اجرای آزادی سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}
یکی از مباحث عملی و تأثیرگذار در '''[[آزادی سیاسی]]'''، کنشگران و عوامل آن است و مهم‌ترین کنشگران آزادی سیاسی افراد، [[جامعه]] و [[دولت]] است. [[انسان]] [[آزاد]] افریده شده است تا با [[اختیار]] خود راهش را [[انتخاب]] کند. [[شهروندان]]، یکی از کنشگران مؤثر در آزادی سیاسی به شمار می‌روند و تا افراد جامعه در قالب یک [[تشکل]] [[آزادی]] طلب [[اقدام]] نکنند، افراد به صورت تک تک نمی‌توانند به اهداف خویش دست یابند. [[دولت‌ها]] با [[پیروی]] از [[قانون]]، عقلانیت، [[احکام]] و دستورهای [[شریعت]]، می‌توانند و باید فضا و بستری معقول و آزادانه در جامعه به وجود آورند تا شهروندان بتوانند به آسودگی آزادی را [[تجربه]] کنند.


== مقدمه ==
== مقدمه ==
خط ۱۰: خط ۱۲:


=== فرد ===
=== فرد ===
[[انسان]] در [[قرآن کریم]]، موجود مختار، با [[اراده]] و آزاد است که دارای [[حق]] [[انتخاب]] در عرصه [[سیاسی]] است. این از [[سنت‌های الهی]] است که [[انسان‌ها]]، به [[اختیار]] خویش ایمان آورند<ref>سوره روم، آیه ۴۱؛ سوره لیل، آیه ۴-۱۰.</ref>. در نگرش [[قرآنی]]، درست است که [[انسان]]، [[اختیار]] [[تکوینی]] دارد که [[حق]] یا [[باطل]] را [[انتخاب]] کند، مسیر خویش را به سوی راه یا [[چاه]] بپیماید، اما به واقع و به [[حکم]] [[تشریع الهی]]، نباید باطل را برگزیند و لذا اگر چنین کند در [[دادگاه الهی]] [[محاکمه]] می‌شود. درست است که [[خداوند]] انسان را تکویناً آزاد [[آفریده]] است؛ امّا هرگز نفرموده که نتیجه هر دو طریق (ایمان و [[کفر]]) واحد است و او را به یک مقصد رهنمون می‌سازند. انسان، تکویناً صاحب [[اراده]]، [[خلق]] شده و می‌تواند یکی از دو مسیر [[هدایت]] یا [[ضلالت]] را برگزیند<ref>سوره انسان، آیه ۳.</ref>، لیکن پس از انتخاب مسیر و ادامه آن قادر به انتخاب نتیجه نخواهد بود؛ زیرا نتایج [[اعمال]]، اعتباری نیستند، بلکه [[حقیقی]] و تکوینی‌اند. نتیجه طریق ایمان، [[بهشت]] است و مقصد کفر، [[جهنم]]؛ اولی تنّعم است و دومی تألّم. پس [[انسان]] هرچند از حیث [[تکوینی]] می‌تواند هر نوع [[حکومتی]] را برگزیند، اما از حیث [[تشریعی]] و با توجه به دستور دین، نمی‌تواند [[حکومت استبدادی]] را بپذیرد و طبعاً آثاری که از هر [[حکومت]] به [[جامعه انسانی]] می‌رسد، متفاوت خواهد بود.
[[انسان]] در [[قرآن کریم]]، موجود مختار، با [[اراده]] و آزاد است که دارای [[حق]] [[انتخاب]] در عرصه [[سیاسی]] است. این از [[سنت‌های الهی]] است که [[انسان‌ها]]، به [[اختیار]] خویش ایمان آورند<ref>سوره روم، آیه ۴۱؛ سوره لیل، آیه ۴-۱۰.</ref>. در نگرش [[قرآنی]]، درست است که [[انسان]]، [[اختیار]] [[تکوینی]] دارد که [[حق]] یا [[باطل]] را [[انتخاب]] کند، مسیر خویش را به سوی راه یا چاه بپیماید، اما به واقع و به [[حکم]] تشریع الهی، نباید باطل را برگزیند و لذا اگر چنین کند در دادگاه الهی محاکمه می‌شود. درست است که [[خداوند]] انسان را تکویناً آزاد [[آفریده]] است؛ امّا هرگز نفرموده که نتیجه هر دو طریق (ایمان و [[کفر]]) واحد است و او را به یک مقصد رهنمون می‌سازند. انسان، تکویناً صاحب [[اراده]]، [[خلق]] شده و می‌تواند یکی از دو مسیر [[هدایت]] یا [[ضلالت]] را برگزیند<ref>سوره انسان، آیه ۳.</ref>، لیکن پس از انتخاب مسیر و ادامه آن قادر به انتخاب نتیجه نخواهد بود؛ زیرا نتایج [[اعمال]]، اعتباری نیستند، بلکه [[حقیقی]] و تکوینی‌اند. نتیجه طریق ایمان، [[بهشت]] است و مقصد کفر، [[جهنم]]؛ اولی تنّعم است و دومی تألّم. پس [[انسان]] هرچند از حیث [[تکوینی]] می‌تواند هر نوع [[حکومتی]] را برگزیند، اما از حیث [[تشریعی]] و با توجه به دستور دین، نمی‌تواند [[حکومت استبدادی]] را بپذیرد و طبعاً آثاری که از هر [[حکومت]] به [[جامعه انسانی]] می‌رسد، متفاوت خواهد بود.


در این نگره، آزادی، نخست از درون آغاز می‌شود و با خلاصی از زنجیرهای [[اسارت]] درون، انسان [[آزاده]] می‌کوشد به آزادی برسد. [[انسانی]] که آزاده نباشد، آسان‌تر به [[حکم]] [[طاغوت]] سر فرو می‌آورد؛ بنابراین انسان به عنوان عامل آزادی که [[اختیار]] را در ذات و [[سرشت]] خویش دارد و [[خداوند]] او را [[آزاد]] [[آفریده]] است، بیشترین نقش برای به دست آوردن [[آزادی سیاسی]] دارد و تا زمانی که [[اقدام]] نکند، [[جامعه]] در آرامشی گورستانی فرو خواهد رفت و صدای احدی در [[اعتراض]] به [[ستم]] دیکتاتورها شنیده نخواهد شد<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۲۲۵.</ref>.
در این نگره، آزادی، نخست از درون آغاز می‌شود و با خلاصی از زنجیرهای [[اسارت]] درون، انسان [[آزاده]] می‌کوشد به آزادی برسد. [[انسانی]] که آزاده نباشد، آسان‌تر به [[حکم]] [[طاغوت]] سر فرو می‌آورد؛ بنابراین انسان به عنوان عامل آزادی که [[اختیار]] را در ذات و [[سرشت]] خویش دارد و [[خداوند]] او را [[آزاد]] [[آفریده]] است، بیشترین نقش برای به دست آوردن [[آزادی سیاسی]] دارد و تا زمانی که [[اقدام]] نکند، [[جامعه]] در آرامشی گورستانی فرو خواهد رفت و صدای احدی در [[اعتراض]] به [[ستم]] دیکتاتورها شنیده نخواهد شد<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۲۲۵.</ref>.
خط ۱۷: خط ۱۹:
یکی از کنشگران مهم و تأثیرگذار در رسیدن به [[آزادی سیاسی]]، جامعه است، آزادی، رهیدن از [[طاغوت]] است و این مهم، فردی انجام نمی‌شود، جمع افراد، مسئولند برای مقابله با [[طاغوت‌ها]] و رسیدن به آزادی. جامعه‌ای که در [[جهل]] غوطه‌ور باشد، در پراکندگی و تشتت به سر برد و با پیش‌فرضی جبرانگارانه همه امور را به نفع ستم، توجیه کند، آزادی سیاسی را [[تجربه]] نخواهد کرد.  
یکی از کنشگران مهم و تأثیرگذار در رسیدن به [[آزادی سیاسی]]، جامعه است، آزادی، رهیدن از [[طاغوت]] است و این مهم، فردی انجام نمی‌شود، جمع افراد، مسئولند برای مقابله با [[طاغوت‌ها]] و رسیدن به آزادی. جامعه‌ای که در [[جهل]] غوطه‌ور باشد، در پراکندگی و تشتت به سر برد و با پیش‌فرضی جبرانگارانه همه امور را به نفع ستم، توجیه کند، آزادی سیاسی را [[تجربه]] نخواهد کرد.  


