جز
جایگزینی متن - 'مؤلفه' به 'مؤلفه'
جز (جایگزینی متن - 'برگزیده' به 'برگزیده') |
جز (جایگزینی متن - 'مؤلفه' به 'مؤلفه') |
||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
[[ارزشها]] کانونیترین عناصر موجود در شاکله [[فرهنگی]] یک جامعهاند که تقریباً کلیت یک [[فرهنگ]] و [[نظام اجتماعی]] را - مستقیم و غیرمستقیم - متأثر میسازند. [[ضرورت]] و اهمیت کار کردی آنها در [[زندگی]] روشنتر از آن است که نیازی به [[استدلال]] و [[اقامه دلیل]] داشته باشد. [[ارزشها]] را میتوان مجموعهای از [[آرمانها]]، کمال مطلوبها، ترجیحها، بایستهها، انتظارات، روشها و شیوههای مقبول جهت نیل به [[هدفها]] و غایتهای مطلوب تلقی نمود. جایگاه محوری و [[ضرورت]] کارکردی گریزناپذیر [[نظام]] ارزشها، همواره موجب شده است هر [[جامعه]] و گروه [[انسانی]] - حتی در سادهترین اشکال زیستی و ابتداییترین مراحل تکاملی - مجموعه چشمگیری از گونههای مختلف آن - اعم از ذاتی و ابزاری - را در نظام [[معتقدات]] [[فرهنگی]] خویش جاسازی کند. | [[ارزشها]] کانونیترین عناصر موجود در شاکله [[فرهنگی]] یک جامعهاند که تقریباً کلیت یک [[فرهنگ]] و [[نظام اجتماعی]] را - مستقیم و غیرمستقیم - متأثر میسازند. [[ضرورت]] و اهمیت کار کردی آنها در [[زندگی]] روشنتر از آن است که نیازی به [[استدلال]] و [[اقامه دلیل]] داشته باشد. [[ارزشها]] را میتوان مجموعهای از [[آرمانها]]، کمال مطلوبها، ترجیحها، بایستهها، انتظارات، روشها و شیوههای مقبول جهت نیل به [[هدفها]] و غایتهای مطلوب تلقی نمود. جایگاه محوری و [[ضرورت]] کارکردی گریزناپذیر [[نظام]] ارزشها، همواره موجب شده است هر [[جامعه]] و گروه [[انسانی]] - حتی در سادهترین اشکال زیستی و ابتداییترین مراحل تکاملی - مجموعه چشمگیری از گونههای مختلف آن - اعم از ذاتی و ابزاری - را در نظام [[معتقدات]] [[فرهنگی]] خویش جاسازی کند. | ||
ارزشها، یا [[نظام ارزشی]]، به لحاظ جایگاه و موقعیت ساختاری در سلسله مراتب عناصر فرهنگی، بعد از [[جهانبینی]] و نظام باورهای کلان، بنیادیترین | ارزشها، یا [[نظام ارزشی]]، به لحاظ جایگاه و موقعیت ساختاری در سلسله مراتب عناصر فرهنگی، بعد از [[جهانبینی]] و نظام باورهای کلان، بنیادیترین مؤلفه فرهنگی شمرده میشود و در ارتباطی تنگاتنگ همه عناصر فرهنگی و به تبع آن همه نهادها، سازمانها و مناسبات [[اجتماعی]] و در گام بعد نظام شخصیتی و ارگانیسم زیستی افراد را متأثر میکند و از آنها تأثیر میپذیرد. از دید برخی نویسندگان ارزشها استانداردها و شاخصههایی برای - نه تنها [[هدایت]] [[رفتار]]، بلکه - [[قضاوت]]، [[انتخاب]]، سمتگیری، ارزیابی، بحث، توجیه و علتیابی شمرده میشوند. نیازها ممکن است فرد را به فعالیت وادارند با الهامبخش رفتار یا [[کردار]] وی باشند؛ ولی افراد ارزشها را برای تشخیص اینکه چه چیزی به لحاظ زیباشناسی مطبوع، یا از نظر اصول و [[اخلاق]] قابل قبول، منصفانه و عادلانه است، به کار میبرند. ارزشهایی که بر [[زندگی]] فرد [[حکومت]] میکنند، در درون هر [[فرهنگ]] وجود دارند و شخص آنها را در طول فرایند فرهنگپذیری درونی میکند. ارزشهای فرهنگی جدا از فرد، از [[قوانین]]، اصول [[معنوی]] و [[اخلاقی]] جامعه نشئت میگیرند و خود ضابطههای اصلی برای ارزیابی شیوههای ترجیحی رفتار و [[سلوک]] زندگی هستند. به نظر میرسد هر فرهنگ بر اساس اولویتهایش دارای سلسله مراتب ارزشهای خاص است و اشخاص سعی میکنند از ارزشهای اصلی خویش، حتی با هزینههای بالا [[دفاع]] کنند<ref>یحیی کمالی پور، عناصر ارتباطات بین فرهنگی و خاورمیانه، ص۱۰۲.</ref>. | ||
ارزشها مضمون و محتوای گزارههای متضمن “بایدها” هستند، آنها خود چه به عنوان [[غایت]] و [[هدف]] و چه به عنوان وسیله و ابزار مناسب جهت نیل به غایتهای [[برتر]]؛ معمولاً با ارجاع به معیارهایی درست، صحیح، مقبول، موجه و مرجح تلقی میشوند. | ارزشها مضمون و محتوای گزارههای متضمن “بایدها” هستند، آنها خود چه به عنوان [[غایت]] و [[هدف]] و چه به عنوان وسیله و ابزار مناسب جهت نیل به غایتهای [[برتر]]؛ معمولاً با ارجاع به معیارهایی درست، صحیح، مقبول، موجه و مرجح تلقی میشوند. |