ثابت بن قیس بن شماس در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'خوشامد' به 'خوش‌آمد')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱۱: خط ۱۱:


== [[اسلام]] [[ثابت]] ==
== [[اسلام]] [[ثابت]] ==
از [[زمان]] دقیق [[اسلام آوردن]] [[ثابت]] اطلاعی در دست نیست؛ ولی با توجه به اینکه وی هنگام ورود [[پیامبر]] به [[مدینه]] ضمن [[خطابه]] ای به آن [[حضرت]] خوش‌آمد گفت، به نظر می‌‌رسد که او در فاصله میان [[بیعت عقبه دوم]] تا [[هجرت پیامبر]] {{صل}} [[مسلمان]] شده باشد. ثابت در [[خطبه]] خود، به پیامبر [[وعده]] داد که چون [[جان]] و [[فرزندان]] خود از تو [[دفاع]] خواهیم کرد. پیامبر نیز به ثابت و همراهانش [[بشارت بهشت]] داد.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۳۰۹؛ الاصابه، ج ۱، ص ۵۱۱.</ref> ثابت را از بزرگان [[انصار]] و از [[یاران]] ستودنی پیامبر شمرده‌اند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۳۰۹؛ الوافی بالوفیات، ج ۱۰، ص ۲۸۰.</ref> در [[سال دوم هجری]]، رسول خدا میان او و [[عمار یاسر]]<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۰۶؛ سیراعلام النبلاء، ج ۱، ص ۳۰۹.</ref> و در گزارشی [[عامر بن ابی بکیر]] از تیره بنولیث و از [[قبیله]] [[کنانه]]<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۳، ص ۲۹۸؛ المحبر، ص ۷۴.</ref> [[پیمان برادری]] بست. او در بیشتر [[جنگ‌ها]] و رویدادهای عصر رسول خدا {{صل}} شرکت داشت.<ref> الاستیعاب، ج۱، ص۲۷۶؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۰۹.</ref> همه منابع موجود از حضور او در [[غزوه احد]] و جنگ‌های پس از آن خبر داده‌اند؛ اما درباره حضورش در [[جنگ بدر]] [[اختلاف]] است: بیشتر منابع از حضور او در جنگ بدر ([[سال ۲ هجری]]) [[سخن]] به میان نیاورده و از [[احد]] ([[سال ۳ هجری]]) به عنوان نخستین نبردی که در آن شرکت داشته یاد کرده‌اند،<ref> الاستیعاب، ج۱، ص۲۷۶؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۰۹.</ref> با این حال [[ابن حجر]] برخلاف دیدگاه خود در الاصابه،<ref>الاصابه، ج ۱، ص ۵۱۲.</ref> در دیگر کتاب خود از او به عنوان [[بدری]] یاد کرده است.<ref>تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۱۲.</ref> [[طبرسی]] نیز در خبری، [[ثابت بن قیس]] را از [[رزمندگان]] [[بدر]] شمرده است.<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۷۸.</ref>[[ثابت]] در [[نبرد بنی مصطلق]] ([[سال ۶ هجری]]) حضور داشت. مطابق گزارشی در تقسیم [[اسیران]] [[بنی مصطلق]]، [[جویریه]] دختر [[حارث بن ابی ضرار]] [[رئیس]] [[بنی‌مصطلق]] سهم او شد؛ اما بنا به خواهش [[جویریه]] وی به صورت "مکاتبه" و با مساعدت [[پیامبر]] {{صل}} [[آزاد]] و به همسری پیامبر {{صل}} درآمد.<ref> السیر والمغازی، ص ۲۶۳؛ المغازی، ج ۱، ص ۴۱۱؛ المحبر، ص ۸۹.</ref> ثابت بن قیس همچنین در [[بیعت رضوان]] حضور داشت<ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۳۰۹.</ref> و با پیامبر {{صل}} [[بیعت]] کرد که در صورت تهاجم [[قریش]] آن [[حضرت]] را تنها نگذارد<ref>[[علی محمدی یدک|محمدی یدک، علی]]، [[ثابت بن قیس بن شماس (مقاله)|مقاله «ثابت بن قیس بن شماس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>.
