جز
جایگزینی متن - 'اهل مدینه' به 'اهل مدینه'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
|||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب | {{جعبه اطلاعات کتاب | ||
| عنوان پیشین = | |||
| عنوان = تفسیر السدی الکبیر | | عنوان = تفسیر السدی الکبیر | ||
| عنوان اصلی = | | عنوان پسین = | ||
| شماره جلد = | |||
| عنوان اصلی = | |||
| تصویر = IM010052.jpg | | تصویر = IM010052.jpg | ||
| اندازه تصویر = 200px | | اندازه تصویر = 200px | ||
خط ۹: | خط ۱۲: | ||
| نویسنده = [[ابومحمد اسماعیل بن عبدالرحمان بن ابی کریمه سدی قرشی کوفی حجازی هاشمی]] معروف به [[سدی کبیر]] | | نویسنده = [[ابومحمد اسماعیل بن عبدالرحمان بن ابی کریمه سدی قرشی کوفی حجازی هاشمی]] معروف به [[سدی کبیر]] | ||
| نویسندگان = | | نویسندگان = | ||
| تحقیق یا تدوین = | | تحقیق یا تدوین = | ||
| زیر نظر = | | زیر نظر = | ||
| به کوشش = | | به کوشش = | ||
| مترجم = | | مترجم = | ||
| مترجمان = | | مترجمان = | ||
| ویراستار = | | ویراستار = | ||
| ویراستاران = | | ویراستاران = | ||
| موضوع = [[تفسیر]] | | موضوع = [[تفسیر]] | ||
| مذهب = | | مذهب = | ||
| ناشر = | | ناشر = دار الوفاء | ||
| به همت = | | به همت = | ||
| وابسته به = | | وابسته به = | ||
| محل نشر = | | محل نشر = بیروت، لبنان | ||
| سال نشر = | | سال نشر = ۱۴۱۴ ق، ۱۹۹۴ م، ۱۳۷۲ ش | ||
| چاپ = ۱ | | چاپ = ۱ | ||
| تعداد صفحات = ۵۱۶ | | تعداد صفحات = ۵۱۶ | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| شماره ملی = | | شماره ملی = | ||
}} | }} | ||
خط ۳۶: | خط ۳۴: | ||
== دربارهٔ کتاب == | == دربارهٔ کتاب == | ||
برخی [[دانشمندان]] [[علوم قرآنی]] و کتابشناسان خبر دادهاند که وی کتاب [[تفسیر]] داشته است و برخی [[کتابهای تفسیری]] بعد از وی فراوان از آن [[روایت]] نقل کردهاند<ref>ر.ک: همین کتاب، ص۲۰۱-۲۰۴.</ref>، ولی اکنون از چاپ و انتشار و حتی وجود مخطوط کتابی [[تفسیری]] که خود وی نوشته و تألیف کرده باشد، اطلاعی در دست نیست<ref>آقا بزرگ تهرانی نیز آن را از تفسیرهایی که از وجود آن در عصر خود اطلاع ندارد، به شمار آورده است (ر.ک: الذریعه، ج۴، ص۲۵۰، ضمن معرفی تفسیر ابن همام الصنعانی).</ref>؛ البته اخیراً کتابی با نام تفسیر السدّی الکبیر چاپ و منتشر شده است<ref>انتشارات دار الوفاء آن را در سال ۱۴۱۴ ه. ق چاپ و منتشر کرده است.</ref> که گردآوری شده از آرای تفسیری منسوب به او است. گردآورندۀ آن دکتر [[محمد عطاء یوسف]]، یکی از دانشمندان [[اهل تسنن]] است. وی همانگونه که خود در فصل دوم بخش اول این کتاب بیان کرده، آرای تفسیری سدّی را از شش کتاب تفسیری اهل تسنن ([[جامع البیان]] [[طبری]]؛ [[الجامع لاحکام القرآن]] [[قرطبی]]؛ [[تفسیر القرآن العظیم]] [[ابن کثیر]]؛ [[الدر المنثور]] [[سیوطی]]؛ [[فتح القدیر]] [[شوکانی]]؛ [[روح المعانی]] [[آلوسی]]) جمعآوری کرده و به صورت این تفسیر درآورده است<ref>ر.ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدّی الکبیر، ص۳۳-۴۱.</ref>. | برخی [[دانشمندان]] [[علوم قرآنی]] و کتابشناسان خبر دادهاند که وی کتاب [[تفسیر]] داشته است و برخی [[کتابهای تفسیری]] بعد از وی فراوان از آن [[روایت]] نقل کردهاند<ref>ر. ک: همین کتاب، ص۲۰۱-۲۰۴.</ref>، ولی اکنون از چاپ و انتشار و حتی وجود مخطوط کتابی [[تفسیری]] که خود وی نوشته و تألیف کرده باشد، اطلاعی در دست نیست<ref>آقا بزرگ تهرانی نیز آن را از تفسیرهایی که از وجود آن در عصر خود اطلاع ندارد، به شمار آورده است (ر. ک: الذریعه، ج۴، ص۲۵۰، ضمن معرفی تفسیر ابن همام الصنعانی).</ref>؛ البته اخیراً کتابی با نام تفسیر السدّی الکبیر چاپ و منتشر شده است<ref>انتشارات دار الوفاء آن را در سال ۱۴۱۴ ه. ق چاپ و منتشر کرده است.</ref> که گردآوری شده از آرای تفسیری منسوب به او است. گردآورندۀ آن دکتر [[محمد عطاء یوسف]]، یکی از دانشمندان [[اهل تسنن]] است. وی همانگونه که خود در فصل دوم بخش اول این کتاب بیان کرده، آرای تفسیری سدّی را از شش کتاب تفسیری اهل تسنن ([[جامع البیان]] [[طبری]]؛ [[الجامع لاحکام القرآن]] [[قرطبی]]؛ [[تفسیر القرآن العظیم]] [[ابن کثیر]]؛ [[الدر المنثور]] [[سیوطی]]؛ [[فتح القدیر]] [[شوکانی]]؛ [[روح المعانی]] [[آلوسی]]) جمعآوری کرده و به صورت این تفسیر درآورده است<ref>ر. ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدّی الکبیر، ص۳۳-۴۱.</ref>. | ||
حجم این کتاب ۵۱۴ صفحه است و یک مقدمه و دو بخش دارد<ref>مقدمه ۱۲ صفحه، بخش اول ۸۶ صفحه، بخش دوم ۳۸۳ صفحه و ملحقات و فهرستهای آن ۳۳ صفحه است.</ref>. | حجم این کتاب ۵۱۴ صفحه است و یک مقدمه و دو بخش دارد<ref>مقدمه ۱۲ صفحه، بخش اول ۸۶ صفحه، بخش دوم ۳۸۳ صفحه و ملحقات و فهرستهای آن ۳۳ صفحه است.</ref>. | ||
بخش اول در شرح حال مؤلف این تفسیر یعنی کسی که در این کتاب آرای تفسیری وی گرد آمده و بیان مصادر این تفسیر و ویژگیهای آن و روش تفسیری مؤلف آن و داوریهای کلی درباره این تفسیر است و در بخش دوم که بخش عمدۀ این کتاب میباشد، آرای تفسیری منسوب به سدّی به ترتیب سور و [[آیات قرآن]] گرد آمده است. صد [[سوره]] از [[سورههای قرآن]] را دربر دارد<ref>از ۱۱۴ سوره قرآن فقط سورههای جاثیه، النجم، اللیل، الشرح، التین، العلق، القدر، البیّنة، القارعة، التکاثر، قریش، الکافرون، النصر و الناس را ذکر نکرده و درباره آنها هیچ سخنی ندارد.</ref>، ولی در هر [[سوره]] همۀ [[آیات]] [[تفسیر]] نشده است، بلکه آیاتی [[گزینش]] و در هر [[آیه]] به نقل یک یا چند سخن از سدّی در تفسیر کلمه یا کلمههایی از آن یا بیان [[سبب نزول]] و برخی مطالب مربوط به آن اکتفا شده است؛ برای مثال، در [[سورۀ فاتحه]] فقط یک سخن از سدّی دربارۀ اینکه [[اهل | بخش اول در شرح حال مؤلف این تفسیر یعنی کسی که در این کتاب آرای تفسیری وی گرد آمده و بیان مصادر این تفسیر و ویژگیهای آن و روش تفسیری مؤلف آن و داوریهای کلی درباره این تفسیر است و در بخش دوم که بخش عمدۀ این کتاب میباشد، آرای تفسیری منسوب به سدّی به ترتیب سور و [[آیات قرآن]] گرد آمده است. صد [[سوره]] از [[سورههای قرآن]] را دربر دارد<ref>از ۱۱۴ سوره قرآن فقط سورههای جاثیه، النجم، اللیل، الشرح، التین، العلق، القدر، البیّنة، القارعة، التکاثر، قریش، الکافرون، النصر و الناس را ذکر نکرده و درباره آنها هیچ سخنی ندارد.</ref>، ولی در هر [[سوره]] همۀ [[آیات]] [[تفسیر]] نشده است، بلکه آیاتی [[گزینش]] و در هر [[آیه]] به نقل یک یا چند سخن از سدّی در تفسیر کلمه یا کلمههایی از آن یا بیان [[سبب نزول]] و برخی مطالب مربوط به آن اکتفا شده است؛ برای مثال، در [[سورۀ فاتحه]] فقط یک سخن از سدّی دربارۀ اینکه [[اهل مدینه]] قرائت را با {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}} آغاز میکنند، نقل شده است. از ۵۰ آیه اول [[سوره بقره]] فقط متعرض ۱۲۶ آیه شده و از ۲۴ آیه آن هیچ سخنی به میان نیامده است. در آیۀ اول، دو سخن از سدّی نقل شده است؛ [[سخن]] اول در بیان این است که «[[الم]]» نامی از نامهای [[خدای متعال]] میباشد و سخن دوم در بیان این است که آن، [[اسم اعظم]] [[خدا]] است. در آیه دوم نیز دو سخن از وی نقل شده است؛ در سخن اول {{متن قرآن|ذَلِكَ الْكِتَابُ}} به {{متن قرآن|هَذَا الْكِتَابِ}} تفسیر و در سخن دوم {{متن قرآن|رَيْبَ}} به «[[شک]]» معنا شده است و به آیه ۳ و ۴ و ۵ هیچ اشارهای نشده است<ref>ر. ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدّی الکبیر، ص۱۰۳-۱۰۹.</ref> و به همین صورت، در هر سوره بخشی از آیات مطرح و جمله یا کلمهای از آن تفسیر شده است. | ||
در این تفسیر، از بیشتر آیات مانند آیات یادشده با اختصار گذشته و در ذیل برخی از آنها مانند آیات ۶۲، ۹۷ و ۱۰۲ [[سورۀ بقره]] با تفصیل [[روایات]] [[شأن]] یا سبب [[نزول آیات]] را بیان کرده است<ref>ر.ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدّی الکبیر، ص۱۱۵-۱۷۷ و ۱۲۵-۱۲۷.</ref>. | در این تفسیر، از بیشتر آیات مانند آیات یادشده با اختصار گذشته و در ذیل برخی از آنها مانند آیات ۶۲، ۹۷ و ۱۰۲ [[سورۀ بقره]] با تفصیل [[روایات]] [[شأن]] یا سبب [[نزول آیات]] را بیان کرده است<ref>ر. ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدّی الکبیر، ص۱۱۵-۱۷۷ و ۱۲۵-۱۲۷.</ref>. | ||
در این تفسیر به نقل سخنان و آرای [[تفسیری]] سدّی اکتفا شده و حتی روایات و [[شأن نزول]] و قصههای مربوط به آیات نیز از سدّی نقل گردیده و به [[صحابه]] یا [[رسول خدا]]{{صل}} منتهی نشده است و به اصطلاح [[علم]] [[درایه]]، [[روایات]] آن مقطوع میباشد نه مرفوع<ref>در علم درایه به روایتی که از معصوم نقل شده باشد، مرفوع و به روایتی که از صحابه نقل شده باشد، موقوف و به روایتی که از تابعی نقل شده باشد، مقطوع میگویند (ر.ک: مامقانی، مقباس الهدایة، ج۱، ص۲۰۷، ۳۲۰ و ۳۳۰).</ref>. | در این تفسیر به نقل سخنان و آرای [[تفسیری]] سدّی اکتفا شده و حتی روایات و [[شأن نزول]] و قصههای مربوط به آیات نیز از سدّی نقل گردیده و به [[صحابه]] یا [[رسول خدا]] {{صل}} منتهی نشده است و به اصطلاح [[علم]] [[درایه]]، [[روایات]] آن مقطوع میباشد نه مرفوع<ref>در علم درایه به روایتی که از معصوم نقل شده باشد، مرفوع و به روایتی که از صحابه نقل شده باشد، موقوف و به روایتی که از تابعی نقل شده باشد، مقطوع میگویند (ر. ک: مامقانی، مقباس الهدایة، ج۱، ص۲۰۷، ۳۲۰ و ۳۳۰).</ref>. | ||
