جز
جایگزینی متن - '، -' به ' -'
(صفحهای تازه حاوی «{{نبوت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = جب | عنوان مدخل = جب | مداخل مرتبط = جب در قرآن - جب در حدیث | پرسش مرتبط = }} ==جغرافیای جب، در سوره مبارکه یوسف{{ع}}== #{{متن قرآن|قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ لَا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَتِ ال...» ایجاد کرد) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
جز (جایگزینی متن - '، -' به ' -') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==[[تاریخ انبیاء]] چه میگوید؟== | ==[[تاریخ انبیاء]] چه میگوید؟== | ||
برخی از محققین، زیر عنوان «[[یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم]]»، سرگذشت [[زندگی]] آن [[حضرت]] را به طور مفصل بیان داشتهاند، که ما چکیده آن را، در این مقوله ذکر مینماییم.<ref>حسین عمادزاده، تاریخ انبیا</ref> | برخی از محققین، زیر عنوان «[[یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم]]»، سرگذشت [[زندگی]] آن [[حضرت]] را به طور مفصل بیان داشتهاند، که ما چکیده آن را، در این مقوله ذکر مینماییم.<ref>حسین عمادزاده، تاریخ انبیا</ref> | ||
یعقوب، فرزند [[اسحاق]]{{ع}} | یعقوب، فرزند [[اسحاق]]{{ع}} - [[پدر]] یوسف - شبی در [[خواب]] دید، که فرشتهای بر او نازل شد و به او عرض کرد خدایت [[سلام]] میرساند و میفرماید برخیز و به [[شهر]] حران برو و از [[پادشاه]] آنجا که نامش لابان است؛ دختر راحله را [[خواستگاری]] کن؛ زیرا [[خداوند]]، از او [[نسل]] تو را زیاد گرداند و کار [[دنیا]] و [[آخرت]] تو، تأمین گردد. | ||
[[حضرت یعقوب]]، [[پیام]] [[فرشته]] را به فال [[نیک]] میگیرد و با شش دختر لابان، یکی بعد از [[مرگ]] دیگری [[ازدواج]] میکند و [[خداوند]]، از هر دختر لابان، دو پسر به او عطا مینماید. | [[حضرت یعقوب]]، [[پیام]] [[فرشته]] را به فال [[نیک]] میگیرد و با شش دختر لابان، یکی بعد از [[مرگ]] دیگری [[ازدواج]] میکند و [[خداوند]]، از هر دختر لابان، دو پسر به او عطا مینماید. | ||
یوسف و [[بنیامین]]، هر دو از آخرین دختر لابان، به [[دنیا]] میآیند. از آنجا که [[حضرت یعقوب]]، به این دو [[کودک]]، به خصوص یوسف، به علت صغر سن و نداشتن [[مادر]]، [[عطوفت]] بیشتری نشان میدهد؛ این کودک مورد [[حسادت]] [[برادران]] ناتنی خود واقع میشود و لذا برادران [[تصمیم]] میگیرند که او را سرنگون و یا از دید [[پدر]] [[تبعید]] کنند. | یوسف و [[بنیامین]]، هر دو از آخرین دختر لابان، به [[دنیا]] میآیند. از آنجا که [[حضرت یعقوب]]، به این دو [[کودک]]، به خصوص یوسف، به علت صغر سن و نداشتن [[مادر]]، [[عطوفت]] بیشتری نشان میدهد؛ این کودک مورد [[حسادت]] [[برادران]] ناتنی خود واقع میشود و لذا برادران [[تصمیم]] میگیرند که او را سرنگون و یا از دید [[پدر]] [[تبعید]] کنند. |