اعلام برائت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۱۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شبه جزیره عربستان' به 'شبه جزیره عربستان')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = برائت
| موضوع مرتبط = برائت
| عنوان مدخل  = اعلام برائت
| عنوان مدخل  =  
| مداخل مرتبط = [[اعلام برائت در قرآن]] - [[اعلام برائت در حدیث]] - [[اعلام برائت در نهج البلاغه]] - [[اعلام برائت در کلام اسلامی]] - [[اعلام برائت در فقه سیاسی]] - [[اعلام برائت در تاریخ اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[اعلام برائت در فقه سیاسی]] - [[اعلام برائت در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = اعلام برائت (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


== واژه‌شناسی لغوی ==
== معناشناسی ==
[[برائت]] در لغت به معنای رهایی، [[وارستگی]]<ref>لویس معلوف، المنجد فی اللغه، ص۳۱.</ref> و [[سلامت]] از [[گناه]] و [[عیب]]، تخلص از [[شبهه]]، [[بیزاری]] از چیزی، دور شدن<ref>علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ج۳، ص۳۸۹۳؛ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۲۸۹.</ref> و... است. اعلام [[برائت]]، اعلام [[بیزاری]] از [[مشرکان]] است. هشداری است به آنها که باید با [[اسلام]] و [[آموزه‌های اسلامی]] کنار بیایند. پس از [[فتح مکه]] در [[سال هشتم هجری]]<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۴۳.</ref> فضای مساعدی برای [[گسترش اسلام]] و ریشه‌کن کردن [[بت‌پرستی]] در [[شبه جزیره عربستان]] فراهم شد.
[[برائت]] در لغت به معنای رهایی، [[وارستگی]]<ref>لویس معلوف، المنجد فی اللغه، ص۳۱.</ref> و [[سلامت]] از [[گناه]] و [[عیب]]، تخلص از [[شبهه]]، [[بیزاری]] از چیزی، دور شدن<ref>علی اکبر دهخدا، لغت نامه، ج۳، ص۳۸۹۳؛ خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۸، ص۲۸۹.</ref> و... است. اعلام [[برائت]]، اعلام [[بیزاری]] از [[مشرکان]] است. هشداری است به آنها که باید با [[اسلام]] و [[آموزه‌های اسلامی]] کنار بیایند. پس از [[فتح مکه]] در [[سال هشتم هجری]]<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۴۳.</ref> فضای مساعدی برای [[گسترش اسلام]] و ریشه‌کن کردن [[بت‌پرستی]] در [[شبه جزیره عربستان]] فراهم شد.


خط ۱۲: خط ۱۲:


== [[آیات برائت]] ==
== [[آیات برائت]] ==
بخشی از [[آیات]] آغاز [[سوره]] [[برائت]] که نیاز بود در جمع [[مشرکان]] قرائت شود به این شرح است: {{متن قرآن|بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بسته‌اید چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید و بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و خداوند رسواگر کافران است و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده! مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بی‌گمان خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند چگونه مشرکان را نزد خداوند و پیامبرش پیمانی تواند بود؟ جز کسانی که با آنها در کنار مسجد الحرام پیمان بسته‌اید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید که خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۱-۷.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اعلام برائت (مقاله)|اعلام برائت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۳۵.</ref>.
بخشی از [[آیات]] آغاز [[سوره]] [[برائت]] که نیاز بود در جمع [[مشرکان]] قرائت شود به این شرح است: {{متن قرآن|بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنْقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ فَإِذَا انْسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِنْ تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«(این) بیزاری خداوند و پیامبر اوست از مشرکانی که با آنان پیمان بسته‌اید چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید و بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و خداوند رسواگر کافران است و (این) اعلامی از سوی خداوند و پیامبر او در روز حجّ اکبر به مردم است که خداوند و پیامبرش از مشرکان بیزارند پس اگر توبه کنید برای شما بهتر است و اگر روی بگردانید بدانید که شما خداوند را به ستوه نمی‌توانید آورد و کافران را به عذابی دردناک نوید ده! مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید سپس چیزی از (پیمان) شما نکاسته‌اند و در برابر شما از کسی پشتیبانی نکرده‌اند؛ پیمان اینان را تا پایان زمانشان پاس بدارید؛ بی‌گمان خداوند پرهیزکاران را دوست می‌دارد و چون ماه‌های حرام به پایان رسید مشرکان را هر جا یافتید بکشید و دستگیرشان کنید و به محاصره درآورید و در هر کمینگاهی به کمین آنان بنشینید؛ و اگر توبه کردند و نماز برپا داشتند و زکات دادند آزادشان بگذارید که بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند چگونه مشرکان را نزد خداوند و پیامبرش پیمانی تواند بود؟ جز کسانی که با آنها در کنار مسجد الحرام پیمان بسته‌اید پس تا (در پیمان خود) با شما پایدارند شما نیز (بر پیمان) با آنان پایدار بمانید که خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۱-۷.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اعلام برائت (مقاله)|اعلام برائت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۳۵.</ref>


