فرقه‌های شیعی را در عصر امام کاظم{{ع}} شامل امامیه، زیدیه<ref>این گروه بعد از امام سجاد{{ع}} قائل به امامت زید بن علی بن الحسین{{ع}} شدند. اینان قیام به سیف را شرط امامت دانسته و خلافت ابوبکر و عمر را نیز پذیرفتند و عصمت را هم در امامت شرط لازم نمی‌دانند. زیدیه به گروه‌های متعددی منشعب شدند که از جمله جارودیه، صالحیه و سلیمانیه هستند. ر.ک: شهرستانی، الملل و النحل، ص۱۵۴ - ۱۶۱.</ref>، [[اسماعیلیه]]<ref>قائل به امامت اسماعیل، فرزند امام صادق{{ع}} شدند و او را زنده و غائب می‌دانند و از اینجا از شیعه اثنی عشریه جدا شده و به چند گروه منشعب شدند که از جمله مبارکیه، مستعلیه و نزاریه است.</ref>، غالیان، [[ناووسیه]]<ref>فرقه ناووسیه به اختلاف، منسوب به عجلان یا عبدالله بن ناووس است که پس از شهادت امام صادق{{ع}} به وجود آمد و عمر مستعجلی داشت.</ref>، [[فطحیه]]<ref>بعد از امام صادق{{ع}}، امامت عبدالله بن جعفر را پذیرفتند.</ref>، [[مبارکیه]]، سمطیه<ref>این فرقه معتقد به امامت محمد دیباج، فرزند امام صادق{{ع}} بودند.</ref>، [[خوارج]]، [[سلیمانیه]]، و [[صالحیه]] (بُتْرِیَّة)<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۰.</ref>، و [[جارودیه]]<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۵۷.</ref> می‌دانند.
تعداد فرقه‌های ذکر شده با [[واقعیات]] [[تاریخی]] عصر امام کاظم{{ع}} منطبق نیست و ذکر تعداد [[فرقه‌ها]] به شکل مزبور بیشتر متأثر از [[حدیث افتراق]] [[امت]] به ۷۲ یا ۷۳ [[فرقه]] است. در حالی که بسیاری از این [[فرقه‌ها]] [[عمر]] مستعجل و زودگذری داشتند و در اندک مدتی از میان رفتند و فقط نامی از آنها باقی مانده است.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۴۶.</ref>
==روش [[امام کاظم]]{{ع}} در برابر [[جریان‌ها]] و [[فرقه‌های مذهبی]]==
بعد از [[شهادت امام صادق]]{{ع}} فرقه‌های نوپیدای [[اسماعیلیه]]، [[فطحیه]]، [[مبارکیه]]، سمطیه، [[واقفیه]] و [[ناووسیه]]، تنها فرقه‌های پدید آمده در میان [[شیعیان]] بودند. البته فرقه‌های [[غلات]]<ref>کلینی، کافی، ج۲، ص۴۱۸.</ref> و [[زیدیه]] پیش از [[زمان]] آن [[حضرت]] وجود داشتند و در عصر آن حضرت نیز از فرقه‌های فعال [[شیعی]] محسوب می‌شدند. امام کاظم{{ع}} نیز در مواجهه با فرقه و جریان‌های مذهبی پدیدارشده ضمن ادامه حرکت [[علمی]] [[پدر]] خود، البته با تحرک و [[پویایی]] کمتر، به ترسیم خطوط صحیح اندیشه‌های شیعی پرداخت و اندیشه‌های [[باطل]] فرقه‌های نو پیدا را برملا ساخت و به بسیاری از [[شبهات]] برساخته این فرقه‌ها را پاسخ داد.
به رغم رفتارهای مهرآمیز امام کاظم{{ع}} با فرقه‌های مختلف [[اسلامی]]، گاهی آنان [[امام]]{{ع}} را می‌آزردند و به او [[ناسزا]] می‌گفتند؛ ولی امام{{ع}} نه تنها هرگز موضع خصمانه‌ای در مقابل آنان اتخاذ نمی‌کرد، بلکه آنان را با [[احسان]] خود می‌نواخت و سعی در برخوردی مناسب و علمی با آنها داشت<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱۳، ص۲۸-۲۹.</ref>. به هر حال، مواضع امام با فرقه‌ها به اختصار چنین است.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۴۷.</ref>
==امام کاظم{{ع}} و زیدیه==
از جمله فرقه‌های مهم شیعی [[عصر امام کاظم]]{{ع}} زیدیه است که به لحاظ عِده و عُده، [[جمعیت]] زیادی داشتند و قیام‌های مهمی مانند [[قیام]] [[صاحب فخ]]، قیام [[یحیی]] و [[ادریس]] -[[پسران]] عبدالله - در عصر امام کاظم{{ع}} توسط آنان انجام یافت.
همان طور که دانسته شد در بعد [[سیاسی]] و نظامی امام کاظم{{ع}} زیدیه را [[تأیید]] نکرد و در بعد [[فکری]] [[فرهنگی]] هم با آنان در مسائل مهمی از جمله [[امامت]]<ref>زیدیه امامت را به نص خفی می‌دانستند؛ یعنی هر کسی را دارای صفاتی مانند: از نسل امام حسن یا امام حسین{{عم}}، عالم، شجاع و... باشد، امام می‌دانستند.</ref>[[اختلاف]] داشتند. مهم‌ترین اختلاف زیدیان با [[شیعیان]] در باب [[امام‌شناسی]] موضوع شرط [[قیام مسلحانه]] در هر شرایط برای [[امام]] بود که از آن به [[قائم]] بالسیف یاد می‌شود. از نظر [[فقهی]] نیز [[اختلافات]] زیادی بود. روش زیدیان گاه موجب افشای [[اسرار]] و [[گرفتاری]] شیعیان می‌شد، چنان که شخصی به نام [[ابن مفضل]] در [[زمان]] [[خلافت مهدی]] [[عباسی]] با [[نوشتن]] کتابی درباره فرق مذهبی و فاش کردن [[باورهای شیعه]] موجب [[سختگیری]] [[خلیفه عباسی]] بر شیعیان شد<ref>کشی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۵۴۲.</ref>. بنابراین، یکی از [[مشکلات]] و چالش‌های مهم [[امام کاظم]]{{ع}} در خصوص مقابله با [[زیدیه]] بود.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۴۷.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۹۹۹

ویرایش