جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== تبیین [[احادیث]] مربوط به [[اندوه پیامبر]] {{صل}}<ref>به قلم فاضل ارجمند، جناب آقای عبد الهادی مسعودی.</ref>== | == تبیین [[احادیث]] مربوط به [[اندوه پیامبر]] {{صل}}<ref>به قلم فاضل ارجمند، جناب آقای عبد الهادی مسعودی.</ref>== | ||
[[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[انسانی]] با همه [[عواطف]] و [[احساسات]] طبیعی و [[فطری]] بشری بود<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ}} «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> که به اقتضای [[سرشت انسانی]] خویش، از کارهای خوشایند، شاد و از [[بدیها]]، [[مصیبتها]] و [[دشواریها]] [[اندوهگین]] میگشت. این، امری عادی و به اقتضای [[سنّت الهی]]، برای همه انسانهاست. آنچه در این میان مهم است، چرایی این حالتها و چگونگی [[رویارویی]] با آنهاست. برخی [[انسانها]]، از اندک خوشیای به وجد و با اندک سختیای، به تنگ میآیند و برخی نیز نه از [[شادی]]، سر مست و بیاختیار میشوند و نه [[سختی]] و دشواریهای گران، آنها را از پای در میآورد. اینگونه انسانها در برون، چهرهای شاداب و خوشرو دارند و [[اندوه]] عمیق و درونی خود را همچون رازی در سینه نگاه میدارند؛ رازی که تنها نزد [[خدا]] افشا میشود و با سرشک شبانه فرو میریزد و یا [[نزدیکان]] صمیمی و [[دوستان]] [[حقیقی]] به آن پی میبرند. پیامبر اکرم {{صل}} نمونه کامل و [[بینقص]] این [[رفتار]] ترکیبی است. گزارشهای متعدد فصل پیش، لبخندهای صمیمی، [[زیبا]] و به جای [[پیامبر]] {{صل}} را در درازای [[زندگی]] سخت و دشوارش نشان میدهند و [[آیات]] و احادیث این فصل، اندوه درونی و ژرف ایشان را گزارش میکنند. این دو دسته گزارش، به هیچروی با هم معارض نیستند. این، همان | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[انسانی]] با همه [[عواطف]] و [[احساسات]] طبیعی و [[فطری]] بشری بود<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ}} «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> که به اقتضای [[سرشت انسانی]] خویش، از کارهای خوشایند، شاد و از [[بدیها]]، [[مصیبتها]] و [[دشواریها]] [[اندوهگین]] میگشت. این، امری عادی و به اقتضای [[سنّت الهی]]، برای همه انسانهاست. آنچه در این میان مهم است، چرایی این حالتها و چگونگی [[رویارویی]] با آنهاست. برخی [[انسانها]]، از اندک خوشیای به وجد و با اندک سختیای، به تنگ میآیند و برخی نیز نه از [[شادی]]، سر مست و بیاختیار میشوند و نه [[سختی]] و دشواریهای گران، آنها را از پای در میآورد. اینگونه انسانها در برون، چهرهای شاداب و خوشرو دارند و [[اندوه]] عمیق و درونی خود را همچون رازی در سینه نگاه میدارند؛ رازی که تنها نزد [[خدا]] افشا میشود و با سرشک شبانه فرو میریزد و یا [[نزدیکان]] صمیمی و [[دوستان]] [[حقیقی]] به آن پی میبرند. پیامبر اکرم {{صل}} نمونه کامل و [[بینقص]] این [[رفتار]] ترکیبی است. گزارشهای متعدد فصل پیش، لبخندهای صمیمی، [[زیبا]] و به جای [[پیامبر]] {{صل}} را در درازای [[زندگی]] سخت و دشوارش نشان میدهند و [[آیات]] و احادیث این فصل، اندوه درونی و ژرف ایشان را گزارش میکنند. این دو دسته گزارش، به هیچروی با هم معارض نیستند. این، همان وصف [[مؤمن]] است که {{متن حدیث|بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ}}؛ «شادی او در چهرهاش [هویدا] و اندوهش در دلش [پنهان] است»<ref>الکافی، ج۲، ص۲۲۶، ح۱.</ref>. | ||
اندوه پیامبر {{صل}} را همگان نمیبینند. اندوه [[نهان]] او را با [[خداوند]] میبیند و خبر میدهد<ref>مانند آنچه خداوند در آیه ۳۳ از سوره انعام، خبر داده است: {{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ}} «ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند». نیز، ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۵۰ (سه آیه همین باب).</ref> و یا [[خویشاوند]] نزدیکی مانند [[هند بن ابی هاله]] که به گفته [[امام حسن]] {{ع}} توصیفگر چهره و [[رفتار پیامبر]] {{صل}}<ref>ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۲، ص۲۰۳ (سیره اخلاقی پیامبر {{صل}}/ والاییهای اخلاقی پیامبر {{صل}} در حدیث ابو هاله).</ref> و گزارشگر نشانههای شخصی و شخصیتی ایشان است<ref>ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۵۳، ح۱۸۳۵.</ref>. | اندوه پیامبر {{صل}} را همگان نمیبینند. اندوه [[نهان]] او را با [[خداوند]] میبیند و خبر میدهد<ref>مانند آنچه خداوند در آیه ۳۳ از سوره انعام، خبر داده است: {{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ}} «ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند». نیز، ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۵۰ (سه آیه همین باب).</ref> و یا [[خویشاوند]] نزدیکی مانند [[هند بن ابی هاله]] که به گفته [[امام حسن]] {{ع}} توصیفگر چهره و [[رفتار پیامبر]] {{صل}}<ref>ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۲، ص۲۰۳ (سیره اخلاقی پیامبر {{صل}}/ والاییهای اخلاقی پیامبر {{صل}} در حدیث ابو هاله).</ref> و گزارشگر نشانههای شخصی و شخصیتی ایشان است<ref>ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۵۳، ح۱۸۳۵.</ref>. | ||
