تعلیم در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = تعلیم | |||
| عنوان مدخل = تعلیم | |||
| مداخل مرتبط = [[تعلیم در قرآن]] - [[تعلیم در فقه سیاسی]] - [[تعلیم در جامعهشناسی اسلامی]] - [[تعلیم در سیره معصوم]] - [[تعلیم در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[تعلیم]] به معنای [[آموزش]]، انتقال اطلاعات و تجربیات، با فراهم آوردن زمینه برای [[رشد]] و [[شکوفایی]] استعدادهای [[ذهنی]] [[انسان]] است. [[علامه طباطبایی]] در توضیح نیاز [[فطری]] انسان به [[علم]] و [[تعلم]] مینویسد: انسان در آنچه خودش [[قادر]] بر [[تحصیل علم]] هست، علم خود را [[پیروی]] میکند و در آنچه خود قادر نیست مانند پارهای از [[فروع]] [[اعتقادی]] نسبت به بعضی از [[مردم]] و | [[تعلیم]] به معنای [[آموزش]]، انتقال اطلاعات و تجربیات، با فراهم آوردن زمینه برای [[رشد]] و [[شکوفایی]] استعدادهای [[ذهنی]] [[انسان]] است. [[علامه طباطبایی]] در توضیح نیاز [[فطری]] انسان به [[علم]] و [[تعلم]] مینویسد: انسان در آنچه خودش [[قادر]] بر [[تحصیل علم]] هست، علم خود را [[پیروی]] میکند و در آنچه خود قادر نیست مانند پارهای از [[فروع]] [[اعتقادی]] نسبت به بعضی از [[مردم]] و غالب مسائل عملی نسبت به غالب مردم از [[اهل خبره]] آن مسائل [[تقلید]] میکند. آری همان [[فطرت سالم]] او را به تقلید از علم عالم و متخصص آن فن وامیدارد و علم آن عالم را علم خود میداند و پیروی از او را در [[حقیقت]] پیروی از علم خود میشمارد. نتیجه میگیریم انسان [[سلیم]] الفطره در مسیر زندگیش هیچ وقت از پیروی علم [[منحرف]] نمیشود<ref>سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۲۶.</ref>. [[تفسیر نمونه]] نیز در توضیح {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref> مینویسد: ذکر به معنی [[آگاهی]] و اطلاع است و [[اهل ذکر]] مفهوم وسیعی دارد که همه آگاهان و [[اهل]] اطلاع را در زمینههای مختلف شامل میشود<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۱.</ref>. طبق این [[آیه]]، [[مؤمنان]] موظفند نیازهای [[معرفتی]] خود را از اهل آن اخذ کنند. در این مسیر حتی [[کفر]] و [[نفاق]] دارندگان علم و تجربه نیز - به بیان [[روایات]] - مانع این [[رجوع]] نخواهد بود. گفتنی است [[اسلام]] نه فقط بر صرف [[تعلیم و تعلم]] که بر سودمندی و [[نافع]] بودن علم مورد [[مذاکره]] نیز تأکیدهای مبرم دارد؛ همچنین در [[منابع دینی]]، علم و عالم بیعمل نیز به شدت [[نکوهش]] شده است<ref>محمدتقی مصباح یزدی، ره توشه، ج۱، ص۹۶، ۹۷، ۱۶۴ و ۱۶۷.</ref>. نکته دیگر اینکه در [[تعلیم و تربیت]] [[اسلامی]]، هم به مسئله [[رشد فکری]] و [[تعقل]] و هم به خود تعلیم اهمیت داده شده است، و تعلیم هم یک حدود مشخص ندارد<ref>مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۳۴؛ برای آگاهی بیشتر از جایگاه این آموزه در اسلام ر. ک: محسن فیض کاشانی، المهجة البیضاء، ج۱، ص۸، ۴۸، ۷۵ و ۹۵.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۷۰.</ref> | ||
==[[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط== | == [[آیات]] [[قرآنی]] مرتبط == | ||
# [[تعلیم]] از جمله ویژگیهای [[خداوند]]: {{متن قرآن|الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ}}<ref>«همان که با قلم آموزش داد * به انسان آنچه نمیدانست آموخت» سوره علق، آیه ۴-۵.</ref>. | # [[تعلیم]] از جمله ویژگیهای [[خداوند]]: {{متن قرآن|الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ}}<ref>«همان که با قلم آموزش داد * به انسان آنچه نمیدانست آموخت» سوره علق، آیه ۴-۵.</ref>. | ||
# [[تعلیم کتاب و حکمت]] و حقایق دست نایافتنی از جمله رسالتهای [[پیامبران الهی]]: {{متن قرآن|يُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>. | # [[تعلیم کتاب و حکمت]] و حقایق دست نایافتنی از جمله رسالتهای [[پیامبران الهی]]: {{متن قرآن|يُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ}}<ref>«و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.</ref>. | ||
#عدم [[تساوی]] [[عالمان]] و غیرعالمان در منظر خداوند: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«بگو: آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان پند میپذیرند» سوره زمر، آیه ۹.</ref>. | # عدم [[تساوی]] [[عالمان]] و غیرعالمان در منظر خداوند: {{متن قرآن|قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ}}<ref>«بگو: آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان پند میپذیرند» سوره زمر، آیه ۹.</ref>. | ||
