جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
(صفحهای تازه حاوی «{{امامت}} <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = حزن | |||
| عنوان مدخل = [[حزن]] | |||
| مداخل مرتبط = [[حزن در لغت]] - [[حزن در قرآن]] - [[حزن در حدیث]] - [[حزن در کلام اسلامی]] - [[حزن در معارف دعا و زیارات]] - [[حزن در معارف و سیره سجادی]] - [[حزن در معارف و سیره نبوی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==تبیین [[احادیث]] مربوط به [[اندوه پیامبر]]{{صل}}<ref>به قلم فاضل ارجمند، جناب آقای عبد الهادی مسعودی.</ref>== | == تبیین [[احادیث]] مربوط به [[اندوه پیامبر]] {{صل}}<ref>به قلم فاضل ارجمند، جناب آقای عبد الهادی مسعودی.</ref>== | ||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[انسانی]] با همه [[عواطف]] و [[احساسات]] طبیعی و [[فطری]] بشری بود<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ}} «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> که به اقتضای [[سرشت انسانی]] خویش، از کارهای خوشایند، شاد و از [[بدیها]]، [[مصیبتها]] و [[دشواریها]] [[اندوهگین]] میگشت. این، امری عادی و به اقتضای [[سنّت الهی]]، برای همه انسانهاست. آنچه در این میان مهم است، چرایی این حالتها و چگونگی [[رویارویی]] با آنهاست. برخی [[انسانها]]، از اندک خوشیای به وجد و با اندک سختیای، به تنگ میآیند و برخی نیز نه از [[شادی]]، سر مست و بیاختیار میشوند و نه [[سختی]] و دشواریهای گران، آنها را از پای در میآورد. اینگونه انسانها در برون، چهرهای شاداب و خوشرو دارند و [[اندوه]] عمیق و درونی خود را همچون | [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[انسانی]] با همه [[عواطف]] و [[احساسات]] طبیعی و [[فطری]] بشری بود<ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ}} «بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود» سوره کهف، آیه ۱۱۰.</ref> که به اقتضای [[سرشت انسانی]] خویش، از کارهای خوشایند، شاد و از [[بدیها]]، [[مصیبتها]] و [[دشواریها]] [[اندوهگین]] میگشت. این، امری عادی و به اقتضای [[سنّت الهی]]، برای همه انسانهاست. آنچه در این میان مهم است، چرایی این حالتها و چگونگی [[رویارویی]] با آنهاست. برخی [[انسانها]]، از اندک خوشیای به وجد و با اندک سختیای، به تنگ میآیند و برخی نیز نه از [[شادی]]، سر مست و بیاختیار میشوند و نه [[سختی]] و دشواریهای گران، آنها را از پای در میآورد. اینگونه انسانها در برون، چهرهای شاداب و خوشرو دارند و [[اندوه]] عمیق و درونی خود را همچون رازی در سینه نگاه میدارند؛ رازی که تنها نزد [[خدا]] افشا میشود و با سرشک شبانه فرو میریزد و یا [[نزدیکان]] صمیمی و [[دوستان]] [[حقیقی]] به آن پی میبرند. پیامبر اکرم {{صل}} نمونه کامل و [[بینقص]] این [[رفتار]] ترکیبی است. گزارشهای متعدد فصل پیش، لبخندهای صمیمی، [[زیبا]] و به جای [[پیامبر]] {{صل}} را در درازای [[زندگی]] سخت و دشوارش نشان میدهند و [[آیات]] و احادیث این فصل، اندوه درونی و ژرف ایشان را گزارش میکنند. این دو دسته گزارش، به هیچروی با هم معارض نیستند. این، همان وصف [[مؤمن]] است که {{متن حدیث|بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ}}؛ «شادی او در چهرهاش [هویدا] و اندوهش در دلش [پنهان] است»<ref>الکافی، ج۲، ص۲۲۶، ح۱.</ref>. | ||
اندوه پیامبر{{صل}} را همگان نمیبینند. اندوه [[نهان]] او را با [[خداوند]] میبیند و خبر میدهد<ref>مانند آنچه خداوند در آیه ۳۳ از سوره انعام، خبر داده است: {{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ}} «ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند». نیز، ر.ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۵۰ (سه آیه همین باب).</ref> و یا [[خویشاوند]] نزدیکی مانند [[هند بن ابی هاله]] که به گفته [[امام حسن]]{{ع}} توصیفگر چهره و [[رفتار پیامبر]]{{صل}}<ref>ر.ک: سیره پیامبر خاتم، ج۲، ص۲۰۳ (سیره اخلاقی پیامبر{{صل}}/ والاییهای اخلاقی پیامبر{{صل}} در حدیث ابو هاله).</ref> و گزارشگر نشانههای شخصی و شخصیتی ایشان است<ref>ر.ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۵۳، ح۱۸۳۵.</ref>. | اندوه پیامبر {{صل}} را همگان نمیبینند. اندوه [[نهان]] او را با [[خداوند]] میبیند و خبر میدهد<ref>مانند آنچه خداوند در آیه ۳۳ از سوره انعام، خبر داده است: {{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ}} «ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند». نیز، ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۵۰ (سه آیه همین باب).</ref> و یا [[خویشاوند]] نزدیکی مانند [[هند بن ابی هاله]] که به گفته [[امام حسن]] {{ع}} توصیفگر چهره و [[رفتار پیامبر]] {{صل}}<ref>ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۲، ص۲۰۳ (سیره اخلاقی پیامبر {{صل}}/ والاییهای اخلاقی پیامبر {{صل}} در حدیث ابو هاله).</ref> و گزارشگر نشانههای شخصی و شخصیتی ایشان است<ref>ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۵۳، ح۱۸۳۵.</ref>. | ||
افزون بر این، چرایی و زمینههای [[اندوه پیامبر]]{{صل}} نیز با غمهای متعارف بشری متفاوت است. [[پیامبر]]{{صل}} نه برای از کفدادن [[مالی]] اندوهناک میشده و نه به خاطر به دست نیاوردن جاهی، قرار از کف میداده و نه از شکستی ظاهری در میدان [[نبرد]]، [[دل]] و چهره تنگ مینموده است. [[غم]] او، [[تباهی]] هزاران [[انسان]] بوده و همّ او [[هدایت]] [[بشر]]. او چنان به [[رستگاری]] نوع انسان میاندیشید که گویی [[جان]] بر سر آن مینهاد. این سخن برآمده از [[قرآن]] است که [[پیامبر خدا]]{{صل}} وقتی میدید کسانی سخن او را - که [[دعوت]] به [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] بود- | افزون بر این، چرایی و زمینههای [[اندوه پیامبر]] {{صل}} نیز با غمهای متعارف بشری متفاوت است. [[پیامبر]] {{صل}} نه برای از کفدادن [[مالی]] اندوهناک میشده و نه به خاطر به دست نیاوردن جاهی، قرار از کف میداده و نه از شکستی ظاهری در میدان [[نبرد]]، [[دل]] و چهره تنگ مینموده است. [[غم]] او، [[تباهی]] هزاران [[انسان]] بوده و همّ او [[هدایت]] [[بشر]]. او چنان به [[رستگاری]] نوع انسان میاندیشید که گویی [[جان]] بر سر آن مینهاد. این سخن برآمده از [[قرآن]] است که [[پیامبر خدا]] {{صل}} وقتی میدید کسانی سخن او را - که [[دعوت]] به [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] بود- نمیپذیرند، گاه