جز
جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه '
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه ') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
پس از گفت و گوهای فراوان و تقاضای ذوالکلاع بالاخره [[ابو نوح کلاعی]] [[راضی]] شد که در [[پناه]] ذوالکلاع نزد [[عمرو عاص]] برود. و [[حقانیت]] [[سپاه]] [[حضرت علی]] {{ع}} و به خاطر حضور عمار یاسر در سپاه [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را یادآور شود، لذا نزد عمرو عاص رفتند، همین که عمرو عاص ابو نوح کلاعی را دید به او گفت: ای ابو نوح کلاعی، تو را به خدا سوگند میدهم که به ما راست بگویی و [[دروغ پردازی]] نکنی، آیا عمار یاسر در میان سپاه حضرت علی {{ع}} است؟ | پس از گفت و گوهای فراوان و تقاضای ذوالکلاع بالاخره [[ابو نوح کلاعی]] [[راضی]] شد که در [[پناه]] ذوالکلاع نزد [[عمرو عاص]] برود. و [[حقانیت]] [[سپاه]] [[حضرت علی]] {{ع}} و به خاطر حضور عمار یاسر در سپاه [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} را یادآور شود، لذا نزد عمرو عاص رفتند، همین که عمرو عاص ابو نوح کلاعی را دید به او گفت: ای ابو نوح کلاعی، تو را به خدا سوگند میدهم که به ما راست بگویی و [[دروغ پردازی]] نکنی، آیا عمار یاسر در میان سپاه حضرت علی {{ع}} است؟ | ||
ابو نوح کلاعی میگوید: گفتم: به تو خبر نخواهم داد مگر این که خبر دهی چرا فقط در مورد عمار یاسر میپرسی و حال | ابو نوح کلاعی میگوید: گفتم: به تو خبر نخواهم داد مگر این که خبر دهی چرا فقط در مورد عمار یاسر میپرسی و حال آنکه شمار دیگری از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} نیز همراه مایند و همگی در جنگ با شما میکوشند. | ||
عمرو عاص گفت: زیرا از [[پیامبر]] {{صل}} شنیدم که فرمود: "همانا عمار یاسر را گروه [[ستمپیشه]] خواهند کشت، و [[عمار]] هرگز از [[حق]] جدا نمیشود و [[آتش]] هرگز چیزی از عمار را نخواهد خورد"<ref>{{عربی|إن عمارة تقتله الفئة الباغیة و إنه لیس ینبغی لعار أن یفارق الحق و أن تأکل الثار منه شیئا}}</ref> | عمرو عاص گفت: زیرا از [[پیامبر]] {{صل}} شنیدم که فرمود: "همانا عمار یاسر را گروه [[ستمپیشه]] خواهند کشت، و [[عمار]] هرگز از [[حق]] جدا نمیشود و [[آتش]] هرگز چیزی از عمار را نخواهد خورد"<ref>{{عربی|إن عمارة تقتله الفئة الباغیة و إنه لیس ینبغی لعار أن یفارق الحق و أن تأکل الثار منه شیئا}}</ref> | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
[[عمرو عاص]] گفت: آیا میتوانی ترتیب [[دیدار]] من و [[عمار یاسر]] را بدهی؟ ابو نوح کلاعی گفت: آری، پس از این گفت و شنود، عمرو عاص و دو پسرش به همراه [[عتبة]] بن [[ابو سفیان]]، و [[ذوالکلاع]]، و [[ابوالاعور سلمی]]، و [[حوشب]] و [[ولید بن عقبه]] سوار شدند و روی به راه نهادند. و به [[سپاه امیرالمؤمنین]] {{ع}} نزدیک شدند و با عمار یاسر [[ملاقات]] کردند و مذاکرات و گفت و گوهای زیادی پیرامون مسائل مختلف انجام شد و با این که عمرو عاص دانست، عمار یاسر در جنگ با شامیان جدی و مصمم است و طبق [[حدیثی]] که از [[رسول خدا]] {{صل}} به یاد داشت که فرموده بود: "عمار یاسر را گروه [[ستمکار]] خواهد کشت، و هر کجا عمار یاسر باشد، حق با اوست" در نتیجه متوجه شد حق با [[حضرت علی]] {{ع}} است و معاویه بر باطل، اما [[هوای نفس]] و مقامطلبی او به او اجازه نداد به راهی که عمار یاسر میرود بپیوندد بلکه از راه عمار یاسر که همان راه حضرت علی {{ع}} بود، فاصله گرفت، و پشت پا به حق زد و مجدداً برای [[یاری]] معاویه به [[سپاه معاویه]] ملحق شد<ref>وقعة صفين، ص۳۳۴ و شرح ابن ابی الحدید، ج۸، ص۱۶.</ref>. | [[عمرو عاص]] گفت: آیا میتوانی ترتیب [[دیدار]] من و [[عمار یاسر]] را بدهی؟ ابو نوح کلاعی گفت: آری، پس از این گفت و شنود، عمرو عاص و دو پسرش به همراه [[عتبة]] بن [[ابو سفیان]]، و [[ذوالکلاع]]، و [[ابوالاعور سلمی]]، و [[حوشب]] و [[ولید بن عقبه]] سوار شدند و روی به راه نهادند. و به [[سپاه امیرالمؤمنین]] {{ع}} نزدیک شدند و با عمار یاسر [[ملاقات]] کردند و مذاکرات و گفت و گوهای زیادی پیرامون مسائل مختلف انجام شد و با این که عمرو عاص دانست، عمار یاسر در جنگ با شامیان جدی و مصمم است و طبق [[حدیثی]] که از [[رسول خدا]] {{صل}} به یاد داشت که فرموده بود: "عمار یاسر را گروه [[ستمکار]] خواهد کشت، و هر کجا عمار یاسر باشد، حق با اوست" در نتیجه متوجه شد حق با [[حضرت علی]] {{ع}} است و معاویه بر باطل، اما [[هوای نفس]] و مقامطلبی او به او اجازه نداد به راهی که عمار یاسر میرود بپیوندد بلکه از راه عمار یاسر که همان راه حضرت علی {{ع}} بود، فاصله گرفت، و پشت پا به حق زد و مجدداً برای [[یاری]] معاویه به [[سپاه معاویه]] ملحق شد<ref>وقعة صفين، ص۳۳۴ و شرح ابن ابی الحدید، ج۸، ص۱۶.</ref>. | ||
البته عمرو عاص برای مجاب کردن ابو نوح کلاعی به [[دروغ]] گفت که [[عمار یاسر]] به زودی از [[سپاه حضرت علی]] {{ع}} فاصله میگیرد و به [[معاویه]] ملحق میشود. اما متأسفانه همانطوری که گذشت [[ابونوح]] قبل از [[عمار]] کشته شد و زنده نبود تا [[عمرو عاص]] را به دروغگوییاش [[مؤاخذه]] نماید، و جالب | البته عمرو عاص برای مجاب کردن ابو نوح کلاعی به [[دروغ]] گفت که [[عمار یاسر]] به زودی از [[سپاه حضرت علی]] {{ع}} فاصله میگیرد و به [[معاویه]] ملحق میشود. اما متأسفانه همانطوری که گذشت [[ابونوح]] قبل از [[عمار]] کشته شد و زنده نبود تا [[عمرو عاص]] را به دروغگوییاش [[مؤاخذه]] نماید، و جالب آنکه عمرو عاص اظهار [[خوشحالی]] میکرد که ابونوح قبل از عمار یاسر کشته شد و زنده نیست تا او را مورد مؤاخذه و ملامت قرار دهد<ref>وقعة صفين، ص۳۳۴ و شرح ابن ابی الحدید، ج۸، ص۱۶.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۱ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۱، ص۱۴۰-۱۴۳.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |