دنیادوستی: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲
جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-')
خط ۲۰: خط ۲۰:
# '''[[مبتلا]] شدن به [[جهل]] مرکّب:''' [[دنیا]] پرستان به [[جهل]] مرکّب نیز دچار می‌شوند؛ ‌ چه [[دنیا]] را پایان همّت خود قرار داده حتّی آن را به [[دعا]] از [[حضرت حق]] طلب می‌نمایند: {{متن قرآن|وَيَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا}}<ref>«و آدمی بدی را چنان فرا می‌خواند که نیکی را و آدمی شتابگر است» سوره اسراء، آیه ۱۱.</ref>
# '''[[مبتلا]] شدن به [[جهل]] مرکّب:''' [[دنیا]] پرستان به [[جهل]] مرکّب نیز دچار می‌شوند؛ ‌ چه [[دنیا]] را پایان همّت خود قرار داده حتّی آن را به [[دعا]] از [[حضرت حق]] طلب می‌نمایند: {{متن قرآن|وَيَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا}}<ref>«و آدمی بدی را چنان فرا می‌خواند که نیکی را و آدمی شتابگر است» سوره اسراء، آیه ۱۱.</ref>
# '''[[عجول بودن]]:''' آنان [[نور]] [[عقل]] را در خود خاموش می‌سازند؛ از این رو به [[بیماری]] [[عجله]] [[مبتلا]] شده در بیشتر موارد، آنچه [[ناپسند]] است را برای خود درخواست می‌نمایند: {{متن قرآن| وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا}}<ref>«و آدمی شتابگر است» سوره اسراء، آیه ۱۱.</ref>
# '''[[عجول بودن]]:''' آنان [[نور]] [[عقل]] را در خود خاموش می‌سازند؛ از این رو به [[بیماری]] [[عجله]] [[مبتلا]] شده در بیشتر موارد، آنچه [[ناپسند]] است را برای خود درخواست می‌نمایند: {{متن قرآن| وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا}}<ref>«و آدمی شتابگر است» سوره اسراء، آیه ۱۱.</ref>
# '''[[مبتلا]] شدن به [[بُخل]]:''' [[دنیا پرستی]] آنان را از [[مصرف]] [[اموال]] خود در موارد [[واجب]] و [[مستحب]] باز داشته، به [[بُخل]] دچار می‌شوند؛ از این رو [[شیطان]] بر آنان [[غلبه]] کرده به [[رذیلت]] [[اتراف]] دچارشان می‌سازد. هم بر این اساس [[ثروت]] خود را در آنچه [[خداوند]] بدان [[راضی]] نیست خرج می‌کنند، امّا انفاقات [[واجب]] و مستحبّ خود - که [[بهشت]] را برایشان از پی خواهد داشت-، ترک می‌نمایند: {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ لَا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ }}<ref>«و چپیان، کیانند چپیان؟ در تفبادی و آبی داغند و سایه‌ای از دود بسیار سیاه که نه سرد است و نه خوش چرا که اینان پیش از آن، نازپرورد بودند و بر گناه بزرگ پای می‌فشردند» سوره واقعه، آیه ۴۱-۴۶.</ref>.
# '''[[مبتلا]] شدن به [[بُخل]]:''' [[دنیا پرستی]] آنان را از [[مصرف]] [[اموال]] خود در موارد [[واجب]] و [[مستحب]] باز داشته، به [[بُخل]] دچار می‌شوند؛ از این رو [[شیطان]] بر آنان [[غلبه]] کرده به [[رذیلت]] [[اتراف]] دچارشان می‌سازد. هم بر این اساس [[ثروت]] خود را در آنچه [[خداوند]] بدان [[راضی]] نیست خرج می‌کنند، امّا انفاقات [[واجب]] و مستحبّ خود - که [[بهشت]] را برایشان از پی خواهد داشت- ترک می‌نمایند: {{متن قرآن|وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ لَا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ }}<ref>«و چپیان، کیانند چپیان؟ در تفبادی و آبی داغند و سایه‌ای از دود بسیار سیاه که نه سرد است و نه خوش چرا که اینان پیش از آن، نازپرورد بودند و بر گناه بزرگ پای می‌فشردند» سوره واقعه، آیه ۴۱-۴۶.</ref>.