== اعزام [[ابوبکر]] به [[مکه]] و [[نزول وحی]] ==
== اعزام [[ابوبکر]] به [[مکه]] و [[نزول وحی]] ==
خط ۲۱: خط ۲۱:
[[شیخ مفید]] می‌نویسد: "[[رسول خدا]] {{صل}} سوره [[برائت]] را به دست [[ابوبکر]] داد که به [[مکه]] برود و با خواندن آن بر [[مشرکان]] [[پیمان]] با آنان را بشکند ([[ابوبکر]] [[سوره]] را گرفت و به سوی [[مکه]] به راه افتاد). همین که قدری از مسیر را پیمود، [[جبرئیل]] بر [[پیغمبر]] {{صل}} نازل شد و این [[دستور الهی]] را گوشزد کرد که این‌گونه ابلاغ‌ها را کسی جز شخص تو یا مردی که از تو باشد نرساند. [[پیامبر]]، [[علی]] {{ع}} را خواست و به او فرمود: حرکت کن و خود را به [[ابوبکر]] برسان؛ [[سوره]] [[برائت]] را از دستش بگیر و به [[مکه]] بیر و با آن، [[پیمان]] [[مشرکان]] را بشکن؛ [[ابوبکر]] را نیز به میل خود واگذار کن که اگر خواست با تو به [[مکه]] بیاید یا به سوی من بازگردد. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در پی [[ابوبکر]] به راه افتاد.
[[شیخ مفید]] می‌نویسد: "[[رسول خدا]] {{صل}} سوره [[برائت]] را به دست [[ابوبکر]] داد که به [[مکه]] برود و با خواندن آن بر [[مشرکان]] [[پیمان]] با آنان را بشکند ([[ابوبکر]] [[سوره]] را گرفت و به سوی [[مکه]] به راه افتاد). همین که قدری از مسیر را پیمود، [[جبرئیل]] بر [[پیغمبر]] {{صل}} نازل شد و این [[دستور الهی]] را گوشزد کرد که این‌گونه ابلاغ‌ها را کسی جز شخص تو یا مردی که از تو باشد نرساند. [[پیامبر]]، [[علی]] {{ع}} را خواست و به او فرمود: حرکت کن و خود را به [[ابوبکر]] برسان؛ [[سوره]] [[برائت]] را از دستش بگیر و به [[مکه]] بیر و با آن، [[پیمان]] [[مشرکان]] را بشکن؛ [[ابوبکر]] را نیز به میل خود واگذار کن که اگر خواست با تو به [[مکه]] بیاید یا به سوی من بازگردد. [[امیر مؤمنان]] {{ع}} در پی [[ابوبکر]] به راه افتاد.


وقتی [[ابوبکر]] [[علی]] {{ع}} را دید پریشان شد؛ جلو آمد و گفت: ای [[ابوالحسن]]! برای چه کاری آمده‌ای؟ [[امیر مؤمنان]] {{ع}} [[دستور]] [[رسول خدا]] {{صل}} را به [[ابوبکر]] اعلام کرد. [[ابوبکر]] [[خدمت]] [[پیامبر]] آمد و عرض کرد: ای [[رسول خدا]]! شما مرا برای کاری [[انتخاب]] فرمودی که همگان [[حسد]] می‌بردند و چنین افتخاری را نصیب من کردی؛ اما چون در پی آن کار رفتم (در نیمه راه) مرا باز خواندی. آیا در [[نکوهش]] من آیه‌ای نازل شده است؟ [[پیغمبر]] {{صل}} به او فرمود: نه؛ ولی [[جبرئیل امین]] از جانب [[خدای عزوجل]] نزد من آمد و گفت: این [[آیات]] را کسی جز خودت یا آنکه از تو باشد، [[ابلاغ]] نکند، و [[علی]] از من است و از جانب من. جز [[علی]] کسی نمی‌تواند (چنین دستورهایی را) [[ابلاغ]] کند"<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۶۵. </ref>.
وقتی [[ابوبکر]] [[علی]] {{ع}} را دید پریشان شد؛ جلو آمد و گفت: ای [[ابوالحسن]]! برای چه کاری آمده‌ای؟ [[امیر مؤمنان]] {{ع}} [[دستور]] [[رسول خدا]] {{صل}} را به [[ابوبکر]] اعلام کرد. [[ابوبکر]] [[خدمت]] [[پیامبر]] آمد و عرض کرد: ای [[رسول خدا]]! شما مرا برای کاری [[انتخاب]] فرمودی که همگان [[حسد]] می‌بردند و چنین افتخاری را نصیب من کردی؛ اما چون در پی آن کار رفتم (در نیمه راه) مرا باز خواندی. آیا در [[نکوهش]] من آیه‌ای نازل شده است؟ [[پیغمبر]] {{صل}} به او فرمود: نه؛ ولی [[جبرئیل امین]] از جانب [[خدای عزوجل]] نزد من آمد و گفت: این [[آیات]] را کسی جز خودت یا آنکه از تو باشد، [[ابلاغ]] نکند، و [[علی]] از من است و از جانب من. جز [[علی]] کسی نمی‌تواند (چنین دستورهایی را) [[ابلاغ]] کند"<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۶۵.</ref>.


