اسباط: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش غیرنهایی}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اسباط در قرآن]] - [[اسباط در کلام اسلامی]]| پرسش مرتبط  =}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اسباط در قرآن]] | [[اسباط در تاریخ اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اسباط (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
'''اسباط''' جمع سبط به معنای نوادگان و [[نسل]] یک شخص است. برخی اسباط را انبیای [[بنی اسراییل]]، برخی فرزندان [[حضرت یعقوب]] و برخی هم نسل و [[ذریه]] برخی از [[انبیاء]] می‌دانند.
أسباط جمع سِبْط و برگرفته از ریشه "س ـ ب ـ ط" است.<ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".</ref> کاربردهای متفاوت این مادّه و مشتقّات آن <ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ النهایه، ج ۲، ص ۳۳۴، "سبط".</ref> و گزارش‌های واژه‌نگاران از معنای آن نشان می‌دهد که ریشه "س ـ ب ـ ط" در اصل به معنای امتداد و انتشار اموری به‌کار می‌رود که منشأ و ریشه واحدی داشته و امتداد و انتشار آنها به‌صورت طبیعی و آسان صورت می‌گیرد.<ref>مفردات، ص ۳۹۴؛ الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> کاربرد در مواردی چون: درختی بلند و پرشاخ و برگ در میان رملها،<ref>الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص ۳۶۲؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳.</ref> موی صاف و آویخته،<ref> ترتیب العین، ج ۷، ص ۲۱۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳.</ref> [[باران]] انبوه،<ref>القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".</ref> [[نوادگان]] و افراد یک [[نسل]] <ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> [[مؤیّد]] این معناست، بر همین اساس گروهی معتقدند که سِبْط به معنای نوه <ref>الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۵، "سبط".</ref> و بیشتر نوه دختری <ref> الفروق اللغویه، ص ۲۷۱.</ref> و [[اسباط]] به معنای نوادگان و نسلی که همگی مانند شاخه‌های یک درخت، از یک [[پدر]] و امتداد او هستند، به‌کار می‌رود.<ref> مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۲؛ مفردات، ص ۲۲۲؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> فرزند و نواده برخوردار از جایگاهی ویژه در میان یک نسل پدری را نیز گفته‌اند <ref>لسان العرب، ج ۷، ص ۳۱۰؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳، "سبط".</ref> که به رغم نادر بودن، هماهنگی قابل توجهی با موارد کاربرد نخستین [[سبط]] در [[عهد عتیق]]، ظاهر [[آیات]] مربوط و نیز [[احادیث اسلامی]] دارد؛ همچنین در صورت اضافه به [[یهود]] و [[بنی‌اسرائیل]]، معنای [[قبیله]]  برای آن گفته شده است. در تفاوت [[سبط]] و قبیله گفته‌اند: اوّلی در مورد [[نسل]] [[اسحاق]] و دومی در باره نسل [[اسماعیل]] و برای بازشناسی آنها از یکدیگر به‌کار می‌رود.<ref>ترتیب‌العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶، "سبط".</ref> کاربرد سبط به معنای گروه و [[جماعت]] در برخی [[احادیث]] <ref> الکافی، ج ۱، ص ۴۴۴؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۱؛ التبیان، ج ۷، ص۵۶.</ref> [[مؤیّد]] معنای اخیر است.


از سوی دیگر [[عربی]] یا دخیل بودن سِبْط و أسباط مورد [[اختلاف]] است. برخلاف [[سیوطی]] که سبط را یک واژه دخیل عِبری و از مُبهمات [[قرآن]] می‌داند،<ref>المتوکلی، ص ۱۲۶؛ الاتقان، ج ۲، ص ۳۱۶.</ref> گروهی دیگر بر عربی بودن آن تأکید می‌ورزند؛<ref> املاء ما من به الرحمن، ج ۱، ص ۲۰۳؛ التبیان فی اعراب القرآن، ج ۱، ص ۲۰۳؛ روح المعانی، مج ۴، ج ۶، ص ۲۶.</ref> همچنین برخی خاورشناسان نیز معتقدند که واژه سِبْط پس از ورود به [[زبان عربی]]، بر اساس [[قواعد]] آن جمع بسته شده است، با این تفاوت که برخی آن را عِبری و برگرفته از "شبط" به معنای "[[عصا]]" یا "جماعتی که رئیسی با عصا آنان را [[رهبری]] می‌کند" و برخی دیگر [[سریانی]] می‌دانند.<ref> واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵؛ قاموس الکتاب المقدس، ص ۴۵۵.</ref> آرتور جفری، ریشه اصلی آن را واژه [[عبری]] دانسته و شمار قابل توجهی از [[پژوهشگران]] اروپایی را یاد می‌کند که بر وامگیری مستقیم سِبط از [[زبان عبری]] [[حجت]] آورده‌اند. <ref>واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵؛A Hebrew and English Lexicon of the Old Testment; P۹۸۶ - ۹۸۷.</ref> گزارش این دسته از پژوهشگران درباره وجود واژگانی بسیار نزدیک به سبط در زبان‌های آرامی، سبایی، آشوری، عبری و دیگر زبان‌های سامی ـ حامی، در کنار کاربرد فراوان آن در [[عهد عتیق]] و نبود [[شاهد]] مستندی درباره کاربرد آن در اشعار [[عربی]] پیش از [[اسلام]]، می‌تواند مؤیّدی بر معرّب بودن سِبْط باشد.<ref>واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵؛A Hebrew and English Lexicon of the Old Testment; P۹۸۶ - ۹۸۷.</ref> یاد کرد [[قرآن]] از [[اسباط]] در کنار نام‌هایی چون [[ابراهیم]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[موسی]]، [[عیسی]]{{عم}} و... {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان  فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آورده‌ایم؛ میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی،  و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط  و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref> که همه [[عبری]] و کاملاً برای [[اهل کتاب]]، آشناست می‌تواند مؤید دیگری بر دخیل و معرّب بودن [[سبط]] و آشنایی کامل اهل کتاب با آن و نیز مصادیق اسباط باشد.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله "اسباط"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
== مقدمه ==
اسباط، جمع سبط، به معنای نوادگان و نسل یک شخص است<ref>المفردات، ص۲۲۲، مجمع البیان، ج۴، ص۷۵۲.</ref>. یکی از استعمال‌های شایع سبط، استعمال آن به معنای [[قبیله]] است که البته برای [[قبایل]] خاصی (قبایل [[بنی اسرائیل]] و برای متمایز شدن آنها از [[قبایل عرب]]) به کار می‌‌رفته است<ref>المعجم الوسیط، ص۴۱۴.</ref>. برخی اصل این واژه را [[عبری]] و با تلفظ شبط دانسته‌اند<ref>المتوکلی، سیوطی، جلال الدین، عبدالکریم زبیدی، ص۱۲۵ـ ۱۲۷.</ref> که معنای آن [[عصا]] یا جماعتی است که شخصی با عصا آنها را [[رهبری]] می‌‌کند<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص۴۵۵.</ref>.


==سبط در [[عهدین]]==
واژه اسباط در ۵ [[آیه قرآن]] و به دو گونه وارد شده است: به صورت نکره برای تقسیم‌بندی [[دوازده گانه]] بنی‌اسرائیل پس از خروج از [[مصر]]<ref>سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref> و با ال تعریف در ردیف اسامی تعدادی از [[پیامبران]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>.  
[[عهد عتیق]] (ترجمه [[فارسی]] و عربی) پس از گزارش وصیّت‌های یعقوب به پسرانش در [[زمان]] [[مرگ]]، در کنار بیان نام و تصویری از [[شخصیّت]] هریک از آنها از زبان یعقوب{{ع}}، آنان را ۱۲ سبطِ [[اسرائیل]] (یعقوب)<ref>کتاب مقدس، تکوین ۳۵: ۱۱؛ ۳۷: ۴.</ref> می‌خواند. اسامی آنها عبارت است از: رِءُوْبِن، شِمْعُوْن، لِیْوِی، یِهُوْداه، زِبُوْلُوْن، یِسَّاکار، دان، گاد، آشِیْر، نَفْتالِی، یُوْسِف و بِنیامِین.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۴۹: ۲ ـ ۲۸.</ref> با توجه به اینکه در موارد متعددی از این افراد با عنوان "پسران یعقوب{{ع}}" یاد شده است<ref>کتاب مقدس، تکوین ۳۳: ۵، ۷؛ ۳۴: ۲۵، ۲۷.</ref> و فقط در اینجا آن هم پس از بیان وصیت‌های یعقوب{{ع}} با عنوان "اسباط" معرفی می‌شوند، شاید بتوان گفت که در این کاربرد، سبط به معنای [[وصیّ]] و [[جانشین]] [[برگزیده]] و [[موعود]] برای یعقوب{{ع}} است، لیکن وصیّتهای ویژه یعقوب به [[یوسف]] پیش از دیگران <ref>کتاب مقدس، تکوین ۴۷: ۲۹ - ۳۱؛ ۴۸: ۲۲.</ref> و داستان [[خواب]] یوسف مبنی بر [[سجده]] [[برادران]] در برابر او  {{متن قرآن|إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ }}<ref>«یاد کن) آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند. گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بی‌گمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است. و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است.» سوره یوسف، آیه ۴-۶.</ref>.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۳۷: ۵ ـ ۷، ۹.</ref> فقط [[جانشینی]] یوسف{{ع}} را می‌رساند. [[تورات]] نیز که تصویر آن از [[برادران یوسف]]{{ع}} ـ به جز [[بنیامین]] ـ به مراتب تیره‌تر از سیمای آنان در قرآن است {{متن قرآن|قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ لَّقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِّلسَّائِلِينَ إِذْ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ  اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ }}<ref>«گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بی‌گمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است. و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است.به راستی در (داستان) یوسف و برادران وی برای پرسشگران نشانه‌هاست. (یاد کن) آنگاه را که گفتند: یوسف و برادر (تنی) اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوست‌داشتنی‌ترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بی‌گمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است. یوسف را بکشید یا به سرزمینی (دور) بیفکنید تا پدرتان تنها به شما روی آورد و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید» سوره یوسف، آیه ۵-۹.</ref>، {{متن قرآن| فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَأَجْمَعُواْ أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ وَجَاؤُواْ أَبَاهُمْ عِشَاء يَبْكُونَ قَالُواْ يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ}}<ref>« پس چون او را بردند و همدل شدند که وی را در نهانگاه چاه نهند (چنین کردند) و ما به او وحی کردیم که (روزی) آنان را از این کارشان آگاه می‌کنی، در حالی که آنان درنیابند. و شبانگاه  گریان نزد پدرشان آمدند. گفتند: ای پدر!  ما رفته بودیم مسابقه بدهیم و یوسف را کنار بار خود وانهاده بودیم که گرگ او را خورد و (می‌دانیم) اگر (هم) راستگو می‌بودیم (سخن) ما را باور نمی‌کردی. و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که می‌گویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف می‌کنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۵-۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ}}<ref>«و او را به بهایی ناچیز- درهمی چند- فروختند و به او رغبتی نداشتند» سوره یوسف، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَكَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ}}<ref>«گفتند: اگر (بنیامین) دزدی می‌کند (شگفت نیست) برادری دارد که (او نیز) پیش از این دزدی کرده است؛ یوسف آن (سرزنش) را در درون خود پنهان داشت و برای آنان آشکار نکرد (و در دل) گفت: جایگاه شما از او بدتر است و خداوند به آنچه وصف می‌کنید آگاه‌تر است» سوره یوسف، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِنْ كُنَّا لَخَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: سوگند به خداوند که خداوند تو را بر ما برتری داده است و بی‌گمان ما گنهکار بودیم» سوره یوسف، آیه ۹۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلَالِكَ الْقَدِيمِ}}<ref>«گفتند: سوگند به خداوند که تو همچنان در گمراهی دیرینه خویشی» سوره یوسف، آیه ۹۵.</ref>،  {{متن قرآن|قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: ای پدر!  برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بی‌گمان گنهکار بوده‌ایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref>.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۳۷: ۲ ـ ۳۶؛ ۳۸: ۱۵ ـ ۱۸؛ اعداد ۱: ۲ ـ ۴۴؛ ۲۶: ۵۵؛ اخبار اول: ۲۸: ۱.</ref> هیچ اشاره‌ای به [[نبوّت]] آنها نمی‌کند. [[نسل]] هر یک از پسران [[یعقوب]]{{ع}} نیز با اضافه به اسم هر یک از آنها در جای جای [[عهد عتیق]] (ترجمه [[فارسی]] و [[عربی]]) با نام سِبْط خوانده شده‌اند.<ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۴ ـ ۵۴؛ ۲: ۱ ـ ۳۴.</ref> در این کاربرد، هر سبطی متشکّل از [[قبایل]] متعدّدی بوده و در معرفی و [[شناخت]] [[هویّت]] افراد و گروهها به‌کار می‌رود.<ref>کتاب مقدس، ۱۸: ۱۱، ۲۱؛ ۱۹: ۸، ۳۱، ۳۹، ۴۸؛ ۲۱: ۷، ۲۷.</ref> از گزارش [[تورات]] برمی‌آید که نوادگان‌ یعقوب{{ع}} پیش از افزایش‌ پرشمارشان، بیشتر با نام [[بنی اسرائیل]] خوانده می‌شدند؛<ref>کتاب مقدس، خروج ۱ ـ ۳۰؛ ۳۱: ۲، ۶؛ ۳۵: ۳۰، ۳۴، ۳۸.</ref> امّا پس از [[خروج]] از [[مصر]] و بیشتر برای ساماندهی نظامی جنگجویان و بر اساس انتساب به یکی از پسران یعقوب به [[اسباط دوازده‌گانه]] تقسیم شدند. {{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایه‌بان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم می‌کردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref>.<ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۴ ـ ۵۴؛ ۲: ۱ ـ ۳۴.</ref> سِبط لِیْوِیْ که به سبب ارائه خدمات [[دینی]] در [[معبد]]، معاش آن به وسیله سبط‌های دیگر تأمین می‌شد، جزو اسباط دوازده‌گانه به شمار نرفته <ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۴۷ ـ ۵۱، ۵۳؛ ۲۶: ۲۲.</ref> و به جای آن سِبْط إفْرَیِمْ و مِنَسِّهْ (دو پسر [[یوسف]]{{ع}}) قرار داشتند.<ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۳۲ ـ ۳۵.</ref> اسباط دوازده‌گانه که با گذشت [[زمان]] پرشمار می‌شدند با تقسیم [[سرزمین]] [[موعود]] میان خود <ref>کتاب مقدس، اعداد ۲۶: ۵۳ - ۵۶.</ref> هر یک دارای [[رئیس]] و [[استقلال]] شده<ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۴ ـ ۱۶؛ اخبار اول ۲۷: ۵ ـ ۲۲.</ref> و با [[حفظ]] [[ارتباط]]<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۷۰.</ref>  تا زمان [[مرگ]] [[سلیمان]]، در سرزمین واحدی می‌زیستند؛ امّا پس از مرگ وی [[دشمنی]] میان [[سبط]] [[یهودا]]و اِفْریِمْ به تجزیه سرزمین به دو بخش منجر شد؛<ref>کتاب مقدس، شموئیل دوم ۲: ۴ ـ ۹؛ ۱۹: ۴۱ ـ ۴۳.</ref> [[سبط]] [[یهودا]] و [[بنیامین]] با [[پیوستن]] به رِحَبْعامْ، فرزند [[سلیمان]]{{ع}}، بخش جنوبی [[سرزمین]] را "[[کشور]] یهودا" و [[اسباط]] ده‌گانه دیگر با پیوستن به یارُبْعامِ پسر نِباطْ، بخش شمالی را "[[اسرائیل]]" نام نهادند.<ref>کتاب مقدس، اخبار دوم ۱۰: ۱ ـ ۱۴.</ref> گزارش [[عهدین]] از حضور پررنگ و نمادین اسباط و شماره [[دوازده‌گانه]] آنها در [[فرهنگ]] و [[حیات]] [[دینی]] [[یهود]]، از جایگاه ممتاز آنان در نزد [[یهودیان]] خبر می‌دهد. مواردی چون قطعه‌ سنگهای گرانبها و منقّش به نام ۱۲ سبط [[بنی‌اسرائیل]] در سینه بند [[هارون]] <ref>کتاب مقدس،  خروج ۲۸: ۲۱؛ ۳۹: ۱۴.</ref> و [[لباس]] رسمی [[کاهن]] بزرگ به نشان [[نیابت]] از آنان،<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۵۴۰.</ref> جاسوسان گسیل شده از سوی [[موسی]]{{ع}} به کنعان {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چش» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>.<ref>کتاب مقدس، توریّة مثنّی ۱: ۲۲ ـ ۲۴.</ref>، انبیای صغارِ پس از موسی{{ع}}، انواع [[هدیه]] و [[قربانی]] برای [[خدا]]،<ref>کتاب مقدس، لویان ۲۴: ۵؛ اعداد ۷: ۸۴ ـ ۸۷؛ ۲۹: ۱۷؛ عزرا ۸: ۳۵.</ref> [[وکلای سلیمان]] <ref>کتاب مقدس، ملوک اول ۴: ۷.</ref> و مجسّمه‌های شیر بر روی پله‌های شش‌گانه تخت وی،<ref>کتاب مقدس، ملوک اول ۱۰: ۲۰.</ref> حتی مدت [[زمان]] [[زینت]] [[زنان]]<ref>کتاب مقدس، استیر ۲: ۱۲.</ref> و جز آن،<ref>کتاب مقدس، یوشع ۳: ۱۲؛ ۴: ۲ ـ ۴؛ ۸ ـ ۹؛ شموئیل دوم ۲: ۱۵؛ ملوک اول ۷: ۲۵؛ ۱۸: ۳۱.</ref> عدد ۱۲ داشته‌اند، چنان که این عدد اساس دسته‌بندی تیره‌ها، [[قبایل]] و عشیره‌های بنی‌اسرائیل، مورد توجّه در پیدایش پسران <ref>کتاب مقدس، اخبار اول ۲۵: ۹ ـ ۳۱.</ref> و مبنای [[نظام]] شمارشی بابلیان بوده است.<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۶۰۸.</ref> در [[عهد جدید]] نیز ۱۲ [[رسول]] [[برگزیده]] [[عیسی]]{{ع}}،<ref> کتاب مقدس، انجیل مَرْقُس ۳: ۱۴ ـ ۱۵؛ انجیل لُوقا ۶: ۱۳.</ref> دروازه‌های دوازده‌گانه [[اورشلیم]] جدید با سر درِ منقّش به نام اسباط اسرائیل <ref>کتاب مقدس، مکاشفات یوحنا ۲۱: ۱۲.</ref> و تقسیم رؤیاهای آسمانی به ۱۲ قسم از سوی [[یوحنّا]] <ref>کتاب مقدس، مکاشفات یوحنا ۷: ۴ ـ ۸.</ref> و جز آن <ref>کتاب مقدس، انجیل متی: ۱۹: ۲۸؛ ۲۶: ۵۳؛ مکاشفات یوحنا ۷: ۵ ـ ۷؛ ۱۲: ۱؛ ۱۴: ۱۶.</ref> از این قبیل است.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله "اسباط"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>


==[[اسباط]] در [[قرآن]]==
اطلاعاتی که می‌‌توان از ظاهر [[آیات قرآن]] راجع به اسباط کسب کرد به قرار زیر است:
واژه اسباط ۵ بار در ۵ [[آیه]] از ۴ [[سوره]] قرآن آمده است. در آیه {{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایه‌بان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم می‌کردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref> که به‌صورت نکره آمده، مراد از آن تیره‌ها و گروههای [[دوازده‌گانه]] [[قوم]] [[موسی]]{{ع}} است؛ اما در موارد دیگر {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان  فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آورده‌ایم؛ میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرما» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان  فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچ‌یک از ایشان فرق نمی‌گذاریم و ما فرمانبردار اوییم» سوره آل عمران، آیه ۸۴.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی،  و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط  و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref> اسباط دارای "ال" تعریف بوده و از آن به عنوان دریافت کنندگان [[وحی]] یاد می‌شود. خلط میان این دو و نیز تأثیرپذیری شمار قابل توجهی از [[منابع تاریخی]]،<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۳۱؛ تاریخ طبری، ج ۱، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۲؛ مروج الذهب، ج ۱، ص ۴۳ ـ ۴۴.</ref> [[تفسیری]] <ref>جامع البیان، مج ۱، ج ۱، ص ۷۸۹؛ کشف الاسرار، ج ۱، ص ۳۸۰؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۱۹۳.</ref> و نیز برخی [[منابع حدیثی]]<ref> الکافی، ج ۸، ص ۱۱۶؛ کمال الدین، ص ۲۱۶؛ المستدرک، ج ۲، ص ۵۷۰.</ref> [[مسلمانان]] از گزارش‌های [[عهد عتیق]]، دیدگاه‌های متفاوت و گاه متضادّی را درباره معنای لغوی [[سبط]] و مصادیق اسباطِ دریافت کننده وحی پدید آورده است. آیه {{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایه‌بان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم می‌کردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref> از تقسیم قوم موسی{{ع}} به ۱۲ گروه که ظاهراً بر اساس انتساب آنان به پسران دوازده‌گانه [[یعقوب]]{{ع}} {{متن قرآن|إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر!  من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند» سوره یوسف، آیه ۴.</ref> صورت گرفته، [[سخن]] می‌گوید: {{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا}}. بیشتر [[مفسّران]]، {{متن قرآن|أَسْبَاطًا}} را به سبب جمع بودن، بدل از {{متن قرآن|اثْنَتَيْ عَشْرَةَ}}، تمیز آن را "فرقة" (در تقدیر) و "أمما" را نعتِ "اَسباطا" یا حال از آن‌دانسته‌اند؛<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۳۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص ۱۹۳.</ref>یعنی هریک از اسباط خود چندین سبط و گروه پرشمار بوده‌اند.<ref> الکشاف، ج ۲، ص ۱۶۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص ۳۳؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۵.</ref>برخی نیز آن را تمیز و به منزله مفرد دانسته‌اند.<ref> التحقیق، ج ۵، ص ۳۵.</ref> چنان‌که از بخش بعدی [[آیه]] نیز برمی‌آید، [[مفسّران]] سبب دسته‌بندی یاد شده را که بنا بر ظاهر آیه در [[زمان]] [[موسی]]{{ع}} روی داده است،<ref>روح المعانی، مج ۷، ج ۱۲، ص ۱۸۴؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۴.</ref> تسهیل در [[اداره امور]] آنان و [[پیشگیری]] از [[اختلاف]] بر سر آب، [[غذا]] و... می‌دانند.<ref> مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۴؛ روح المعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۲۷۱؛ فی ظلال القرآن، ج ۳، ص ۱۳۸۱.</ref> [[قرآن]] در ادامه با شمردن [[نعمت‌های الهی]] بر [[اسباط]] ([[قبایل]] [[دوازده‌گانه]]) همانند ۱۲ چشمه، سایبانی از [[ابر]]، {{متن قرآن|الْمَنَّ وَالسَّلْوَى}} اجازه سکونت در [[بیت‌المقدس]]، بهره‌مندی از مواهب آن، [[آمرزش گناهان]] به شرط فرمانبرداری‌از [[خداوند]] {{متن قرآن|وَإِذْ قِيلَ لَهُمُ اسْكُنُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ وَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ وَقُولُوا حِطَّةٌ وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئَاتِكُمْ سَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که به ایشان گفته شد: در این شهر (بیت المقدس) جای گیرید و از هر جای آن خواستید بخورید و بگویید: «از لغزش ما بگذر!»  و از این دروازه، سجده‌کنان (به شهر) در آیید تا گناهانتان را بیامرزیم، به زودی بر (پاداش) نیکوکاران می‌افزاییم» سوره اعراف، آیه ۱۶۱.</ref> یاد می‌کند و اینکه چگونه به رغم همه آنها دست به [[نافرمانی]]، [[ستمگری]] و [[تحریف]] [[کلام الهی]] زده و گرفتار [[عذاب]] شدند. {{متن قرآن|فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَظْلِمُونَ}}<ref>«اما ستمگران از ایشان گفتاری را به جای آنچه به آنان گفته شده بود جایگزین کردند آنگاه ما بر آنان برای ستمی که می‌کردند عذابی از آسمان فرستادیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۲.</ref>، {{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایه‌بان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم می‌کردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref> (باب حطّه، [[اصحاب]] قریه، [[اصحاب سبت]]) [[آیات]] دیگر اسباط در کنار گزارش یکی از باورهای مهم [[دینی]] [[اهل کتاب]] درباره [[هویّت]] دینی شماری از [[پیامبران پیشین]] به ویژه [[ابراهیم]]{{ع}}، آن را به چالش کشیده {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>؛ {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درست‌آیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.</ref> و با معرّفی "[[ارسال رسل]] و [[انزال کتب]]" به عنوان یک حرکت [[توحیدی]] واحد {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی،  و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط  و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، نگرش [[قوم]] گرایانه و انحصار طلبانه به [[تاریخ]] [[انبیا]] و [[دین ابراهیم]]{{ع}} را رد می‌کند. {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref> [[تأمّل]] در برخی آیات {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«مگر هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید گواه بودید، آنگاه که از پسران خود پرسید: پس از من چه می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می‌پرستیم که خدایی یگانه است و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۳.</ref>، {{متن قرآن|تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«آن، امّتی بود که از میان برخاست؛ آنان راست آنچه کرده‌اند و شما راست آنچه کرده‌اید و بر آنچه آنان می‌کرده‌اند از شما پرسشی نخواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۳۴.</ref>،  {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم چون و چرا می‌کنید؟ با آنکه تورات و انجیل جز پس از وی فرو فرستاده نشده است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره آل عمران، آیه ۶۵.</ref>، {{متن قرآن|هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«هان! شما همان کسانید که در آنچه بدان دانشی داشتید چون و چرا کردید؛ (دیگر) چرا در آنچه بدان دانشی ندارید چون و چرا می‌کنید؟ و خداوند می‌داند و شما نمی‌دانید» سوره آل عمران، آیه ۶۶.</ref>، {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درست‌آیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«بی‌گمان نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم همانانند که از وی پیروی کردند و نیز این پیامبر و مؤمنان؛ و خداوند سرپرست مؤمنان است» سوره آل عمران، آیه ۶۸.</ref> به ویژه مقایسه آن با پاره‌ای از گزارش‌های [[تورات]] <ref>کتاب مقدس، تکوین ۲۲: ۱۰، ۱۳؛ ۲۶: ۳ ـ ۵؛ ۲۷: ۱ ـ ۳۸؛ ۵۰: ۲۵ ـ ۲۶؛ ۴۹: ۲۸؛ خروج ۱: ۱ ـ ۷.</ref> نشان می‌دهد که هر یک از [[یهود]] و [[نصارا]] با پیوند [[هویّت]] [[دینی]] و [[نژادی]] خویش به [[ابراهیم]]{{ع}} (از طریق [[اسباط]] [[یعقوب]] [[اسحاق]])، خود را [[وارث]] همه وعده‌های [[خداوند]] به وی، همچنین فرزند و [[حبیب خدا]] {{متن قرآن|وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«و یهودیان و مسیحیان گفتند: ما فرزندان خداوند و دوستان اوییم؛ بگو: پس چرا شما را برای گناهانتان عذاب می‌کند؟ خیر، شما نیز بشری هستید از همان کسان که آفریده است، هر که را بخواهد می‌بخشاید و هر که را بخواهد عذاب می‌کند و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین و آنچه» سوره مائده، آیه ۱۸.</ref> پنداشته و با [[افتخار]] به آن {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>، {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درست‌آیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.</ref>، [[هدایت]] و [[حقّ]] ورود به [[بهشت]] را فقط در گرو [[یهودی]] و [[نصرانی]] شدن می‌دانستند {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و گفتند هرگز کسی جز یهودی و مسیحی به بهشت در نمی‌آید، این آرزوی آنهاست، بگو: اگر راست می‌گویید هر برهانی  دارید بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۱۱.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید ؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درست‌آیین  هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref>، ازاین‌رو [[قرآن]] با گزارش بخشهای ویژه‌ای از [[کارها]] و سخنان [[پیامبران]] یاد شده، افزون بر [[تنزیه]] آنان از باورهای [[شرک‌آلود]] و [[کفرآمیز]] [[اهل]] کتاب، بر هویّت واحد و [[توحیدی]] [[دین]] آنان که همان [[دین حنیف]] ابراهیم است، تصریح کرده {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْناً وَاتَّخِذُواْ مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِيمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاء إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُواْ نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد. و (یاد کن) آنگاه را که خانه (کعبه) را برای مردم جای بازگشت و امن کردیم و (گفتیم) از «مقام ابراهیم» نمازگاه گزینید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا برای طواف‌کنندگان (مسافر) و مجاوران (حرم) و رکوع‌کنندگان سجده‌گزار، پاکیزه بدارید. و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوه‌ها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است. و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه‌های خانه (کعبه) را فرا می‌بردند (گفتند): پروردگارا! از ما بپذیر، بی‌گمان تویی که شنوای دانایی. پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی  را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر  بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی. پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای. و چه کس جز آنکه سبک مغز است از آیین ابراهیم روی می‌گرداند؟ در حالی که ما او را در این جهان برگزیده‌ایم و بی‌گمان او در جهان واپسین از شایستگان است. آنگاه که پروردگارش بدو فرمود: فرمانبردار باش، او گفت: فرمانبردار پروردگار جهانیانم. و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید. مگر هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید گواه بودید، آنگاه که از پسران خود پرسید: پس از من چه می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می‌پرستیم که خدایی یگانه است و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۲۴-۱۳۳.</ref>، {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید ؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درست‌آیین  هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref> و در ادامه با تأکید بر [[لزوم]] [[ایمان]] به همه [[انبیای الهی]] از جمله اسباط بر عدم فرق گذاری میان آنان تصریح می‌کند: {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان  فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آورده‌ایم؛ میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرما» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان  فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچ‌یک از ایشان فرق نمی‌گذاریم و ما فرمانبردار اوییم» سوره آل عمران، آیه ۸۴.</ref> قرآن که با نگرشی فراتر از [[زمان]]، مکان و نژاد، چنین [[ایمانی]] را "[[اسلام]]" {{متن قرآن|قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان  فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچ‌یک از ایشان فرق نمی‌گذاریم و ما فرمانبردار اوییم» سوره آل عمران، آیه ۸۴.</ref>، {{متن قرآن|وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«و هر کس جز اسلام  دینی گزیند هرگز از او پذیرفته نمی‌شود و او در جهان واپسین از زیانکاران است» سوره آل عمران، آیه ۸۵.</ref>، "مایه حتمی هدایت" {{متن قرآن|فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«بنابراین، اگر (آنان) به مانند آنچه شما بدان ایمان آورده‌اید ایمان آوردند، رهیافته‌اند و اگر رو برتافتند جز این نیست که در ستیزند و به زودی خداوند تو را در برابر آنان بسنده خواهد بود و او شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۱۳۷.</ref>، "دین حنیف ابراهیم" {{متن قرآن|وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید ؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درست‌آیین  هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.</ref>، {{متن قرآن|فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«بنابراین، اگر (آنان) به مانند آنچه شما بدان ایمان آورده‌اید ایمان آوردند، رهیافته‌اند و اگر رو برتافتند جز این نیست که در ستیزند و به زودی خداوند تو را در برابر آنان بسنده خواهد بود و او شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۱۳۷.</ref> می‌داند در ادامه با ردّ صریح یهودی و نصرانی بودن انبیای یاد شده، [[اهل کتاب]] را به سبب [[تحریف]] و [[کتمان]] حقایق، [[ستمگر]] می‌خواند: {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>) در {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی،  و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط  و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref> از [[نزول وحی]] بر اسباط، همانند شماری از پیامبران بزرگ، یاد شده است. این [[آیه]] در ادامه گزارش [[قرآن]] از [[تاریخ]] [[شرک]] آلود و [[کفرآمیز]] [[حیات]] [[دینی]] [[یهود]]، به ویژه چگونگی برخورد آنان با [[انبیا]] که [[تبعیض]] بین [[پیامبران]] و [[انکار]] [[رسالت پیامبر اسلام]] را از سر [[عناد]] و [[لجاجت]] معرفی می‌کند، آمده {{متن قرآن|يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِّنَ السَّمَاء فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُواْ الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لاَ تَعْدُواْ فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِم بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الأَنبِيَاء بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلاَ يُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِيلاً وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلاَّ اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلاَّ لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُواْ عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا لَّكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ أُوْلَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«کسانی که به خداوند و پیامبرانش کفر می‌ورزند و برآنند تا میان خداوند و پیامبرانش فرق بگذارند و می‌گویند: ما به برخی ایمان داریم و برخی دیگر را انکار می‌کنیم و برآنند که راهی میانه بگزینند ... آنان به راستی کافرند و ما برای کافران عذابی خوارساز آماده کرده‌ایم. و (خداوند) به زودی پاداش کسانی را که به خداوند و پیامبرانش ایمان آورده‌اند و میان هیچ یک از آنها فرق نمی‌گذارند؛ خواهد داد و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است.اهل کتاب از تو می‌خواهند که برای آنان کتابی از آسمان فرود آوری ؛ از موسی درخواستی بزرگ‌تر از این کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما بنما! و آذرخش  آنان را برای ستمشان فرا گرفت. سپس گوساله (پرستی) را پس از آنکه برهان‌ها (ی روشن) برای آنان آمده بود برگزیدند و ما از آن (هم) درگذشتیم و به موسی حجتی آشکار دادیم. و «طور» را بر فراز سرشان برای (گرفتن) پیمانشان برافراشتیم و به آنان گفتیم که از این در، با فروتنی در آیید و به آنها گفتیم در روز (های) شنبه (از حکم تحریم صید ماهی) تجاوز نکنید و از آنان پیمانی استوار گرفتیم. آنگاه برای پیمان‌شکنی آنان و کفر ورزیدنشان به آیات خداوند و کشتن پیامبران به ناحق (لعنتشان کردیم)  و (نیز برای این) گفتارشان که: دل‌های ما در پوشش‌هایی  است- (در حالی که چنین نیست) بلکه برای کفرشان خداوند بر آن (دل) ها مهر نهاد، پس جز اندکی ایمان نمی‌آورند- و (نیز) برای کفرشان و بهتان سترگی که به مریم زدند؛ و (این) گفتارشان که «ما مسیح عیسی فرزند مریم، پیامبر خداوند را کشتیم» در حالی که او را نکشتند و به صلیب نکشیدند، بلکه بر آنان مشتبه شد و آنان که در این (کار) اختلاف کردند نسبت بدان در تردیدند، هیچ دانشی بدان ندارند، جز پیروی از گمان و به یقین او را نکشتند؛ بلکه خداوند او را نزد خویش فرا برد و خداوند پیروزمندی فرزانه است. و کسی از اهل کتاب نیست مگر آنکه پیش از مرگش به وی ایمان می‌آورد و در روز رستخیز بر آنان گواه است.آری، به سزای ستمی از (سوی) یهودیان و اینکه (مردم را) بسیار از راه خداوند باز می‌داشتند چیزهای پاکیزه‌ای را که بر آنان حلال بود، حرام کردیم. و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم. امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۵۰-۱۶۲.</ref> و در پاسخ آنان، [[نزول وحی]] بر [[پیامبر اسلام]]{{صل}} را استمرار حرکت همه انبیا {{متن قرآن|وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا}}<ref>«و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیش‌تر گفته‌ایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفته‌ایم؛ و موسی با خداوند بی‌میانجی سخن گفت» سوره نساء، آیه ۱۶۴.</ref>، {{متن قرآن|رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا}}<ref>«پیامبرانی نویدبخش و هشدار دهنده تا پس از این پیامبران برای مردم بر خداوند حجتی نباشد و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۱۶۵.</ref> از جمله پیامبران یاد شده مورد [[تأیید]] [[اهل کتاب]] می‌داند که به رغم همه تفاوتها دارای [[هویت]] و هدفی واحد است. چنان که شماری از [[دانشمندان شیعه]] <ref>تنزیه الانبیاء، ص ۶۸؛ الانتصار، ج ۴، ص ۶۵؛ مکیال المکارم، ج ۲، ص ۳۳۶.</ref> و [[سنّی]] <ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۹۵، ۱۹۷؛ التفسیرالکبیر، ج ۸، ص ۱۳۲؛ روح‌المعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۳۹۵.</ref> نیز برداشت و بعد توجیه کرده‌اند، تصریح آیه مبنی بر [[وحی]] بر [[اسباط]]، قرار گرفتن نام آنان در کنار پیامبران یاد شده و نیز [[لزوم]] [[ایمان]] به آنها در ردّ تبعیض بین [[انبیای الهی]]، [[پیامبر]] بودن آنان را می‌رساند؛ امّا [[هویّت]] آنان مورد [[اختلاف]] است.
# به آنها [[وحی]] می‌‌شده و [[پیامبران]] و [[رسولان الهی]] بوده‌اند<ref>سوره نساء، آیه ۱۶۳-۱۶۵.</ref>.
# [[احکام]] یا تعالیمی بر آنها نازل شده که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[مسلمانان]]<ref>سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref> و [[یهود]] و [[نصارا]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۷.</ref> موظّف بودند به آن [[ایمان]] آورند تا مایه هدایتشان گردد.
# در ردیف [[پیامبران]] بزرگی چون [[ابراهیم]]، اسماعیل، [[اسحاق]] و [[یعقوب]]{{عم}} یاد شده‌اند<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>.
# [[یهود]] و [[نصارا]] سعی در منتسب نمودن اسباط به [[کیش]] خود داشته‌اند<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>، با اینکه از عدم [[صحت]] این ادعا [[آگاه]] بودند<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>.
# [[یهودی]] و [[نصرانی]] نبوده‌اند<ref>سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>.
# همواره نامشان به دنبال اسم [[یعقوب]]{{ع}} آمده است<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>.
# ذکر آنها به صورت خاص، با وجود تعبیر عام النبیّون و النبیّین مذکور در [[آیات]]، نشانه اهمیت آنهاست<ref>سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>.


دیدگاه مشهور <ref> تفسیر المنار، ج ۶، ص ۶۹.</ref> [[مفسّران]] [[اهل]] [[سنّت]] ـ که به [[پیروی]] از مفسّران نخستینی چون قُتاده، سدّی و محمد ابن ‌اسحاق، آنان را همان پسران [[دوازده‌گانه]] [[یعقوب]]{{ع}} دانسته‌اند <ref> جامع‌البیان، مج۱، ج۱، ص ۴۳۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۲، ص ۹۶؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۱۹۳.</ref> ـ به سبب تصویر ارائه شده از [[برادران یوسف]]{{ع}} در قرآن، از سوی مفسّران [[شیعه]] <ref>التبیان، ج۱، ص ۴۸۲؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۴۰۵؛ المیزان، ج ۱۱، ص ۹۳ ـ ۹۴.</ref> و برخی دیگر از [[اهل سنّت]]<ref>روح المعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۶۲۱.</ref> ـ که بر اساس دلایلی از کتاب، [[سنّت]] و [[عقل]] [[معتقد]] به [[عصمت انبیا]]{{ع}} حتّی پیش از [[بلوغ]] و [[نبوّت]] نیز هستند ـ دچار چالش شده است.
در [[روایات]]، این واژه برای گروه‌های متعلق به دوره‌های زمانی مختلف اطلاق شده است مانند: اسباط [[موسی]]{{ع}}<ref>کفایة الأثر، ص۱۶ـ ۱۸، بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۸۶.</ref>، اسباط [[یعقوب]]<ref>بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۹۰.</ref> و اسباط [[عرب]]<ref>بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۴۱ـ ۲۴۷.</ref>.


[[قرآن]] اموری چون [[حسادت]]، [[توطئه]] [[قتل]] [[یوسف]]{{ع}}، اتّفاق نظر برای به [[چاه]] افکندن وی، [[دروغگویی]] و صحنه‌سازی برای [[فریب]] [[پدر]] و [[گمراه]] [[خواندن]] وی، فروختن یوسف{{ع}} و اتّهام دزدی به وی، [[اعتراف به گناه]] و [[طلب]] [[مغفرت الهی]] {{متن قرآن|قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ لَّقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِّلسَّائِلِينَ إِذْ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ  اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ }}<ref>«گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بی‌گمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است. و بدین گونه پروردگارت تو را برمی‌گزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری می‌آموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام می‌گرداند چنان‌که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است.به راستی در (داستان) یوسف و برادران وی برای پرسشگران نشانه‌هاست. (یاد کن) آنگاه را که گفتند: یوسف و برادر (تنی) اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوست‌داشتنی‌ترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بی‌گمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است. یوسف را بکشید یا به سرزمینی (دور) بیفکنید تا پدرتان تنها به شما روی آورد و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید» سوره یوسف، آیه ۵-۹.</ref>، {{متن قرآن| فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَأَجْمَعُواْ أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ وَجَاؤُواْ أَبَاهُمْ عِشَاء يَبْكُونَ قَالُواْ يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ}}<ref>« پس چون او را بردند و همدل شدند که وی را در نهانگاه چاه نهند (چنین کردند) و ما به او وحی کردیم که (روزی) آنان را از این کارشان آگاه می‌کنی، در حالی که آنان درنیابند. و شبانگاه  گریان نزد پدرشان آمدند. گفتند: ای پدر!  ما رفته بودیم مسابقه بدهیم و یوسف را کنار بار خود وانهاده بودیم که گرگ او را خورد و (می‌دانیم) اگر (هم) راستگو می‌بودیم (سخن) ما را باور نمی‌کردی. و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که می‌گویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف می‌کنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۵-۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ}}<ref>«و او را به بهایی ناچیز- درهمی چند- فروختند و به او رغبتی نداشتند» سوره یوسف، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَكَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ}}<ref>«گفتند: اگر (بنیامین) دزدی می‌کند (شگفت نیست) برادری دارد که (او نیز) پیش از این دزدی کرده است؛ یوسف آن (سرزنش) را در درون خود پنهان داشت و برای آنان آشکار نکرد (و در دل) گفت: جایگاه شما از او بدتر است و خداوند به آنچه وصف می‌کنید آگاه‌تر است» سوره یوسف، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِنْ كُنَّا لَخَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: سوگند به خداوند که خداوند تو را بر ما برتری داده است و بی‌گمان ما گنهکار بودیم» سوره یوسف، آیه ۹۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلَالِكَ الْقَدِيمِ}}<ref>«گفتند: سوگند به خداوند که تو همچنان در گمراهی دیرینه خویشی» سوره یوسف، آیه ۹۵.</ref>،  {{متن قرآن|قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: ای پدر!  برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بی‌گمان گنهکار بوده‌ایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref>. را به آنها نسبت می‌دهد که از [[ساحت]] [[انبیا]] به دور است. برخی با [[اعتقاد]] به [[پیامبری]] و [[اسباط]] بودن پسران [[یعقوب]] و برای [[تنزیه]] آنان، امور یاد شده را [[گناه صغیره]] یا مربوط به پیش از بلوغ و نبوّت دانسته‌اند<ref> تنزیه الانبیاء، ص ۶۸؛ الانتصار، ج ۴، ص ۶۵.</ref> که ازسوی شماری از [[مفسّران]] گروه دوم و با استناد به [[آیات]] {{متن قرآن|اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ}}<ref>«یوسف را بکشید یا به سرزمینی (دور) بیفکنید تا پدرتان تنها به شما روی آورد و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید» سوره یوسف، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: ای پدر!  برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بی‌گمان گنهکار بوده‌ایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref> رد شده است.<ref> التبیان، ج ۶، ص ۱۰۱؛ مجمع‌البیان، ج ۵، ص ۳۲۴؛ روح‌المعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۶۲۱.</ref> عالمانی چون [[شریف مرتضی]] (م. ۴۳۶ ق.)، [[طوسی]] (م. ۴۶۰ ق.) و [[طبرسی]] (م. ۵۴۶ ق.) در عین پذیرش اسباط بودن پسران یعقوب{{ع}}، با این توجیه که [[وحی]] فقط بر برخی از آنان ـ که در امور یاد شده دخیل نبودند ـ نازل شده بود، سبب نسبت [[نزول وحی]] بر همه اسباط را موظّف بودن همه آنها به [[پیروی]] از وحی دانسته‌اند؛<ref>تنزیه الانبیاء، ص ۶۸؛ التبیان، ج ۱، ص ۴۸۲؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۴۰۵.</ref> اما این دیدگاه همانند دیدگاه گروه نخست از مفسّران [[اهل]] سنّت با امور زیر سازگار نیست: ظاهر آیات یاد شده، [[لزوم]] [[ایمان]] به همه اسباط، صریح نبودن آن در [[برادران یوسف]] <ref>تفسیر المنار، ج ۶، ص ۶۹؛ المیزان، ج ۱۱، ص ۹۳.</ref>{{ع}}، عدم یاد کرد قرآن از آنها به عنوان [[پیامبر]] در آیات دیگر <ref>التبیان، ج ۱، ص ۴۸۲؛ مجمع‌البیان، ج۱، ص ۴۰۵؛ روح‌المعانی، مج ۱، ج ۱، ص ۶۲۱.</ref> و انتساب امور یاد شده به همه آنان، به جز [[بنیامین]]. مهم‌تر از همه اگر آنان مراد بودند تعبیر "[[یعقوب]] و بنیه" {{متن قرآن|وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید» سوره بقره، آیه ۱۳۲.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ كُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«مگر هنگامی که مرگ یعقوب فرا رسید گواه بودید، آنگاه که از پسران خود پرسید: پس از من چه می‌پرستید؟ گفتند: خدای تو و خدای پدرانت ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را می‌پرستیم که خدایی یگانه است و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۳.</ref> رساتر و روشن‌تر بود.<ref>روح‌المعانی، مج ۷، ج ۱۲، ص ۲۷۷.</ref> [[پندار]] [[پیامبری]] [[برادران یوسف]]{{ع}} ـ که متأثّر از اطلاق [[اسباط]] بر آنان در [[تورات]] و [[تطبیق]] آنها بر اسباط دریافت کننده [[وحی]]، پدید آمده، ـ در [[احادیث اسلامی]] نیز رد شده است.<ref> الکافی، ج ۸، ص ۲۴۶؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۲۴۴؛ کمال الدین، ص ۱۴۴.</ref> مفسّرانی که برادران یوسف{{ع}} را اسباط دریافت کننده وحی نمی‌دانند در [[تعیین]] مصداق آن، دیدگاه یکسانی ندارند. در این میان دیدگاهی ‌که با تطبیق آن بر گروه‌های [[دوازده‌گانه]] [[قوم]] [[موسی]]{{ع}} {{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایه‌بان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم می‌کردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref> نسبت [[نزول وحی]] به آنان را [[برانگیخته شدن]] پیامبرانی از میان آنها دانسته <ref> فتح الباری، ج ۶، ص ۲۹۸؛ تفسیر المنار، ج ۶، ص ۶۹؛ المیزان، ج ۱، ص ۳۱۲.</ref> یا بدون هرگونه توضیح و تعیینی آن را [[نوادگان]] یعقوب و [[نسل]] پسران وی [[تفسیر]] می‌کند،<ref> الکشاف، ج ۱، ص ۱۹۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۴، ص ۹۲؛ کنز الدقایق، ج ۲، ص ۱۶۷.</ref> با این امور سازگار نیست: ظاهر [[آیات]] مورد بحث، وجود "ال" تعریف، برداشت عموم [[مفسّران]] و نیز نسبت "[[ظلم]]" و "[[فسق]]" ی که [[قرآن]] به اسباط قوم موسی{{ع}} می‌دهد. {{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایه‌بان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم می‌کردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref>، {{متن قرآن|فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ قَوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِجْزًا مِنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَظْلِمُونَ}}<ref>«اما ستمگران از ایشان گفتاری را به جای آنچه به آنان گفته شده بود جایگزین کردند آنگاه ما بر آنان برای ستمی که می‌کردند عذابی از آسمان فرستادیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۲.</ref>، {{متن قرآن|وَاسْأَلْهُمْ عَنِ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ حَاضِرَةَ الْبَحْرِ إِذْ يَعْدُونَ فِي السَّبْتِ إِذْ تَأْتِيهِمْ حِيتَانُهُمْ يَوْمَ سَبْتِهِمْ شُرَّعًا وَيَوْمَ لَا يَسْبِتُونَ لَا تَأْتِيهِمْ كَذَلِكَ نَبْلُوهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ}}<ref>«و از ایشان درباره شهری که در کرانه دریا بود بپرس، آنگاه که (از حکم حرام بودن ماهیگیری) در روز شنبه تجاوز می‌کردند زیرا روز شنبه آنان ماهی‌هاشان نزد ایشان روی آب می‌آمدند و روزی که شنبه‌شان نبود نزد آنان نمی‌آمدند، بدین‌گونه آنها را برای آنکه نافرمانی می‌کردند، می‌آزمودیم» سوره اعراف، آیه ۱۶۳.</ref> تطبیق اسباط بر همه [[پیامبران]] از نسل انبیای یاد شده در آیات، به ویژه از نسل یعقوب{{ع}}<ref> التحقیق، ج ۵، ص ۳۳.</ref> یا پیامبرانی چون [[داود]]، [[سلیمان]]، [[یونس]]، [[ایّوب]] و... که پس از موسی{{ع}} از میان [[بنی‌اسرائیل]] برانگیخته شدند<ref> المیزان، ج ۳، ص ۳۳۶.</ref> نیز مطرح شده است، چنان‌که‌برخی با افزودن [[یوسف]]، موسی و عیسی{{عم}} آنها را پیامبرانی از [[نسل]] [[اسحاق]] و [[یعقوب]]{{ع}}، نیز دانسته‌اند.<ref>التبیان، ج ۱، ص ۴۸۲؛ مجمع‌البیان، ج۳، ص ۲۱۶.</ref> این دیدگاه‌های نزدیک به هم با [[آیات]] مربوط سازگار نیست، زیرا در آیات {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همان‌گونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی،  و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط  و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، {{متن قرآن|وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا}}<ref>«و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیش‌تر گفته‌ایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفته‌ایم؛ و موسی با خداوند بی‌میانجی سخن گفت» سوره نساء، آیه ۱۶۴.</ref> پس از ذکر [[اسباط]]، از [[عیسی]]، ایوب، [[یونس]]، [[هارون]]، [[سلیمان]]، [[داوود]] و [[موسی]]{{عم}} نیز یاد می‌‌شود، چنان‌که ذکر اسباط پس از یعقوب{{ع}} در آیات {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان  فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آورده‌ایم؛ میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرما» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا می‌گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهی‌یی را که از خداوند نزد اوست پنهان می‌دارد؟ و خداوند از آنچه انجام می‌دهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان  فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچ‌یک از ایشان فرق نمی‌گذاریم و ما فرمانبردار اوییم» سوره آل عمران، آیه ۸۴.</ref>، {{متن قرآن|وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا}}<ref>«و پیامبرانی را (فرستادیم) که (داستان) آنها را برای تو پیش‌تر گفته‌ایم و پیامبرانی که (داستان) آنان را برای تو نگفته‌ایم؛ و موسی با خداوند بی‌میانجی سخن گفت» سوره نساء، آیه ۱۶۴.</ref> نشان می‌دهد که اسباط به احتمال زیاد در دوره [[تاریخی]] پس از یعقوب{{ع}} و پیش از موسی{{ع}} می‌زیسته‌اند. گزارشهای [[عهدین]]،<ref>کتاب مقدس؛ تکوین ۱۶: ۱۵؛ ۲۱: ۲ ـ ۳؛ ۲۵: ۲۵ ـ ۲۶؛ ۴۹: ۲۸؛ خروج ۲: ۱۰.</ref> همچنین آیاتی چون {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنْزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنْجِيلُ إِلَّا مِنْ بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«ای اهل کتاب! چرا درباره ابراهیم چون و چرا می‌کنید؟ با آنکه تورات و انجیل جز پس از وی فرو فرستاده نشده است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره آل عمران، آیه ۶۵.</ref> نشان می‌دهد که ترتیب تاریخی در ذکر نام [[پیامبران]] یاد شده در آیات {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان  فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آورده‌ایم؛ میان هیچ‌یک از آنان فرق نمی‌نهیم و ما فرما» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگو به خداوند و به آنچه بر ما و بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان  فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان داریم، میان هیچ‌یک از ایشان فرق نمی‌گذاریم و ما فرمانبردار اوییم» سوره آل عمران، آیه ۸۴.</ref> رعایت شده است؛ همچنین نام بردن از اسباط در قالب لفظِ جمعی که مفرد آن یک [[وصف]] عام است و [[پرهیز]] از ذکر نام یکایک آنها، می‌تواند از پایین بودن [[مقام]] و [[منزلت]] اسباط نسبت به پیامبران یاد شده حکایت کند، چنان‌که پاره‌ای خاورشناسان آن را "انبیای صغارِ" موردِ [[اعتقاد]] [[یهود]] می‌دانند که ۱۲ تن بوده‌اند.<ref>واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵، "اسباط".</ref>نام آنها که بعضا معاصر یکدیگر و همگی از مصنّفان [[عهد عتیق]] بوده و در دوره تاریخی میان موسی و عیسی{{ع}} می‌زیسته‌اند از این قرار است: هُوْشِیَعِ، یهوْئِیْلْ، عامُوْسْ، عُوْبَدْیاهِ، یُوْناهِ، مِیْکاهِ، ناحُوْمِ، حَبَقُّوْقِ، صِفَیْناهِ، حگیَّ، زِکرْیاهِ بن بِرِکْیاهِ و مَلاکِیء.<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۵۸۷، ۹۲۵.</ref> این دیدگاه با دوره تاریخی یاد شده و نیز گزارشهای ارائه شده از عهد عتیق [[سازگاری]] ندارد.
در روایات فراوانی، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} [[سبطین]] و سیّد الأسباط و [[امام علی]]{{ع}} [[ابوالسبطین]] و [[فرزندان حضرت فاطمه]] {{ع}} سادة الأسباط و یازده [[امام]] از [[نسل علی]]{{ع}} یازده [[سبط]] خوانده شده‌اند<ref>دلائل الامامة، ج۸، ص۲۵۶، روضة الواعظین، ص۱۴۳، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۵۲۴.</ref>.


اسباط و مصادیق و جنبه‌های گوناگون آن و اغلب به‌صورت جزئی‌تر و روشن‌تر در برخی [[احادیث]] منسوب به [[پیامبر]]{{صل}} و [[پیشوایان معصوم]] [[شیعه]]{{عم}} نیز مورد توجّه قرار گرفته است. در پاره‌ای [[احادیث]]، وجود دو [[سبط]] برای هر [[پیامبری]] پس از [[وصیّ]] وی،<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۲.</ref> [[برتری]] اسباطِ [[پیامبران]] نسبت به [[مردمان]] دیگر در نزد [[خدا]] پس از [[انبیا]] و [[اوصیا]]،<ref> دلائل‌الامامه، ص ۷۸؛ شرح‌الاخبار، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref> همچنین [[شهادت]] شمار فراوانی از [[اسباط]] به همراه ده‌ها [[پیامبر]] و وصیّ در طول [[تاریخ]] و در [[سرزمین]] [[کربلا]] <ref>کامل‌الزیارات، ص ۴۵۳؛ تهذیب، ج ۶، ص ۸۳؛ وسائل‌الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۱۷.</ref> گزارش شده است، چنان‌که در کاربردی نسبتا گسترده درباره [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} و درپی مقایسه پیامبر{{صل}} و [[علی]]{{ع}} با دیگر انبیا و اوصیا، آن دو، [[سرور]]،<ref> الکافی، ج ۸، ص۵۰؛ الامالی، ص ۶۹۱؛ بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳.</ref>[[برترین]]،<ref>شرح الاخبار، ج ۱، ص ۱۲۴؛ ج ۳، ص ۱۰۱.</ref> [[بهترین]]<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ دلائل الامامه، ص ۴۷۹؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۱.</ref> و خاتمِ اسباط <ref>بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۱۱.</ref> و نیز دو [[سبط پیامبر]]{{صل}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۱۶؛ کامل الزیارات، ص ۵۱۵؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۸۴.</ref> خوانده شده‌اند؛<ref>مسند احمد، ج ۴، ص ۱۷۲؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۱؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۲۴.</ref> همچنین اسباط دریافت کننده [[وحی]]، ۱۲ تن <ref>کفایة الاثر، ص ۱۴، ۸۰؛ مناقب آل ابی‌طالب، ج ۱، ص ۲۵۹؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۸۴.</ref> و از میان [[نوادگان]] [[یعقوب]]{{ع}}<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۳۱۹؛ بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۲۷۹.</ref> معرفی شده‌اند.
مفاد روایات در مورد اسباط پیش از [[شریعت]] [[حضرت موسی]]{{ع}} که ظاهراً اهمیت ویژه ای داشته‌اند و به همین جهت مورد توجه [[قرآن]] نیز قرار گرفته‌اند چنین است:
# از [[نسل]] [[یعقوب]]{{ع}} بوده‌اند<ref>بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۳، ج۱۶، ص۴۰۵، ج ۱۷، ص۲۵۱و ۲۷۸، ج۳۶، ص۳۱۲ـ ۳۱۴ و ۳۲۳ و ۳۸۸، احتجاج، ج۱، ص۲۱۴، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۹۰۷ و کفایة الاثر، ص ۱۱۳.</ref>.
# در فاصله زمانی بعد از یوسف{{ع}} و قبل از [[موسی]]{{ع}} [[مبعوث]] شده‌اند<ref>بحارالانوار، ج۱۱، ص۵۰ و کمال الدین، ج۱، ص۲۱۹.</ref>.
# تعداد آنها دوازده نفر بوده است<ref>کفایة الاثر، ۷۹، بحارالانوار، ج۱۱، ص۵۰، ج۳۶، ص۲۸۳ و ۲۹۰ و ۳۱۲، کمال الدین، ج۱، ص۲۱۹.</ref>.
# جایگاه [[امامان]]{{ع}} در نسل [[پیامبر اسلام]]{{صل}} با جایگاه اسباط در نسل یعقوب{{ع}} مقایسه شده است<ref>بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۳، ج۱۷، ص۲۵۲و ۲۷۹، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۰۷ و احتجاج، ج۱، ص۲۱۴.</ref>.
# در زمره [[پیامبران]] پرآوازه قرار گرفته‌اند<ref>اقبال الاعمال، ص۶۳۸ و ۶۶۰، مصباح کفعمی، ص۲۲۶.</ref>.
# برای [[عالمان]] [[یهود]] شناخته شده بوده‌اند و آنها را تا حدّی بزرگ می‌‌دانسته‌اند که موجب [[افتخار]] [[حضرت یعقوب]] دانسته‌اند<ref>احتجاج، ج۱، ص۲۱۴.</ref>.
# [[شایسته]] [[صلوات]] و [[درود]] [[الهی]] هستند<ref>بحارالانوار، ج۹۲، ص۳۷۳، ج۱۱، ص۵۹ به نقل از دعای امّ داود، البلد الامین، ص۴۳۶.</ref>.<ref>[[داوود فتح‌الله‌زاده|فتح‌الله‌زاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[اسباط (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.</ref>


نتیجه اینکه بر اساس گزارش هر چند متفاوت [[تورات]] و [[قرآن]]، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در سنین کهنسالی از نبود [[فرزندی]] که [[وارث]] وی باشد، اندیشناک بود، از این‌رو [[خداوند]] به وی [[وعده]] [[تولد]] [[اسماعیل]] و سپس [[اسحاق]] را داد {{متن قرآن|وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ}}<ref>«و همسر او، ایستاده بود و خندید  آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ}}<ref>«گفت: وای بر من! آیا من می‌زایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بی‌گمان این چیزی شگرف است!» سوره هود، آیه ۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ}}<ref>«سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست» سوره ابراهیم، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و ما به او اسحاق و (نوه‌اش) یعقوب را بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب (آسمانی) را نهادیم و پاداش وی را در این جهان دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.</ref> و اینکه [[نسل]] وی از طریق آن دو گسترش یافته و [[اقوام]] فراوانی پدید خواهند آورد. {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در حالی که برخی از فرزندزادگان برخی دیگرند و خداوند شنوایی داناست» سوره آل عمران، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref>«و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیش‌تر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم. و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم» سوره انعام، آیه ۸۴-۸۷.</ref>. <ref>کتاب مقدس، تکوین ۱۵: ۲ ـ ۵؛ ۱۷: ۴ ـ ۶، ۱۶، ۲۰.</ref> در گزارش [[تورات]] و برخلاف خواست [[قلبی]] [[ابراهیم]]{{ع}} مجرای تحقّق همه [[وعده‌های خدا]] در مورد [[جانشینی]]، [[وراثت]] و ازدیاد [[نسل]] وی، [[اسحاق]] و پس از وی [[یعقوب]]{{ع}} و پسران او معرفی شده است. {{متن قرآن|تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«آن، امّتی بود که از میان برخاست؛ آنان راست آنچه کرده‌اند و شما راست آنچه کرده‌اید و بر آنچه آنان می‌کرده‌اند از شما پرسشی نخواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۳۴.</ref>.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۲۶: ۳ ـ ۴؛ ۲۷: ۲۳ ـ ۲۹، ۳۶ ـ ۴۰؛ ۳۵: ۱۱ ـ ۱۲.</ref> حتّی اسحاق به عنوان ذبیح معرّفی می‌شود. {{متن قرآن|فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الآخِرِينَ سَلامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ  كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ  إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ مُبِينٌ}}<ref>«پس او را به پسری بردبار مژده دادیم. و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم. بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم. و در میان آیندگان از وی (نامی نیکو) بر جای نهادیم. درود بر ابراهیم. بدین‌گونه به نیکوکاران پاداش می‌دهیم. بی‌گمان او از بندگان مؤمن ما بود. و بدو اسحاق را نوید دادیم که پیامبری از شایستگان بود. و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم می‌ورزند» سوره صافات، آیه ۱۰۱-۱۱۳.</ref>.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۲۲: ۲ ـ ۱۳.</ref> در مقابل، از [[اسماعیل]] و [[فرزندان]] وی تصویر نسبتا تیره‌ای ترسیم شده و در یک مورد به پیدایش ۱۲ [[امیر]] و [[سرور]] از میان فرزندان وی و نیز [[قبایل]] [[دوازده‌گانه]] از آنان اشاره می‌شود،<ref>کتاب مقدس، تکوین ۱۶: ۱۲؛ ۱۷: ۲۰.</ref> بر این‌اساس به نظر می‌رسد [[وعده]] آمدن [[اسباط]] به عنوان پیامبرانی دوازده‌گانه از همان ابتدا توسط ابراهیم{{ع}} داده شده بود که تورات آن را همان پسران دوازده‌گانه یعقوب و [[نیاکان]] [[بنی‌اسرائیل]] می‌داند. از گزارشهای لغوی، [[تفسیری]] و [[روایی]] گفته شده برمی‌آید ـ چنان‌که شمار قابل توجهی از [[مفسّران]] نیز آن را به [[صراحت]] <ref>الکشاف، ج۱، ص۵۹۰؛ التفسیر الکبیر، ج۴، ص ۹۲؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳.</ref> یا به‌صورت یکی از احتمالات<ref>التبیان، ج ۶، ص۱۰۱؛ مجمع‌البیان، ج ۵، ص ۳۹۰؛ المیزان، ج ۱، ص ۳۱۲.</ref> گفته‌اند ـ گروه یاد شده افراد خاصّی<ref>مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶؛ الخرائج والجرائح، ج ۲، ص ۹۰۸.</ref> از میان [[نوادگان]] یعقوب بوده‌اند که افزون بر استمرار [[نژادی]]، به اعتبار جانشینی آن [[حضرت]]، دنباله [[معنوی]] او نیز به شمار رفته و بر اساس ظاهر [[آیات]] مربوط و تصریح افرادی چون [[شیخ طوسی]]،<ref>کمال الدین، ص ۲۱۱؛ تفسیر ابی‌حمزه، ص ۱۳۱.</ref> پس از [[یوسف]]{{ع}} و پیش از [[موسی]]{{ع}} در [[مصر]] و میان [[بنی‌اسرائیل]] [[رسالت]] داشته‌اند. از [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جَاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ}}<ref>«و بی‌گمان پیش‌تر یوسف برای شما برهان‌ها (ی روشن) آورد اما شما از آنچه برایتان آورده بود همچنان در شک بودید تا چون درگذشت گفتید که پس از وی هرگز خداوند پیامبری نخواهد فرستاد؛ بدین‌گونه خداوند کسی را که گزافکاری بدگمان است در گمراهی می‌نهد» سوره غافر، آیه ۳۴.</ref> برمی‌آید که دراین دوره هیچ [[پیامبر]] بزرگی در میان بنی‌اسرائیل برانگیخته نشد. [[تورات]] نیز با مسکوت گذاشتن این مرحله [[تاریخی]] تنها به [[مرگ]] [[یوسف]]{{ع}} و برادرانش در [[مصر]]، ازدیاد [[نسل]] بنی‌اسرائیل و [[آزار]] و اذیّت آنان به دست [[پادشاهی]] که نام یوسف را نشنیده بود، اشاره کرده، آنگاه با یک جهش تاریخی، بلافاصله پس از پایان [[سفر]] [[تکوین]]، به سفر [[خروج]] و داستان تولّد [[موسی]]{{ع}} و تلاشهای وی برای [[رهایی]] بنی‌اسرائیل پرداخته است<ref>کتاب مقدس، تکوین، ۵۰: ۲۲ ـ ۲۶؛ خروج ۱: ۱ ـ ۲۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله "اسباط"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref>
== اسباط، انبیای بنی اسرائیل ==
[[علامه طباطبائی]]<ref>ذیل آیات سوره آل عمران، آیه ۸۴ و سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، اسباط را انبیای [[مبعوث]] از ذرّیه یعقوب یا قبایل [[بنی اسرائیل]] می‌‌داند<ref>المیزان،ج۳، ص۳۷۰ و ج۵، ص۱۴۷.</ref>. امّا در [[تفسیر آیه]] ۱۳۶ بقره، علی‌رغم پذیرش [[وحدت سیاق]] آن با دو [[آیه]] پیش<ref>سوره آل عمران، آیه ۸۴ و سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref>، [[پیامبری]] اسباط را فقط در حدّ یک احتمال یادآور شده است<ref>المیزان، ج۱، ص۳۱۵.</ref>.


== پرسش‌های وابسته ==
نزدیک به این قول، دیدگاهی است که اسباط را [[انبیاء]] و اوصیای برگزیده از میان [[اولاد]] و احفاد [[یعقوب]] در [[بنی اسرائیل]] و تا [[زمان]] [[حضرت موسی]]{{ع}} دانسته است<ref>اطیب البیان، ج۲، ص۲۱۴.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
کسانی نیز اسباط را انبیای صغار [[یهود]] می‌‌دانند<ref>واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵.</ref>، بنابراین که اسباط را از [[انبیای الهی]] بدانیم درباره آنچه بر آنها نازل شده برخی گفته‌اند کتاب‌هایی بوده که اکنون محو و یا [[تحریف]] گشته و مشتمل بر [[دعوت به خدا]]، [[موعظه]]، [[اخلاقیات]] و [[معارف]] بوده است<ref>التحقیق، ج۵، ص۳۹.</ref>. علامه طباطبائی [[نزول]] [[کتاب آسمانی]] را جز در مورد پیامبرانی چون [[موسی]] و [[داود]]{{ع}} [[انکار]] می‌‌کند<ref>المیزان، ج۱، ص۳۱۵.</ref>. برخی نیز مقصود از آن را صحفی دانسته‌اند که بر [[ابراهیم]]{{ع}} نازل شده است و در توجیه نسبت انزال به اسباط در [[قرآن]]، آن را همانند نسبت انزال قرآن به [[مسلمانان]] در [[آیه]] ۱۳۶سوره بقره می‌‌دانند<ref>روض الجنان، ج۲، ص۱۸۵، منهج الصادقین، ج۱، ص۳۲۷، تسنیم، ج۷، ص۲۲۵.</ref>.<ref>[[داوود فتح‌الله‌زاده|فتح‌الله‌زاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[اسباط (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.</ref>


==منابع==
== اسباط، دوازده پسر [[یعقوب]]{{ع}} ==
* [[پرونده:10524027.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله "اسباط"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۳''']]
مفسّرانی که مراد قرآن از اسباط را فرزندان حضرت یعقوب دانسته‌اند بر دو دسته اند: دسته اول [[پیامبری]] آنها را نپذیرفته‌اند<ref>منهج الصادقین، ج۱، ص۳۲۷، التبیان، ج۱، ص۴۸۱، مجمع البیان، ج۱، ص۲۱۷، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۲، کشف الحقایق، ج۱، ص۹۲.</ref> و گفته‌اند [[آیات]] اسباط هیچ ظهوری در [[نبوت]] آنها ندارد. این قول با [[ظاهر قرآن]] و روایاتی که اسباط را از زمره پیامبران می‌‌دانست ناسازگار است.


==پانویس==
دسته دوم، [[فرزندان]] یعقوب را همگی پیامبر دانسته‌اند<ref>التبیان،ج۱، ص۲۸۲، مجمع البیان، ج۱، ص۲۱۷.</ref> و این در حالی است که [[رفتار]] آنان با یوسف نشانه عدم [[عصمت]] و عدم [[استحقاق]] نبوت است<ref>منهج الصادقین،ج۱، ص۳۲۷، روض الجنان و روح الجنان، ج۱، ص۳۴۴).</ref>؛ بلکه ادّعا شده از بین فرزندان یعقوب{{ع}} فقط یوسف به پیامبری رسیده است<ref>تسنیم، ج۷، ص۲۲۵.</ref>.<ref>[[داوود فتح‌الله‌زاده|فتح‌الله‌زاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[اسباط (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.</ref>


{{پانویس2}}
== اسباط، [[نسل]] و ذریّه بعضی از [[انبیاء]]، یا [[قبایل]] [[بنی اسرائیل]] ==
تعدادی از [[مفسران]]، مراد از اسباط را نسل‌های خاصی دانسته اند: برخی مطلق [[نسل]] و ذرّیه [[ابراهیم]]، اسماعیل، [[اسحاق]] و به خصوص [[یعقوب]]{{عم}} را مصداق اسباط دانسته‌اند<ref>التحقیق، ج۵، ص۳۹.</ref>. برخی نیز نسل یعقوب<ref>الصافی، ج۱، ص۱۷۵.</ref> یا ذرّیه [[دوازده]] پسر وی<ref>کنزالدقایق، ج۲، ص۱۶۶.</ref> را به عنوان اسباط تعیین کرده‌اند.


[[رده:اسباط]]
تعدادی دیگر از [[مفسران]]، اسباط را [[قبایل]] [[بنی اسرائیل]] دانسته‌اند<ref>المیزان در یکی از دو قولش، ج ۱، ص۳۴۴، تسنیم، ج۷، ص۲۱۵، الکاشف، ج۱، ص۲۱۰ و مفردات، ص۳۹۴.</ref>.<ref>[[داوود فتح‌الله‌زاده|فتح‌الله‌زاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[اسباط (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.</ref>
[[رده:مدخل]]
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:440259451.jpg|22px]] [[داوود فتح‌الله‌زاده|فتح‌الله‌زاده]] و [[عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی|سلیمانی بهبهانی]]، [[اسباط (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه کلام اسلامی ج۱''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:مفاهیم قرآنی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۹

اسباط جمع سبط به معنای نوادگان و نسل یک شخص است. برخی اسباط را انبیای بنی اسراییل، برخی فرزندان حضرت یعقوب و برخی هم نسل و ذریه برخی از انبیاء می‌دانند.

مقدمه

اسباط، جمع سبط، به معنای نوادگان و نسل یک شخص است[۱]. یکی از استعمال‌های شایع سبط، استعمال آن به معنای قبیله است که البته برای قبایل خاصی (قبایل بنی اسرائیل و برای متمایز شدن آنها از قبایل عرب) به کار می‌‌رفته است[۲]. برخی اصل این واژه را عبری و با تلفظ شبط دانسته‌اند[۳] که معنای آن عصا یا جماعتی است که شخصی با عصا آنها را رهبری می‌‌کند[۴].

واژه اسباط در ۵ آیه قرآن و به دو گونه وارد شده است: به صورت نکره برای تقسیم‌بندی دوازده گانه بنی‌اسرائیل پس از خروج از مصر[۵] و با ال تعریف در ردیف اسامی تعدادی از پیامبران[۶].

اطلاعاتی که می‌‌توان از ظاهر آیات قرآن راجع به اسباط کسب کرد به قرار زیر است:

  1. به آنها وحی می‌‌شده و پیامبران و رسولان الهی بوده‌اند[۷].
  2. احکام یا تعالیمی بر آنها نازل شده که پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان[۸] و یهود و نصارا[۹] موظّف بودند به آن ایمان آورند تا مایه هدایتشان گردد.
  3. در ردیف پیامبران بزرگی چون ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و یعقوب(ع) یاد شده‌اند[۱۰].
  4. یهود و نصارا سعی در منتسب نمودن اسباط به کیش خود داشته‌اند[۱۱]، با اینکه از عدم صحت این ادعا آگاه بودند[۱۲].
  5. یهودی و نصرانی نبوده‌اند[۱۳].
  6. همواره نامشان به دنبال اسم یعقوب(ع) آمده است[۱۴].
  7. ذکر آنها به صورت خاص، با وجود تعبیر عام النبیّون و النبیّین مذکور در آیات، نشانه اهمیت آنهاست[۱۵].

در روایات، این واژه برای گروه‌های متعلق به دوره‌های زمانی مختلف اطلاق شده است مانند: اسباط موسی(ع)[۱۶]، اسباط یعقوب[۱۷] و اسباط عرب[۱۸].

در روایات فراوانی، امام حسن و امام حسین(ع) سبطین و سیّد الأسباط و امام علی(ع) ابوالسبطین و فرزندان حضرت فاطمه (ع) سادة الأسباط و یازده امام از نسل علی(ع) یازده سبط خوانده شده‌اند[۱۹].

مفاد روایات در مورد اسباط پیش از شریعت حضرت موسی(ع) که ظاهراً اهمیت ویژه ای داشته‌اند و به همین جهت مورد توجه قرآن نیز قرار گرفته‌اند چنین است:

  1. از نسل یعقوب(ع) بوده‌اند[۲۰].
  2. در فاصله زمانی بعد از یوسف(ع) و قبل از موسی(ع) مبعوث شده‌اند[۲۱].
  3. تعداد آنها دوازده نفر بوده است[۲۲].
  4. جایگاه امامان(ع) در نسل پیامبر اسلام(ص) با جایگاه اسباط در نسل یعقوب(ع) مقایسه شده است[۲۳].
  5. در زمره پیامبران پرآوازه قرار گرفته‌اند[۲۴].
  6. برای عالمان یهود شناخته شده بوده‌اند و آنها را تا حدّی بزرگ می‌‌دانسته‌اند که موجب افتخار حضرت یعقوب دانسته‌اند[۲۵].
  7. شایسته صلوات و درود الهی هستند[۲۶].[۲۷]

اسباط، انبیای بنی اسرائیل

علامه طباطبائی[۲۸]، اسباط را انبیای مبعوث از ذرّیه یعقوب یا قبایل بنی اسرائیل می‌‌داند[۲۹]. امّا در تفسیر آیه ۱۳۶ بقره، علی‌رغم پذیرش وحدت سیاق آن با دو آیه پیش[۳۰]، پیامبری اسباط را فقط در حدّ یک احتمال یادآور شده است[۳۱].

نزدیک به این قول، دیدگاهی است که اسباط را انبیاء و اوصیای برگزیده از میان اولاد و احفاد یعقوب در بنی اسرائیل و تا زمان حضرت موسی(ع) دانسته است[۳۲].

کسانی نیز اسباط را انبیای صغار یهود می‌‌دانند[۳۳]، بنابراین که اسباط را از انبیای الهی بدانیم درباره آنچه بر آنها نازل شده برخی گفته‌اند کتاب‌هایی بوده که اکنون محو و یا تحریف گشته و مشتمل بر دعوت به خدا، موعظه، اخلاقیات و معارف بوده است[۳۴]. علامه طباطبائی نزول کتاب آسمانی را جز در مورد پیامبرانی چون موسی و داود(ع) انکار می‌‌کند[۳۵]. برخی نیز مقصود از آن را صحفی دانسته‌اند که بر ابراهیم(ع) نازل شده است و در توجیه نسبت انزال به اسباط در قرآن، آن را همانند نسبت انزال قرآن به مسلمانان در آیه ۱۳۶سوره بقره می‌‌دانند[۳۶].[۳۷]

اسباط، دوازده پسر یعقوب(ع)

مفسّرانی که مراد قرآن از اسباط را فرزندان حضرت یعقوب دانسته‌اند بر دو دسته اند: دسته اول پیامبری آنها را نپذیرفته‌اند[۳۸] و گفته‌اند آیات اسباط هیچ ظهوری در نبوت آنها ندارد. این قول با ظاهر قرآن و روایاتی که اسباط را از زمره پیامبران می‌‌دانست ناسازگار است.

دسته دوم، فرزندان یعقوب را همگی پیامبر دانسته‌اند[۳۹] و این در حالی است که رفتار آنان با یوسف نشانه عدم عصمت و عدم استحقاق نبوت است[۴۰]؛ بلکه ادّعا شده از بین فرزندان یعقوب(ع) فقط یوسف به پیامبری رسیده است[۴۱].[۴۲]

اسباط، نسل و ذریّه بعضی از انبیاء، یا قبایل بنی اسرائیل

تعدادی از مفسران، مراد از اسباط را نسل‌های خاصی دانسته اند: برخی مطلق نسل و ذرّیه ابراهیم، اسماعیل، اسحاق و به خصوص یعقوب(ع) را مصداق اسباط دانسته‌اند[۴۳]. برخی نیز نسل یعقوب[۴۴] یا ذرّیه دوازده پسر وی[۴۵] را به عنوان اسباط تعیین کرده‌اند.

تعدادی دیگر از مفسران، اسباط را قبایل بنی اسرائیل دانسته‌اند[۴۶].[۴۷]

منابع

پانویس

  1. المفردات، ص۲۲۲، مجمع البیان، ج۴، ص۷۵۲.
  2. المعجم الوسیط، ص۴۱۴.
  3. المتوکلی، سیوطی، جلال الدین، عبدالکریم زبیدی، ص۱۲۵ـ ۱۲۷.
  4. قاموس الکتاب المقدس، ص۴۵۵.
  5. سوره اعراف، آیه ۱۶۰.
  6. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  7. سوره نساء، آیه ۱۶۳-۱۶۵.
  8. سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره بقره، آیه ۱۳۶.
  9. سوره بقره، آیه ۱۳۷.
  10. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  11. سوره بقره، آیه ۱۴۰.
  12. سوره بقره، آیه ۱۴۰.
  13. سوره بقره، آیه ۱۴۰.
  14. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره بقره، آیه ۱۴۰؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  15. سوره بقره، آیه ۱۳۶؛ سوره آل عمران، آیه ۸۴؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  16. کفایة الأثر، ص۱۶ـ ۱۸، بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۸۶.
  17. بحارالانوار، ج۳۶، ص۲۹۰.
  18. بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۴۱ـ ۲۴۷.
  19. دلائل الامامة، ج۸، ص۲۵۶، روضة الواعظین، ص۱۴۳، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۵۲۴.
  20. بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۳، ج۱۶، ص۴۰۵، ج ۱۷، ص۲۵۱و ۲۷۸، ج۳۶، ص۳۱۲ـ ۳۱۴ و ۳۲۳ و ۳۸۸، احتجاج، ج۱، ص۲۱۴، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۹۰۷ و کفایة الاثر، ص ۱۱۳.
  21. بحارالانوار، ج۱۱، ص۵۰ و کمال الدین، ج۱، ص۲۱۹.
  22. کفایة الاثر، ۷۹، بحارالانوار، ج۱۱، ص۵۰، ج۳۶، ص۲۸۳ و ۲۹۰ و ۳۱۲، کمال الدین، ج۱، ص۲۱۹.
  23. بحارالانوار، ج۱۰، ص۳۳، ج۱۷، ص۲۵۲و ۲۷۹، الخرائج و الجرائح، ج۲، ص۹۰۷ و احتجاج، ج۱، ص۲۱۴.
  24. اقبال الاعمال، ص۶۳۸ و ۶۶۰، مصباح کفعمی، ص۲۲۶.
  25. احتجاج، ج۱، ص۲۱۴.
  26. بحارالانوار، ج۹۲، ص۳۷۳، ج۱۱، ص۵۹ به نقل از دعای امّ داود، البلد الامین، ص۴۳۶.
  27. فتح‌الله‌زاده و سلیمانی بهبهانی، مقاله «اسباط»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.
  28. ذیل آیات سوره آل عمران، آیه ۸۴ و سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  29. المیزان،ج۳، ص۳۷۰ و ج۵، ص۱۴۷.
  30. سوره آل عمران، آیه ۸۴ و سوره نساء، آیه ۱۶۳.
  31. المیزان، ج۱، ص۳۱۵.
  32. اطیب البیان، ج۲، ص۲۱۴.
  33. واژه‌های دخیل، ص ۱۱۵.
  34. التحقیق، ج۵، ص۳۹.
  35. المیزان، ج۱، ص۳۱۵.
  36. روض الجنان، ج۲، ص۱۸۵، منهج الصادقین، ج۱، ص۳۲۷، تسنیم، ج۷، ص۲۲۵.
  37. فتح‌الله‌زاده و سلیمانی بهبهانی، مقاله «اسباط»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.
  38. منهج الصادقین، ج۱، ص۳۲۷، التبیان، ج۱، ص۴۸۱، مجمع البیان، ج۱، ص۲۱۷، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۶۲، کشف الحقایق، ج۱، ص۹۲.
  39. التبیان،ج۱، ص۲۸۲، مجمع البیان، ج۱، ص۲۱۷.
  40. منهج الصادقین،ج۱، ص۳۲۷، روض الجنان و روح الجنان، ج۱، ص۳۴۴).
  41. تسنیم، ج۷، ص۲۲۵.
  42. فتح‌الله‌زاده و سلیمانی بهبهانی، مقاله «اسباط»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.
  43. التحقیق، ج۵، ص۳۹.
  44. الصافی، ج۱، ص۱۷۵.
  45. کنزالدقایق، ج۲، ص۱۶۶.
  46. المیزان در یکی از دو قولش، ج ۱، ص۳۴۴، تسنیم، ج۷، ص۲۱۵، الکاشف، ج۱، ص۲۱۰ و مفردات، ص۳۹۴.
  47. فتح‌الله‌زاده و سلیمانی بهبهانی، مقاله «اسباط»، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۲۲۶-۲۳۰.