# [[برتری]] درجات [[مؤمنان]] عالم بر مؤمنان عادی: {{متن قرآن|يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ}}<ref>«خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref>. | # [[برتری]] درجات [[مؤمنان]] عالم بر مؤمنان عادی: {{متن قرآن|يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ}}<ref>«خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref>. | ||
#امر مؤمنان به سؤال و [[پرسش]] از [[علمای ربانی]]: {{متن قرآن|...فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>. | # امر مؤمنان به سؤال و [[پرسش]] از [[علمای ربانی]]: {{متن قرآن|...فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>. | ||
در آیاتی نیز اعطای [[علم]] و [[حکمت]] از جمله هدایای خداوند به [[نیکوکاران]]<ref>{{متن قرآن|وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ}} «و چون به برنایی خویش رسید و استواری یافت بدو (نیروی) داوری و دانشی بخشیدیم و بدینگونه به نیکوکاران پاداش میدهیم» سوره قصص، آیه ۱۴.</ref>؛ عامل ارتقای درجات عالمان آن<ref>{{متن قرآن|فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ}} «آنگاه (جست و جو را) از باربندهای آنان پیش از باربند برادر (تنیاش) آغازید سپس آن را از باربند برادرش بیرون آورد! بدینگونه برای یوسف چارهگری کردیم (زیرا) او برادرش را بر آیین آن پادشاه نمیتوانست بازداشت کند -مگر آنکه خداوند میخواست- هر کس را که بخواهیم به پایههایی فرا میبریم و ز هر دانندهای داناتری هست» سوره یوسف، آیه ۷۶.</ref> و شرط لازم برای ایفای رسالتهای بزرگ<ref>{{متن قرآن|وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}} «و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۷.</ref> معرفی شده و به نقش زمینهای [[علم]] و [[معرفت حقیقی]]، در حصول [[بندگی]] مخلصانه<ref>{{متن قرآن|قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا}} «بگو: چه بدان (آیات) ایمان آورید چه ایمان نیاورید؛ بیگمان چون بر کسانی که پیش از این (به آنان) دانش دادهاند خوانده شود به سجده با روی بر زمین میافتند» سوره اسراء، آیه ۱۰۷.</ref> توجه داده است<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص۳۷۰.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۲۶: | خط ۲۷: | ||
[[رده:تعلیم]] | [[رده:تعلیم]] | ||
{{ارزشهای اجتماعی}} | {{ارزشهای اجتماعی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۳۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۲۳
مقدمه
تعلیم به معنای آموزش، انتقال اطلاعات و تجربیات، با فراهم آوردن زمینه برای رشد و شکوفایی استعدادهای ذهنی انسان است. علامه طباطبایی در توضیح نیاز فطری انسان به علم و تعلم مینویسد: انسان در آنچه خودش قادر بر تحصیل علم هست، علم خود را پیروی میکند و در آنچه خود قادر نیست مانند پارهای از فروع اعتقادی نسبت به بعضی از مردم و غالب مسائل عملی نسبت به غالب مردم از اهل خبره آن مسائل تقلید میکند. آری همان فطرت سالم او را به تقلید از علم عالم و متخصص آن فن وامیدارد و علم آن عالم را علم خود میداند و پیروی از او را در حقیقت پیروی از علم خود میشمارد. نتیجه میگیریم انسان سلیم الفطره در مسیر زندگیش هیچ وقت از پیروی علم منحرف نمیشود[۱]. تفسیر نمونه نیز در توضیح فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ[۲] مینویسد: ذکر به معنی آگاهی و اطلاع است و اهل ذکر مفهوم وسیعی دارد که همه آگاهان و اهل اطلاع را در زمینههای مختلف شامل میشود[۳]. طبق این آیه، مؤمنان موظفند نیازهای معرفتی خود را از اهل آن اخذ کنند. در این مسیر حتی کفر و نفاق دارندگان علم و تجربه نیز - به بیان روایات - مانع این رجوع نخواهد بود. گفتنی است اسلام نه فقط بر صرف تعلیم و تعلم که بر سودمندی و نافع بودن علم مورد مذاکره نیز تأکیدهای مبرم دارد؛ همچنین در منابع دینی، علم و عالم بیعمل نیز به شدت نکوهش شده است[۴]. نکته دیگر اینکه در تعلیم و تربیت اسلامی، هم به مسئله رشد فکری و تعقل و هم به خود تعلیم اهمیت داده شده است، و تعلیم هم یک حدود مشخص ندارد[۵].[۶]
آیات قرآنی مرتبط
- تعلیم از جمله ویژگیهای خداوند: الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ[۷].