[[یعقوبی]] می‌نویسد: "[[علی]] سوره [[برائت]] را از [[ابوبکر]] گرفت. [[ابوبکر]] گفت: ای [[رسول خدا]]! آیا درباره‌ام چیزی نازل شده است؟ [[پیامبر]] فرمود: نه؛ ولی [[جبرئیل]] به من فرمود: {{متن حدیث|لا يبلغ هذا الا انت او رجل من أهلك}}<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۷۶.</ref>؛ این [[آیات]] را جز خودت یا کسی که از تو باشد نرساند".
[[یعقوبی]] می‌نویسد: "[[علی]] سوره [[برائت]] را از [[ابوبکر]] گرفت. [[ابوبکر]] گفت: ای [[رسول خدا]]! آیا درباره‌ام چیزی نازل شده است؟ [[پیامبر]] فرمود: نه؛ ولی [[جبرئیل]] به من فرمود: {{متن حدیث|لا يبلغ هذا الا انت او رجل من أهلك}}<ref>احمد بن ابی یعقوب یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۷۶.</ref>؛ این [[آیات]] را جز خودت یا کسی که از تو باشد نرساند".
خط ۳۴: خط ۳۴:
[[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] ادعای [[اجماع]] کرده است که وقتی سوره [[برائت]] نازل شد [[پیامبر]] {{صل}} آن را به [[ابوبکر]] داد. سپس آن را گرفت و به [[علی]] {{ع}} سپرد <ref>{{عربی|أنه لما نزلت براءة دفعها رسول الله {{صل}} إلى أبي‌بکر ثم أخذها منه و دفعها إلى علي بن ابي طالب {{ع}} واختلفوا في تفصيل ذلك...}}شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۶.</ref>.
[[طبرسی]] در [[مجمع البیان]] ادعای [[اجماع]] کرده است که وقتی سوره [[برائت]] نازل شد [[پیامبر]] {{صل}} آن را به [[ابوبکر]] داد. سپس آن را گرفت و به [[علی]] {{ع}} سپرد <ref>{{عربی|أنه لما نزلت براءة دفعها رسول الله {{صل}} إلى أبي‌بکر ثم أخذها منه و دفعها إلى علي بن ابي طالب {{ع}} واختلفوا في تفصيل ذلك...}}شیخ طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۶.</ref>.


[[علامه]] در یک مورد به استاد خویش از حرث بن مالک [[نقل]] می‌کند که به [[مکه]] آمدم و [[سعد بن ابی‌وقاص]] را [[ملاقات]] کردم و به او گفتم: "آیا منقبتی از [[علی]] {{ع}} شنیده‌ای؟" گفت: "چهار منقبت درباره او [[مشاهده]] کرده‌ام که اگر یکی از آنها برای من بود نزد من محبوب‌تر از این بود که مانند [[نوح]] {{ع}} در [[دنیا]] [[زندگی]] کنم. همانا [[رسول خدا]] {{صل}} [[ابابکر]] را با عنوان [[ابلاغ]] سوره [[برائت]] به سوی [[مشرکان]] [[قریش]] فرستاد، و او یک شبانه‌روز از مسافت را طی کرد". در این هنگام آن [[حضرت]] به [[علی]] {{ع}} فرمود: "در پی ابی‌بکر برو و [[سوره]] [[برائت]] را از او بگیر و آن را [[ابلاغ]] کن". پس [[علی]] {{ع}} [[مأموریت]] را انجام داد، و [[ابوبکر]] در حالی که [[گریه]] می‌کرد برگشت و عرض کرد: "ای [[رسول خدا]]! آیا درباره من آیه‌ای نازل شده است؟" آن [[حضرت]] فرمود: "جز خیر چیزی نیست. همانا از طرف من کسی امری را جز من و آن کس که از من باشد [[تبلیغ]] نمی‌کند..."<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۳۲.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اعلام برائت (مقاله)|اعلام برائت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹.</ref>.
[[علامه]] در یک مورد به استاد خویش از حرث بن مالک [[نقل]] می‌کند که به [[مکه]] آمدم و [[سعد بن ابی‌وقاص]] را [[ملاقات]] کردم و به او گفتم: "آیا منقبتی از [[علی]] {{ع}} شنیده‌ای؟" گفت: "چهار منقبت درباره او [[مشاهده]] کرده‌ام که اگر یکی از آنها برای من بود نزد من محبوب‌تر از این بود که مانند [[نوح]] {{ع}} در [[دنیا]] [[زندگی]] کنم. همانا [[رسول خدا]] {{صل}} [[ابابکر]] را با عنوان [[ابلاغ]] سوره [[برائت]] به سوی [[مشرکان]] [[قریش]] فرستاد، و او یک شبانه‌روز از مسافت را طی کرد". در این هنگام آن [[حضرت]] به [[علی]] {{ع}} فرمود: "در پی ابی‌بکر برو و [[سوره]] [[برائت]] را از او بگیر و آن را [[ابلاغ]] کن". پس [[علی]] {{ع}} [[مأموریت]] را انجام داد، و [[ابوبکر]] در حالی که [[گریه]] می‌کرد برگشت و عرض کرد: "ای [[رسول خدا]]! آیا درباره من آیه‌ای نازل شده است؟" آن [[حضرت]] فرمود: "جز خیر چیزی نیست. همانا از طرف من کسی امری را جز من و آن کس که از من باشد [[تبلیغ]] نمی‌کند..."<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۳۲.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اعلام برائت (مقاله)|اعلام برائت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۳۸-۱۳۹.</ref>


== موارد ابلاغی ==
== موارد ابلاغی ==
خط ۴۱: خط ۴۱:
آن حضرت در روزهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم (ایام تشریق) در میان [[مردم]] اعلام می‌کرد: "کسی [[حق]] ندارد به صورت برهنه [[طواف]] کند. پس از امسال هیچ مشرکی [[حق]] ندارد به [[مسجدالحرام]] نزدیک شود"<ref>محمد بن مسعود بن عیاش عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۷۵-۷۴.</ref>.
آن حضرت در روزهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم (ایام تشریق) در میان [[مردم]] اعلام می‌کرد: "کسی [[حق]] ندارد به صورت برهنه [[طواف]] کند. پس از امسال هیچ مشرکی [[حق]] ندارد به [[مسجدالحرام]] نزدیک شود"<ref>محمد بن مسعود بن عیاش عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۷۵-۷۴.</ref>.


[[طبری]] می‌نویسد: "[[علی]] روز [[عید قربان]] برخاست و اعلام کرد که پس از این هیچ مشرکی نباید به [[مسجدالحرام]] نزدیک شود. هیچ کس نباید برهنه [[طواف]] کند<ref>تا قبل از اعلام برائت، عده‌ای از مشرکان بدون لباس (برهنه) خانه خدا را طواف می‌کردند. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۲۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۲۸.</ref>. هرکه با [[پیامبر]] پیمانی دارد، پیمانش تا آخر تداوم خواهد داشت"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۲۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۵.</ref>. همان‌گونه که [[مشاهده]] شد یکی از مواد اعلام [[برائت]] درباره پیمان‌هایی بود که [[پیامبر]] با [[مشرکان]] بسته بود. از [[آیه]] {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید» سوره توبه، آیه ۴.</ref> برمی‌آید و [[مفسران]] و مورخان نیز [[تأیید]] کرده‌اند مشرکانی که با [[پیامبر]] پیمان‌هایی داشتند لازم بود که مدت آنها سرآید، و کسی [[حق]] نداشت پیش از پایان مهلتِ پیمان‌ها متعرض آنان شود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۲۳.</ref>؛ اما مشرکانی که با [[رسول خدا]] {{صل}} پیمانی نداشتند به آنها چهار ماه [[فرصت]] داده شد: {{متن قرآن|فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ}}<ref>«چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید» سوره توبه، آیه ۲.</ref>. [[طبری]] به [[نقل]] از [[محمد]] بن کعب قرظی می‌نویسد: "به [[مشرکان]] چهار ماه مهلت داد که در [[زمین]] بگردند"<ref>ابو بکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۲۹۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۱۲۳.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اعلام برائت (مقاله)|اعلام برائت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref>.
[[طبری]] می‌نویسد: "[[علی]] روز [[عید قربان]] برخاست و اعلام کرد که پس از این هیچ مشرکی نباید به [[مسجدالحرام]] نزدیک شود. هیچ کس نباید برهنه [[طواف]] کند<ref>تا قبل از اعلام برائت، عده‌ای از مشرکان بدون لباس (برهنه) خانه خدا را طواف می‌کردند. محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۲۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۲۸.</ref>. هرکه با [[پیامبر]] پیمانی دارد، پیمانش تا آخر تداوم خواهد داشت"<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۲۳؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۵.</ref>. همان‌گونه که [[مشاهده]] شد یکی از مواد اعلام [[برائت]] درباره پیمان‌هایی بود که [[پیامبر]] با [[مشرکان]] بسته بود. از [[آیه]] {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«مگر کسانی از مشرکان که با آنان پیمان بسته‌اید» سوره توبه، آیه ۴.</ref> برمی‌آید و [[مفسران]] و مورخان نیز [[تأیید]] کرده‌اند مشرکانی که با [[پیامبر]] پیمان‌هایی داشتند لازم بود که مدت آنها سرآید، و کسی [[حق]] نداشت پیش از پایان مهلتِ پیمان‌ها متعرض آنان شود<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۲، ص۵۴۵؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۲۳.</ref>؛ اما مشرکانی که با [[رسول خدا]] {{صل}} پیمانی نداشتند به آنها چهار ماه [[فرصت]] داده شد: {{متن قرآن|فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ}}<ref>«چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید» سوره توبه، آیه ۲.</ref>. [[طبری]] به [[نقل]] از [[محمد]] بن کعب قرظی می‌نویسد: "به [[مشرکان]] چهار ماه مهلت داد که در [[زمین]] بگردند"<ref>ابو بکر بیهقی، دلائل النبوة و معرفة احوال صاحب الشریعه، ج۵، ص۲۹۷؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۱۲۳.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اعلام برائت (مقاله)|اعلام برائت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref>


== ثمرات اعلام [[برائت]] ==
== ثمرات اعلام [[برائت]] ==
خط ۴۸: خط ۴۸:
[[ابن‌هشام]] می‌نویسد: "در پی این اخطار و اعلام [[برائت]]، وقتی [[مشرکان]] به موطن خود بازگشتند، یکدیگر را ملامت کردند و گفتند: اکنون [[قریش]] [[مسلمان]] شده است. چه می‌کنید؟ و آنگاه [[مسلمان]] شدند..."<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴ ص۱۹۱؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۳۷؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۹۱؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۲۳.</ref>.
[[ابن‌هشام]] می‌نویسد: "در پی این اخطار و اعلام [[برائت]]، وقتی [[مشرکان]] به موطن خود بازگشتند، یکدیگر را ملامت کردند و گفتند: اکنون [[قریش]] [[مسلمان]] شده است. چه می‌کنید؟ و آنگاه [[مسلمان]] شدند..."<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴ ص۱۹۱؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۵، ص۳۷؛ عزالدین ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۹۱؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۳، ص۱۲۳.</ref>.


[[شیخ مفید]] می‌نویسد: "پس از اعلام [[برائت]]، [[اسلام]]، قوت گرفت و به سرحد کمال رسید، و کار [[مسلمانان]] سر و سامانی یافت و [[کارها]] به [[خیر و خوبی]] برگزار شد"<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۶۶.</ref><ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اعلام برائت (مقاله)|اعلام برائت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۴۰.</ref>.
[[شیخ مفید]] می‌نویسد: "پس از اعلام [[برائت]]، [[اسلام]]، قوت گرفت و به سرحد کمال رسید، و کار [[مسلمانان]] سر و سامانی یافت و [[کارها]] به [[خیر و خوبی]] برگزار شد"<ref>شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۱، ص۶۶.</ref>.<ref>[[یدالله حاجی‌زاده|حاجی‌زاده، یدالله]]، [[اعلام برائت (مقاله)|اعلام برائت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۱۴۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۵۷: خط ۵۷:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:وقایع تاریخی در قرآن]]
۱۱۳٬۱۶۰

ویرایش