←چیستی علم شأنی
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:right; font-size: 90%; font-weight: normal;">{{همچنین| فرق بین علم فعلی و شأنی معصوم چیست؟ (پرسش)}}</div> | <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:right; font-size: 90%; font-weight: normal;">{{همچنین| فرق بین علم فعلی و شأنی معصوم چیست؟ (پرسش)}}</div> | ||
*در مورد علم امام دو نظریه وجود دارد عده ایی با توجه به برخی از روایات قائلند علم امام شأنی و ارادی است و گروهی دیگر با توجه به روایات دیگر، قائل به فعلی بودن علم امام هستند. | *در مورد علم امام دو نظریه وجود دارد عده ایی با توجه به برخی از روایات قائلند علم امام شأنی و ارادی است و گروهی دیگر با توجه به روایات دیگر، قائل به فعلی بودن علم امام هستند. | ||
*مراد از علم غیب شأنی یا اختیاری امام آن است که ممکن است علم غیب به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نباشد، اما هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه میشود.<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80؛ رفیعی، ناصر، علم غیب ائمه، ص دو فصلنامۀ مطالعات اهل بیت شناسی، ص 17 و 18؛ اوجاقی، ناصرالدین، علم امام از دیدگاه کلام امامیه، ص 43؛ صمدی آملی، داوود، علم غیب، پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران</ref> البته این اراده نیز با اذن و رضاى خدا انجام میگیرد.<ref>ر.ک. مکارم شیرازی، ناصر، نمونه، ج 17، ص 100؛ کاشفی، محمدرضا، راهنماشناسی، ص 72</ref> علم شانی در برابر علم حضوری امام است، در علم حضوری، کشف شدن معلومات نزد امام بالفعل است، در مقابل کشف شدن شأنی که با قوه و ارادۀ امام صورت می گیرد و از آن به "لو شاء أن یعلم لعلم" تعبیر شده است.<ref>ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، بررسی های اسلامی، صفحه؟؟؟</ref> به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای علم است، که اگر اراده کند و بخواهد علم پیدا می کند و البته گاهی هم بدون اراده و در خواب و رؤیا این علم حاصل می شود.<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> باید توجه داشت، اگر امام در موقعیتی قرار گیرد که علم جدیدی بخواهد، خداوند او را عالم میکند.<ref>ر.ک. غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی، صفحه؟؟؟</ref> به بیانی دیگر، امام به غیب مطلق و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند، لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری بتواند با جهان غیب ارتباط پیدا کند و حقایقی را دریافت نماید. بنابراین، باید بگوییم امام میتواند در موارد لازم و ضروری با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند.<ref>ر.ک. امینی، ابراهیم، بررسی مسائل کلی امامت، ص 295 ـ 298</ref> برخی از بزرگان در تعریف علم ارادی چنین آورده اند:<ref>ر.ک. مظفر، محمدحسین، پژوهشی در باب علم امام، ص 34</ref> "مراد از علم حضوری یا ارادی، علمی است که از جانب خداوند سبحان از راه الهام یا دمیدن در گوش یا تعلیم رسول اکرم و یا اسباب دیگر عطا و افاضه شده است. این علم از ویژگیهای امام بوده و دیگران بهرهای از آن ندارند".<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟</ref> | |||
*مراد از علم شأنی یا ارادی امام آن است که علم به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نیست، بلکه امام هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه میشود.<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80</ref> امامان(علیهم السلام) همه امور را میدانند اما "بالقوه" نه بالفعل یعنی هرگاه بخواهند اراده کنند چیزی را از اسرار غیب بدانند خداوند به آنها الهام میکند و یا قواعد و اصولی نزد آنهاست که با مراجعه به آن قواعد و اصول، فتح باب میشود و میتوانند هر چیزی از اسرار غیب را بدانند و یا کتبی نزد آنها است که با آن مینگرند و از اسرار غیب با خبر میشوند و یا اینکه در هر حال که خداوند اراده کند و به اصطلاح حالت "بسط" به آنها دست دهد از این اسرار با خبر میشوند و در حالی که این اراده گرفته شود و به اصطلاح حالت "قبض" حاصل گردد این علوم موقتاً پنهان میشوند.<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref> به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای علم است که اگر اراده کند و بخواهد علم پیدا می کند<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> یعنی با مرحلۀ فعلیت تنها یک اراده فاصله است و با فعلیت یافتن ارادۀ علم، بدون نیاز به چیز دیگری، در صفحۀ نفس تحقق می یابد.<ref>ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> البته گاهی هم بدون اراده، در خواب و رؤیا این علم حاصل می شود.