تقوا در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = تقوا
| موضوع مرتبط = تقوا
| عنوان مدخل  = [[تقوا]]
| عنوان مدخل  = تقوا
| مداخل مرتبط = [[تقوا در قرآن]] - [[تقوا در حدیث]] - [[تقوا در نهج البلاغه]] - [[تقوا در اخلاق اسلامی]] - [[تقوا در کلام اسلامی]] - [[تقوا در معارف و سیره نبوی]] - [[تقوا در معارف دعا و زیارات]] - [[تقوا در معارف و سیره سجادی]] - [[تقوا در معارف و سیره رضوی]]
| مداخل مرتبط = [[تقوا در لغت]] - [[تقوا در قرآن]] - [[تقوا در حدیث]] - [[تقوا در نهج البلاغه]] - [[تقوا در اخلاق اسلامی]] - [[تقوا در کلام اسلامی]] - [[تقوا در معارف دعا و زیارات]] - [[تقوا در معارف و سیره علوی]] - [[تقوا در معارف و سیره سجادی]] - [[تقوا در معارف و سیره امام جواد]] - [[تقوا در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[تقوا در معارف و سیره نبوی]] - [[تقوا در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  = تقوا (پرسش)
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


== چیستی [[تقوا]] ==
== معناشناسی ==
* [[تقوا]] در لغت به معنای [[پرهیز]]، [[حفاظت]] و [[مراقبت]] شدید و فوق العاده است و در اصطلاح به معنی [[حفظ]] [[آدمی]] از مطلق [[آلودگی]] [[اخلاقی]] و [[پرهیز]] از هر امری که [[غضب]] [[خداوند]] را به همراه دارد<ref>ر. ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۵۶. </ref>. در واقع می‌‌توان گفت [[تقوا]] حالتی درونی است و نوعی [[تسلط]] بر خویش و مهار [[تمایلات نفسانی]] است که نتیجۀ آن [[ایمان به خدا]] و [[یقین]] به [[قیامت]] و حساب و کتاب است. [[ایمان به خدا]] و [[یقین]] به [[قیامت]] و حساب و کتاب عامل پیدایش تقواست و ثمرۀ آن در [[رفتار]] و [[دوری از گناه]] آشکار می‌شود. [[متّقی]] کسی است که خودنگهدار، [[خداترس]] و مسلّط بر [[هوای نفس]] خویش باشد. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[تقوا]] را اینچنین توصیف می‌‌کند: «[[تقوا]] یعنی اینکه [[انسان]] در گفتار، اظهار نظر، رفت و آمد، کسب و درآمد، [[خوردن و آشامیدن]] و گوش دادن و نگاه کردن و همۀ [[کارها]] [[خدا]] را در نظر داشته باشد و از مرز [[حلال]] به محدوده [[حرام]] وارد نشود»<ref>نهج البلاغه، ۱۸۴. </ref>.<ref>ر. ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۵۶. </ref>  
[[تقوا]] در لغت به معنای پرهیز، حفاظت و [[مراقبت]] شدید و فوق العاده است و در اصطلاح به معنی [[حفظ]] [[آدمی]] از مطلق [[آلودگی]] [[اخلاقی]] و پرهیز از هر امری که [[غضب]] [[خداوند]] را به همراه دارد. در واقع می‌‌توان گفت [[تقوا]] حالتی درونی است و نوعی [[تسلط]] بر خویش و مهار [[تمایلات نفسانی]] است که نتیجۀ آن ایمان به خدا و [[یقین]] به [[قیامت]] و حساب و کتاب است. ایمان به خدا و [[یقین]] به [[قیامت]] و حساب و کتاب عامل پیدایش تقواست و ثمرۀ آن در [[رفتار]] و [[دوری از گناه]] آشکار می‌شود. [[متّقی]] کسی است که خودنگهدار، [[خداترس]] و مسلّط بر [[هوای نفس]] خویش باشد. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[تقوا]] را اینچنین توصیف می‌‌کند: «[[تقوا]] یعنی اینکه [[انسان]] در گفتار، اظهار نظر، رفت و آمد، کسب و درآمد، خوردن و آشامیدن و گوش دادن و نگاه کردن و همۀ [[کارها]] [[خدا]] را در نظر داشته باشد و از مرز [[حلال]] به محدوده [[حرام]] وارد نشود»<ref>نهج البلاغه، ۱۸۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۵۶. </ref>  
 
== مراتب [[تقوا]] ==
== مراتب [[تقوا]] ==
* [[تقوی]] امری دارای مراتب است و از چهار مرحله تشکیل می‌‌شود:
[[تقوی]] امری دارای مراتب است و از چهار مرحله تشکیل می‌‌شود:
# [[مخالفت]] با [[نفس امّاره]] و [[هوی و هوس]] و [[رذائل اخلاقی]]: این مرتبه، مرتبة تقوای [[مردم]] عادی است که همۀ [[مردم]] برای ایجاد [[تقوا]] در نفسشان باید از این مرحله عبور کنند. به عبارتی می‌‌توان گفت دوری [[متقین]] از [[رذائل اخلاقی]] و هوای [[نفسانی]] عامل موثر در [[قوی]] شدن قوای [[نفسانی]] برای [[ترک گناهان]] است. چنانکه [[قرآن کریم]] این نوع از [[تقوا]] را راه رسیدن به [[بهشت]] می‌‌داند: {{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ طَغَى وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى}}<ref>«اما آنکه سرکشی کرده باشد، و زندگی این جهان را برگزیده باشد، تنها دوزخ جایگاه اوست. و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد؛ تنها بهشت جایگاه اوست.» سوره نازعات، آیه ۳۷ ـ ۴۱</ref>.
# مخالفت با [[نفس امّاره]] و [[هوی و هوس]] و [[رذائل اخلاقی]]: این مرتبه، مرتبة تقوای [[مردم]] عادی است که همۀ [[مردم]] برای ایجاد [[تقوا]] در نفسشان باید از این مرحله عبور کنند. به عبارتی می‌‌توان گفت دوری [[متقین]] از [[رذائل اخلاقی]] و هوای [[نفسانی]] عامل موثر در [[قوی]] شدن قوای [[نفسانی]] برای [[ترک گناهان]] است. چنانکه [[قرآن کریم]] این نوع از [[تقوا]] را راه رسیدن به [[بهشت]] می‌‌داند: {{متن قرآن|فَأَمَّا مَنْ طَغَى وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَى وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَى}}<ref>«اما آنکه سرکشی کرده باشد، و زندگی این جهان را برگزیده باشد، تنها دوزخ جایگاه اوست. و اما آنکه از ایستادن در پیشگاه پروردگارش پروا کرده و روان خود را از خواهش (ناروا) بازداشته باشد؛ تنها بهشت جایگاه اوست.» سوره نازعات، آیه ۳۷ ـ ۴۱</ref>.
# [[مخالفت]] با هر چه غیر [[خدا]] در [[قلب]] [[آدمی]] است. متّقیانی که به این مرحلۀ از [[تقوا]] رسیدند، کسانی هستند که هر چه غیر از خداست را از [[حریم]] [[قلب]] بیرون می‌‌کنند و آنگاه [[خداوند]] و اوامرش را به صورت تام و کامل بر قلبشان مسلط می‌‌کنند.
# مخالفت با هر چه غیر [[خدا]] در [[قلب]] [[آدمی]] است. متّقیانی که به این مرحلۀ از [[تقوا]] رسیدند، کسانی هستند که هر چه غیر از خداست را از [[حریم]] [[قلب]] بیرون می‌‌کنند و آنگاه [[خداوند]] و اوامرش را به صورت تام و کامل بر قلبشان مسلط می‌‌کنند.
# توجّه به غیر مستقل بودن تمامی [[عوالم]]، به غیر از [[خداوند]]: [[متقیان]] در این مرحله [[غرق]] در [[خداوند]] شده و [[عوالم]] را چنین می‌‌بینند: «هیچ چیزی را ندیدیم مگر آنکه [[خداوند]] را پیش از آن و بعد از آن و به همراه آن دیدم»<ref>{{متن حدیث|مَا رَأَیْتُ شَیْئاً إِلَّا وَ رَأَیْتُ اللَّهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ}}؛ اللّمعة البیضاء، ص ۱۶۹. </ref>.
# توجّه به غیر مستقل بودن تمامی [[عوالم]]، به غیر از [[خداوند]]: [[متقیان]] در این مرحله غرق در [[خداوند]] شده و [[عوالم]] را چنین می‌‌بینند: «هیچ چیزی را ندیدیم مگر آنکه [[خداوند]] را پیش از آن و بعد از آن و به همراه آن دیدم»<ref>{{متن حدیث|مَا رَأَیْتُ شَیْئاً إِلَّا وَ رَأَیْتُ اللَّهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ}}؛ اللّمعة البیضاء، ص ۱۶۹.</ref>.
# توجه و [[وابستگی]] کامل به [[خداوند]]: [[متّقیان]] در این مرحله سراسر نگاهشان آمیخته به [[توحید]] به [[خداوند]] است و به هیچ وجه چیزی غیر از [[خداوند]] توجهشان را جلب نمی‌کند. این مرتبه، مرتبۀ تقوای اخصّ [[خواص]] است<ref>. ر. ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۸۷.</ref>. مصداق بارز کسانی که به این مرحله رسیدند، [[ائمه]] {{ع}} هستند، چنانکه بعد از [[نزول]] آیۀ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref> که بیانگر بالاترین حد از تقواست [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: «قسم به [[خدا]] کسی جز ما [[اهل بیت]] به آن عمل نکرده است؛ ما هستیم که [[خدا]] را یاد می‌‌کنیم و هیچ گاه او را فراموش نمی‌کنیم؛ ماییم که [[خدا]] را شاکریم و هرگز وی را [[ناسپاسی]] نمی‌کنیم و ما هستیم که او را [[اطاعت]] کرده و هرگز [[نافرمانی]] نخواهیم کرد؛ آنگاه [[حضرت]] فرمود: چون این [[آیه]] نازل شد، [[صحابه]] گفتند: ما توان عمل به آن را نداریم، پس]]خداوند]] آیۀ {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ}}<ref>«هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید» سوره تغابن، آیه ۱۶.</ref> برای کسانی که نمی‌توانند به این مرحله برسند نازل کرد»<ref>{{متن حدیث|سألت علی بن أبی طالب {{ع}} عن قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ. قال: «و الله ما عمل بها غیر أهل بیت رسول الله، نحن ذکرنا الله فلا ننساه، و نحن شکرناه فلن نکفره، و نحن أطعناه فلم نعصه، فلما نزلت هذه الآیة، قالت الصحابة: لا نطیق ذلک. فأنزل الله تعالی: فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ}}؛ البرهان، ج ۱، ص ۶۶۷. </ref>.<ref>ر. ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref> دربارۀ شخص [[پیامبر خاتم]] نیز این موضوع آمده است، چنانکه [[پیامبر]] در [[روایات]] متعددی خودشان را با تقواترین [[انسان‌ها]] می‌‌داند: «[[پرهیزگارترین]] و خداشناس‌ترین شما، من هستم»<ref>{{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إنّ أتقاکم و أعلمکم بالله أنا}}؛ صحیح البخاری، ج۱، ص۱۶، ح۲۰؛ التمهید لابن عبد البرّ، ج۵، ص۱۲۰ بزیادة للهِ" بعد "أتقاکم" و کلاهما عن عائشه، کنز العمّال، ج۱۱، ص۴۲۵، ح۳۱۹۹۱. </ref>.
