بحث:ابن سکیت: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «==مقدمه== ابویوسف یعقوب بن اسحاق اهوازی بغدادی، مشهور به ابن سکیت اهل د...» ایجاد کرد) |
جز (جایگزینی متن - ' هـ ' به 'ه ') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
[[علمای شیعه]] و [[اهل سنت]] او را [[موثق]]، [[راستگو]] و غیر قابل [[طعن]] میدانند.<ref> رجال النجاشی ۲/۴۲۵.</ref> با آنکه [[قتل]] او به سبب [[تشیع]] بود،<ref>تاریخ مدینة دمشق ۷۴/۱۵۰.</ref> [[ذهبی]] او را [[تجلیل]] نموده و اشعارش را [[نیکو]]، کتابهایش را سودمند و به خصوص کتاب [[منطق]] او را گرانسنگ و قابل تقدیر معرفی کرده است.<ref>سیر اعلام النبلاء ۱۲/۱۶.</ref> از مبرّد نحوی هم نقل شده که در میان بغدادیها کتابی همچون [[منطق]] [[ابن سکیت]] نیست.<ref>تاریخ بغداد ۱۴/۲۷۴.</ref> | [[علمای شیعه]] و [[اهل سنت]] او را [[موثق]]، [[راستگو]] و غیر قابل [[طعن]] میدانند.<ref> رجال النجاشی ۲/۴۲۵.</ref> با آنکه [[قتل]] او به سبب [[تشیع]] بود،<ref>تاریخ مدینة دمشق ۷۴/۱۵۰.</ref> [[ذهبی]] او را [[تجلیل]] نموده و اشعارش را [[نیکو]]، کتابهایش را سودمند و به خصوص کتاب [[منطق]] او را گرانسنگ و قابل تقدیر معرفی کرده است.<ref>سیر اعلام النبلاء ۱۲/۱۶.</ref> از مبرّد نحوی هم نقل شده که در میان بغدادیها کتابی همچون [[منطق]] [[ابن سکیت]] نیست.<ref>تاریخ بغداد ۱۴/۲۷۴.</ref> | ||
ابن سکیت و پدرش [[معلم]] بودند و در [[بغداد]] [[تعلیم و تربیت]] [[کودکان]] را برعهده داشتند، به همین سبب [[امیر]] [[محمد بن عبدالله بن طاهر]] و سپس [[خلیفه]] [[متوکل عباسی]] [[آموزش و پرورش]] [[فرزندان]] خود را به او واگذاشتند و دستمزد خوبی به او میدادند، <ref>تاریخ مدینة دمشق ۷۴/۱۵۱.</ref> اما زمانی [[متوکل]] از او پرسید: فرزندان من پیش تو [[محبوب]] ترند یا [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{ع}}؟ ابن سکیت از دو فرزند خلیفه بد گفت و خوبیهای [[حسنین]]{{ع}} را برشمرد و بلافاصله متوکل دستور داد که شکم او را دریدند.<ref> وفیات الاعیان ۶/۳۹۶.</ref> به قولی هم گفت: [[قنبر]] [[خادم]] علی{{ع}} از تو و دو فرزندت بهتر است. آن گاه دستور داد تا زبانش را از پشت سر بیرون کشیدند.<ref>بغیة الوعاة ۲/۳۴۹.</ref> [[قتل]] این عالم [[شیعی]] را به سال ۲۴۳، ۲۴۴ و | ابن سکیت و پدرش [[معلم]] بودند و در [[بغداد]] [[تعلیم و تربیت]] [[کودکان]] را برعهده داشتند، به همین سبب [[امیر]] [[محمد بن عبدالله بن طاهر]] و سپس [[خلیفه]] [[متوکل عباسی]] [[آموزش و پرورش]] [[فرزندان]] خود را به او واگذاشتند و دستمزد خوبی به او میدادند، <ref>تاریخ مدینة دمشق ۷۴/۱۵۱.</ref> اما زمانی [[متوکل]] از او پرسید: فرزندان من پیش تو [[محبوب]] ترند یا [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]]{{ع}}؟ ابن سکیت از دو فرزند خلیفه بد گفت و خوبیهای [[حسنین]]{{ع}} را برشمرد و بلافاصله متوکل دستور داد که شکم او را دریدند.<ref> وفیات الاعیان ۶/۳۹۶.</ref> به قولی هم گفت: [[قنبر]] [[خادم]] علی{{ع}} از تو و دو فرزندت بهتر است. آن گاه دستور داد تا زبانش را از پشت سر بیرون کشیدند.<ref>بغیة الوعاة ۲/۳۴۹.</ref> [[قتل]] این عالم [[شیعی]] را به سال ۲۴۳، ۲۴۴ و ۲۴۶ه در ۵۸ سالگی نوشتهاند.<ref>تاریخ بغداد ۱۴/۲۷۴.</ref> بر این اساس، میتوان سال ولادت وی را دهه هشتاد [[قرن دوم]] گمانه زد. ابن سکیت کتابهای زیادی تدوین کرد که بسیاری از آنها امروزه در دست است و کتابهایی را نیز به او منسوب دانستهاند.<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی ۳/۶۹۸.</ref> | ||
آثار وی عبارتاند از: [[اصلاح]] المنطق الاضداد الالفاظ الاصوات المقصور و الممدود المذکر و المؤنث الوحش (الوحوش) النبات (الشجر و النبات) الامثال القلب و الابدال البحث الزبرج الاجناس الفرق السرج و اللجام فَعَلَ واَفْعَلَ الحشرات الابل النوادر معانی الشعر سرقات الشعراء و ما اتفقوا (تواردوا) علیه المثنی و المبنی و المکنی الایام و اللیالی ما جاء فی الشعر و ما حرّف عن جهته<ref> الفهرست (الندیم) ۷۹.</ref> ما اتفق لفظه واختلف معانه الطیر (منطق الطیر) الارضین والجبال والاودیه التوسعه الفصیح شرح الوسط<ref>کشف الظنون ۱/۵۰۷ و ۲/۱۲۷۲ و ۲۰۰۹.</ref> الانواء الانساب شرح اشعار [[عمرو بن ربیعه]] ابونواس و [[شعر]] فنال کلابی<ref>هدیة العارفین ۲/۵۳۶.</ref> البیان<ref> الذریعه ۳/۱۷۱.</ref> شرح [[دیوان]] [[عروة بن ورد]] حطیئه خنساء مزرّد و [[قیس بن خطیم]] الدعاء الانواع التصغیر [[خلق]] الانسان و معانی الابیات<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی ۳/۶۹۸.</ref> و شرح و | آثار وی عبارتاند از: [[اصلاح]] المنطق الاضداد الالفاظ الاصوات المقصور و الممدود المذکر و المؤنث الوحش (الوحوش) النبات (الشجر و النبات) الامثال القلب و الابدال البحث الزبرج الاجناس الفرق السرج و اللجام فَعَلَ واَفْعَلَ الحشرات الابل النوادر معانی الشعر سرقات الشعراء و ما اتفقوا (تواردوا) علیه المثنی و المبنی و المکنی الایام و اللیالی ما جاء فی الشعر و ما حرّف عن جهته<ref> الفهرست (الندیم) ۷۹.</ref> ما اتفق لفظه واختلف معانه الطیر (منطق الطیر) الارضین والجبال والاودیه التوسعه الفصیح شرح الوسط<ref>کشف الظنون ۱/۵۰۷ و ۲/۱۲۷۲ و ۲۰۰۹.</ref> الانواء الانساب شرح اشعار [[عمرو بن ربیعه]] ابونواس و [[شعر]] فنال کلابی<ref>هدیة العارفین ۲/۵۳۶.</ref> البیان<ref> الذریعه ۳/۱۷۱.</ref> شرح [[دیوان]] [[عروة بن ورد]] حطیئه خنساء مزرّد و [[قیس بن خطیم]] الدعاء الانواع التصغیر [[خلق]] الانسان و معانی الابیات<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی ۳/۶۹۸.</ref> و شرح و جمعآوری اشعار دیوانهای امرءالقیس، [[زهیر]]، [[نابغه]] ذبیانی، اعشی، [[ابوداود]]، [[بشر بن ابی حازم]]، [[اوس بن حجر]]، [[علقمة]] الفحل، [[طرفه]]، عنتره، [[عمرو بن کلثوم]]، [[حارث بن حلزه]]، [[فرزدق]]، اخطل، [[جریر]]، [[عامر بن طفیل]]، سلیک بن سلکه، جامع بن مرحبه، عمرو بن احمر و [[حسان بن ثابت]]<ref> رجال النجاشی ۲/۴۲۶.</ref>.<ref>جمعی از پژوهشگران، [[فرهنگنامه مؤلفان اسلامی (کتاب)|فرهنگنامه مؤلفان اسلامی]] ج۱، ص ۸۵۷.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ کنونی تا ۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۲۴
مقدمه
ابویوسف یعقوب بن اسحاق اهوازی بغدادی، مشهور به ابن سکیت اهل دورق، روستایی در اهواز بود. پدرش اسحاق که سکیت لقب داشت، مردی صالح و از علمای نحو و لغت و شعر عرب به شمار میرفت و او خود از علمای بغداد و از جمله کسانی بود که از کوفیون کسب علم کرده بودند، از این رو به نحو اهل کوفه آشنا بود و در علوم قرآن و شعر مهارت داشت.[۱] ابن سکیت در حدیث نیز دستی داشت و از امام جواد(ع) روایات و مسائلی را نقل کرده است.[۲] مرحوم صدوق او را راوی امام رضا(ع) نیز دانسته است،[۳] اما به نظر میرسد مقصود از ابوالحسن در آن روایت امام هادی(ع) است و کلمه رضا به اشتباه بر آن افزوده شده است، چون نجاشی میگوید: ابن سکیت از خواص اصحاب امام محمد تقی و امام علی النقی(ع) بود[۴] و کلینی همان روایت را بدون قید «الرضا» نقل کرده است.[۵] ابن سکیت را متبحر در انواع علوم دانسته و گفتهاند که فصیحان عرب را ملاقات کرد و از آنان دانش آموخت و آنچه از آنان شنیده بود در کتابهایش نوشت، ضمن اینکه از دیانت و عفاف بالایی برخوردار بود.[۶] استادان او ابوعمرو شیبانی، فراء نحوی، ابن اعرابی و اثرم، و شاگردان و راویان او میمون بن هارون کاتب، محمد بن عجلان اخباری، محمد بن فرج مقرئی، ابوسعید سکری و ابوعکرمه ضُبّی[۷] بودند.
علمای شیعه و اهل سنت او را موثق، راستگو و غیر قابل طعن میدانند.[۸] با آنکه قتل او به سبب تشیع بود،[۹] ذهبی او را تجلیل نموده و اشعارش را نیکو، کتابهایش را سودمند و به خصوص کتاب منطق او را گرانسنگ و قابل تقدیر معرفی کرده است.[۱۰] از مبرّد نحوی هم نقل شده که در میان بغدادیها کتابی همچون منطق ابن سکیت نیست.[۱۱]
ابن سکیت و پدرش معلم بودند و در بغداد تعلیم و تربیت کودکان را برعهده داشتند، به همین سبب امیر محمد بن عبدالله بن طاهر و سپس خلیفه متوکل عباسی آموزش و پرورش فرزندان خود را به او واگذاشتند و دستمزد خوبی به او میدادند، [۱۲] اما زمانی متوکل از او پرسید: فرزندان من پیش تو محبوب ترند یا حسن و حسین(ع)؟ ابن سکیت از دو فرزند خلیفه بد گفت و خوبیهای حسنین(ع) را برشمرد و بلافاصله متوکل دستور داد که شکم او را دریدند.[۱۳] به قولی هم گفت: قنبر خادم علی(ع) از تو و دو فرزندت بهتر است. آن گاه دستور داد تا زبانش را از پشت سر بیرون کشیدند.[۱۴] قتل این عالم شیعی را به سال ۲۴۳، ۲۴۴ و ۲۴۶ه در ۵۸ سالگی نوشتهاند.[۱۵] بر این اساس، میتوان سال ولادت وی را دهه هشتاد قرن دوم گمانه زد. ابن سکیت کتابهای زیادی تدوین کرد که بسیاری از آنها امروزه در دست است و کتابهایی را نیز به او منسوب دانستهاند.[۱۶]
آثار وی عبارتاند از: اصلاح المنطق الاضداد الالفاظ الاصوات المقصور و الممدود المذکر و المؤنث الوحش (الوحوش) النبات (الشجر و النبات) الامثال القلب و الابدال البحث الزبرج الاجناس الفرق السرج و اللجام فَعَلَ واَفْعَلَ الحشرات الابل النوادر معانی الشعر سرقات الشعراء و ما اتفقوا (تواردوا) علیه المثنی و المبنی و المکنی الایام و اللیالی ما جاء فی الشعر و ما حرّف عن جهته[۱۷] ما اتفق لفظه واختلف معانه الطیر (منطق الطیر) الارضین والجبال والاودیه التوسعه الفصیح شرح الوسط[۱۸] الانواء الانساب شرح اشعار عمرو بن ربیعه ابونواس و شعر فنال کلابی[۱۹] البیان[۲۰] شرح دیوان عروة بن ورد حطیئه خنساء مزرّد و قیس بن خطیم الدعاء الانواع التصغیر خلق الانسان و معانی الابیات[۲۱] و شرح و جمعآوری اشعار دیوانهای امرءالقیس، زهیر، نابغه ذبیانی، اعشی، ابوداود، بشر بن ابی حازم، اوس بن حجر، علقمة الفحل، طرفه، عنتره، عمرو بن کلثوم، حارث بن حلزه، فرزدق، اخطل، جریر، عامر بن طفیل، سلیک بن سلکه، جامع بن مرحبه، عمرو بن احمر و حسان بن ثابت[۲۲].[۲۳]
پانویس
- ↑ الفهرست (الندیم) ۷۹.
- ↑ رجال النجاشی ۲/۴۲۵.
- ↑ عیون اخبار الرضا(ع) ۲/۷۹.
- ↑ رجال النجاشی ۲/۴۲۵.
- ↑ الکافی ۱/۲۴.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۷۹.
- ↑ معجم الادباء ۲۰/۵۰.
- ↑ رجال النجاشی ۲/۴۲۵.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق ۷۴/۱۵۰.
- ↑ سیر اعلام النبلاء ۱۲/۱۶.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۴/۲۷۴.
- ↑ تاریخ مدینة دمشق ۷۴/۱۵۱.
- ↑ وفیات الاعیان ۶/۳۹۶.
- ↑ بغیة الوعاة ۲/۳۴۹.
- ↑ تاریخ بغداد ۱۴/۲۷۴.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی ۳/۶۹۸.
- ↑ الفهرست (الندیم) ۷۹.
- ↑ کشف الظنون ۱/۵۰۷ و ۲/۱۲۷۲ و ۲۰۰۹.
- ↑ هدیة العارفین ۲/۵۳۶.
- ↑ الذریعه ۳/۱۷۱.
- ↑ دائرة المعارف بزرگ اسلامی ۳/۶۹۸.
- ↑ رجال النجاشی ۲/۴۲۶.
- ↑ جمعی از پژوهشگران، فرهنگنامه مؤلفان اسلامی ج۱، ص ۸۵۷.