این [[تفسیر]] به لحاظ اینکه گردآورندۀ آن از [[اهل تسنن]] بوده و آرای [[تفسیری]] سدّی را فقط از شش تفسیر از [[تفاسیر اهل تسنن]] گرد آورده است، همۀ آرا و [[روایات تفسیری]] سدّی را دربر ندارد و مطالب تفسیری بسیاری در [[تفاسیر شیعه]] و برخی دیگر از تفاسیر اهل تسنن از سدّی نقل شده و در این تفسیر نیامده است؛ برای نمونه، در [[تفسیر عیّاشی]] از سدّی نقل شده که از [[امام علی]]{{ع}} شنیده است که میفرمود: {{عربی|"سبعاً من المثاني"}} [[فاتحة الکتاب]] میباشد<ref>تفسیر العیّاشی، ج۲، ص۲۵۱، ح۴۰.</ref>. و در این تفسیر نه در [[تفسیر سوره فاتحه]] و نه در تفسیر آیۀ {{متن قرآن|سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي}}<ref>«و بیگمان به تو سوره فاتحه | این [[تفسیر]] به لحاظ اینکه گردآورندۀ آن از [[اهل تسنن]] بوده و آرای [[تفسیری]] سدّی را فقط از شش تفسیر از [[تفاسیر اهل تسنن]] گرد آورده است، همۀ آرا و [[روایات تفسیری]] سدّی را دربر ندارد و مطالب تفسیری بسیاری در [[تفاسیر شیعه]] و برخی دیگر از تفاسیر اهل تسنن از سدّی نقل شده و در این تفسیر نیامده است؛ برای نمونه، در [[تفسیر عیّاشی]] از سدّی نقل شده که از [[امام علی]] {{ع}} شنیده است که میفرمود: {{عربی|"سبعاً من المثاني"}} [[فاتحة الکتاب]] میباشد<ref>تفسیر العیّاشی، ج۲، ص۲۵۱، ح۴۰.</ref>. و در این تفسیر نه در [[تفسیر سوره فاتحه]] و نه در تفسیر آیۀ {{متن قرآن|سَبْعًا مِنَ الْمَثَانِي}}<ref>«و بیگمان به تو سوره فاتحه و قرآن سترگ را دادهایم» سوره حجر، آیه ۸۷.</ref> که این کلمه را دربر دارد، به این [[روایت]] سدّی اشارهای نشده است. | ||
در تفسیر [[فرات کوفی]] از سدّی نقل شده که [[ابو مالک]] از [[ابن عباس]] روایت کرده است: [[آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> دربارۀ [[حضرت علی]]{{ع}} در شبی که در بستر رسول خدا{{صل}} خوابید، و آن [[حضرت]] [[هجرت به مدینه]] را آغاز کرد نازل شده است<ref>تفسیر فرات کوفی، ص۶۵، ح۳۲. برای اطلاع از موارد دیگری که در تفسیر فرات از سدّی نقل شده و در این تفسیر نیامده است ر.ک: همان، ص۲۸۸ ح۳۸۹ و ۹۰ و ص۳۱۸ و ح۴۲۸ و ۴۲۹ و ص۴۰۳، ح۵۳۷.</ref> و این روایت در این [[تفسیر]] نیامده و حتی این [[آیه]] ذکر نشده است. | در تفسیر [[فرات کوفی]] از سدّی نقل شده که [[ابو مالک]] از [[ابن عباس]] روایت کرده است: [[آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> دربارۀ [[حضرت علی]] {{ع}} در شبی که در بستر رسول خدا {{صل}} خوابید، و آن [[حضرت]] [[هجرت به مدینه]] را آغاز کرد نازل شده است<ref>تفسیر فرات کوفی، ص۶۵، ح۳۲. برای اطلاع از موارد دیگری که در تفسیر فرات از سدّی نقل شده و در این تفسیر نیامده است ر. ک: همان، ص۲۸۸ ح۳۸۹ و ۹۰ و ص۳۱۸ و ح۴۲۸ و ۴۲۹ و ص۴۰۳، ح۵۳۷.</ref> و این روایت در این [[تفسیر]] نیامده و حتی این [[آیه]] ذکر نشده است. | ||
آرای [[تفسیری]] و سخنانی که در این تفسیر از سدّی نقل شده، بیشتر مُرسل و بدون سند است و در مواردی که با سند نقل شده و یا در مصدر اصلی سند دارد، [[اثبات]] [[صحت]] آن سندها مشکل بلکه برای [[شیعه]] ممتنع است؛ زیرا [[وثاقت]] [[رجال]] آن سندها در نزد شیعه منوط به توثیق آنان از جانب رجالشناسان شیعه است و چنین توثیقی وجود ندارد؛ بنابراین، صدور مطالب این تفسیر از سدّی نهتنها از جهت سند [[قطعی]] نیست بلکه از طریق معتبر نیز قابل اثبات نمیباشد و فقط میتوان آنها را منسوب به وی دانست. | آرای [[تفسیری]] و سخنانی که در این تفسیر از سدّی نقل شده، بیشتر مُرسل و بدون سند است و در مواردی که با سند نقل شده و یا در مصدر اصلی سند دارد، [[اثبات]] [[صحت]] آن سندها مشکل بلکه برای [[شیعه]] ممتنع است؛ زیرا [[وثاقت]] [[رجال]] آن سندها در نزد شیعه منوط به توثیق آنان از جانب رجالشناسان شیعه است و چنین توثیقی وجود ندارد؛ بنابراین، صدور مطالب این تفسیر از سدّی نهتنها از جهت سند [[قطعی]] نیست بلکه از طریق معتبر نیز قابل اثبات نمیباشد و فقط میتوان آنها را منسوب به وی دانست. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۲: | ||
از جهت محتوا نیز برخی مطالب این تفسیر [[باطل]] و غیر قابل قبول است؛ برای نمونه: | از جهت محتوا نیز برخی مطالب این تفسیر [[باطل]] و غیر قابل قبول است؛ برای نمونه: | ||
در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ}}<ref>«و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> آمده است که [[زلیخا]] آنقدر با یوسف سخن گفت تا او را به [[طمع]] واداشت و او نیز [[تصمیم]] به [[گناه]] گرفت، به داخل [[خانه]] رفتند و درها را بستند و یوسف رفت تا بند جامهاش را باز کند، ناگهان صورت [[یعقوب]]{{ع}} را ایستاده در خانه دید که انگشتش را به دندان میگزد و میگوید: یوسف این کار را نکن<ref>محمد عطاء یوسف، تفسیر السدّی الکبیر، ص۳۱۰.</ref>. | در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ}}<ref>«و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref> آمده است که [[زلیخا]] آنقدر با یوسف سخن گفت تا او را به [[طمع]] واداشت و او نیز [[تصمیم]] به [[گناه]] گرفت، به داخل [[خانه]] رفتند و درها را بستند و یوسف رفت تا بند جامهاش را باز کند، ناگهان صورت [[یعقوب]] {{ع}} را ایستاده در خانه دید که انگشتش را به دندان میگزد و میگوید: یوسف این کار را نکن<ref>محمد عطاء یوسف، تفسیر السدّی الکبیر، ص۳۱۰.</ref>. | ||
