جز
جایگزینی متن - '-،' به '-'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پرسش غیرنهایی}} {{جعبه اطلاعات پرسش +{{جعبه اطلاعات پرسش)) |
جز (جایگزینی متن - '-،' به '-') |
||
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | |||
| تصویر | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[مقدمات ظهور امام مهدی]] / [[نشانههای ظهور امام مهدی]] / [[نشانهها و علائم ظهور]] | ||
| مدخل وابسته = | |||
| مدخل بالاتر | | تعداد پاسخ = ۱ | ||
| مدخل وابسته | |||
| | |||
}} | }} | ||
'''مقدمات قیام و ظهور چیستند؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''مقدمات قیام و ظهور چیستند؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
== پاسخ نخست == | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:151949.jpg|بندانگشتی| | [[پرونده:151949.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[محمد جواد خراسانی]]]] | ||
آیتالله '''[[محمد جواد خراسانی]]'''، در کتاب ''«[[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«از جمله مقدمات، جمع شدن [[انصار]] او است از بلاد. و چون صحبت [[انصار]] او است ناگزیر باید شرح همه [[انصار]] را در ردیف هم آورد. بدان که [[انصار]] او هم از [[ملائکه]] است و هم از [[جن]] و هم از انس، و از انسیان هم از مردگان است و هم از زندهها. | «از جمله مقدمات، جمع شدن [[انصار]] او است از بلاد. و چون صحبت [[انصار]] او است ناگزیر باید شرح همه [[انصار]] را در ردیف هم آورد. بدان که [[انصار]] او هم از [[ملائکه]] است و هم از [[جن]] و هم از انس، و از انسیان هم از مردگان است و هم از زندهها. | ||
*'''سرخیل [[ملائکه]] [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] و اسرافیل''': [[حضرت جواد]] {{ع}} از [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "[[خروج]] میکند در حالتی که [[جبرئیل]] از طرف راست او باشد و [[میکائیل]] از طرف چپ و زود باشد که یاد کنید آنچه را برای شما میگویم"<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۲۱، ۶۳، ح ۲۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۱، ح ۴.</ref>. (اشاره است به اینکه آنها دیده خواهند شد چنانکه از [[حضرت صادق]] {{ع}} خواهد آمد) و [[امام سجاد|حضرت زین العابدین]] و [[حضرت باقر]] {{ع}} نیز فرمودند: "[[جبرئیل]] از طرف راست و [[میکائیل]] از طرف چپ"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۰۷، ح ۸۱.</ref>. و [[حضرت زین العابدین]] {{ع}} اضافه فرمود: "و [[اسرافیل]] در پیشرو"<ref>همان ۵۱، ۱۳۵، ح ۳.</ref>. ولی در [[حدیث]] دیگر از [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "[[میکائیل]] در طرف راست و [[اسرافیل]] در طرف چپ و [[جبرئیل]] در جلو"<ref>همان ۵۲، ۳۴۸، ح ۹۹؛ غیبت نعمانی، ص ۱۵۴.</ref>. و شاید این در هنگام [[جنگ]] باشد. | * '''سرخیل [[ملائکه]] [[جبرئیل]] و [[میکائیل]] و اسرافیل''': [[حضرت جواد]] {{ع}} از [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: "[[خروج]] میکند در حالتی که [[جبرئیل]] از طرف راست او باشد و [[میکائیل]] از طرف چپ و زود باشد که یاد کنید آنچه را برای شما میگویم"<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۲۱، ۶۳، ح ۲۹؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۱۱، ح ۴.</ref>. (اشاره است به اینکه آنها دیده خواهند شد چنانکه از [[حضرت صادق]] {{ع}} خواهد آمد) و [[امام سجاد|حضرت زین العابدین]] و [[حضرت باقر]] {{ع}} نیز فرمودند: "[[جبرئیل]] از طرف راست و [[میکائیل]] از طرف چپ"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۰۷، ح ۸۱.</ref>. و [[حضرت زین العابدین]] {{ع}} اضافه فرمود: "و [[اسرافیل]] در پیشرو"<ref>همان ۵۱، ۱۳۵، ح ۳.</ref>. ولی در [[حدیث]] دیگر از [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "[[میکائیل]] در طرف راست و [[اسرافیل]] در طرف چپ و [[جبرئیل]] در جلو"<ref>همان ۵۲، ۳۴۸، ح ۹۹؛ غیبت نعمانی، ص ۱۵۴.</ref>. و شاید این در هنگام [[جنگ]] باشد. | ||
*'''[[نصرت]] ملائکه''': طوائفی از [[ملائکه]] آن [[حضرت]] را [[نصرت]] خواهند کرد. [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "عدد [[انصار]] او از [[ملائکه]] [[چهل]] و شش هزار خواهد بود"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۱؛ الزام الناصب، ج ۲، ۲۶۴.</ref>. ولی آنچه به تخصیص ذکر شده قسمی [[ملائکه]] بدرند. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} و [[حضرت]] مجتبی {{ع}} فرمودند: "[[خداوند]]، او را تأیید میکند به [[ملائکه]]"<ref>احتجاج، ج ۲، ۲۹۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۸۰، ح ۶.</ref>. | * '''[[نصرت]] ملائکه''': طوائفی از [[ملائکه]] آن [[حضرت]] را [[نصرت]] خواهند کرد. [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "عدد [[انصار]] او از [[ملائکه]] [[چهل]] و شش هزار خواهد بود"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۱؛ الزام الناصب، ج ۲، ۲۶۴.</ref>. ولی آنچه به تخصیص ذکر شده قسمی [[ملائکه]] بدرند. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} و [[حضرت]] مجتبی {{ع}} فرمودند: "[[خداوند]]، او را تأیید میکند به [[ملائکه]]"<ref>احتجاج، ج ۲، ۲۹۱؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ۲۸۰، ح ۶.</ref>. | ||
[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "آنانکه در [[بدر]] بودند پنج هزار و [[سیصد و سیزده]] تن بودند، چهار هزار از مسومین (یعنی با علامت و علامت آنها [[عمامه]] سفید با تحت الحنک بود) و هزار نفر از مردفین (یعنی آنانکه ردیف هم به حالت صف بودند)"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۲۶، ح ۴۰.</ref>. | [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "آنانکه در [[بدر]] بودند پنج هزار و [[سیصد و سیزده]] تن بودند، چهار هزار از مسومین (یعنی با علامت و علامت آنها [[عمامه]] سفید با تحت الحنک بود) و هزار نفر از مردفین (یعنی آنانکه ردیف هم به حالت صف بودند)"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۲۶، ح ۴۰.</ref>. | ||
خط ۴۰: | خط ۳۵: | ||
قسم دیگر ملائکهای که هنگام تولد آن [[حضرت]] به زیارتش آمدند، یکی از کنیزان [[حضرت عسکری]] {{ع}} گفت: پرندگانی از [[آسمان]] مشاهده شد که میآمدند، یکی از کنیزان [[حضرت عسکری]] {{ع}} گفت: پرندگانی از [[آسمان]] مشاهده شد که میآمدند و بالهای خود را بر سر و رو و سائر [[بدن]] آن [[حضرت]] میمالیدند و پرواز میکردند، آن حالت را به [[امام عسکری]] {{ع}} گفتند: خندید و فرمود: ایشان [[ملائکه]] [[آسمان]] بودند فرود آمده که خود را متبرک سازند و ایشان [[انصار]] او خواهند بود هنگامی که [[خروج]] کند<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ۵، ح ۱۰.</ref>. | قسم دیگر ملائکهای که هنگام تولد آن [[حضرت]] به زیارتش آمدند، یکی از کنیزان [[حضرت عسکری]] {{ع}} گفت: پرندگانی از [[آسمان]] مشاهده شد که میآمدند، یکی از کنیزان [[حضرت عسکری]] {{ع}} گفت: پرندگانی از [[آسمان]] مشاهده شد که میآمدند و بالهای خود را بر سر و رو و سائر [[بدن]] آن [[حضرت]] میمالیدند و پرواز میکردند، آن حالت را به [[امام عسکری]] {{ع}} گفتند: خندید و فرمود: ایشان [[ملائکه]] [[آسمان]] بودند فرود آمده که خود را متبرک سازند و ایشان [[انصار]] او خواهند بود هنگامی که [[خروج]] کند<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ۵، ح ۱۰.</ref>. | ||
*'''[[نصرت]] جن''': [[حضرت صادق]] {{ع}} به [[مفضل]] فرمود: "[[مؤمنین]] [[جن]]، او را [[نصرت]] خواهند کرد". عرض کرد: "آیا [[ملائکه]] و [[جن]] ظاهر میشوند برای [[مردم]]؟" فرمود: "بلی به [[خدا]] قسم با ایشان مخاطب و تکلم میکنند مانند اینکه شخص با اهل و عیال و حواشی خود مخاطبه مینماید". سپس فرمود: "با او هر کجا برود میروند و عدد ایشان به عدد [[ملائکه]] [[چهل]] و شش هزار خواهد بود"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۶۴.</ref>. | * '''[[نصرت]] جن''': [[حضرت صادق]] {{ع}} به [[مفضل]] فرمود: "[[مؤمنین]] [[جن]]، او را [[نصرت]] خواهند کرد". عرض کرد: "آیا [[ملائکه]] و [[جن]] ظاهر میشوند برای [[مردم]]؟" فرمود: "بلی به [[خدا]] قسم با ایشان مخاطب و تکلم میکنند مانند اینکه شخص با اهل و عیال و حواشی خود مخاطبه مینماید". سپس فرمود: "با او هر کجا برود میروند و عدد ایشان به عدد [[ملائکه]] [[چهل]] و شش هزار خواهد بود"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۶۴.</ref>. | ||
*'''[[خضر]] و [[عیسی]] بن مریم''': اما [[خضر]]، چنانکه در احوال آن [[حضرت]] در [[زمان غیبت]] گذشت از همراهان او است که همیشه با او است<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۵۲، ح ۳.</ref>، و اما [[عیسی بن مریم]]، پس [[شیعه]] و [[سنی]] [[نزول]] او را [[روایت]] کردهاند در [[اخبار]] زیادی و در فصل [[دجال]] گذشت که آن [[حضرت]] را [[یاری]] خواهد کرد بر [[قتل دجال]]، در چند [[حدیث]] از [[پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} است که [[عیسی بن مریم]] پشت سر [[مهدی]] [[نماز]] خواهد گذارد. اما [[نزول عیسی]] در ابتدای [[خروج]] نیست بلکه بعد از چند ماه است و آن هنگامی است که آن [[حضرت]] برای مقاتله با [[سفیانی]] به [[شام]] عزیمت فرموده باشد<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ۵۳۴ و ۵۳۵.</ref>. | * '''[[خضر]] و [[عیسی]] بن مریم''': اما [[خضر]]، چنانکه در احوال آن [[حضرت]] در [[زمان غیبت]] گذشت از همراهان او است که همیشه با او است<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۵۲، ح ۳.</ref>، و اما [[عیسی بن مریم]]، پس [[شیعه]] و [[سنی]] [[نزول]] او را [[روایت]] کردهاند در [[اخبار]] زیادی و در فصل [[دجال]] گذشت که آن [[حضرت]] را [[یاری]] خواهد کرد بر [[قتل دجال]]، در چند [[حدیث]] از [[پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] {{عم}} است که [[عیسی بن مریم]] پشت سر [[مهدی]] [[نماز]] خواهد گذارد. اما [[نزول عیسی]] در ابتدای [[خروج]] نیست بلکه بعد از چند ماه است و آن هنگامی است که آن [[حضرت]] برای مقاتله با [[سفیانی]] به [[شام]] عزیمت فرموده باشد<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ۵۳۴ و ۵۳۵.</ref>. | ||
*'''برگشتن [[اصحاب کهف]] و جمعی مخصوص از پیشینیان و از این امت''': [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "هرگاه [[قائم آل محمد]] [[قیام]] کند بیرون آورد از پشت [[کعبه]] (در روایتی از [[پشت کوفه]] و این اظهر است) بیست و هفت نفر را، پانزده نفر از [[قوم موسی]] که به [[حق]] [[هدایت]] میکردند و به [[حق]] عدول میدادند [[مردم]] را و هفت نفر از [[اصحاب کهف]] و یوشع بن نون [[وصی]] [[موسی]] {{ع}} و [[مؤمن آل فرعون]] و [[سلمان فارسی]] و [[ابو دجانه انصاری]] و [[مالک اشتر]]"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۸۴.</ref>. و در [[حدیث]] دیگر به جای [[مؤمن آل فرعون]]، [[مقداد]] را گفته سپس فرمود: "پس اینها در خدمت او خواهند بود و از [[انصار]] و [[حکام]] خواهند بود". ظاهر این است که خصوصیت این اشخاص از این جهت است که آن [[حضرت]] خودش اینها را برمیگرداند و الا کسانی که برمیگردند بسیارند، چنانکه ذکر خواهد شد، [[امیر المؤمنین]] {{ع}} نیز در [[خطبه]] خود [[اصحاب کهف]] را یادآوری فرموده و فرمود: "ایشان با سگشان برگردند، از ایشان است مردی که او را ملیخا گویند و دیگری [[حملاها]] (کمسلمینا- خ) و این دو [[شاهد]] خواهند بود برای [[قائم]] {{ع}} و امروزی را [[تسلیم]] کنند، پس [[قائم]] {{ع}} یکی از ایشان را به [[جنگ]] [[روم]] فرستد و او برگردد بدون [[حاجت]]، پس دیگری را بفرستد و او برگردد به [[فتح]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ۸۵، ح ۸۶.</ref>. | * '''برگشتن [[اصحاب کهف]] و جمعی مخصوص از پیشینیان و از این امت''': [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "هرگاه [[قائم آل محمد]] [[قیام]] کند بیرون آورد از پشت [[کعبه]] (در روایتی از [[پشت کوفه]] و این اظهر است) بیست و هفت نفر را، پانزده نفر از [[قوم موسی]] که به [[حق]] [[هدایت]] میکردند و به [[حق]] عدول میدادند [[مردم]] را و هفت نفر از [[اصحاب کهف]] و یوشع بن نون [[وصی]] [[موسی]] {{ع}} و [[مؤمن آل فرعون]] و [[سلمان فارسی]] و [[ابو دجانه انصاری]] و [[مالک اشتر]]"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۸۴.</ref>. و در [[حدیث]] دیگر به جای [[مؤمن آل فرعون]]، [[مقداد]] را گفته سپس فرمود: "پس اینها در خدمت او خواهند بود و از [[انصار]] و [[حکام]] خواهند بود". ظاهر این است که خصوصیت این اشخاص از این جهت است که آن [[حضرت]] خودش اینها را برمیگرداند و الا کسانی که برمیگردند بسیارند، چنانکه ذکر خواهد شد، [[امیر المؤمنین]] {{ع}} نیز در [[خطبه]] خود [[اصحاب کهف]] را یادآوری فرموده و فرمود: "ایشان با سگشان برگردند، از ایشان است مردی که او را ملیخا گویند و دیگری [[حملاها]] (کمسلمینا- خ) و این دو [[شاهد]] خواهند بود برای [[قائم]] {{ع}} و امروزی را [[تسلیم]] کنند، پس [[قائم]] {{ع}} یکی از ایشان را به [[جنگ]] [[روم]] فرستد و او برگردد بدون [[حاجت]]، پس دیگری را بفرستد و او برگردد به [[فتح]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ۸۵، ح ۸۶.</ref>. | ||
*'''[[خروج]] دابة الارض''': [[خروج دابة الارض]] از محتوم است و از کسانی که آن [[حضرت]] را [[یاری]] کند [[دابة الارض]] است و مراد از وی [[امیر المؤمنین]] {{ع}} است، لکن وقت [[خروج]] او معلوم نیست و ظاهرا در [[رجب]] دوم باشد و آن [[حضرت]] را با لشکرش بر قتل [[ابلیس]] و لشکرش کمک خواهد کرد، [[امیر المؤمنین]] {{ع}} بعد از ذکر [[دجال]] و کشتن او به دست [[عیسی بن مریم]] فرمود: [[آگاه]] باشید که پس از آن طامه کبری است. گفتند: طامه کبری چیست؟ (بلیه بزرگتر) فرمود: "[[خروج دابة الارض]] است از کوه [[صفا]]، با او خواهد بود [[خاتم سلیمان]] و [[عصای موسی]]، پس [[خاتم سلیمان]] را بر روی هر [[مؤمن]] میگذارد در او مهر میگیرد، هذا [[مؤمن]] حقا و بر روی هر [[کافر]] مینهد پس نوشته میشود این [[کافر]] است حقا، تا اینکه [[مؤمن]] فریاد میکند:ای وای برای توای [[کافر]] و [[کافر]] فریاد میکند: خوشا به حال توای [[مؤمن]]، [[دوست]] داشتم که من امروز مانند تو بودم و [[رستگار]] میشدم آنگاه [[دابة الارض]] سر خود را بلند میکند پس هرکس که در مابین [[مشرق]] و [[مغرب]] است او را میبیند و این بعد از طلوع [[خورشید]] است از [[مغرب]] خود. (یا مراد طلوع [[خورشید]] [[ولایت]] است از غروبگاه خود، یعنی [[بعد از ظهور]] [[قائم]] {{ع}} خواهد بود و یا مراد بعد از رکود و توقف [[خورشید]] است از وقت زوال تا عصر که پس از آن یک مرتبه از طرف [[مغرب]] نمایان میشود) پس در آن هنگام [[توبه]] برداشته خواهد شد"<ref>کمال الدین، ج۲، ۵۲۷، ح ۱.