عفت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'jpg|22px]] 22px دین‌پرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه')
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[عفت در قرآن]] - [[عفت در فقه اسلامی]] - [[عفت در حدیث]] - [[عفت در نهج البلاغه]] - [[عفت در اخلاق اسلامی]] - [[عفت در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[عفت در معارف و سیره فاطمی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[عفت در قرآن]] - [[عفت در فقه اسلامی]] - [[عفت در حدیث]] - [[عفت در نهج البلاغه]] - [[عفت در اخلاق اسلامی]] - [[عفت در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[عفت در معارف و سیره فاطمی]]| پرسش مرتبط  = }}


== مقدمه ==
'''عفت''' حفظ نفس از [[تمایلات]] و [[شهوات]] [[نفسانی]] است. این ویژگی در [[اسلام]] از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است به‌گونه‌ای که فرد [[عفیف]] هم‌رتبه و بلکه بالاتر از [[مجاهد]] در [[راه خدا]] دانسته شده است. عفت گستره مختلفی دارد مانند: پاک‌دامنی در [[کلام]]، شکم، [[پوشش]]، [[جمال]] و... .
عفت و پاک‌دامنی در لغت به معنای مناعت و چشم‌پوشی از کارهای قبیح است و در اصطلاح [[اخلاق]]، حالتی نفسانی است که از [[غلبه]] بر [[جان]] [[آدمی]] جلوگیری می‌کند و در سایه آن، [[انسان‌ها]] [[توانایی]] دوری از تمایلات و خواسته‌های شهوانی [[نفس]] را پیدا می‌کنند. پاک‌دامنی رعایت [[اعتدال]] در [[قوه]] شهویه است. هرگاه [[انسان]] [[قوه]] شهویه را تحت نظارت [[قوه]] عاقله به‌کار گیرد، موجب کسب عفت می‌شود تا آنچه مفید به حال [[انسان]] است و [[سعادت]] او را تضمین می‌کند برای او حاصل شود. هنگامی که [[شهوت]] رها شود و به [[افراط]] بینجامد آن‌را "شَرَه" و زمانی‌که در آن تفریط شود، آن‌را "خمودی" می‌نامند. کسی‌که به خواسته [[نفس]] عمل کند و خود را [[بنده]] او قرار دهد از حد انسانیّت خارج و به مرز حیوانیّت نزدیک شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 183.</ref>.  
 
== معناشناسی ==
عفت و [[پاک‌دامنی]] در لغت به معنای مناعت و چشم‌پوشی از کارهای قبیح است و در اصطلاح [[اخلاق]]، حالتی [[نفسانی]] است که از [[غلبه]] بر [[جان]] [[آدمی]] جلوگیری می‌کند و در سایه آن، [[انسان‌ها]] [[توانایی]] دوری از [[تمایلات]] و خواسته‌های [[شهوانی]] نفس را پیدا می‌کنند. پاک‌دامنی رعایت [[اعتدال]] در [[قوه]] شهویه است. هرگاه [[انسان]] قوه شهویه را تحت [[نظارت]] قوه عاقله به‌کار گیرد، موجب کسب عفت می‌شود تا آنچه مفید به حال انسان است و [[سعادت]] او را تضمین می‌کند برای او حاصل شود. هنگامی که [[شهوت]] رها شود و به [[افراط]] بینجامد آن را «شَرَه» و زمانی‌که در آن [[تفریط]] شود، آن را «[[خمودی]]» می‌نامند. کسی‌که به خواسته نفس عمل کند و خود را [[بنده]] او قرار دهد از حد انسانیّت خارج و به مرز حیوانیّت نزدیک شده است<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۱۸۳.</ref>.


== اهمیت عفت و پاک‌دامنی ==
== اهمیت عفت و پاک‌دامنی ==
عفت و پاک‌دامنی در [[دین]] [[مقدس]] [[اسلام]] از اهمیت و [[جایگاه]] ویژه‌ای برخوردار است به‌گونه‌ای که [[قرآن کریم]] به‌صراحت به حفظ عفت سفارش می‌کند و می‌فرماید: کسانی‌ که امکانی برای [[ازدواج]] نمی‌یابند، [باید پاک‌دامنی پیشه کنند] تا [[خداوند]] از [[فضل]] خود آنان را بی‌نیاز گرداند<ref>{{متن قرآن|وَأَنكِحُوا الأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ }}؛ سوره نور، آیه ۳۲.</ref>. در [[روایات اسلامی]] نیز از عفت و پاک‌دامنی با تعبیرات بلندی یاد شده است. [[امام علی]] {{ع}} فرد عفیف را هم‌رتبه، بلکه بالاتر از [[مجاهد]] در [[راه خدا]] می‌داند و می‌فرماید: [[پاداش]] مجاهدی که در [[راه خدا]] به [[شهادت]] رسیده، [[برتر]] از فرد پاک‌دامنی نیست که توان [[گناه]] داشته و [[گناه]] نکرده است، که پاک‌دامن در آستانه [[فرشته]] شدن است<ref>{{متن حدیث|مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً، مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ، لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۴٧٤.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} در توصیف [[متقین]] که [[برترین]] الگوهای انسانی را معرفی می‌کند، یکی از اوصاف [[متقین]] را عفت و [[پاکدامنی]] برمی‌شمرد:[[متقین]] دارای نفس‌هایی عفیف‌اند، ... اگر [[نفس]] او در آنچه بر آن دشوار است [[فرمان]] [[نبرد]]، او نیز در آنچه نفسش می‌پسندد، اطاعتش نکند،... [[متقین]] [[پاکیزه]] و با غفّت‌اند (پیرو شهوات نیستند)<ref>{{متن حدیث|أَنْفُسُهُمْ عَفِيفَةٌ،...إِنِ اسْتَصْعَبَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فِيمَا تَكْرَهُ لَمْ يُعْطِهَا سُؤْلَهَا... أَبْرَارٌ أَتْقِيَاءُ ومَيِّتَةً شَهْوَتُهُن}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳.</ref>. [[امام]] {{ع}} راه‌کار [[متقین]] در [[تربیت]] [[نفس]] را عقاب و جریمه [[نفس]] می‌داند، به این نحو که آنچه را مورد علاقه [[نفس]] باشد از او دریغ می‌دارند تا در [[اطاعت خدا]] قوی شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 183- 184.</ref>.
{{اصلی|عفت در قرآن|عفت در حدیث}}
عفت و پاک‌دامنی در [[دین]] [[مقدس]] [[اسلام]] از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است به‌گونه‌ای که [[قرآن کریم]] به‌صراحت به [[حفظ]] عفت سفارش می‌کند و می‌فرماید: کسانی‌ که امکانی برای [[ازدواج]] نمی‌یابند، [باید پاک‌دامنی پیشه کنند] تا [[خداوند]] از فضل خود آنان را [[بی‌نیاز]] گرداند<ref>{{متن قرآن|وَأَنكِحُوا الأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}؛ سوره نور، آیه ۳۲.</ref>.  
 
در [[روایات اسلامی]] نیز از عفت و پاک‌دامنی با تعبیرات بلندی یاد شده است.  
#[[امام علی]]{{ع}} فرد [[عفیف]] را هم‌رتبه، بلکه بالاتر از [[مجاهد]] در [[راه خدا]] می‌داند و می‌فرماید: [[پاداش]] مجاهدی که در راه خدا به [[شهادت]] رسیده، [[برتر]] از فرد پاک‌دامنی نیست که توان [[گناه]] داشته و گناه نکرده است، که پاک‌دامن در آستانه [[فرشته]] شدن است<ref>{{متن حدیث|مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً، مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ، لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۴٧۴.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۱۸۳- ۱۸۴.</ref>
# [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: "[[خداوند]] با هیچ چیزی [[برتر]] از عفتّ شکم و عفّت جنسی، [[پرستش]] نشده است"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‌ءٍ أَفْضَلَ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۷۹. </ref>؛
# [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: "بر شما [[باد]] عفّت، و ترک کارهای ناورا"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}‌ عَلَيْكُمْ بِالْعَفَافِ وَ تَرْكِ الْفُجُورِ}}؛ اصول کافی، ج۵، ص۵۵۴.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۳۶-۲۳۷.</ref>


== گستره عفت ==
== گستره عفت ==
در [[روایات اسلامی]]، پاک‌دامنی حیطه‌های مختلفی از زندگی [[انسان]] را در برمی‌گیرد. از جمله موارد پاک‌دامنی می‌توان به پاک‌دامنی در [[کلام]]، شکم، پوشش، [[جمال]] و... اشاره کرد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 184.</ref>.
در [[روایات اسلامی]]، [[پاک‌دامنی]] حیطه‌های مختلفی از [[زندگی]] [[انسان]] را در برمی‌گیرد. از جمله موارد پاک‌دامنی می‌توان به پاک‌دامنی در [[کلام]]، شکم، [[پوشش]]، [[جمال]] و... اشاره کرد.
 
