حکم حکومتی در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==پانویس== +== پانویس ==))
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[احکام حکومتی]]''' است. "'''[[احکام حکومتی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| موضوع مرتبط = حکم حکومتی
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حکم حکومتی در قرآن]] - [[حکم حکومتی در حدیث]] - [[حکم حکومتی در فقه اسلامی]] - [[حکم حکومتی در فقه سیاسی]]</div>
| عنوان مدخل  = حکم حکومتی
| مداخل مرتبط = [[حکم حکومتی در فقه سیاسی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
در [[فقه سیاسی]]، [[احکام حکومتی]] نوعی منبع [[شرعی]] و [[حقوقی]] در برابر [[احکام اوّلی]] و ثانوی است. [[احکام حکومتی]]، تصمیماتی است که [[رهبری]] [[جامعه اسلامی]]، در سایه [[قوانین]] [[شریعت]] و رعایت [[موازین]] آن، بر حسب [[مصلحت]] زمان، اتخاذ و مقرراتی برای آن وضع می‌کند. این مقررات نیز مانند [[احکام شریعت]] لازم الاجراء است؛ با این [[اختلاف]] که مقررات مزبور قابل تغییرند و در [[ثبات]] و بقا تابع [[مصلحت]] می‌باشند؛ مانند [[قطع]] [[روابط]] با برخی [[دولت‌ها]]، گرفتن [[مالیات]]، تعطیلی [[مراسم]] [[حج]] به طور موقت و نظیر آن<ref>الرسایل، ج۱، ص۵۲؛ المکاسب المحرمة، ص۳۸؛ کتاب البیع، ج۲، ص۴۹۴؛ مصباح الفقاهة، ج۵، ص۵۳ و ۵۶؛ التنقیح فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجتهاد و التقلید، ص۴۲۴-۴۱۹؛ بلغة الفقیه، فصل ولایات، مبحث اول، ولایت فقیه، ص۲۲۲.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص۱۰.</ref>.
در [[فقه سیاسی]]، [[احکام حکومتی]] نوعی منبع [[شرعی]] و [[حقوقی]] در برابر [[احکام اوّلی]] و ثانوی است. [[احکام حکومتی]]، تصمیماتی است که [[رهبری جامعه اسلامی]]، در سایه [[قوانین]] [[شریعت]] و رعایت [[موازین]] آن، بر حسب [[مصلحت]] زمان، اتخاذ و مقرراتی برای آن وضع می‌کند. این مقررات نیز مانند [[احکام شریعت]] لازم الاجراء است؛ با این [[اختلاف]] که مقررات مزبور قابل تغییرند و در [[ثبات]] و بقا تابع [[مصلحت]] می‌باشند؛ مانند [[قطع]] [[روابط]] با برخی [[دولت‌ها]]، گرفتن [[مالیات]]، تعطیلی [[مراسم]] [[حج]] به طور موقت و نظیر آن<ref>الرسایل، ج۱، ص۵۲؛ المکاسب المحرمة، ص۳۸؛ کتاب البیع، ج۲، ص۴۹۴؛ مصباح الفقاهة، ج۵، ص۵۳ و ۵۶؛ التنقیح فی شرح العروة الوثقی، کتاب الاجتهاد و التقلید، ص۴۲۴-۴۱۹؛ بلغة الفقیه، فصل ولایات، مبحث اول، ولایت فقیه، ص۲۲۲.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص۱۰.</ref>.


==احکام ولایی==
== احکام ولایی ==
این اصطلاح، بیشتر دربارۀ [[احکام حکومتی]] [[ائمه]]{{عم}} با [[عنایت]] به [[ولایت الهی]] آنها به کار می‌رفت.  
این اصطلاح، بیشتر دربارۀ [[احکام حکومتی]] [[ائمه]] {{عم}} با [[عنایت]] به [[ولایت الهی]] آنها به کار می‌رفت.  