</ref>. | * '''[[خروج]] دابة الارض''': [[خروج دابة الارض]] از محتوم است و از کسانی که آن [[حضرت]] را [[یاری]] کند [[دابة الارض]] است و مراد از وی [[امیر المؤمنین]] {{ع}} است، لکن وقت [[خروج]] او معلوم نیست و ظاهرا در [[رجب]] دوم باشد و آن [[حضرت]] را با لشکرش بر قتل [[ابلیس]] و لشکرش کمک خواهد کرد، [[امیر المؤمنین]] {{ع}} بعد از ذکر [[دجال]] و کشتن او به دست [[عیسی بن مریم]] فرمود: [[آگاه]] باشید که پس از آن طامه کبری است. گفتند: طامه کبری چیست؟ (بلیه بزرگتر) فرمود: "[[خروج دابة الارض]] است از کوه [[صفا]]، با او خواهد بود [[خاتم سلیمان]] و [[عصای موسی]]، پس [[خاتم سلیمان]] را بر روی هر [[مؤمن]] میگذارد در او مهر میگیرد، هذا [[مؤمن]] حقا و بر روی هر [[کافر]] مینهد پس نوشته میشود این [[کافر]] است حقا، تا اینکه [[مؤمن]] فریاد میکند:ای وای برای توای [[کافر]] و [[کافر]] فریاد میکند: خوشا به حال توای [[مؤمن]]، [[دوست]] داشتم که من امروز مانند تو بودم و [[رستگار]] میشدم آنگاه [[دابة الارض]] سر خود را بلند میکند پس هرکس که در مابین [[مشرق]] و [[مغرب]] است او را میبیند و این بعد از طلوع [[خورشید]] است از [[مغرب]] خود. (یا مراد طلوع [[خورشید]] [[ولایت]] است از غروبگاه خود، یعنی [[بعد از ظهور]] [[قائم]] {{ع}} خواهد بود و یا مراد بعد از رکود و توقف [[خورشید]] است از وقت زوال تا عصر که پس از آن یک مرتبه از طرف [[مغرب]] نمایان میشود) پس در آن هنگام [[توبه]] برداشته خواهد شد"<ref>کمال الدین، ج۲، ۵۲۷، ح ۱.</ref>. | ||
[[خروج دابة الارض]] از مقدمات [[رجعت]] است و درباره او [[اخبار]] بسیار است و برای تذکر همین اندازه کافی است. | [[خروج دابة الارض]] از مقدمات [[رجعت]] است و درباره او [[اخبار]] بسیار است و برای تذکر همین اندازه کافی است. | ||
*'''برگشت جمع کثیری از [[مؤمنین]] برای نصرت''': [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "هرگاه [[قائم]] {{ع}} ظاهر شود و داخل [[کوفه]] شود [[خداوند]] برانگیزاند برای او از [[پشت کوفه]] هفتاد هزار [[صدیق]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۹۰، ح ۲۰۲.</ref>. در "[[اثبات الهداة]]" از کسانی که به خصوص اسم برده شده یکی [[مفضل]] است. [[حضرت صادق]] {{ع}} به او فرمود: "تو و [[چهل]] و چهار نفر با [[قائم]] خواهید بود"<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۵۷۳، ح ۷۰۹.</ref>. | * '''برگشت جمع کثیری از [[مؤمنین]] برای نصرت''': [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "هرگاه [[قائم]] {{ع}} ظاهر شود و داخل [[کوفه]] شود [[خداوند]] برانگیزاند برای او از [[پشت کوفه]] هفتاد هزار [[صدیق]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۹۰، ح ۲۰۲.</ref>. در "[[اثبات الهداة]]" از کسانی که به خصوص اسم برده شده یکی [[مفضل]] است. [[حضرت صادق]] {{ع}} به او فرمود: "تو و [[چهل]] و چهار نفر با [[قائم]] خواهید بود"<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۵۷۳، ح ۷۰۹.</ref>. | ||
و [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "گویا میبینم [[عبد الله بن شریک عامری]] را که [[عمامه]] سیاه بر سر دارد و دو طرف عمامهاش بین دو شانه او آویزان و از دامنه کوه بالا میرود، در جلو روی [[قائم]] ما [[اهل البیت]] با چهار هزار که مکرر [[تکبیر]] میگویند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ۷۶، ح ۸۱.</ref>. | و [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "گویا میبینم [[عبد الله بن شریک عامری]] را که [[عمامه]] سیاه بر سر دارد و دو طرف عمامهاش بین دو شانه او آویزان و از دامنه کوه بالا میرود، در جلو روی [[قائم]] ما [[اهل البیت]] با چهار هزار که مکرر [[تکبیر]] میگویند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ۷۶، ح ۸۱.</ref>. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۰: | ||
و نیز فرمود: "هرگاه اوان [[قیام قائم]] {{ع}} شود، بر [[مردم]] [[باران]] ببارد در [[جمادی]] الاخرة و ده روز از [[رجب]] بارانی که مانند آن ندیدهاند، پس [[خداوند]] برویاند به او گوشتهای [[مؤمنین]] و بدنهای ایشان را در قبرهایشان و گویا من نظر میکنم به سوی ایشان و میبینم ایشان را که از ظرف [[جهینه]] روآوردهاند و موهای خود را از [[خاک]] میتکانند"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۷۹، ح ۱۱۵.</ref>. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} در این [[کلام]] خود که بسیار در آن تکرار میکرد: {{عربی|""العجب کل العجب بین جمادی و رجب""}}. نیز اشاره به همین دارد که گفتند: "یا [[امیر المؤمنین]]! چیست این عجبی که هموار تعجب میکنی از وی؟" فرمود: "مادرت بر تو نوحه کند، کدام عجب عجیبتر است از مردهها که بزنند هر [[دشمن]] [[خدا]] و [[رسول]] و [[دشمن]] [[اهل البیت]] او را؟!" بار دیگر باز از وی سؤال کردند، فرمود: "آخر چه عجبی عجیبتر است از اینکه مردههایی سرهای زندهها را بزنند". گفت: "چه وقت خواهد بود یا [[امیر المؤمنین]]؟" فرمود: "قسم به آن کس که دانه را میشکافد و [[بنده]] را میآفریند، گوید نظر میکنم و میبینم که در کوچههای [[کوفه]] رفت آمد میکنند و شمشیرهای خود را ظاهر کرده بر روی دوشها، میزنند هر [[دشمن]] [[خدا]] و [[رسول]] و [[دشمن]] [[مؤمنین]] را"<ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ۶۰، ح ۴۸.</ref>. و از [[سعید بن جبیر]] گفت: "سالی که [[مهدی]] در او [[قیام]] کند بیست و چهار [[باران]] خواهد بارید که اثر [[برکت]] آن ظاهر خواهد شد"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۴۳، ح ۴۳۵.</ref>. وی این [[حدیث]] مستند نیست و هم محتمل است که مراد همان [[باران]] [[رجب]] باشد. | و نیز فرمود: "هرگاه اوان [[قیام قائم]] {{ع}} شود، بر [[مردم]] [[باران]] ببارد در [[جمادی]] الاخرة و ده روز از [[رجب]] بارانی که مانند آن ندیدهاند، پس [[خداوند]] برویاند به او گوشتهای [[مؤمنین]] و بدنهای ایشان را در قبرهایشان و گویا من نظر میکنم به سوی ایشان و میبینم ایشان را که از ظرف [[جهینه]] روآوردهاند و موهای خود را از [[خاک]] میتکانند"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۷۹، ح ۱۱۵.</ref>. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} در این [[کلام]] خود که بسیار در آن تکرار میکرد: {{عربی|""العجب کل العجب بین جمادی و رجب""}}. نیز اشاره به همین دارد که گفتند: "یا [[امیر المؤمنین]]! چیست این عجبی که هموار تعجب میکنی از وی؟" فرمود: "مادرت بر تو نوحه کند، کدام عجب عجیبتر است از مردهها که بزنند هر [[دشمن]] [[خدا]] و [[رسول]] و [[دشمن]] [[اهل البیت]] او را؟!" بار دیگر باز از وی سؤال کردند، فرمود: "آخر چه عجبی عجیبتر است از اینکه مردههایی سرهای زندهها را بزنند". گفت: "چه وقت خواهد بود یا [[امیر المؤمنین]]؟" فرمود: "قسم به آن کس که دانه را میشکافد و [[بنده]] را میآفریند، گوید نظر میکنم و میبینم که در کوچههای [[کوفه]] رفت آمد میکنند و شمشیرهای خود را ظاهر کرده بر روی دوشها، میزنند هر [[دشمن]] [[خدا]] و [[رسول]] و [[دشمن]] [[مؤمنین]] را"<ref>بحارالانوار، ج ۵۳، ۶۰، ح ۴۸.</ref>. و از [[سعید بن جبیر]] گفت: "سالی که [[مهدی]] در او [[قیام]] کند بیست و چهار [[باران]] خواهد بارید که اثر [[برکت]] آن ظاهر خواهد شد"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۴۳، ح ۴۳۵.</ref>. وی این [[حدیث]] مستند نیست و هم محتمل است که مراد همان [[باران]] [[رجب]] باشد. | ||
*'''[[اصحاب]] و [[انصار]] آن [[حضرت]] از [[مردم]] زمان''': بدان که [[یاران]] آن [[حضرت]] بسیارند و عدد ایشان بیشمار است، از جمله [[یمانی]] و لشکرش و [[خراسانی]] و سپاهش و [[حسنی]] و یارانش و گیلانی و اعوانش و [[جعفری]] و جمعیتش و سائر احزاب [[شیعه]] که در آن سال [[قیام]] خواهند کرد، یا آنانکه به [[لشکر]] او بعد از [[خروج]] ملحق خواهند شد. ولی آنچه اهتمام به ذکر او است، آنان هستند که در هنگام [[بیعت]] یا در هنگام [[خروج]] با او هستند و [[اصحاب خاص]] او شمرده میشوند. بدان که [[خواص]] [[اصحاب]] او دونوعند: قسمی خاص الخاص و آنها سیصد سیزده نفرند به عدد اهل [[بدر]] و قسمی خاص و آنها ده هزار باشند. فرق این دو از چند جهت است: | * '''[[اصحاب]] و [[انصار]] آن [[حضرت]] از [[مردم]] زمان''': بدان که [[یاران]] آن [[حضرت]] بسیارند و عدد ایشان بیشمار است، از جمله [[یمانی]] و لشکرش و [[خراسانی]] و سپاهش و [[حسنی]] و یارانش و گیلانی و اعوانش و [[جعفری]] و جمعیتش و سائر احزاب [[شیعه]] که در آن سال [[قیام]] خواهند کرد، یا آنانکه به [[لشکر]] او بعد از [[خروج]] ملحق خواهند شد. ولی آنچه اهتمام به ذکر او است، آنان هستند که در هنگام [[بیعت]] یا در هنگام [[خروج]] با او هستند و [[اصحاب خاص]] او شمرده میشوند. بدان که [[خواص]] [[اصحاب]] او دونوعند: قسمی خاص الخاص و آنها سیصد سیزده نفرند به عدد اهل [[بدر]] و قسمی خاص و آنها ده هزار باشند. فرق این دو از چند جهت است: | ||
اول اینکه دسته اول از طرف او [[حکام]] خواهند بود در اطراف [[زمین]] و بیرقدار خواهند بود در موقع [[خروج]] و [[جنگ]] و دسته دوم، نه. | اول اینکه دسته اول از طرف او [[حکام]] خواهند بود در اطراف [[زمین]] و بیرقدار خواهند بود در موقع [[خروج]] و [[جنگ]] و دسته دوم، نه. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۳: | ||
از [[اخبار]] میتوان استفاده کرد که ایشان چنان نیستند که سرآمد همه اهل زمانها و دورانها باشند. [[مفضل]] به [[حضرت صادق]] {{ع}} عرض کرد: "قربانت شوم مؤمنی در روی [[زمین]] غیر ایشان نیست؟" فرمود: "چرا ولکن ایشان قوام و نجباء و قضاة و [[حکام]] و [[فقهاء]] در [[دین]] هستند". و فرمود: "عدد ایشان و [[شهرها]] و محلههاشان در کتابی نوشته شده و محفوظ است"<ref>دلائل الامامة، ص ۵۵۴، ح ۵۲۶.</ref>. و خواهد آمد که آن [[حضرت]] در [[کوفه]] نطقی خواهد کرد و آن [[سیصد و سیزده]] نفر از دور او پراکنده میشوند و ایشان را شکی عارض میشود، باز دوباره برمیگردند، پس چنان نیستند که هیچ کس مانند ایشان نباشد. | از [[اخبار]] میتوان استفاده کرد که ایشان چنان نیستند که سرآمد همه اهل زمانها و دورانها باشند. [[مفضل]] به [[حضرت صادق]] {{ع}} عرض کرد: "قربانت شوم مؤمنی در روی [[زمین]] غیر ایشان نیست؟" فرمود: "چرا ولکن ایشان قوام و نجباء و قضاة و [[حکام]] و [[فقهاء]] در [[دین]] هستند". و فرمود: "عدد ایشان و [[شهرها]] و محلههاشان در کتابی نوشته شده و محفوظ است"<ref>دلائل الامامة، ص ۵۵۴، ح ۵۲۶.</ref>. و خواهد آمد که آن [[حضرت]] در [[کوفه]] نطقی خواهد کرد و آن [[سیصد و سیزده]] نفر از دور او پراکنده میشوند و ایشان را شکی عارض میشود، باز دوباره برمیگردند، پس چنان نیستند که هیچ کس مانند ایشان نباشد. | ||
*'''تصریح [[ائمه]] {{عم}} به [[سیصد و سیزده]] تن و ده هزار''': [[اخبار]] دراینباره بهخصوص درباره [[سیصد و سیزده]] تن بسیار است ولکن بهقدر [[حاجت]] اشاره میرود، [[حضرت جواد]] {{ع}} فرمود: "جمع میشوند به نزد [[اصحاب]] او به عدد اهل [[بدر]] [[سیصد و سیزده]] تن، و این است قول [[خداوند]]: {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>بقره، ۱۴۸.</ref>. "هرکجا باشید [[خداوند]] شما را جمیعا میآورد، زیراکه او بر هر چیز قادر است". فرمود: "هرگاه این عده از اهل [[زمین]] به نزد او جمع شوند امر خود را ظاهر کند، پس چون [[عقد]] تکمیل شود (یعنی عدد معهود) و آن ده هزار است [[خروج]] کند به إذن [[خداوند]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ۱۵۷، ح ۴.</ref>. و فرمود: "برای [[قائم]] گنجهایی است نه از طلا و نه از نقره، اسبهایی است قوی هیکل و مردانی است با علامت، [[خداوند]] ایشان را از شهرهای دور جمع میکند به عدد اهل [[بدر]] [[سیصد و سیزده]] تن و با آن [[حضرت]] صحیفهای است مهرشده که در وی شماره [[اصحاب]] او با اسامیشان و شهرهاشان و طبایعشان و زیشان و [[کنیه]] و لقبشان مسطور است، مردانی هستند رنجکش و با جدیت در [[طاعت]] او"<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۱، ۶۳، ح ۲۹.</ref>. | * '''تصریح [[ائمه]] {{عم}} به [[سیصد و سیزده]] تن و ده هزار''': [[اخبار]] دراینباره بهخصوص درباره [[سیصد و سیزده]] تن بسیار است ولکن بهقدر [[حاجت]] اشاره میرود، [[حضرت جواد]] {{ع}} فرمود: "جمع میشوند به نزد [[اصحاب]] او به عدد اهل [[بدر]] [[سیصد و سیزده]] تن، و این است قول [[خداوند]]: {{متن قرآن|أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>بقره، ۱۴۸.</ref>. "هرکجا باشید [[خداوند]] شما را جمیعا میآورد، زیراکه او بر هر چیز قادر است". فرمود: "هرگاه این عده از اهل [[زمین]] به نزد او جمع شوند امر خود را ظاهر کند، پس چون [[عقد]] تکمیل شود (یعنی عدد معهود) و آن ده هزار است [[خروج]] کند به إذن [[خداوند]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ۱۵۷، ح ۴.</ref>. و فرمود: "برای [[قائم]] گنجهایی است نه از طلا و نه از نقره، اسبهایی است قوی هیکل و مردانی است با علامت، [[خداوند]] ایشان را از شهرهای دور جمع میکند به عدد اهل [[بدر]] [[سیصد و سیزده]] تن و با آن [[حضرت]] صحیفهای است مهرشده که در وی شماره [[اصحاب]] او با اسامیشان و شهرهاشان و طبایعشان و زیشان و [[کنیه]] و لقبشان مسطور است، مردانی هستند رنجکش و با جدیت در [[طاعت]] او"<ref>عیون اخبار الرضا، ج ۱، ۶۳، ح ۲۹.</ref>. | ||
[[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "هرگاه خارج شود پشت خود را به [[کعبه]] دهد و [[سیصد و سیزده]] تن جمع شوند و اول چیزی که بگوید این است: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>هود، ۸۶.</ref> پس بگوید: منم [[بقیة الله]]، پس هرگاه جمع شود به سوی او [[عقد]] و او ده هزار است [[خروج]] کند<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۹۲، ح ۲۴.</ref>. مردی از [[اهل کوفه]] از [[حضرت صادق]] {{ع}} پرسید: "چهقدر با [[قائم]] [[خروج]] خواهند کرد؟ [[مردم]] میگویند به عدد اهل [[بدر]] است [[سیصد و سیزده]] تن. | [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "هرگاه خارج شود پشت خود را به [[کعبه]] دهد و [[سیصد و سیزده]] تن جمع شوند و اول چیزی که بگوید این است: {{متن قرآن|بَقِيَّةُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ}}<ref>هود، ۸۶.</ref> پس بگوید: منم [[بقیة الله]]، پس هرگاه جمع شود به سوی او [[عقد]] و او ده هزار است [[خروج]] کند<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۹۲، ح ۲۴.</ref>. مردی از [[اهل کوفه]] از [[حضرت صادق]] {{ع}} پرسید: "چهقدر با [[قائم]] [[خروج]] خواهند کرد؟ [[مردم]] میگویند به عدد اهل [[بدر]] است [[سیصد و سیزده]] تن. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۰: | ||