# '''نپذیرفتن [[حق]]:''' آنان به [[جدال]] با [[حق]] برخاسته از [[پذیرش]] آن سرباز می‌زنند: {{متن قرآن|ٍ وَكَانَ الْإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا}}<ref>«و آدمی از هر چیزی پرخاشگرتر است» سوره کهف، آیه ۵۴.</ref>.
# '''نپذیرفتن [[حق]]:''' آنان به [[جدال]] با [[حق]] برخاسته از [[پذیرش]] آن سرباز می‌زنند: {{متن قرآن|ٍ وَكَانَ الْإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا}}<ref>«و آدمی از هر چیزی پرخاشگرتر است» سوره کهف، آیه ۵۴.</ref>.
# '''[[ابتلاء]] به [[خشم خداوند]]:''' دنیاپرستان به هیچ قید [[شرعی]] و یا [[عقلی]] در [[دنیا]] تن نمی‌دهند، بلکه خواهان آنند که [[دنیا]] را به تمامی در برگیرند. از این رو از [[حکم عقل]] و [[شرع]] سرباز می‌زنند؛ و روشن است که نتیجه این عمل چیزی جز [[خشم]] خداوندی نیست!: {{متن قرآن|بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ}}<ref>«بلکه آدمی بر آن است که در آینده خویش، (نیز) گناه ورزد» سوره قیامه، آیه ۵.</ref>.
# '''[[ابتلاء]] به [[خشم خداوند]]:''' دنیاپرستان به هیچ قید [[شرعی]] و یا [[عقلی]] در [[دنیا]] تن نمی‌دهند، بلکه خواهان آنند که [[دنیا]] را به تمامی در برگیرند. از این رو از [[حکم عقل]] و [[شرع]] سرباز می‌زنند؛ و روشن است که نتیجه این عمل چیزی جز [[خشم]] خداوندی نیست!: {{متن قرآن|بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ}}<ref>«بلکه آدمی بر آن است که در آینده خویش، (نیز) گناه ورزد» سوره قیامه، آیه ۵.</ref>.
خط ۲۸: خط ۲۸:
# '''[[زیانکاری]] دائمی:''' [[دنیا]] پرستان زیانکارند، چه همچون در آب‌افتادگان، دائماً دست و پا می‌زنند تا خود را به [[دنیا]] وصل کنند؛ و سرانجام نیز با [[اندوه]] [[دنیا]] از آن خارج می‌شوند: {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ }}<ref>«سوگند به روزگار * که آدمی در زیانمندی است» سوره عصر، آیه ۱-۲.</ref>.
# '''[[زیانکاری]] دائمی:''' [[دنیا]] پرستان زیانکارند، چه همچون در آب‌افتادگان، دائماً دست و پا می‌زنند تا خود را به [[دنیا]] وصل کنند؛ و سرانجام نیز با [[اندوه]] [[دنیا]] از آن خارج می‌شوند: {{متن قرآن|وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ }}<ref>«سوگند به روزگار * که آدمی در زیانمندی است» سوره عصر، آیه ۱-۲.</ref>.
# '''ترک [[آخرت]]:''' [[دنیا]] و [[آخرت]] هیچگاه با هم جمع نمی‌شوند، و دنیاپرستان یکسر [[آخرت]] را نهاده به [[دنیا]] رو می‌کنند؛ از این رو تمامی قبائح [[دنیا]] را طلب کرده آن را در [[جسم]] و [[جان]] خود حاصل می‌نمایند: {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ}}<ref>«خداوند در درون هیچ کس دو دل ننهاده است» سوره احزاب، آیه ۴.</ref>
# '''ترک [[آخرت]]:''' [[دنیا]] و [[آخرت]] هیچگاه با هم جمع نمی‌شوند، و دنیاپرستان یکسر [[آخرت]] را نهاده به [[دنیا]] رو می‌کنند؛ از این رو تمامی قبائح [[دنیا]] را طلب کرده آن را در [[جسم]] و [[جان]] خود حاصل می‌نمایند: {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ}}<ref>«خداوند در درون هیچ کس دو دل ننهاده است» سوره احزاب، آیه ۴.</ref>
# '''سیری ناپذیری:''' [[دنیا]] پرستان به صفت سیری ناپذیری- که از اوصاف جهنّم است-، [[مبتلا]] می‌شوند. چه هر چه سر در پی [[دنیا]] می‌نهند آن را بیشتر طلب می‌کنند، تا سرانجام خود به [[دوزخ]] تبدیل می‌شوند: {{متن قرآن|يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ}}<ref>«(یاد کنید) روزی (را) که ما به دوزخ می‌گوییم: سیر شدی؟ و می‌گوید: آیا بیش هست؟» سوره ق، آیه ۳۰.