ابوذر غفاری در نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == == منابع ==' به '== منابع ==')
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = ابوذر غفاری
| عنوان مدخل  = ابوذر غفاری
| مداخل مرتبط = [[ابوذر غفاری در قرآن]] - [[ابوذر غفاری در حدیث]] - [[ابوذر غفاری در نهج البلاغه]] - [[ابوذر غفاری در تاریخ اسلامی]] - [[ابوذر غفاری در تراجم و رجال]] - [[ابوذر غفاری در معارف و سیره رضوی]]
| پرسش مرتبط  =
}}


{{جعبه اطلاعات راوی
== مقدمه ==
| عنوان            = (ابوذر غفاری)
[[ابوذر غفاری]] از [[قبیله]] [[بنی‌غفار]] و مادرش [[رمله]] است. او از نخستین گروندگان به [[اسلام]] و جزء [[اصحاب]] [[صُفّه]] بود. برخی او را چهارمین یا پنجمین فردی می‌دانند که [[اسلام]] آورد. نام دیگر [[ابوذر]]، بُرَیر است و برخی بریر را [[لقب]] وی دانسته‌اند. [[ابوذر]]، فردی آزاداندیش، رُک و دارای [[اعتقادات]] [[دینی]] ژرف و عمیق، [[زاهد]] و [[قناعت‌پیشه]] بود. درگیری‌های او با [[عثمان]] به‌دلیل [[اشتباهات]] [[عثمان]] در [[حکومت]] و استفاده‌های [[نادرست]] از [[بیت المال]] و هم‌چنین با [[معاویه]] مشهور است. بنابر [[روایت]] [[عبدالله بن صامت]]، برادرزاده [[ابوذر]]، او در [[دوران جاهلیّت]] نیز [[بت‌پرست]] نبوده و ۳ سال پیش از [[ملاقات]] با [[پیامبر]] یکتاپرست بوده است. [[ابوذر]] به‌سبب آنکه قبیله‌اش [[حرمت]] ماه‌های [[حرام]] را نگاه نمی‌داشتند، [[قبیله]] خود را ترک و به [[مکّه]] [[مهاجرت]] کرد. وی از [[دعوت پیامبر]] {{صل}} [[آگاه]] شد و با وجود [[آزار]] و [[اذیت]] [[مشرکان]] به‌دیدار [[پیامبر]] آمد و [[اسلام]] آورد.
| تصویر            =
 
| اندازه تصویر      =
در منابع [[شیعی]]، [[روایت]] آوردن [[ابوذر]] به‌گونه‌ای دیگر [[نقل]] شده است. این [[روایات]] حاکی از آن است که [[ابوذر]] به‌شکلی شگفت از [[دعوت پیامبر]] [[آگاه]] شد و به [[مکه]] [[مهاجرت]] کرد و [[اسلام]] آورد. پس از آن، [[ابوذر]] از طرف [[پیامبر]] {{صل}} برای [[تبلیغ]] [[اسلام]] به‌سوی [[قبیله]] [[بنی‌غفار]] فرستاده شد. [[ابوذر]] مورد [[اعتماد]] [[پیامبر]] بود و در برخی [[غزوات]] شرکت کرد. [[ابوذر]] پس از [[رحلت پیامبر]] و در دوران [[خلافت ابوبکر]] جزو کسانی بود که [[دل]] با [[امام علی]] {{ع}} داشتند و به ایشان [[وفادار]] ماندند. [[ابوذر]] در زمان [[رحلت پیامبر]] در [[مدینه]] نبود و چون بازگشت و وضعیت را به‌گونه‌ای دیگر یافت، گفت: آری به بهره و میوه آن دست یافتید و پوسته آن را رها کردید و حال آنکه اگر این کار را در [[خاندان]] پیامبرتان قرار می‌دادید حتی دو تن هم با شما [[اختلاف]] نمی‌کردند. وی سرانجام با [[اکراه]] با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کرد.
| نام کامل          = [[جندب بن جناده]]
 
| کنیه              =
[[ابوذر]] همواره متعرض و منتقد [[خلیفه]] سوم، [[عثمان بن عفان]]، بود و سیاست‌های [[نادرست]] او را مورد [[انتقاد]] صریح و بی‌پرده خود قرار می‌داد، از این‌رو [[خلیفه]] او را به [[رَبَذه]] [[تبعید]] کرد. هنگام [[تبعید]] او، [[امام علی]] {{ع}} با چند تن از [[یاران]] به مشایعت او آمدند. [[تبعید]] [[ابوذر]] به [[ربذه]] یکی از کارهایی است که در آن مورد بر [[عثمان]] [[عیب]] گرفته شده است. [[نقل]] کرده‌اند هنگامی‌که [[ابوذر]] را به [[ربذه]] [[تبعید]] کردند [[عثمان]] [[فرمان]] داد میان [[مردم]] جار بزنند که هیچ‌کس نباید با [[ابوذر]] [[سخن]] بگوید و او را بدرقه کند و به [[مروان بن حکم]] [[فرمان]] داد که [[ابوذر]] را از [[مدینه]] بیرون کند. او چنان کرد و [[مردم]] از [[یاری]] [[ابوذر]] خودداری کردند، جز [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} و برادرش [[عقیل]] و [[حسن]] و [[حسین]] {{عم}} و [[عمار یاسر]] که این گروه با او بیرون رفتند تا او را بدرقه کنند. [[امام علی]] {{ع}} به او فرمود: "ای [[ابوذر]]! به‌راستی تو برای [[خدا]] به [[خشم]] [[آمدی]]، پس به همو [[امید]] دار. اینان از تو بر دنیاشان ترسیدند و تو به‌خاطر دینت از آنان [[بیمناکی]]. اینک [[دنیایی]] را که سنگ آن‌را به سینه می‌زنند و می‌ترسند که از دستشان بگیری، بدیشان وابگذار و خود به‌سوی [[خدا]] رو بگذار. چه بسیار نیازمندند به ترک [[ظلم]] و [[گناه]] که از آن بازشان می‌داشتی و تو چه [[بی‌نیازی]] از [[دنیا]] که تو را از آن بازمی‌داشتند. و به‌زودی خواهی دانست که فردا برنده کیست و آنکه بیشتر بدو [[رشک]] برند کدام است. اگر درهای [[آسمان]] و [[زمین]] بر بنده‌ای بسته شود، امّا او [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] حتماً برای او راه نجاتی مقرّر فرماید. تنها با [[خدا]] [[انس]] و [[الفت]] گیر و جز از [[باطل]] از چیزی مهراس. اگر دنیاشان را می‌پذیرفتی، تو را [[دوست]] می‌داشتند و اگر از آن سود می‌جستی، بهره‌ات می‌دادند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰: {{متن حدیث|يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ اَلْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ وَ اُهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ وَ سَتَعْلَمُ مَنِ اَلرَّابِحُ غَداً وَ اَلْأَكْثَرُ حُسَّداً وَ لَوْ أَنَّ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اِتَّقَى اَللَّهَ لَجَعَلَ اَللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً لاَ يُؤْنِسَنَّكَ إِلاَّ اَلْحَقُّ وَ لاَ يُوحِشَنَّكَ إِلاَّ اَلْبَاطِلُ فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوكَ‏}}</ref>.
| لقب              =
 
| نسب              =
سپس [[علی]] {{ع}} به همراهان خود گفت: با عموی خویش بدرود کنید و به [[عقیل]] فرمود: با [[برادر]] خویش بدرود کن. [[ابوذر]] همراه با [[خانواده]] خویش و چند گوسفند و شتر در [[ربذه]] ساکن شد. کاروان‌های [[حجاج]] به [[دیدار]] او می‌رفتند و می‌خواستند به او کمک کنند، هرچند او کمک از کسی نمی‌پذیرفت و برای دیدارکنندگان احادیثی از [[پیامبر]] [[نقل]] {{صل}} می‌کرد. [[ابوذر]] به [[نقل]] [[حدیث]] پای‌بند بود. [[احادیث]] بسیاری از او در [[صحاح سته]] [[نقل]] شده است و شماری از [[صحابه]] و [[تابعین]] احادیثی را از قول او [[نقل]] کرده‌اند. برخی شمار حدیث‌هایی را که [[ابوذر]] [[نقل]] کرده است ۲۸۱ [[روایت]] [[نقل]] می‌کنند.