تا مرز از دست دادن جان خود، اندوهناک میشد<ref>ابو الجارود در گزارشی میگوید: {{متن حدیث|عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} فِي قَوْلِهِ {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ}} يَقُولُ قَاتِلٌ نَفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ وَ أَمَّا [قَوْله] {{متن قرآن|أَسَفًا}} يَقُولُ حُزْناً}}؛ امام باقر {{ع}} درباره این سخن خدای متعال: «گویی میخواهی خودت را هلاک کنی» فرمود: یعنی در پی اعراض آنان خودت را بکشی. و اما این [کلمه] {{متن قرآن|أَسَفًا}} یعنی از اندوه [بر آنان]. (تفسیر القمی، ج۲، ص۳۱).</ref>. | ||
این [[اندوه]] [[مقدّس]] است که پیامبر{{صل}} را به تکاپویی همیشگی وا میدارد تا بیآسودگی<ref>ر.ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۵۳، ح۱۸۳۵.</ref> و بدون کوچکترین [[بیاعتنایی]]، به اینسو و آنسو بدود تا مرهم جانفزای خویش را بر هر زخم کهنه و تازه بشری بنهد. پیامبر{{صل}} از دردهای بشر [[رنج]] میبُرد و رنجهای [[انسانی]]، قلبش را به درد میآورد، اما این اندوه، او را به جلو میراند، نه آنکه [[نشاط]] و حرکت را از او بگیرد و [[دل]] و رویش را گرفته نماید. این [[اندوه]]، زاییده [[عقل]] است و [[انسانی]] که این درد را در خود نیابد، از [[خرد]] بیبهره است<ref>امام علی{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|كُلُّ عَاقِلٍ مَحْزُونٌ}}؛ «هر خردمندی اندوهگین است» (غرر الحکم، ح۶۸۴۶) و امام صادق{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|صَاحِبُ الْفِقْهِ وَ الْعَقْلِ ذُو كَآبَةٍ وَ حَزَنٍ}}؛ «انسان فهمیده و خردمند، دردمند و اندوهناک است» (الکافی، ج۱، ص۴۹، ح۵).</ref>. | این [[اندوه]] [[مقدّس]] است که پیامبر {{صل}} را به تکاپویی همیشگی وا میدارد تا بیآسودگی<ref>ر. ک: سیره پیامبر خاتم، ج۳، ص۲۵۳، ح۱۸۳۵.</ref> و بدون کوچکترین [[بیاعتنایی]]، به اینسو و آنسو بدود تا مرهم جانفزای خویش را بر هر زخم کهنه و تازه بشری بنهد. پیامبر {{صل}} از دردهای بشر [[رنج]] میبُرد و رنجهای [[انسانی]]، قلبش را به درد میآورد، اما این اندوه، او را به جلو میراند، نه آنکه [[نشاط]] و حرکت را از او بگیرد و [[دل]] و رویش را گرفته نماید. این [[اندوه]]، زاییده [[عقل]] است و [[انسانی]] که این درد را در خود نیابد، از [[خرد]] بیبهره است<ref>امام علی {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|كُلُّ عَاقِلٍ مَحْزُونٌ}}؛ «هر خردمندی اندوهگین است» (غرر الحکم، ح۶۸۴۶) و امام صادق {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|صَاحِبُ الْفِقْهِ وَ الْعَقْلِ ذُو كَآبَةٍ وَ حَزَنٍ}}؛ «انسان فهمیده و خردمند، دردمند و اندوهناک است» (الکافی، ج۱، ص۴۹، ح۵).</ref>. | ||
