جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
جز (جایگزینی متن - ' آنکه ' به ' آنکه ') |
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست') |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[ابوذر غفاری]] از [[قبیله]] [[بنیغفار]] و مادرش [[رمله]] است. او از نخستین گروندگان به [[اسلام]] و جزء [[اصحاب]] [[صُفّه]] بود. برخی او را چهارمین یا پنجمین فردی میدانند که [[اسلام]] آورد. نام دیگر [[ابوذر]]، بُرَیر است و برخی بریر را [[لقب]] وی دانستهاند. [[ابوذر]]، فردی آزاداندیش، رُک و دارای [[اعتقادات]] [[دینی]] ژرف و عمیق، [[زاهد]] و [[قناعتپیشه]] بود. درگیریهای او با [[عثمان]] بهدلیل [[اشتباهات]] [[عثمان]] در [[حکومت]] و استفادههای [[نادرست]] از [[بیت المال]] و همچنین با [[معاویه]] مشهور است. بنابر [[روایت]] [[عبدالله بن صامت]]، برادرزاده [[ابوذر]]، او در [[دوران جاهلیّت]] نیز [[بتپرست]] نبوده و ۳ سال پیش از [[ملاقات]] با [[پیامبر]] یکتاپرست بوده است. [[ابوذر]] بهسبب آنکه قبیلهاش [[حرمت]] ماههای [[حرام]] را نگاه نمیداشتند، [[قبیله]] خود را ترک و به [[مکّه]] [[مهاجرت]] کرد. وی از [[دعوت پیامبر]] {{صل}} [[آگاه]] شد و با وجود [[آزار]] و [[اذیت]] [[مشرکان]] بهدیدار [[پیامبر]] آمد و [[اسلام]] آورد. | [[ابوذر غفاری]] از [[قبیله]] [[بنیغفار]] و مادرش [[رمله]] است. او از نخستین گروندگان به [[اسلام]] و جزء [[اصحاب]] [[صُفّه]] بود. برخی او را چهارمین یا پنجمین فردی میدانند که [[اسلام]] آورد. نام دیگر [[ابوذر]]، بُرَیر است و برخی بریر را [[لقب]] وی دانستهاند. [[ابوذر]]، فردی آزاداندیش، رُک و دارای [[اعتقادات]] [[دینی]] ژرف و عمیق، [[زاهد]] و [[قناعتپیشه]] بود. درگیریهای او با [[عثمان]] بهدلیل [[اشتباهات]] [[عثمان]] در [[حکومت]] و استفادههای [[نادرست]] از [[بیت المال]] و همچنین با [[معاویه]] مشهور است. بنابر [[روایت]] [[عبدالله بن صامت]]، برادرزاده [[ابوذر]]، او در [[دوران جاهلیّت]] نیز [[بتپرست]] نبوده و ۳ سال پیش از [[ملاقات]] با [[پیامبر]] یکتاپرست بوده است. [[ابوذر]] بهسبب آنکه قبیلهاش [[حرمت]] ماههای [[حرام]] را نگاه نمیداشتند، [[قبیله]] خود را ترک و به [[مکّه]] [[مهاجرت]] کرد. وی از [[دعوت پیامبر]] {{صل}} [[آگاه]] شد و با وجود [[آزار]] و [[اذیت]] [[مشرکان]] بهدیدار [[پیامبر]] آمد و [[اسلام]] آورد. | ||
در منابع [[شیعی]]، [[روایت]] آوردن [[ابوذر]] بهگونهای دیگر [[نقل]] شده است. این [[روایات]] حاکی از آن است که [[ابوذر]] بهشکلی شگفت از [[دعوت پیامبر]] [[آگاه]] شد و به [[مکه]] [[مهاجرت]] کرد و [[اسلام]] آورد. پس از آن، [[ابوذر]] از طرف [[پیامبر]] {{صل}} برای [[تبلیغ]] [[اسلام]] بهسوی [[قبیله]] [[بنیغفار]] فرستاده شد. [[ابوذر]] مورد [[اعتماد]] [[پیامبر]] بود و در برخی [[غزوات]] شرکت کرد. [[ابوذر]] پس از [[رحلت پیامبر]] و در دوران [[خلافت ابوبکر]] جزو کسانی بود که [[دل]] با [[امام علی]] {{ع}} داشتند و به ایشان [[وفادار]] ماندند. [[ابوذر]] در زمان [[رحلت پیامبر]] در [[مدینه]] نبود و چون بازگشت و وضعیت را بهگونهای دیگر یافت، گفت: آری به بهره و میوه آن | در منابع [[شیعی]]، [[روایت]] آوردن [[ابوذر]] بهگونهای دیگر [[نقل]] شده است. این [[روایات]] حاکی از آن است که [[ابوذر]] بهشکلی شگفت از [[دعوت پیامبر]] [[آگاه]] شد و به [[مکه]] [[مهاجرت]] کرد و [[اسلام]] آورد. پس از آن، [[ابوذر]] از طرف [[پیامبر]] {{صل}} برای [[تبلیغ]] [[اسلام]] بهسوی [[قبیله]] [[بنیغفار]] فرستاده شد. [[ابوذر]] مورد [[اعتماد]] [[پیامبر]] بود و در برخی [[غزوات]] شرکت کرد. [[ابوذر]] پس از [[رحلت پیامبر]] و در دوران [[خلافت ابوبکر]] جزو کسانی بود که [[دل]] با [[امام علی]] {{ع}} داشتند و به ایشان [[وفادار]] ماندند. [[ابوذر]] در زمان [[رحلت پیامبر]] در [[مدینه]] نبود و چون بازگشت و وضعیت را بهگونهای دیگر یافت، گفت: آری به بهره و میوه آن دست یافتید و پوسته آن را رها کردید و حال آنکه اگر این کار را در [[خاندان]] پیامبرتان قرار میدادید حتی دو تن هم با شما [[اختلاف]] نمیکردند. وی سرانجام با [[اکراه]] با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کرد. | ||
[[ابوذر]] همواره متعرض و منتقد [[خلیفه]] سوم، [[عثمان بن عفان]]، بود و سیاستهای [[نادرست]] او را مورد [[انتقاد]] صریح و بیپرده خود قرار میداد، از اینرو [[خلیفه]] او را به [[رَبَذه]] [[تبعید]] کرد. هنگام [[تبعید]] او، [[امام علی]] {{ع}} با چند تن از [[یاران]] به مشایعت او آمدند. [[تبعید]] [[ابوذر]] به [[ربذه]] یکی از کارهایی است که در آن مورد بر [[عثمان]] [[عیب]] گرفته شده است. [[نقل]] کردهاند هنگامیکه [[ابوذر]] را به [[ربذه]] [[تبعید]] کردند [[عثمان]] [[فرمان]] داد میان [[مردم]] جار بزنند که هیچکس نباید با [[ابوذر]] [[سخن]] بگوید و او را بدرقه کند و به [[مروان بن حکم]] [[فرمان]] داد که [[ابوذر]] را از [[مدینه]] بیرون کند. او چنان کرد و [[مردم]] از [[یاری]] [[ابوذر]] خودداری کردند، جز [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} و برادرش [[عقیل]] و [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} و [[عمار یاسر]] که این گروه با او بیرون رفتند تا او را بدرقه کنند. [[امام علی]] {{ع}} به او فرمود: "ای [[ابوذر]]! بهراستی تو برای [[خدا]] به [[خشم]] [[آمدی]]، پس به همو [[امید]] دار. اینان از تو بر دنیاشان ترسیدند و تو بهخاطر دینت از آنان [[بیمناکی]]. اینک [[دنیایی]] را که سنگ آنرا به سینه میزنند و میترسند که از دستشان بگیری، بدیشان وابگذار و خود بهسوی [[خدا]] رو بگذار. چه بسیار نیازمندند به ترک [[ظلم]] و [[گناه]] که از آن بازشان میداشتی و تو چه [[بینیازی]] از [[دنیا]] که تو را از آن بازمیداشتند. و بهزودی خواهی دانست که فردا برنده کیست و آنکه بیشتر بدو [[رشک]] برند کدام است. اگر درهای [[آسمان]] و [[زمین]] بر بندهای بسته شود، امّا او [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] حتماً برای او راه نجاتی مقرّر فرماید. تنها با [[خدا]] [[انس]] و [[الفت]] گیر و جز از [[باطل]] از چیزی مهراس. اگر دنیاشان را میپذیرفتی، تو را [[دوست]] میداشتند و اگر از آن سود میجستی، بهرهات میدادند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰: {{متن حدیث|يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ اَلْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ وَ اُهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ وَ سَتَعْلَمُ مَنِ اَلرَّابِحُ غَداً وَ اَلْأَكْثَرُ حُسَّداً وَ لَوْ أَنَّ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اِتَّقَى اَللَّهَ لَجَعَلَ اَللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً لاَ يُؤْنِسَنَّكَ إِلاَّ اَلْحَقُّ وَ لاَ يُوحِشَنَّكَ إِلاَّ اَلْبَاطِلُ فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوكَ}}</ref>. | [[ابوذر]] همواره متعرض و منتقد [[خلیفه]] سوم، [[عثمان بن عفان]]، بود و سیاستهای [[نادرست]] او را مورد [[انتقاد]] صریح و بیپرده خود قرار میداد، از اینرو [[خلیفه]] او را به [[رَبَذه]] [[تبعید]] کرد. هنگام [[تبعید]] او، [[امام علی]] {{ع}} با چند تن از [[یاران]] به مشایعت او آمدند. [[تبعید]] [[ابوذر]] به [[ربذه]] یکی از کارهایی است که در آن مورد بر [[عثمان]] [[عیب]] گرفته شده است. [[نقل]] کردهاند هنگامیکه [[ابوذر]] را به [[ربذه]] [[تبعید]] کردند [[عثمان]] [[فرمان]] داد میان [[مردم]] جار بزنند که هیچکس نباید با [[ابوذر]] [[سخن]] بگوید و او را بدرقه کند و به [[مروان بن حکم]] [[فرمان]] داد که [[ابوذر]] را از [[مدینه]] بیرون کند. او چنان کرد و [[مردم]] از [[یاری]] [[ابوذر]] خودداری کردند، جز [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} و برادرش [[عقیل]] و [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} و [[عمار یاسر]] که این گروه با او بیرون رفتند تا او را بدرقه کنند. [[امام علی]] {{ع}} به او فرمود: "ای [[ابوذر]]! بهراستی تو برای [[خدا]] به [[خشم]] [[آمدی]]، پس به همو [[امید]] دار. اینان از تو بر دنیاشان ترسیدند و تو بهخاطر دینت از آنان [[بیمناکی]]. اینک [[دنیایی]] را که سنگ آنرا به سینه میزنند و میترسند که از دستشان بگیری، بدیشان وابگذار و خود بهسوی [[خدا]] رو بگذار. چه بسیار نیازمندند به ترک [[ظلم]] و [[گناه]] که از آن بازشان میداشتی و تو چه [[بینیازی]] از [[دنیا]] که تو را از آن بازمیداشتند. و بهزودی خواهی دانست که فردا برنده کیست و آنکه بیشتر بدو [[رشک]] برند کدام است. اگر درهای [[آسمان]] و [[زمین]] بر بندهای بسته شود، امّا او [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] حتماً برای او راه نجاتی مقرّر فرماید. تنها با [[خدا]] [[انس]] و [[الفت]] گیر و جز از [[باطل]] از چیزی مهراس. اگر دنیاشان را میپذیرفتی، تو را [[دوست]] میداشتند و اگر از آن سود میجستی، بهرهات میدادند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰: {{متن حدیث|يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ اَلْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ وَ اُهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ وَ سَتَعْلَمُ مَنِ اَلرَّابِحُ غَداً وَ اَلْأَكْثَرُ حُسَّداً وَ لَوْ أَنَّ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اِتَّقَى اَللَّهَ لَجَعَلَ اَللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً لاَ يُؤْنِسَنَّكَ إِلاَّ اَلْحَقُّ وَ لاَ يُوحِشَنَّكَ إِلاَّ اَلْبَاطِلُ فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوكَ}}</ref>. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده: | [[رده:ابوذر غفاری]] | ||