از [[زمان]] دقیق [[اسلام آوردن]] [[ثابت]] اطلاعی در دست نیست؛ ولی با توجه به اینکه وی هنگام ورود [[پیامبر]] به [[مدینه]] ضمن [[خطابه]] ای به آن [[حضرت]] خوش‌آمد گفت، به نظر می‌‌رسد که او در فاصله میان [[بیعت عقبه دوم]] تا [[هجرت پیامبر]] {{صل}} [[مسلمان]] شده باشد. ثابت در [[خطبه]] خود، به پیامبر [[وعده]] داد که چون [[جان]] و [[فرزندان]] خود از تو [[دفاع]] خواهیم کرد. پیامبر نیز به ثابت و همراهانش [[بشارت بهشت]] داد.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۳۰۹؛ الاصابه، ج ۱، ص ۵۱۱.</ref> ثابت را از بزرگان [[انصار]] و از [[یاران]] ستودنی پیامبر شمرده‌اند.<ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۳۰۹؛ الوافی بالوفیات، ج ۱۰، ص ۲۸۰.</ref> در [[سال دوم هجری]]، رسول خدا میان او و [[عمار یاسر]]<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۰۶؛ سیراعلام النبلاء، ج ۱، ص ۳۰۹.</ref> و در گزارشی [[عامر بن ابی بکیر]] از تیره بنولیث و از [[قبیله]] [[کنانه]]<ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۳، ص ۲۹۸؛ المحبر، ص ۷۴.</ref> [[پیمان برادری]] بست. او در بیشتر [[جنگ‌ها]] و رویدادهای عصر رسول خدا {{صل}} شرکت داشت.<ref> الاستیعاب، ج۱، ص۲۷۶؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۰۹.</ref> همه منابع موجود از حضور او در [[غزوه احد]] و جنگ‌های پس از آن خبر داده‌اند؛ اما درباره حضورش در [[جنگ بدر]] [[اختلاف]] است: بیشتر منابع از حضور او در جنگ بدر ([[سال ۲ هجری]]) [[سخن]] به میان نیاورده و از [[احد]] ([[سال ۳ هجری]]) به عنوان نخستین نبردی که در آن شرکت داشته یاد کرده‌اند،<ref> الاستیعاب، ج۱، ص۲۷۶؛ سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۳۰۹.</ref> با این حال [[ابن حجر]] برخلاف دیدگاه خود در الاصابه،<ref>الاصابه، ج ۱، ص ۵۱۲.</ref> در دیگر کتاب خود از او به عنوان [[بدری]] یاد کرده است.<ref>تهذیب التهذیب، ج ۲، ص ۱۲.</ref> [[طبرسی]] نیز در خبری، [[ثابت بن قیس]] را از [[رزمندگان]] [[بدر]] شمرده است.<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۷۸.</ref>[[ثابت]] در [[نبرد بنی مصطلق]] ([[سال ۶ هجری]]) حضور داشت. مطابق گزارشی در تقسیم [[اسیران]] [[بنی مصطلق]]، جویریه دختر [[حارث بن ابی ضرار]] [[رئیس]] [[بنی‌مصطلق]] سهم او شد؛ اما بنا به خواهش جویریه وی به صورت "مکاتبه" و با مساعدت [[پیامبر]] {{صل}} [[آزاد]] و به همسری پیامبر {{صل}} درآمد.<ref> السیر والمغازی، ص ۲۶۳؛ المغازی، ج ۱، ص ۴۱۱؛ المحبر، ص ۸۹.</ref> ثابت بن قیس همچنین در [[بیعت رضوان]] حضور داشت<ref>سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۳۰۹.</ref> و با پیامبر {{صل}} [[بیعت]] کرد که در صورت تهاجم [[قریش]] آن [[حضرت]] را تنها نگذارد<ref>[[علی محمدی یدک|محمدی یدک، علی]]، [[ثابت بن قیس بن شماس (مقاله)|مقاله «ثابت بن قیس بن شماس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>.


