←منابع
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
آن حضرت [[غمگین]] و محزون، ردایشان را بر سر خویش کشیدند و از خانه مأمون بیرون آمدند. من به [[دستور امام]]، با ایشان سخن نگفتم تا به خانه وارد شدند و فرمودند: {{متن حدیث|یا اَباصَلْتِ! قَدْفَعَلُوها}}؛ اباصلت! آنها کار خود را انجام دادند. و در این هنگام، زبان آن حضرت به ذکر [[توحید]] و [[شکر]] و [[حمد]] [[خدا]]، گویا بود<ref>مقاتل الطالبیین، ص۳۷۷؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۲۴۲-۲۴۵.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۴۴.</ref> | آن حضرت [[غمگین]] و محزون، ردایشان را بر سر خویش کشیدند و از خانه مأمون بیرون آمدند. من به [[دستور امام]]، با ایشان سخن نگفتم تا به خانه وارد شدند و فرمودند: {{متن حدیث|یا اَباصَلْتِ! قَدْفَعَلُوها}}؛ اباصلت! آنها کار خود را انجام دادند. و در این هنگام، زبان آن حضرت به ذکر [[توحید]] و [[شکر]] و [[حمد]] [[خدا]]، گویا بود<ref>مقاتل الطالبیین، ص۳۷۷؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۲۴۲-۲۴۵.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۴۴۴.</ref> | ||
==شهادت امام رضا== | |||
[[مأمون]] پس از مدتها که [[اخبار]] ناخوشایندی از [[نافرمانی]] [[عباسیان]] در [[بغداد]] میشنید، [[تصمیم]] گرفت تا خود برای [[آرامسازی]] وضعیت، به سوی مرکز پیشین [[خلافت عباسی]] حرکت کند<ref>طبری، تاریخ، ج۸، ص۵۵۶.</ref>. به ویژه آنکه خبر رسید در یک گردهمایی و با حضور بزرگان [[خاندان عباسی]]، برخلافت [[ابراهیم]]، پسر [[مهدی عباسی]]، توافق شده است. عباسیان بر [[اقدام]] خود پافشاری میکردند و گفته شده است که به هر کس با ابراهیم [[بیعت]] میکرد، مبلغی به عنوان [[پاداش]] میپرداختند<ref>یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۴۷۰.</ref>؛ اما واضح بود که با وجود [[تعصب]] [[عربی]] و خاندانی عباسیان، حضور [[فضل بن سهل ایرانی]] به عنوان بالاترین [[مقام]] لشکری و کشوری و [[امام رضا]]{{ع}} به عنوان [[خلیفه]] بعدی، مانعی بزرگ در برقراری [[روابط]] مأمون و عباسیان به شمار میرفت. | |||
در اوایل [[شعبان]] [[سال ۲۰۲ ق]] و با رسیدن کاروان مأمون به [[سرخس]]، گروهی از سوی مأمون به فضل بن سهل [[حمله]] کرده و او را از پای در آوردند. نقل شده است که وی آنچنان در [[رأی]] و عمل مأمون تأثیرگذار بود که [[اهل بغداد]] و عباسیان، مأمون را [[اسیر]] جادوی وی میخواندند<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۴۶.</ref>. مأمون برای پوشاندن اقدامش، خود را داغدار فضل نشان داد، دستور [[قتل]] [[قاتلان]] را صادر کرد و سرهای آنان را برای [[حسن بن سهل]]، [[برادر]] فضل و [[والی]] واسط فرستاد و حسن را به عنوان [[وزیر]] [[انتخاب]] کرد<ref>طبری، تاریخ، ج۸، ص۵۶۵.</ref>. بر پایه برخی گزارشها از همین [[زمان]] نیز امام رضا{{ع}} به طور ویژه تحت نظر قرار گرفته و کمتر [[اجازه]] داشت با دیگران [[ارتباط]] برقرار کند<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۹۷.</ref>. | |||
مأمون نمیتوانست میان [[حفظ]] [[منصب]] ولا یتعهدی برای امام رضا{{ع}} و [[همراهی]] عباسیان جمع کند. بدین جهت بعدها تصمیم خود درباره [[امام]]{{ع}} را توجیه کرد و گفت که این اقدام برای جبران [[محبت امام علی]]{{ع}} به عباسیان در دوره خلافتش بوده است. دستیابی به [[حمایت]] عباسیان برای مأمون چنان اهمیت داشت که وی پس از [[شهادت امام رضا]]{{ع}} و پیش از ورود به [[بغداد]] در نامهای خطاب به [[عباسیان]] از این موضوع به آنان خبر داد و درخواست کرد که از این پس به [[اطاعت]] وی در آیند. گفته شده که وی [[معتقد]] بود، تنها دلیل مخالفتهای عباسیان با [[خلیفه]]، روی کار بودن [[امام رضا]]{{ع}} بوده است<ref>طبری، تاریخ، ج۸، ص۵۶۷.</ref>. | |||
اقوال متعددی درباره [[زمان]] و کیفیت شهادت امام رضا{{ع}} وجود دارد<ref>برای نمونه، ر.ک: ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۵۶۷؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۴۰۰؛ اربلی، کشف الغمه، ج۳، ص۱۱۲.</ref>؛ برای نمونه، برخی علمای [[اهل سنت]] بر این باورند که [[مأمون]]، امام رضا{{ع}} را [[مسموم]] نکرده است یا اینکه ایشان به دست کسی غیر از مأمون مسموم شده است؛ اما بر اساس مشهور و صحیح<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۴۶۸؛ طبری، تاریخ، ج۸، ص۵۶۸.</ref>، آن [[حضرت]] در آخرین [[روز]] ماه صفر [[سال ۲۰۳ ق]]، و ۵۵ سالگی، به دست مأمون مسموم شد و به [[شهادت]] رسید. مطابق قول [[اباصلت]]، مأمون، امام رضا{{ع}} را فراخواند و آن حضرت را مجبور کرد تا از انگور بخورند و آن حضرت به واسطه آن مسموم شد<ref>طبرسی، اعلام الوری، ص۸۲- ۸۳.</ref>. | |||
مأمون تا یک روز خبر [[شهادت امام]]{{ع}} را آشکار نکرد. او در یک برنامه از پیش تعیین شده نخست محمد پسر [[امام]] [[جعفر صادق]]{{ع}}، [[عموی امام رضا]]{{ع}} و جمعی از [[علویان]] حاضر در [[خراسان]] را مطلع ساخت. خود نیز با [[گریه]] و [[اندوه]] بسیار این خبر را به آنان [[تسلیت]] گفت. سپس [[پیکر امام]] [[رضا]]{{ع}} را به آنان نشان داد و آنان را بر سالم بودن [[بدن امام]]{{ع}} [[گواه]] گرفت<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۵۶۷.</ref>. [[رفتار]] ریاکارانه مأمون سبب نشد که [[مردم]] پس از اطلاع از شهادت امام{{ع}} متوجه [[اقدام]] مأمون نشوند، از این رو، [[اجتماعی]] تشکیل داده و به [[اعتراض]] پرداختند. مأمون به وسیله عموی امام رضا{{ع}} مردم را متفرق ساخت و اعلام شد که آن حضرت در زمان دیگری [[تشییع]] خواهند شد. وضعیت به حدی متشنج بود که [[پیکر امام]]{{ع}} به دستور [[مأمون]] شبانه و در [[قریه]] سناباد از توابع [[نوقان]] در ناحیه [[طوس]] و در کنار [[قبر]] [[هارون عباسی]]، [[دفن]] شد<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۶۹-۲۷۰؛ مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۷۱.</ref>. | |||
بررسی اوضاع [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[شهرهای اسلامی]] در دوره مأمون نشان میدهد، به رغم آنکه وی موفق شد با [[انتصاب امام]]{{ع}} به [[ولایتعهدی]]، تا مدتی کوتاه نظر [[شیعیان]] و [[علویان]] را نسبت به خود جلب کند، ولی [[امام رضا]]{{ع}} با تدبیرهای حکیمانه خود نه تنها حیلههای مأمون را خنثی کرد، بلکه موفق شد تا نهایت بهره را در [[ترویج]] [[تشیع]] [[ناب]] از جلسات عمومی، یا [[مناظرات]] در جایگاه ولایتعهدی [[عباسیان]] ببرد. بنابراین، هم [[محبوبیت]] امام رضا{{ع}} و هم جوشش [[امید]] و [[رضایت]] در [[قلوب]] شیعیان به طور چشمگیری افزایش یافت<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۶۰؛ طبرسی، اعلام الوری، ج۲، ص۸۰.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش دوم ج۲]] ص ۱۱۴.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:13681348.jpg|22px]] [[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|'''رضانامه''']] | # [[پرونده:13681348.jpg|22px]] [[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|'''رضانامه''']] | ||
# [[پرونده:IM010507.jpg|22px]] پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش دوم ج۲ (کتاب)|'''تاریخ اسلام بخش دوم ج۲''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||