[[خداوند]] در [[سوره نساء]]، به کسانی که [[توانایی]] رهایی از وضعیت استقرار یافته ستم را دارند، هشدار می‌دهد که چرا نمی‌رزمند: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref>. اما از دیگر سو، خداوند به [[صراحت]] از عدم پذیرش [[عذرخواهی]] و ادعای [[استضعاف]] کسانی که [[ظلم]] را پذیرفتند و از [[سرزمین]] [[ستم]]، [[هجرت]] نکردند، سخن می‌گوید، آنان را [[ستمکار]] به خویشتن می‌نامد و اینکه در نهایت، دچار عذابی سخت می‌شوند<ref>سوره نساء، آیه ۹۷.</ref>.
[[خداوند]] در [[سوره نساء]]، به کسانی که [[توانایی]] رهایی از وضعیت استقرار یافته ستم را دارند، هشدار می‌دهد که چرا نمی‌رزمند: {{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref>. اما از دیگر سو، خداوند به صراحت از عدم پذیرش عذرخواهی و ادعای [[استضعاف]] کسانی که [[ظلم]] را پذیرفتند و از سرزمین [[ستم]]، [[هجرت]] نکردند، سخن می‌گوید، آنان را [[ستمکار]] به خویشتن می‌نامد و اینکه در نهایت، دچار عذابی سخت می‌شوند<ref>سوره نساء، آیه ۹۷.</ref>.


با چنین روحیه‌ای است که [[جامعه]] بی‌خیال و پذیرنده وضعیت‌های [[ناشایست]]، به [[عذاب الهی]]، [[انذار]] می‌شود<ref>سوره هود، آیه ۹۸.</ref>. همه  داده‌های متون دینی به ما می‌گوید جامعه تشکیل شده از [[اجتماع]] سامان یافته [[شهروندان]]، یکی از کنشگران مؤثر در آزادی سیاسی به شمار می‌رود و تا افراد جامعه در قالب یک [[تشکل]] [[آزادی]] [[طلب]] [[اقدام]] نکنند، افراد، تک تک نمی‌توانند به اهداف خویش دست یابند، جامعه‌ای که گرفتار [[استبداد]] است، چاره‌ای ندارد<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۲۲۹.</ref>.
با چنین روحیه‌ای است که [[جامعه]] بی‌خیال و پذیرنده وضعیت‌های ناشایست، به [[عذاب الهی]]، [[انذار]] می‌شود<ref>سوره هود، آیه ۹۸.</ref>. همه  داده‌های متون دینی به ما می‌گوید جامعه تشکیل شده از [[اجتماع]] سامان یافته [[شهروندان]]، یکی از کنشگران مؤثر در آزادی سیاسی به شمار می‌رود و تا افراد جامعه در قالب یک [[تشکل]] [[آزادی]] طلب [[اقدام]] نکنند، افراد، تک تک نمی‌توانند به اهداف خویش دست یابند، جامعه‌ای که گرفتار [[استبداد]] است، چاره‌ای ندارد<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۲۲۹.</ref>.


=== [[دولت‌ها]] ===
=== [[دولت‌ها]] ===
اغلب اوقات دولت‌ها، مانع [[آزادی سیاسی]] در [[جامعه]] بوده‌اند، اصلی‌ترین دلیل این امر هم آن بوده است که [[دولتمردان]] می‌پنداشتند آزادی، مانع [[حفظ قدرت]] آنان می‌شود و [[سیطره]] آنان را فرو می‌کاهد، هرچند این امر در گذشته فراگیر بوده است. واقعیت‌ها به ما می‌گوید در بسیاری از زمان‌ها، دولت‌ها و صاحبان قدرت‌ها هستند که می‌توانند جلوی آزادی را بگیرند و [[مردم]] را در [[زندان]] و بند اندازند؛ اما در مقابل، با توجه به [[قدرت]] تأثیرگذاری که دولت‌ها در [[اختیار]] دارند، [[قدرتمندان]] می‌توانند مؤثرترین کنشگر و عامل در اجرای آزادی سیاسی باشند. آن گونه که دولت‌ها با [[پیروی]] از [[قانون]]، [[عقلانیت]]، [[احکام]] و دستورهای [[شریعت]]، می‌توانند و باید فضا و بستری معقول و آزادانه در جامعه به وجود آورند تا [[شهروندان]] بتوانند به [[آسودگی]] آزادی را [[تجربه]] کنند و به سوی کمال راه جویند. در [[دولت نبوی]] که برگرفته از [[وحی الهی]] سامان یافت، [[مسلمانان]] [[آزاد]] بودند تا دیدگاه خویش را بیان کنند و حتی غیرمسلمانان در انجام [[مناسک دینی]] خود آزاد بودند. گفت‌وگوهای انجام شده میان مسلمانان و [[مشرکین]] و [[یهودیان]] [[مدینه]]، نشان از فضای آزاد در [[جامعه]] آن [[روز]] دارد. در [[حق الله]]، همگی در برابر خداوند یکسان بودند و در [[حق‌الناس]] و [[امور سیاسی]] ـ اجتماعی کسی به دلیل عقیده‌اش، از حقوقش [[محروم]] نمی‌شد. مردم در دولت نبوی، [[حق]] [[انتخاب]] داشتند که بر اساس [[آیات قرآن]] در [[دین]]، اجباری نبود<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۶؛ سوره یونس، آیه ۹۹.</ref>.
اغلب اوقات دولت‌ها، مانع [[آزادی سیاسی]] در [[جامعه]] بوده‌اند، اصلی‌ترین دلیل این امر هم آن بوده است که دولتمردان می‌پنداشتند آزادی، مانع حفظ قدرت آنان می‌شود و [[سیطره]] آنان را فرو می‌کاهد، هرچند این امر در گذشته فراگیر بوده است. واقعیت‌ها به ما می‌گوید در بسیاری از زمان‌ها، دولت‌ها و صاحبان قدرت‌ها هستند که می‌توانند جلوی آزادی را بگیرند و [[مردم]] را در [[زندان]] و بند اندازند؛ اما در مقابل، با توجه به [[قدرت]] تأثیرگذاری که دولت‌ها در [[اختیار]] دارند، قدرتمندان می‌توانند مؤثرترین کنشگر و عامل در اجرای آزادی سیاسی باشند. آن گونه که دولت‌ها با [[پیروی]] از [[قانون]]، عقلانیت، [[احکام]] و دستورهای [[شریعت]]، می‌توانند و باید فضا و بستری معقول و آزادانه در جامعه به وجود آورند تا [[شهروندان]] بتوانند به آسودگی آزادی را [[تجربه]] کنند و به سوی کمال راه جویند. در [[دولت نبوی]] که برگرفته از [[وحی الهی]] سامان یافت، [[مسلمانان]] [[آزاد]] بودند تا دیدگاه خویش را بیان کنند و حتی غیرمسلمانان در انجام مناسک دینی خود آزاد بودند. گفت‌وگوهای انجام شده میان مسلمانان و [[مشرکین]] و [[یهودیان]] [[مدینه]]، نشان از فضای آزاد در [[جامعه]] آن [[روز]] دارد. در حق الله، همگی در برابر خداوند یکسان بودند و در [[حق‌الناس]] و [[امور سیاسی]] ـ اجتماعی کسی به دلیل عقیده‌اش، از حقوقش [[محروم]] نمی‌شد. مردم در دولت نبوی، [[حق]] [[انتخاب]] داشتند که بر اساس [[آیات قرآن]] در [[دین]]، اجباری نبود<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۶؛ سوره یونس، آیه ۹۹.</ref>.


بر اساس [[سیره پیامبر]]{{صل}} غیرمسلمانان، مجبور به [[پذیرش اسلام]] نشدند، آنان در [[پناه]] [[اسلام]] بودند و برخوردار از [[حقوق]] عادلانه. بر اساس این [[تعالیم]] بود که [[پیغمبر]] [[رحمت]]{{صل}} حتی [[کنیز]] خود، [[ریحانه]] را که یک [[یهودی]] بود، وادار به پذیرش اسلام نکرد، او بر دین خود باقی ماند تا آنکه به دلخواه مسلمان شد<ref>ر.ک: ابی محمد عبدالملک ابن هشام، السیره النبویه، ص۶۰۴.</ref>. در [[سیره]] ایشان، [[روحیه]] [[مشاوره]] و رایزنی [[ترویج]] می‌شد که از سازوکارهای عمده در جلوگیری از [[استبداد]] و [[رفتار]] ناعادلانه است.
بر اساس [[سیره پیامبر]]{{صل}} غیرمسلمانان، مجبور به پذیرش اسلام نشدند، آنان در پناه [[اسلام]] بودند و برخوردار از [[حقوق]] عادلانه. بر اساس این تعالیم بود که [[پیغمبر]] [[رحمت]]{{صل}} حتی کنیز خود، [[ریحانه]] را که یک [[یهودی]] بود، وادار به پذیرش اسلام نکرد، او بر دین خود باقی ماند تا آنکه به دلخواه مسلمان شد<ref>ر.ک: ابی محمد عبدالملک ابن هشام، السیره النبویه، ص۶۰۴.</ref>. در [[سیره]] ایشان، روحیه [[مشاوره]] و رایزنی ترویج می‌شد که از سازوکارهای عمده در جلوگیری از [[استبداد]] و [[رفتار]] ناعادلانه است.


یکی از الگوهای [[برتری]] که دولت، خود عامل [[آزادی سیاسی]] می‌گردد و [[رفتارها]] و برخوردهای آزادانه را می‌توان در آن جست‌وجو کرد، [[حکومت علی]]{{ع}} است، دولتی که در نقشی کلیدی در بستر‌سازی [[آزادی سیاسی]] برای [[شهروندان]] [[جامعه اسلامی]] دارد.
یکی از الگوهای [[برتری]] که دولت، خود عامل [[آزادی سیاسی]] می‌گردد و [[رفتارها]] و برخوردهای آزادانه را می‌توان در آن جست‌وجو کرد، [[حکومت علی]]{{ع}} است، دولتی که در نقشی کلیدی در بستر‌سازی [[آزادی سیاسی]] برای [[شهروندان]] [[جامعه اسلامی]] دارد.


[[دولت]] در نگرش [[اسلامی]]، نه تنها نباید جلوی آزادی را بگیرد، بلکه خود در قالب یک کنشگر اثرگذار باید نقش [[بازی]] کند تا بسترهای دستیابی [[شهروندان]] به [[حقوق سیاسی]] آنان فراهم آید<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۲۳۳.</ref>.
[[دولت]] در نگرش [[اسلامی]]، نه تنها نباید جلوی آزادی را بگیرد، بلکه خود در قالب یک کنشگر اثرگذار باید نقش [[بازی]] کند تا بسترهای دستیابی [[شهروندان]] به حقوق سیاسی آنان فراهم آید<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۲۳۳.</ref>.


== جمع‌بندی و نتیجه‌گیری ==
== جمع‌بندی و نتیجه‌گیری ==
۱۱۲٬۳۴۹

ویرایش