== [[سخنوری]] ثابت ==
== [[سخنوری]] ثابت ==
ثابت بن قیس که از سخنوران [[عرب]] به شمار می‌‌آمد،<ref>المفصل، ج ۸، ص ۷۸۸. </ref> صدایی بلند و سخنی [[بلیغ]] داشت.<ref>المغازی، ج ۳، ص ۹۷۹؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۳۰۹.</ref> وی در جاهای مختلف سخنگوی [[انصار]] بود و به [[فرمان پیامبر]] اکرم {{صل}} [[خطبه]] می‌‌خواند. همه منابعی که به شرح حال [[ثابت]] پرداخته‌اند، از این ویژگی او یاد کرده و به او [[لقب]] "[[خطیب النبی]]" و "[[خطیب الانصار]]" داده‌اند.<ref> فتح الباری، ج ۶، ص ۴۵۶؛ المعجم الکبیر، ج ۲، ص ۶۵ - ۶۶؛ کنزالعمال، ج ۱۰، ص ۶۱۳.</ref> وی در [[سال نهم هجری]] که سران [[بنو تمیم]] همراه [[شاعران]] و سخنوران خود برای مفاخره نزد پیامبر آمده بودند، به فرمان پیامبر {{صل}} و در پاسخ به [[خطیب]] بنو تمیم خطبه‌ای رسا خواند. سخنان وی در این رویداد، پیامبر و [[مسلمانان]] را شادمان ساخت <ref> المغازی، ج ۳، ص ۹۷۹؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۱۰۸ - ۱۰۹.</ref> و اعجاب و اعتراف سران [[بنوتمیم]] را برانگیخت. ثابت در آغاز سخنانش، [[خدا]] را به [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و گستردگی [[دانش]] و فضلش ستود. سپس با اشاره به ویژگی‌های پیامبر {{صل}}، آن حضرت را در نَسب گرامی ترین، در سخن [[راستگوترین]] و در [[شرافت]] [[برترین]] [[خلق]] [[خدا]] خوانده، [[امین]] و [[برگزیده خداوند]] بر جهانیان برشمرد. وی در ادامه، تلاش [[پیامبر]] را در فراخوانی [[مردم]] به [[ایمان]] یادآور شد و [[انصار]] را نخستین مردمانی معرفی کرد که پس از [[نزدیکان پیامبر]] و [[مهاجران]]، [[دعوت]] آن [[حضرت]] را پذیرفته و به وی گرویدند. [[ثابت]] در پایان، خود و قومش را [[یاری]] دهندگان پیامبر {{صل}} معرفی کرد و به [[مبارزه]] و [[جهاد]] همیشگی در [[راه]] ایمان تأکید ورزید.<ref> المغازی، ج ۳، ص ۹۷۵ - ۹۷۷؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۸۹.</ref> [[طبرسی]] ذیل [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لا تَشْعُرُونَ إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد. بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت. به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاق‌ها صدا می‌زنند، بیشترشان خرد نمی‌ورزند. و اگر آنها شکیبایی می‌ورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر می‌بود و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۲-۵.</ref> این رویداد را مبسوط گزارش داده و [[معتقد]] است این آیات در همین واقعه فرود آمده‌اند. وی متن سخنان [[ثابت]] را نیز [[نقل]] کرده است.<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۹۴ - ۱۹۵.</ref> [[ثابت بن قیس]] به عنوان [[خطیب]] پیامبر در [[مناظره]] آن حضرت با [[مسیلمه]] [[کذاب]] در [[سال دهم هجری]] همراه ایشان بود. پیامبر پس از آنکه خود پاسخ مسیلمه را داد، از او رو برگرداند و گفت: ثابت بن قیس از طرف من به تو پاسخ می‌‌دهد.<ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص ۱۳۸، ۱۴۰؛ تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۵۷۳.</ref> از پاسخ ثابت به مسیلمه و سخنان او در این رخداد چیزی گزارش نشده است.