[[پیامبر]]{{صل}} اگر هم اندیشناک خود میگردید، از این رو بود که مبادا [[وظیفه]] و [[رسالت الهی]] خویش را به تمام و کمال بر نیاورد<ref>امام علی{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|اجْعَلْ هِمَّتَكَ لِآخِرَتِكَ وَ حُزْنَكَ عَلَى نَفْسِكَ فَكَمْ مِنْ حَزِينٍ وَفَدَ بِهِ حُزْنُهُ عَلَى سُرُورِ الْأَبَدِ وَ كَمْ مِنْ مَهْمُومٍ أَدْرَكَ أَمَلَهُ}}؛ «همّ و غمت را صرف آخرتت، و اندوهت را صرف خود کن؛ زیرا چه بسا اندوهگینی که اندوهش، او را به شادمانی پاینده رساند و چه بسا غم زدهای که آرزوی خود را دریابد» (غرر الحکم، ح۲۴۵۳).</ref>. این همّ و [[غم]]، زمینهساز تلاش بیشتر برای [[رهایی]] از [[تباهی]] و رسیدن به [[سعادت]] جاوید و [[شادکامی]] خود و همگان بود. از این رو نه [[نکوهیده]] است و نه تعارضی با [[شادی]] و لبخند و [[خوشرویی]] دارد. | [[پیامبر]] {{صل}} اگر هم اندیشناک خود میگردید، از این رو بود که مبادا [[وظیفه]] و [[رسالت الهی]] خویش را به تمام و کمال بر نیاورد<ref>امام علی {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|اجْعَلْ هِمَّتَكَ لِآخِرَتِكَ وَ حُزْنَكَ عَلَى نَفْسِكَ فَكَمْ مِنْ حَزِينٍ وَفَدَ بِهِ حُزْنُهُ عَلَى سُرُورِ الْأَبَدِ وَ كَمْ مِنْ مَهْمُومٍ أَدْرَكَ أَمَلَهُ}}؛ «همّ و غمت را صرف آخرتت، و اندوهت را صرف خود کن؛ زیرا چه بسا اندوهگینی که اندوهش، او را به شادمانی پاینده رساند و چه بسا غم زدهای که آرزوی خود را دریابد» (غرر الحکم، ح۲۴۵۳).</ref>. این همّ و [[غم]]، زمینهساز تلاش بیشتر برای [[رهایی]] از [[تباهی]] و رسیدن به [[سعادت]] جاوید و [[شادکامی]] خود و همگان بود. از این رو نه [[نکوهیده]] است و نه تعارضی با [[شادی]] و لبخند و [[خوشرویی]] دارد. | ||
[[اندوه پیامبر]]{{صل}}، علتهای دیگر نیز داشته که آنها نیز با خوشرویی و [[خوشخویی]] با دیگران، تنافی ندارند. پیامبر{{صل}} همه [[مؤمنان]] را اعضای یک پیکر میدید که باید در شادی و غم یکدیگر سهیم باشند<ref>امام صادق{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُونَ فِي تَبَارِّهِمْ وَ تَرَاحُمِهِمْ وَ تَعَاطُفِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى لَهُ سَائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمَّى}}؛ «مؤمنان، در نیکی کردن و مهرورزی و همدردی نسبت به یکدیگر، همانند یک پیکرند. هرگاه [عضوی از آن] به درد بیاید، دیگر اعضا را بیخوابی و تب، فرا میگیرد» (المؤمن، ص۳۹، ح۹۲).</ref>. از اینرو، کسی را که اندیشناک دیگر [[مسلمانان]] نبود، پیرو خود و بر [[آیین]] خود نمیدانست: | [[اندوه پیامبر]] {{صل}}، علتهای دیگر نیز داشته که آنها نیز با خوشرویی و [[خوشخویی]] با دیگران، تنافی ندارند. پیامبر {{صل}} همه [[مؤمنان]] را اعضای یک پیکر میدید که باید در شادی و غم یکدیگر سهیم باشند<ref>امام صادق {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|الْمُؤْمِنُونَ فِي تَبَارِّهِمْ وَ تَرَاحُمِهِمْ وَ تَعَاطُفِهِمْ كَمَثَلِ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى تَدَاعَى لَهُ سَائِرُهُ بِالسَّهَرِ وَ الْحُمَّى}}؛ «مؤمنان، در نیکی کردن و مهرورزی و همدردی نسبت به یکدیگر، همانند یک پیکرند. هرگاه [عضوی از آن] به درد بیاید، دیگر اعضا را بیخوابی و تب، فرا میگیرد» (المؤمن، ص۳۹، ح۹۲).</ref>. از اینرو، کسی را که اندیشناک دیگر [[مسلمانان]] نبود، پیرو خود و بر [[آیین]] خود نمیدانست: | ||
{{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}<ref>الکافی، ج۲، ص۱۶۳، ح۱.</ref>. | {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}<ref>الکافی، ج۲، ص۱۶۳، ح۱.</ref>. | ||
کسی که [[روز]] خود را آغاز کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نورزد، [[مسلمان]] نیست. | کسی که [[روز]] خود را آغاز کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نورزد، [[مسلمان]] نیست. | ||
همچنین گاه [[عواطف]] و [[احساسات]] والا و [[پاک]] [[انسانی]] [[پیامبر]]{{صل}}، ایجاب میکرد که در [[مصائب]] دیگران بهویژه [[خویشاوندان]] و [[دوستان]]، اندوهناک شود. این [[اندوه]] مثبت، موجب تلاش برای رفع [[نگرانی]] از مصیبتدیدگان و تقویت [[روابط خانوادگی]] و [[اجتماعی]] بود و در جای خود، اثرش کمتر از [[خوشرویی]] و لبخند نبود. | همچنین گاه [[عواطف]] و [[احساسات]] والا و [[پاک]] [[انسانی]] [[پیامبر]] {{صل}}، ایجاب میکرد که در [[مصائب]] دیگران بهویژه [[خویشاوندان]] و [[دوستان]]، اندوهناک شود. این [[اندوه]] مثبت، موجب تلاش برای رفع [[نگرانی]] از مصیبتدیدگان و تقویت [[روابط خانوادگی]] و [[اجتماعی]] بود و در جای خود، اثرش کمتر از [[خوشرویی]] و لبخند نبود. | ||
این غصّهها را میتوان غصّههای شادیآفرین و اندوههای روا خواند، غصّههایی که به عکس غمهای ناروا - که [[انسان]] را در تنگنای [[روانی]] و فشار [[روحی]] قرار میدهند، موجب باز شدن [[دل]] و [[نورانیت]] آن میشوند، چنان که پیامبر{{صل}} خود فرموده است: | این غصّهها را میتوان غصّههای شادیآفرین و اندوههای روا خواند، غصّههایی که به عکس غمهای ناروا - که [[انسان]] را در تنگنای [[روانی]] و فشار [[روحی]] قرار میدهند، موجب باز شدن [[دل]] و [[نورانیت]] آن میشوند، چنان که پیامبر {{صل}} خود فرموده است: | ||
{{متن حدیث| عَلَيْكُمْ بِالْحُزْنِ فَإِنَّهُ مِفْتَاحُ الْقَلْبِ}}<ref>المعجم الکبیر، ج۱۱، ص۲۱۳، ح۱۱۶۹۴.</ref>؛ «بر شما باد به اندوه، که آن، کلید باز شدن دل است». | {{متن حدیث| عَلَيْكُمْ بِالْحُزْنِ فَإِنَّهُ مِفْتَاحُ الْقَلْبِ}}<ref>المعجم الکبیر، ج۱۱، ص۲۱۳، ح۱۱۶۹۴.</ref>؛ «بر شما باد به اندوه، که آن، کلید باز شدن دل است». | ||
و از [[امام باقر]]{{ع}} نیز [[روایت]] شده که فرمود: | و از [[امام باقر]] {{ع}} نیز [[روایت]] شده که فرمود: | ||
{{متن حدیث|وَ اسْتَجْلِبْ نُورَ الْقَلْبِ بِدَوَامِ الْحُزْنِ}}<ref>تحف العقول، ص۲۸۵؛ بحار الأنوار، ج۷۸، ص۱۶۴، ح۱.</ref>؛ «نورانیت دل را با اندوه پیوسته، به دست آور». | {{متن حدیث|وَ اسْتَجْلِبْ نُورَ الْقَلْبِ بِدَوَامِ الْحُزْنِ}}<ref>تحف العقول، ص۲۸۵؛ بحار الأنوار، ج۷۸، ص۱۶۴، ح۱.</ref>؛ «نورانیت دل را با اندوه پیوسته، به دست آور». | ||
گفتنی است همانگونه که در آغاز سخن گفتیم، برخی اندوههای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} زاییده [[سرشت]] بشری ایشان بوده است. پیامبر{{صل}} مانند همه و بلکه بیشتر از دیگران، به فرزند و عمو و دیگر خویشانش علاقه داشت و به آنها مهر میورزید. طبیعی است که چنین وجود دل [[رحیم]] و [[مهربانی]] در [[غم]] از دست دادن عمویش [[حمزه]] بگرید و یا در [[فراق]] ابراهیم، فرزند خردسال از دست رفتهاش، [[اشک]] بریزد. مهم این است که این اندوهها، نه پیامبر{{صل}} را از جاده مستقیم [[تسلیم]] و رضا به در بردهاند<ref>امام صادق{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} قَالَ النَّبِيُّ{{صل}} حَزِنَّا عَلَيْكَ يَا إِبْرَاهِيمُ وَ إِنَّا لَصَابِرُونَ يَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ لَا نَقُولُ مَا يُسْخِطُ الرَّبَّ}}؛ «هنگامی که ابراهیم فرزند پیامبر خدا{{صل}} از دنیا رفت، فرمود: ای ابراهیم! ما بر فراق تو اندوهناکیم. با این حال، شکیبایی پیشه میکنیم. قلب میسوزد و اشک، جاری میشود؛ اما آنچه را که خدا را خوش نیاید، نمیگوییم» (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۷۷. نیز، ر.ک: الگوی شادی، ص۴۳۰ «اندوه بر مصیبت ها»).</ref> و نه از تلاش و تکاپوی رو به جلوی او کاستهاند. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[آفریده]] کامل و [[محبوب خدا]]، با همه ویژگیهای عالی [[انسانی]] و [[عواطف]] عمیق بشری بود؛ ولی همه [[احساسات]] خویش را پیر و [[هدایت]] [[عقل]] و خدای خویش کرده بود.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۳ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم ج۳]]، ص ۲۵۴.</ref>. | گفتنی است همانگونه که در آغاز سخن گفتیم، برخی اندوههای [[پیامبر اکرم]] {{صل}} زاییده [[سرشت]] بشری ایشان بوده است. پیامبر {{صل}} مانند همه و بلکه بیشتر از دیگران، به فرزند و عمو و دیگر خویشانش علاقه داشت و به آنها مهر میورزید. طبیعی است که چنین وجود دل [[رحیم]] و [[مهربانی]] در [[غم]] از دست دادن عمویش [[حمزه]] بگرید و یا در [[فراق]] ابراهیم، فرزند خردسال از دست رفتهاش، [[اشک]] بریزد. مهم این است که این اندوهها، نه پیامبر {{صل}} را از جاده مستقیم [[تسلیم]] و رضا به در بردهاند<ref>امام صادق {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} قَالَ النَّبِيُّ {{صل}} حَزِنَّا عَلَيْكَ يَا إِبْرَاهِيمُ وَ إِنَّا لَصَابِرُونَ يَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ لَا نَقُولُ مَا يُسْخِطُ الرَّبَّ}}؛ «هنگامی که ابراهیم فرزند پیامبر خدا {{صل}} از دنیا رفت، فرمود: ای ابراهیم! ما بر فراق تو اندوهناکیم. با این حال، شکیبایی پیشه میکنیم. قلب میسوزد و اشک، جاری میشود؛ اما آنچه را که خدا را خوش نیاید، نمیگوییم» (کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۷۷. نیز، ر. ک: الگوی شادی، ص۴۳۰ «اندوه بر مصیبت ها»).</ref> و نه از تلاش و تکاپوی رو به جلوی او کاستهاند. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[آفریده]] کامل و [[محبوب خدا]]، با همه ویژگیهای عالی [[انسانی]] و [[عواطف]] عمیق بشری بود؛ ولی همه [[احساسات]] خویش را پیر و [[هدایت]] [[عقل]] و خدای خویش کرده بود.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۳ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم ج۳]]، ص ۲۵۴.</ref>. | ||
== منابع == | |||
==منابع== | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1379262.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۳ (کتاب)|'''سیره پیامبر خاتم ج۳''']] | # [[پرونده:1379262.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۳ (کتاب)|'''سیره پیامبر خاتم ج۳''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
==پانویس== | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:حزن]] | [[رده:حزن]] | ||