آیا شیخیه از فرقههای مدعی مهدویتاند؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۲۲ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۸
، ۲۲ دسامبر ۲۰۲۲جایگزینی متن - 'وحید بهبهانی' به 'وحید بهبهانی'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{جمع شدن| +{{پاسخ پرسش | عنوان پاسخدهنده = )) |
جز (جایگزینی متن - 'وحید بهبهانی' به 'وحید بهبهانی') |
||
(۲۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| تصویر = 7626626268.jpg | |||
| تصویر | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با معارف مهدویت]] / [[کلیاتی از مهدویت]] / [[مدعیان دروغین مهدویت]] | ||
| مدخل اصلی = [[شیخیه]] | |||
| مدخل بالاتر | | مدخل وابسته = | ||
| مدخل اصلی | | تعداد پاسخ = ۱ | ||
| مدخل وابسته | |||
| | |||
}} | }} | ||
'''آیا [[زیدیه]] از فرقههای مدعی مهدویتاند؟''' یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان ''«[[چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)|چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟»]]'' است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''آیا [[زیدیه]] از فرقههای مدعی مهدویتاند؟''' یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان ''«[[چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)|چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟»]]'' است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
== | == پاسخ نخست == | ||
[[پرونده:11252.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[احمد عابدی]]]] | |||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[احمد عابدی]]'''، در مقاله ''«[[مدعیان و منکران بابیت و مهدویت (مقاله)|مدعیان و منکران بابیت و مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«[[شیخیه]] (پایین سری)<ref> چون اینان نماز گزاردن در مکان مساوی با قبر ائمه {{عم}} را جایز نمیدانند، پایین سری نیز خوانده میشوند.</ref>. [[شیخ]] [[احمد بن زین الدین بن ابراهیم]] معروف به [[شیخ احمد احسایی]] پایهگذار [[مکتب]] [[شیخیه]] است. او در بحرین متولد شد و در بیست سالگی برای تحصیل [[علوم دینی]] به [[عراق]] رفت. از آنجا که استعدادی نیک داشت، پس از مدتی [[دانش]] اندوزی نزد استادان، درسهای رسمی را ترک گفت و به [[مطالعه]] روی آورد. او در بازگشت از [[زیارت]] [[امام رضا]] {{ع}} با دانشوران [[قزوین]] به بحث [[معاد]] جسمانی پرداخت و چون [[معاد]] را با [[بدن]] هور قلیایی می دانست، به وسیله علمای [[قزوین]] و دیگر شهرها [[تکفیر]] شد. [[شیخ احمد احسایی]] به [[نجف اشرف]] بازگشت و حوزه درس خصوصی ترتیب داد. [[سید کاظم رشتی]] و [[سید علی محمد باب]] از شاگردان حوزه خصوصی وی شمرده میشوند. [[شیخ احمد احسایی]]، افزون بر [[معاد]]، [[معراج]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] را نیز با [[بدن]] هورقلیایی میدانست و درباره [[ائمه]] {{عم}} به اعتقادهایی غلوآمیز داشت. او [[توحید]]، [[نبوت]] و [[معاد]] و واسطه میان [[امام]] و [[امت]] (رکن رابع یا [[شیعه]] کامل) را از اصول [[دین]] میدانست. پس از [[شیخ احمد احسایی]]، [[سید کاظم رشتی]] [[جانشین]] وی شد و کتابهای بسیار نگاشت که اغلب مهمل و فاقد [[ارزش]] علمی مینماید و تنها برای [[فریب]] عوام سودمند است. رشتی در سال ۱۲۵۹ قمری [[وفات]] یافت و [[محمد کریم خان کرمانی]] را [[جانشین]] خود ساخت. پس از رشتی [[شیخیه]] چند [[فرقه]] شدند: | |||
# [[شیخیه]] کرمان (طرفداران [[محمد کریم خان]])؛ | |||
# [[باقریه]] ([[پیروان]] [[محمد باقر خندق آبادی]])؛ | |||
# ثقة الاسلامیه ([[پیروان]] حاج میرزا [[شفیع تبریزی]])؛ | |||
# حجة الاسلامیه ([[پیروان]] میرزا [[احمد ممقانی]])؛ | |||
# عمید الاسلامیه؛ | |||
# احقاقیه (طرفداران آخوند ملا [[محمد باقر اسکویی]]). | |||
* [[سید کاظم رشتی]] در درسهای خود [[ظهور]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} را بسیار نزدیک میخواند و میگفت: به اینجا ها نیازی نیست؛ [[پس از ظهور]] [[باطل]] میشود. او در اواخر [[عمر]] خود گفت: [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} یا [[ظهور]] کرده و یا همین امروز و فردا [[ظهور]] میکند. آنگاه از شاگردانش خواست در [[شهرها]] پراکنده شوند، تا [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} را بیابند.<ref> سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج ۲، ص ۵۹۸ و محمد باقر بن زین العابدین خوانساری، روضات الجنات،ج ۱، ص۹۱.</ref>»<ref>[[احمد عابدی|عابدی، احمد]]؛ [[مدعیان و منکران بابیت و مهدویت (مقاله)|مدعیان و منکران بابیت و مهدویت]]، ص ۴۲۷ - ۴۲۸.</ref>. | |||
== پاسخها و دیدگاههای متفرقه == | |||
==پاسخها و دیدگاههای متفرقه== | |||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
| عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ | | عنوان پاسخدهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ | ||
| تصویر = 136863.JPG | |||
| پاسخدهنده = خدامراد سلیمیان | |||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | |||
«[[شیخیه]]، فرقهای منشعب از [[شیعیان]] [[دوازده امامی]] است که براساس [[تعالیم]] [[شیخ احمد احسائی]] (۱۱۶۶- ۱۲۴۱ ق)، در نیمه اول قرن سیزدهم پدید آمد. | |||
اساس این [[مذهب]]، مبتنی بر ترکیب برخی از افکار عرفانی و [[عقاید]] [[غالیان]] با [[اخبار]] [[آل محمد]] {{عم}} است. آموزههای ویژه بنیانگذار این [[فرقه]]، غیر از آن که مایه انشعاب داخلی [[فرقه]] شد، زمینهساز پیدایش دو [[فرقه]] [[منحرف]] "[[بابیت]]" و "[[بهائیت]]" نیز گردید. | اساس این [[مذهب]]، مبتنی بر ترکیب برخی از افکار عرفانی و [[عقاید]] [[غالیان]] با [[اخبار]] [[آل محمد]] {{عم}} است. آموزههای ویژه بنیانگذار این [[فرقه]]، غیر از آن که مایه انشعاب داخلی [[فرقه]] شد، زمینهساز پیدایش دو [[فرقه]] [[منحرف]] "[[بابیت]]" و "[[بهائیت]]" نیز گردید. | ||