ثابت بن قیس که از سخنوران [[عرب]] به شمار می‌‌آمد،<ref>المفصل، ج ۸، ص ۷۸۸. </ref> صدایی بلند و سخنی [[بلیغ]] داشت.<ref>المغازی، ج ۳، ص ۹۷۹؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۳۰۹.</ref> وی در جاهای مختلف سخنگوی [[انصار]] بود و به [[فرمان پیامبر]] اکرم {{صل}} [[خطبه]] می‌‌خواند. همه منابعی که به شرح حال [[ثابت]] پرداخته‌اند، از این ویژگی او یاد کرده و به او [[لقب]] "[[خطیب النبی]]" و "[[خطیب الانصار]]" داده‌اند.<ref> فتح الباری، ج ۶، ص ۴۵۶؛ المعجم الکبیر، ج ۲، ص ۶۵ - ۶۶؛ کنزالعمال، ج ۱۰، ص ۶۱۳.</ref> وی در [[سال نهم هجری]] که سران [[بنی‌تمیم]] همراه [[شاعران]] و سخنوران خود برای مفاخره نزد پیامبر آمده بودند، به فرمان پیامبر {{صل}} و در پاسخ به [[خطیب]] بنی‌تمیم خطبه‌ای رسا خواند. سخنان وی در این رویداد، پیامبر و [[مسلمانان]] را شادمان ساخت <ref> المغازی، ج ۳، ص ۹۷۹؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۱۰۸ - ۱۰۹.</ref> و اعجاب و اعتراف سران [[بنی‌تمیم]] را برانگیخت. ثابت در آغاز سخنانش، [[خدا]] را به [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] و گستردگی [[دانش]] و فضلش ستود. سپس با اشاره به ویژگی‌های پیامبر {{صل}}، آن حضرت را در نَسب گرامی ترین، در سخن [[راستگوترین]] و در [[شرافت]] [[برترین]] [[خلق]] [[خدا]] خوانده، [[امین]] و [[برگزیده خداوند]] بر جهانیان برشمرد. وی در ادامه، تلاش [[پیامبر]] را در فراخوانی [[مردم]] به [[ایمان]] یادآور شد و [[انصار]] را نخستین مردمانی معرفی کرد که پس از [[نزدیکان پیامبر]] و [[مهاجران]]، [[دعوت]] آن [[حضرت]] را پذیرفته و به وی گرویدند. [[ثابت]] در پایان، خود و قومش را [[یاری]] دهندگان پیامبر {{صل}} معرفی کرد و به [[مبارزه]] و [[جهاد]] همیشگی در [[راه]] ایمان تأکید ورزید.<ref> المغازی، ج ۳، ص ۹۷۵ - ۹۷۷؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۸۹.</ref> [[طبرسی]] ذیل [[آیات]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لا تَشْعُرُونَ إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُونَ وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد. بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت. به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاق‌ها صدا می‌زنند، بیشترشان خرد نمی‌ورزند. و اگر آنها شکیبایی می‌ورزیدند تا تو خود به نزد آنان برون آیی برای آنها بهتر می‌بود و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۲-۵.</ref> این رویداد را مبسوط گزارش داده و [[معتقد]] است این آیات در همین واقعه فرود آمده‌اند. وی متن سخنان [[ثابت]] را نیز [[نقل]] کرده است.<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۹۴ - ۱۹۵.</ref> [[ثابت بن قیس]] به عنوان [[خطیب]] پیامبر در [[مناظره]] آن حضرت با [[مسیلمه]] [[کذاب]] در [[سال دهم هجری]] همراه ایشان بود. پیامبر پس از آنکه خود پاسخ مسیلمه را داد، از او رو برگرداند و گفت: ثابت بن قیس از طرف من به تو پاسخ می‌‌دهد.<ref>صحیح البخاری، ج ۵، ص ۱۳۸، ۱۴۰؛ تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۵۷۳.</ref> از پاسخ ثابت به مسیلمه و سخنان او در این رخداد چیزی گزارش نشده است.