<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی نیز یاد کردهاند.<ref>ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> این مطلب نشان می دهد، علم امام ذاتی نیست بلکه تبعی و عرضی و با اذن خداوند است، براین اساس است که گاه اراده خداوند در مقطعی به این تعلق میگیرد که علمی اعطا نگردد و در مقطعی دیگر، ذات مقدس ربوبی اعطا میکند.<ref>ر.ک. خاتمی، سیداحمد، در آستان امامان معصوم، ج 2، ص 212</ref> | *مراد از علم شأنی یا ارادی امام آن است که علم به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نیست، بلکه امام هر وقت اراده کند از علوم و امور غیبی آگاه میشود.<ref>ر.ک. نصیری، محمد حسین، گسترۀ علم امام از دیدگاه آیات و روایات، صفحه؟؟؟؛ سبحانی، سیدمحمدجعفر، منابع علم امامان شیعه، ص 80</ref> امامان(علیهم السلام) همه امور را میدانند اما "بالقوه" نه بالفعل یعنی هرگاه بخواهند اراده کنند چیزی را از اسرار غیب بدانند خداوند به آنها الهام میکند و یا قواعد و اصولی نزد آنهاست که با مراجعه به آن قواعد و اصول، فتح باب میشود و میتوانند هر چیزی از اسرار غیب را بدانند و یا کتبی نزد آنها است که با آن مینگرند و از اسرار غیب با خبر میشوند و یا اینکه در هر حال که خداوند اراده کند و به اصطلاح حالت "بسط" به آنها دست دهد از این اسرار با خبر میشوند و در حالی که این اراده گرفته شود و به اصطلاح حالت "قبض" حاصل گردد این علوم موقتاً پنهان میشوند.<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref> به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای علم است که اگر اراده کند و بخواهد علم پیدا می کند<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> یعنی با مرحلۀ فعلیت تنها یک اراده فاصله است و با فعلیت یافتن ارادۀ علم، بدون نیاز به چیز دیگری، در صفحۀ نفس تحقق می یابد.<ref>ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> البته گاهی هم بدون اراده، در خواب و رؤیا این علم حاصل می شود.<ref>ر.ک. وکیلی، محمدحسن، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، صفحه؟؟؟</ref> از علم شأنی به غیر حضوری، ارادی و بالقوه و اشائی نیز یاد کردهاند.<ref>ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> این مطلب نشان می دهد، علم امام ذاتی نیست بلکه تبعی و عرضی و با اذن خداوند است، براین اساس است که گاه اراده خداوند در مقطعی به این تعلق میگیرد که علمی اعطا نگردد و در مقطعی دیگر، ذات مقدس ربوبی اعطا میکند.<ref>ر.ک. خاتمی، سیداحمد، در آستان امامان معصوم، ج 2، ص 212</ref> | ||
*در برابر علم شأنی، علم فعلی قرار دارد، مراد از علم فعلی علمی است که از مرتبۀ قوه و استعداد گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است.<ref>ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> مطابق علم فعلی امامان(علیهم السلام) همه چیز را بالفعل میدانند، جز بخش ویژه ای که مخصوص ذات پاک خداوند است مانند علوم پنجگانه که در سوره لقمان آمده مانند علم به کنه ذات پروردگار، اسماء و صفات او.<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref> از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است.<ref>ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191</ref> برخی قائلند: "تمامی اوصاف امام(علیه السلام) و کمالات وی در مقام فعلیت و در مرحله موجودیت است؛ یعنی امام، عالِم است فعلاً و دارای مقام علم فعلی است و اوصافش از علم و غیر آن در مرحله شأنیّت نیست".<ref>ر.ک. قاضی طباطبایی، سیدمحمد علی، مقدمه ایی بر کتاب علم امام، ص 495</ref> | *در برابر علم شأنی، علم فعلی قرار دارد، مراد از علم فعلی علمی است که از مرتبۀ قوه و استعداد گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است.<ref>ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 19</ref> مطابق علم فعلی امامان(علیهم السلام) همه چیز را بالفعل میدانند، جز بخش ویژه ای که مخصوص ذات پاک خداوند است مانند علوم پنجگانه که در سوره لقمان آمده مانند علم به کنه ذات پروردگار، اسماء و صفات او.<ref>ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 89</ref> از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است.<ref>ر.ک. واعظی، حسین، گستره و چگونگی علم امام از منظر کتاب، سنت و عقل، ص 190 ـ 191</ref> برخی قائلند: "تمامی اوصاف امام(علیه السلام) و کمالات وی در مقام فعلیت و در مرحله موجودیت است؛ یعنی امام، عالِم است فعلاً و دارای مقام علم فعلی است و اوصافش از علم و غیر آن در مرحله شأنیّت نیست".<ref>ر.ک. قاضی طباطبایی، سیدمحمد علی، مقدمه ایی بر کتاب علم امام، ص 495</ref> |