جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
جز (جایگزینی متن - 'تاویل' به 'تأویل') |
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست') |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
کسانی با گسترش معنای اصطلاحی [[تعرب]] که به مدینه و عصر [[هجرت]] اختصاص داشت، بر آنند که تعرب بعد الهجره، اقامت در [[سرزمین کفر]] پس از هجرت به [[سرزمین اسلامی]] است<ref>محمود عبدالرحمن، معجم المصطلحات الفقهیة، ج۱، ص۴۴۶-۴۴۷.</ref>. | کسانی با گسترش معنای اصطلاحی [[تعرب]] که به مدینه و عصر [[هجرت]] اختصاص داشت، بر آنند که تعرب بعد الهجره، اقامت در [[سرزمین کفر]] پس از هجرت به [[سرزمین اسلامی]] است<ref>محمود عبدالرحمن، معجم المصطلحات الفقهیة، ج۱، ص۴۴۶-۴۴۷.</ref>. | ||
در تعریفی دیگر آوردهاند که تعرب بعد الهجره، | در تعریفی دیگر آوردهاند که تعرب بعد الهجره، ساکن شدن در سرزمینی است که موجب [[نقص دین]] گردد<ref>حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۳۱۸-۳۳۲؛ شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه، ج۲، ص۵۲۸.</ref>. در چارچوب این دیدگاه و گسترش معنایی، شماری از [[فقیهان]] ضمن بازاندیشی در [[روایات]] مربوط به تعرب بعد الهجره، بر آنند که سکونت در سرزمین کفر اگر موجب [[نقص]] در [[دین]] شخص شود، تعرب بعد الهجره به شمار میرود و از [[گناهان بزرگ]] است <ref>بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة، ج۱۰، ص۴۶-۴۷؛ طباطبائی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۴، ص۳۵۳.</ref>. | ||
با این رویکرد، تعرب دوری گزیدن از سرزمین اسلامی پس از هجرت است و به معنای [[بادیهنشینی]] نیست<ref>مستند العروة الوثقی، ج۵، ص۴۳۳.</ref>. در [[منابع فقهی]]، گویا بر همین اساس، از شرایط ویژه [[وجوب]] هجرت از [[دارالکفر]] و جایی که امکان اظهار دین و [[تبلیغ]] آن نباشد، [[سخن]] رانده و از شرایطی مانند داشتن توان [[هجرت]]، [[سکونت]] در [[سرزمین]] [[شرک]]، [[ناتوانی]] از اظهار [[دین]]<ref>نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۵.</ref> و اینکه [[شهر]] مقصود هجرت از سرزمینهای [[اسلام]] نباشد، [[سخن]] گفتهاند<ref>طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۲، ص۴.</ref>. | با این رویکرد، تعرب دوری گزیدن از سرزمین اسلامی پس از هجرت است و به معنای [[بادیهنشینی]] نیست<ref>مستند العروة الوثقی، ج۵، ص۴۳۳.</ref>. در [[منابع فقهی]]، گویا بر همین اساس، از شرایط ویژه [[وجوب]] هجرت از [[دارالکفر]] و جایی که امکان اظهار دین و [[تبلیغ]] آن نباشد، [[سخن]] رانده و از شرایطی مانند داشتن توان [[هجرت]]، [[سکونت]] در [[سرزمین]] [[شرک]]، [[ناتوانی]] از اظهار [[دین]]<ref>نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۳۵.</ref> و اینکه [[شهر]] مقصود هجرت از سرزمینهای [[اسلام]] نباشد، [[سخن]] گفتهاند<ref>طوسی، محمد بن حسن، المبسوط، ج۲، ص۴.</ref>. | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۴: | ||
در این گسترش معنایی، معیار اصلی این است که [[انسان]] کاری انجام دهد که سبب دوری او از دین شود یا او را در معرض دوری از دین قرار دهد. بدینسان، تعرب بعد الهجره با دور شدن از اصل [[معرفت دینی]] یا مقدار ضروری آن، تحقق مییابد. | در این گسترش معنایی، معیار اصلی این است که [[انسان]] کاری انجام دهد که سبب دوری او از دین شود یا او را در معرض دوری از دین قرار دهد. بدینسان، تعرب بعد الهجره با دور شدن از اصل [[معرفت دینی]] یا مقدار ضروری آن، تحقق مییابد. | ||
از همین جا آوردهاند که میتوان به قاعدهای برای [[حرمت]] [[تعرب]] در [[فقه]] دست یافت: رفتن به جایی که [[بیم]] رود نتوان به معرفت دینی | از همین جا آوردهاند که میتوان به قاعدهای برای [[حرمت]] [[تعرب]] در [[فقه]] دست یافت: رفتن به جایی که [[بیم]] رود نتوان به معرفت دینی دست یافت<ref>رسالة الثقلین، ش۵۳، ص۱۵۴-۱۵۶، «وظائف اقلیات المسلمه».</ref>. شاید از این رو است که کسانی در بحث [[تبعید]] و تغریب، عدم جواز تبعید به سرزمینهای [[کفر]] و [[شرک]] را به حرمت تعرب، مستدل ساختهاند <ref>فقعانی، علی بن طی، الدر المنضود، ج۱، ص۳۱۹؛ طبسی، نجم الدین، النفی و التغریب، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref>.<ref>[[علی احمدی میرآقا|احمدی میرآقا، علی]]، [[تعرب بعد الهجره (مقاله)|مقاله «تعرب بعد الهجره»]]، [[دانشنامه حج و حرمین شریفین ج۵ (کتاب)|دانشنامه حج و حرمین شریفین]]، ج۵، ص:۳۶۲-۳۷۱.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |