بحث:اثبات عصمت امام در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۷: خط ۷:
{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند») سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.  
{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند») سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.  


==== بررسی مفردات ====
==== معناشناسی [[عهد]] ====
به نظر برخی، این [[آیه]]، در صورتی دلالت بر [[عصمت]] دارد که [[ثابت]] شود [[امامت]]، عهد خداست و چون [[شیعه]]، [[نصب امام]] را از جانب [[خدا]] با [[نص]]، [[واجب]] می‌داند، لذا امامت، عهد خداست و عصمت، با این آیه ثابت می‌شود.
[[زمخشری]] نیز از [[علمای معتزله]] می‌گوید: طبق این آیه، امامت به کسی می‌رسد که [[عادل]] و از [[ظلم]]، مبرّا باشد<ref>[[علی قربانی| قربانی، علی]]، [[امامت‌پژوهی (کتاب)|امامت‌پژوهی]]، ص۱۵۸ - ۱۵۹.</ref>.
اما برخی می‌گویند، در آیۀ قرائتی است که به ما می‌فهماند منظور از "عهد" در آیه، همان امامت است نه [[نبوت]] و... مثلاً، از جمله {{متن قرآن|وَمِن ذُرِّيَّتِي}} به دست می‌آید که [[ابراهیم]] دارای فرزند بوده و یا لااقل از داشتن فرزند [[مأیوس]] نبوده در حالی که ابراهیم تا دوران کهنسالی فرزند نداشت و [[گواه]] دیگر اینکه قطعا یکی از مهم‌ترین امتحانات ابراهیم همان [[امتحان]] او به [[ذبح]] فرزندش [[اسماعیل]] بود<ref>ر. ک. [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص۲۳۸.</ref>. و همچنین از ظاهر آیه به دست می‌آید که این اولین [[وحی الهی]] به ابراهیم نبوده و او قبلاً به [[مقام]] [[پیامبری]] رسیده زیرا چنین درخواست بزرگی در اولین وحی الهی، از [[مقام ابراهیم]]، بسیار به دور است<ref>ر. ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص ۱۴۶.</ref>.
==== معناشناسی ظلم ====
ظلم در مقابل [[عدل]] و به معنای قراردادن شیء در غیر [[جایگاه]] [[شایسته]] آن است از [[آیات قرآن کریم]] به دست می‌آید که [[معصیت]]، ظلم به شمار می‌رود: {{متن قرآن|وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ }}<ref> و آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند؛ سوره بقره، آیه:۲۲۹.</ref>. پس تنها کسی به [[مقام امامت]] نایل می‌گردد که [[معصیت]] و گناهی از او سرنزند.
[[فرزندان حضرت ابراهیم]] {{ع}}، چهار دسته‌اند:
# اول: کسانی که همیشه [[مرتکب گناه]] می‌گردند.
# دوم: کسانی که ابتدا [[ظالم]] نبوده‌اند ولی [[عاقبت]] به [[شر]] شدند.
# سوم: کسانی که ظالم بوده‌اند ولی [[عاقبت به خیر]] شدند.
# چهارم: کسانی که هرگز [[گناه]] نکرده‌اند.
درخواست [[امامت]] برای گروه اول و دوم، [[شایسته]] یک [[مؤمن]] نیست چه رسد به [[ابراهیم خلیل]]، بنابراین درخواست [[وحی]] منحصر در دو دسته سوم و چهارم است که خداونند گروه سوم را مستثی کرده است.
این معنا، در برخی [[روایات]] مورد [[تأیید]] قرار گرفته: [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[خداوند]] در پاسخ [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} فرمود:{{عربی|" {{متن قرآن|مَنْ‏ سَجَدَ لِصَنَمٍ‏ مِنْ‏ دُونِي‏ لَا أَجْعَلُهُ‏ إِمَاماً أَبَداً، وَ لَا يَصِحُّ أَنْ يَكُونَ إِمَاماً‏‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"}}<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص ۳۷۹.</ref><ref>ر. ک. [[علی رضا امینی|امینی، علی رضا]]؛ [[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[معارف اسلامی ج۲ (کتاب)|معارف اسلامی]]، ج۲، ص۱۴۶ - ۱۴۷؛ [[علی ربانی گلپایگانی| ربانی گلپایگانی، علی]]، [[کلام تطبیقی ج۲ (کتاب)|کلام تطبیقی]]، ج۲، ص۲۳۸- ۲۴۰.</ref>.
==== کیفیت استدلال ====
[[متکلمان]] و [[مفسران]] [[امامیه]] با استناد به جملۀ {{متن قرآن|لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} بر [[عصمت امام]] [[استدلال]] کرده اند<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۴۹؛ الشافی فی الامة، ج۳، ص۱۳۹؛ مجمع البیان، ج۱، ص۲۰۲.</ref>؛ چراکه [[خداوند]] فرموده است [[عهد]] او ـ یعنی [[امامت]] ـ نصیب [[ظالم]] نمی‌شود. کسی که [[مرتکب گناه]] گردد خواه در آشکار یا پنهان، [[ظلم]] کرده است؛ زیرا فرد [[گناهکار]] [[حدود الهی]] را نقض کرده است و به [[نص قرآن]] کسی که حدود الهی را نقض کند، ظالم است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>.
[[متکلمان]] و [[مفسران]] [[امامیه]] با استناد به جملۀ {{متن قرآن|لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} بر [[عصمت امام]] [[استدلال]] کرده اند<ref>التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۴۹؛ الشافی فی الامة، ج۳، ص۱۳۹؛ مجمع البیان، ج۱، ص۲۰۲.</ref>؛ چراکه [[خداوند]] فرموده است [[عهد]] او ـ یعنی [[امامت]] ـ نصیب [[ظالم]] نمی‌شود. کسی که [[مرتکب گناه]] گردد خواه در آشکار یا پنهان، [[ظلم]] کرده است؛ زیرا فرد [[گناهکار]] [[حدود الهی]] را نقض کرده است و به [[نص قرآن]] کسی که حدود الهی را نقض کند، ظالم است: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>.


به عبارت دیگر [[قرآن کریم]] می‌فرماید [[خداوند]]، [[مقام امامت]] را به [[ابراهیم خلیل]]{{ع}} اعطا، و او آن را برای ذریه‌اش درخواست کرد، خداوند فرمود: مقام امامت به [[ستمکاران]] از [[ذریه]] او نخواهد رسید<ref>{{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}} «و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>.
[[قرآن کریم]] درباره [[امام]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref> خلاصه این [[برهان]] چنین است. [[عاصی]] و [[گناهکار]] [[ظالم]] است، [[امامت]] که [[عهد خداوند]] است به [[ظالمین]] هرگز نمی‌رسد. پس امامت هرگز به عاصی و گناهکار نمی‌رسد.


از آنجا که مقام امامت آن‌گاه به [[ابراهیم]] اعطا شد که او مورد امتحان‌های [[سختی]] قرار گرفت و از آن آزمون‌ها موفق بیرون آمد، به دست می‌آید که مقصود از [[امامت]]، [[نبوت]] نبوده است، زیرا امتحان‌های بزرگ ابراهیم مانند افکنده شدن در [[آتش]] به دست نمرودیان، [[مبارزه]] با [[بت‌پرستان]] و [[مأموریت]] یافتن [[ذبح]] فرزندش، همگی در دوران نبوت او رخ داده است.
بیان مقدمه اول: از نظر قرآن کریم ظالمین به سه دسته تقسیم می‌شوند: ۱- ظالمین به [[خدا]] ۲- ظالمین به [[مردم]] ۳- ظالمین به نفس خود، اگر کسی برای خدا شریکی قائل شود، در واقع به [[خداوند]] [[ظلم]] کرده است. قرآن کریم از قول [[لقمان حکیم]] به فرزندش می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز می‌داد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref>. و در [[آیات]] دیگری نیز [[شرک]] را ظلم معرّفی فرموده است. از جمله {{متن قرآن|ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَنْتُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که با موسی چهل شب وعده نهادیم سپس در نبودن او گوساله را (به پرستش) گرفتید در حالی که ستمکار بودید» سوره بقره، آیه ۵۱.</ref> و باز می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ...}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که موسی به قوم خود گفت: ای قوم من! بی‌گمان شما با (به پرستش) گرفتن گوساله بر خویش ستم روا داشتید.».. سوره بقره، آیه ۵۴.</ref>. علاوه بر این قرآن کریم [[کافران]] را نیز از زمره [[ظالمان]] معرّفی کرده و می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا بَيْعٌ فِيهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ وَالْكَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از آنچه روزی شما کرده‌ایم، هزینه کنید پیش از آنکه روزی در رسد که در آن نه سودا است و نه دوستی و نه میانجیگری و کافرانند که ستمگرند» سوره بقره، آیه ۲۵۴.