# توجه و [[وابستگی]] کامل به [[خداوند]]: [[متّقیان]] در این مرحله سراسر نگاهشان آمیخته به [[توحید]] به [[خداوند]] است و به هیچ وجه چیزی غیر از [[خداوند]] توجهشان را جلب نمی‌کند. این مرتبه، مرتبۀ تقوای اخصّ [[خواص]] است<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۸۷.</ref>. مصداق بارز کسانی که به این مرحله رسیدند، [[ائمه]] {{ع}} هستند، چنانکه بعد از [[نزول]] آیۀ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند چنان که سزاوار پروا از اوست پروا کنید و جز در مسلمانی نمیرید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۲.</ref> که بیانگر بالاترین حد از تقواست [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: «قسم به [[خدا]] کسی جز ما [[اهل بیت]] به آن عمل نکرده است؛ ما هستیم که [[خدا]] را یاد می‌‌کنیم و هیچ گاه او را فراموش نمی‌کنیم؛ ماییم که [[خدا]] را شاکریم و هرگز وی را [[ناسپاسی]] نمی‌کنیم و ما هستیم که او را [[اطاعت]] کرده و هرگز [[نافرمانی]] نخواهیم کرد؛ آنگاه [[حضرت]] فرمود: چون این [[آیه]] نازل شد، [[صحابه]] گفتند: ما توان عمل به آن را نداریم، پس]]خداوند]] آیۀ {{متن قرآن|فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ}}<ref>«هر چه می‌توانید از خداوند پروا کنید» سوره تغابن، آیه ۱۶.</ref> برای کسانی که نمی‌توانند به این مرحله برسند نازل کرد»<ref>{{متن حدیث|سألت علی بن أبی طالب {{ع}} عن قوله تعالی: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ. قال: «و الله ما عمل بها غیر أهل بیت رسول الله، نحن ذکرنا الله فلا ننساه، و نحن شکرناه فلن نکفره، و نحن أطعناه فلم نعصه، فلما نزلت هذه الآیة، قالت الصحابة: لا نطیق ذلک. فأنزل الله تعالی: فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ}}؛ البرهان، ج ۱، ص ۶۶۷. </ref>.<ref>ر.ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸.</ref> دربارۀ شخص [[پیامبر خاتم]] نیز این موضوع آمده است، چنانکه [[پیامبر]] در [[روایات]] متعددی خودشان را با تقواترین [[انسان‌ها]] می‌‌داند: «[[پرهیزگارترین]] و خداشناس‌ترین شما، من هستم»<ref>{{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: إنّ أتقاکم و أعلمکم بالله أنا}}؛ صحیح البخاری، ج۱، ص۱۶، ح۲۰؛ التمهید لابن عبد البرّ، ج۵، ص۱۲۰ بزیادة للهِ" بعد "أتقاکم" و کلاهما عن عائشه، کنز العمّال، ج۱۱، ص۴۲۵، ح۳۱۹۹۱. </ref>.
* در [[قرآن کریم]] به تمامی این مراحل اشاره شده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>، این [[آیه]] به سبب اطلاقی که در کلمۀ [[تقوا]] وجود دارد شامل چهار مرحله می‌‌شود، چنانکه در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] هم [[دعوت]] عامی نسبت به [[تقوا]] صورت گرفته مانند: {{متن قرآن|وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ}}<ref>«(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد.» سوره شمس، آیه ۷ ـ ۸</ref>.<ref>ر. ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۸۷. </ref>  
 
* در یک نگاه کلی می‌‌توان تمام مراحل [[تقوا]] را به واسطۀ روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} به صورت جامع بیان کرد: «[[حق]] [[تقوا]] این است که [[خداوند]] به گونه ای [[اطاعت]] شود که هرگز معصیتی همراه آن نباشد و به شکلی از وی یاد شود که هیچ گاه فراموش نگردد و به طوری از او [[سپاسگزاری]] شود که هیچ کفرانی با آن صورت نپذیرد»<ref>{{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ قَالَ یُطَاعُ فَلَا یُعْصَی وَ یُذْکَرُ فَلَا یُنْسَی وَ یُشْکَرُ فَلَا یُکْفَرُ}}؛ معانی الاخبار، ص ۲۴۰.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>
در [[قرآن کریم]] به تمامی این مراحل اشاره شده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>، این [[آیه]] به سبب اطلاقی که در کلمۀ [[تقوا]] وجود دارد شامل چهار مرحله می‌‌شود، چنانکه در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] هم [[دعوت]] عامی نسبت به [[تقوا]] صورت گرفته مانند: {{متن قرآن|وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ}}<ref>«(حقیقت) این است؛ و هر کس نشانه‌های (بندگی) خداوند را سترگ دارد، بی‌گمان، این (کار) از پرهیزگاری دل‌هاست» سوره حج، آیه ۳۲.</ref>، {{متن قرآن|وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا}}<ref>«و به جان (آدمی) و آنکه آن را بهنجار داشت، پس به او نافرمانی و پرهیزگاری را الهام کرد.» سوره شمس، آیه ۷ ـ ۸</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۱۸۷. </ref>
 
در یک نگاه کلی می‌‌توان تمام مراحل [[تقوا]] را به واسطۀ روایتی از [[امام صادق]] {{ع}} به صورت جامع بیان کرد: «[[حق]] [[تقوا]] این است که [[خداوند]] به گونه ای [[اطاعت]] شود که هرگز معصیتی همراه آن نباشد و به شکلی از وی یاد شود که هیچ گاه فراموش نگردد و به طوری از او [[سپاسگزاری]] شود که هیچ کفرانی با آن صورت نپذیرد»<ref>{{متن حدیث|سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ قَالَ یُطَاعُ فَلَا یُعْصَی وَ یُذْکَرُ فَلَا یُنْسَی وَ یُشْکَرُ فَلَا یُکْفَرُ}}؛ معانی الاخبار، ص ۲۴۰.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>


== اهمیت [[تقوا]] از نگاه [[قرآن]] [[احادیث]] ==
== اهمیت [[تقوا]] از نگاه [[قرآن]] [[احادیث]] ==
* باتوجه به [[آیات]] و [[روایات]] مواردی در بیان اهمیت [[تقوا]] بیان شده است که عبارت‌اند از:
باتوجه به [[آیات]] و [[روایات]] مواردی در بیان اهمیت [[تقوا]] بیان شده است که عبارت‌اند از:
# [[تقوا]] ملاک [[کرامت]] و [[سعادت]] و [[پذیرفتن]] [[اعمال]] است: به [[نص]] صریح [[قرآن]] فقط [[اعمال]] [[متقین]] پذیرفته می‌‌شود: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>سوره مائده، آیه ۲۷.</ref>. درواقع می‌‌توان گفت [[خداوند متعال]] ملاک [[برتری]] [[انسان‌ها]] را داشتن [[تقوا]] و [[پرهیزکاری]] می‌‌داند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. همچنین در روایتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: «[[خداوند]] در [[قیامت]] به همۀ [[انسان‌ها]] خطاب می‌کند که من شما را به اموری [[فرمان]] دادم؛ ولی آنها را ضایع ساختید و در مقابل، انساب و [[قوم]] عشیرۀ خودتان را بالا بردید اما امروز من [[منسوبان]] به خود را بالا می‌برم و نسب‌های شما را نابود می‌‌کنم. سپس [[متقیان]] را مورد خطاب قرار می‌‌دهد و می‌‌گوید کجایند [[متقیان]]؟»<ref>{{متن حدیث|یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَمَرْتُکُمْ فَضَیَّعْتُمْ مَا عَهِدْتُ إِلَیْکُمْ فِیهِ وَ رَفَعْتُمْ أَنْسَابَکُمْ فَالْیَوْمَ أَرْفَعُ نَسَبِی وَ أَضَعُ أَنْسَابَکُمْ أَیْنَ‏ الْمُتَّقُون}}؛ ‏ بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۷۸ - ۲۷۹؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۴۶۴. </ref>.
# [[تقوا]] ملاک [[کرامت]] و [[سعادت]] و [[پذیرفتن]] [[اعمال]] است: به [[نص]] صریح [[قرآن]] فقط [[اعمال]] [[متقین]] پذیرفته می‌‌شود: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ}}<ref>سوره مائده، آیه ۲۷.</ref>. درواقع می‌‌توان گفت [[خداوند متعال]] ملاک [[برتری]] [[انسان‌ها]] را داشتن [[تقوا]] و [[پرهیزکاری]] می‌‌داند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>. همچنین در روایتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: «[[خداوند]] در [[قیامت]] به همۀ [[انسان‌ها]] خطاب می‌کند که من شما را به اموری [[فرمان]] دادم؛ ولی آنها را ضایع ساختید و در مقابل، انساب و [[قوم]] عشیرۀ خودتان را بالا بردید اما امروز من [[منسوبان]] به خود را بالا می‌برم و نسب‌های شما را نابود می‌‌کنم. سپس [[متقیان]] را مورد خطاب قرار می‌‌دهد و می‌‌گوید کجایند [[متقیان]]؟»<ref>{{متن حدیث|یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَی یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَمَرْتُکُمْ فَضَیَّعْتُمْ مَا عَهِدْتُ إِلَیْکُمْ فِیهِ وَ رَفَعْتُمْ أَنْسَابَکُمْ فَالْیَوْمَ أَرْفَعُ نَسَبِی وَ أَضَعُ أَنْسَابَکُمْ أَیْنَ‏ الْمُتَّقُون}}؛ ‏ بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۲۷۸ - ۲۷۹؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۴۶۴. </ref>.
# [[بهترین]] توشه: [[تقوا]] [[بهترین]] توشۀ [[معنوی]] است، چنانکه در آیۀ {{متن قرآن|تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«رهتوشه بردارید و بهترین رهتوشه پرهیزگاری است» سوره بقره، آیه ۱۹۷.</ref> از [[تقوا]] به عنوان [[بهترین]] توشه یاد شده است<ref>ر. ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>. ذکر [[تقوا]] به عنوان توشه بعد از بیان [[اعمال]] [[حج]] می‌‌تواند به این [[دلیل]] باشد، همان گونه که [[انسان]] در [[سفر]] [[حج]] [[نیازمند]] توشۀ مادی است، در [[سفر]] به [[آخرت]] نیز محتاج توشۀ [[معنوی]] مانند تقواست و چون [[انسان]] در [[سفر]] [[حج]] به [[ضرورت]] زاد و توشه پی می‌برد، به خوبی می‌تواند [[درک]] کند [[سفر آخرت]] با آن همه [[عظمت]] و پیچیدگی بدون ‌توشۀ [[تقوا]] میسّر نخواهد شد<ref>ر. ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>، چنانکه [[امام حسن]] {{ع}} درباره توشه [[آخرت]] فرمودند: «ای [[فرزند]] [[آدم]]! همانا تو از زمانی که از [[مادر]] متولد شدی یکسره در نابودی عمرت به سر می‌‌بری، پس آنچه در [[اختیار]] داری برای روزی که در پیش‌داری ([[آخرت]]) چیزی [[ذخیره]] کن. همانا [[مؤمن]] برای [[آخرت]] توشه برمی‌گیرد و [[کافر]] فقط مشغول [[لذت]] بردن و بهره وری از دنیاست و به [[فکر]] [[آخرت]] نیست». بنابراین مسیر [[آخرت]] بدون توشۀ [[معنوی]] به [[درستی]] طی نخواهد شد و [[بهترین]] توشه از نگاه [[قرآن]] و [[روایات]] فقط تقواست، چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با [[خداوند]] اینچنین [[مناجات]] می‌‌کردند: «خدایا! همه ما را در مسیر [[هدایت]] و [[تقوا]] را ‌توشۀ راه و [[بهشت]] را پایانِ کارمان ما قرار بده»<ref>{{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: اللَّهُمَّ اجْمَعْ أَمْرَنَا عَلَی الْهُدَی وَ اجْعَلِ التَّقْوَی زَادَنَا وَ الْجَنَّةَ مَآبَنَا}}؛ الأمالی للصدوق، ص۴۲۱، ح۵۵۹، روضه الواعظین، ص۴۹۵؛ بحارالأنوار، ج۷۰، ص۳۷۸، ح </ref>.<ref>ر. ک: [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، ص ۲۸۴-۲۸۵. </ref>
# [[بهترین]] توشه: [[تقوا]] [[بهترین]] توشۀ معنوی است، چنانکه در آیۀ {{متن قرآن|تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«ره توشه بردارید و بهترین رهتوشه پرهیزگاری است» سوره بقره، آیه ۱۹۷.</ref> از [[تقوا]] به عنوان [[بهترین]] توشه یاد شده است. ذکر [[تقوا]] به عنوان توشه بعد از بیان [[اعمال]] [[حج]] می‌‌تواند به این [[دلیل]] باشد، همان گونه که [[انسان]] در [[سفر]] [[حج]] [[نیازمند]] توشۀ مادی است، در [[سفر]] به [[آخرت]] نیز محتاج توشۀ معنوی مانند تقواست و چون [[انسان]] در [[سفر]] [[حج]] به [[ضرورت]] زاد و توشه پی می‌برد، به خوبی می‌تواند [[درک]] کند [[سفر آخرت]] با آن همه [[عظمت]] و پیچیدگی بدون ‌توشۀ [[تقوا]] میسّر نخواهد شد<ref>ر.ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>، چنانکه [[امام حسن]] {{ع}} درباره توشه [[آخرت]] فرمودند: «ای [[فرزند]] [[آدم]]! همانا تو از زمانی که از [[مادر]] متولد شدی یکسره در نابودی عمرت به سر می‌‌بری، پس آنچه در [[اختیار]] داری برای روزی که در پیش‌داری ([[آخرت]]) چیزی [[ذخیره]] کن. همانا [[مؤمن]] برای [[آخرت]] توشه برمی‌گیرد و [[کافر]] فقط مشغول [[لذت]] بردن و بهره وری از دنیاست و به [[فکر]] [[آخرت]] نیست». بنابراین مسیر [[آخرت]] بدون توشۀ معنوی به [[درستی]] طی نخواهد شد و [[بهترین]] توشه از نگاه [[قرآن]] و [[روایات]] فقط تقواست، چنانکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}} با [[خداوند]] اینچنین [[مناجات]] می‌‌کردند: «خدایا! همه ما را در مسیر [[هدایت]] و [[تقوا]] را ‌توشۀ راه و [[بهشت]] را پایانِ کارمان ما قرار بده»<ref>{{متن حدیث|رَسُولُ اللَّهِ {{صل}}: اللَّهُمَّ اجْمَعْ أَمْرَنَا عَلَی الْهُدَی وَ اجْعَلِ التَّقْوَی زَادَنَا وَ الْجَنَّةَ مَآبَنَا}}؛ الأمالی للصدوق، ص۴۲۱، ح۵۵۹، روضه الواعظین، ص۴۹۵؛ بحارالأنوار، ج۷۰، ص۳۷۸، ح </ref>.<ref>ر.ک: [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، ص ۲۸۴-۲۸۵. </ref>
# [[پوشش]] [[معنوی]]: [[تقوا]] [[بهترین]] [[پوشش]] [[معنوی]] است: {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ}}<ref>«ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۲۶.</ref>. [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] پس از [[یادآوری]] [[لباس]] ظاهری [[انسان]] به ذکر [[لباس]] [[باطنی]] و [[معنوی]] تحت عنوان [[تقوا]] می‌پردازد که بدی‌های [[باطنی]] [[انسان]] مانند [[شرک]]، [[گناهان]] و [[رذائل اخلاقی]] را می‌پوشاند. همچنین در آیۀ دیگر [[خداوند]] به [[فرزندان آدم]] هشدار می‌دهد مواظب باشید [[شیطان]] شما را [[فریب]] ندهد و [[لباس]] تقوایی را که بر شما پوشاندیم از شما نگیرد، همانطور که [[لباس]] [[پدر]] و [[مادر]] شما را با [[فریب]] از آنها گرفت: {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا}}<ref>«ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند در حالی که لباسشان را از (تن) آنان بر می‌کند تا شرمگاه‌هایشان را به آنان بنمایاند» سوره اعراف، آیه ۲۷.</ref>. اما اینکه چرا [[تقوا]] از نگاه [[قرآن]] [[بهترین]] [[پوشش]] [[معنوی]] است، شاید بدین [[دلیل]] که در [[روایات]]، [[تقوا]] به عنوان [[لباس]] [[پاکیزه]] معرفی شده است، چنانکه سعید بن ابی هلال از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] می‌‌کند هرگاه [[پیامبر]] آیۀ «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا»<ref>سوره شمس، آیه: ۹ </ref>را می‌خواند، می‌‌فرمود: «خدایا! به نفس من [[تقوا]] عطا کن و آن را [[پاکیزه]] فرما که برای [[تزکیه]] و [[پاکیزه]] کردن آن، تو بهترینی»<ref>{{متن حدیث|عَنْ سَعِیدِ بْنِ أَبِی هِلَالٍ: کَانَ رَسُولُ اللَّه‏{{صل}} إذا قَرَأَ هذه الایة ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا﴾ وقف ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ آتِ نَفْسِی تَقْوَاهَا وَ أَنْتَ وَلِیُّهَا وَ مَوْلَاهَا وَ أَنْتَ خَیْرُ مَنْ زَکَّاهَا}}؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۵۵؛ بحار الأنوار، ج۱، ص۱۸۷، ح۱۱؛ المعجم الکبیر، ج۱۱، ص۸۷؛ ح۱۱۱۹۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج۸، ص۴۳۶؛ تفسیر الفخر الرازی، ج۳۱، ص۱۹۴؛ مسند الشهاب، ج۲، ص۳۳۸، ح۱۴۸۱ عن أبی هریره و کلّها نحوه، کنز العمّال، ج۲، ص۶۹۶، ح۵۱۱۳ و راجع، صحیح مسلم، ج۴، ص۲۰۸۸ ح۷۳. </ref>.<ref>ر. ک: [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، ص ۲۸۴-۲۸۵. </ref>
# [[پوشش]] معنوی: [[تقوا]] [[بهترین]] [[پوشش]] معنوی است: {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ}}<ref>«ای فرزندان آدم! برای شما جامه‌ای را فرو فرستاده‌ایم که شرمگاه‌های شما را می‌پوشاند و (نیز) جامه‌ای را که زینت است و لباس پرهیزگاری، باری، بهتر است؛ این از آیات خداوند است باشد که آنان در یاد گیرند» سوره اعراف، آیه ۲۶.</ref>. [[خداوند متعال]] در این [[آیه]] پس از یادآوری [[لباس]] ظاهری [[انسان]] به ذکر [[لباس]] [[باطنی]] و معنوی تحت عنوان [[تقوا]] می‌پردازد که بدی‌های [[باطنی]] [[انسان]] مانند [[شرک]]، [[گناهان]] و [[رذائل اخلاقی]] را می‌پوشاند. همچنین در آیۀ دیگر [[خداوند]] به [[فرزندان آدم]] هشدار می‌دهد مواظب باشید [[شیطان]] شما را [[فریب]] ندهد و [[لباس]] تقوایی را که بر شما پوشاندیم از شما نگیرد، همانطور که [[لباس]] پدر و مادر شما را با [[فریب]] از آنها گرفت: {{متن قرآن|يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا}}<ref>«ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد! چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون راند در حالی که لباسشان را از (تن) آنان بر می‌کند تا شرمگاه‌هایشان را به آنان بنمایاند» سوره اعراف، آیه ۲۷.</ref>. اما اینکه چرا [[تقوا]] از نگاه [[قرآن]] [[بهترین]] [[پوشش]] معنوی است، شاید بدین [[دلیل]] که در [[روایات]]، [[تقوا]] به عنوان [[لباس]] [[پاکیزه]] معرفی شده است، چنانکه سعید بن ابی هلال از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[نقل]] می‌‌کند هرگاه [[پیامبر]] آیۀ «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّاهَا»<ref>سوره شمس، آیه ۹ </ref>را می‌خواند، می‌‌فرمود: «خدایا! به نفس من [[تقوا]] عطا کن و آن را [[پاکیزه]] فرما که برای [[تزکیه]] و [[پاکیزه]] کردن آن، تو بهترینی»<ref>{{متن حدیث|عَنْ سَعِیدِ بْنِ أَبِی هِلَالٍ: کَانَ رَسُولُ اللَّه‏{{صل}} إذا قَرَأَ هذه الایة ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا﴾ وقف ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ آتِ نَفْسِی تَقْوَاهَا وَ أَنْتَ وَلِیُّهَا وَ مَوْلَاهَا وَ أَنْتَ خَیْرُ مَنْ زَکَّاهَا}}؛ مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۵۵؛ بحار الأنوار، ج۱، ص۱۸۷، ح۱۱؛ المعجم الکبیر، ج۱۱، ص۸۷؛ ح۱۱۱۹۱؛ تفسیر ابن کثیر، ج۸، ص۴۳۶؛ تفسیر الفخر الرازی، ج۳۱، ص۱۹۴؛ مسند الشهاب، ج۲، ص۳۳۸، ح۱۴۸۱ عن أبی هریره و کلّها نحوه، کنز العمّال، ج۲، ص۶۹۶، ح۵۱۱۳ و راجع، صحیح مسلم، ج۴، ص۲۰۸۸ ح۷۳. </ref>.<ref>ر.ک: [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|سیره پیامبر خاتم]]، ص ۲۸۴-۲۸۵. </ref>
# [[تقوا]] [[دستور]] مستقیم [[خداوند]] به [[پیامبر خاتم]]: در [[قرآن کریم]] خطاب به [[رسول اکرم]] {{صل}} آمده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ}}<ref>«ای پیامبر! از خداوند پروا کن» سوره احزاب، آیه ۱.</ref>. [[تقوا]] همچنین سفارش [[خداوند]] به [[پیروان اسلام]] و دیگر [[ادیان الهی]] است. در اهمیت [[تقوا]] می‌‌توان گفت اگر ویژگی دیگری بیش از آن به [[صلاح]] [[بندگان]] و در خوبی، جامع‌تر و در [[ارزش]] عظیم‌تر و در [[عبودیت]] فراگیرتر می‌بود، [[خداوند]] [[مهربان]] به آن [[وصیت]] می‌کرد: {{متن قرآن|وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ}}<ref>«و ما به کسانی که به آنان پیش از شما کتاب (آسمانی) داده شده است و به شما، سفارش کرده‌ایم که از خداوند پروا کنید» سوره نساء، آیه ۱۳۱.</ref>.
# [[تقوا]] [[دستور]] مستقیم [[خداوند]] به [[پیامبر خاتم]]: در [[قرآن کریم]] خطاب به [[رسول اکرم]] {{صل}} آمده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ}}<ref>«ای پیامبر! از خداوند پروا کن» سوره احزاب، آیه ۱.</ref>. [[تقوا]] همچنین سفارش [[خداوند]] به پیروان اسلام و دیگر [[ادیان الهی]] است. در اهمیت [[تقوا]] می‌‌توان گفت اگر ویژگی دیگری بیش از آن به [[صلاح]] [[بندگان]] و در خوبی، جامع‌تر و در [[ارزش]] عظیم‌تر و در [[عبودیت]] فراگیرتر می‌بود، [[خداوند]] [[مهربان]] به آن [[وصیت]] می‌کرد: {{متن قرآن|وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ}}<ref>«و ما به کسانی که به آنان پیش از شما کتاب (آسمانی) داده شده است و به شما، سفارش کرده‌ایم که از خداوند پروا کنید» سوره نساء، آیه ۱۳۱.</ref>.
 
== انواع [[تقوا]] ==
== انواع [[تقوا]] ==
* سه نوع [[تقوا]] برای انسان‌های [[متقی]] وجود دارد:  
سه نوع [[تقوا]] برای انسان‌های [[متقی]] وجود دارد:  
# تقوای مقدماتی: تقوای مقدماتی یعنی تقوایی که فرد را به صورت خودکار به انجام [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] سوق نمی‌دهد، بلکه [[اعمال]] توسط فرد از روی تکرار، تلاش و [[تحمیل]] حاصل می‌‌شود؛ درواقع می‌‌توان گفت تقوای مقدماتی تقوایی است که انجام [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] به سبب ملکۀ [[تقوا]] شکل نمی‌گیرد، بلکه از طریق تکرار و تمرین و تلاش ایجاد می‌‌شود. این نوع از [[تقوا]] در مرحلۀ قبل از ایجاد ملکۀ [[تقوا]] حاصل می‌‌شود؛ به عبارتی تقوای مقدماتی، مقدمۀ ایجاد ملکۀ تقواست.
# تقوای مقدماتی: تقوای مقدماتی یعنی تقوایی که فرد را به صورت خودکار به انجام [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] سوق نمی‌دهد، بلکه [[اعمال]] توسط فرد از روی تکرار، تلاش و [[تحمیل]] حاصل می‌‌شود؛ درواقع می‌‌توان گفت تقوای مقدماتی تقوایی است که انجام [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] به سبب ملکۀ [[تقوا]] شکل نمی‌گیرد، بلکه از طریق تکرار و تمرین و تلاش ایجاد می‌‌شود. این نوع از [[تقوا]] در مرحلۀ قبل از ایجاد ملکۀ [[تقوا]] حاصل می‌‌شود؛ به عبارتی تقوای مقدماتی، مقدمۀ ایجاد ملکۀ تقواست.
# ملکۀ [[تقوا]]: این ملکه بر اثر ممارست و تلاش در مرحلۀ اول [[تقوا]] یعنی تقوای مقدماتی ایجاد می‌‌شود. مثلاً گاهی شخص در انجام [[اعمال عبادی]] مثل [[نماز خواندن]] [[متوسل]] به تکرار و تمرین و دشواری می‌‌شود، به نحوی که اگر این ابزارها برای فرد مهیا نباشد [[اعمال عبادی]] وی دچار خلل می‌‌شود، چنین فردی قطعاً [[انسان]] [[متقی]] است اما عمل وی بر اثر ملکۀ [[تقوا]] صورت نگرفته است چراکه اگر [[اعمال]] وی بر اثر ملکۀ [[تقوا]] شکل می‌‌گرفت نباید [[متوسل]] به تکرار و تمرین دشواری می‌‌شد، بلکه باید اعمالش به صورت خودکار و بدون هیچ تکرار، تمرین، دشواری انجام می‌‌پذیرفت<ref>ر. ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]] و [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۳۷۱. </ref>. درواقع می‌‌توان گفت تمامیِ ملکات در سایۀ [[افعال]] [[آدمی]] حاصل می‌شود. بنابراین هرکس [[مقید]] به [[واجبات]] باشد و به [[واجبات]] اهتمام بورزد و بر انجام آن [[مداومت]] کند و از طرفی از [[محرّمات]] دوری کند، دارای ملکۀ [[تقوا]] خواهد شد<ref>ر. ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]] و [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۳۷۱. </ref>. البته باید توجه داشت به دست آوردن ملکۀ [[تقوا]] از طریق [[عزلت]] و [[گوشه نشینی]] راهی غلط است زیرا تقوایی که در وجود فرد بر اثر [[انزوا]] و [[عزلت]] ایجاد شده بسیار شکننده است، چراکه انجام [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] برای فرد همراه با تحریکات نبوده است<ref>ر. ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]] و [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۳۶۸. </ref>.  
# ملکۀ [[تقوا]]: این ملکه بر اثر ممارست و تلاش در مرحلۀ اول [[تقوا]] یعنی تقوای مقدماتی ایجاد می‌‌شود. مثلاً گاهی شخص در انجام [[اعمال عبادی]] مثل [[نماز خواندن]] [[متوسل]] به تکرار و تمرین و دشواری می‌‌شود، به نحوی که اگر این ابزارها برای فرد مهیا نباشد [[اعمال عبادی]] وی دچار خلل می‌‌شود، چنین فردی قطعاً [[انسان]] [[متقی]] است اما عمل وی بر اثر ملکۀ [[تقوا]] صورت نگرفته است چراکه اگر [[اعمال]] وی بر اثر ملکۀ [[تقوا]] شکل می‌‌گرفت نباید [[متوسل]] به تکرار و تمرین دشواری می‌‌شد، بلکه باید اعمالش به صورت خودکار و بدون هیچ تکرار، تمرین، دشواری انجام می‌‌پذیرفت. درواقع می‌‌توان گفت تمامیِ ملکات در سایۀ [[افعال]] [[آدمی]] حاصل می‌شود. بنابراین هرکس [[مقید]] به [[واجبات]] باشد و به [[واجبات]] اهتمام بورزد و بر انجام آن [[مداومت]] کند و از طرفی از [[محرّمات]] دوری کند، دارای ملکۀ [[تقوا]] خواهد شد. البته باید توجه داشت به دست آوردن ملکۀ [[تقوا]] از طریق [[عزلت]] و [[گوشه نشینی]] راهی غلط است زیرا تقوایی که در وجود فرد بر اثر [[انزوا]] و [[عزلت]] ایجاد شده بسیار شکننده است، چراکه انجام [[واجبات]] و ترک [[محرمات]] برای فرد همراه با تحریکات نبوده است.  
# تقوای گزینشی: [[تقوا]] گزینشی یعنی اینکه فرد برخی [[اعمال]] مانند [[نماز خواندن]] و [[زکات]] دادن را انجام می‌‌دهد، اما نسبت به بعضی از [[اعمال]] که باید در آن [[تقوا]] رعایت شود [[سستی]] کرده و رعایت نمی‌کند، در واقع فرد نسبت به تمام امور [[تقوا]] را رعایت نمی‌کند به این نوع [[تقوا]]، تقوای گزینشی می‌‌گویند<ref>ر. ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]] و [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۳۶۸. </ref>.  
# تقوای گزینشی: [[تقوا]] گزینشی یعنی اینکه فرد برخی [[اعمال]] مانند [[نماز خواندن]] و [[زکات]] دادن را انجام می‌‌دهد، اما نسبت به بعضی از [[اعمال]] که باید در آن [[تقوا]] رعایت شود [[سستی]] کرده و رعایت نمی‌کند، در واقع فرد نسبت به تمام امور [[تقوا]] را رعایت نمی‌کند به این نوع [[تقوا]]، تقوای گزینشی می‌‌گویند<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]] و [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۳۶۸ ـ ۳۷۱.</ref>.  
 
== مصادیق [[تقوا]] از نگاه [[قرآن]] و [[روایات]] ==
== مصادیق [[تقوا]] از نگاه [[قرآن]] و [[روایات]] ==
* نکته ای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است که مفهوم [[تقوا]] در [[قلب]] [[متقین]] شکل می‌‌گیرد، در واقع ریش، [[تقوا]] امری [[قلبی]] است چنانکه در روایتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: «هر چیزی معدنی دارد و معدن [[تقوا]] [[قلوب]] عاقلان است»<ref>{{متن حدیث|لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ مَعْدِنٌ وَ مَعْدِنُ التُّقَی قُلُوبُ الْعَاقِلِین}}؛ ‏ روضة الواعظین، ج۱، ص ۴. </ref>. در [[آیات قرآن]] هم می‌‌توان [[اثبات]] کرد، [[تقوا]] امری مربوط به [[قلب]] است چنانکه در آیۀ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت» سوره حجرات، آیه ۳.</ref> این مطلب به چشم می‌‌خورد. همچنین [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[تقوا]] را امر [[روحی]] و [[قلبی]] می‌‌داند: «شما را به [[تقوای الهی]] سفارش می‌کنم... که [[تقوا]] داروی درد قلب‌ها، رفع کننده کوردلی و دل‌مردگی، زداینده [[فساد]] [[قلبی]]، پاک‌کننده زنگار [[روانی]]، برطرف سازنده تیرگی دیده‌ها، امنیت‌بخش اضطراب‌ها و فروغ تاریکی‌های شماست»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹ </ref>.
نکته ای که نباید از آن [[غفلت]] کرد این است که مفهوم [[تقوا]] در [[قلب]] [[متقین]] شکل می‌‌گیرد، در واقع ریش، [[تقوا]] امری [[قلبی]] است چنانکه در روایتی [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: «هر چیزی معدنی دارد و معدن [[تقوا]] [[قلوب]] عاقلان است»<ref>{{متن حدیث|لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ مَعْدِنٌ وَ مَعْدِنُ التُّقَی قُلُوبُ الْعَاقِلِین}}؛ ‏ روضة الواعظین، ج۱، ص ۴. </ref>. در [[آیات قرآن]] هم می‌‌توان [[اثبات]] کرد، [[تقوا]] امری مربوط به [[قلب]] است چنانکه در آیۀ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بی‌گمان خداوند دل‌های کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو می‌دارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت» سوره حجرات، آیه ۳.</ref> این مطلب به چشم می‌‌خورد. همچنین [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[تقوا]] را امر [[روحی]] و [[قلبی]] می‌‌داند: «شما را به [[تقوای الهی]] سفارش می‌کنم... که [[تقوا]] داروی درد قلب‌ها، رفع کننده کوردلی و دل‌مردگی، زداینده [[فساد]] [[قلبی]]، پاک‌کننده زنگار [[روانی]]، برطرف سازنده تیرگی دیده‌ها، امنیت‌بخش اضطراب‌ها و فروغ تاریکی‌های شماست»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۸۹ </ref>.
* تحقق مفهوم [[تقوا]] در خارج در قالب مصادیقی شکل می‌‌گیرد مانند:
 
# [[پرهیز]] از [[ربا]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>.
تحقق مفهوم [[تقوا]] در خارج در قالب مصادیقی شکل می‌‌گیرد مانند:
# پرهیز از [[ربا]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و اگر مؤمنید آنچه از ربا که باز مانده است رها کنید» سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>.
# دوری از [[نجوا]] به قصد [[گناه]] و [[تجاوز]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! هنگامی که رازگویی می‌کنید به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر رازگویی نکنید و به نیکی و پرهیزگاری راز گویید! و از خداوند که نزد او گرد آورده می‌شوید پروا کنید» سوره مجادله، آیه ۹.</ref>.
# دوری از [[نجوا]] به قصد [[گناه]] و [[تجاوز]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! هنگامی که رازگویی می‌کنید به گناه و دشمنخویی و نافرمانی با پیامبر رازگویی نکنید و به نیکی و پرهیزگاری راز گویید! و از خداوند که نزد او گرد آورده می‌شوید پروا کنید» سوره مجادله، آیه ۹.</ref>.
# اجتناب از [[استهزا]]، [[عیب‌جویی]]، [[لقب]] [[زشت]] دادن، [[گمان]] بد، تجسّس، [[غیبت]] و [[بدگویی]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، نبايد قومى قوم ديگر را ريشخند كند، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و نبايد زنانى زنانِ [ديگر] را [ريشخند كنند]، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و از يكديگر عيب مگيريد، و به همديگر لقب هاى زشت مدهيد چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان. و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیر است. ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۱ ـ ۱۳</ref>.
# اجتناب از [[استهزا]]، [[عیب‌جویی]]، [[لقب]] [[زشت]] دادن، [[گمان]] بد، تجسّس، [[غیبت]] و بدگویی: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد، نبايد قومى قوم ديگر را ريشخند كند، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و نبايد زنانى زنانِ [ديگر] را [ريشخند كنند]، شايد آنها از اينها بهتر باشند، و از يكديگر عيب مگيريد، و به همديگر لقب هاى زشت مدهيد چه ناپسنديده است نام زشت پس از ايمان. و هر كه توبه نكرد آنان خود ستمكارند ای مؤمنان! از بسیاری از گمان‌ها دوری کنید که برخی از گمان‌ها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست می‌دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند می‌دارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبه‌پذیر است. ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۱ ـ ۱۳</ref>.
# امر به [[نماز خواندن]]: {{متن قرآن|وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى}}<ref>«و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.</ref>. همچنین [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[نماز خواندن]] و [[تلاوت قرآن]] را مصداق دیگری از [[تقوا]] می‌‌داند، چنانکه یکی از اوصاف [[متقین]] را اینچنین بیان می‌‌کند: «[[شب]] هنگام به [[نماز]] می‌ایستند و [[آیات]] [[نورانی]] [[قرآن]] را با همه وجود [[تلاوت]] می‌کنند»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۰۸. </ref>.
# امر به [[نماز خواندن]]: {{متن قرآن|وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لَا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى}}<ref>«و خانواده‌ات را به نماز فرمان ده و بر آن شکیب کن، ما از تو روزی نمی‌خواهیم که خود، تو را روزی می‌دهیم و سرانجام (نیک) برای پرهیزگاری است» سوره طه، آیه ۱۳۲.</ref>. همچنین [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[نماز خواندن]] و [[تلاوت قرآن]] را مصداق دیگری از [[تقوا]] می‌‌داند، چنانکه یکی از اوصاف [[متقین]] را اینچنین بیان می‌‌کند: «شب هنگام به [[نماز]] می‌ایستند و [[آیات]] [[نورانی]] [[قرآن]] را با همه وجود [[تلاوت]] می‌کنند»<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۰۸. </ref>.
# [[لزوم]] [[وصیت]] کردن: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بر شما مقرر شده است که هرگاه مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر مالی بر جای نهد برای پدر و مادر و خویشان وصیّت شایسته کند؛ بنا به حقّی بر گردن پرهیزگاران» سوره بقره، آیه ۱۸۰.</ref>.
# [[لزوم]] [[وصیت]] کردن: {{متن قرآن|كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ}}<ref>«بر شما مقرر شده است که هرگاه مرگ یکی از شما فرا رسد، اگر مالی بر جای نهد برای پدر و مادر و خویشان وصیّت شایسته کند؛ بنا به حقّی بر گردن پرهیزگاران» سوره بقره، آیه ۱۸۰.</ref>.
# [[یادآوری]] [[خدا]] در ایام خاص [[حج]]: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«و خداوند را در روزهایی چند یاد کنید و آنکه (برای کوچ کردن از منا) بشتابد (و اعمال را) دو روزه (انجام دهد) گناهی نکرده است و آنکه دیر کند (و سه روزه بجای آورد، نیز) گناهی بر او نیست (و این اختیار) برای کسی است که (از محرّمات احرام) پرهیز کرده باشد و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه شما را به سوى او گرد خواهند آورد.» سوره بقره، آیه ۲۰۳.</ref>.
# یادآوری [[خدا]] در ایام خاص [[حج]]: {{متن قرآن|وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ}}<ref>«و خداوند را در روزهایی چند یاد کنید و آنکه (برای کوچ کردن از منا) بشتابد (و اعمال را) دو روزه (انجام دهد) گناهی نکرده است و آنکه دیر کند (و سه روزه بجای آورد، نیز) گناهی بر او نیست (و این اختیار) برای کسی است که (از محرّمات احرام) پرهیز کرده باشد و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه شما را به سوى او گرد خواهند آورد.» سوره بقره، آیه ۲۰۳.</ref>.
* و موارد دیگری مانند: اتمام [[حج]] و [[عمره]]<ref>سوره بقره، آیه: ۱۹۶. </ref>؛ پاس داشتن [[حق]] در [[نوشتن]] دیون و ادای شهادات<ref>سوره بقره، آیه: ۲۸۲ - ۲۸۳. </ref>.<ref>ر. ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸.</ref>
 
و موارد دیگری مانند: اتمام [[حج]] و [[عمره]]<ref>سوره بقره، آیه: ۱۹۶. </ref>؛ پاس داشتن [[حق]] در نوشتن دیون و ادای شهادات<ref>سوره بقره، آیه: ۲۸۲ - ۲۸۳. </ref>.<ref>ر.ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸.</ref>


== عوامل ایجاد [[تقوا]] ==
== عوامل ایجاد [[تقوا]] ==
* برخی از عواملی که موجب ایجاد [[تقوا]] می‌‌شوند عبارت‌اند از:
برخی از عواملی که موجب ایجاد [[تقوا]] می‌‌شوند عبارت‌اند از:
# اولین عامل ایجاد [[تقوا]]، [[پرستش]] [[خداوند]] است چنانکه در آغاز [[سورۀ بقره]] پس از بیان حال [[متقین]]، [[کافران]] و [[منافقین]] [[مردم]] به [[عبادت]] [[خداوند]] [[دعوت]] شدند تا از صف کافرین و [[منافقین]] جدا شده و به صف [[متقین]] اضافه شوند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.</ref>.
# اولین عامل ایجاد [[تقوا]]، [[پرستش]] [[خداوند]] است چنانکه در آغاز [[سورۀ بقره]] پس از بیان حال [[متقین]]، [[کافران]] و [[منافقین]] [[مردم]] به [[عبادت]] [[خداوند]] [[دعوت]] شدند تا از صف کافرین و [[منافقین]] جدا شده و به صف [[متقین]] اضافه شوند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مردم! پروردگارتان را بپرستید که شما و پیشینیانتان را آفرید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۲۱.</ref>.
# [[اطاعت]] از [[امر و نهی]] [[خداوند]]: در روایتی [[امام صادق]] {{ع}} برای به دست آوردن [[تقوا]] فرمودند: «[[تقوا]] آن است که همان جایی باشی که [[خداوند]] تو را به آن امر کرده و هرگز در جایی که از آن نهیت کرده است نباشی»<ref>{{متن حدیث|سُئِلَ الصَّادِقُ {{ع}} عَنْ تَفْسِیرِ التَّقْوَی فَقَالَ أَنْ لَا یَفْقِدَکَ اللَّهُ حَیْثُ أَمَرَکَ وَ لَا یَرَاکَ حَیْثُ نَهَاک}}؛ بحارالأنوار، ج۷، ص۲۸۵. </ref>.  
# [[اطاعت]] از [[امر و نهی]] [[خداوند]]: در روایتی [[امام صادق]] {{ع}} برای به دست آوردن [[تقوا]] فرمودند: «[[تقوا]] آن است که همان جایی باشی که [[خداوند]] تو را به آن امر کرده و هرگز در جایی که از آن نهیت کرده است نباشی»<ref>{{متن حدیث|سُئِلَ الصَّادِقُ {{ع}} عَنْ تَفْسِیرِ التَّقْوَی فَقَالَ أَنْ لَا یَفْقِدَکَ اللَّهُ حَیْثُ أَمَرَکَ وَ لَا یَرَاکَ حَیْثُ نَهَاک}}؛ بحارالأنوار، ج۷، ص۲۸۵. </ref>.  
# [[صدق در گفتار]]، [[میانه‌روی]]، [[فروتنی]]، عمل [[نافع]]، [[یقین]] به [[بهشت و جهنم]]، بزرگ داشتن [[خداوند]]، عواملی است که می‌‌تواند موجب به وجود آمدن [[تقوا]] شود، چنانکه در روایتی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[متقین]] را با چنین اوصافی [[وصف]] کردند: «[[پرهیزگاران]] در [[دنیا]] دارای [[فضیلت‌ها]] هستند، گفتارشان از روی [[راستی]] است و پوشاکشان [[میانه‌روی]] و رفتارشان به [[فروتنی]] است. از آنچه که [[خداوند]] برایشان روانداشته چشم پوشیده‌اند و به عملی که آنان را سود رساند گوش فرا داشته‌اند، در [[سختی]] و گرفتاری چنانند که دیگران در آسایس و [[خوشی]] و اگر نبود [[اجل]] و مدّتی که [[خدا]] برای ایشان [[تعیین]] فرموده، از [[شوق]] [[ثواب]] و [[بیم]] [[عذاب]] چشم برهم زدنی [[جان]] در بدنشان قرار نمی‌گرفت. [[خداوند]] در نظر آنان بزرگ است و غیر او در دیدۀ آنها کوچک و [[یقین]] و باورشان به [[بهشت]] مانند [[یقین]] و [[باور]] کسی است که آن را دیده که [[اهل]] آن در آن به [[خوشی]] بسر می‌‌برند و ایمانشان به [[آتش]] همچون [[ایمان]] کسی است که آن را دیده که [[اهل]] آن در آن گرفتار عذابند»<ref>{{متن حدیث|فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْیُهُمُ التَّوَاضُعُ غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِی الْبَلَاءِ کَالَّتِی نُزِّلَتْ فِی الرَّخَاءِ وَ لَوْ لَا الْأَجَلُ الَّذِی کَتَبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ طَرْفَةَ عَیْنٍ شَوْقاً إِلَی الثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُونَ}}؛ نهج البلاغة، چاپ عبده، خطبه ۱۹۱ </ref>.
# صدق در گفتار، [[میانه‌روی]]، [[فروتنی]]، عمل نافع، [[یقین]] به [[بهشت و جهنم]]، بزرگ داشتن [[خداوند]]، عواملی است که می‌‌تواند موجب به وجود آمدن [[تقوا]] شود، چنانکه در روایتی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[متقین]] را با چنین اوصافی وصف کردند: «[[پرهیزگاران]] در [[دنیا]] دارای [[فضیلت‌ها]] هستند، گفتارشان از روی [[راستی]] است و پوشاکشان [[میانه‌روی]] و رفتارشان به [[فروتنی]] است. از آنچه که [[خداوند]] برایشان روانداشته چشم پوشیده‌اند و به عملی که آنان را سود رساند گوش فرا داشته‌اند، در [[سختی]] و گرفتاری چنانند که دیگران در آسایس و [[خوشی]] و اگر نبود [[اجل]] و مدّتی که [[خدا]] برای ایشان [[تعیین]] فرموده، از [[شوق]] [[ثواب]] و [[بیم]] [[عذاب]] چشم برهم زدنی [[جان]] در بدنشان قرار نمی‌گرفت. [[خداوند]] در نظر آنان بزرگ است و غیر او در دیدۀ آنها کوچک و [[یقین]] و باورشان به [[بهشت]] مانند [[یقین]] و [[باور]] کسی است که آن را دیده که [[اهل]] آن در آن به [[خوشی]] بسر می‌‌برند و ایمانشان به [[آتش]] همچون [[ایمان]] کسی است که آن را دیده که [[اهل]] آن در آن گرفتار عذابند»<ref>{{متن حدیث|فَالْمُتَّقُونَ فِیهَا هُمْ أَهْلُ الْفَضَائِلِ مَنْطِقُهُمُ الصَّوَابُ وَ مَلْبَسُهُمُ الِاقْتِصَادُ وَ مَشْیُهُمُ التَّوَاضُعُ غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ عَمَّا حَرَّمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافِعِ لَهُمْ نُزِّلَتْ أَنْفُسُهُمْ مِنْهُمْ فِی الْبَلَاءِ کَالَّتِی نُزِّلَتْ فِی الرَّخَاءِ وَ لَوْ لَا الْأَجَلُ الَّذِی کَتَبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ لَمْ تَسْتَقِرَّ أَرْوَاحُهُمْ فِی أَجْسَادِهِمْ طَرْفَةَ عَیْنٍ شَوْقاً إِلَی الثَّوَابِ وَ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ عَظُمَ الْخَالِقُ فِی أَنْفُسِهِمْ فَصَغُرَ مَا دُونَهُ فِی أَعْیُنِهِمْ فَهُمْ وَ الْجَنَّةُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُنَعَّمُونَ وَ هُمْ وَ النَّارُ کَمَنْ قَدْ رَآهَا فَهُمْ فِیهَا مُعَذَّبُونَ}}؛ نهج البلاغة، چاپ عبده، خطبه ۱۹۱ </ref>.
# [[روزه‌داری]]: [[روزه‌داری]] سبب [[تقویت اراده]]، [[مقاومت]] در برابر [[شهوات]] و فروکش کردن [[هواهای نفسانی]] و در نهایت، رسیدن به تقواست: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۸۳.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>
# [[روزه‌داری]]: روزه‌داری سبب تقویت اراده، [[مقاومت]] در برابر [[شهوات]] و فروکش کردن [[هواهای نفسانی]] و در نهایت، رسیدن به تقواست: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۸۳.</ref>
# مراعات و [[اجرای حدود الهی]]: از آنجا که [[خداوند]] امور دشواری چون [[قصاص]] را به انگیزۀ [[پرهیز]] از [[آتش]] با اجتناب از [[معاصی]] [[واجب]] ساخته است، می‌توان [[اجرای حدود الهی]] را از جمله عوامل [[تقوا]] دانست: {{متن قرآن|وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و شما را ای خردمندان در قصاص، زندگانی (نهفته) است؛ باشد که شما پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۷۹.</ref>.
# مراعات و [[اجرای حدود الهی]]: از آنجا که [[خداوند]] امور دشواری چون [[قصاص]] را به انگیزۀ پرهیز از [[آتش]] با اجتناب از [[معاصی]] [[واجب]] ساخته است، می‌توان [[اجرای حدود الهی]] را از جمله عوامل [[تقوا]] دانست: {{متن قرآن|وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و شما را ای خردمندان در قصاص، زندگانی (نهفته) است؛ باشد که شما پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۷۹.</ref>.
# [[پذیرش]] جدّی [[کتاب‌های آسمانی]] و [[یادآوری]] پیام‎های آنها می‌تواند عامل مهمی برای [[متقی]] شدن [[انسان‌ها]] باشد: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم. (و گفتیم) آنچه به شما دادیم با توانمندی بگیرید و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۶۳.</ref>. به همین [[دلیل]] [[خداوند]] اصل [[نزول قرآن]] و وعیدهای آن را بر اساس [[متقی]] شدن [[انسان‌ها]] پایه گذاری کرده است<ref>ر. ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>.
# پذیرش جدّی [[کتاب‌های آسمانی]] و یادآوری پیام‎های آنها می‌تواند عامل مهمی برای [[متقی]] شدن [[انسان‌ها]] باشد: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}}<ref>«و (یاد کنید) آنگاه را که از شما پیمان گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز (سر) تان برافراختیم. (و گفتیم) آنچه به شما دادیم با توانمندی بگیرید و از آنچه در آن است یاد کنید، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۶۳.</ref>. به همین [[دلیل]] [[خداوند]] اصل [[نزول قرآن]] و وعیدهای آن را بر اساس [[متقی]] شدن [[انسان‌ها]] پایه گذاری کرده است<ref>ر.ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>.


== آثار [[تقوا]] ==
== آثار [[تقوا]] ==
* ثمرات [[تقوا]] در دو حوزۀ فردی و [[اجتماعی]] خلاصه می‌‌شود:
ثمرات [[تقوا]] در دو حوزۀ فردی و [[اجتماعی]] خلاصه می‌‌شود:
# اثرات [[تقوا]] در حوزه فردی:
# اثرات [[تقوا]] در حوزه فردی:
## اثرات مادی [[تقوا]]: [[تقوا]] فقط امری ورای [[زندگی]] و در راستای پیشرفت‌های [[معنوی]] نیست، بلکه در مسیر عادی و مادی [[زندگی]] عنصر بسیار موثر برای کمک رسانی به [[متقین]] است، چنانکه [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: «[[بندگان خدا]]، بدانید که [[متقین]]، هم از نعمت‌های [[دنیا]] بهرمند می‌‌شوند و هم از پاداش‌های [[آخرت]]. بنابراین آنان با [[اهل]] [[دنیا]] در نعمت‌های دنیاشان شریکند، اما [[اهل]] [[دنیا]] در [[آخرت]] آنان سهمی ندارند. آنان در [[دنیا]] به [[بهترین]] وجه [[زندگی]] می‌‌کنند و از [[بهترین]] چیزی که بهترین‌ها از آن بهره‌مند می‌شوند، بهره مند خواهند شد»<ref>{{متن حدیث|وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُتَّقِینَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْیَا وَ آجِلِ الْآخِرَةِ، فَشَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ وَ لَمْ [یُشَارِکْهُمْ أَهْلُ] یُشَارِکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی آخِرَتِهِمْ؛ سَکَنُوا الدُّنْیَا بِأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ وَ أَکَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ، فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ وَ أَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابِرَةُ الْمُتَکَبِّرُونَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۲۷.</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۰۵-۲۰۶. </ref> چنانکه در [[قرآن]] هم به این موضوع اشاره شده است، به این بیان که [[متقین]] سرانجام [[زمین]] را به [[ارث]] می‌‌برند: {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>. همان‌گونه که مالک [[بهشت]] هم خواهند شد: {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«آنانند که میراث برند همانان که بهشت را به میراث می‌برند؛ آنان در آن جاودانند» سوره مؤمنون، آیه ۱۰ ـ ۱۱</ref>.<ref>ر. ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]] و [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۳۵۸. </ref>  
## اثرات مادی [[تقوا]]: [[تقوا]] فقط امری ورای [[زندگی]] و در راستای پیشرفت‌های معنوی نیست، بلکه در مسیر عادی و مادی [[زندگی]] عنصر بسیار موثر برای کمک رسانی به [[متقین]] است، چنانکه [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: «[[بندگان خدا]]، بدانید که [[متقین]]، هم از نعمت‌های [[دنیا]] بهرمند می‌‌شوند و هم از پاداش‌های [[آخرت]]. بنابراین آنان با [[اهل]] [[دنیا]] در نعمت‌های دنیاشان شریکند، اما [[اهل]] [[دنیا]] در [[آخرت]] آنان سهمی ندارند. آنان در [[دنیا]] به [[بهترین]] وجه [[زندگی]] می‌‌کنند و از [[بهترین]] چیزی که بهترین‌ها از آن بهره‌مند می‌شوند، بهره مند خواهند شد»<ref>{{متن حدیث|وَ اعْلَمُوا عِبَادَ اللَّهِ أَنَّ الْمُتَّقِینَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنْیَا وَ آجِلِ الْآخِرَةِ، فَشَارَکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی دُنْیَاهُمْ وَ لَمْ [یُشَارِکْهُمْ أَهْلُ] یُشَارِکُوا أَهْلَ الدُّنْیَا فِی آخِرَتِهِمْ؛ سَکَنُوا الدُّنْیَا بِأَفْضَلِ مَا سُکِنَتْ وَ أَکَلُوهَا بِأَفْضَلِ مَا أُکِلَتْ، فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ وَ أَخَذُوا مِنْهَا مَا أَخَذَهُ الْجَبَابِرَةُ الْمُتَکَبِّرُونَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۲۷.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۰۵-۲۰۶. </ref> چنانکه در [[قرآن]] هم به این موضوع اشاره شده است، به این بیان که [[متقین]] سرانجام [[زمین]] را به [[ارث]] می‌‌برند: {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>. همان‌گونه که مالک [[بهشت]] هم خواهند شد: {{متن قرآن|أُولَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«آنانند که میراث برند همانان که بهشت را به میراث می‌برند؛ آنان در آن جاودانند» سوره مؤمنون، آیه ۱۰ ـ ۱۱</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]] و [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۳۵۸. </ref>  
## [[ایمان به غیب]]: [[تقوا]] سبب پیدا شدن [[ایمان به غیب]] برای [[متقین]] می‌‌شود: «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب». نکته ای که در این صفت [[مقدس]] وجود دارد این است، [[ایمان به غیب]] با [[علم به غیب]] متفاوت است، در واقع [[ایمان به غیب]] مرحله ای بالاتر از [[علم به غیب]] است، به این بیان که [[ایمان به غیب]] یعنی [[تصدیق قلبی]] به [[امور معنوی]]، در حالی که [[علم به غیب]] فقط [[شناخت عقلی]] به این امور است، درواقع می‌‌توان گفت شخص [[متّقی]] کسی است که [[خداوند]] را به واسطۀ [[بصیرت]]، [[مشاهده]] می‌‌کند نه به واسطه بصرف به همین [[دلیل]] آنچه برای [[مردمان]] عادی غایب و پوشیده است، برای [[متقی]] در [[حکم]] [[شهود]] است؛ او می‌تواند [[حقیقت]] [[پیامبر]] و [[امامت]] را [[درک]] کند و هر چیزی که برای دیگران باید از طریق [[برهان]] و [[استدلال]] ثابت شود برای او مشهود و ظاهر است و به اقامۀ [[برهان]] نیازی ندارد، همچنین [[انسان]] [[متقی]] چنان به [[قیامت]] و تمامی مراحل آن از جمله [[قبر]] و [[برزخ]] و حساب و [[بهشت]] و جهنّم مأنوس است که گویی هر لحظ آن مراحل را [[مشاهده]] می‌‌کند<ref>ر. ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]] و [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۳۶۲. </ref>.  
## [[ایمان به غیب]]: [[تقوا]] سبب پیدا شدن [[ایمان به غیب]] برای [[متقین]] می‌‌شود: «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب». نکته ای که در این صفت [[مقدس]] وجود دارد این است، [[ایمان به غیب]] با [[علم به غیب]] متفاوت است، در واقع [[ایمان به غیب]] مرحله ای بالاتر از [[علم به غیب]] است، به این بیان که [[ایمان به غیب]] یعنی [[تصدیق قلبی]] به [[امور معنوی]]، در حالی که [[علم به غیب]] فقط [[شناخت عقلی]] به این امور است، درواقع می‌‌توان گفت شخص [[متّقی]] کسی است که [[خداوند]] را به واسطۀ [[بصیرت]]، [[مشاهده]] می‌‌کند نه به واسطه بصرف به همین [[دلیل]] آنچه برای [[مردمان]] عادی غایب و پوشیده است، برای [[متقی]] در [[حکم]] [[شهود]] است؛ او می‌تواند [[حقیقت]] [[پیامبر]] و [[امامت]] را [[درک]] کند و هر چیزی که برای دیگران باید از طریق [[برهان]] و [[استدلال]] ثابت شود برای او مشهود و ظاهر است و به اقامۀ [[برهان]] نیازی ندارد، همچنین [[انسان]] [[متقی]] چنان به [[قیامت]] و تمامی مراحل آن از جمله [[قبر]] و [[برزخ]] و حساب و [[بهشت]] و جهنّم مأنوس است که گویی هر لحظ آن مراحل را [[مشاهده]] می‌‌کند<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۱]] و [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۳۶۲. </ref>.  
## [[تقوا]] سبب تشخیص [[حق]] از [[باطل]] برای [[متقین]] خواهد شد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی می‌نهد و از گناهانتان چشم می‌پوشد و شما را می‌آمرزد و خداوند دارای بخشش سترگ است» سوره انفال، آیه ۲۹.</ref>.
## [[تقوا]] سبب تشخیص [[حق]] از [[باطل]] برای [[متقین]] خواهد شد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا وَيُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ}}<ref>«ای مؤمنان! اگر از خداوند پروا کنید در شما نیروی شناخت درستی از نادرستی می‌نهد و از گناهانتان چشم می‌پوشد و شما را می‌آمرزد و خداوند دارای بخشش سترگ است» سوره انفال، آیه ۲۹.</ref>.
## [[تقوا]] عاملی موثر برای جلب [[دوستی]] [[پروردگار]] برای [[متقین]] می‌‌شود: {{متن قرآن|بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«چرا، (بازخواست خواهند شد ولی) آن کس که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری ورزد (بداند) بی‌گمان خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۷۶.</ref>، چنین جلب [[دوستی]] به معنای دریافت تمام [[نیکی]] و خیر توسط تقواست، چنانکه [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در نامه‌ای که به وسیلۀ [[محمّد بن ابی بکر]] برای [[مردم مصر]] نوشتند، این عبارت را نیز آوردند: «[[تقوای الهی]] را پیشه کنید، چرا که تنها [[تقوا]] است که تمامی [[نیکی‌ها]] را به‌همراه دارد آنقدر به وسیلۀ [[تقوی]] خوبی‌های [[دنیا]] و [[آخرت]] به دست می‌‌آید که به وسیله چیز دیگری این مقدار خوبی به دست نمی‌آید. [[خداوند]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرًا لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و به پرهیزگاران می‌گویند: پروردگارتان چه فرو فرستاده است؟ می‌گویند نکویی را؛ برای آنان که در این جهان نیکی ورزیده‌اند (پاداش)، نیکی است و به یقین سرای واپسین بهتر است و سرای پرهیزگاران نیکوست!» سوره نحل، آیه ۳۰.</ref>.<ref>{{متن حدیث|فِیمَا کَتَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ {{ع}} إِلَی أَهْلِ مِصْرَ مَعَ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی بَکْرٍ: عَلَیْکُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ فَإِنَّهَا تَجْمَعُ الْخَیْرَ وَ لَا خَیْرَ غَیْرُهَا وَ یُدْرَکُ بِهَا مِنَ الْخَیْرِ مَا لَا یُدْرَکُ بِغَیْرِهَا مِنْ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: وَقِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قَالُوا خَیْرًا لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِینَ}}؛ بحار الأنوار، ج ۷۰ ص ۶۶. </ref>  
## [[تقوا]] عاملی موثر برای جلب [[دوستی]] [[پروردگار]] برای [[متقین]] می‌‌شود: {{متن قرآن|بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«چرا، (بازخواست خواهند شد ولی) آن کس که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگاری ورزد (بداند) بی‌گمان خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۷۶.</ref>، چنین جلب [[دوستی]] به معنای دریافت تمام [[نیکی]] و خیر توسط تقواست، چنانکه [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در نامه‌ای که به وسیلۀ [[محمّد بن ابی بکر]] برای [[مردم مصر]] نوشتند، این عبارت را نیز آوردند: «[[تقوای الهی]] را پیشه کنید، چرا که تنها [[تقوا]] است که تمامی [[نیکی‌ها]] را به‌همراه دارد آنقدر به وسیلۀ [[تقوی]] خوبی‌های [[دنیا]] و [[آخرت]] به دست می‌‌آید که به وسیله چیز دیگری این مقدار خوبی به دست نمی‌آید. [[خداوند]] می‌‌فرماید: {{متن قرآن|وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرًا لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ}}<ref>«و به پرهیزگاران می‌گویند: پروردگارتان چه فرو فرستاده است؟ می‌گویند نکویی را؛ برای آنان که در این جهان نیکی ورزیده‌اند (پاداش)، نیکی است و به یقین سرای واپسین بهتر است و سرای پرهیزگاران نیکوست!» سوره نحل، آیه ۳۰.</ref>.<ref>{{متن حدیث|فِیمَا کَتَبَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ {{ع}} إِلَی أَهْلِ مِصْرَ مَعَ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی بَکْرٍ: عَلَیْکُمْ بِتَقْوَی اللَّهِ فَإِنَّهَا تَجْمَعُ الْخَیْرَ وَ لَا خَیْرَ غَیْرُهَا وَ یُدْرَکُ بِهَا مِنَ الْخَیْرِ مَا لَا یُدْرَکُ بِغَیْرِهَا مِنْ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: وَقِیلَ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قَالُوا خَیْرًا لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هَذِهِ الدُّنْیَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِینَ}}؛ بحار الأنوار، ج ۷۰ ص ۶۶. </ref>  
## [[تقوا]] موجب [[رهایی]] از تنگناها، خطاها و [[نجات]] از [[سختی‌ها]] و [[شبهات]] و آسان شدن [[کارها]] و [[مشکلات]] [[متقین]] می‌‌شود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>سوره طلاق، آیه ۲.</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: «[[آگاه]] باشید که به وسیلۀ [[تقوا]] [[رگ]] خطاها قطع می‌‌شود»<ref>{{متن حدیث|قَالَ {{ع}}:... أَلَا وَ بِالتَّقْوَی تُقْطَعُ حُمَةُ الْخَطَایَا}}؛ نهج البلاغه، چاپ عبده، خطبه ۱۵۵. </ref>.
## [[تقوا]] موجب [[رهایی]] از تنگناها، خطاها و [[نجات]] از [[سختی‌ها]] و [[شبهات]] و آسان شدن [[کارها]] و [[مشکلات]] [[متقین]] می‌‌شود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا}}<ref>سوره طلاق، آیه ۲.</ref>. همچنین [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: «[[آگاه]] باشید که به وسیلۀ [[تقوا]] [[رگ]] خطاها قطع می‌‌شود»<ref>{{متن حدیث|قَالَ {{ع}}:... أَلَا وَ بِالتَّقْوَی تُقْطَعُ حُمَةُ الْخَطَایَا}}؛ نهج البلاغه، چاپ عبده، خطبه ۱۵۵. </ref>.
## روزی غیرمنتظره: [[تقوا]] سبب روزی غیر منتظره می‌‌شود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ}}<ref>سوره طلاق، آیه ۲ ـ ۳</ref>.
## روزی غیرمنتظره: [[تقوا]] سبب روزی غیر منتظره می‌‌شود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ}}<ref>سوره طلاق، آیه ۲ ـ ۳.</ref>.
## عمل همراه با [[تقوا]] ناچیز نیست: [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: «هیچ عملی با [[تقوی]] اندک نیست و چگونه عملی با توجه به [[تقوا]] ناچیز و اندک باشد آنچه پذیرفته می‌شود اندک است»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ {{صل}} یَقُولُ لَا یَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقْوَی وَ کَیْفَ یَقِلُّ مَا یُتَقَبَّلُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۷۵ </ref>.<ref>ر. ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>
## عمل همراه با [[تقوا]] ناچیز نیست: [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: «هیچ عملی با [[تقوی]] اندک نیست و چگونه عملی با توجه به [[تقوا]] ناچیز و اندک باشد آنچه پذیرفته می‌شود اندک است»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ {{صل}} یَقُولُ لَا یَقِلُّ عَمَلٌ مَعَ تَقْوَی وَ کَیْفَ یَقِلُّ مَا یُتَقَبَّلُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۷۵ </ref>.<ref>ر.ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>
## [[تقوا]] سبب [[نجات]] می‌‌شود: [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: «اگر درهای [[آسمان]] و [[زمین]] بر بنده‌ای بسته شود اما او [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] حتماً برای او راه نجاتی را مقرّر می‌‌کند»<ref>{{متن حدیث|وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ کَانَتَا عَلَی عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَی اللَّهَ، لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰ </ref>.<ref>ر. ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۰۵-۲۰۶. </ref>
## [[تقوا]] سبب [[نجات]] می‌‌شود: [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: «اگر درهای [[آسمان]] و [[زمین]] بر بنده‌ای بسته شود اما او [[تقوای الهی]] پیشه کند، [[خداوند]] حتماً برای او راه نجاتی را مقرّر می‌‌کند»<ref>{{متن حدیث|وَ لَوْ أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِینَ کَانَتَا عَلَی عَبْدٍ رَتْقاً ثُمَّ اتَّقَی اللَّهَ، لَجَعَلَ اللَّهُ لَهُ مِنْهُمَا مَخْرَجاً}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۰ </ref>.<ref>ر.ک: [[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۰۵-۲۰۶. </ref>
# اثرات [[تقوا]] در حوزه [[اجتماعی]]:
# اثرات [[تقوا]] در حوزه [[اجتماعی]]:
## [[حفظ]] [[شعائر]]: [[تقوا]] سبب می‌‌شود [[متقین]] [[شعائر اسلامی]] را [[حفظ]] کنند: منظور از [[حفظ]] و [[احترام]] به [[شعائر اسلامی]] یعنی اهتمام و پرداختن به مسائلی مانند برپاداشتن [[نماز]]، [[حج]] و [[برتر]] از همه [[ولایت اهل‌بیت]] (علیهم [[اسلام]]).  
## [[حفظ]] [[شعائر]]: [[تقوا]] سبب می‌‌شود [[متقین]] [[شعائر اسلامی]] را [[حفظ]] کنند: منظور از [[حفظ]] و [[احترام]] به [[شعائر اسلامی]] یعنی اهتمام و پرداختن به مسائلی مانند برپاداشتن [[نماز]]، [[حج]] و [[برتر]] از همه [[ولایت اهل‌بیت]] (علیهم [[اسلام]]).  
خط ۶۵: خط ۷۲:
## [[تقوا]] موجب [[نزول]] [[امداد الهی]] برای [[متقین]] خواهد شد: {{متن قرآن|بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ}}<ref>«چرا؛ (بی‌گمان بسنده است و) اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند و خداوند آن را جز مژده‌ای برای شما قرار نداد و (آنان را فرستاد) تا دل‌هاتان بدان آرام یابد و یاری جز از سوی خداوند پیروزمند فرزانه نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۲۵ ـ ۱۲۶</ref>.
## [[تقوا]] موجب [[نزول]] [[امداد الهی]] برای [[متقین]] خواهد شد: {{متن قرآن|بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُمْ بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ}}<ref>«چرا؛ (بی‌گمان بسنده است و) اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید و آنان چنین شتابان به سوی شما آیند خداوند شما را با پنج هزار فرشته نشانگذار یاری خواهد رساند و خداوند آن را جز مژده‌ای برای شما قرار نداد و (آنان را فرستاد) تا دل‌هاتان بدان آرام یابد و یاری جز از سوی خداوند پیروزمند فرزانه نیست» سوره آل عمران، آیه ۱۲۵ ـ ۱۲۶</ref>.
## [[تقوا]] سبب زدوده شدن [[کینه]] از دل‌های [[متقیان]] و ایجاد [[برادری]] میان آنان در [[آخرت]] و [[روز قیامت]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِينَ وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ}}<ref>«اما پرهیزگاران در بوستان‌ها و (کنار) چشمه‌سارانند. در آن با تندرستی و ایمنی درآیید! و آنچه کینه است از دل آنان می‌زداییم و برادروار بر اورنگ‌هایی روبه‌رو می‌نشینند» سوره حجر، آیه ۴۵ ـ ۴۷</ref>؛ {{متن قرآن|الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ}}<ref>«در آن روز دوستان دشمن یکدیگرند مگر پرهیزگاران» سوره زخرف، آیه ۶۷.</ref>.
## [[تقوا]] سبب زدوده شدن [[کینه]] از دل‌های [[متقیان]] و ایجاد [[برادری]] میان آنان در [[آخرت]] و [[روز قیامت]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِينَ وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ}}<ref>«اما پرهیزگاران در بوستان‌ها و (کنار) چشمه‌سارانند. در آن با تندرستی و ایمنی درآیید! و آنچه کینه است از دل آنان می‌زداییم و برادروار بر اورنگ‌هایی روبه‌رو می‌نشینند» سوره حجر، آیه ۴۵ ـ ۴۷</ref>؛ {{متن قرآن|الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ}}<ref>«در آن روز دوستان دشمن یکدیگرند مگر پرهیزگاران» سوره زخرف، آیه ۶۷.</ref>.
## [[تقوا]] عامل [[برتری]] [[متقین]] بر [[کافران]] در [[روز قیامت]] است: {{متن قرآن|زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«زندگانی این جهان برای کافران آراسته شده است و (آنان) مؤمنان را به ریشخند می‌گیرند اما پرهیزگاران در روز رستخیز از آنان فراترند و خداوند به هر کس بخواهد بی‌شمار روزی می‌رساند» سوره بقره، آیه ۲۱۲.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>
## [[تقوا]] عامل [[برتری]] [[متقین]] بر [[کافران]] در [[روز قیامت]] است: {{متن قرآن|زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ}}<ref>«زندگانی این جهان برای کافران آراسته شده است و (آنان) مؤمنان را به ریشخند می‌گیرند اما پرهیزگاران در روز رستخیز از آنان فراترند و خداوند به هر کس بخواهد بی‌شمار روزی می‌رساند» سوره بقره، آیه ۲۱۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>


== ویژگی‌های [[متقین]] ==
== ویژگی‌های [[متقین]] ==
* در [[آیات]] و [[روایات]] ویژگی‌هایی برای [[متقین]] بیان شده است مانند:
در [[آیات]] و [[روایات]] ویژگی‌هایی برای [[متقین]] بیان شده است مانند:
# [[ترس از خدا]]: [[ترس از خدا]] و [[نگرانی]] دربارۀ [[قیامت]] یکی از ویژگی‌های بارز [[متقین]] است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَهُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ}}<ref>«و به راستی به موسی و هارون فرقان و روشنایی و یادکردی برای پرهیزگاران دادیم؛ آنان که از پروردگارشان در نهان می‌هراسند و از رستخیز می‌ترسند» سوره انبیاء، آیه ۴۸ ـ ۴۹</ref>.
# [[ترس از خدا]]: [[ترس از خدا]] و [[نگرانی]] دربارۀ [[قیامت]] یکی از ویژگی‌های بارز [[متقین]] است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَهُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ}}<ref>«و به راستی به موسی و هارون فرقان و روشنایی و یادکردی برای پرهیزگاران دادیم؛ آنان که از پروردگارشان در نهان می‌هراسند و از رستخیز می‌ترسند» سوره انبیاء، آیه ۴۸ ـ ۴۹</ref>.
# [[ایمان]] به [[آخرت]]، [[ملائکه]]، [[پیامبران خدا]]، [[کتاب‌های آسمانی]] و... : {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد، بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى‏] و پيامبران ايمان آوَرَد، و مال [خود] را با وجودِ دوست داشتنش، به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه ‏ماندگان و گدايان و در [راهِ آزاد كردن‏] بندگان بدهد، و نماز را برپاى دارد، و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان، و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفته ‏اند، و آنان همان پرهيزگارانند.» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>، {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.</ref>.
# [[ایمان]] به [[آخرت]]، [[ملائکه]]، [[پیامبران خدا]]، [[کتاب‌های آسمانی]] و... : {{متن قرآن|لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«نيكوكارى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و [يا] مغرب بگردانيد، بلكه نيكى آن است كه كسى به خدا و روز بازپسين و فرشتگان و كتاب [آسمانى‏] و پيامبران ايمان آوَرَد، و مال [خود] را با وجودِ دوست داشتنش، به خويشاوندان و يتيمان و بينوايان و در راه ‏ماندگان و گدايان و در [راهِ آزاد كردن‏] بندگان بدهد، و نماز را برپاى دارد، و زكات را بدهد و آنان كه چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان، و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفته ‏اند، و آنان همان پرهيزگارانند.» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>، {{متن قرآن|يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«به خداوند و روز بازپسین ایمان دارند و به کار شایسته فرمان می‌دهند و از کار ناشایست باز می‌دارند و به کارهای خیر می‌شتابند و آنان از شایستگانند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۴.</ref>.
# [[حفظ]] [[آبرو]]: [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: «[[متقین]] در هنگام [[تنگ‌دستی]] و [[سختی]]، آبروی خود را [[حفظ]] می‌کنند و با [[حفظ]] [[شخصیت]] خویش با [[صبر]] و [[پایداری]] و [[تدبیر]] و [[قناعت]] بر [[مشکلات]] فائق می‌آیند»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۰۷. </ref>.
# [[حفظ]] [[آبرو]]: [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: «[[متقین]] در هنگام [[تنگ‌دستی]] و [[سختی]]، آبروی خود را [[حفظ]] می‌کنند و با [[حفظ]] [[شخصیت]] خویش با [[صبر]] و [[پایداری]] و [[تدبیر]] و [[قناعت]] بر [[مشکلات]] فائق می‌آیند»<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۰۷. </ref>.
# [[پاکی]]، [[احسان]]، فرونشاندن [[خشم]] و [[گذشت]] از [[لغزش‌ها]] از جمله ویژگی‌های [[متقین]] است: {{متن قرآن|جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ كَذَلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«بهشت‌هایی جاودان که در آن درمی‌آیند، از بن آنها جویبارها روان است، هر چه بخواهند در آن دارند، بدین‌گونه خداوند پرهیزگاران را پاداش می‌دهد. همان کسانی که در حال پاکی، فرشتگان جانشان را می‌گیرند؛ (و به آنان) می‌گویند: داخل بهشت شوید به خاطر کارهایی که کرده اید» سوره نحل، آیه ۳۱ ـ ۳۲</ref>. همچنین [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} می‌‌فرماید: «[[متقین]] [[خشم]] خود را فرو می‌برند و [[اسیر]] [[غضب]] نمی‌شوند، زیرا نزد [[امام]] جرعه‌ای خوش‌تر از [[فروخوردن خشم]] نیست»<ref>"وَ تَجَرَّعِ الْغَیْظَ فَإِنِّی لَمْ أَرَ جُرْعَةً أَحْلَی مِنْهَا عَاقِبَةً وَ لَا أَلَذَّ مَغَبَّةً"؛ نهج البلاغه، نامه ۶۹.</ref>. ایشان نسبت به [[عفو و گذشت]] [[متقین]] می‌‌فرماید: «[[عفو و گذشت]]، [[خصلت]] [[متقین]] است، زیرا همان‌گونه که آنان توقع دارند [[خداوند]] برخورد کریمانه ای با آنان داشته باشد، خودشان نیز به برخورد کریمانه با [[خلق]] [[خدا]] موظف هستند»<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۰۹. </ref>.
# [[پاکی]]، [[احسان]]، فرونشاندن [[خشم]] و [[گذشت]] از [[لغزش‌ها]] از جمله ویژگی‌های [[متقین]] است: {{متن قرآن|جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ كَذَلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«بهشت‌هایی جاودان که در آن درمی‌آیند، از بن آنها جویبارها روان است، هر چه بخواهند در آن دارند، بدین‌گونه خداوند پرهیزگاران را پاداش می‌دهد. همان کسانی که در حال پاکی، فرشتگان جانشان را می‌گیرند؛ (و به آنان) می‌گویند: داخل بهشت شوید به خاطر کارهایی که کرده اید» سوره نحل، آیه ۳۱ ـ ۳۲</ref>. همچنین [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} می‌‌فرماید: «[[متقین]] [[خشم]] خود را فرو می‌برند و [[اسیر]] [[غضب]] نمی‌شوند، زیرا نزد [[امام]] جرعه‌ای خوش‌تر از [[فروخوردن خشم]] نیست»<ref>"وَ تَجَرَّعِ الْغَیْظَ فَإِنِّی لَمْ أَرَ جُرْعَةً أَحْلَی مِنْهَا عَاقِبَةً وَ لَا أَلَذَّ مَغَبَّةً"؛ نهج البلاغه، نامه ۶۹.</ref>. ایشان نسبت به [[عفو و گذشت]] [[متقین]] می‌‌فرماید: «[[عفو و گذشت]]، [[خصلت]] [[متقین]] است، زیرا همان‌گونه که آنان توقع دارند [[خداوند]] برخورد کریمانه ای با آنان داشته باشد، خودشان نیز به برخورد کریمانه با [[خلق]] [[خدا]] موظف هستند»<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۲۰۹. </ref>.
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} ویژگی‌های دیگر [[متقین]] را اینچنین عنوان می‌‌کند: در [[فراگیری دانش]] حریص‌اند و [[دانش]] را با [[حلم]] و [[بردباری]] آمیخته‌اند، در [[زندگی]] و [[امور اقتصادی]] و [[مالی]] [[مراقبت]] ویژه دارند و از [[اسراف]] و [[تبذیر]]، [[پرهیز]] دارند، هنگام تلاش برای [[زندگی]] و تنظیم [[معیشت]] از [[عبادت]] و [[راز و نیاز]] با [[خدا]] نمی‌کاهند، همواره درصدد تحصیل [[مال]] از راه حلال‌اند، در مسیر [[زندگی]]، از بزرگ‌ترین خطر [[مالی]] و [[اقتصادی]] و [[اخلاقی]] که همان طمع‌ورزی است به‌شدت [[پرهیز]] می‌کنند، در [[پوشش]] و لباسشان اصل [[اعتدال]] و [[میانه‌روی]] را رعایت می‌کنند.
# [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} ویژگی‌های دیگر [[متقین]] را اینچنین عنوان می‌‌کند: در [[فراگیری دانش]] حریص‌اند و [[دانش]] را با [[حلم]] و [[بردباری]] آمیخته‌اند، در [[زندگی]] و [[امور اقتصادی]] و [[مالی]] [[مراقبت]] ویژه دارند و از [[اسراف]] و [[تبذیر]]، [[پرهیز]] دارند، هنگام تلاش برای [[زندگی]] و تنظیم [[معیشت]] از [[عبادت]] و [[راز و نیاز]] با [[خدا]] نمی‌کاهند، همواره درصدد تحصیل [[مال]] از راه حلال‌اند، در مسیر [[زندگی]]، از بزرگ‌ترین خطر [[مالی]] و [[اقتصادی]] و [[اخلاقی]] که همان طمع‌ورزی است به‌شدت [[پرهیز]] می‌کنند، در [[پوشش]] و لباسشان اصل [[اعتدال]] و [[میانه‌روی]] را رعایت می‌کنند.
# [[زکات]] دادن و [[انفاق مال]] در [[راه خدا]]: {{متن قرآن|وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره بقره، آیه ۳.</ref>، [[متقیان]] از روزی‌های مادی ([[ثروت]]، [[غذا]] و...) و [[معنوی]] خود ([[جاه و مقام]] و [[دانش]] و...) در [[راه خدا]] [[انفاق]] می‌کنند.
# [[زکات]] دادن و [[انفاق مال]] در [[راه خدا]]: {{متن قرآن|وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ}}<ref>«و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم می‌بخشند» سوره بقره، آیه ۳.</ref>، [[متقیان]] از روزی‌های مادی ([[ثروت]]، [[غذا]] و...) و معنوی خود ([[جاه و مقام]] و [[دانش]] و...) در [[راه خدا]] [[انفاق]] می‌کنند.
# [[آمرزش خواهی]] از [[خدا]] و عدم [[اصرار]] بر [[گناهان]]: [[متقین]] به خاطر گناهانشان بسیار [[استغفار]] می‌‌کنند و اصراری بر [[گناهان]] ندارند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و کسانی که چون (کار) ناشایسته‌ای می‌کنند یا به خویش ستم روا می‌دارند خداوند را به یاد می‌آورند و از گناهان خود آمرزش می‌خواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را می‌آمرزد؟ - و (آن کسان که) بر آنچه کرده‌اند دانسته پافشاری نمی‌کنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref> [[متقین]] هرگاه، [[فکر]] [[گناه]] به ذهنشان خطور کنند [[خدا]] و [[ثواب]] و [[عقاب]] او را به یاد می‌آورند و آنگاه آن [[گناه]] را ترک می‌کنند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بی‌گمان پرهیزگاران چون دمدمه‌ای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد می‌کنند و ناگاه دیده‌ور می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>.
# [[آمرزش خواهی]] از [[خدا]] و عدم [[اصرار]] بر [[گناهان]]: [[متقین]] به خاطر گناهانشان بسیار [[استغفار]] می‌‌کنند و اصراری بر [[گناهان]] ندارند: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و کسانی که چون (کار) ناشایسته‌ای می‌کنند یا به خویش ستم روا می‌دارند خداوند را به یاد می‌آورند و از گناهان خود آمرزش می‌خواهند- و چه کس جز خداوند گناهان را می‌آمرزد؟ - و (آن کسان که) بر آنچه کرده‌اند دانسته پافشاری نمی‌کنند» سوره آل عمران، آیه ۱۳۵.</ref> [[متقین]] هرگاه، [[فکر]] [[گناه]] به ذهنشان خطور کنند [[خدا]] و [[ثواب]] و [[عقاب]] او را به یاد می‌آورند و آنگاه آن [[گناه]] را ترک می‌کنند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ}}<ref>«بی‌گمان پرهیزگاران چون دمدمه‌ای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد می‌کنند و ناگاه دیده‌ور می‌شوند» سوره اعراف، آیه ۲۰۱.</ref>.
# [[وفای به عهد]] و [[صبر]] در [[سختی‌ها]] و [[جنگ]]: {{متن قرآن|وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«، و آنان كه چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان، و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفته‏ اند، و آنان همان پرهيزگارانند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>.
# [[وفای به عهد]] و [[صبر]] در [[سختی‌ها]] و [[جنگ]]: {{متن قرآن|وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ}}<ref>«، و آنان كه چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند و در سختى و زيان، و به هنگام جنگ شكيبايانند آنانند كسانى كه راست گفته‏ اند، و آنان همان پرهيزگارانند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.</ref>.
# [[نیکی]] به [[پدر]] [[مادر]] و رعایت حال [[همسایگان]] [[فقیر]]: در روایتی [[جابر]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که [[امام]] به او فرمودند: «ای [[جابر]]! آیا آنان که نام [[شیعه]] را بر خود بسته‌اند، تنها به این اکتفا می‌کنند که خود را [[دوستدار]] ما بدانند! به [[خدا]] قسم [[شیعه]] ما کسی نیست مگر آنکه [[تقوای الهی]] داشته باشد و او را [[اطاعت]] نماید. ای [[جابر]]! [[شیعیان]] ما شناخته نمی‌شوند مگر به [[تواضع]] و [[خشوع]] و [[امانت‌داری]] و بسیاری [[یاد خدا]] و [[روزه]] و [[نماز]] و [[نیکی]] به [[پدر]] و [[مادر]] و رعایت حال [[همسایگان]] [[فقیر]] و [[مسکین]] و بدهکار و [[یتیمان]] و [[راستگویی]] و [[قرآن]] خوانی و یاد نکردن [[مردم]] مگر به [[نیکی]] و [[شایستگی]]. اینان در میان [[خاندان]] و [[قبایل]] خود امینان دارائی آنانند»<ref>{{متن حدیث|عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ قَالَ لِی یَا جَابِرُ أَ یَکْتَفِی مَنِ انْتَحَلَ التَّشَیُّعَ أَنْ یَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَوَ اللَّهِ مَا شِیعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَی اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ وَ مَا کَانُوا یُعْرَفُونَ یَا جَابِرُ إِلَّا بِالتَّوَاضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ الْأَمَانَةِ وَ کَثْرَةِ ذِکْرِ اللَّهِ وَ الصَّوْمِ وَ الصَّلَاةِ وَ الْبِرِّ بِالْوَالِدَیْنِ وَ التَّعَاهُدِ لِلْجِیرَانِ مِنَ الْفُقَرَاءِ وَ أَهْلِ الْمَسْکَنَةِ وَ الْغَارِمِینَ وَ الْأَیْتَامِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ کَفِّ الْأَلْسُنِ عَنِ النَّاسِ إِلَّا مِنْ خَیْرٍ وَ کَانُوا أُمَنَاءَ عَشَائِرِهِمْ فِی الْأَشْیَاءِ...}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۷۴. </ref>.
# [[نیکی]] به [[پدر]] [[مادر]] و رعایت حال [[همسایگان]] [[فقیر]]: در روایتی [[جابر]] از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که [[امام]] به او فرمودند: «ای [[جابر]]! آیا آنان که نام [[شیعه]] را بر خود بسته‌اند، تنها به این اکتفا می‌کنند که خود را [[دوستدار]] ما بدانند! به [[خدا]] قسم [[شیعه]] ما کسی نیست مگر آنکه [[تقوای الهی]] داشته باشد و او را [[اطاعت]] نماید. ای [[جابر]]! [[شیعیان]] ما شناخته نمی‌شوند مگر به [[تواضع]] و [[خشوع]] و [[امانت‌داری]] و بسیاری [[یاد خدا]] و [[روزه]] و [[نماز]] و [[نیکی]] به [[پدر]] و [[مادر]] و رعایت حال [[همسایگان]] [[فقیر]] و [[مسکین]] و بدهکار و [[یتیمان]] و [[راستگویی]] و [[قرآن]] خوانی و یاد نکردن [[مردم]] مگر به [[نیکی]] و [[شایستگی]]. اینان در میان [[خاندان]] و [[قبایل]] خود امینان دارائی آنانند»<ref>{{متن حدیث|عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ قَالَ لِی یَا جَابِرُ أَ یَکْتَفِی مَنِ انْتَحَلَ التَّشَیُّعَ أَنْ یَقُولَ بِحُبِّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَوَ اللَّهِ مَا شِیعَتُنَا إِلَّا مَنِ اتَّقَی اللَّهَ وَ أَطَاعَهُ وَ مَا کَانُوا یُعْرَفُونَ یَا جَابِرُ إِلَّا بِالتَّوَاضُعِ وَ التَّخَشُّعِ وَ الْأَمَانَةِ وَ کَثْرَةِ ذِکْرِ اللَّهِ وَ الصَّوْمِ وَ الصَّلَاةِ وَ الْبِرِّ بِالْوَالِدَیْنِ وَ التَّعَاهُدِ لِلْجِیرَانِ مِنَ الْفُقَرَاءِ وَ أَهْلِ الْمَسْکَنَةِ وَ الْغَارِمِینَ وَ الْأَیْتَامِ وَ صِدْقِ الْحَدِیثِ وَ تِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ کَفِّ الْأَلْسُنِ عَنِ النَّاسِ إِلَّا مِنْ خَیْرٍ وَ کَانُوا أُمَنَاءَ عَشَائِرِهِمْ فِی الْأَشْیَاءِ...}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۷۴. </ref>.
* در مجموع می‌‌توان گفت [[متقین]] [[مطیع]] کامل [[اوامر الهی]] هستند، چنانکه [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: «در [[شناخت]] [[شیعیان]] ما این سوی و آن سوی نشوید، به [[خدا]] قسم شیعۀ ما کسی نیست جز آن کس که [[خداوند]] را کامل [[اطاعت]] نماید»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ: لَا تَذْهَبْ بِکُمُ الْمَذَاهِبُ فَوَ اللَّهِ مَا شِیعَتُنَا إِلَّا مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۷۳ </ref>.<ref>ر. ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>
* در مجموع می‌‌توان گفت [[متقین]] [[مطیع]] کامل [[اوامر الهی]] هستند، چنانکه [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: «در [[شناخت]] [[شیعیان]] ما این سوی و آن سوی نشوید، به [[خدا]] قسم شیعۀ ما کسی نیست جز آن کس که [[خداوند]] را کامل [[اطاعت]] نماید»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ: لَا تَذْهَبْ بِکُمُ الْمَذَاهِبُ فَوَ اللَّهِ مَا شِیعَتُنَا إِلَّا مَنْ أَطَاعَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۷۳ </ref>.<ref>ر.ک: [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا (مقاله)|تقوا]] [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۸، ص۴۴۵ -۴۵۸. </ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۸۵: خط ۹۲:
# [[پرونده:1379259.jpg|22px]] [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|'''سیره پیامبر خاتم ج۱''']]
# [[پرونده:1379259.jpg|22px]] [[محمد م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌|م‍ح‍م‍دی‌ ری‌ش‍ه‍ری‌، محمد]]، [[سیره پیامبر خاتم ج۱ (کتاب)|'''سیره پیامبر خاتم ج۱''']]
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۱''']] و [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|'''ج۳''']]
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۱ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۱''']] و [[دانش اخلاق اسلامی ج۳ (کتاب)|'''ج۳''']]
# [[پرونده:000059.jpg|22px]] [[محمد مهدی خراسانی|خراسانی، محمد مهدی]]، [[تقوا - خراسانی (مقاله)|'''تقوا''']]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۸]]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمال‌الدین دین‌پرور|دین‌پرور، سیدجمال‌الدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']]
{{پایان}}
{{پایان منابع}}


== پانویس ==
== پانویس ==
۱۱۸٬۱۹۶

ویرایش