| تولد              =
| شهر تولد          =
| کشور تولد        =
| محل زندگی        =
| وفات              =
| شهر وفات          =
| محل دفن          =
| خویشاوندان سرشناس =
| مذهب              =[[شیعه]]
| صحابی            =
| راوی از معصوم    = [[پیامبر خاتم]] <ref>معجم الرجال: ج۲۱، ص۱۵۲، ر۱۴۲۴۸</ref>
| مشایخ            = [[عویمر بن مالک انصاری]]، [[عمر بن خطاب عدوی]]، [[سلمان فارسی]]، [[ابو هریرة دوسی]]، [[عبد القدوس بن حجاج خولانی]]
| راویان از او     =[[ابوبکر بن عبدالرحمن مخزومی]]، [[ابو زرعة بن عمرو بجلی]]، [[ابو سعید مهری]]، [[ابوطالب ضبعی]]، [[ابو رافع قبطی]]
| اعتبار            =
| موضوع روایات      =
| تعداد روایات      = ۶
| تألیفات          =
| شهرت              =
| سایر              =
}}
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[ابوذر غفاری]]''' است. "'''[[ابوذر غفاری]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابوذر غفاری در قرآن]] - [[ابوذر غفاری در حدیث]] - [[ابوذر غفاری در نهج البلاغه]] - [[ابوذر غفاری در تاریخ اسلامی]] - [[ابوذر غفاری در تراجم و رجال]] - [[ابوذر غفاری در معارف و سیره رضوی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
[[ابوذر]] برمبنای [[پیش‌بینی]] [[پیامبر]] از کیفیت [[مرگ]] خویش [[آگاه]] بود. هنگامی‌که به [[احتضار]] افتاد به همسرش [[پیش‌بینی]] [[پیامبر]] را یادآور شد که پس از [[مرگ]] وی گروهی از [[صالحان]] [[کفن]] و [[دفن]] او را برعهده می‌گیرند. از این‌رو [[همسر]] [[ابوذر]] پس از [[مرگ]] او کاروانی را که از [[ربذه]] می‌گذشت مطلع کرد و آنها [[تدفین]] او را بر عهده گرفتند و او را در [[ربذه]] به [[خاک]] سپردند. در برخی از اقوال سردار کاروان را [[مالک اشتر نخعی]] نوشته‌اند<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۸۲- ۸۴.</ref>.
* [[ابوذر غفاری]] از [[قبیله]] [[بنی‌غفار]] و مادرش [[رمله]] است. او از نخستین گروندگان به [[اسلام]] و جزء [[اصحاب]] [[صُفّه]] بود. برخی او را چهارمین یا پنجمین فردی می‌دانند که [[اسلام]] آورد. نام دیگر [[ابوذر]]، بُرَیر است و برخی بریر را [[لقب]] وی دانسته‌اند. [[ابوذر]]، فردی آزاداندیش، رُک و دارای [[اعتقادات]] [[دینی]] ژرف و عمیق، [[زاهد]] و [[قناعت‌پیشه]] بود. درگیری‌های او با [[عثمان]] به‌دلیل [[اشتباهات]] [[عثمان]] در [[حکومت]] و استفاده‌های [[نادرست]] از [[بیت المال]] و هم‌چنین با [[معاویه]] مشهور است. بنابر [[روایت]] [[عبدالله بن صامت]]، برادرزاده [[ابوذر]]، او در [[دوران جاهلیّت]] نیز [[بت‌پرست]] نبوده و ۳ سال پیش از [[ملاقات]] با [[پیامبر]] یکتاپرست بوده است. [[ابوذر]] به‌سبب آن‌که قبیله‌اش [[حرمت]] ماه‌های [[حرام]] را نگاه نمی‌داشتند، [[قبیله]] خود را ترک و به [[مکّه]] [[مهاجرت]] کرد. وی از [[دعوت پیامبر]]{{صل}} [[آگاه]] شد و با وجود [[آزار]] و [[اذیت]] [[مشرکان]] به‌دیدار [[پیامبر]] آمد و [[اسلام]] آورد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۸۲.</ref>.
