←انگیزههای قیام مردم بر ضد عثمان عثمان
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
صحیحترین [[اخبار]] در مورد عثمان، آنهایی است که [[طبری]] در [[تاریخ]] خود آورده است که خلاصه آن چنین است: | صحیحترین [[اخبار]] در مورد عثمان، آنهایی است که [[طبری]] در [[تاریخ]] خود آورده است که خلاصه آن چنین است: | ||
عثمان حوادث تازه و مشهوری در [[اسلام]] به وجود آورد که باعث [[خشم]] [[مسلمانان]] گردید. این رویدادها عبارتند از: سر کار آوردن [[بنیامیه]]، به ویژه [[فاسقان]]، [[سفیهان]] و [[سست]] دینان آنها و [[بخشش]] [[غنایم]] به آنان و [[آزار]] و ستمهایی که در مورد [[عمار یاسر]]، [[ابوذر]] و [[عبدالله بن مسعود]] روا داشت و کارهای خلاف دیگری نیز در اواخر خلافت خویش، انجام داد؛ از جمله [[ولید بن عقبه]] را [[والی کوفه]] کرد که گروهی به شراب [[نوشیدن]] وی [[گواهی]] دادند. عثمان او را برکنار و [[سعید بن عاص]] را پس از ولید، [[فرماندار کوفه]] ساخت [[فرمانداران]] عثمان، وضعی ایجاد کرده بودند که مردم آماده [[اعتراض]] و انفجار بودند، در مثل سعید بن عاص در [[کوفه]] گروهی را برگزید که شبها با وی به [[افسانه]] سرایی و سخن میپرداختند. وی روزی در مورد [[سرزمین عراق]] گفت: [[عراق]]، بستان [[قریش]] و بنیامیه است | عثمان حوادث تازه و مشهوری در [[اسلام]] به وجود آورد که باعث [[خشم]] [[مسلمانان]] گردید. این رویدادها عبارتند از: سر کار آوردن [[بنیامیه]]، به ویژه [[فاسقان]]، [[سفیهان]] و [[سست]] دینان آنها و [[بخشش]] [[غنایم]] به آنان و [[آزار]] و ستمهایی که در مورد [[عمار یاسر]]، [[ابوذر]] و [[عبدالله بن مسعود]] روا داشت و کارهای خلاف دیگری نیز در اواخر خلافت خویش، انجام داد؛ از جمله [[ولید بن عقبه]] را [[والی کوفه]] کرد که گروهی به شراب [[نوشیدن]] وی [[گواهی]] دادند. عثمان او را برکنار و [[سعید بن عاص]] را پس از ولید، [[فرماندار کوفه]] ساخت [[فرمانداران]] عثمان، وضعی ایجاد کرده بودند که مردم آماده [[اعتراض]] و انفجار بودند، در مثل سعید بن عاص در [[کوفه]] گروهی را برگزید که شبها با وی به [[افسانه]] سرایی و سخن میپرداختند. وی روزی در مورد [[سرزمین عراق]] گفت: [[عراق]]، بستان [[قریش]] و بنیامیه است [[اشتر نخعی]] در پاسخ گفت: میپنداری [[سرزمین عراق]] که [[خداوند]] به وسیله [[شمشیر]] [[مسلمانان]] آن را فتح نموده، برای تو و [[خویشاوندان]] توست؟ | ||
در این هنگام، [[رئیس]] [[شرطه]] سعید، ناراحت شد و به اشتر پرخاش نمود که سخنان [[امیر]] را رد میکنی!. اشتر نیز به یارانش از [[طایفه]] [[نخع]] و [[اشراف کوفه]] گفت: آیا نمیشنوید! آنها به [[جان]] رئیس شرطه افتادند و او را سخت کتک زدند و پایش را کشیدند. این کار بر سعید گران آمد و همنشینان شب خود را دور کرد. به دنبال این جریان، در مجالس و محافل، [[انتقاد]] و [[بدگویی]] از [[فرماندار کوفه]] شروع شد. این بدگوییها کمکم خود [[عثمان]] را نیز در بر گرفت و بسیاری از [[مردم کوفه]] را بر [[ضد]] [[دستگاه حکومت]]، گردهم آورد. | در این هنگام، [[رئیس]] [[شرطه]] سعید، ناراحت شد و به اشتر پرخاش نمود که سخنان [[امیر]] را رد میکنی!. اشتر نیز به یارانش از [[طایفه]] [[نخع]] و [[اشراف کوفه]] گفت: آیا نمیشنوید! آنها به [[جان]] رئیس شرطه افتادند و او را سخت کتک زدند و پایش را کشیدند. این کار بر سعید گران آمد و همنشینان شب خود را دور کرد. به دنبال این جریان، در مجالس و محافل، [[انتقاد]] و [[بدگویی]] از [[فرماندار کوفه]] شروع شد. این بدگوییها کمکم خود [[عثمان]] را نیز در بر گرفت و بسیاری از [[مردم کوفه]] را بر [[ضد]] [[دستگاه حکومت]]، گردهم آورد. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
سعید جریان را به عثمان نوشت و او نیز دستور داد [[رهبران]] [[شورش]] را به [[شام]] [[تبعید]] کند. عثمان همچنین [[معاویه]] را از این دستور و جریان کار آنها [[آگاه]] ساخت. | سعید جریان را به عثمان نوشت و او نیز دستور داد [[رهبران]] [[شورش]] را به [[شام]] [[تبعید]] کند. عثمان همچنین [[معاویه]] را از این دستور و جریان کار آنها [[آگاه]] ساخت. | ||
[[اشتر نخعی]]، [[مالک بن کعب ارحبی]]، [[اسود بن یزید نخعی]]، [[علقمة بن قیس نخعی]]، [[صعصعة بن صوحان]] و گروه دیگری که به شام تبعید شدند، در جلسات متعددی با معاویه به بحث و [[گفتوگو]] نشستند، از جمله: | |||
معاویه به آنان گفت: یا به نیکیگرایید و یا ساکت باشید؛ بیندیشید و درباره آنچه برای شما و مسلمانان سودمند است، نظر دهید. آن را بخواهید و از من [[پیروی]] کنید. | معاویه به آنان گفت: یا به نیکیگرایید و یا ساکت باشید؛ بیندیشید و درباره آنچه برای شما و مسلمانان سودمند است، نظر دهید. آن را بخواهید و از من [[پیروی]] کنید. |