جامعه بشری: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۳: خط ۳۳:
در سایه اصل [[برادری]] ایمانی، اصل [[مواسات]] پدیدار می‌شود. [[مواسات]] یعنی [[برادر دینی]] را در [[مال]] خود شریک دانستن، یعنی همان‌گونه که فرد از [[مال]] خویش استفاده و در آن [[تصرف]] می‌کند، دیگری نیز همان‌گونه باشد. برقراری [[جامعه دینی]] با اصل [[اخوت]] و [[برادری]] [[هم‌بستگی]] دارد و هیچ امری جز [[مواسات]] باعث [[پایداری]] [[برادری]] ایمانی نمی‌شود. بر همین اساس [[امام علی]] {{ع}} محبوب‌ترین [[مردم]] نزد [[خداوند]] را سودمندترین آن‌ها برای دیگران برمی‌شمرد و تنها در این‌صورت است که پیوندهای [[اجتماعی]] برقرار می‌شود و [[فقر]] از میان [[جامعه]] رخت برمی‌بندد و جامعه‌ای سالم به‌وجود می‌آید<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 235.</ref>.
در سایه اصل [[برادری]] ایمانی، اصل [[مواسات]] پدیدار می‌شود. [[مواسات]] یعنی [[برادر دینی]] را در [[مال]] خود شریک دانستن، یعنی همان‌گونه که فرد از [[مال]] خویش استفاده و در آن [[تصرف]] می‌کند، دیگری نیز همان‌گونه باشد. برقراری [[جامعه دینی]] با اصل [[اخوت]] و [[برادری]] [[هم‌بستگی]] دارد و هیچ امری جز [[مواسات]] باعث [[پایداری]] [[برادری]] ایمانی نمی‌شود. بر همین اساس [[امام علی]] {{ع}} محبوب‌ترین [[مردم]] نزد [[خداوند]] را سودمندترین آن‌ها برای دیگران برمی‌شمرد و تنها در این‌صورت است که پیوندهای [[اجتماعی]] برقرار می‌شود و [[فقر]] از میان [[جامعه]] رخت برمی‌بندد و جامعه‌ای سالم به‌وجود می‌آید<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 235.</ref>.


== [[انحطاط]] [[جوامع]] در [[نهج البلاغه]] ==
== انحطاط [[جوامع]] در [[نهج البلاغه]] ==
[[انحطاط]] در لغت به معنای فروافتادن و پست‌شدن است. گویاترین عبارت [[نهج البلاغه]] درباره [[انحطاط]] یک [[قوم]] و [[علت]] آن، این [[کلام]] است: "و در احوال گذشتگان پیش از خود بنگرید. مردمی که با [[ایمان]] بودند چه سان به‌سر بردند؟ و چگونه آنان را آزمودند؟ پس بنگرید... آیا مهتران سراسر [[زمین]] نبودند و بر [[جهان]] [[پادشاهی]] نمی‌کردند؟ پس بنگرید پایان کارشان به کجا کشید، چون میانشان جدایی افتاد و الفت به پراکندگی انجامید و سخن‌ها و دل‌هاشان گوناگون شد. از هم جدا شدند و به حزب‌ها گراییدند و [[خدا]] [[لباس]] [[کرامت]] خود را از تنشان برون آورد، [[نعمت]] فراخ خویش را از دستشان به در کرد، داستان آنان میان شما ماند و آن را برای پندگیرنده [[عبرت]] گرداند ... در کار آنان بیندیشید و روزگاری که پراکنده بودند و از هم جدا و