ثابت افزون بر [[سخنوری]]، [[خواندن و نوشتن]] را نیز می‌‌دانست و نویسنده شماری از نامه‌های پیامبر به سران [[قبایل]] بود، برای همین، او را از کاتبان پیامبر نیز شمرده‌اند.<ref>صبح الاعشی، ج ۱، ص ۹۲؛ المفصل، ج ۸، ص ۱۲۲.</ref> [[نامه]] پیامبر به [[قبیله]] بنوکلب و همپیمانانشان<ref>العقد الفرید، ج۲، ص ۲۸ - ۲۹.</ref> و [[قبیله ازد]] <ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۱، ص ۲۸۶؛ المفصل، ج ۴، ص ۲۰۳؛ مکاتیب الرسول، ج ۳، ص ۱۳۸ - ۱۴۰.</ref> با [[قلم]]ثابت به [[نگارش]] درآمد<ref>[[علی محمدی یدک|محمدی یدک، علی]]، [[ثابت بن قیس بن شماس (مقاله)|مقاله «ثابت بن قیس بن شماس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>.
ثابت افزون بر [[سخنوری]]، [[خواندن و نوشتن]] را نیز می‌‌دانست و نویسنده شماری از نامه‌های پیامبر به سران [[قبایل]] بود، برای همین، او را از کاتبان پیامبر نیز شمرده‌اند.<ref>صبح الاعشی، ج ۱، ص ۹۲؛ المفصل، ج ۸، ص ۱۲۲.</ref> [[نامه]] پیامبر به [[قبیله]] بنوکلب و همپیمانانشان<ref>العقد الفرید، ج۲، ص ۲۸ - ۲۹.</ref> و [[قبیله ازد]] <ref> الطبقات، ابن سعد، ج ۱، ص ۲۸۶؛ المفصل، ج ۴، ص ۲۰۳؛ مکاتیب الرسول، ج ۳، ص ۱۳۸ - ۱۴۰.</ref> با [[قلم]]ثابت به [[نگارش]] درآمد<ref>[[علی محمدی یدک|محمدی یدک، علی]]، [[ثابت بن قیس بن شماس (مقاله)|مقاله «ثابت بن قیس بن شماس»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>.
خط ۲۶: خط ۲۶:
# در آغازین سال‌های [[هجرت پیامبر]] {{صل}} به یثرب، [[یهود]] به انگیزه‌های مختلف با [[مسلمانان]] به رویارویی می‌‌پرداختند. در یکی از این رویارویی‌ها که به [[مجادله]] انجامید، [[ثابت بن قیس]] با مردی از یهود روبه رو شد و آن دو در خصوص [[میزان]] فرمانپذیری از [[دستورات]] [[خداوند]] به یکدیگر [[فخر]] می‌‌فروختند و هر یک خود را نسبت به [[پذیرش]] [[فرمان‌های الهی]] مطیع‌تر می‌‌شمرد. طبق [[روایت]] سدّی در پی این مجادله و [[تفاخر]]، [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيَارِكُمْ مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا}}<ref>«و اگر بر آنان مقرّر می‌داشتیم که یکدیگر را بکشید یا از دیار خویش بیرون روید جز اندکی از ایشان آن را انجام نمی‌دادند و اگر اندرزی که داده شده بود به کار می‌بستند برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود» سوره نساء، آیه ۶۶.</ref> نازل شد<ref>جامع البیان، ج ۵، ص ۲۲۱؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۵۸۶ - ۵۸۷.</ref>
# در آغازین سال‌های [[هجرت پیامبر]] {{صل}} به یثرب، [[یهود]] به انگیزه‌های مختلف با [[مسلمانان]] به رویارویی می‌‌پرداختند. در یکی از این رویارویی‌ها که به [[مجادله]] انجامید، [[ثابت بن قیس]] با مردی از یهود روبه رو شد و آن دو در خصوص [[میزان]] فرمانپذیری از [[دستورات]] [[خداوند]] به یکدیگر [[فخر]] می‌‌فروختند و هر یک خود را نسبت به [[پذیرش]] [[فرمان‌های الهی]] مطیع‌تر می‌‌شمرد. طبق [[روایت]] سدّی در پی این مجادله و [[تفاخر]]، [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّا كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيَارِكُمْ مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا مَا يُوعَظُونَ بِهِ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِيتًا}}<ref>«و اگر بر آنان مقرّر می‌داشتیم که یکدیگر را بکشید یا از دیار خویش بیرون روید جز اندکی از ایشان آن را انجام نمی‌دادند و اگر اندرزی که داده شده بود به کار می‌بستند برای آنان بهتر و استوارتر می‌بود» سوره نساء، آیه ۶۶.</ref> نازل شد<ref>جامع البیان، ج ۵، ص ۲۲۱؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۵۸۶ - ۵۸۷.</ref>
# گزارش‌هایی که ذیل آیه {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و اوست که باغ‌هایی با داربست و بی‌داربست و خرمابن و کشتزار با خوردنی‌هایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوه‌اش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref> دیده می‌‌شود، علاقه [[ثابت]] را به [[بخشش]] نشان می‌‌دهد. او هنگام چیدن محصول خرما از نخلستان خود، همه آن را به دیگران بخشید و برای خانواده‌اش [[نبرد]]. در پی این [[زیاده روی]]، این آیه فرود آمد<ref>جامع البیان، ج ۵، ص ۸۱، ۱۴۸؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۷۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۲۴۶؛ ج ۷، ص ۷۲.</ref> این [[آیه]]، چنین بخششی را اسراف و [[حرام]] شمرد و به [[مسلمانان]] از جمله [[ثابت]] [[فرمان]] داد تا با [[اصلاح]] [[رفتار]] خود، از هر گونه اسرافی بپرهیزند. این در حالی است که [[سوره انعام]] مکی است و از این رو باید [[ارتباط]] آیه را با ثابت از باب [[تطبیق]] آیه بدانیم. گرچه [[ابن عباس]] و [[قتاده]] این آیه را [[مدنی]] می‌‌دانند،<ref> تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۲۴۶.</ref> سدّی تصریح دارد که آیه فوق مکی است.<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۷۸.</ref>
# گزارش‌هایی که ذیل آیه {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}<ref>«و اوست که باغ‌هایی با داربست و بی‌داربست و خرمابن و کشتزار با خوردنی‌هایی گوناگون و زیتون و انار، همگون و ناهمگون آفریده است؛ از میوه‌اش چون بار آورد بخورید و حقّ (مستمندان) را از آن، روز درو (یا چیدن) آن بپردازید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.</ref> دیده می‌‌شود، علاقه [[ثابت]] را به [[بخشش]] نشان می‌‌دهد. او هنگام چیدن محصول خرما از نخلستان خود، همه آن را به دیگران بخشید و برای خانواده‌اش [[نبرد]]. در پی این [[زیاده روی]]، این آیه فرود آمد<ref>جامع البیان، ج ۵، ص ۸۱، ۱۴۸؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۷۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۲۴۶؛ ج ۷، ص ۷۲.</ref> این [[آیه]]، چنین بخششی را اسراف و [[حرام]] شمرد و به [[مسلمانان]] از جمله [[ثابت]] [[فرمان]] داد تا با [[اصلاح]] [[رفتار]] خود، از هر گونه اسرافی بپرهیزند. این در حالی است که [[سوره انعام]] مکی است و از این رو باید [[ارتباط]] آیه را با ثابت از باب [[تطبیق]] آیه بدانیم. گرچه [[ابن عباس]] و [[قتاده]] این آیه را [[مدنی]] می‌‌دانند،<ref> تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۲۴۶.</ref> سدّی تصریح دارد که آیه فوق مکی است.<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۵۷۸.</ref>
# بنابر [[نقل]] مشهور هنگامی که [[هیئت]] [[بنوتمیم]] به [[مدینه]] نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمدند [[عمر]] و [[ابوبکر]] در کنار پیامبر {{صل}} درباره اینکه کدام یک از اعضای هیئت با پیامبر {{صل}} [[مذاکره]] کنند [[اختلاف]] کردند و این گونه بود که در حضور پیامبر {{صل}} صدایشان بلند شد و در پی آن آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.</ref> نازل شد <ref>صحیح البخاری، ج ۸، ص ۱۴۵؛ اسباب النزول، ص ۳۲۸؛ تفسیر بغوی، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref> تا آنان را از این کار برحذر دارد و آن را مایه نابودی [[کردار]] آنها بداند. در آیه بعدی خداوند افرادی را می‌‌ستاید که نزد پیامبر {{صل}} آرام سخن می‌‌گویند و آنان را [[شایسته]] [[آمرزش]] و [[پاداش]] بزرگ می‌‌داند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت» سوره حجرات، آیه ۳.</ref>. این در حالی است که در [[روایت]] دیگری گزارش شده که با [[نزول]] این [[آیات]]، [[ثابت بن قیس]] که به سبب [[ضعف]] [[شنوایی]] نزد [[پیامبر]] {{صل}} نیز بلند سخن می‌‌گفت [[گمان]] کرد که روی سخن آیات با اوست، از این رو خود را در [[منزل]] [[حبس]] کرد و بیرون آمدن خود را به [[رضایت]] پیامبر {{صل}} از او مشروط دانست و چون خبر آن به پیامبر {{صل}} رسید از [[ثابت]] [[دلجویی]] کرد و به او [[بشارت بهشت]] داد. [[ثابت]] نیز با خود [[عهد]] بست که مراقب باشد در کنار پیامبر آرام سخن بگوید.<ref>جامع البیان، ج ۱۳، ص ۱۵۲ - ۱۵۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۰۱؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص ۵۴۸ - ۵۵۱.</ref> به نظر می‌‌رسد برخی [[مفسران]] از ضعف شنوایی استفاده کرده‌اند تا توجه مخاطبان را از [[مشاجره]] [[ابوبکر]] و [[عمر]] به ماجرای ثابت معطوف دارند.
# بنابر [[نقل]] مشهور هنگامی که [[هیئت]] [[بنی‌تمیم]] به [[مدینه]] نزد [[پیامبر]] {{صل}} آمدند [[عمر]] و [[ابوبکر]] در کنار پیامبر {{صل}} درباره اینکه کدام یک از اعضای هیئت با پیامبر {{صل}} [[مذاکره]] کنند [[اختلاف]] کردند و این گونه بود که در حضور پیامبر {{صل}} صدایشان بلند شد و در پی آن آیه {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن می‌گویید؛ مبادا کردارهایتان بی‌آنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.</ref> نازل شد <ref>صحیح البخاری، ج ۸، ص ۱۴۵؛ اسباب النزول، ص ۳۲۸؛ تفسیر بغوی، ج ۴، ص ۲۱۰.</ref> تا آنان را از این کار برحذر دارد و آن را مایه نابودی [[کردار]] آنها بداند. در آیه بعدی خداوند افرادی را می‌‌ستاید که نزد پیامبر {{صل}} آرام سخن می‌‌گویند و آنان را [[شایسته]] [[آمرزش]] و [[پاداش]] بزرگ می‌‌داند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت» سوره حجرات، آیه ۳.</ref>. این در حالی است که در [[روایت]] دیگری گزارش شده که با [[نزول]] این [[آیات]]، [[ثابت بن قیس]] که به سبب [[ضعف]] [[شنوایی]] نزد [[پیامبر]] {{صل}} نیز بلند سخن می‌‌گفت [[گمان]] کرد که روی سخن آیات با اوست، از این رو خود را در [[منزل]] [[حبس]] کرد و بیرون آمدن خود را به [[رضایت]] پیامبر {{صل}} از او مشروط دانست و چون خبر آن به پیامبر {{صل}} رسید از [[ثابت]] [[دلجویی]] کرد و به او [[بشارت بهشت]] داد. [[ثابت]] نیز با خود [[عهد]] بست که مراقب باشد در کنار پیامبر آرام سخن بگوید.<ref>جامع البیان، ج ۱۳، ص ۱۵۲ - ۱۵۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۰۱؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص ۵۴۸ - ۵۵۱.</ref> به نظر می‌‌رسد برخی [[مفسران]] از ضعف شنوایی استفاده کرده‌اند تا توجه مخاطبان را از [[مشاجره]] [[ابوبکر]] و [[عمر]] به ماجرای ثابت معطوف دارند.
