(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
خط ۱:
{{امامت}}
#تغییر_مسیر [[ابوعبدالرحمن فهری]]
<div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div>
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[ابوعبدالرحمان فهری در تراجم و رجال]] - [[ابوعبدالرحمان فهری در تاریخ اسلامی]]</div>
==مقدمه==
درباره نام او به شدت [[اختلاف]] نظر وجود دارد. [[ابن حجر]] هنگام ذکر چند نفر از [[صحابه]]، این [[کنیه]] را مربوط به آن افراد دانسته و آن نامها را به این کنیه ارجاع داده است. این نامها عبارتاند از: [[ایاس بن عبدالله فهری]]، [[ایاس بن عبد فهری]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۱۱.</ref>، [[ایاس بن عبدالله بهزی]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۳۹۵.</ref>، [[حارث بن انیس]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۶۵۸.</ref> و [[یزید بن انیس]]<ref>ابن حجر، ج۶، ص۵۰۸.</ref> وی نامهای دیگری نیز برای او احتمال داده و به نقل از دیگران آورده است که عبارتاند از: [[حارث بن یزید]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۶۵۸.</ref>، عبد، [[کردوس]]<ref>ابن حجر، ج۶، ص۵۰۸.</ref>، [[کرز بن ثعلبه]] و [[عبید]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۱۹.</ref> [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۱۰.</ref> میگوید: شنیدهام او را [[کرز بن جابر]] گفتهاند. باید توجه داشت که در منابع [[سیره]]، فراوان از [[کرز بن جابر فهری]] یاد میشود و هموست که در [[فتح مکه]] به [[شهادت]] رسید<ref>واقدی، ج۳، ص۸۲۸.</ref>، اما [[ابوعبدالرحمان فهری]] در [[نبرد حنین]] شرکت کرده. و نمیتواند همان [[کرز بن جابر]] معروف باشد. بنابراین، اگر نگوییم ابن سعد در این سخن به [[خطا]] رفته است. چون دیگران او را [[تأیید]] نکردهاند. مرادش کرز بن جابر فهری دیگری خواهد بود. برخی صحابه نگاران مانند ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۰.</ref> این شخص را با [[ابو عبد الرحمان قرشی]] یکی میدانند. اما غالباً شرح حال آن دو را جداگانه آورده و قرشی را جزو صحابه به شمار نمیآوردند<ref> ر.ک: ابن اثیر، ج۶، ص۱۹۶.</ref>.
آنچه در [[منابع تاریخی]] و [[روایی]] درباره ابوعبدالرحمان فهری [[شهرت]] دارد، حضور او در [[جنگ حنین]] و گزارشی از این [[نبرد]] است. وی میگوید: در غزوۀ [[حنین]] و در روزی گرم و سوزان، همراه [[رسول خدا]]{{صل}} راه میسپردیم تا آنکه زیر سایه درختان فرود آمدیم. هنگامی که [[خورشید]] از تابش افتاد، من [[جامه]] رزم پوشیدم، بر اسب خود سوار شدم و به حضور [[رسول خدا]]{{صل}} که در خیمهاش بود رفتم و گفتم: ای رسول خدا! [[سلام]] و [[رحمت]] بر تو باد، وقت رفتن رسید. فرمود آری، سپس [[بلال]] را فراخواند و او از زیر درختی بیرون جهید و با بیان جمله "جانم فدایت باد!" [[آمادگی]] خود را اعلام کرد. [[پیامبر]] [[فرمان]] داد اسبش را زین کند و بلال چنین کرد. آن [[حضرت]] بر آن است که دو طرف زینش از خرما بود نشست و راه افتادیم. تا شب با [[دشمن]] درگیر بودیم تا اینکه [[مسلمانان]] عقبنشینی کردند و به ندای پیامبر که آنان را به سوی خود میخواند، توجه نکردند. سپس آن حضرت از اسب خود پایین آمد و مشتی [[خاک]] برگرفت و به سوی دشمن ریخت و فرمود: "صورتهایتان [[زشت]] باد". آنجا بود که خدای متعالی، [[مشرکان]] را [[شکست]] داد<ref>ابن سعد، ج۲، ص۱۱۸؛ احمدبن حنبل، ج۵، ص۲۸۶.</ref>. تنها [[راوی]] از او، [[ابوهمام عبدالله بن یسار]] است<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۱۹.</ref> که خود نیز چندان شهرتی ندارد. [[ابن یونس]]<ref>ابن یونس، ج۱، ص۵۲۲.</ref> میگوید: ابوعبدالرحمان فهری از صحابهای است که در [[فتح مصر]] حضور داشت و [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۶، ص۵۰۸.</ref> اضافه میکند که آنجا نسلی از خود باقی گذاشته است.<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوعبدالرحمان فهری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۲۳.</ref>