عدالت تشریعی: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== #[[ +==منابع== {{منابع}} # [[)) |
جز (جایگزینی متن - '# 22px '''فرهنگ شیعه'''' به '# 22px پژوهشکده تحقیقات اسلامی، '''فرهنگ شیعه'''') |
||
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | |||
| موضوع مرتبط = عدل | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = [[عدالت تشریعی در کلام اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = عدالت (پرسش) | |||
}} | |||
== معناشناسی == | |||
'''عدل تشریعی''' بدین معنا است که [[اوامر و نواهی]] و هر آنچه [[خداوند]] بر [[انسان]] [[تکلیف]] کرده است، بر [[دادگری]] و [[عدالت]] است<ref>{{متن قرآن| لاَ يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}؛ سوره بقره، ۲۸۶.</ref>. | |||
[[قرآن کریم]]، [[بعثت پیامبران]] {{صل}} را برای آن میداند که [[جامعه انسانی]] را به سوی [[قسط]] و [[عدالت]] برند<ref>{{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ }}؛ سوره حدید، آیه ۲۵.</ref> و به [[پیامبر اسلام]] {{صل}} [[فرمان]] میدهد: "بگو پروردگارم مرا به [[قسط]] و [[عدالت]] امر فرموده است"<ref>{{متن قرآن| قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ}}؛سوره اعراف، آیه ۲۹.</ref>. [[قسط]] و [[عدالت]] آنگاه پای میگیرد که [[نظام]] قانونگذاری، دادگرانه باشد و دیگر آنکه [[قوانین]] با [[دادگری]] [[اجرا]] گردند<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۳۵ ـ ۳۳۶.</ref>. | |||
'''عدالت تشریعی''' به این معناست که در [[نظام]] [[جعل]] و وضع و [[تشریع قوانین]]، همواره اصل [[عدالت]] رعایت شده و میشود. در [[قرآن]] تصریح شده است که [[حکمت بعثت]] و [[ارسال رسل]] این است که [[عدالت و قسط]] بر [[نظام]] زندگانی [[بشر]] [[حاکم]] باشند<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱، ص۶۰.</ref>: {{متن قرآن|لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ}}<ref>«ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.</ref>. بنابر [[آیه]] فوق، [[برقراری عدالت]] در [[نظامهای اجتماعی]] به دو امر متکی است: نخست اینکه [[نظام تشریعی]] و قانونی، نظامی عادلانه باشد و دوم آنکه عملاً به مرحله [[اجرا]] درآید<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱، ص۶۰.</ref>.<ref>[[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]].</ref> | |||
==منابع== | == نمونههایی از [[عدالت]] [[تشریعی]] == | ||
# در [[نظام]] قانونگذاری [[اسلام]] شخص نابالغ و مجنون از [[تکلیف]] فارغ است؛ زیرا این دو، [[توان]] بدنی و نیروی [[عقلانی]] بایسته [[تکلیف]] را ندارند. | |||
# [[اسلام]] تکلیفی بر ننهاده است که [[مکلفان]] نتوانند و بدین روی، [[روزه]] بر بیماران [[واجب]] نیست و چون [[آب]] پیدا نشود، [[تکلیف]] وضو ساقط است و کسی که [[ایستاده]] نمیتواند، میباید نشسته [[نماز]] بگزارد و به طور کلی هیچ [[حکم]] شاق و حرجی در [[قوانین]] [[اسلام]] نیست<ref>{{متن قرآن|وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ }}؛ سوره حج، آیه ۷۸.</ref>. | |||
# برخی امور [[حرام]]، در حال [[اضطرار]]، [[مباح]] میگردند و [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، بنابر [[روایت]]، نُه امر را از [[امت]] خویش برداشته است<ref>بحارالانوار، ۵/ ۳۰۳.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۳۳۶.</ref>. | |||
== منابع == | |||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | # [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[پژوهشکده تحقیقات اسلامی]]، [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | ||
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|'''چلچراغ حکمت''']] | # [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|'''چلچراغ حکمت''']] | ||
{{پایان منابع}} | |||
== پانویس == | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
{{مفاهیم اخلاقی}} | {{مفاهیم اخلاقی}} | ||
[[رده:عدالت]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۰
معناشناسی
عدل تشریعی بدین معنا است که اوامر و نواهی و هر آنچه خداوند بر انسان تکلیف کرده است، بر دادگری و عدالت است[۱].
قرآن کریم، بعثت پیامبران (ص) را برای آن میداند که جامعه انسانی را به سوی قسط و عدالت برند[۲] و به پیامبر اسلام (ص) فرمان میدهد: "بگو پروردگارم مرا به قسط و عدالت امر فرموده است"[۳]. قسط و عدالت آنگاه پای میگیرد که نظام قانونگذاری، دادگرانه باشد و دیگر آنکه قوانین با دادگری اجرا گردند[۴].
عدالت تشریعی به این معناست که در نظام جعل و وضع و تشریع قوانین، همواره اصل عدالت رعایت شده و میشود. در قرآن تصریح شده است که حکمت بعثت و ارسال رسل این است که عدالت و قسط بر نظام زندگانی بشر حاکم باشند[۵]: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[۶]. بنابر آیه فوق، برقراری عدالت در نظامهای اجتماعی به دو امر متکی است: نخست اینکه نظام تشریعی و قانونی، نظامی عادلانه باشد و دوم آنکه عملاً به مرحله اجرا درآید[۷].[۸]
نمونههایی از عدالت تشریعی
- در نظام قانونگذاری اسلام شخص نابالغ و مجنون از تکلیف فارغ است؛ زیرا این دو، توان بدنی و نیروی عقلانی بایسته تکلیف را ندارند.
- اسلام تکلیفی بر ننهاده است که مکلفان نتوانند و بدین روی، روزه بر بیماران واجب نیست و چون آب پیدا نشود، تکلیف وضو ساقط است و کسی که ایستاده نمیتواند، میباید نشسته نماز بگزارد و به طور کلی هیچ حکم شاق و حرجی در قوانین اسلام نیست[۹].
- برخی امور حرام، در حال اضطرار، مباح میگردند و پیامبر اسلام (ص)، بنابر روایت، نُه امر را از امت خویش برداشته است[۱۰][۱۱].
منابع
- پژوهشکده تحقیقات اسلامی، فرهنگ شیعه
- کیخا، نجمه، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، چلچراغ حکمت
پانویس
- ↑ ﴿ لاَ يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ﴾؛ سوره بقره، ۲۸۶.
- ↑ ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴾؛ سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ ﴿ قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُواْ وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ﴾؛سوره اعراف، آیه ۲۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۳۳۵ ـ ۳۳۶.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱، ص۶۰.
- ↑ «ما پیامبرانمان را با برهانها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری میکند؛ بیگمان خداوند توانمندی پیروزمند است» سوره حدید، آیه ۲۵.
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱، ص۶۰.
- ↑ کیخا، نجمه، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، چلچراغ حکمت.
- ↑ ﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴾؛ سوره حج، آیه ۷۸.
- ↑ بحارالانوار، ۵/ ۳۰۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص۳۳۶.