بطاح: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۷: خط ۷:


==مقدمه==
==مقدمه==
«بطاح» [[جمع]] «بطحاء» است و «[[ابطح]]» در زبان [[عرب]] به «سیلاب بزرگ همراه با سنگریزه‌های ریز» معنا شده است.<ref>«مسیل واسع فیه دقاق الحصی». (ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۴۱۳-۴۱۴)</ref> و از آنجا که این مکان، محلی برای جریان سیلاب‌های [[مکه]] بود، بدان [[ابطح]] و بطاح می‌‌گفتند.<ref>ر. ک. ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۴۱۳-۴۱۴؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۴.</ref> [[قبیله قریش]] بعد از [[غلبه]] [[قصی بن کلاب]] بر [[خزاعه]] و تقسیم مکه، به دو گروه [[قریش]] بطاح -ساکنان مکه- و قریش [[ظواهر]] -ساکنان قسمت بیرونی مکه مانند [[منا]]، [[عرفات]] و المغمس- تقسیم شدند. قریش بطاح که گرامی‌ترین آنها بودند شامل [[بنی کعب بن لؤی]] - یعنی هاشم، [[امیه]]، عدی، جمح، [[اسد]] و...- می‌‌شد و [[بنی عامر بن لؤی]]، [[بنی حارث]] و [[بنی محارب بن فهر]]، [[تیم]] أدرم و [[قیس بن فهر]] درج نیز، در شمار قریش ظواهر محسوب می‌‌شده‌اند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۴. نیز ر. ک. بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۲۵۷-۲۵۸.</ref> در تقسیم‌بندی ابن [[اعرابی]] از قریش، قریش بطاح کسانی معرفی شدند که در شعب و بین دو أخشب مکه<ref>دو کوه سخت گذر مکه یعنی کوه ابوقبیس و کوه احمر.</ref> ساکن بودند و قریش ظواهر کسانی بودند که خارج از شعب ساکن بودند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۴.</ref>.<ref>[[عاتق بن غيث بلادی|بلادی، عاتق بن غيث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص ۴۵.</ref>
«بطاح» جمع «بطحاء» است و «[[ابطح]]» در زبان [[عرب]] به «سیلاب بزرگ همراه با سنگریزه‌های ریز» معنا شده است.<ref>«مسیل واسع فیه دقاق الحصی». (ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۴۱۳-۴۱۴)</ref> و از آنجا که این مکان، محلی برای جریان سیلاب‌های [[مکه]] بود، بدان [[ابطح]] و بطاح می‌‌گفتند.<ref>ر. ک. ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۴۱۳-۴۱۴؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۴.</ref> [[قبیله قریش]] بعد از [[غلبه]] [[قصی بن کلاب]] بر [[خزاعه]] و تقسیم مکه، به دو گروه [[قریش]] بطاح - ساکنان مکه - و قریش [[ظواهر]] - ساکنان قسمت بیرونی مکه مانند [[منا]]، [[عرفات]] و المغمس - تقسیم شدند. قریش بطاح که گرامی‌ترین آنها بودند شامل [[بنی کعب بن لؤی]] - یعنی هاشم، [[امیه]]، عدی، جمح، [[اسد]] و... - می‌‌شد و [[بنی عامر بن لؤی]]، [[بنی حارث]] و [[بنی محارب بن فهر]]، [[تیم]] أدرم و [[قیس بن فهر]] درج نیز، در شمار قریش ظواهر محسوب می‌‌شده‌اند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۴. نیز ر. ک. بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۲۵۷-۲۵۸.</ref> در تقسیم‌بندی ابن [[اعرابی]] از قریش، قریش بطاح کسانی معرفی شدند که در شعب و بین دو أخشب مکه<ref>دو کوه سخت گذر مکه یعنی کوه ابوقبیس و کوه احمر.</ref> ساکن بودند و قریش ظواهر کسانی بودند که خارج از شعب ساکن بودند.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۴.</ref>.<ref>[[عاتق بن غيث بلادی|بلادی، عاتق بن غيث]]، [[معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة (کتاب)|معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة]] ص ۴۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۶

موضوع مرتبط ندارد - مدخل مرتبط ندارد - پرسش مرتبط ندارد

مقدمه

«بطاح» جمع «بطحاء» است و «ابطح» در زبان عرب به «سیلاب بزرگ همراه با سنگریزه‌های ریز» معنا شده است.[۱] و از آنجا که این مکان، محلی برای جریان سیلاب‌های مکه بود، بدان ابطح و بطاح می‌‌گفتند.[۲] قبیله قریش بعد از غلبه قصی بن کلاب بر خزاعه و تقسیم مکه، به دو گروه قریش بطاح - ساکنان مکه - و قریش ظواهر - ساکنان قسمت بیرونی مکه مانند منا، عرفات و المغمس - تقسیم شدند. قریش بطاح که گرامی‌ترین آنها بودند شامل بنی کعب بن لؤی - یعنی هاشم، امیه، عدی، جمح، اسد و... - می‌‌شد و بنی عامر بن لؤی، بنی حارث و بنی محارب بن فهر، تیم أدرم و قیس بن فهر درج نیز، در شمار قریش ظواهر محسوب می‌‌شده‌اند.[۳] در تقسیم‌بندی ابن اعرابی از قریش، قریش بطاح کسانی معرفی شدند که در شعب و بین دو أخشب مکه[۴] ساکن بودند و قریش ظواهر کسانی بودند که خارج از شعب ساکن بودند.[۵].[۶]

منابع

پانویس

  1. «مسیل واسع فیه دقاق الحصی». (ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۴۱۳-۴۱۴)
  2. ر. ک. ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۴۱۳-۴۱۴؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۴.
  3. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۴. نیز ر. ک. بکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۲۵۷-۲۵۸.
  4. دو کوه سخت گذر مکه یعنی کوه ابوقبیس و کوه احمر.
  5. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۴۴۴.
  6. بلادی، عاتق بن غيث، معجم المعالم الجغرافیة فی السیرة النبویة ص ۴۵.