افزون بر این، چرایی و زمینههای [[اندوه پیامبر]] {{صل}} نیز با غمهای متعارف بشری متفاوت است. [[پیامبر]] {{صل}} نه برای از کفدادن [[مالی]] اندوهناک میشده و نه به خاطر به دست نیاوردن جاهی، قرار از کف میداده و نه از شکستی ظاهری در میدان [[نبرد]]، [[دل]] و چهره تنگ مینموده است. [[غم]] او، [[تباهی]] هزاران [[انسان]] بوده و همّ او [[هدایت]] [[بشر]]. او چنان به [[رستگاری]] نوع انسان میاندیشید که گویی [[جان]] بر سر آن مینهاد. این سخن برآمده از [[قرآن]] است که [[پیامبر خدا]] {{صل}} وقتی میدید کسانی سخن او را - که [[دعوت]] به [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] بود- | افزون بر این، چرایی و زمینههای [[اندوه پیامبر]] {{صل}} نیز با غمهای متعارف بشری متفاوت است. [[پیامبر]] {{صل}} نه برای از کفدادن [[مالی]] اندوهناک میشده و نه به خاطر به دست نیاوردن جاهی، قرار از کف میداده و نه از شکستی ظاهری در میدان [[نبرد]]، [[دل]] و چهره تنگ مینموده است. [[غم]] او، [[تباهی]] هزاران [[انسان]] بوده و همّ او [[هدایت]] [[بشر]]. او چنان به [[رستگاری]] نوع انسان میاندیشید که گویی [[جان]] بر سر آن مینهاد. این سخن برآمده از [[قرآن]] است که [[پیامبر خدا]] {{صل}} وقتی میدید کسانی سخن او را - که [[دعوت]] به [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] بود- نمیپذیرند، گاه تا مرز از دست دادن جان خود، اندوهناک میشد<ref>ابو الجارود در گزارشی میگوید: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} فِي قَوْلِهِ {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ}} يَقُولُ قَاتِلٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ وَ أَمَّا [قَوْله] {{متن قرآن|أَسَفًا}} يَقُولُ حُزْناً}}؛ امام باقر {{ع}} درباره این سخن خدای متعال: «گویی میخواهی خودت را هلاک کنی» فرمود: یعنی در پی اعراض آنان خودت را بکشی. و اما این [کلمه] {{متن قرآن|أَسَفًا}} یعنی از اندوه [بر آنان]. (تفسیر القمی، ج۲، ص۳۱).</ref>. | ||
این [[اندوه]] [[مقدّس]] است که پیامبر {{صل}} را به تکاپویی همیشگی وا میدارد تا بیآسودگی<ref>ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۵۳، ح۱۸۳۵.</ref> و بدون کوچکترین [[بیاعتنایی]]، به اینسو و آنسو بدود تا مرهم جانفزای خویش را بر هر زخم کهنه و تازه بشری بنهد. پیامبر {{صل}} از دردهای بشر [[رنج]] میبُرد و رنجهای [[انسانی]]، قلبش را به درد میآورد، اما این اندوه، او را به جلو میراند، نه آنکه [[نشاط]] و حرکت را از او بگیرد و [[دل]] و رویش را گرفته نماید. این [[اندوه]]، زاییده [[عقل]] است و [[انسانی]] که این درد را در خود نیابد، از [[خرد]] بیبهره است<ref>امام علی {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|كُلُّ عَاقِلٍ مَحْزُونٌ}}؛ «هر خردمندی اندوهگین است» (غرر الحکم، ح۶۸۴۶) و امام صادق {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|صَاحِبُ الْفِقْهِ وَ الْعَقْلِ ذُو كَآبَةٍ وَ حَزَنٍ}}؛ «انسان فهمیده و خردمند، دردمند و اندوهناک است» (الکافی، ج۱، ص۴۹، ح۵).</ref>. | این [[اندوه]] [[مقدّس]] است که پیامبر {{صل}} را به تکاپویی همیشگی وا میدارد تا بیآسودگی<ref>ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۵۳، ح۱۸۳۵.</ref> و بدون کوچکترین [[بیاعتنایی]]، به اینسو و آنسو بدود تا مرهم جانفزای خویش را بر هر زخم کهنه و تازه بشری بنهد. پیامبر {{صل}} از دردهای بشر [[رنج]] میبُرد و رنجهای [[انسانی]]، قلبش را به درد میآورد، اما این اندوه، او را به جلو میراند، نه آنکه [[نشاط]] و حرکت را از او بگیرد و [[دل]] و رویش را گرفته نماید. این [[اندوه]]، زاییده [[عقل]] است و [[انسانی]] که این درد را در خود نیابد، از [[خرد]] بیبهره است<ref>امام علی {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|كُلُّ عَاقِلٍ مَحْزُونٌ}}؛ «هر خردمندی اندوهگین است» (غرر الحکم، ح۶۸۴۶) و امام صادق {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|صَاحِبُ الْفِقْهِ وَ الْعَقْلِ ذُو كَآبَةٍ وَ حَزَنٍ}}؛ «انسان فهمیده و خردمند، دردمند و اندوهناک است» (الکافی، ج۱، ص۴۹، ح۵).</ref>. |