# براساس گزارش‌های ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref>، ثابت به سبب ضعف شنوایی همواره در [[مسجد]] کنار پیامبر می‌‌نشست تا گفتار آن [[حضرت]] را به [[راحتی]] بشنود. یک بار که دیرتر به مسجد آمد، جایی برایش نمانده بود، از همین رو از میان [[مردم]] به [[سختی]] گذشت تا به [[جایگاه]] همیشگی‌اش برسد. مردی که نمی‌خواست ثابت پیش‌تر برود، به او گفت: جایت را یافتی، بنشین! ثابت [[خشمگین]] پشت سر آن مرد نشست و پرسید: این مرد کیست؟ خود مرد گفت: من فلانی‌ام. ثابت به [[تمسخر]] از [[مادر]] آن مرد با لقبی بد که در [[جاهلیت]] گفته می‌‌شد یاد کرد. مرد شرمسار سر به زیر افکند.<ref>اسباب النزول، ص ۳۳۴؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۰۲ - ۲۰۳.</ref> پس از این، آیه نازل شد
# براساس گزارش‌های ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! هیچ گروهی گروه دیگر را به ریشخند نگیرد، بسا آنان از اینان بهتر باشند؛ و نه زنانی زنانی دیگر را، بسا آنان از اینان بهتر باشند و از یکدیگر عیبجویی مکنید و (همدیگر را) با لقب‌های ناپسند مخوانید! پس از ایمان، بزهکاری نامگذاری ناپسندی است و آنان که (از این کارها) بازنگردند ستمکارند» سوره حجرات، آیه ۱۱.</ref>، ثابت به سبب ضعف شنوایی همواره در [[مسجد]] کنار پیامبر می‌‌نشست تا گفتار آن [[حضرت]] را به [[راحتی]] بشنود. یک بار که دیرتر به مسجد آمد، جایی برایش نمانده بود، از همین رو از میان [[مردم]] به [[سختی]] گذشت تا به [[جایگاه]] همیشگی‌اش برسد. مردی که نمی‌خواست ثابت پیش‌تر برود، به او گفت: جایت را یافتی، بنشین! ثابت [[خشمگین]] پشت سر آن مرد نشست و پرسید: این مرد کیست؟ خود مرد گفت: من فلانی‌ام. ثابت به [[تمسخر]] از [[مادر]] آن مرد با لقبی بد که در [[جاهلیت]] گفته می‌‌شد یاد کرد. مرد شرمسار سر به زیر افکند.<ref>اسباب النزول، ص ۳۳۴؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۲۰۲ - ۲۰۳.</ref> پس از این، آیه نازل شد


خط ۳۹: خط ۳۹:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:اعلام]]
[[رده:ثابت بن قیس بن شماس]]
[[رده:اصحاب پیامبر]]
۲۴٬۵۵۲

ویرایش