[[شیخ]] [[احمد]]، مشهور به "[[احسایی]]"، [[فرزند]] زین الدین بن [[ابراهیم]] در [[رجب]] ۱۱۶۶ ق، در منطقه "احساء" در شرق [[عربستان]] چشم به [[جهان]] گشود و در [[ذی قعده]] سال ۱۲۴۱ ق به دیار باقی شتافت. [[احسایی]]، در سال ۱۱۸۶ ق برای تحصیل [[علم]] رهسپار عتبات شد. وی افزون بر [[فقه]] و اصول و [[حدیث]]، در طب و نجوم و ریاضی قدیم و [[علم]] حروف و اعداد و طلسمات و [[فلسفه]] مطالعاتی داشته است. | |||
[[شیخ]] [[احمد]] در سال ۱۲۲۱ ق عازم [[زیارت]] [[مشهد]] [[رضوی]] شد و در راه بازگشت، در یزد توقفی کرد. اهل یزد، از او استقبال گرمی به عمل آوردند و وی به اصرار ایشان، در یزد مقیم شد و شهرت بسیاری کسب کرد<ref>ر.ک: احسایی، عبد الله، شرح احوال شیخ احمد احسایی، ترجمه: محمد طاهر کرمانی، ص ۱۹- ۲۳.</ref>. | |||
در این زمان که آوازه [[احسایی]] در [[ایران]] پیچیده بود، فتحعلی شاه قاجار از وی برای اقامت در [[تهران]]، [[دعوت]] به عمل آورد. [[احسایی]] ابتدا [[دعوت]] شاه را نپذیرفت؛ اما سرانجام به [[تهران]] رفت؛ ولی اصرار شاه را مبنی بر مقیم شدن در [[تهران]] نپذیرفت و در سال ۱۲۲۳ ق به همراه خانوادهاش به یزد بازگشت. | |||
[[احسایی]] در سال ۱۲۲۹ ق در راه [[زیارت]] عتبات، به [[کرمانشاه]] وارد شد و با استقبال [[مردم]] و [[حاکم]] [[کرمانشاه]] روبهرو گشت. که وی را به اقامت [[راضی]] کرد. اقامت او در [[کرمانشاه]] ده سال طول کشید. | |||
[[شیخ]] [[احمد]] در سال ۱۲۴۱ ق راهی [[مکه]] شد؛ اما در دو منزلی [[مدینه]] درگذشت و در قبرستان [[بقیع]] [[دفن]] گردید<ref>احسایی، عبد الله، شرح احوال شیخ احمد احسایی، ترجمه: محمد طاهر کرمانی، ص ۲۶- ۴۰.</ref>. | |||
'''[[مقام علمی]] و اجازه روایت''': [[شیخ]] [[احمد]]، تا بیست سالگی در "احساء" [[علوم دینی]] متداول را فرا گرفت؛ اما از زندگی تحصیلی وی چیزی در دسترس نیست. برخی از شیخی مذهبان بر این عقیدهاند که وی در مراحل بعد، استاد خاصی نداشت و استفادههای او، از مجالس درس [[عالمان]]، تحصیل به معنای متعارف نبود؛ به ویژه آن که او در جایی از آثارش، با کسی با عنوان استاد، استناد نکرده است<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۶، ص ۶۶۲.</ref>. | |||
[[احسایی]] در سال ۱۱۸۶ ق، مقارن با آشوبهای ناشی از حملات [[عبد]] العزیز [[حاکم]] سعودی به "احساء"، به [[کربلا]] و [[نجف]] مهاجرت کرد و در درس عالمانی چون [[سید]] [[مهدی]] [[بحر العلوم]] و آقا [[محمد باقر]] [[وحید بهبهانی]]، حضور یافت و در مدمت اقامت در عتبات، اجازههای متعددی دریافت کرد<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۶، ص ۶۶۳ به نقل از: اجازات الشیخ احمد الأحسایی، حسین علی محفوظ، ص ۳۷- ۴۰.</ref>. | |||
مهمترین [[مشایخ]] اجازه روایی [[شیخ احمد احسایی]] عبارتند از: [[سید]] [[مهدی]] [[بحر العلوم]]، میرزا [[محمد]] [[مهدی]] [[شهرستانی]]، آقا [[سید علی طباطبایی]] (معروف به [[صاحب]] ریاض)، [[شیخ]] [[جعفر]] [[کاشف الغطاء]]، و [[شیخ]] [[حسین]] آل عصفور<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۶، ص ۶۶۳ به نقل از: انوار البدرین، علی بحرانی، به کوشش محمد علی طبسی، ص ۴۰۶- ۴۰۷؛ چند اجازه، احمد احسایی، ص ۱ و ۲، ۷؛ دلیل المتحیرین، سید کاظم رشتی، ص ۵۱- ۵۵.</ref>. | |||
