بدون خلاصۀ ویرایش
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = امام علی | | موضوع مرتبط = امام علی | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = امام علی (پرسش) | | پرسش مرتبط = امام علی (پرسش) | ||
}} | }} | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
مشاهده میشود که [[امام]] چگونه در برابرسفسطههای [[معاویه]] پاسخهای منطقی ارائه میدهد. از دیگر سو، [[معاویه]] برای موجه جلوهدادن چهره خود، میخواهد خود و خویشانش را تا مرحله [[مهاجرین]] که [[یاران]] [[مخلص]] [[پیامبر]] بودند، بالا ببرد. [[امام]] با منطقی قوی به پاسخ وی میپردازد: دگربار گفتی که در لشکری از [[مهاجر]] و [[انصار]] به دیدارم شتابی. گویی خود را از [[مهاجران]] قلمداد کردهای، در حالی که در [[فتح مکه]]، آن روز که برادرت [[اسیر]] شد، دوران شکوهمند [[هجرت]] سپری شده بود و شمایان افتخار "مهاجری" را نداشتید... آری، همان شمشیری که با آن جد و دایی و برادرت را در یک [[جبهه]] از پا درآوردم، هنوز نزد من است. به [[خدا]] [[سوگند]]، تا آنجا که من میدانم دلی سیاه و [[عقلی]] [[ناتوان]] داری و بهتر آن است درباره تو گفته شود از نردبانی بالا رفتهای که بر بد منظرهای مُشرِفت ساخته که هرگز به سود تو نبوده است، زیرا بهجای اینکه گمشدهات را بیابی، چیز دیگری را یافته و رمه دیگری را شبانی کردهای. آری، [[خلافت]] را خواستهای که نه اهل آنی و نه اصالت آن را داری. چه دور است گفتارت از کردارت<ref>{{متن حدیث|وَ ذَكَرْتَ أَنَّكَ زَائِرِي فِي [جَمْعِ] الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ قَدِ انْقَطَعَتِ الْهِجْرَةُ يَوْمَ أُسِرَ أَخُوكَ؛ فَإِنْ كَانَ [فِيكَ] فِيهِ عَجَلٌ فَاسْتَرْفِهْ، ...وَ عِنْدِي السَّيْفُ الَّذِي أَعْضَضْتُهُ بِجَدِّكَ وَخَالِكَ وَ أَخِيكَ فِي مَقَامٍ وَاحِدٍ. [فَإِنَّكَ] وَ إِنَّكَ وَ اللَّهِ مَا عَلِمْتُ الْأَغْلَفُ الْقَلْبِ الْمُقَارِبُ الْعَقْلِ، وَ الْأَوْلَى أَنْ يُقَالَ لَكَ إِنَّكَ رَقِيتَ سُلَّماً أَطْلَعَكَ مَطْلَعَ سُوءٍ عَلَيْكَ لَا لَكَ، لِأَنَّكَ نَشَدْتَ غَيْرَ ضَالَّتِكَ وَ رَعَيْتَ غَيْرَ سَائِمَتِكَ وَ طَلَبْتَ أَمْراً لَسْتَ مِنْ أَهْلِهِ وَ لَا فِي مَعْدِنِهِ؛ فَمَا أَبْعَدَ قَوْلَكَ مِنْ فِعْلِكَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۴</ref>. | مشاهده میشود که [[امام]] چگونه در برابرسفسطههای [[معاویه]] پاسخهای منطقی ارائه میدهد. از دیگر سو، [[معاویه]] برای موجه جلوهدادن چهره خود، میخواهد خود و خویشانش را تا مرحله [[مهاجرین]] که [[یاران]] [[مخلص]] [[پیامبر]] بودند، بالا ببرد. [[امام]] با منطقی قوی به پاسخ وی میپردازد: دگربار گفتی که در لشکری از [[مهاجر]] و [[انصار]] به دیدارم شتابی. گویی خود را از [[مهاجران]] قلمداد کردهای، در حالی که در [[فتح مکه]]، آن روز که برادرت [[اسیر]] شد، دوران شکوهمند [[هجرت]] سپری شده بود و شمایان افتخار "مهاجری" را نداشتید... آری، همان شمشیری که با آن جد و دایی و برادرت را در یک [[جبهه]] از پا درآوردم، هنوز نزد من است. به [[خدا]] [[سوگند]]، تا آنجا که من میدانم دلی سیاه و [[عقلی]] [[ناتوان]] داری و بهتر آن است درباره تو گفته شود از نردبانی بالا رفتهای که بر بد منظرهای مُشرِفت ساخته که هرگز به سود تو نبوده است، زیرا بهجای اینکه گمشدهات را بیابی، چیز دیگری را یافته و رمه دیگری را شبانی کردهای. آری، [[خلافت]] را خواستهای که نه اهل آنی و نه اصالت آن را داری. چه دور است گفتارت از کردارت<ref>{{متن حدیث|وَ ذَكَرْتَ أَنَّكَ زَائِرِي فِي [جَمْعِ] الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ قَدِ انْقَطَعَتِ الْهِجْرَةُ يَوْمَ أُسِرَ أَخُوكَ؛ فَإِنْ كَانَ [فِيكَ] فِيهِ عَجَلٌ فَاسْتَرْفِهْ، ...وَ عِنْدِي السَّيْفُ الَّذِي أَعْضَضْتُهُ بِجَدِّكَ وَخَالِكَ وَ أَخِيكَ فِي مَقَامٍ وَاحِدٍ. [فَإِنَّكَ] وَ إِنَّكَ وَ اللَّهِ مَا عَلِمْتُ الْأَغْلَفُ الْقَلْبِ الْمُقَارِبُ الْعَقْلِ، وَ الْأَوْلَى أَنْ يُقَالَ لَكَ إِنَّكَ رَقِيتَ سُلَّماً أَطْلَعَكَ مَطْلَعَ سُوءٍ عَلَيْكَ لَا لَكَ، لِأَنَّكَ نَشَدْتَ غَيْرَ ضَالَّتِكَ وَ رَعَيْتَ غَيْرَ سَائِمَتِكَ وَ طَلَبْتَ أَمْراً لَسْتَ مِنْ أَهْلِهِ وَ لَا فِي مَعْدِنِهِ؛ فَمَا أَبْعَدَ قَوْلَكَ مِنْ فِعْلِكَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۴</ref>. | ||
[[امام]] در آخرین [[نامه]] خود پیش از [[جنگ صفین]] به [[معاویه]] هشدار میدهد که وجودش برای او حجتی [[الهی]] است و او [[قرآن]] را به خواست خود [[تأویل]] میکند و [[حجت]] میتراشد که این، نهایت [[گمراهی]] است. هشدارهای [[امام]] به [[معاویه]] نیز امری ستودنی است. گویا [[امام]] [[وظیفه]] [[هدایتگری]] خود را در همه احوال و برای همهکس در نظر میآورد و هرگز به کنار نمینهد. [[امام]] خطاب به او مینویسد: "از [[خدا]] بترس و [[پیروی]] [[شیطان]] مکن"<ref>{{متن حدیث|فَاتَّقِ اللَّهَ يَا مُعَاوِيَةُ فِي نَفْسِكَ وَ جَاذِبِ الشَّيْطَانَ قِيَادَكَ}}؛ نامۀ۳۲؛ نیز نک: نهج البلاغه، نامههای ۶، ۷، ۹، ۱۰، ۱۷، ۲۸، ۳۰، ۳۲، ۳۷، ۴۸، ۴۶، ۵۵، ۶۴، ۶۵، ۷۳ و ۷۵</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۱۷-۸۱۸.</ref> | [[امام]] در آخرین [[نامه]] خود پیش از [[جنگ صفین]] به [[معاویه]] هشدار میدهد که وجودش برای او حجتی [[الهی]] است و او [[قرآن]] را به خواست خود [[تأویل]] میکند و [[حجت]] میتراشد که این، نهایت [[گمراهی]] است. هشدارهای [[امام]] به [[معاویه]] نیز امری ستودنی است. گویا [[امام]] [[وظیفه]] [[هدایتگری]] خود را در همه احوال و برای همهکس در نظر میآورد و هرگز به کنار نمینهد. [[امام]] خطاب به او مینویسد: "از [[خدا]] بترس و [[پیروی]] [[شیطان]] مکن"<ref>{{متن حدیث|فَاتَّقِ اللَّهَ يَا مُعَاوِيَةُ فِي نَفْسِكَ وَ جَاذِبِ الشَّيْطَانَ قِيَادَكَ}}؛ نامۀ۳۲؛ نیز نک: نهج البلاغه، نامههای ۶، ۷، ۹، ۱۰، ۱۷، ۲۸، ۳۰، ۳۲، ۳۷، ۴۸، ۴۶، ۵۵، ۶۴، ۶۵، ۷۳ و ۷۵</ref>.<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۱۷-۸۱۸.</ref> | ||
== فرازهایی از نامهها == | == فرازهایی از نامهها == | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
ای [[معاویه]]، شمایان از کی سیاستگذاران [[مردم]] و زمامداران [[امت]] بودهاید؟ تو که نه حُسن سابقهای در [[دین]] داری و نه شخصیت و شرافتی. به [[خدا]] [[پناه]] برم از سوء پیشینه که به هر صورت بروز خواهد کرد و تو را از اینکه در [[فریب]] [[آرزوها]] غوطهور شدهای و منافقانه قدم برمیداری، برحذر میدارم. تو [[پرچم]] [[جنگ]] را برافراشتی. چرا [[مردم]] را به کشتن میدهی؟ دست از سر آنان بردار و یکتنه به سویم آی تا با یکدیگر مصاف دهیم و سربازان دو طرف را از [[جنگ]] برکنار دار تا آن کس که [[ظلمت]]، [[دل]] او را سیاه کرده و [[بینش]] او را کور ساخته، شناخته شود. | ای [[معاویه]]، شمایان از کی سیاستگذاران [[مردم]] و زمامداران [[امت]] بودهاید؟ تو که نه حُسن سابقهای در [[دین]] داری و نه شخصیت و شرافتی. به [[خدا]] [[پناه]] برم از سوء پیشینه که به هر صورت بروز خواهد کرد و تو را از اینکه در [[فریب]] [[آرزوها]] غوطهور شدهای و منافقانه قدم برمیداری، برحذر میدارم. تو [[پرچم]] [[جنگ]] را برافراشتی. چرا [[مردم]] را به کشتن میدهی؟ دست از سر آنان بردار و یکتنه به سویم آی تا با یکدیگر مصاف دهیم و سربازان دو طرف را از [[جنگ]] برکنار دار تا آن کس که [[ظلمت]]، [[دل]] او را سیاه کرده و [[بینش]] او را کور ساخته، شناخته شود. | ||
منم [[ابوالحسن]]، همان کو نیای تو و دایی و برادرت را در [[نبرد]] از اوج [[قدرت]] به زیر آورد و به [[ذلت]] کشاند. همان [[شمشیر]] امروز هم با من است و با همان دلِ مالامال از [[ایمان]]، با دشمنم برخورد خواهم کرد. آیینم را واننهاده و [[پیامبر]] جدیدی برنگزیدهام. من بر همان راهم که شمایان از سر [[ایمان]] آن را نپذیرفتید، بلکه با اکراه در آن وارد شدید. تو پنداشتی که به خونخواهیِ [[عثمان]] بپا خاستی، ولی خوب میدانی که [[خون]] [[عثمان]] در کجاست، اگر راست میگویی از همانجا بخواه. گویی تو را میبینم که از [[جنگ]] به فریاد آمدهای، همانگونه که شترها از بار سنگین به فریاد آیند. نیز لشکریانت که از حملههای پیاپی و شکستههای پیشآمده و کشته شدن پیدرپی ناخشنود و ناشکیبایند، مرا به [[کتاب خدا]] میخوانند، در حالیکه یا کافرند و منکر، یا [[بیعت]] خود شکسته<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۱۸.</ref>. | منم [[ابوالحسن]]، همان کو نیای تو و دایی و برادرت را در [[نبرد]] از اوج [[قدرت]] به زیر آورد و به [[ذلت]] کشاند. همان [[شمشیر]] امروز هم با من است و با همان دلِ مالامال از [[ایمان]]، با دشمنم برخورد خواهم کرد. آیینم را واننهاده و [[پیامبر]] جدیدی برنگزیدهام. من بر همان راهم که شمایان از سر [[ایمان]] آن را نپذیرفتید، بلکه با اکراه در آن وارد شدید. تو پنداشتی که به خونخواهیِ [[عثمان]] بپا خاستی، ولی خوب میدانی که [[خون]] [[عثمان]] در کجاست، اگر راست میگویی از همانجا بخواه. گویی تو را میبینم که از [[جنگ]] به فریاد آمدهای، همانگونه که شترها از بار سنگین به فریاد آیند. نیز لشکریانت که از حملههای پیاپی و شکستههای پیشآمده و کشته شدن پیدرپی ناخشنود و ناشکیبایند، مرا به [[کتاب خدا]] میخوانند، در حالیکه یا کافرند و منکر، یا [[بیعت]] خود شکسته<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۸۱۸.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']] | # [[پرونده:13681049.jpg|22px]] [[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۲''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:امام علی]] | [[رده:سیاستهای امام علی]] | ||
[[رده:مدخل نهج البلاغه]] | [[رده:مدخل نهج البلاغه]] |