[[ابو بصیر]] پرسید: حلقه چهقدر است؟ فرمود: ده هزار"<ref>کمال الدین، ج۲، ۶۵۴، ح ۲۰.</ref>. آیا ده هزار بهعلاوه [[سیصد و سیزده]] تن است یا با آنها ده هزار است؟ معلوم نیست. ولی ظاهر این است که بهعلاوه باشد و مخفی نماند که [[دوازده نفر]] از آن [[سیصد و سیزده]] تن نقبای آن حضرتاند به عدد نقبای [[بنی اسرائیل]] و یکی از آنها علمدار خواهد بود و خواهد آمد که علمدار [[شعیب بن صالح]] است. | [[ابو بصیر]] پرسید: حلقه چهقدر است؟ فرمود: ده هزار"<ref>کمال الدین، ج۲، ۶۵۴، ح ۲۰.</ref>. آیا ده هزار بهعلاوه [[سیصد و سیزده]] تن است یا با آنها ده هزار است؟ معلوم نیست. ولی ظاهر این است که بهعلاوه باشد و مخفی نماند که [[دوازده نفر]] از آن [[سیصد و سیزده]] تن نقبای آن حضرتاند به عدد نقبای [[بنی اسرائیل]] و یکی از آنها علمدار خواهد بود و خواهد آمد که علمدار [[شعیب بن صالح]] است. | ||
*'''کیفیت اجتماع ایشان در مکه''': اما آن ده هزار، کیفیت مخصوصی برای ایشان ذکر نشده، بلکه همین اندازه که ایشان از راههای دور کمکم جمع میشوند، از هنگامی که [[ندای آسمانی]] را بشنود تا هنگام [[خروج]] آن [[حضرت]] تکمیل خواهند شد. ممکن است این [[حدیث]] اشاره به ایشان باشد، [[عبد الله]] بن عجلان به [[حضرت صادق]] {{ع}} عرض کرد که: "چگونه بفهمیم [[خروج قائم]] {{ع}} را؟ فرمود: "صبح میکند یکی از شما و در زیر سر او رقعهای است که در وی نوشته: "طاعة معروفة"<ref>منتخب الاثر، ص ۵۴۵، ح ۵.</ref>. (پس این اشخاص به مقتضای آن رقعه به راه میافتند). و اما [[سیصد و سیزده]] تن، پس اجتماع آنها در یک روز و یک شب خواهد بود. | * '''کیفیت اجتماع ایشان در مکه''': اما آن ده هزار، کیفیت مخصوصی برای ایشان ذکر نشده، بلکه همین اندازه که ایشان از راههای دور کمکم جمع میشوند، از هنگامی که [[ندای آسمانی]] را بشنود تا هنگام [[خروج]] آن [[حضرت]] تکمیل خواهند شد. ممکن است این [[حدیث]] اشاره به ایشان باشد، [[عبد الله]] بن عجلان به [[حضرت صادق]] {{ع}} عرض کرد که: "چگونه بفهمیم [[خروج قائم]] {{ع}} را؟ فرمود: "صبح میکند یکی از شما و در زیر سر او رقعهای است که در وی نوشته: "طاعة معروفة"<ref>منتخب الاثر، ص ۵۴۵، ح ۵.</ref>. (پس این اشخاص به مقتضای آن رقعه به راه میافتند). و اما [[سیصد و سیزده]] تن، پس اجتماع آنها در یک روز و یک شب خواهد بود. | ||
[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "هرگاه [[خداوند]] رخصت دهد [[امام]] {{ع}} را، [[خدا]] را بخواند به اسم عبرانی او، پس [[اصحاب]] او [[سیصد و سیزده]] تن به نزد او جمع شوند مانند پارههای ابر در فصل پاییز و ایشان [[صاحب]] لوای ([[علم]] بزرگ) او هستند، بعضی از ایشان کسی است که در شب از رختخواب خود نایاب میشود پس صبح میکند در [[مکه]] و بعضی از ایشان در روز بر ابر سوار میشوند و [[قائم]] {{ع}} میشناسد هریک را به اسم او و اسم پدر او و زی او". | [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "هرگاه [[خداوند]] رخصت دهد [[امام]] {{ع}} را، [[خدا]] را بخواند به اسم عبرانی او، پس [[اصحاب]] او [[سیصد و سیزده]] تن به نزد او جمع شوند مانند پارههای ابر در فصل پاییز و ایشان [[صاحب]] لوای ([[علم]] بزرگ) او هستند، بعضی از ایشان کسی است که در شب از رختخواب خود نایاب میشود پس صبح میکند در [[مکه]] و بعضی از ایشان در روز بر ابر سوار میشوند و [[قائم]] {{ع}} میشناسد هریک را به اسم او و اسم پدر او و زی او". | ||
خط ۹۲: | خط ۸۷: | ||
[[حضرت زین العابدین]] {{ع}} فرمود: "آنها یکدیگر را نمیشناسند و بدون مواعده یک جا جمع میشوند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۰۶، ح ۷۹.</ref>. | [[حضرت زین العابدین]] {{ع}} فرمود: "آنها یکدیگر را نمیشناسند و بدون مواعده یک جا جمع میشوند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۰۶، ح ۷۹.</ref>. | ||
*'''بیشتر ایشان جوانند و بر شمشیرهاشان نوشته است''': [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "در بین اینکه [[جوانان]] [[شیعه]] در بالای بامهای خود در خوابند، ناگهان به نزد [[صاحب]] خود در یک شب بدون مواعده حاضر میشوند، پس صبح میکنند در [[مکه]]"<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۱۵.</ref>. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "[[اصحاب]] [[مهدی]] {{ع}} جوانهایند، پیر و کامل در میان ایشان نیست مگر مانند [[سرمه در چشم]] یا نمک در توشه- و نمک در توشه، کمترین توشه است-"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۷۶، ح ۵۰۱.</ref>. ولی ظاهر این [[حدیث]] عام است اختصاص به [[سیصد و سیزده]] تن ندارد، [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "بر [[شمشیر]] هریک اسم او و [[نسب]] او نوشته است"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۵۶، ح ۱۲۱.</ref>. و نیز فرمود: "بر [[شمشیر]] هریک کلمهای است که هزار کلمه از وی گشوده میشود"<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۱۴.</ref>. شاید این شمشیرها شمشیرهایی است که برای قتال نازل میشود، چنانچه آن [[حضرت]] فرمود: "هرگاه [[قائم]] [[قیام]] کند شمشیرهای قتال نازل شود، بر هر [[شمشیر]] اسم مرد و اسم پدر او باشد"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۵۶، ح ۱۲۱.</ref>. | * '''بیشتر ایشان جوانند و بر شمشیرهاشان نوشته است''': [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "در بین اینکه [[جوانان]] [[شیعه]] در بالای بامهای خود در خوابند، ناگهان به نزد [[صاحب]] خود در یک شب بدون مواعده حاضر میشوند، پس صبح میکنند در [[مکه]]"<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۱۵.</ref>. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "[[اصحاب]] [[مهدی]] {{ع}} جوانهایند، پیر و کامل در میان ایشان نیست مگر مانند [[سرمه در چشم]] یا نمک در توشه- و نمک در توشه، کمترین توشه است-"<ref>غیبت طوسی، ص ۴۷۶، ح ۵۰۱.</ref>. ولی ظاهر این [[حدیث]] عام است اختصاص به [[سیصد و سیزده]] تن ندارد، [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "بر [[شمشیر]] هریک اسم او و [[نسب]] او نوشته است"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۵۶، ح ۱۲۱.</ref>. و نیز فرمود: "بر [[شمشیر]] هریک کلمهای است که هزار کلمه از وی گشوده میشود"<ref>غیبت نعمانی، ص ۲۱۴.</ref>. شاید این شمشیرها شمشیرهایی است که برای قتال نازل میشود، چنانچه آن [[حضرت]] فرمود: "هرگاه [[قائم]] [[قیام]] کند شمشیرهای قتال نازل شود، بر هر [[شمشیر]] اسم مرد و اسم پدر او باشد"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۵۶، ح ۱۲۱.</ref>. | ||