*در منابع [[شیعی]]، [[روایت]] آوردن [[ابوذر]] به‌گونه‌ای دیگر [[نقل]] شده است. این [[روایات]] حاکی از آن است که [[ابوذر]] به‌شکلی شگفت از [[دعوت پیامبر]] [[آگاه]] شد و به [[مکه]] [[مهاجرت]] کرد و [[اسلام]] آورد. پس از آن، [[ابوذر]] از طرف [[پیامبر]]{{صل}} برای [[تبلیغ]] [[اسلام]] به‌سوی [[قبیله]] [[بنی‌غفار]] فرستاده شد. [[ابوذر]] مورد [[اعتماد]] [[پیامبر]] بود و در برخی [[غزوات]] شرکت کرد. [[ابوذر]] پس از [[رحلت پیامبر]] و در دوران [[خلافت ابوبکر]] جزو کسانی بود که [[دل]] با [[امام علی]]{{ع}} داشتند و به ایشان [[وفادار]] ماندند. [[ابوذر]] در زمان [[رحلت پیامبر]] در [[مدینه]] نبود و چون بازگشت و وضعیت را به‌گونه‌ای دیگر یافت، گفت: آری به بهره و میوه آن [[دست]] یافتید و پوسته آن را رها کردید و حال آن‌که اگر این کار را در [[خاندان]] پیامبرتان قرار می‌دادید حتی دو تن هم با شما [[اختلاف]] نمی‌کردند. وی سرانجام با [[اکراه]] با [[ابوبکر]] [[بیعت]] کرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۸۲- ۸۳.</ref>.
* [[ابوذر]] همواره متعرض و منتقد [[خلیفه]] سوم، [[عثمان بن عفان]]، بود و سیاست‌های [[نادرست]] او را مورد [[انتقاد]] صریح و بی‌پرده خود قرار می‌داد، از این‌رو [[خلیفه]] او را به [[رَبَذه]] [[تبعید]] کرد. هنگام [[تبعید]] او، [[امام علی]]{{ع}} با چند تن از [[یاران]] به مشایعت او آمدند. [[تبعید]] [[ابوذر]] به [[ربذه]] یکی از کارهایی است که در آن مورد بر [[عثمان]] [[عیب]] گرفته شده است. [[نقل]] کرده‌اند هنگامی‌که [[ابوذر]] را به [[ربذه]] [[تبعید]] کردند [[عثمان]] [[فرمان]] داد میان [[مردم]] جار بزنند که هیچ‌کس نباید با [[ابوذر]] [[سخن]] بگوید و او را بدرقه کند و به [[مروان بن حکم]] [[فرمان]] داد که [[ابوذر]] را از [[مدینه]] بیرون کند. او چنان کرد و [[مردم]] از [[یاری]] [[ابوذر]] خودداری کردند، جز [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} و برادرش [[عقیل]] و [[حسن]] و [[حسین]]{{عم}} و [[عمار یاسر]] که این گروه با او بیرون رفتند تا او را بدرقه کنند. [[امام علی]]{{ع}} به او فرمود: "ای [[ابوذر]]! به‌راستی تو برای [[خدا]] به [[خشم]] [[آمدی]]، پس به همو [[امید]] دار. اینان از تو بر دنیاشان ترسیدند و تو به‌خاطر دینت از آنان [[بیمناکی]]. اینک [[دنیایی]] را که سنگ آن‌را به سینه می‌زنند و می‌ترسند که از دستشان بگیری، بدیشان وابگذار و خود به‌سوی [[خدا]] رو بگذار. چه بسیار نیازمندند به ترک [[ظلم]] و [[گناه]] که از آن بازشان می‌داشتی و تو چه [[بی‌نیازی]] از [[دنیا]] که تو را از آن بازمی‌داشتند. و به‌زودی خواهی دانست که فردا برنده کیست و آن‌که بیشتر بدو [[رشک]] برند کدام است. اگر درهای [[آسمان]] و [[زمین]] بر بنده‌ای بسته شود، امّا او [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] حتماً برای او راه نجاتی مقرّر فرماید. تنها با [[خدا]] [[انس]] و [[الفت]] گیر و جز از [[باطل]] از چیزی مهراس. اگر دنیاشان را می‌پذیرفتی، تو را [[دوست]] می‌داشتند و اگر از آن سود می‌جستی، بهره‌ات می‌دادند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰: {{متن حدیث|يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ غَضِبْتَ لِلَّهِ فَارْجُ مَنْ غَضِبْتَ لَهُ إِنَّ اَلْقَوْمَ خَافُوكَ عَلَى دُنْيَاهُمْ وَ خِفْتَهُمْ عَلَى دِينِكَ فَاتْرُكْ فِي أَيْدِيهِمْ مَا خَافُوكَ عَلَيْهِ وَ اُهْرُبْ مِنْهُمْ بِمَا خِفْتَهُمْ عَلَيْهِ فَمَا أَحْوَجَهُمْ إِلَى مَا مَنَعْتَهُمْ وَ مَا أَغْنَاكَ عَمَّا مَنَعُوكَ وَ سَتَعْلَمُ مَنِ اَلرَّابِحُ غَداً وَ اَلْأَكْثَرُ حُسَّداً وَ لَوْ أَنَّ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرَضِينَ كَانَتَا عَلَى عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اِتَّقَى اَللَّهَ لَجَعَلَ اَللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً لاَ يُؤْنِسَنَّكَ إِلاَّ اَلْحَقُّ وَ لاَ يُوحِشَنَّكَ إِلاَّ اَلْبَاطِلُ فَلَوْ قَبِلْتَ دُنْيَاهُمْ لَأَحَبُّوكَ وَ لَوْ قَرَضْتَ مِنْهَا لَأَمَّنُوكَ‏}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۸۳.</ref>.
*سپس [[علی]]{{ع}} به همراهان خود گفت: با عموی خویش بدرود کنید و به [[عقیل]] فرمود: با [[برادر]] خویش بدرود کن. [[ابوذر]] همراه با [[خانواده]] خویش و چند گوسفند و شتر در [[ربذه]] ساکن شد. کاروان‌های [[حجاج]] به [[دیدار]] او می‌رفتند و می‌خواستند به او کمک کنند، هرچند او کمک از کسی نمی‌پذیرفت و برای دیدارکنندگان احادیثی از [[پیامبر]] [[نقل]]{{صل}} می‌کرد. [[ابوذر]] به [[نقل]] [[حدیث]] پای‌بند بود. [[احادیث]] بسیاری از او در [[صحاح سته]] [[نقل]] شده است و شماری از [[صحابه]] و [[تابعین]] احادیثی را از قول او [[نقل]] کرده‌اند. برخی شمار حدیث‌هایی را که [[ابوذر]] [[نقل]] کرده است ۲۸۱ [[روایت]] [[نقل]] می‌کنند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۸۳.</ref>.
* [[ابوذر]] برمبنای [[پیش‌بینی]] [[پیامبر]] از کیفیت [[مرگ]] خویش [[آگاه]] بود. هنگامی‌که به [[احتضار]] افتاد به همسرش [[پیش‌بینی]] [[پیامبر]] را یادآور شد که پس از [[مرگ]] وی گروهی از [[صالحان]] [[کفن]] و [[دفن]] او را برعهده می‌گیرند. از این‌رو [[همسر]] [[ابوذر]] پس از [[مرگ]] او کاروانی را که از [[ربذه]] می‌گذشت مطلع کرد و آنها [[تدفین]] او را بر عهده گرفتند و او را در [[ربذه]] به [[خاک]] سپردند. در برخی از اقوال سردار کاروان را [[مالک اشتر نخعی]] نوشته‌اند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۸۳- ۸۴.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


۲۱۸٬۸۵۹

ویرایش