مدیران رابط کاربری، مدیران، templateeditor
۲۴٬۴۳۰
ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = مرة بن شراحیل همدانی | | موضوع مرتبط = مرة بن شراحیل همدانی | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = مرة بن شراحیل همدانی | ||
| مداخل مرتبط = [[مرة بن شراحیل همدانی در علوم قرآنی]] | | مداخل مرتبط = [[مرة بن شراحیل همدانی در علوم قرآنی]] - [[مرة بن شراحیل همدانی در تاریخ اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[ابو اسماعیل مرّة بن شراحیل همدانی]] متوفای ۷۶ ه. ق یکی از کسانی است که در [[تفاسیر شیعه]] و [[سنی]] [[روایات]] و آرای [[تفسیری]] از او نقل شده است<ref>بر اساس برنامه رایانهای معجم فقهی، در جامع البیان طبری، ۴۴ بار و در مجمع البیان طبرسی فقط یکبار روایت یا دیدگاه تفسیری از او نقل شده است.</ref> و ازاینرو، یکی از [[مفسران]] [[تابعی]] به شمار میآید<ref>ر.ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۱۲۱؛ معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۴۰۴.</ref>. | [[ابو اسماعیل مرّة بن شراحیل همدانی]] متوفای ۷۶ ه. ق یکی از کسانی است که در [[تفاسیر شیعه]] و [[سنی]] [[روایات]] و آرای [[تفسیری]] از او نقل شده است<ref>بر اساس برنامه رایانهای معجم فقهی، در جامع البیان طبری، ۴۴ بار و در مجمع البیان طبرسی فقط یکبار روایت یا دیدگاه تفسیری از او نقل شده است.</ref> و ازاینرو، یکی از [[مفسران]] [[تابعی]] به شمار میآید<ref>ر.ک: ذهبی، التفسیر و المفسرون، ج۱، ص۱۲۱؛ معرفت، التفسیر و المفسرون فی ثوبه القشیب، ج۱، ص۴۰۴.</ref>. | ||
داوودی او را در طبقات المفسرین با عنوان «مرّة بن شراحیل همدانی» آورده و دربارهاش گفته است: «به او {{عربی|"طیّب"}} و {{عربی|"مرّة الخیر"}} گفته میشود، [[کوفی]]، [[مفسّر]] و [[عابد]] است. از [[ابو بکر]]، [[عمر]]، [[ابوذر]]، [[ابن مسعود]] و [[ابو موسی]] [[روایت]] کرده است و [[اسلم]] | داوودی او را در «[[طبقات المفسرین]]» با عنوان «مرّة بن شراحیل همدانی» آورده و دربارهاش گفته است: «به او {{عربی|"طیّب"}} و {{عربی|"مرّة الخیر"}} گفته میشود، [[کوفی]]، [[مفسّر]] و [[عابد]] است. از [[ابو بکر]]، [[عمر]]، [[ابوذر]]، [[ابن مسعود]] و [[ابو موسی]] [[روایت]] کرده است و [[اسلم کوفی]] و [[اسماعیل سدّی]] و... از او روایت کردهاند. [[یحیی بن معین]] او را توثیق کرده است. گفتهاند: "...در [[تفسیر]] [[بصیر]] بوده است. در سال ۷۶ مرده است و برخی بعد از آن گفتهاند"»<ref>ر.ک: داوودی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۱۷ و ۳۱۸.</ref>. | ||
[[ابن حجر عسقلانی]] او را از [[راویان]] [[صحاح | [[ابن حجر عسقلانی]] او را از [[راویان]] [[صحاح ستۀ اهل تسنن]] معرفی کرده و در بین کسانی که وی از آنها روایت کرده، علی {{ع}} را نیز نام برده است و افزون بر نقل [[ثقه]] بودن وی از ابن معین، از عجلی نیز نقل کرده که دربارهاش گفته است: «تابعیّ ثقة»<ref>ر.ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۸۰، رقم ۱۵۹.</ref>. [[ابن سعد]] نیز او را توثیق کرده است<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۷۱.</ref>. | ||
[[شیخ طوسی]] او را از [[اصحاب امام علی]]{{ع}} به شمار آورده است<ref>رجال الطوسی، ص۵۹، رقم ۳۳.</ref>. [[آیتالله]] [[خویی]] فرموده است: از بیش از یک نفر نقل شده که مرّه همدانی از [[دشمنان]] [[امیر مؤمنان]] بوده و به آن [[حضرت]] [[ایمان]] نداشته است<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۱۲۸، رقم ۱۲۲۴۵.</ref>. گفتهاند [[عمرو بن شرحبیل]] بر جنازه مرّه حاضر نمیشود و علت آن را چیزیکه وی نسبت به [[علی بن ابی طالب]] در [[دل]] داشت، ذکر میکند <ref>ر.ک: ثقفی، الغارات، ج۲، ص۵۶۱.</ref>. | [[شیخ طوسی]] او را از [[اصحاب امام علی]] {{ع}} به شمار آورده است<ref>رجال الطوسی، ص۵۹، رقم ۳۳.</ref>. [[آیتالله]] [[خویی]] فرموده است: از بیش از یک نفر نقل شده که مرّه همدانی از [[دشمنان]] [[امیر مؤمنان]] بوده و به آن [[حضرت]] [[ایمان]] نداشته است<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۱۲۸، رقم ۱۲۲۴۵.</ref>. گفتهاند [[عمرو بن شرحبیل]] بر جنازه مرّه حاضر نمیشود و علت آن را چیزیکه وی نسبت به [[علی بن ابی طالب]] در [[دل]] داشت، ذکر میکند <ref>ر.ک: ثقفی، الغارات، ج۲، ص۵۶۱.</ref>. | ||
بیشتر [[روایات تفسیری]] وی با تعبیر عن [[ابن مسعود]] و عن ناس من [[اصحاب]] النبی یا اصحاب [[رسول]]{{صل}} نقل شده است<ref>ر.ک: طبری، جامع البیان (ط، بیروت، دارالفکر)، ج۱، ص۱۰۲، ۱۱۲، ۱۱۹، ۱۲۴، ۱۳۱، ۱۴۴، ۱۴۵، ۱۴۷، ۱۵۰، ۱۵۴، ۱۵۵، ۱۵۶، ۱۶۸، ۱۷۷، ۱۷۸، ۱۸۲، ۱۸۶، ۱۸۸ و ۴۲۲ و ج۲، ص۴۶ و ج۳، ص۲۳۰، ۲۳۵، و ۲۴۰ و ج۶، ص۲۷۳، و ج۲۲، ص۷۰ و ۹۱؛ نحّاس، معانی القرآن (ط، سعودی، جامعة ام القری)، ج۱، ص۶۲؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۲۵۶، ج۳، ص۲۷۷.</ref> و در مواردی آرای [[تفسیری]] ابن مسعود را نقل میکند<ref>ر.ک: طبری، جامع البیان (ط، بیروت، دارالفکر)، جزء ۲، ص۱۳۰ و ۱۳۴ و جزء ۳، ص۱۲۳ و ۲۶۵ و جزء ۴، ص۳۸، و ۳۹ و جزء ۱۶، ص۱۳۸ و ۱۴۴ و جزء ۲۳، ص۲۱۳ و جزء ۳۰، ص۱۵۶.</ref>. | بیشتر [[روایات تفسیری]] وی با تعبیر عن [[ابن مسعود]] و عن ناس من [[اصحاب]] النبی یا اصحاب [[رسول]] {{صل}} نقل شده است<ref>ر.ک: طبری، جامع البیان (ط، بیروت، دارالفکر)، ج۱، ص۱۰۲، ۱۱۲، ۱۱۹، ۱۲۴، ۱۳۱، ۱۴۴، ۱۴۵، ۱۴۷، ۱۵۰، ۱۵۴، ۱۵۵، ۱۵۶، ۱۶۸، ۱۷۷، ۱۷۸، ۱۸۲، ۱۸۶، ۱۸۸ و ۴۲۲ و ج۲، ص۴۶ و ج۳، ص۲۳۰، ۲۳۵، و ۲۴۰ و ج۶، ص۲۷۳، و ج۲۲، ص۷۰ و ۹۱؛ نحّاس، معانی القرآن (ط، سعودی، جامعة ام القری)، ج۱، ص۶۲؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۲۵۶، ج۳، ص۲۷۷.</ref> و در مواردی آرای [[تفسیری]] ابن مسعود را نقل میکند<ref>ر.ک: طبری، جامع البیان (ط، بیروت، دارالفکر)، جزء ۲، ص۱۳۰ و ۱۳۴ و جزء ۳، ص۱۲۳ و ۲۶۵ و جزء ۴، ص۳۸، و ۳۹ و جزء ۱۶، ص۱۳۸ و ۱۴۴ و جزء ۲۳، ص۲۱۳ و جزء ۳۰، ص۱۵۶.</ref>. | ||
از آنچه گذشت، نتیجه میگیریم در [[تابعی]] و [[مفسر]] بودن مرّه [[همدانی]] تردیدی نیست. [[وثاقت]] وی نیز نزد [[اهل تسنن]] مسلّم است، ولی نزد [[شیعه]] نامعلوم میباشد و نهتنها دلیلی بر شیعه بودن وی نیست، بلکه برخی خبرها از [[دشمنی]] وی با [[امام علی]]{{ع}} حکایت دارد. وی از امام علی{{ع}} نیز [[روایت]] کرده، ولی چون بیشتر [[روایات]] تفسیریاش وی از ابن مسعود است، میتوان او را در [[تفسیر]] [[شاگرد]] ابن مسعود به شمار آورد. نمونه روایات و آرای تفسیری وی چنین است: | از آنچه گذشت، نتیجه میگیریم در [[تابعی]] و [[مفسر]] بودن مرّه [[همدانی]] تردیدی نیست. [[وثاقت]] وی نیز نزد [[اهل تسنن]] مسلّم است، ولی نزد [[شیعه]] نامعلوم میباشد و نهتنها دلیلی بر شیعه بودن وی نیست، بلکه برخی خبرها از [[دشمنی]] وی با [[امام علی]] {{ع}} حکایت دارد. وی از امام علی {{ع}} نیز [[روایت]] کرده، ولی چون بیشتر [[روایات]] تفسیریاش وی از ابن مسعود است، میتوان او را در [[تفسیر]] [[شاگرد]] ابن مسعود به شمار آورد. نمونه روایات و آرای تفسیری وی چنین است: | ||
[[روایت تفسیری]]: در [[مجمع البیان]] از سدّی نقل شده که گفت: از مرّه همدانی [معنای] [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا * ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا}}<ref>«و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجامپذیر * سپس کسانی را که پرهیزگاری ورزیدهاند رهایی میبخشیم و ستمگران را در آن درافتاده به زانو وا مینهیم» سوره مریم، آیه ۷۱-۷۲.</ref> را پرسیدم، از [[عبد الله بن مسعود]] برایم نقل کرد که او از [[رسول خدا]]{{صل}} برای آنان [[روایت]] کرد که فرمود: «[[مردم]] وارد [[آتش]] میشوند، سپس به تناسب اعمالشان خارج میگردند گروه نخستین آنان مانند درخشش برق، سپس دسته بعد مانند عبور باد، سپس گروه بعد مانند دویدن اسب، سپس گروه بعد مانند شخص سواره، سپس مانند شخص تندرو و سپس مانند رفتن آرام»<ref>طبرسی، مجمع البیان ( | [[روایت تفسیری]]: در [[مجمع البیان]] از سدّی نقل شده که گفت: از مرّه همدانی [معنای] [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَقْضِيًّا * ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا}}<ref>«و هر یک از شما در آن درخواهد آمد این، بر پروردگارت حکمی است ناگزیر انجامپذیر * سپس کسانی را که پرهیزگاری ورزیدهاند رهایی میبخشیم و ستمگران را در آن درافتاده به زانو وا مینهیم» سوره مریم، آیه ۷۱-۷۲.</ref> را پرسیدم، از [[عبد الله بن مسعود]] برایم نقل کرد که او از [[رسول خدا]] {{صل}} برای آنان [[روایت]] کرد که فرمود: «[[مردم]] وارد [[آتش]] میشوند، سپس به تناسب اعمالشان خارج میگردند گروه نخستین آنان مانند درخشش برق، سپس دسته بعد مانند عبور باد، سپس گروه بعد مانند دویدن اسب، سپس گروه بعد مانند شخص سواره، سپس مانند شخص تندرو و سپس مانند رفتن آرام»<ref>طبرسی، مجمع البیان (ط، بیروت، دارالمعرفة)، ج۶، ص۸۱۲، در تفسیر آیات فوق، این روایت در نور الثقلین حویزی، ج۳، ص۳۵۳، رقم ۱۳۱ نیز از مجمع البیان نقل شده است.</ref>. | ||
[[رأی]] [[تفسیری]]: در [[تفسیر]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ...}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانههایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمیکردید که بیرون روند و (خودشان) گمان میکردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمیبردند بدیشان رسید و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref> از وی نقل کردهاند که گفت: این [[حشر]] اولین حشر آنان از [[مدینه]] بود و حشر دوم از [[خیبر]] و همه [[جزیرة العرب]] به سوی «اذرعات» و «اریحا» از [[سرزمین شام]] در ایام [[عمر بن خطاب]] بود<ref>ابن جوزی، زاد المسیر (ط، بیروت، المکتب الاسلامی)، ج۸، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۱۵۴-۱۵۶.</ref> | [[رأی]] [[تفسیری]]: در [[تفسیر]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ...}}<ref>«اوست که کافران اهل کتاب را از خانههایشان در نخستین گردآوری بیرون راند (هر چند) شما گمان نمیکردید که بیرون روند و (خودشان) گمان میکردند که دژهایشان بازدارنده آنان در برابر خداوند است اما (اراده) خداوند از جایی که گمان نمیبردند بدیشان رسید و در دلهایشان هراس افکند؛ به دست خویش و به دست مؤمنان خانههای خویش را ویران میکردند؛ پس ای دیدهوران پند بگیرید!» سوره حشر، آیه ۲.</ref> از وی نقل کردهاند که گفت: این [[حشر]] اولین حشر آنان از [[مدینه]] بود و حشر دوم از [[خیبر]] و همه [[جزیرة العرب]] به سوی «اذرعات» و «اریحا» از [[سرزمین شام]] در ایام [[عمر بن خطاب]] بود<ref>ابن جوزی، زاد المسیر (ط، بیروت، المکتب الاسلامی)، ج۸، ص۲۰۴-۲۰۵.</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۱۵۴-۱۵۶.</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مرة بن شراحیل همدانی | [[رده:مرة بن شراحیل همدانی]] | ||