[[احسایی]]، شاگردان بسیار داشت که از میان ایشان، [[سید]] کاظم رشتی (۱۲۱۲- ۱۲۵۹ ق)، پس از [[وفات]] [[احسایی]] در بسط و ترویج افکار او، کوشید و [[جانشین]] وی بود<ref>ر.ک: ابراهیمی، ابو القاسم، فهرست کتب مشایخ عظام، ص ۱۱۵ و....</ref>. | |||
[[شیخ احمد احسایی]]، گرچه به وارستگی و [[علم]] ستوده شده است، آرا و نظریاتش، از [[خطا]] مصون نبود و برخی از [[عالمان]] معروف آن عصر، با انتقاد جدی از [[اندیشهها]] و لغزشهای وی، او را "غالی"، "[[منحرف]]" و حتی "[[کافر]]" خواندند. | |||
در [[قزوین]]، ملا محمدتقی برغانی [[شیخ]] [[احمد]] را به [[دلیل]] دیدگاه وی درباره [[معاد]] جسمانی [[تکفیر]] کرد. [[شیخ]] [[احمد]] [[معتقد]] بود [[انسان]] با جسم این [[جهان]] وارد [[قیامت]] نشده بلکه با جسم هورقلیایی از [[قبر]] بیرون میآید. | |||
[[حکم]] [[تکفیر]] [[شیخ]]، در [[ایران]]، [[عراق]] و [[عربستان]]، نشر یافت. شاخص [[اندیشه]] غلوآمیز او که باعث [[تکفیر]] وی از سوی [[عالمان]] دیگر بلاد شد، این است که وی [[ائمه اطهار]] را علل اربعه کائنات (علت فاعلی، مادی، صوری و غایی) معرفی میکند<ref>۳۴. ر.ک: شرح الزیارة الجامعة الکبیرة، ج ۳، ص ۶۵، ۲۹۶- ۲۹۸؛ ج ۴، ص ۴۷ و ۴۸، ۷۸.</ref>. | |||
چنین دیدگاه غلوآمیزی، علاوه بر آن که خود [[گناه]] بزرگی است، زمینه پیدایش افکار دیگری (مثل ادعای [[الوهیت]]، تجلی ذات [[حق]]، و حلول [[حق تعالی]] در افراد و...) شده است. | |||
[[پیروان]] این [[فرقه]] مجموعا از [[مردم بصره]]، حله، [[کربلا]]، قطیف، بحرین و بعضی از شهرهای [[ایران]] بودند<ref>ر.ک: شریف یحیی الأمین، معجم الفرق الاسلامیة، ص ۱۴۹.</ref>. | |||
'''[[سید]] کاظم رشتی، [[جانشین]] احسایی''': [[سید]] کاظم رشتی- از [[سادات]] [[مهاجر]] [[حجاز]] به رشت- در سال ۱۲۱۲ ق در رشت به [[دنیا]] آمد. او در [[جوانی]] در یزد به [[شیخ]] پیوست و همیشه ملازم او بود. [[شیخ احمد احسایی]] پیش از [[وفات]] خود، [[سید]] کاظم رشتی را [[جانشین]] خود ساخت. [[پیروان]] وی نیز بیهیچ اختلافی، [[سید]] را به [[پیشوایی]] خویش پذیرفتند. | |||
[[طایفه]] شیخی که در [[احترام]] [[قبور]] [[ائمه اطهار]]، [[غلو]] داشتند، در بالای ضریح [[حسینی]]، [[نماز]] نمیگذاردند و آن مکان را فوقالعاده [[تقدیس]] میکردند. [[مخالفان]] آنان، از روحانیان [[شیعه]] و [[پیروان]] آنان که در بالای سر [[ضریح امام حسین]] {{ع}} [[نماز]] میخواندند، در مقابل "شیخی"، "بالاسری" نامیده شدند. دوره [[ریاست]] [[سید]] رشتی، شانزده سال طول کشید. [[طایفه]] شیخی، همهجا، طبق تعلیمات [[شیخ]] [[احمد]] و [[سید]] کاظم، [[معالم دین]] خود را به جای میآوردند و خود را از دیگر فرقههای [[شیعه]] ممتاز میدانستند. | |||
[[سید]] رشتی، زمانی به جای استاد نشست که کمتر از سی سال سن داشت. وی، به سبب نطق و قلم و تصنیف و تألیف کتاب، عهدهدار انتشار افکار استاد خود شد. او، در تمام مدت [[پیشوایی]] خود، به [[ایران]] سفر نکرد و مرکز خود را همان عتبات عالیات قرار داد و از آنجا، با [[هند]] و ممالک [[عثمانی]] و [[حجاز]]، رابطه داشت. و در سال ۱۲۵۹ ق در [[کربلا]] از [[دنیا]] رفت. | |||