</ref>
# '''سیری ناپذیری:''' [[دنیا]] پرستان به صفت سیری ناپذیری- که از اوصاف جهنّم است- [[مبتلا]] می‌شوند. چه هر چه سر در پی [[دنیا]] می‌نهند آن را بیشتر طلب می‌کنند، تا سرانجام خود به [[دوزخ]] تبدیل می‌شوند: {{متن قرآن|يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ}}<ref>«(یاد کنید) روزی (را) که ما به دوزخ می‌گوییم: سیر شدی؟ و می‌گوید: آیا بیش هست؟» سوره ق، آیه ۳۰.</ref>
# '''[[مخالفت]] صریح با [[پیامبران]]:''' کلمه "مَلَأ" در [[قرآن کریم]] در سی مورد به‌کار رفته، و در تمامی این موارد، مراد از آن کسانی هستند که به [[حبّ دنیا]] گرفتار شده، با [[پیامبران]] {{صل}} به [[مخالفت]] برخاسته‌اند. * بررسی این موارد، نشان می‌دهد که هر [[آزار]] و اذیّتی که متوجّه [[انبیاء]] عظام شده است، تنها از [[ناحیه]] اینان بوده است و بس.
# '''[[مخالفت]] صریح با [[پیامبران]]:''' کلمه "مَلَأ" در [[قرآن کریم]] در سی مورد به‌کار رفته، و در تمامی این موارد، مراد از آن کسانی هستند که به [[حبّ دنیا]] گرفتار شده، با [[پیامبران]] {{صل}} به [[مخالفت]] برخاسته‌اند. * بررسی این موارد، نشان می‌دهد که هر [[آزار]] و اذیّتی که متوجّه [[انبیاء]] عظام شده است، تنها از [[ناحیه]] اینان بوده است و بس.
* [[دنیا پرستی]] [[آدمی]] را به این ورطه هولناک انداخته، او را در شما ملأ [[قرآنی]] در می‌آورد: {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«سرکردگان قوم او گفتند: بی‌گمان ما تو را در گمراهی آشکاری می‌بینیم» سوره اعراف، آیه ۶۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۶۵-۲۷۱.</ref>.
* [[دنیا پرستی]] [[آدمی]] را به این ورطه هولناک انداخته، او را در شما ملأ [[قرآنی]] در می‌آورد: {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«سرکردگان قوم او گفتند: بی‌گمان ما تو را در گمراهی آشکاری می‌بینیم» سوره اعراف، آیه ۶۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۶۵-۲۷۱.</ref>.
* این نوزده مورد را، می‌توان بخشی از نتائج [[دنیاپرستی]] دانست. حال به این نکته توجّه می‌کنیم که [[آدمی]] [[ودیعه]] [[خداوند]] در این دنیاست؛ و او را هیچ ارزشی جز از رضای [[حضرت حق]] - که از [[بهشت]] نیز [[برتر]] است-، نیست: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! * به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد!* آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! * و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref>. چه او به تمامی اسماء و [[صفات الهی]] [[آگاه]] بوده [[مظهر]] آن است: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا}}<ref>«و همه نام‌ها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>. و به این واسطه، [[اشرف مخلوقات]] [[حضرت حق]] می‌باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۷۱-۲۷۲.</ref>.
* این نوزده مورد را، می‌توان بخشی از نتائج [[دنیاپرستی]] دانست. حال به این نکته توجّه می‌کنیم که [[آدمی]] [[ودیعه]] [[خداوند]] در این دنیاست؛ و او را هیچ ارزشی جز از رضای [[حضرت حق]] - که از [[بهشت]] نیز [[برتر]] است- نیست: {{متن قرآن|يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً * فَادْخُلِي فِي عِبَادِي * وَادْخُلِي جَنَّتِي}}<ref>«ای روان آرمیده! * به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد!* آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! * و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref>. چه او به تمامی اسماء و [[صفات الهی]] [[آگاه]] بوده [[مظهر]] آن است: {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا}}<ref>«و همه نام‌ها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>. و به این واسطه، [[اشرف مخلوقات]] [[حضرت حق]] می‌باشد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۷۱-۲۷۲.</ref>.