=== عفت کلام ===
[[امام علی]]{{ع}} در بخشی از سخنانش در معرفی متقین می‌فرماید: «ساحت [[قدس]] او از [[فحش]] و [[بدزبانی]] نرم و مهربانانه دارد... دیگران را با لقب‌های [[زشت]] و ناروا نخوانَد... [[مصیبت]] زدگان را [[شماتت]] نکند... در امور [[لغو]] و [[باطل]] قدم ننهد و از چارچوب [[حق]] خارج نشود... اگر از سخن لب فروبندد، [[غمگین]] نشود که [[سکوت]] او [[مصلحت]] و مفید است و اگر چهره به [[خنده]] گشاید، به قهقهه نرسد...»<ref>{{متن حدیث|بَعِيداً فُحْشُهُ لَيِّناً قَوْلُهُ... لَا يُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ... لَا يَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ... لَا يَدْخُلُ فِي الْبَاطِلِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ؛.. إِنْ صَمَتَ لَمْ يَغُمَّهُ صَمْتُهُ وَ إِنْ ضَحِكَ لَمْ يَعْلُ صَوْتُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹٣.</ref>.<ref>سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸۴.</ref>


== عفت [[کلام]] ==
=== عفت شکم ===
[[امام علی]] {{ع}} در بخشی از سخنانش در معرفی [[متقین]] می‌فرماید: ساحت [[قدس]] او از فحش و بدزبانی نرم و مهربانانه دارد... دیگران را با لقب‌های زشت و ناروا نخوانَد... [[مصیبت]] زدگان را شماتت نکند... در امور لغو و [[باطل]] قدم ننهد و از چارچوب [[حق]] خارج نشود... اگر از سخن لب فروبندد، غمگین نشود که [[سکوت]] او [[مصلحت]] و مفید است و اگر چهره به خنده گشاید، به قهقهه نرسد...<ref>{{متن حدیث|بَعِيداً فُحْشُهُ لَيِّناً قَوْلُهُ... لَا يُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ... لَا يَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ... لَا يَدْخُلُ فِي الْبَاطِلِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ؛.. إِنْ صَمَتَ لَمْ يَغُمَّهُ صَمْتُهُ وَ إِنْ ضَحِكَ لَمْ يَعْلُ صَوْتُهُ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹٣.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 184.</ref>.
یکی از انواع عفت‌ها رعایت [[اعتدال]] در خوردن و آشامیدن است، در [[روایات]] نیز تأثیر فراوانی برای آن بیان شده است. هرگاه انسان زیاد از حد بخورد و بیاشامد، [[قوه]] [[تفکر]] او [[ضعیف]] و [[قلب]] نیز قسیّ و سخت می‌شود، [[شهوت]] جنسی به [[هیجان]] می‌آید و [[آدمی]] از انجام [[عبادات]] و [[لذت]] [[مناجات]] بازمی‌ماند. [[اهل‌بیت]]{{عم}} هم‌چنین فواید فراوانی برای سیرنخوردن و رعایت عفت شکم بیان کرده‌اند، از جمله: [[نورانیّت]] و صفای [[دل]]، [[ذکاوت]]، تیزهوشی، رسیدن به لذت مناجات، یاد [[فقرا]] و [[مستمندان]]، یادآوری [[گرسنگی]] [[روز قیامت]]، [[تواضع]] و [[فروتنی]]، کاهش میل به [[خواب]] و... .


== عفت شکم ==
حد [[اعتدال]] در خوردن آن است که [[انسان]] آن‌قدر بخورد که سنگینی معده و درد گرسنگی، هر دو را از یاد ببرد و از یاد شکم بیرون بیاید؛ زیرا [[هدف]] از خوردن، ادامه [[زندگی]] و قوت در [[عبادت]] است. این امر [[تفسیری]] از [[کلام]] خداست که فرمود: بخورید و بیاشامید، اما [[اسراف]] نکنید<ref>{{متن قرآن| يَا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}؛ سوره اعراف، آیه ۳۱.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۱۸۴ ـ ۱۸۵.</ref>
یکی از انواع عفت‌ها رعایت [[اعتدال]] در خوردن و آشامیدن است، در [[روایات]] نیز تأثیر فراوانی برای آن بیان شده است. هرگاه [[انسان]] زیاد از حد بخورد و بیاشامد، [[قوه]] [[تفکر]] او ضعیف و [[قلب]] نیز قسیّ و سخت می‌شود، [[شهوت]] جنسی به هیجان می‌آید و [[آدمی]] از انجام [[عبادات]] و [[لذت]] [[مناجات]] بازمی‌ماند. [[اهل‌بیت]] {{عم}} هم‌چنین فواید فراوانی برای سیرنخوردن و رعایت عفت شکم بیان کرده‌اند، از جمله: نورانیّت و صفای [[دل]]، ذکاوت، تیزهوشی، رسیدن به [[لذت]] [[مناجات]]، یاد فقرا و مستمندان، یادآوری [[گرسنگی]] [[روز قیامت]]، [[تواضع]] و [[فروتنی]]، کاهش میل به [[خواب]] و... [[امام علی]] {{ع}} خطاب به [[کارگزار]] خود، [[عثمان بن حُنَیف]]، که بر خوان ثروتمندان نشسته‌بود، می‌فرماید: ای پسر حُنَیف، به من خبر رسیده که مردی از [[جوانان]] و سرشناسان [[بصره]] تو را به سفره‌ای خوانده است و تو هم سر از پا نشناخته‌ بدان‌جا شتافته‌ای. او غذاهای رنگارنگ و مخصوص برای تو فراهم کرده و کاسه‌ها یکی پس از دیگری پیش روی تو نهاده است. من گمان نمی‌کردم تو به سفره گروهی درآیی که نیازمندانشان را جفا کنند و ثروتمندانشان را به میهمانی خوانند. اینک بدانچه از این گونه سفره‌ها می‌خوری درست بنگر، پس آنچه را نمی‌دانی از کجاست و با چه انگیزه‌ای به آن [[دعوت]] شده‌ای از دهان بریز و آنچه را [[یقین]] داری که [[پاک]] و بی‌شائبه است استفاده و [[اجابت]] کن<ref>{{متن حدیث|يَا ابْنَ حُنَيْفٍ فَقَدْ بَلَغَنِي أَنَّ رَجُلًا مِنْ فِتْيَةِ أَهْلِ الْبَصْرَةِ دَعَاكَ إِلَى مَأْدُبَةٍ فَأَسْرَعْتَ إِلَيْهَا تُسْتَطَابُ لَكَ الْأَلْوَانُ وَ تُنْقَلُ إِلَيْكَ الْجِفَانُ، وَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّكَ تُجِيبُ إِلَى طَعَامِ قَوْمٍ عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ وَ غَنِيُّهُمْ مَدْعُوٌّ؛ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقْضَمُهُ مِنْ هَذَا الْمَقْضَمِ، فَمَا اشْتَبَهَ عَلَيْكَ عِلْمُهُ فَالْفِظْهُ وَ مَا أَيْقَنْتَ بِطِيبِ [وَجْهِهِ] وُجُوهِهِ فَنَلْ مِنْهُ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 184.</ref>.


حد [[اعتدال]] در خوردن آن است که [[انسان]] آن‌قدر بخورد که سنگینی معده و درد [[گرسنگی]]، هر دو را از یاد ببرد و از یاد شکم بیرون بیاید، زیرا [[هدف]] از خوردن، ادامه زندگی و قوت در [[عبادت]] است. این امر تفسیری از [[کلام]] خداست که فرمود: بخورید و بیاشامید، اما [[اسراف]] نکنید<ref>{{متن قرآن| يَا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ}}؛ سوره اعراف، آیه ۳۱.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 185.</ref>.
=== [[عفت]] [[پوشش]] ===
[[امام علی]]{{ع}} رعایت پوششِ [[زنان]] را عامل [[سلامت]] و [[استواری]] آنان می‌داند: آنان (زنان) را در صدف حجاب درپوشان تا از [[چشم زخم]] بُلهوسان برهند؛ زیرا دوام [[امنیّت]] و سلامت [[زن]] به پوشش و [[عفاف]] اوست<ref>{{متن حدیث|وَ اكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِكَ إِيَّاهُنَّ فَإِنَّ شِدَّةَ الْحِجَابِ أَبْقَى عَلَيْهِنَّ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. ثمره حجاب در [[جامعه اسلامی]]، عفت و [[پاک‌دامنی]] و محفوظ ماندن از [[گناه]] است. افزون بر این، [[لباس]] نباید مایه [[فخر]]، [[مباهات]] و [[شهرت]] قرار گیرد. امام{{ع}} در بیان صفات [[متقین]] از پوشش آنها که همراه با [[اعتدال]] است، یاد می‌کند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص۱۸۵.</ref>


== عفت پوشش ==
== عفت و فقه ==
در نظر [[امام علی]] {{ع}} عفت در پوشش، رعایت [[حجاب]] برمبنای شعائر و معیارهای دینی است که در [[قرآن کریم]] تعریف و [[تبیین]] شده‌اند<ref>{{متن قرآن| وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}؛ سوره نور، آیه۳۱ و {{متن قرآن| وَالْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء الَّلاتِي لا يَرْجُونَ نِكَاحًا فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُنَاحٌ أَن يَضَعْنَ ثِيَابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجَاتٍ بِزِينَةٍ وَأَن يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَّهُنَّ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}؛ سوره نور، آیه ٣١.</ref>.  
{{اصلی|عفت در فقه اسلامی}}
کسی که تصمیم بر [[ازدواج]] دارد، [[مستحب]] است همسری [[عفیف]] برگزیند و پاکدامنی او را بر [[دارایی]] و ثروتش ترجیح دهد<ref>مستند الشیعة، ج۱۶، ص۱۴؛ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۸.</ref>. حتی در [[ازدواج موقت]] نیز، [[انتخاب]] همسری عفیف و [[مؤمن]]، [[استحباب]] دارد<ref>جواهرالکلام، ج۳۰، ص۱۵۷؛ تحریرالاحکام، ج۳، ص۵۲۲.</ref>.


[[امام]] {{ع}} رعایت پوششِ زنان را عامل [[سلامت]] و [[استواری]] آنان می‌داند: آنان (زنان) را در صدف [[حجاب]] درپوشان تا از چشم زخم بُلهوسان برهند، زیرا دوام امنیّت و [[سلامت]] [[زن]] به پوشش و عفاف اوست<ref>{{متن حدیث|وَ اكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِكَ إِيَّاهُنَّ فَإِنَّ شِدَّةَ الْحِجَابِ أَبْقَى عَلَيْهِنَّ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. ثمره [[حجاب]] در [[جامعه اسلامی]]، عفت و پاک‌دامنی و محفوظ ماندن از [[گناه]] است. افزون بر این، [[لباس]] نباید مایه فخر، مباهات و شهرت قرار گیرد. [[امام]] {{ع}} در بیان صفات [[متقین]] از پوشش آن‌ها که همراه با [[اعتدال]] است، یاد می‌کند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳.</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 185.</ref>.
چنان که عفت و پاکدامنی از جمله صفاتی است که مستحب است در انتخاب دایه مدّ نظر [[ولیّ]] [[کودک]] قرار گیرد<ref>جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۰۶؛ تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۷۶.</ref>.


== عفت، [[زکات]] [[زیبایی]] ==
شرط تحقق احصان که موجب ثبوت حدّ [[قذف]] است، پاکدامنی از [[زنا]] در [[زن]] و لواط در مرد است. بنابراین، قذف زناکار یا لواط کار موجب ثبوت حدّ قذف نخواهد شد<ref>مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۸۴؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۱۷ ـ ۴۱۸.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۵، صفحه ۴۱۱.</ref>
[[امام علی]] {{ع}} پاک‌دامنی را [[زکات]] [[زیبایی]] معرفی می‌کند و می‌فرماید: [[زکات]] [[جمال]] و [[زیبایی]]، عفت و پاک‌دامنی است<ref>{{متن حدیث|زَكَاةُ الْجَمَالِ الْعَفَافُ}}؛ غرر الحکم، ص٣٩٠.</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 185.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۱۲۱: خط ۱۳۲:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۲''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}
خط ۱۳۱: خط ۱۴۴:
{{ارزش‌های اجتماعی}}
{{ارزش‌های اجتماعی}}


[[رده:عفت]]
[[رده:پاک‌دامنی]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:فضایل اخلاقی]]
[[رده:مدخل اخلاقی نهج البلاغه]]
[[رده:مدخل اخلاقی نهج البلاغه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۲۸

عفت حفظ نفس از تمایلات و شهوات نفسانی است. این ویژگی در اسلام از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است به‌گونه‌ای که فرد عفیف هم‌رتبه و بلکه بالاتر از مجاهد در راه خدا دانسته شده است. عفت گستره مختلفی دارد مانند: پاک‌دامنی در کلام، شکم، پوشش، جمال و... .

معناشناسی

عفت و پاک‌دامنی در لغت به معنای مناعت و چشم‌پوشی از کارهای قبیح است و در اصطلاح اخلاق، حالتی نفسانی است که از غلبه بر جان آدمی جلوگیری می‌کند و در سایه آن، انسان‌ها توانایی دوری از تمایلات و خواسته‌های شهوانی نفس را پیدا می‌کنند. پاک‌دامنی رعایت اعتدال در قوه شهویه است. هرگاه انسان قوه شهویه را تحت نظارت قوه عاقله به‌کار گیرد، موجب کسب عفت می‌شود تا آنچه مفید به حال انسان است و سعادت او را تضمین می‌کند برای او حاصل شود. هنگامی که شهوت رها شود و به افراط بینجامد آن را «شَرَه» و زمانی‌که در آن تفریط شود، آن را «خمودی» می‌نامند. کسی‌که به خواسته نفس عمل کند و خود را بنده او قرار دهد از حد انسانیّت خارج و به مرز حیوانیّت نزدیک شده است[۱].

اهمیت عفت و پاک‌دامنی

عفت و پاک‌دامنی در دین مقدس اسلام از اهمیت و جایگاه ویژه‌ای برخوردار است به‌گونه‌ای که قرآن کریم به‌صراحت به حفظ عفت سفارش می‌کند و می‌فرماید: کسانی‌ که امکانی برای ازدواج نمی‌یابند، [باید پاک‌دامنی پیشه کنند] تا خداوند از فضل خود آنان را بی‌نیاز گرداند[۲].

در روایات اسلامی نیز از عفت و پاک‌دامنی با تعبیرات بلندی یاد شده است.

  1. امام علی(ع) فرد عفیف را هم‌رتبه، بلکه بالاتر از مجاهد در راه خدا می‌داند و می‌فرماید: پاداش مجاهدی که در راه خدا به شهادت رسیده، برتر از فرد پاک‌دامنی نیست که توان گناه داشته و گناه نکرده است، که پاک‌دامن در آستانه فرشته شدن است[۳].[۴]
  2. امام باقر (ع) فرمودند: "خداوند با هیچ چیزی برتر از عفتّ شکم و عفّت جنسی، پرستش نشده است"[۵]؛
  3. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "بر شما باد عفّت، و ترک کارهای ناورا"[۶].[۷]

گستره عفت

در روایات اسلامی، پاک‌دامنی حیطه‌های مختلفی از زندگی انسان را در برمی‌گیرد. از جمله موارد پاک‌دامنی می‌توان به پاک‌دامنی در کلام، شکم، پوشش، جمال و... اشاره کرد.

عفت کلام

امام علی(ع) در بخشی از سخنانش در معرفی متقین می‌فرماید: «ساحت قدس او از فحش و بدزبانی نرم و مهربانانه دارد... دیگران را با لقب‌های زشت و ناروا نخوانَد... مصیبت زدگان را شماتت نکند... در امور لغو و باطل قدم ننهد و از چارچوب حق خارج نشود... اگر از سخن لب فروبندد، غمگین نشود که سکوت او مصلحت و مفید است و اگر چهره به خنده گشاید، به قهقهه نرسد...»[۸].[۹]

عفت شکم

یکی از انواع عفت‌ها رعایت اعتدال در خوردن و آشامیدن است، در روایات نیز تأثیر فراوانی برای آن بیان شده است. هرگاه انسان زیاد از حد بخورد و بیاشامد، قوه تفکر او ضعیف و قلب نیز قسیّ و سخت می‌شود، شهوت جنسی به هیجان می‌آید و آدمی از انجام عبادات و لذت مناجات بازمی‌ماند. اهل‌بیت(ع) هم‌چنین فواید فراوانی برای سیرنخوردن و رعایت عفت شکم بیان کرده‌اند، از جمله: نورانیّت و صفای دل، ذکاوت، تیزهوشی، رسیدن به لذت مناجات، یاد فقرا و مستمندان، یادآوری گرسنگی روز قیامت، تواضع و فروتنی، کاهش میل به خواب و... .

حد اعتدال در خوردن آن است که انسان آن‌قدر بخورد که سنگینی معده و درد گرسنگی، هر دو را از یاد ببرد و از یاد شکم بیرون بیاید؛ زیرا هدف از خوردن، ادامه زندگی و قوت در عبادت است. این امر تفسیری از کلام خداست که فرمود: بخورید و بیاشامید، اما اسراف نکنید[۱۰].[۱۱]

عفت پوشش

امام علی(ع) رعایت پوششِ زنان را عامل سلامت و استواری آنان می‌داند: آنان (زنان) را در صدف حجاب درپوشان تا از چشم زخم بُلهوسان برهند؛ زیرا دوام امنیّت و سلامت زن به پوشش و عفاف اوست[۱۲]. ثمره حجاب در جامعه اسلامی، عفت و پاک‌دامنی و محفوظ ماندن از گناه است. افزون بر این، لباس نباید مایه فخر، مباهات و شهرت قرار گیرد. امام(ع) در بیان صفات متقین از پوشش آنها که همراه با اعتدال است، یاد می‌کند[۱۳].[۱۴]

عفت و فقه

کسی که تصمیم بر ازدواج دارد، مستحب است همسری عفیف برگزیند و پاکدامنی او را بر دارایی و ثروتش ترجیح دهد[۱۵]. حتی در ازدواج موقت نیز، انتخاب همسری عفیف و مؤمن، استحباب دارد[۱۶].

چنان که عفت و پاکدامنی از جمله صفاتی است که مستحب است در انتخاب دایه مدّ نظر ولیّ کودک قرار گیرد[۱۷].

شرط تحقق احصان که موجب ثبوت حدّ قذف است، پاکدامنی از زنا در زن و لواط در مرد است. بنابراین، قذف زناکار یا لواط کار موجب ثبوت حدّ قذف نخواهد شد[۱۸].[۱۹]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸۳.
  2. ﴿وَأَنكِحُوا الأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛ سوره نور، آیه ۳۲.
  3. «مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِيدُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً، مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ، لَكَادَ الْعَفِيفُ أَنْ يَكُونَ مَلَكاً مِنَ الْمَلَائِكَةِ»؛ نهج البلاغه، حکمت ۴٧۴.
  4. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸۳- ۱۸۴.
  5. «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: مَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْ‌ءٍ أَفْضَلَ مِنْ عِفَّةِ بَطْنٍ وَ فَرْجٍ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۷۹.
  6. «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‌ عَلَيْكُمْ بِالْعَفَافِ وَ تَرْكِ الْفُجُورِ»؛ اصول کافی، ج۵، ص۵۵۴.
  7. مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۲، ص ۲۳۶-۲۳۷.
  8. «بَعِيداً فُحْشُهُ لَيِّناً قَوْلُهُ... لَا يُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ... لَا يَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ... لَا يَدْخُلُ فِي الْبَاطِلِ وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ؛.. إِنْ صَمَتَ لَمْ يَغُمَّهُ صَمْتُهُ وَ إِنْ ضَحِكَ لَمْ يَعْلُ صَوْتُهُ»؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹٣.
  9. سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸۴.
  10. ﴿ يَا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ؛ سوره اعراف، آیه ۳۱.
  11. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸۴ ـ ۱۸۵.
  12. «وَ اكْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ بِحِجَابِكَ إِيَّاهُنَّ فَإِنَّ شِدَّةَ الْحِجَابِ أَبْقَى عَلَيْهِنَّ»؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱.
  13. نهج البلاغه، خطبه ۱۹۳.
  14. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۱۸۵.
  15. مستند الشیعة، ج۱۶، ص۱۴؛ جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۸.
  16. جواهرالکلام، ج۳۰، ص۱۵۷؛ تحریرالاحکام، ج۳، ص۵۲۲.
  17. جواهر الکلام، ج۲۹، ص۳۰۶؛ تحریر الوسیلة، ج۲، ص۲۷۶.
  18. مفاتیح الشرائع، ج۲، ص۸۴؛ جواهر الکلام، ج۴۱، ص۴۱۷ ـ ۴۱۸.
  19. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵، صفحه ۴۱۱.