چگونه این خبر در مورد [[حضرت یوسف]]{{ع}} میتواند صحیح باشد و حال آنکه [[خدای متعال]] خبر داده که وی در پاسخ [[دعوت]] [[زن]] [[عزیز مصر]] بدون درنگ گفت: {{متن حدیث|مَعَاذَ اللَّهِ}} و فرموده است: [[بدی]] و کار [[زشت]] را از وی برگرداندیم؛ زیرا او از [[بندگان]] [[خالص]] شده ما است {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}<ref> «و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>. آیا [[تصمیم]] به [[زنا]] و رفتن به سمت آن تا مرز گشودن بند [[جامه]] [[بدی]] و [[زشتی]] نیست؟!<ref>برای آگاهی از مطالب باطل دیگر در این تفسیر ر.ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدی الکبیر، ص۴۱۰ (ضمن تفسیر آیات ۲۱-۲۴ سوره ص) ص۴۱۲ و ۴۱۳ (ذیل آیه ۳۴ سوره ص) ص۳۵۷ (ذیل آیه ۵۲ سوره حج).</ref>. | چگونه این خبر در مورد [[حضرت یوسف]] {{ع}} میتواند صحیح باشد و حال آنکه [[خدای متعال]] خبر داده که وی در پاسخ [[دعوت]] [[زن]] [[عزیز مصر]] بدون درنگ گفت: {{متن حدیث|مَعَاذَ اللَّهِ}} و فرموده است: [[بدی]] و کار [[زشت]] را از وی برگرداندیم؛ زیرا او از [[بندگان]] [[خالص]] شده ما است {{متن قرآن|وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَنْ رَأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ}}<ref> «و بیگمان آن زن آهنگ وی کرد و وی نیز اگر برهان پروردگار خویش را نمیدید آهنگ او میکرد بدین گونه (بر آن بودیم) تا از او زشتی و پلیدکاری را بگردانیم که او از بندگان ناب ما بود» سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>. آیا [[تصمیم]] به [[زنا]] و رفتن به سمت آن تا مرز گشودن بند [[جامه]] [[بدی]] و [[زشتی]] نیست؟!<ref>برای آگاهی از مطالب باطل دیگر در این تفسیر ر. ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدی الکبیر، ص۴۱۰ (ضمن تفسیر آیات ۲۱-۲۴ سوره ص) ص۴۱۲ و ۴۱۳ (ذیل آیه ۳۴ سوره ص) ص۳۵۷ (ذیل آیه ۵۲ سوره حج).</ref>. | ||
در این [[تفسیر]]، برخی از [[روایات]] [[فضائل]] [[اهل بیت پیامبر]]{{صل}} آمده است؛ برای مثال: | در این [[تفسیر]]، برخی از [[روایات]] [[فضائل]] [[اهل بیت پیامبر]] {{صل}} آمده است؛ برای مثال: | ||
در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ}}<ref>«آنگاه، نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه مهلت یافتند» سوره دخان، آیه ۲۹.</ref> از وی چنین نقل شده است: {{متن حدیث|لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ{{ع}} بَكَتِ السَّمَاءُ وَ بُكَاؤُهَا حُمْرَتُهَا}}<ref>محمد عطاء یوسف، تفسیر السدی الکبیر، ص۴۴۰.</ref>؛ وقتی [[حسین بن علی]] - [[خشنودی خدا]] بر آن دو باد - کشته شد، [[آسمان]] بر او [[گریه]] کرد و گریۀ آن سرخی آن است». | در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ}}<ref>«آنگاه، نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه مهلت یافتند» سوره دخان، آیه ۲۹.</ref> از وی چنین نقل شده است: {{متن حدیث|لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ {{ع}} بَكَتِ السَّمَاءُ وَ بُكَاؤُهَا حُمْرَتُهَا}}<ref>محمد عطاء یوسف، تفسیر السدی الکبیر، ص۴۴۰.</ref>؛ وقتی [[حسین بن علی]] - [[خشنودی خدا]] بر آن دو باد - کشته شد، [[آسمان]] بر او [[گریه]] کرد و گریۀ آن سرخی آن است». | ||