* با این بیان، آیا [[پسندیده]] است که [[آدمی]] خود را به دنیای [[پست]] فروخته از [[بهشت]] رضای [[حضرت]] [[دوست]] [[دست]] کشد؟!، و خود را به [[دوزخ]] سوزان [[دنیا]] و [[آخرت]] [[مبتلا]] سازد؟!.
* با این بیان، آیا [[پسندیده]] است که [[آدمی]] خود را به دنیای [[پست]] فروخته از [[بهشت]] رضای [[حضرت]] [[دوست]] [[دست]] کشد؟!، و خود را به [[دوزخ]] سوزان [[دنیا]] و [[آخرت]] [[مبتلا]] سازد؟!.
* دنیادوستی نیز خود مراتبی دارد، که [[قبح]] آن به‌حسب این مراتب شدید و یا کمتر می‌شود.
* دنیادوستی نیز خود مراتبی دارد، که [[قبح]] آن به‌حسب این مراتب شدید و یا کمتر می‌شود.
* [[حبّ دنیا]] در مراتب ضعیف آن ناشایست و [[ناپسند]] است، چه به هرحال [[بنده]] را از [[خدای متعال]] باز می‌دارد و [[حجاب]] او از [[درک]] [[نور]] او می‌گردد، چه [[حجاب]] را برای وارد نشدن [[بیگانگان]] به‌کار می‌برند، نه آنکه آن را برای خارج کردن صاحب‌خانه استفاده نمایند!.
* [[حبّ دنیا]] در مراتب ضعیف آن ناشایست و [[ناپسند]] است، چه به هرحال [[بنده]] را از [[خدای متعال]] باز می‌دارد و [[حجاب]] او از [[درک]] [[نور]] او می‌گردد، چه [[حجاب]] را برای وارد نشدن [[بیگانگان]] به‌کار می‌برند، نه آنکه آن را برای خارج کردن صاحب‌خانه استفاده نمایند!.
* از آن ناپسندتر امّا، مراتب شدید [[حبّ دنیا]] است؛ چه در این مراتب - همان‌گونه که پیش از این اشاره کردیم-، [[قلب]] [[آدمی]] هم‌چون جهنّم شده تنها و تنها سر در پی [[دنیا]] می‌نهد، و هر لحظه بهره‌ای بیشتر از آن را طلب می‌نماید.
* از آن ناپسندتر امّا، مراتب شدید [[حبّ دنیا]] است؛ چه در این مراتب - همان‌گونه که پیش از این اشاره کردیم- [[قلب]] [[آدمی]] هم‌چون جهنّم شده تنها و تنها سر در پی [[دنیا]] می‌نهد، و هر لحظه بهره‌ای بیشتر از آن را طلب می‌نماید.
* این مراتب به حسب [[دنیا پرستی]] ترتیب یافته، یک یک از پس یکدیگر وارد می‌شود. در این میان، می‌توان دنیادوستی را به‌گونه‌ای دیگر نیز مورد بررسی قرار داد؛ چه می‌توان آنچه برای [[انسان]] در این دنیای مادّی [[محبوب]] می‌شود را، نه خود [[دنیا]] که بخشی از آن دانست؛ در این صورت نیز مراتبی از ناپسندی این صفت [[رذیلت اخلاقی]] دامن‌گیر [[انسان]] خواهد شد، هر چند [[قبح]] آن به اندازه دنیادوستی مطلق نخواهد بود. این مطلب را در این چند بخش می‌توان خلاصه کرد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۷۲-۲۷۳.</ref>.
* این مراتب به حسب [[دنیا پرستی]] ترتیب یافته، یک یک از پس یکدیگر وارد می‌شود. در این میان، می‌توان دنیادوستی را به‌گونه‌ای دیگر نیز مورد بررسی قرار داد؛ چه می‌توان آنچه برای [[انسان]] در این دنیای مادّی [[محبوب]] می‌شود را، نه خود [[دنیا]] که بخشی از آن دانست؛ در این صورت نیز مراتبی از ناپسندی این صفت [[رذیلت اخلاقی]] دامن‌گیر [[انسان]] خواهد شد، هر چند [[قبح]] آن به اندازه دنیادوستی مطلق نخواهد بود. این مطلب را در این چند بخش می‌توان خلاصه کرد<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۷۲-۲۷۳.</ref>.


۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش