مدیران رابط کاربری، مدیران، templateeditor
۲۴٬۴۶۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۶.</ref> این دو انتساب را متناقض میداند؛ چرا که هرگاه به طور مطلق اشهلی گفته شود، منظور [[عبدالأشهل]] است که از [[اوس]] هستند. سپس ابن اثیر<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۶.</ref> برای توجیه انتساب دوم میگوید: شاید منظور، انتساب او به [[عبدالاشهل بن دینار بن نجار]] باشد که [[خزرجی]] بودن او نیز درست خواهد بود. این توجیه ابن اثیر، با توجه به نسب [[ابراهیم]] صحیح نیست. | [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۶.</ref> این دو انتساب را متناقض میداند؛ چرا که هرگاه به طور مطلق اشهلی گفته شود، منظور [[عبدالأشهل]] است که از [[اوس]] هستند. سپس ابن اثیر<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۱۵۶.</ref> برای توجیه انتساب دوم میگوید: شاید منظور، انتساب او به [[عبدالاشهل بن دینار بن نجار]] باشد که [[خزرجی]] بودن او نیز درست خواهد بود. این توجیه ابن اثیر، با توجه به نسب [[ابراهیم]] صحیح نیست. | ||
[[صحابی]] بودن او افزون بر گفته ابن منده که او را در خردسالی نزد [[پیامبر]] آوردند<ref>ذهبی، ج۱، ص۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۳۲۲.</ref>، به یک [[روایت]] از [[رسول خدا]] {{صل}} مستند است که مضمون آن، چندان دلالتی بر صحابی بودن او ندارد؛ زیرا بیان میکند: | [[صحابی]] بودن او افزون بر گفته ابن منده که او را در خردسالی نزد [[پیامبر]] آوردند<ref>ذهبی، ج۱، ص۲؛ ابن حجر، ج۱، ص۳۲۲.</ref>، به یک [[روایت]] از [[رسول خدا]] {{صل}} مستند است که مضمون آن، چندان دلالتی بر صحابی بودن او ندارد؛ زیرا بیان میکند: «[[جبرئیل]] به پیامبر فرمود: تلبیهگو و [[قربانی]] دهنده باش»<ref>{{عربی|«جَاءَ جِبْرِيلُ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَ: يَا مُحَمَّدُ، كُنْ عَجَّاجاً ثَجَّاجاً »}}؛ طبرانی، ج۱، ص۳۳۳؛ ابونعیم، ج۱، ص۲۰۹.</ref>. | ||
[[حدیثشناسان]]، این روایت را مرسل میدانند. در منابع دیگر، وی این [[حدیث]] را از پدرش نقل کرده است<ref>ابن ابی عاصم، ج۴، ص۱۸؛ طبرانی، ج۷، ص۱۴۴.</ref>، ولی [[هیثمی]]<ref>هیثمی، ج۳، ص۲۲۴.</ref> احتمال داده که ابراهیم افزون بر شنیدن این مطلب از پدرش، خود نیز آن را از پیامبر شنیده باشد. این در حالی است که [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۲۲.</ref> حتی شنیدن روایت ابراهیم را از پدرش رد کرده است. ابن اثیر<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۱۸۴.</ref>، [[شهادت]] [[خلاد بن سوید خزرجی انصاری|خلاد]]، [[پدر]] ابراهیم را در [[غزوه بنی قریظه]]، دلیلی بر صحابی بودن ابراهیم و برادرش [[سائب بن خلاد انصاری|سائب]] دانسته میداند. | [[حدیثشناسان]]، این روایت را مرسل میدانند. در منابع دیگر، وی این [[حدیث]] را از پدرش نقل کرده است<ref>ابن ابی عاصم، ج۴، ص۱۸؛ طبرانی، ج۷، ص۱۴۴.</ref>، ولی [[هیثمی]]<ref>هیثمی، ج۳، ص۲۲۴.</ref> احتمال داده که ابراهیم افزون بر شنیدن این مطلب از پدرش، خود نیز آن را از پیامبر شنیده باشد. این در حالی است که [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۲۲.</ref> حتی شنیدن روایت ابراهیم را از پدرش رد کرده است. ابن اثیر<ref>ابن اثیر، ج۲، ص۱۸۴.</ref>، [[شهادت]] [[خلاد بن سوید خزرجی انصاری|خلاد]]، [[پدر]] ابراهیم را در [[غزوه بنی قریظه]]، دلیلی بر صحابی بودن ابراهیم و برادرش [[سائب بن خلاد انصاری|سائب]] دانسته میداند. |