ذیل آیه {{متن قرآن|فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ}}<ref>«چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید و بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و خداوند رسواگر کافران است» سوره توبه، آیه ۲.</ref> داستان رفتن [[ابو بکر]] برای خواندن [[آیات برائت]] و روانه شدن [[امام علی]]{{ع}} از سوی [[پیامبر]]{{صل}} برای گرفتن [[آیات]] از وی و برگشتن ابوبکر و پرسیدن سبب آن از [[رسول خدا]]{{صل}} و پاسخ آن [[حضرت]] به اینکه {{عربی|"لا يبلّغ عنّي غيري او رجل منّي"}}، از سدّی نقل شده است<ref>ر.ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدی الکبیر، ص۲۸۷.</ref>. | ذیل آیه {{متن قرآن|فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ}}<ref>«چهار ماه در این سرزمین (آزاد) بگردید و بدانید که شما خداوند را به ستوه نمیتوانید آورد و خداوند رسواگر کافران است» سوره توبه، آیه ۲.</ref> داستان رفتن [[ابو بکر]] برای خواندن [[آیات برائت]] و روانه شدن [[امام علی]] {{ع}} از سوی [[پیامبر]] {{صل}} برای گرفتن [[آیات]] از وی و برگشتن ابوبکر و پرسیدن سبب آن از [[رسول خدا]] {{صل}} و پاسخ آن [[حضرت]] به اینکه {{عربی|"لا يبلّغ عنّي غيري او رجل منّي"}}، از سدّی نقل شده است<ref>ر. ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدی الکبیر، ص۲۸۷.</ref>. | ||
ذیل [[آیۀ مباهله]] {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> داستان بیرون آمدن پیامبر{{صل}} همراه با حضرت [[فاطمه]]، [[امام علی]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{عم}} را با اختصار آورده است<ref>ر.ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدی الکبیر، ص۱۷۹.</ref>. | ذیل [[آیۀ مباهله]] {{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ}}<ref>«بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو: بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودیهای خویش و خودیهای شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم» سوره آل عمران، آیه ۶۱.</ref> داستان بیرون آمدن پیامبر {{صل}} همراه با حضرت [[فاطمه]]، [[امام علی]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{عم}} را با اختصار آورده است<ref>ر. ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدی الکبیر، ص۱۷۹.</ref>. | ||
ذیل آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور | ذیل آیه {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> به داستان [[انگشتر]] دادن امام علی {{ع}} به [[سائل]] در حال [[رکوع]] اشاره کرده است <ref>ر. ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدی الکبیر، ص۲۳۱.</ref>. | ||