*'''صفات [[اصحاب قائم]] {{ع}} در قوت و عزم''': این صفات که ذکر میشود اختصاص به [[سیصد و سیزده]] تن ندارد، گرچه در ایشان قویتر و شدیدتر است و شاید در این [[حدیث]] که کلمه [[اصحاب]] دارد اختصاص به ایشان داشته باشد ولی باز هم جزمی نیست. [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "گویا [[اصحاب قائم]] {{ع}} را میبینم در حالتی که احاطه کردهاند مابین [[مشرق]] و [[مغرب]] را، هیچ چیز نیست مگر اینکه [[مطیع]] ایشان است، حتی درندگان [[زمین]] و پرندگان درنده، همهچیز طالب رضای ایشان است، حتی اینکه [[زمین]] بر [[زمین]] فخر میکند و میگوید: امروز مردی از [[اصحاب قائم]] {{ع}} از من عبور کرد"<ref>بحارالانوار، ج ۵، ۳۲۷، ح ۴۳.</ref>. | * '''صفات [[اصحاب قائم]] {{ع}} در قوت و عزم''': این صفات که ذکر میشود اختصاص به [[سیصد و سیزده]] تن ندارد، گرچه در ایشان قویتر و شدیدتر است و شاید در این [[حدیث]] که کلمه [[اصحاب]] دارد اختصاص به ایشان داشته باشد ولی باز هم جزمی نیست. [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "گویا [[اصحاب قائم]] {{ع}} را میبینم در حالتی که احاطه کردهاند مابین [[مشرق]] و [[مغرب]] را، هیچ چیز نیست مگر اینکه [[مطیع]] ایشان است، حتی درندگان [[زمین]] و پرندگان درنده، همهچیز طالب رضای ایشان است، حتی اینکه [[زمین]] بر [[زمین]] فخر میکند و میگوید: امروز مردی از [[اصحاب قائم]] {{ع}} از من عبور کرد"<ref>بحارالانوار، ج ۵، ۳۲۷، ح ۴۳.</ref>. | ||
[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "[[لوط]] که میگفت: {{متن قرآن|لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ}}<ref>هود، ۸۰.</ref> "ای کاش برای من بر شما قوتی میبود یا به رکن محکمی میپیوستم این را نمیگفت جز اینکه [[قوت قائم]] {{ع}} را تمنی میکرد و یاد نمیکرد مگر [[اصحاب]] او را. به تحقیق که به هر مردی از ایشان قوت [[چهل]] مرد داده میشود و [[قلب]] او سختتر است از پاره آهن، اگر به کوههای آهنین گذر کنند آنها را پاره کنند، شمشیرهای خود را باز نگیرند تا اینکه [[خداوند]] عز و جل [[راضی]] شود"<ref>منتخب الاثر، ص ۶۱۳، ح ۱.</ref>. | [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "[[لوط]] که میگفت: {{متن قرآن|لَوْ أَنَّ لِي بِكُمْ قُوَّةً أَوْ آوِي إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ}}<ref>هود، ۸۰.</ref> "ای کاش برای من بر شما قوتی میبود یا به رکن محکمی میپیوستم این را نمیگفت جز اینکه [[قوت قائم]] {{ع}} را تمنی میکرد و یاد نمیکرد مگر [[اصحاب]] او را. به تحقیق که به هر مردی از ایشان قوت [[چهل]] مرد داده میشود و [[قلب]] او سختتر است از پاره آهن، اگر به کوههای آهنین گذر کنند آنها را پاره کنند، شمشیرهای خود را باز نگیرند تا اینکه [[خداوند]] عز و جل [[راضی]] شود"<ref>منتخب الاثر، ص ۶۱۳، ح ۱.</ref>. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۰۷: | ||
فرمود: "آیا شما [[راضی]] نیستید که [[دشمنان]] شما بعضی، بعضی را بکشند و شماها در خانهها خود ایمن هستید، بدان که چون آن هنگام شود به هر مردی از شما قوت [[چهل]] مرد داده شود و دلهای شما مانند [[پارههای آهن]] محکم گردد، اگر بر کوهها بزنید کوهها را بشکافید و شماها قوام [[زمین]] و خزینهداران [[زمین]] خواهید بود"<ref>روضه کافی، ص ۲۳۳، ح ۴۴۹.</ref>. این [[اخبار]] چنانکه میبینی عام است برای همه [[یاران]]، بلکه برای همه [[شیعیان]] حتی بعد از زمان [[جنگ]]. {{عربی|""جعلنا الله ان شاء الله من شیعتهم و رزقنا ایام دولتهم و وفقنا لنصرتهم""}}. | فرمود: "آیا شما [[راضی]] نیستید که [[دشمنان]] شما بعضی، بعضی را بکشند و شماها در خانهها خود ایمن هستید، بدان که چون آن هنگام شود به هر مردی از شما قوت [[چهل]] مرد داده شود و دلهای شما مانند [[پارههای آهن]] محکم گردد، اگر بر کوهها بزنید کوهها را بشکافید و شماها قوام [[زمین]] و خزینهداران [[زمین]] خواهید بود"<ref>روضه کافی، ص ۲۳۳، ح ۴۴۹.</ref>. این [[اخبار]] چنانکه میبینی عام است برای همه [[یاران]]، بلکه برای همه [[شیعیان]] حتی بعد از زمان [[جنگ]]. {{عربی|""جعلنا الله ان شاء الله من شیعتهم و رزقنا ایام دولتهم و وفقنا لنصرتهم""}}. | ||
*'''[[خضوع]] و [[طاعت]] و [[بندگی]] ایشان با سایر صفات''': [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "برای آن [[حضرت]] مردانی است که گویا دلهای ایشان [[پارههای آهن]] است، هیچگاه در آن [[دلها]] شکی در [[ذات خدا]] نیامده و مخلوط به [[شک]] نگشته، از سنگ محکمتر و سختتر هستند، اگر بر کوهها حمله کنند کوهها را از بین ببرند، با رایات خود به هیچ شهری رو نیاورند مگر اینکه او را خراب کنند، گویا بر اسبهای ایشان عقاب سوار است پس خود را بر زین اسب [[امام]] {{ع}} میمالند و به این عمل [[تبرک]] میجویند و بر گرد او احاطه میکنند و بر اطراف او میچرخند تا او را به [[جان]] خود در [[جنگها]] حفظ کنند و آنچه او [[اراده]] کند پیش دستی کنند و به او وانگذارند، و مراد او را [[کفایت]] کنند. در میان ایشان مردانی است که شب را نمیخوابند، ایشان را در نمازشان ناله و زمزمه است مانند آواز [[زنبور عسل]] در کندوی خود، شبها را بر روی پاهای خود به [[عبادت]] میگذرانند و صبح میکنند بر بالای اسبان، در شبها چون راهب هستند و در روزها چون شیر، در [[مقام]] [[اطاعت]] و [[فرمانبری]] از [[امام]] {{ع}}، مطیعتر از کنیز برای آقای خود. | * '''[[خضوع]] و [[طاعت]] و [[بندگی]] ایشان با سایر صفات''': [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "برای آن [[حضرت]] مردانی است که گویا دلهای ایشان [[پارههای آهن]] است، هیچگاه در آن [[دلها]] شکی در [[ذات خدا]] نیامده و مخلوط به [[شک]] نگشته، از سنگ محکمتر و سختتر هستند، اگر بر کوهها حمله کنند کوهها را از بین ببرند، با رایات خود به هیچ شهری رو نیاورند مگر اینکه او را خراب کنند، گویا بر اسبهای ایشان عقاب سوار است پس خود را بر زین اسب [[امام]] {{ع}} میمالند و به این عمل [[تبرک]] میجویند و بر گرد او احاطه میکنند و بر اطراف او میچرخند تا او را به [[جان]] خود در [[جنگها]] حفظ کنند و آنچه او [[اراده]] کند پیش دستی کنند و به او وانگذارند، و مراد او را [[کفایت]] کنند. در میان ایشان مردانی است که شب را نمیخوابند، ایشان را در نمازشان ناله و زمزمه است مانند آواز [[زنبور عسل]] در کندوی خود، شبها را بر روی پاهای خود به [[عبادت]] میگذرانند و صبح میکنند بر بالای اسبان، در شبها چون راهب هستند و در روزها چون شیر، در [[مقام]] [[اطاعت]] و [[فرمانبری]] از [[امام]] {{ع}}، مطیعتر از کنیز برای آقای خود. | ||
دلهای ایشان مانند چراغ، گویا آن [[دلها]] قندیلهایی است از روشنی و مع ذلک ایشان از [[خشیت]] [[خدا]] در [[بیم]] و ترسند و در [[دعا]] درخواست [[شهادت]] میکنند و تمنا میکنند که در [[راه خدا]] کشته شوند، شعار ایشان {{عربی|""یا لثارات الحسین""}} است (ای خونخواهان [[حسین]]) هرگاه به راه افتند [[رعب]] در جلو ایشان بهقدر مسیر یک ماه حرکت کند، [[خداوند]]، [[امام]] را به ایشان [[نصرت]] خواهد کرد"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.</ref>. و نیز آن [[حضرت]] فرمود: "گویا نظر میکنم به [[قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]]، [[اصحاب]] او در برابر او چنان به حال [[خضوع]] و سکوتند که گویا مرغ بر سر ایشان نشسته، میبینم که زاد و توشههاشان تمام گشته و جامههاشان کهنه شده، اثر [[سجود]] بر پیشانیهاشان ظاهر است، در روز چون شیرند و در شب چون راهب، گویا دلهای ایشان پاره آهن است، به هر مردی از ایشان قوت [[چهل]] مرد داده میشود، هیچ فردی از ایشان نمیکشد مگر [[کافر]] یا [[منافق]] را، [[خداوند]] در کتاب خود ایشان را به "توسم" | دلهای ایشان مانند چراغ، گویا آن [[دلها]] قندیلهایی است از روشنی و مع ذلک ایشان از [[خشیت]] [[خدا]] در [[بیم]] و ترسند و در [[دعا]] درخواست [[شهادت]] میکنند و تمنا میکنند که در [[راه خدا]] کشته شوند، شعار ایشان {{عربی|""یا لثارات الحسین""}} است (ای خونخواهان [[حسین]]) هرگاه به راه افتند [[رعب]] در جلو ایشان بهقدر مسیر یک ماه حرکت کند، [[خداوند]]، [[امام]] را به ایشان [[نصرت]] خواهد کرد"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.</ref>. و نیز آن [[حضرت]] فرمود: "گویا نظر میکنم به [[قائم]] و [[اصحاب]] او در [[نجف]]، [[اصحاب]] او در برابر او چنان به حال [[خضوع]] و سکوتند که گویا مرغ بر سر ایشان نشسته، میبینم که زاد و توشههاشان تمام گشته و جامههاشان کهنه شده، اثر [[سجود]] بر پیشانیهاشان ظاهر است، در روز چون شیرند و در شب چون راهب، گویا دلهای ایشان پاره آهن است، به هر مردی از ایشان قوت [[چهل]] مرد داده میشود، هیچ فردی از ایشان نمیکشد مگر [[کافر]] یا [[منافق]] را، [[خداوند]] در کتاب خود ایشان را به "توسم" وصف کرده فرموده: {{متن قرآن|إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ}}<ref>- حجر، ۷۵.</ref> یعنی ایشان اهل تفرس و [[صاحب]] فراستند، (پس به فراست خود [[مؤمن]] را از [[مشرک]] و [[منافق]] میشناسند، پس نمیکشند مگر [[مشرکان]] [[منافق]] را)"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۸۶، ح ۲۰۲.</ref>. | ||
[[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "آن [[حضرت]] [[سیصد و سیزده]] تن را به آفاق [[زمین]] میفرستد و دست بر پشت و سینههای ایشان میکشد پس در هیچ قضاوتی عاجز نمیمانند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.</ref>. | [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "آن [[حضرت]] [[سیصد و سیزده]] تن را به آفاق [[زمین]] میفرستد و دست بر پشت و سینههای ایشان میکشد پس در هیچ قضاوتی عاجز نمیمانند"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۴۵، ح ۹۱.</ref>. | ||
[[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} به [[علی بن ابراهیم بن مهزیار]] فرمود: "پدرم فرمود: گویا میبینم تو را که بیرقهای زرد و علمهای سفید بر اطراف تو به حرکت آمده و [[پرچمها]] میوزد در مابین حطیم و زمزم و گویا میبینم که بیعتهای پشت سر یکدیگر و صفای [[ولایت]] و [[دوستی]] بر تو منتظم گشته مانند منتظم شدن درها در رشتهها و میبینم دست دادن کفها را به تو برای [[بیعت]] در اطراف [[حجر الاسود]]، همه به ساحت تو ملتجی گشته، از جماعتی که [[خداوند]] ایشان را بیرون آورده و آفریده از طینت طاهره [[ولایت]] و [[تربت]] نفیسه، دلهای ایشان [[مقدس]] و منزه گشته از چرک [[نفاق]] و مهذب شده از [[پلیدی]] شقاق (مخالفتورزی) طبعهای ایشان برای [[دین]] نرم، و خوهای ایشان از [[دشمنی]] ورزیدن خشن، روهای ایشان برای قبول باز، [[فطرت]] ایشان برای [[فضل]] شکفته و درخشنده، [[دیانت]] دارند به [[دین حق]] و [[اهل حق]]، پس چون ارکان ایشان محکم شود و بنیان ایشان قوام پیدا کند، از هم شکافته و پاره شود طبقات [[امتها]] به سبب اجتماع و تکاثر ایشان، هنگامی که [[بیعت]] و [[تبعیت]] کنند تو را در سایه درخت عظیمی که شاخههای او بر اطراف [[دریاچه طبریه]] آویزان شده و سایه افکنده (در آنجاست که [[سفیانی]] کشته میشود) پس در آن وقت صبح [[حق]] تلألؤ کند و [[تاریکی]] [[باطل]] منجلی شود و [[خداوند]] [[طغیان]] را به سبب تو بشکند و [[خرد]] سازد و معالم [[ایمان]] را برگرداند"<ref>کمال الدین، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.</ref>. | [[حضرت صاحب الامر]] {{ع}} به [[علی بن ابراهیم بن مهزیار]] فرمود: "پدرم فرمود: گویا میبینم تو را که بیرقهای زرد و علمهای سفید بر اطراف تو به حرکت آمده و [[پرچمها]] میوزد در مابین حطیم و زمزم و گویا میبینم که بیعتهای پشت سر یکدیگر و صفای [[ولایت]] و [[دوستی]] بر تو منتظم گشته مانند منتظم شدن درها در رشتهها و میبینم دست دادن کفها را به تو برای [[بیعت]] در اطراف [[حجر الاسود]]، همه به ساحت تو ملتجی گشته، از جماعتی که [[خداوند]] ایشان را بیرون آورده و آفریده از طینت طاهره [[ولایت]] و [[تربت]] نفیسه، دلهای ایشان [[مقدس]] و منزه گشته از چرک [[نفاق]] و مهذب شده از [[پلیدی]] شقاق (مخالفتورزی) طبعهای ایشان برای [[دین]] نرم، و خوهای ایشان از [[دشمنی]] ورزیدن خشن، روهای ایشان برای قبول باز، [[فطرت]] ایشان برای [[فضل]] شکفته و درخشنده، [[دیانت]] دارند به [[دین حق]] و [[اهل حق]]، پس چون ارکان ایشان محکم شود و بنیان ایشان قوام پیدا کند، از هم شکافته و پاره شود طبقات [[امتها]] به سبب اجتماع و تکاثر ایشان، هنگامی که [[بیعت]] و [[تبعیت]] کنند تو را در سایه درخت عظیمی که شاخههای او بر اطراف [[دریاچه طبریه]] آویزان شده و سایه افکنده (در آنجاست که [[سفیانی]] کشته میشود) پس در آن وقت صبح [[حق]] تلألؤ کند و [[تاریکی]] [[باطل]] منجلی شود و [[خداوند]] [[طغیان]] را به سبب تو بشکند و [[خرد]] سازد و معالم [[ایمان]] را برگرداند"<ref>کمال الدین، ج۲، ۴۴۹، ح ۱۹.</ref>. | ||
*'''بلاد و قبائل [[یاران]] آن حضرت''': درباره [[سیصد و سیزده]] نفر در [[اخبار]] تعیین اسم و اسم پدر و محلشان شده، لکن گذشته از [[سند]] آنها چون مختلف [[نقل]] شده لهذا چندان فایدهای در ذکر آن نیست به علاوه منافی با اختصار است که وضع رساله بر آن است. [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "[[اصحاب قائم]] {{ع}} [[سیصد و سیزده]] تن خواهند بود از [[اولاد عجم]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۶۹، ح ۱۵۷.</ref>. ولی در [[حدیث]] دیگر فرمود: "[[بیعت]] میکنند با [[قائم]] بین [[رکن و مقام]] سیصد و سیزده تن به عدد اهل [[بدر]]، در میان ایشان است [[نجبا]] و [[نقبا]] از [[اهل مصر]] و [[ابدال]] [[اهل شام]] و [[اخبار]] از [[اهل عراق]]"<ref>منتخب الاثر، ص ۵۸۰، ح ۲.</ref>. جمع این دو [[حدیث]] به این است که [[اهل شام]] و [[عراق]] و [[مصر]] حمل شود بر آنانکه از [[اولاد عجم]] در آنجا متوطن شدهاند و الا وجه دیگر ندارد جز حمل بر موافقت [[عامه]]. | * '''بلاد و قبائل [[یاران]] آن حضرت''': درباره [[سیصد و سیزده]] نفر در [[اخبار]] تعیین اسم و اسم پدر و محلشان شده، لکن گذشته از [[سند]] آنها چون مختلف [[نقل]] شده لهذا چندان فایدهای در ذکر آن نیست به علاوه منافی با اختصار است که وضع رساله بر آن است. [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "[[اصحاب قائم]] {{ع}} [[سیصد و سیزده]] تن خواهند بود از [[اولاد عجم]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۶۹، ح ۱۵۷.</ref>. ولی در [[حدیث]] دیگر فرمود: "[[بیعت]] میکنند با [[قائم]] بین [[رکن و مقام]] سیصد و سیزده تن به عدد اهل [[بدر]]، در میان ایشان است [[نجبا]] و [[نقبا]] از [[اهل مصر]] و [[ابدال]] [[اهل شام]] و [[اخبار]] از [[اهل عراق]]"<ref>منتخب الاثر، ص ۵۸۰، ح ۲.</ref>. جمع این دو [[حدیث]] به این است که [[اهل شام]] و [[عراق]] و [[مصر]] حمل شود بر آنانکه از [[اولاد عجم]] در آنجا متوطن شدهاند و الا وجه دیگر ندارد جز حمل بر موافقت [[عامه]]. | ||
و اما راجع به سایر اعوان و [[انصار]]: [[حضرت رضا]] {{ع}} فرمود: "بپرهیز از [[عرب]] که برای ایشان خبر [[بدی]] خواهد بود، [[آگاه]] باش که از ایشان یک نفر با [[قائم]] [[خروج]] نخواهد کرد<ref>غیبت طوسی، ص ۴۷۶، ح ۵۰۰.</ref>. و نیز فرمود: وای بر [[طاغیان]] [[عرب]] از شری که نزدیک شده. ابن ابی [[یعفور]] عرض کرد: آیا از [[عرب]] کسی با [[قائم]] {{ع}} هست؟ فرمود: چیز کمی. | و اما راجع به سایر اعوان و [[انصار]]: [[حضرت رضا]] {{ع}} فرمود: "بپرهیز از [[عرب]] که برای ایشان خبر [[بدی]] خواهد بود، [[آگاه]] باش که از ایشان یک نفر با [[قائم]] [[خروج]] نخواهد کرد<ref>غیبت طوسی، ص ۴۷۶، ح ۵۰۰.</ref>. و نیز فرمود: وای بر [[طاغیان]] [[عرب]] از شری که نزدیک شده. ابن ابی [[یعفور]] عرض کرد: آیا از [[عرب]] کسی با [[قائم]] {{ع}} هست؟ فرمود: چیز کمی. | ||
عرض کرد: به [[خدا]] قسم که از ایشان بسیارند کسانی که این امر را | عرض کرد: به [[خدا]] قسم که از ایشان بسیارند کسانی که این امر را وصف میکنند (یعنی اظهار [[تشیع]] میکنند). فرمود: ناچار است که [[مردم]] تخلیص شوند و تمیز و جدا شوند و باید [[غربال]] شوند و در [[غربال]] خلق زیادی بیرون خواهند شد"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۱۴، ح ۳۱.</ref>. مقصود عربهای اصلی است و آن هم اهل [[حجاز]]. | ||
[[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "هیچ بلدی نیست مگر اینکه از او طایفهای با [[قائم]] [[خروج]] خواهد کرد، مگر [[بصره]] که یک نفر از وی [[خروج]] نخواهد کرد"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۵.</ref>. [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "چون اظهار [[دعوت]] کند، [[بیعت]] کند با او [[سیصد و سیزده]] تن و کمی از [[اهل مکه]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۰۷، ح ۸۱.</ref>. | [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "هیچ بلدی نیست مگر اینکه از او طایفهای با [[قائم]] [[خروج]] خواهد کرد، مگر [[بصره]] که یک نفر از وی [[خروج]] نخواهد کرد"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۵.</ref>. [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "چون اظهار [[دعوت]] کند، [[بیعت]] کند با او [[سیصد و سیزده]] تن و کمی از [[اهل مکه]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۰۷، ح ۸۱.</ref>. | ||
[[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "برای [[قائم]] {{ع}} گنجی است در [[طالقان]] که نه طلاست و نه نقره"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.</ref>. و از [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "خوشا به [[طالقان]]، برای [[خداوند]] عز و جل در وی گنجهایی است که نه از طلاست و نه از نقره و لکن در وی مردانی هست اهل [[ایمان]]، [[خدا]] را شناختهاند [[حق]] [[معرفت]]، ایشان [[انصار مهدی]] خواهند بود در [[آخر الزمان]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ۸۷، ح ۵۶.</ref>. در باب [[حسنی]] گذشت که [[انصار]] او از [[طالقان]] هستند، پس شاید مراد همانها باشند و ممکن است که بهعلاوه آن نیز از [[سیصد و سیزده]] تن و یا از غیر ایشان باشند. | [[حضرت صادق]] {{ع}} فرمود: "برای [[قائم]] {{ع}} گنجی است در [[طالقان]] که نه طلاست و نه نقره"<ref>الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.</ref>. و از [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "خوشا به [[طالقان]]، برای [[خداوند]] عز و جل در وی گنجهایی است که نه از طلاست و نه از نقره و لکن در وی مردانی هست اهل [[ایمان]]، [[خدا]] را شناختهاند [[حق]] [[معرفت]]، ایشان [[انصار مهدی]] خواهند بود در [[آخر الزمان]]"<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ۸۷، ح ۵۶.</ref>. در باب [[حسنی]] گذشت که [[انصار]] او از [[طالقان]] هستند، پس شاید مراد همانها باشند و ممکن است که بهعلاوه آن نیز از [[سیصد و سیزده]] تن و یا از غیر ایشان باشند. | ||
*'''خدمتگذاری جمعی از زنان''': [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "پنجاه [[زن]] همراه آن عده یعنی [[سیصد و سیزده]] تن خواهد بود"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ۲۱، ح ۱۴۵۲.</ref>. و در "[[اثبات الهداة]]" [[حضرت صادق]] {{ع}} به [[مفضل]] فرمود: "با [[قائم]] {{ع}} سیزده [[زن]] خواهد بود". عرض کرد: "آنها چه میکنند؟" فرمود: "مداوای مجروحین و پرستاری مریضان میکنند چنانکه با [[پیامبر]] {{صل}} بودند"<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۵۷۵، ح ۷۲۵.</ref>. | * '''خدمتگذاری جمعی از زنان''': [[حضرت باقر]] {{ع}} فرمود: "پنجاه [[زن]] همراه آن عده یعنی [[سیصد و سیزده]] تن خواهد بود"<ref>معجم احادیث الامام المهدی، ج ۵، ۲۱، ح ۱۴۵۲.</ref>. و در "[[اثبات الهداة]]" [[حضرت صادق]] {{ع}} به [[مفضل]] فرمود: "با [[قائم]] {{ع}} سیزده [[زن]] خواهد بود". عرض کرد: "آنها چه میکنند؟" فرمود: "مداوای مجروحین و پرستاری مریضان میکنند چنانکه با [[پیامبر]] {{صل}} بودند"<ref>اثباة الهداة، ج ۳، ۵۷۵، ح ۷۲۵.</ref>. | ||
*'''[[انصار]] او از [[نصاری]]: اول کس از اهل نجران''': [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "[[خروج]] میکند مردی از اهل نجران، استجابت میکند [[امام]] {{ع}} را، و او اول نصرانی است که [[اجابت]] کند پس بیعه<ref>معبد مسیحیان.</ref> خود را خراب کند و [[صلیب]] خود را بشکند و با موالیان و ضعفای [[مردم]] [[خروج]] کند، پس حرکت کند تا در [[نخیله]] فرود آید با بیرقهای [[هدایت]]". و به [[سند]] دیگر [[خروج]] کند با موالیان و ضعفای [[مردم]]، با اسبان و علمهای [[هدایت]]<ref>مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۰۰.</ref>»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۴۷-۲۶۵.</ref>. | * '''[[انصار]] او از [[نصاری]]: اول کس از اهل نجران''': [[امیر المؤمنین]] {{ع}} فرمود: "[[خروج]] میکند مردی از اهل نجران، استجابت میکند [[امام]] {{ع}} را، و او اول نصرانی است که [[اجابت]] کند پس بیعه<ref>معبد مسیحیان.</ref> خود را خراب کند و [[صلیب]] خود را بشکند و با موالیان و ضعفای [[مردم]] [[خروج]] کند، پس حرکت کند تا در [[نخیله]] فرود آید با بیرقهای [[هدایت]]". و به [[سند]] دیگر [[خروج]] کند با موالیان و ضعفای [[مردم]]، با اسبان و علمهای [[هدایت]]<ref>مختصر بصائر الدرجات، ص ۲۰۰.</ref>»<ref>[[محمد جواد خراسانی|خراسانی، محمد جواد]]، [[مهدی منتظر ۱ (کتاب)|مهدی منتظر]]، ص ۲۴۷-۲۶۵.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | |||
{{پرسمان نشانهها و علائم ظهور}} | {{پرسمان نشانهها و علائم ظهور}} | ||
== منبعشناسی جامع مهدویت == | == منبعشناسی جامع مهدویت == | ||
{{ | {{منبع جامع}} | ||
* [[:رده:کتابشناسی کتابهای مهدویت|کتابشناسی مهدویت]]؛ | * [[:رده:کتابشناسی کتابهای مهدویت|کتابشناسی مهدویت]]؛ | ||
* [[:رده:مقالهشناسی مقالههای مهدویت|مقالهشناسی مهدویت]]؛ | * [[:رده:مقالهشناسی مقالههای مهدویت|مقالهشناسی مهدویت]]؛ | ||
* [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای مهدویت|پایاننامهشناسی مهدویت]]. | * [[:رده:پایاننامهشناسی پایاننامههای مهدویت|پایاننامهشناسی مهدویت]]. | ||
{{پایان | {{پایان منبع جامع}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان مهدویت]] | [[رده:پرسمان مهدویت]] | ||
[[رده:(اا): پرسشهای مهدویت با ۱ پاسخ]] | [[رده:(اا): پرسشهای مهدویت با ۱ پاسخ]] | ||
[[رده:پرسشهای مربوط به نشانههای ظهور امام مهدی]] | [[رده:پرسشهای مربوط به نشانههای ظهور امام مهدی]] |