امروزه، به آن بخش از [[دستورات]] [[ولی امر مسلمین]] اطلاق می‌گردد که به منظور اجرای [[احکام الهی]] در [[جامعه]] صادر می‌شود<ref>الرسائل، ج۱، ص۵۲؛ کتاب البیع، ج۲، ص۴۷۲؛ مصباح الفقاهة، ج۳ و ج۱، ص۵۶ و ۵۳؛ جامع المدارک، ج۳، ص۳ و ۲؛ عناوین الاصول، ص۵۷۱؛ مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۴۰۲-۴۰۰؛ المکاسب، ج۲، ص۴۸.</ref>؛ برخلاف [[احکام فتوایی]] که عبارت است از [[اخبار]] [[حکم کلی]] [[الهی]] در موضوعات جزئی، با استناد به [[ادله]] مقرره در [[فقه]] "کتاب، [[سنّت]] [[عقل]] و [[اجماع]]"<ref>ر.ک: احکام فتوایی.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۲۳.</ref>.
امروزه، به آن بخش از [[دستورات]] [[ولی امر مسلمین]] اطلاق می‌گردد که به منظور اجرای [[احکام الهی]] در [[جامعه]] صادر می‌شود<ref>الرسائل، ج۱، ص۵۲؛ کتاب البیع، ج۲، ص۴۷۲؛ مصباح الفقاهة، ج۳ و ج۱، ص۵۶ و ۵۳؛ جامع المدارک، ج۳، ص۳ و ۲؛ عناوین الاصول، ص۵۷۱؛ مهذب الاحکام، ج۱۶، ص۴۰۲-۴۰۰؛ المکاسب، ج۲، ص۴۸.</ref>؛ برخلاف [[احکام فتوایی]] که عبارت است از [[اخبار]] [[حکم کلی]] [[الهی]] در موضوعات جزئی، با استناد به [[ادله]] مقرره در [[فقه]] "کتاب، [[سنّت]] [[عقل]] و [[اجماع]]"<ref>ر. ک: احکام فتوایی.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۲۳.</ref>.


==احکام حکومتی==
== احکام حکومتی ==
احکام حکومتی یا ولایی عبارت است از امر و نهیی که [[امام]]{{ع}} یا [[نایب]] ایشان به عنوان [[ولیّ]] امر [[مسلمانان]] صادر می‌کند. تفاوت آن با [[فتوا]] و [[حکم قضایی]] این است که فتوا عبارت است از اِخبار [[فقیه]] از [[حکم ثابت]] در [[شرع]] [[مقدس]] بوده و حکم قضایی عبارت از انشاء حکم جزیی منطبق با [[احکام شرع]] برای فیصله دادن به [[نزاع‌ها]] و [[اختلاف‌ها]] و [[احقاق حقوق]] افراد، در حالی که [[احکام حکومتی]] عبارت است از انشای [[حکم]] درباره آنچه که به [[مصالح عمومی]] [[مسلمانان]] اعم از [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] مربوط می‌شود<ref>فرهنگ فقه، ج۳، ص۳۶۲.</ref>.
احکام حکومتی یا ولایی عبارت است از امر و نهیی که [[امام]] {{ع}} یا [[نایب]] ایشان به عنوان [[ولیّ]] امر [[مسلمانان]] صادر می‌کند. تفاوت آن با [[فتوا]] و [[حکم قضایی]] این است که فتوا عبارت است از اِخبار [[فقیه]] از [[حکم ثابت]] در [[شرع]] [[مقدس]] بوده و حکم قضایی عبارت از انشاء حکم جزیی منطبق با [[احکام شرع]] برای فیصله دادن به [[نزاع‌ها]] و [[اختلاف‌ها]] و [[احقاق حقوق]] افراد، در حالی که [[احکام حکومتی]] عبارت است از انشای [[حکم]] درباره آنچه که به [[مصالح عمومی]] [[مسلمانان]] اعم از [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] مربوط می‌شود<ref>فرهنگ فقه، ج۳، ص۳۶۲.</ref>.


ولی‌امر مسلمانان در شرایطی که [[مصالح]] الزامی [[جامعه اسلامی]] ایجاب می‌کند، می‌تواند در محدوده [[ولایت فقیه]] [[جامعه]] را از بن بست و مشکلاتی که از نظر [[احکام اولیه]] به وجود آمده [[نجات]] بخشد و اولویت‌ها، ضرورت‌ها و مصالح عمومی را معیار حل [[مشکلات]] قرار دهد، که در اصطلاح [[فقهی]] به آن احکام حکومتی می‌گویند.
ولی‌امر مسلمانان در شرایطی که [[مصالح]] الزامی [[جامعه اسلامی]] ایجاب می‌کند، می‌تواند در محدوده [[ولایت فقیه]] [[جامعه]] را از بن بست و مشکلاتی که از نظر [[احکام اولیه]] به وجود آمده [[نجات]] بخشد و اولویت‌ها، ضرورت‌ها و مصالح عمومی را معیار حل [[مشکلات]] قرار دهد، که در اصطلاح [[فقهی]] به آن احکام حکومتی می‌گویند.
خط ۲۴: خط ۲۷:
«آنچه در [[نظام جمهوری اسلامی]] دخالت دارد که فعل یا ترک آن موجب [[اختلال نظام]] می‌شود و آنچه [[ضرورت]] دارد که ترک یا فعل آن مستلزم [[فساد]] است و آنچه که فعل یا ترک آن مستلزم حرج است پس از تشخیص موضوع به وسیله [[اکثریت]] وکلای مجلس [[شورای اسلامی]] با تصریح به موقت بودن آن، مادام که موضوع محقق است و پس از رفع موضوع خود به خود [[لغو]] می‌شود، مجازند در تصویب و اجرای آن؛ و باید تصریح شود که اگر هر یک از متصدیان [[اجرا]] از حدود مقرر [[تجاوز]] نماید [[مجرم]] شناخته می‌شود و تعقیب قانونی و [[تعزیر]] [[شرعی]] می‌شود»<ref>صحیفه نور، ج۱۵، ص۱۸۸.</ref>.
«آنچه در [[نظام جمهوری اسلامی]] دخالت دارد که فعل یا ترک آن موجب [[اختلال نظام]] می‌شود و آنچه [[ضرورت]] دارد که ترک یا فعل آن مستلزم [[فساد]] است و آنچه که فعل یا ترک آن مستلزم حرج است پس از تشخیص موضوع به وسیله [[اکثریت]] وکلای مجلس [[شورای اسلامی]] با تصریح به موقت بودن آن، مادام که موضوع محقق است و پس از رفع موضوع خود به خود [[لغو]] می‌شود، مجازند در تصویب و اجرای آن؛ و باید تصریح شود که اگر هر یک از متصدیان [[اجرا]] از حدود مقرر [[تجاوز]] نماید [[مجرم]] شناخته می‌شود و تعقیب قانونی و [[تعزیر]] [[شرعی]] می‌شود»<ref>صحیفه نور، ج۱۵، ص۱۸۸.</ref>.


در [[ایران]] به جز [[قانون]] کار، مسائل زیادی از اقتصاد سیاسی از قبیل [[مالکیت]] [[معنوی]]، [[تجارت خارجی]]، مالکیت صنعتی، [[خصوصی‌سازی]]، [[شتاب]] در سیاست‌های فقر‌زدایی، راهکارهای [[اقتصادی]] [[عدالت اجتماعی]]، ایجاد شرایط مساوی برای کار و [[مشاغل]]، فعال‌سازی [[تولید]]، تعدیل [[سرمایه]] و [[نظام]] [[سرمایه‌داری]]، برنامه‌های جهش‌دار توسعه و ده‌ها مسئله اقتصادی دیگر وجود دارد که می‌تواند موضوع احکام حکومتی قرار گیرد.