- تعلیم کتاب و حکمت و حقایق دست نایافتنی از جمله رسالتهای پیامبران الهی: يُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ[۸].
- عدم تساوی عالمان و غیرعالمان در منظر خداوند: قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ[۹].
- برتری درجات مؤمنان عالم بر مؤمنان عادی: يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ[۱۰].
- امر مؤمنان به سؤال و پرسش از علمای ربانی: ...فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ[۱۱].
در آیاتی نیز اعطای علم و حکمت از جمله هدایای خداوند به نیکوکاران[۱۲]؛ عامل ارتقای درجات عالمان آن[۱۳] و شرط لازم برای ایفای رسالتهای بزرگ[۱۴] معرفی شده و به نقش زمینهای علم و معرفت حقیقی، در حصول بندگی مخلصانه[۱۵] توجه داده است[۱۶].
منابع
پانویس
- ↑ سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۱۲۶.
- ↑ «از اهل کتاب (آسمانی) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
- ↑ ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۲۴۱.
- ↑ محمدتقی مصباح یزدی، ره توشه، ج۱، ص۹۶، ۹۷، ۱۶۴ و ۱۶۷.
- ↑ مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۳۴؛ برای آگاهی بیشتر از جایگاه این آموزه در اسلام ر. ک: محسن فیض کاشانی، المهجة البیضاء، ج۱، ص۸، ۴۸، ۷۵ و ۹۵.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۷۰.
- ↑ «همان که با قلم آموزش داد * به انسان آنچه نمیدانست آموخت» سوره علق، آیه ۴-۵.
- ↑ «و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.
- ↑ «بگو: آیا آنان که میدانند با آنها که نمیدانند برابرند؟ تنها خردمندان پند میپذیرند» سوره زمر، آیه ۹.
- ↑ «خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد» سوره مجادله، آیه ۱۱.
- ↑ «اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
- ↑ وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ «و چون به برنایی خویش رسید و استواری یافت بدو (نیروی) داوری و دانشی بخشیدیم و بدینگونه به نیکوکاران پاداش میدهیم» سوره قصص، آیه ۱۴.
- ↑ فَبَدَأَ بِأَوْعِيَتِهِمْ قَبْلَ وِعَاءِ أَخِيهِ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهَا مِنْ وِعَاءِ أَخِيهِ كَذَلِكَ كِدْنَا لِيُوسُفَ مَا كَانَ لِيَأْخُذَ أَخَاهُ فِي دِينِ الْمَلِكِ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَاءُ وَفَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ «آنگاه (جست و جو را) از باربندهای آنان پیش از باربند برادر (تنیاش) آغازید سپس آن را از باربند برادرش بیرون آورد! بدینگونه برای یوسف چارهگری کردیم (زیرا) او برادرش را بر آیین آن پادشاه نمیتوانست بازداشت کند -مگر آنکه خداوند میخواست- هر کس را که بخواهیم به پایههایی فرا میبریم و ز هر دانندهای داناتری هست» سوره یوسف، آیه ۷۶.
- ↑ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ «و پیامبرشان به آنان گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما گمارده است، گفتند: چگونه او را بر ما پادشاهی تواند بود با آنکه ما از او به پادشاهی سزاوارتریم و در دارایی (هم) به او گشایشی ندادهاند. گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و بر گستره دانش و (نیروی) تن او افزوده است و خداوند پادشاهی خود را به هر که خواهد میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۲۴۷.
- ↑ قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا «بگو: چه بدان (آیات) ایمان آورید چه ایمان نیاورید؛ بیگمان چون بر کسانی که پیش از این (به آنان) دانش دادهاند خوانده شود به سجده با روی بر زمین میافتند» سوره اسراء، آیه ۱۰۷.
- ↑ شرفالدین، سید حسین، ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص۳۷۰.