ولی با اینحال، از مطالب این تفسیر نمیتوان [[مذهب]] سدّی را که [[شیعه]] بوده یا [[سنّی]]، به دست آورد؛ زیرا ذکر [[فضائل]] یاد شده، بین شیعه و [[سنی]] مشترک است و بر شیعه بودن وی دلالت ندارد، بهویژه که برخی تفسیرهایی که از وی نقل شده، با آرای [[تفسیری]] [[اهل تسنن]] همسو است؛ مانند بیان اینکه {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> در [[روز عرفه]] نازل شده است<ref> ر.ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدی الکبیر، ص۲۲۳.</ref>، و در [[آیات]] مورد [[استدلال]] شیعه بر [[امامت]] مانند آیات ۵۹ [[نساء]] {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> به دلالت آن آیات بر امامت اشاره نشده است؛ البته از اشاره نشدن به آن سنّی بودن وی را نیز نمیتوان نتیجه گرفت؛ زیرا - همانگونه که بیان شد - این [[تفسیر]] همۀ آرای تفسیری سدّی را دربر ندارد و آنچه را از وی نقل شده، نیز نمیتوان قاطعانه آرای تفسیری وی دانست، بلکه منسوب به ایشان است.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۳۱۱ - ۳۱۵.</ref> | ولی با اینحال، از مطالب این تفسیر نمیتوان [[مذهب]] سدّی را که [[شیعه]] بوده یا [[سنّی]]، به دست آورد؛ زیرا ذکر [[فضائل]] یاد شده، بین شیعه و [[سنی]] مشترک است و بر شیعه بودن وی دلالت ندارد، بهویژه که برخی تفسیرهایی که از وی نقل شده، با آرای [[تفسیری]] [[اهل تسنن]] همسو است؛ مانند بیان اینکه {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> در [[روز عرفه]] نازل شده است<ref> ر. ک: محمد عطاء یوسف، تفسیر السدی الکبیر، ص۲۲۳.</ref>، و در [[آیات]] مورد [[استدلال]] شیعه بر [[امامت]] مانند آیات ۵۹ [[نساء]] {{متن قرآن|أُولِي الْأَمْرِ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref> {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> به دلالت آن آیات بر امامت اشاره نشده است؛ البته از اشاره نشدن به آن سنّی بودن وی را نیز نمیتوان نتیجه گرفت؛ زیرا - همانگونه که بیان شد - این [[تفسیر]] همۀ آرای تفسیری سدّی را دربر ندارد و آنچه را از وی نقل شده، نیز نمیتوان قاطعانه آرای تفسیری وی دانست، بلکه منسوب به ایشان است.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۳۱۱ - ۳۱۵.</ref> | ||
== فهرست کتاب == | == فهرست کتاب == | ||
خط ۷۴: | خط ۷۲: | ||
== دربارهٔ پدیدآورنده == | == دربارهٔ پدیدآورنده == | ||
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست. | |||
==دریافت متن | == دریافت متن == | ||
* [https://pdf.lib.efatwa.ir/90107/1/1 دریافت متن PDF کتاب از کتابخانه مدرسه فقاهت] | * [https://pdf.lib.efatwa.ir/90107/1/1 دریافت متن PDF کتاب از کتابخانه مدرسه فقاهت] | ||
* [https://waqfeya.net/book.php?bid=1688 دریافت متن دیجیتال کتاب از المکتبة الوقفیة] | * [https://waqfeya.net/book.php?bid=1688 دریافت متن دیجیتال کتاب از المکتبة الوقفیة] | ||
خط ۸۲: | خط ۸۱: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:کتاب]] | [[رده:کتاب]] | ||
[[رده:کتابهای دارای چکیده]] | [[رده:کتابهای دارای چکیده]] | ||
[[رده:کتابهای فاقد فهرست]] | [[رده:کتابهای فاقد فهرست]] | ||
[[رده:کتابهای دارای متن دیجیتال]] | [[رده:کتابهای دارای متن دیجیتال]] | ||
[[رده:کتابهای دارای متن PDF]] | [[رده:کتابهای دارای متن PDF]] |