کسراها و قیصرها بر آنان [[پادشاه]] ... آنان را واگذاشتند و مستمند و [[درویش]] و چراننده اشتران پشت ریش. پست‌ترین جاهایشان، خانه و خشک‌ترین بیابانشان، جای قرار و کاشانه. نه ـ به سوی حق ـ دعوتی، تا بدان روی آرند و خود را ـ از گمراهی ـ بازدارند؛ دست‌ها به خلاف هم در کار، جمعیت پراکنده، در بلای سخت و [[تیه]] [[نادانی]] دست و پا زننده، از زنده به [[گور]] کردن دختران بتان و بریدن پیوند [[خویشان]] و یکدیگر را غارت‌کنان<ref>{{متن حدیث|وَ احْذَرُوا مَا نَزَلَ بِالْأُمَمِ قَبْلَكُمْ مِنَ الْمَثُلَاتِ بِسُوءِ الْأَفْعَالِ وَ ذَمِيمِ الْأَعْمَالِ، فَتَذَكَّرُوا فِي الْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَحْوَالَهُمْ وَ احْذَرُوا أَنْ تَكُونُوا أَمْثَالَهُمْ؛ فَإِذَا تَفَكَّرْتُمْ فِي تَفَاوُتِ حَالَيْهِمْ فَالْزَمُوا كُلَّ أَمْرٍ لَزِمَتِ الْعِزَّةُ بِهِ شَأْنَهُمْ [حَالَهُمْ‏] وَ زَاحَتِ الْأَعْدَاءُ لَهُ عَنْهُمْ وَ مُدَّتِ الْعَافِيَةُ بِهِ عَلَيْهِمْ وَ انْقَادَتِ النِّعْمَةُ لَهُ مَعَهُمْ وَ وَصَلَتِ الْكَرَامَةُ عَلَيْهِ حَبْلَهُمْ، مِنَ الِاجْتِنَابِ لِلْفُرْقَةِ وَ اللُّزُومِ لِلْأُلْفَةِ وَ التَّحَاضِّ عَلَيْهَا وَ التَّوَاصِي بِهَا؛ وَ اجْتَنِبُوا كُلَّ أَمْرٍ كَسَرَ فِقْرَتَهُمْ وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ، مِنْ تَضَاغُنِ الْقُلُوبِ وَ تَشَاحُنِ الصُّدُورِ وَ تَدَابُرِ النُّفُوسِ وَ تَخَاذُلِ الْأَيْدِي}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 237.</ref>
انحطاط در لغت به معنای فروافتادن و پست‌شدن است. گویاترین عبارت [[نهج البلاغه]] درباره [[انحطاط]] یک [[قوم]] و [[علت]] آن، این [[کلام]] است: "و در احوال گذشتگان پیش از خود بنگرید. مردمی که با [[ایمان]] بودند چه سان به‌سر بردند؟ و چگونه آنان را آزمودند؟ پس بنگرید... آیا مهتران سراسر [[زمین]] نبودند و بر [[جهان]] [[پادشاهی]] نمی‌کردند؟ پس بنگرید پایان کارشان به کجا کشید، چون میانشان جدایی افتاد و الفت به پراکندگی انجامید و سخن‌ها و دل‌هاشان گوناگون شد. از هم جدا شدند و به حزب‌ها گراییدند و [[خدا]] [[لباس]] [[کرامت]] خود را از تنشان برون آورد، [[نعمت]] فراخ خویش را از دستشان به در کرد، داستان آنان میان شما ماند و آن را برای پندگیرنده [[عبرت]] گرداند ... در کار آنان بیندیشید و روزگاری که پراکنده بودند و از هم جدا و کسراها و قیصرها بر آنان [[پادشاه]] ... آنان را واگذاشتند و مستمند و [[درویش]] و چراننده اشتران پشت ریش. پست‌ترین جاهایشان، خانه و خشک‌ترین بیابانشان، جای قرار و کاشانه. نه ـ به سوی حق ـ دعوتی، تا بدان روی آرند و خود را ـ از گمراهی ـ بازدارند؛ دست‌ها به خلاف هم در کار، جمعیت پراکنده، در بلای سخت و [[تیه]] [[نادانی]] دست و پا زننده، از زنده به [[گور]] کردن دختران بتان و بریدن پیوند [[خویشان]] و یکدیگر را غارت‌کنان<ref>{{متن حدیث|وَ احْذَرُوا مَا نَزَلَ بِالْأُمَمِ قَبْلَكُمْ مِنَ الْمَثُلَاتِ بِسُوءِ الْأَفْعَالِ وَ ذَمِيمِ الْأَعْمَالِ، فَتَذَكَّرُوا فِي الْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَحْوَالَهُمْ وَ احْذَرُوا أَنْ تَكُونُوا أَمْثَالَهُمْ؛ فَإِذَا تَفَكَّرْتُمْ فِي تَفَاوُتِ حَالَيْهِمْ فَالْزَمُوا كُلَّ أَمْرٍ لَزِمَتِ الْعِزَّةُ بِهِ شَأْنَهُمْ [حَالَهُمْ‏] وَ زَاحَتِ الْأَعْدَاءُ لَهُ عَنْهُمْ وَ مُدَّتِ الْعَافِيَةُ بِهِ عَلَيْهِمْ وَ انْقَادَتِ النِّعْمَةُ لَهُ مَعَهُمْ وَ وَصَلَتِ الْكَرَامَةُ عَلَيْهِ حَبْلَهُمْ، مِنَ الِاجْتِنَابِ لِلْفُرْقَةِ وَ اللُّزُومِ لِلْأُلْفَةِ وَ التَّحَاضِّ عَلَيْهَا وَ التَّوَاصِي بِهَا؛ وَ اجْتَنِبُوا كُلَّ أَمْرٍ كَسَرَ فِقْرَتَهُمْ وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ، مِنْ تَضَاغُنِ الْقُلُوبِ وَ تَشَاحُنِ الصُّدُورِ وَ تَدَابُرِ النُّفُوسِ وَ تَخَاذُلِ الْأَيْدِي}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 237.</ref>


[[اقوام]] سرزنش‌شده در [[کلام امام]]، ویژگی‌هایی دارند که موجب [[انحطاط]] آنان شده است. این [[اقوام]] برخی [[فرزندان]] ابراهیم‌اند، برخی در دوره قبل از [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]] زیسته‌اند، برخی [[مسلمانان]] معاصر [[امام علی]] {{ع}} و برخی پس از او خواهند آمد که درباره آنان [[پیش‌گویی]] شده است.<ref>اهمّ خطبه‌های حاوی این مطالب عبارتند از: خطبه‌های ۱، ۹، ۲۵، ۲۹، ۳۰، ۳۲، ۴۳، ۶۲، ۶۹، ۷۱، ۸۸، ۹۶، ۹۷، ۹۸، ۱۰۵، ۱۰۶، ۱۱۶، ۱۱۹، ۱۳۰، ۱۳۱، ۱۳۸، ۱۴۴، ۱۴۷، ۱۵۰، ۱۵۱، ۱۵۶، ۱۶۶، ۱۸۰، ۱۸۷، ۱۹۲، ۲۱۳، ۲۱۷، ۲۳۱ و ۲۳۳.</ref>.
[[اقوام]] سرزنش‌شده در [[کلام امام]]، ویژگی‌هایی دارند که موجب [[انحطاط]] آنان شده است. این [[اقوام]] برخی [[فرزندان]] ابراهیم‌اند، برخی در دوره قبل از [[بعثت]] [[پیامبر اسلام]] زیسته‌اند، برخی [[مسلمانان]] معاصر [[امام علی]] {{ع}} و برخی پس از او خواهند آمد که درباره آنان [[پیش‌گویی]] شده است.<ref>اهمّ خطبه‌های حاوی این مطالب عبارتند از: خطبه‌های ۱، ۹، ۲۵، ۲۹، ۳۰، ۳۲، ۴۳، ۶۲، ۶۹، ۷۱، ۸۸، ۹۶، ۹۷، ۹۸، ۱۰۵، ۱۰۶، ۱۱۶، ۱۱۹، ۱۳۰، ۱۳۱، ۱۳۸، ۱۴۴، ۱۴۷، ۱۵۰، ۱۵۱، ۱۵۶، ۱۶۶، ۱۸۰، ۱۸۷، ۱۹۲، ۲۱۳، ۲۱۷، ۲۳۱ و ۲۳۳.</ref>.
۱۱۳٬۲۱۳

ویرایش