</ref> و نگاه کنید: بقره / ۲۵۸) و در [[آیه]] دیگری [[ظلم]] را به عنوان یکی از آفت‌های [[ایمان]] بیان می‌کند: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ}}<ref>«آنان که ایمان آورده‌اند و ایمانشان را به هیچ ستمی نیالوده‌اند، امن (و آرامش) دارند و رهیافته‌اند» سوره انعام، آیه ۸۲.</ref>. [[تکذیب آیات الهی]] و [[دروغ]] بستن بر [[خدا]] نیز از نظر [[قرآن]]، مصادیق بارز ظلم محسوب می‌شود. در [[آیات]] متعددی این مطلب مورد تأکید قرار گرفته است از جمله {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ * فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ...}}<ref>«و آنان که آیات ما را دروغ شمرند و از (پذیرش) آنها سرکشی ورزند دمساز آتشند؛ آنها در آن جاودانند * ستمگرتر از کسی که بر خداوند دروغ بندد یا آیات او را دروغ شمارد کیست؟.».. سوره اعراف، آیه ۳۶-۳۷.</ref>
مفهوم دیگر ظلم که در قرآن مورد استعمال قرار گرفته، [[ظلم به دیگران]] و یا تضییع [[حق دیگران]] است که در این مورد نیز آیات فراوانی در قرآن وجود دارد، از جمله: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ}}<ref>«و پروردگارت بر آن نیست شهری را که مردم آن مصلحند به ستم نابود کند» سوره هود، آیه ۱۱۷.</ref>


از سوی دیگر، قرآن کریم هر گونه کوتاهی [[انسان]] را [[ظلم]] دانسته و فرموده است: “کسی که از [[حدود الهی]] [[تجاوز]] کند [[ستمکار]] است”<ref>{{متن قرآن|وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}} «و آنان که از حدود خداوند تجاوز کنند ستمگرند» سوره بقره، آیه ۲۲۹.</ref>. روشن است که انسان‌های غیر [[معصوم]] از [[خطا]] و [[گناه]] - کوچک یا بزرگ - مصون و معصوم نیستند. بنابراین از مقام امامت بهره‌ای نخواهند داشت.
مفهوم سوم ظلم در قرآن [[ظلم به نفس]] ([[گناه]]) است: می‌فرماید: {{متن قرآن|وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَنْ نَفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الْأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللَّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«و آن زن که یوسف در خانه‌اش بود از او، کام خواست و درها را بست و گفت: پیش آی که از آن توام! (یوسف) گفت: پناه بر خداوند! او پرورنده من است، جایگاه مرا نیکو داشته است، بی‌گمان ستمکاران رستگار نمی‌گردند» سوره یوسف، آیه ۲۳.</ref>. در این [[آیه]] ارتکاب [[فحشاء]] [[ظلم]] شمرده شده است. حاصل این که هر نوع [[کفر]] و [[شرک]] و [[انحراف]] در [[اعتقادات]] و یا هر نوع [[افترا]] و [[کذب]] بر [[خدا]] بستن و یا [[تکذیب آیات الهی]] و یا [[ارتکاب گناه]] و یا تضییع [[حقوق]] دیگران ظلم است، و چون [[امامت]] و [[نبوت]] که [[عهد الهی]] است به [[ظالمین]] نمی‌رسد، پس [[امام]] و [[پیامبر]] باید [[معصوم]] باشد


=== [[آیه اولی الامر]] ===
=== [[آیه اولی الامر]] ===
۱۱٬۷۰۱

ویرایش