یکی از شاگردان وی، حاج [[محمد]] کریم خان قاجار (۱۲۲۵- ۱۲۸۸ ق) مؤسس [[فرقه]] [[شیخیه]] کرمانیه است. [[سید علی محمد شیرازی]]، معروف به "باب" نیز از شاگردان [[سید]] کاظم رشتی است. | |||
برخی علمای [[آذربایجان]] نیز نزد [[شیخ احمد احسایی]] و [[سید]] کاظم رشتی شاگردی کرده و [[شیخیه]] [[آذربایجان]] را تأسیس کردند. خانوادههای ثقه الاسلام، حجه الاسلام و احقاق، سه [[طایفه]] معروف [[شیخیه]] [[آذربایجان]] هستند. میرزا [[موسی]] احقاقی و فرزندانش [[ریاست]] [[شیخیه]] [[آذربایجان]] را عهدهدار بودند و به نقد تفکرات [[شیخیه]] کرمانیه و [[بابیه]] و [[بهائیت]] پرداختند. اکنون مرکز این گروه کویت است و فرق چندانی با [[امامیه]] ندارند. | |||
'''[[بدعت]] رکن رابع''': از موضوعات جنجالبرانگیز در [[عقاید]] [[شیخیه]]، [[اعتقاد]] به "رکن رابع" است<ref>ر.ک: بررسی عقاید و ادیان، ص ۴۶۳- ۴۶۶.</ref>. اکثرا، آن را به [[سید]] کاظم رشتی نسبت میدهند. مقصود از رکن رابع، آن است که میان [[شیعیان]]، [[شیعه]] کاملی وجود دارد که [[واسطه فیض]] میان [[امام عصر]] {{ع}} و [[مردم]] است. آنان، [[اصول دین]] را چهار چیز میدانند: [[توحید]]، [[نبوت]]، [[امامت]] و رکن رابع. آنان، [[معاد]] و [[عدل]] را از اصول [[عقاید]] نمیشمارند؛ زیرا، [[اعتقاد]] به [[توحید]] و [[نبوت]]، خود، مستلزم [[اعتقاد]] به [[قرآن]] است و چون در [[قرآن]] [[عدالت]] [[خدا]] و [[معاد]] ذکر شده است، لزومی ندارد این دو اصل را در کنار [[توحید]] و [[نبوت]] قرار دهیم. همانگونه که ملاحظه شد، این [[عقیده]]، برخلاف [[عقاید شیعه]] است و [[مسلمانان]]، به طور عموم، [[معاد]] را از [[اصول دین]] میدانند. | |||
طرح "رکن رابع"، سبب [[اختلاف]] و انشعاب در [[شیخیه]] گردید و پس از اندکی، دستاویزی برای ادعای جدید به نام "[[بابیت]]" شد. | |||
ادعای "[[بابیت]]" از سوی یکی از شاگردان [[سید]] کاظم رشتی صورت گرفت که خود، سرآغاز فسادی بزرگ میان [[مسلمانان]] به شمار میرود. | |||
ادعای دروغین "[[بابیت]]"، از [[زمان امامان]] {{عم}} تا قرن حاضر، کموبیش رواج داشته است، اما هیچ یک از [[مدعیان دروغین]] آن، به اندازهی [[میرزا علی محمد باب]]، [[جامعه]] اسلامی را به [[انحراف]] نکشاند. علاوه بر آن- چنانکه خواهد آمد- [[میرزا علی محمد باب]]، غیر از ادعای دروغین [[بابیت]]، ادعای دیگری مطرح کرد که زمینهساز [[فرقه]] دیگری به نام "[[بهائیت]]" شد»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۲ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۸۴-۱۸۹.</ref>. | |||
}} | |||
{{پرسمان مدعیان دروغین مهدویت}} | {{پرسمان مدعیان دروغین مهدویت}} | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:پرسش]] | ||
[[رده:پرسمان مهدویت]] | [[رده:پرسمان مهدویت]] | ||
[[رده:(اا): پرسشهای مهدویت با ۱ پاسخ]] | [[رده:(اا): پرسشهای مهدویت با ۱ پاسخ]] |