در [[ایران]] به جز [[قانون]] کار، مسائل زیادی از اقتصاد سیاسی از قبیل [[مالکیت]] [[معنوی]]، [[تجارت خارجی]]، مالکیت صنعتی، [[خصوصی‌سازی]]، [[شتاب]] در سیاست‌های فقر‌زدایی، راهکارهای [[اقتصادی]] [[عدالت اجتماعی]]، ایجاد شرایط مساوی برای کار و [[مشاغل]]، فعال‌سازی [[تولید]]، تعدیل [[سرمایه]] و [[نظام سرمایه‌داری]]، برنامه‌های جهش‌دار توسعه و ده‌ها مسئله اقتصادی دیگر وجود دارد که می‌تواند موضوع احکام حکومتی قرار گیرد.


اصل ۱۱۲ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] با نهادینه کردن مبنای احکام حکومتی [[پیش‌بینی]] لازم را برای حل معضلات اقتصادی [[کشور]] به عمل آورده و در دو بخش جداگانه، بن‌بست‌های احتمالی را گشوده است.
اصل ۱۱۲ [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]] با نهادینه کردن مبنای احکام حکومتی [[پیش‌بینی]] لازم را برای حل معضلات اقتصادی [[کشور]] به عمل آورده و در دو بخش جداگانه، بن‌بست‌های احتمالی را گشوده است.
#در مسائل مورد [[اختلاف]] بین مجلس شورای اسلامی و شورای [[نگهبان]] که به طور معمول در مواردی است که مصوبات مجلس به دلیل [[مخالفت]] با [[موازین شرع]] و یا اصول [[قانون اساسی]] با رد مصوبه از سوی شورای نگهبان مواجه می‌شود؛
# در مسائل مورد [[اختلاف]] بین مجلس شورای اسلامی و شورای [[نگهبان]] که به طور معمول در مواردی است که مصوبات مجلس به دلیل [[مخالفت]] با [[موازین شرع]] و یا اصول [[قانون اساسی]] با رد مصوبه از سوی شورای نگهبان مواجه می‌شود؛
#معضلاتی که [[رهبر]] [[انقلاب]] شخصاً برای رسیدگی و [[تشخیص مصلحت]] به نهاد موضوع اصل ۱۱۲ ارجاع می‌نماید<ref>فقه سیاسی، ج۴، ص۲۵۴-۲۵۱.</ref>.
# معضلاتی که [[رهبر انقلاب]] شخصاً برای رسیدگی و [[تشخیص مصلحت]] به نهاد موضوع اصل ۱۱۲ ارجاع می‌نماید<ref>فقه سیاسی، ج۴، ص۲۵۴-۲۵۱.</ref>.


بنابراین، [[احکام حکومتی]] همان [[قانونگذاری]] در شرایط [[بحرانی]] و موارد بن بست [[نظام]] در [[اجرای احکام شریعت]] و در معضلات نظام است، که به این نوع مقررات دولتی در اصطلاح [[فقهی]] احکام حکومتی و یا [[احکام سلطانی]] اطلاق می‌شود<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۳۱.</ref>.
بنابراین، [[احکام حکومتی]] همان [[قانونگذاری]] در شرایط [[بحرانی]] و موارد بن بست [[نظام]] در [[اجرای احکام شریعت]] و در معضلات نظام است، که به این نوع مقررات دولتی در اصطلاح [[فقهی]] احکام حکومتی و یا [[احکام سلطانی]] اطلاق می‌شود<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۳۱.</ref>.
به عبارت بهتر، آن دسته از [[مقررات اسلامی]] است که [[فقیه]] [[حاکم]] در مواردی خاص براساس [[اعمال]] [[ولایت]] و استفاده از [[حق]] [[ریاست]] و [[رهبری]] خود، [[مردم]] را بر انجام کاری یا ترک آن [[الزام]] می‌کند. این [[احکام]] را احکام [[ولایتی]] هم می‌نامند<ref>بنیان حکومت در اسلام، ص۲۱۲.</ref>.
به عبارت بهتر، آن دسته از [[مقررات اسلامی]] است که [[فقیه]] [[حاکم]] در مواردی خاص براساس [[اعمال]] [[ولایت]] و استفاده از [[حق]] [[ریاست]] و [[رهبری]] خود، [[مردم]] را بر انجام کاری یا ترک آن [[الزام]] می‌کند. این [[احکام]] را احکام [[ولایتی]] هم می‌نامند<ref>بنیان حکومت در اسلام، ص۲۱۲.</ref>.
در [[فقه سیاسی]] نوعی منبع اختصاصی وجود دارد که [[فقها]] از آن به احکام حکومتی تعبیر می‌کنند که شامل [[فرامین]] [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} و [[زمامداری]] که از [[مشروعیت]] [[اسلامی]] برخوردار است ([[اولوالامر]]) می‌شود.
در [[فقه سیاسی]] نوعی منبع اختصاصی وجود دارد که [[فقها]] از آن به احکام حکومتی تعبیر می‌کنند که شامل [[فرامین]] [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام]] {{ع}} و [[زمامداری]] که از [[مشروعیت]] [[اسلامی]] برخوردار است ([[اولوالامر]]) می‌شود.


گرچه [[عقل]] [[بشر]] از [[درک]] همه ملاکات پیچیده احکامی که [[وحی]] به [[جامعه بشری]] عرضه کرده، [[ناتوان]] است؛ و به همین دلیل ملازمه [[حکم عقل]] و [[شرع]] به یک صورت آن اختصاص داده شده که هر کجا عقل به طور [[قطعی]] [[حکم]] کند، شرع نیز آن را [[تأیید]] کرده است، ولی آنچنان نیست که طرف مقابل این ملازمه هم درست باشد که هرچه شرع حکم می‌کند، عقل نیز آن را درک و یا بدان حکم می‌کند.
گرچه [[عقل]] [[بشر]] از [[درک]] همه ملاکات پیچیده احکامی که [[وحی]] به [[جامعه بشری]] عرضه کرده، [[ناتوان]] است؛ و به همین دلیل ملازمه [[حکم عقل]] و [[شرع]] به یک صورت آن اختصاص داده شده که هر کجا عقل به طور [[قطعی]] [[حکم]] کند، شرع نیز آن را [[تأیید]] کرده است، ولی آنچنان نیست که طرف مقابل این ملازمه هم درست باشد که هرچه شرع حکم می‌کند، عقل نیز آن را درک و یا بدان حکم می‌کند.
خط ۴۲: خط ۴۵:


ولی هرگاه [[دولت]]، [[نماینده]] [[واقعی]] [[ملت]] باشد - که در [[نظام امامت]] [[اسلامی]] امر چنین است و [[رهبر]] ([[امام]]) تبلور اراده جمعی [[مردم]] (امت) است - خواه ناخواه قدرت [[وجدان]] عمومی و [[مصالح]] جمعی در اراده رهبر (امام) متجلی می‌شود و می‌توان [[فرمان]] سیاسی امام ([[حکم حکومتی]]) را قانون شمرد. استاد [[علامه طباطبائی]] در توضیح [[احکام حکومتی]] می‌نویسد:
ولی هرگاه [[دولت]]، [[نماینده]] [[واقعی]] [[ملت]] باشد - که در [[نظام امامت]] [[اسلامی]] امر چنین است و [[رهبر]] ([[امام]]) تبلور اراده جمعی [[مردم]] (امت) است - خواه ناخواه قدرت [[وجدان]] عمومی و [[مصالح]] جمعی در اراده رهبر (امام) متجلی می‌شود و می‌توان [[فرمان]] سیاسی امام ([[حکم حکومتی]]) را قانون شمرد. استاد [[علامه طباطبائی]] در توضیح [[احکام حکومتی]] می‌نویسد:
در چارچوب [[قوانین]] [[شریعت]] و رعایت موافقت با آن، [[ولی امر مسلمین]] می‌تواند یک [[سلسله]] تصمیماتی بر حسن [[مصلحت]] وقت گرفته؛ طبق آنها مقرراتی وضع نماید و به موقع [[اجرا]] بگذارد. مقررات نامبرده لازم‌الاجرا و مانند [[احکام ثابت]] شریعت دارای اعتبار است. با این تفاوت که قوانین آسمانی ثابت و غیرقابل [[تغییر]] است ولی مقررات موضوعه قابل تغییر و در [[ثبات]] و بقاء، تابع مصلحتی می‌باشد که آنها را به وجود آورده است. و چون پیوسته [[زندگی]] [[جامعه انسانی]] در [[تحول]] و رو به [[تکامل]] است طبعاً این مقررات تدریجاً تبدیل و تغییر پیدا کرده و جای خود را به احکام بهتر می‌دهد. و باید دانست که اصل [[ولایت]] خود یک [[حکم ثابت]] و از مواد شریعت است و قابل [[تفسیر]] و [[نسخ]] نیست<ref>ولایت و زعامت در اسلام، ص۱۸۱-۱۸۰.</ref>. بسیاری از فقهای بزرگ مانند [[حضرت امام خمینی]] مواردی از [[اوامر]] و گفته‌های [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه معصومین]]{{ع}} را مانند [[لا ضرر]] و لا [[ضرار]]<ref>تهذیب الاصول، ج۳، ص۱۱۷-۱۱۵.</ref> حمل بر [[احکام حکومتی]] کرده‌اند.
در چارچوب [[قوانین]] [[شریعت]] و رعایت موافقت با آن، [[ولی امر مسلمین]] می‌تواند یک [[سلسله]] تصمیماتی بر حسن [[مصلحت]] وقت گرفته؛ طبق آنها مقرراتی وضع نماید و به موقع [[اجرا]] بگذارد. مقررات نامبرده لازم‌الاجرا و مانند [[احکام ثابت]] شریعت دارای اعتبار است. با این تفاوت که قوانین آسمانی ثابت و غیرقابل [[تغییر]] است ولی مقررات موضوعه قابل تغییر و در [[ثبات]] و بقاء، تابع مصلحتی می‌باشد که آنها را به وجود آورده است. و چون پیوسته [[زندگی]] [[جامعه انسانی]] در [[تحول]] و رو به [[تکامل]] است طبعاً این مقررات تدریجاً تبدیل و تغییر پیدا کرده و جای خود را به احکام بهتر می‌دهد. و باید دانست که اصل [[ولایت]] خود یک [[حکم ثابت]] و از مواد شریعت است و قابل [[تفسیر]] و [[نسخ]] نیست<ref>ولایت و زعامت در اسلام، ص۱۸۱-۱۸۰.</ref>. بسیاری از فقهای بزرگ مانند [[حضرت امام خمینی]] مواردی از [[اوامر]] و گفته‌های [[پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه معصومین]] {{ع}} را مانند [[لا ضرر]] و لا [[ضرار]]<ref>تهذیب الاصول، ج۳، ص۱۱۷-۱۱۵.</ref> حمل بر [[احکام حکومتی]] کرده‌اند.


به همین دلیل [[فرامین]] [[رهبر]] ([[امام]]) [[جامعه سیاسی]] ([[امت]]) [[اسلامی]] به صورت ثابت به عنوان یکی از منابع مقررات [[سیاسی]] [[نظام اسلامی]] به شمار می‌رود.
به همین دلیل [[فرامین]] [[رهبر]] ([[امام]]) [[جامعه سیاسی]] ([[امت]]) [[اسلامی]] به صورت ثابت به عنوان یکی از منابع مقررات [[سیاسی]] [[نظام اسلامی]] به شمار می‌رود.
بر این اساس [[پیامبر]]{{صل}} دارای سه [[مقام]] و [[مسئولیت]] است: [[مقام نبوت]] (دریافت و [[ابلاغ]] [[احکام الهی]])، مقام [[قضاوت]]، و مقام سیاسی که رهبر [[جامعه اسلامی]] است، دو مقام دوم و سوم را [[امامان]]{{ع}} پس از پیامبر نیز دارند و [[فقیه]] که در [[زمان غیبت]] امام [[معصوم]]{{ع}} [[ولی امر]] و رهبر جامعه اسلامی است نیز آن دو مقام را دارد.
بر این اساس [[پیامبر]] {{صل}} دارای سه [[مقام]] و [[مسئولیت]] است: [[مقام نبوت]] (دریافت و [[ابلاغ]] [[احکام الهی]])، مقام [[قضاوت]]، و مقام سیاسی که رهبر [[جامعه اسلامی]] است، دو مقام دوم و سوم را [[امامان]] {{ع}} پس از پیامبر نیز دارند و [[فقیه]] که در [[زمان غیبت]] امام [[معصوم]] {{ع}} [[ولی امر]] و رهبر جامعه اسلامی است نیز آن دو مقام را دارد.


مقام [[حکومتی]] و [[رهبر سیاسی]] در [[اسلام]] از اختیاراتی که لازمه مسئولیت [[رهبری جامعه]] است برخوردار است. و از آن جمله، [[اطاعت]] از [[اوامر]] و فرامین رهبر است که در [[آیه]] {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> آمده است؛ و این نوع [[فرمانبرداری]] از ولی امر غیر از اطاعت از وی در [[اوامر الهی]] است؛ و مفاد آیه {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref> نیز همین است. در [[تاریخ اسلام]] نمونه‌های زیادی از [[تحریف‌ها]] و [[بدعت‌ها]] که توسط [[خلفا]] و [[سلاطین]] [[مسلمانان]] در زمینه احکام الهی دیده می‌شود، که در [[حقیقت]] ناشی از سوءاستفاده جاهلانه از همین [[قانون]] مترقی است<ref>فلسفة التشریع فی الاسلام، ص۱۷۵.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۲۲۶-۲۲۴.</ref>.
مقام [[حکومتی]] و [[رهبر سیاسی]] در [[اسلام]] از اختیاراتی که لازمه مسئولیت [[رهبری جامعه]] است برخوردار است. و از آن جمله، [[اطاعت]] از [[اوامر]] و فرامین رهبر است که در [[آیه]] {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> آمده است؛ و این نوع [[فرمانبرداری]] از ولی امر غیر از اطاعت از وی در [[اوامر الهی]] است؛ و مفاد آیه {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ}}<ref>«و چون خداوند و فرستاده او به کاری فرمان دهند سزیده هیچ مرد و زن مؤمنی نیست که آنان را در کارشان گزینش (دیگری) باشد» سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref> نیز همین است. در [[تاریخ اسلام]] نمونه‌های زیادی از [[تحریف‌ها]] و [[بدعت‌ها]] که توسط [[خلفا]] و [[سلاطین]] [[مسلمانان]] در زمینه احکام الهی دیده می‌شود، که در [[حقیقت]] ناشی از سوءاستفاده جاهلانه از همین [[قانون]] مترقی است<ref>فلسفة التشریع فی الاسلام، ص۱۷۵.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۲، ص۲۲۶-۲۲۴.</ref>.
خط ۵۱: خط ۵۴:
[[نظام حقوقی اسلام]] بر پایه سهل‌گیری و آسان کردن راه [[زندگی]] [[بشر]] بنا شده و [[خداوند]] هرگز نخواسته است که با [[قوانین]] و مقررات [[حقوقی]] دست و پاگیر، زندگی را بر [[انسان‌ها]] دشوار و سخت و ناگوار سازد<ref>{{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}} «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵؛ وسائل‌الشیعه، ج۱۴، ص۷۴.</ref>.
[[نظام حقوقی اسلام]] بر پایه سهل‌گیری و آسان کردن راه [[زندگی]] [[بشر]] بنا شده و [[خداوند]] هرگز نخواسته است که با [[قوانین]] و مقررات [[حقوقی]] دست و پاگیر، زندگی را بر [[انسان‌ها]] دشوار و سخت و ناگوار سازد<ref>{{متن قرآن|شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}} «(روزهای روزه گرفتن در) ماه رمضان است که قرآن را در آن فرو فرستاده‌اند؛ به رهنمودی برای مردم و برهان‌هایی (روشن) از راهنمایی و جدا کردن حقّ از باطل. پس هر کس از شما این ماه را دریافت (و در سفر نبود)، باید (تمام) آن را روزه بگیرد و اگر بیمار یا در سفر بود، شماری از روزهایی دیگر (روزه بر او واجب است)؛ خداوند برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد و (می‌خواهد) تا شمار (روزه‌ها) را کامل کنید و تا خداوند را برای آنکه راهنمایی‌تان کرده است به بزرگی یاد کنید و باشد که سپاس گزارید» سوره بقره، آیه ۱۸۵؛ وسائل‌الشیعه، ج۱۴، ص۷۴.</ref>.


بر این اساس، [[تفویض]] اختیارات از جانب [[وحی]] به پیشوای [[اسلام]] ([[پیامبر]]{{صل}}) و همچنین به [[مقام امامت]]، امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود و به این ترتیب [[قواعد]] [[حقوقی]] را به‌ویژه در [[فقه سیاسی]]، می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
بر این اساس، [[تفویض]] اختیارات از جانب [[وحی]] به پیشوای [[اسلام]] ([[پیامبر]] {{صل}}) و همچنین به [[مقام امامت]]، امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود و به این ترتیب [[قواعد]] [[حقوقی]] را به‌ویژه در [[فقه سیاسی]]، می‌توان به سه دسته تقسیم کرد:
# [[احکام]] و قواعد حقوقی کلی اولیه ثابت؛
# [[احکام]] و قواعد حقوقی کلی اولیه ثابت؛
# احکام و قواعد حقوقی ثانوی و متغیر؛
# احکام و قواعد حقوقی ثانوی و متغیر؛
خط ۶۷: خط ۷۰:


در [[حقوق بین‌الملل]] معاصر (عمومی)، موافقتنامه‌هایی که بین پاپ و کشورهای دیگر منعقد می‌شود، جزیی از [[قراردادهای بین‌المللی]] قانون‌ساز تلقی می‌شود، و در این نوع موافقتنامه‌ها پاپ به عنوان رییس واتیکان و [[نماینده]] یک [[دولت]] شناخته نمی‌شود، بلکه از این لحاظ موقعیت بین‌المللی پیدا می‌کند که رییس [[کلیسا]] و رهبر مذهبی کاتولیک‌های جهان است<ref>حقوق بین‌الملل عمومی، ص۹۸.</ref>.<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۱۰۵-۱۰۳.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۰۳.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۱.</ref>
در [[حقوق بین‌الملل]] معاصر (عمومی)، موافقتنامه‌هایی که بین پاپ و کشورهای دیگر منعقد می‌شود، جزیی از [[قراردادهای بین‌المللی]] قانون‌ساز تلقی می‌شود، و در این نوع موافقتنامه‌ها پاپ به عنوان رییس واتیکان و [[نماینده]] یک [[دولت]] شناخته نمی‌شود، بلکه از این لحاظ موقعیت بین‌المللی پیدا می‌کند که رییس [[کلیسا]] و رهبر مذهبی کاتولیک‌های جهان است<ref>حقوق بین‌الملل عمومی، ص۹۸.</ref>.<ref>فقه سیاسی، ج۳، ص۱۰۵-۱۰۳.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۰۳.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۱.</ref>
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==
خط ۸۰: خط ۸۱:


[[رده:احکام حکومتی]]
[[رده:احکام حکومتی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل‌های در انتظار تلخیص]]
۱۱۸٬۰۷۸

ویرایش