جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۳، بخش دوم
جز (جایگزینی متن - '↵::::::' به ' ') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | | تصویر = 7626626268.jpg | ||
| نمایه وابسته = | | نمایه وابسته = | ||
| مدخل اصلی = [[مهدویت]] | | مدخل اصلی = [[مهدویت]] | ||
خط ۱۴: | خط ۱۲: | ||
نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۲ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | نویسندگان کتاب ''«[[نگین آفرینش ج۲ (کتاب)|نگین آفرینش]]»'' در این باره گفتهاند: | ||
«یهودیان از نژاد عبرانی هستند. این نژاد با اعراف، آشوریان و چند قوم دیگر خاورمیانه اصالتی مشترک دارند. برخی از دانشمندان معتقدند که نام "عبرانی" را کنعانیان پس از ورود [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به سرزمین کنعان به او دادهاند و این لقب در خاندان وی باقی مانده است. گفتنی است که عظمت [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} به حدّی است که وی همواره موجب نزاع یهودیت، مسیحیت و اسلام بوده است و هر یک، آن حضرت را از خود میداند. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَٰكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>ابراهیم، نه یهودی بوده است و نه نصرانی؛ بلکه او بر آیین توحید اسلام بوده و از مشرکان نبوده است؛ سوره آل عمران: ۶۷.</ref>؛ نکته جالب، اینکه "تورات" کتاب آسمانی یهود، درباره [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و نسب و نیای او و نیز همسران و فرزندانش و سفرهای او به سرزمین کنعان و الخلیل، مطالب فراوانی گفته است؛ ولی به دو حادثۀ مهم در زندگی آن حضرت یعنی جریان بتشکنی و پس از آن به آتش افکندن وی به وسیله مشرکان و دیگری داستان بنای کعبه مقدّس خانۀ خدا، اشاره نکرده است. یهودیان خود را از نسل [[حضرت یعقوب]]، نوه [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} میدانند و افتخار میکنند که فرزند جسمانی و روحانی [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} هستند. در تورات آمده است که دوازده فرزند [[حضرت یعقوب]]{{ع}} در مصر درگذشتند و نسل ایشان یعنی دوازده قبیله بنیاسرائیل به سبب پیشرفت در علوم و فنون، مورد حسادت مصریان قرار گرفتند و از سوی آنها به استضعاف کشیده شدند. طبق بیان تورات، خدا به [[حضرت موسی]]{{ع}} وعده داد بنیاسرائیل را از دست مصریان نجات داده، سرزمین کنعان و حدود آن را که اماکن پربرکتی بودند به ایشان عطا کند.<ref> آشنایی با ادیان بزرگ، ص ۷۹.</ref> پس از خروج بنی اسرائیل از مصر، [[حضرت موسی]]{{ع}} به امر خدا به کوه طور رفت و الواحی گرفت که فرمانهای خداوند بر آنها نقش بسته بود. از جمله آن دستورات این بود که: برای خود خدایی جز من نگیرید و به بت سجده نکنید و پدر و مادر را احترام کنید.<ref> سفر تثنیه، باب ۵.</ref> همچنین از کارهایی چون قتل، زنا، دزدی، شهادت دروغ و طمعورزی به اموال و ناموس همسایه نهی کرده بود. امّا طبق نقل تورات به سبب تأثیر [[حضرت موسی]]{{ع}} در بازگشت از طور، بنی اسرائیل گوسالهپرستی کردند و با این کار، خدا را نافرمانی و رسولش [[حضرت موسی]]{{ع}} را خشمگین کردند. [[حضرت موسی]]{{ع}} آن گوساله را سوزاند و خاکسترش را به آب ریخت. به هر حال [[حضرت موسی]]{{ع}} در صحرای سینا حکومتی برپا کرد و تا آخر عمر، رهبری دینی و سیاسی قوم خود را بر عهده داشت و طبق گفته تورات در ۱۲۰ سالگی در حوالی بحرالمیت درگذشت.<ref> جناب هارون نیز که وزیر موسی {{ع}} بود در همین مدت و پیش از حضرت موسی درگذشت.</ref> پس از [[حضرت موسی]]{{ع}} [[یوشع بن نون]]{{ع}} به امر خدا، رهبر یهود شد. پس از او مردان بزرگی در بنی اسرائیل رهبری کردند که داوران بنی اسرائیل نامیده میشوند و تاریخ ایشان در سفرِ داوران آمده است. آخرین داور بنی اسرائیل، [[حضرت سموئیل]]{{ع}} بود و چون یهود پادشاهی نداشتند از او خواستند رئیسی برایشان تعیین کند که آنها را در برابر هجوم همسایگان مهاجم بسیج کند. او جوانی به نام شاؤل (طالوت) را برگزید و او را با روغن مسح کرد. این "مسح"، پادشاه را حاکمی الهی میساخت و اطاعت از مسیح (ماشِیَح) شرعاً بر همه واجب میشد. به هر حال یهود به فرماندهی طالوب با فلسطینیان آن زمان جنگیدند و پیروز شدند و پس از آن [[حضرت داوود]]{{ع}} که از جنگاوران بنی اسرائیل بود جانشین طالوت شد پس از [[حضرت داوود]]{{ع}}، فرزندش [[حضرت سلیمان]]{{ع}} به [[حکومت]] رسید و با شکوهترین دوران بنی اسرائیل را به وجود آورد. کتاب مقدّس یهود به "تورات" معروف است.<ref> هنگام ارجاع متن به کتاب مقدس، ابتدا نام کتاب و پس از آن شماره باب و سرانجام، شماره جمله مورد نظر آورده میشود؛ مثلاً مینویسند: پیدایش ۱: ۲۷ یعنی سفرِ پیدایش، باب ۱، فقرۀ ۲۷.</ref> این واژه عِبری به معنای قانون و شریعت است. تورات بخشی از "عهد عتیق" است که نزد مسیحیان معتبر است. این کتاب سه بخش دارد: ۱. بخش تاریخی؛ ۲. حکمت مناجات و شعر؛ ۳. پیشگوییهای انبیا. | «یهودیان از نژاد عبرانی هستند. این نژاد با اعراف، آشوریان و چند قوم دیگر خاورمیانه اصالتی مشترک دارند. برخی از دانشمندان معتقدند که نام "عبرانی" را کنعانیان پس از ورود [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} به سرزمین کنعان به او دادهاند و این لقب در خاندان وی باقی مانده است. گفتنی است که عظمت [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} به حدّی است که وی همواره موجب نزاع یهودیت، مسیحیت و اسلام بوده است و هر یک، آن حضرت را از خود میداند. [[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَٰكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>ابراهیم، نه یهودی بوده است و نه نصرانی؛ بلکه او بر آیین توحید اسلام بوده و از مشرکان نبوده است؛ سوره آل عمران: ۶۷.</ref>؛ نکته جالب، اینکه "تورات" کتاب آسمانی یهود، درباره [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} و نسب و نیای او و نیز همسران و فرزندانش و سفرهای او به سرزمین کنعان و الخلیل، مطالب فراوانی گفته است؛ ولی به دو حادثۀ مهم در زندگی آن حضرت یعنی جریان بتشکنی و پس از آن به آتش افکندن وی به وسیله مشرکان و دیگری داستان بنای کعبه مقدّس خانۀ خدا، اشاره نکرده است. یهودیان خود را از نسل [[حضرت یعقوب]]، نوه [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} میدانند و افتخار میکنند که فرزند جسمانی و روحانی [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} هستند. در تورات آمده است که دوازده فرزند [[حضرت یعقوب]] {{ع}} در مصر درگذشتند و نسل ایشان یعنی دوازده قبیله بنیاسرائیل به سبب پیشرفت در علوم و فنون، مورد حسادت مصریان قرار گرفتند و از سوی آنها به استضعاف کشیده شدند. طبق بیان تورات، خدا به [[حضرت موسی]] {{ع}} وعده داد بنیاسرائیل را از دست مصریان نجات داده، سرزمین کنعان و حدود آن را که اماکن پربرکتی بودند به ایشان عطا کند.<ref> آشنایی با ادیان بزرگ، ص ۷۹.</ref> پس از خروج بنی اسرائیل از مصر، [[حضرت موسی]] {{ع}} به امر خدا به کوه طور رفت و الواحی گرفت که فرمانهای خداوند بر آنها نقش بسته بود. از جمله آن دستورات این بود که: برای خود خدایی جز من نگیرید و به بت سجده نکنید و پدر و مادر را احترام کنید.<ref> سفر تثنیه، باب ۵.</ref> همچنین از کارهایی چون قتل، زنا، دزدی، شهادت دروغ و طمعورزی به اموال و ناموس همسایه نهی کرده بود. امّا طبق نقل تورات به سبب تأثیر [[حضرت موسی]] {{ع}} در بازگشت از طور، بنی اسرائیل گوسالهپرستی کردند و با این کار، خدا را نافرمانی و رسولش [[حضرت موسی]] {{ع}} را خشمگین کردند. [[حضرت موسی]] {{ع}} آن گوساله را سوزاند و خاکسترش را به آب ریخت. به هر حال [[حضرت موسی]] {{ع}} در صحرای سینا حکومتی برپا کرد و تا آخر عمر، رهبری دینی و سیاسی قوم خود را بر عهده داشت و طبق گفته تورات در ۱۲۰ سالگی در حوالی بحرالمیت درگذشت.<ref> جناب هارون نیز که وزیر موسی {{ع}} بود در همین مدت و پیش از حضرت موسی درگذشت.</ref> پس از [[حضرت موسی]] {{ع}} [[یوشع بن نون]] {{ع}} به امر خدا، رهبر یهود شد. پس از او مردان بزرگی در بنی اسرائیل رهبری کردند که داوران بنی اسرائیل نامیده میشوند و تاریخ ایشان در سفرِ داوران آمده است. آخرین داور بنی اسرائیل، [[حضرت سموئیل]] {{ع}} بود و چون یهود پادشاهی نداشتند از او خواستند رئیسی برایشان تعیین کند که آنها را در برابر هجوم همسایگان مهاجم بسیج کند. او جوانی به نام شاؤل (طالوت) را برگزید و او را با روغن مسح کرد. این "مسح"، پادشاه را حاکمی الهی میساخت و اطاعت از مسیح (ماشِیَح) شرعاً بر همه واجب میشد. به هر حال یهود به فرماندهی طالوب با فلسطینیان آن زمان جنگیدند و پیروز شدند و پس از آن [[حضرت داوود]] {{ع}} که از جنگاوران بنی اسرائیل بود جانشین طالوت شد پس از [[حضرت داوود]] {{ع}}، فرزندش [[حضرت سلیمان]] {{ع}} به [[حکومت]] رسید و با شکوهترین دوران بنی اسرائیل را به وجود آورد. کتاب مقدّس یهود به "تورات" معروف است.<ref> هنگام ارجاع متن به کتاب مقدس، ابتدا نام کتاب و پس از آن شماره باب و سرانجام، شماره جمله مورد نظر آورده میشود؛ مثلاً مینویسند: پیدایش ۱: ۲۷ یعنی سفرِ پیدایش، باب ۱، فقرۀ ۲۷.</ref> این واژه عِبری به معنای قانون و شریعت است. تورات بخشی از "عهد عتیق" است که نزد مسیحیان معتبر است. این کتاب سه بخش دارد: ۱. بخش تاریخی؛ ۲. حکمت مناجات و شعر؛ ۳. پیشگوییهای انبیا. | ||
* بخش تاریخی شامل هفده کتاب است که پنج کتاب اول آن "تورات" نامیده میشود که عبارتند از: سفرِ پیدایش، سفر خروج، سفر لاویان، سفر اعداد و سفر تثنیه، بخش پیشگوییهای انبیا نیز شامل هفده کتاب است؛ مانند کتاب اِشَعْیا، کتاب اِرمیا، کتاب دانیال، کتاب یونس. علاوه بر تورات، کتابِ تَلمود نیز نزد یهود مهم است<ref> تلمود که به "تورات شفاهی" معروف است گفتههای حکیمانه دانشمندان یهود است. به عقیده آنان، این گفتهها نسل به نسل از زمان [[حضرت موسی]]{{ع}} برای یهود، باقی مانده و در تلمود جمعآوری و زیربنای فکری و اعتقادی بنی اسرائیل شده است.</ref> البته به علت بدگویی این کتاب از [[حضرت عیسی]]{{ع}}، مسیحیان همواره با آن مخالفت کردهاند و حتی در دورهای از تاریخ، تلمودسوزی راه انداختند. یهودیت تبلیغ ندارد؛ زیرا یهودیان، دین خدا را نعمتی الهی میدانند که مخصوص نژاد بنی اسرائیل است؛ با این حال اگر کسی یهودی شود، او را میپذیرند. در تلمود، توصیه شده است که هرگاه کسی خواست یهودی شود، باید لذّتهای این قوم را به او تفیهم کرد، تا اگر مرد این میدان نیست پا در ان نگذارد.<ref> ر.ک: گنجینهای ازتلمود، ص ۸۴.</ref> اغلب یهودیان مردم را به صهیونیسم دعوت میکنند»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۲ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۲، ص ۴۸ - ۵۱.</ref>. | * بخش تاریخی شامل هفده کتاب است که پنج کتاب اول آن "تورات" نامیده میشود که عبارتند از: سفرِ پیدایش، سفر خروج، سفر لاویان، سفر اعداد و سفر تثنیه، بخش پیشگوییهای انبیا نیز شامل هفده کتاب است؛ مانند کتاب اِشَعْیا، کتاب اِرمیا، کتاب دانیال، کتاب یونس. علاوه بر تورات، کتابِ تَلمود نیز نزد یهود مهم است<ref> تلمود که به "تورات شفاهی" معروف است گفتههای حکیمانه دانشمندان یهود است. به عقیده آنان، این گفتهها نسل به نسل از زمان [[حضرت موسی]] {{ع}} برای یهود، باقی مانده و در تلمود جمعآوری و زیربنای فکری و اعتقادی بنی اسرائیل شده است.</ref> البته به علت بدگویی این کتاب از [[حضرت عیسی]] {{ع}}، مسیحیان همواره با آن مخالفت کردهاند و حتی در دورهای از تاریخ، تلمودسوزی راه انداختند. یهودیت تبلیغ ندارد؛ زیرا یهودیان، دین خدا را نعمتی الهی میدانند که مخصوص نژاد بنی اسرائیل است؛ با این حال اگر کسی یهودی شود، او را میپذیرند. در تلمود، توصیه شده است که هرگاه کسی خواست یهودی شود، باید لذّتهای این قوم را به او تفیهم کرد، تا اگر مرد این میدان نیست پا در ان نگذارد.<ref> ر.ک: گنجینهای ازتلمود، ص ۸۴.</ref> اغلب یهودیان مردم را به صهیونیسم دعوت میکنند»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۲ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۲، ص ۴۸ - ۵۱.</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |